صفحه نخست > دیدگاه > خدا درست کند که شما خراب کنید؟

خدا درست کند که شما خراب کنید؟

سیاف: دیگران با فقدان پدر یتیم می شوند و من با فقدان مسعود!
Castro
چهار شنبه 10 سپتامبر 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

دوشنبه هشتم ماه سپتمبر 2008 در حالیکه هوا همچنان ابری بود و پیشانی آسمان ترش، چنان وانمود میکرد که گویا با زبان تند و قواره ای ترش، مردم را به دل کندن از هوای تابستانی و آمادگی برای یک فصل جدید سرد و برفی فرا میخواند، به خانه برگشتم تلویزیون را روشن کردیم که روی شبکهء رادیو تلویزیون ملّی افغانستان عیار بود. تصویری از يک مجلس با شکوه را دیدم . اول فکر کردم شاید مجلس فاتحه یا قرآن خوانی باشد، تا اینکه جهت دوربین تغییر کرد و سمت اصلی صحنه را نشان داد. صحنه ای که با عکسهای از افراد گوناگونی که البته همه ریشدار و عمامه داشتند و در راس آن عکس بزرگی از مسعود دیده میشد فهمیدم که حتما تکرار برنامه بزرگداشت هفتمین سالروز ترور احمدشاه مسعود است. در این اثنا جناب رئیس جمهور منتخب افغانستان که ماشاءالله گویی از مهارت سخنوری والایی برخوردار شده، بدون کلاه و چشمک زنان، داشتند سخن میراندند. از غیرت و شهامت افغانی ، اینکه در میدان جنگ افغانها همیشه برنده هستند گفتند، از شهکاری های مجاهدین و قدردانی از آنان، از پیشرفتهای چشمگیر دولت خود در عرصه های بازسازی و سیاسی و اجتماعی سخن گفتند وموضوع خیلی مهمی را که جناب ایشان به آن پرداختند موضوع اتفاق افغانها بود. رئیس جمهور معتقد است و تأکید میکند که بازسازی این وطن جز بدست خود افغانها امکان پذیر نیست، او خاطرنشان ساخت که کمک مالی بیرونی، مشوره های بیرونی، متخصصین بیرونی خوبند، ما به آنها نیاز اشد داریم، اما آبادیی این کشور جز به خواست و عمل خود افغانها ابدا امکان پذیر نیست. آقای کرزی همچنین افزود که اتفاق و اتحاد ملت تنها راه حلی برای رسیدن به یک اندیشه ای ملی مشترک و دسترسی به یک نظام کاملا دیموکراتیک و مبتنی بر خواست مردم میباشد. آقای کرزی میگوید، اتحاد و اتفاقی که او از آن سخن میراند هم اکنون در افغانستان قابل رؤیت است و احساس می شود، با وجود مشکلات و اختلالات سیاسی بین احزاب سیاسی باز هم نسبت به آینده ی کشور خوشبین است.

چیزی که برای من به عنوان یک شهروند این کشور مبهم است ، شعار وحدت و همبستگی است که همواره از طرف سیاست مداران و دولت مردان ما برای ملت گفته می شود. چنانچه رئیس جمهور معتقد است که تنها راه حل و بیرون رفت از بحران کنونی اتحاد و همدلی مردم است، پس چرا خود بر این اصل سرنوشت ساز پاگذاشته و همواره با سیاست ها و جهت گيری های قومی نمی گذارد تا وحدت ملی، برادری و برابری از حالت شعاری به وضعیت واقعی درآید ؟ موضوع حمله ی کوچیها بر مناطق مردم مرکزی که منجر به بار آمدن یک فاجعه ای انسانی ، تخریب مزارع و کوچ اجباری شد را بیاد آوريم. کرزی همچنان در آن مواقع خاموش نشسته بود که برای اینکه مبادا معاهدات نشنالیستی را نقض کرده باشد صدای از خود بیرون نمی آورد و همچنان زیرپرده از کوچیگری حمایت میکرد.

. 2 موضوع بازسازی در کشور باکمک گزاف جامعه ی جهانی در دو ترم که حدود چهل ملیارد دالر امریکایی طی سالهای ریاست جناب کرزی به افغانستان جهت بازسازی سرکها مکاتب و کارآفرینی در تمام نقاط کشور بدون درنظرداشت رابطه های قومی، حزبی، یا سمتی پرداخته شده است. اما تا هنوز حد اقل چهل در صد آنچه که توقع میرفت در معرض اجرا قرار نگرفته است. تمام پروژه های بازسازیی دولت در طی این هفