صفحه نخست > حقوق بشر > افغانستان، جنگ و تجاوز گسترده به زنان، بدون کیفر

افغانستان، جنگ و تجاوز گسترده به زنان، بدون کیفر

آزادی زنان افغانستان از انحصار "برقع" بزرگترین هدف جامعه بین المللی درسال 2001 بود، ولی امروز برقع برای زنان افغانستان به یک حمایت کننده خاص تبدیل شده است.
بصیر آهنگ
پنج شنبه 5 آگوست 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

خودکشی زنان برای خلاصی از خشونت وفرارازخانه برای رفتن به مدرسه، رویایی برای رسیدن به عدالت برای زنان افغانستان است. داستانهای این قشر ازجامعه افغانستان حقایق وتراژدی های زیادی را حکایت میکند.

خشونت جنسی درتمام اقشار جامعه بسیار گسترده است واکثر قربانیان آن بین 7 تا 30 سال عمر دارند، اما دراین زمینه اطلاعات کافی در دسترس نیست زیرا درموارد زیادی به دلیل ترس هیچ زنی جرئت گفتن آنرا ندارد ونظربه سنت های حاکم درجامعه افغانستان؛ انتشار اینگونه خشونتها، رسوایی خانواده پنداشته میشود ورنج درد ناک اجتماعی را درپی دارد. ازسوی دیگر جستجوی عدالت برای یک زن که متهم به زنای محصنه شده باشد؛ خشونت های بیشتری را به دنبال داشته وشکایت ازآن نیز دستیگیری قربانی را سبب میشود. دردناک تر ازاین، درافغانستان تاهنوز کلمه تجاوز تعریف نشده باقی مانده است وبه همین سبب است که دختران خورد سالی که به شوهر داده میشوند؛ بدون اینکه ازشوهرانشان راضی باشند، به جبر وزور به داشتن رابطه جنسی وادار میشوند واین مورد درحالیکه ازنگاه قوانین بین المللی حقوق بشر، تجاوزجنسی تعریف شده است؛ درکشور افغانستان درنظر گرفته نمیشود. زنان افغانستان درخانه، در خیابان، درمحل کار وحتی درمدرسه ها نیز اگر تنها باشند درمعرض خطر تجاوز جنسی هستند.

مصونیت از مجازات برای تجاوز جنسی تقریبا عام است. درسال 2009 دونفری را که متهم به تجاوز به یک دختر خورد سال شده بودند؛ به شکل غیر منتظره ی توسط رییس جمهور کرزی بخشیده شدند. خلاءدرنظام قضایی وپیروی ازقوانین سنتی وافراطی دربسیاری ازولایات؛ روز به روز زن ستیزی را دراین کشور بیشتر ساخته است. اکثریت زنانی که مورد تجاوز قرار میگیرند ویا متهم به زنای محصنه میشوند؛ بدون هیچ باز پرسی؛ یا توسط اعضای فامیل شان کشته میشوند ویاهم توسط حاکمان محلی. این مورد اکثرا درمناطق روستایی وجنوب شرق کشوربیشتر رایج است وبسیاربه ندرت گزارش داده میشوند. بطور مثال درسال 2008 تنها "96" مورد قتل ودرسال 2009 تنها "35" مورد گزارش شده واین واضح است که تعداد قربانیان بسیار بالاتر وبیشترمی باشد. مصئونیت ازمجازات برای عاملان خشونت وتجاوزنیزبه یک امر عادی تبدیل شده است، تحقیقات سازمانهای حقوق بشری نشان میدهد که 39% افراد متهم به تجاوز وخشونت؛ ازطرف اشخاص صاحب نفوذ وقدرتمند محلی مورد حمایت وپشتیبانی قرار میگیرند.

"ازسوی دیگر راه حل های رایج درجامعه قبیلوی افغانستان برای اصلاح تجاوز جنسی نیز چنین است: ازدواج با متجاوز، دادن پول به خانواده قربانی، متهم کردن قربانی به زنای محصنه ویاهم کشتن آن برای پاک کردن توهین خانوادگی."

گزارش دیده بان حقوق بشر، ژوئیه 2010

تهدید وارعاب علیه زنان که کار میکنند ودر زندگی عمومی مشارکت دارند، بطور گسترده درافغانستان ادامه دارد. دراین میان؛ اعضای پارلمان وشورای ولایتی، افسران پلیس وزنان که در دفاتر سازمان های بین المللی (ازجمله سازمان ملل متحد) وسازمانهای غیردولتی کارمیکنند، زنان که درسازمانهای مدافع حقوق بشر ویاسازمانهای مدافع حقوق زن فعالیت دارند، زنان هنر پیشه، خواننده و خبرنگاران تلویزیون؛ بطور دایم ازطرف افراد وابسته به طالبان ، قوماندانهای محلی، رهبران قبیلوی _مذهبی، افراد خانواده، جامعه وحتا توسط مقامات دولتی مورد حمله وتهدید قرار میگیرند.

به شکل تلفونی

شب نامه ها

( تهدید به مرگ به اشکال وحشتناک برای زن وخانواده اش، توسط افراد طالبان ودیگر گروپ های افراطی نوشته شده وبه آنها تحویل داده میشود. تعقیب وتوهین درخیابان.

حمله وتخریب خانه ها ودفاتر آنهاوتهمت وافترا برای ترور شخصیت آنها درجامعه ازمواردی ست که هرزن افغانستانی که میخواهد درزندگی اجتماعی سهم داشته باشد، باآن روبروست.

پرخاشگری فیزیکی

سوء قصد وحمله بالای زنان فعال افغانستان بسیار معمول است. بطور مثال ملالی جویا، نماینده پارلمان در سال 2006 درداخل پارلمان مورد حمله فیزیکی قرارگرفت و درسال 2007 ازمجلس نماینده گان اخراج گردید. خانم جویا پس ازاخراج شدن ازپارلمان مدام تهدید به مرگ میشد، زیرا اوجنگ سالاران را درپارلمان به چالش کشیده بود وبرای آن زندگی اش به یک زندان تبدیل شد که نیاز به محافظان بی شماری داشت، خودش نیز به زندانی ی که هرشب باید محل اقامتش را تغییر میداد.

قتل

به عنوان مثال ملالی کاکر، یک افسربلند رتبه پلیس در ماه سپتامبر 2008 به قتل رسید. ملالی درراس یک گروه ازپلیس قندهار قرار داشت که خشونت های خانوادگی را بررسی میکرد. ستاره اچکزای، یکی ازاعضای شورای ولایتی که زنان را به مبارزه برای گرفتن حقوق انسانی شان تشویق میکرد، درماه آپریل 2009 درقندهار کشته شد، شیما رضایی مجری یک برنامه موسیقی درتلویزیون خصوصی طلوع درماه مه 2005 درخانه اش درشهر کابل به شکل مرموزی کشته شد، خانم ذکیه ذکی معلم و رییس یک رادیوی خصوصی پس ازدریافت چندین تهدید به مرگ، درماه ژوئن 2007 درشهر جبل السراج ولایت پروان درخانه اش به قتل رسید، شکیبا سانگه آماج خبرنگار تلویزیون شمشاد درماه ژوئن 2007 درخانه اش درشهر کابل کشته شد وخانم نرگس تنها دکتر ولادی نسائی درولسوالی گلستان ولایت فراه درماه ژوئن 2009 همراه با شوهر وپسرش به قتل رسید. اینها تنها گوشه ازحقایق پنهان وتراژدی های غمناک زنان افغانستان است که تاحال هیچ یک ازاین قتل ها تحت پیگرد قانونی قرار نگرفته اند.

هم اکنون بعضی از زنان فعال درعرصه های سیاسی، فرهنگی واجتماعی پس از دریافت تهدید های مکرر، مجبور به عقب نشینی میشوند؛ آنها برای فرار ازمرگ خانه نشینی را اختیار نموده وامیدوارند اینگونه خود وفامیلش را نجات دهند. بسیاری دیگرباوجود این همه خطر، برای حفظ رول شان درجامعه و رسیدن به عدالت اجتماعی ودفاع ازحقوق زنان به مبارزه شان ادامه میدهند.

آزادی زنان افغانستان از انحصار "برقع" بزرگترین هدف جامعه بین المللی درسال 2001 بود، ولی امروز برقع برای زنان افغانستان به یک حمایت کننده خاص تبدیل شده است. دریچه های پارچه ای که ترس های زنان افغانستان را مخفی می سازد وبرای خلاص شدن ازشرآن تنها یک حرکت دست کافی نیست، زیرا این پنجره ها با میخ های بزرگی به صورت زن افغانستان محکم شده است وسالها فعالیت وجانبازی نیاز است تا آنرا برکَنَد ودورش .

زنان درمجلس

سهم زنان درپارلمان کشور 25درصد است، یکی ازبالاترین آمار درجهان وبه ظاهر یک دستاورد بزرگ. اما درعمل ؛ تاثیرو وزن زنان درپارلمان چی اندازه است؟ متاسفانه باید گفت: "بسیار کم" ملالی جویا به دلیل مخالفت با جنگ سالاران درسال 2007 از پارلمان اخراج گردید""، درحال حاضر او به یکی ازچهره های شناخته شده ونماینده مبارزان زن افغانستان برای حقوق بشردرعرصه بین المللی تبدیل شده وجوایز بسیاری را دراین زمینه ازآن خود کرده است. ملالی جویا گفته است : نقش اکثریت زنان درپارلمان افغانستان نمادین است. بعضی ازآنها به شدت بنیاد گرا هستند ونظربه تاثیر پذیری ازجامعه مرد سالار افغانستان؛ با زنان دیگر کاملا مردانه برخورد میکنند. او میگوید: "یکی ازهمکارانم درپارلمان به من حمله کرد وگفت اگرساکت نباشی کاری میکنم که هیچ مردی جرئت کردن آنرا نداشته باشد!" ملالی می افزاید: اکثریت زنان درپارلمان، با دولت سازش میکنند تا زندگی آرامی داشته باشند، زیراازشرایط موجوده میترسند. ازسوی دیگردرپارلمان زنان دموکراتیک بسیار کم وانگشت شمار اند، کسانی که سازش را نمی پذیرند وتصمیم میگیرند حقایق را بگویند؛ مورد حمله وتهدید قرار میگیرند، چنانچه برای من اتفاق افتاد. برای همین؛ آنها بیشتر اوقات ساکت هستند."

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • در جامعۀ سنتی ما حقوق زنان قربانی و پایمال عنعنات بدوی که از دورۀ جهالت اعراب شروع و تهت عنوان غیرت، نام و ننگ ... در نظام و جامعۀ عموماً بیسواد و مردسالار نه تنها در افغانستان بلکه در مناطق فقیر و بیسواد دیگر جهان، ادامه دارد.
    عدۀ شاید این روند را با دین و آیین اسلام مرتبط بسازند ولی حقیقت امر اینست که متأسفانه اسلام خود نیز دچار دست اندرکاریهای مغرضانۀ دلالان دینی شده که با همامه و منقبه های ایشان، بندگان خوشباور را از راه حق و حقیقت منحرف ساخته و به خاطر ثبات و پایداری هرچه بیشتر مقام، مفتخوری و عوام فریبی شان از هیچ گونه نیرنگ و فتوای دریغ نمی نمایند.
    نجات از چنین یک موقف ناگور مایحتاج دانش و آگاهی جامعه بصورت عمومی میباشد و متأسفانه چون روند اجتماعی کشور توسط اربان وسردمداران متعصب، کودن، جاهل و تمدن ناپذیر دیکته شده و کنترول میگردد، بنظرم مدت طویلی برای تغیرات بنیادی درین عرصه نیاز خواهد بود.
    آگاه سازی اجتماع و هر گونه قدم مثبت درین زمینه، جامعه را برای تغیر افکار جاهلیت و پذیرش حقوق انسانی زنان در چهار چوب عفت و شرافت انسانی، نزدیکتر خواهد ساخت.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس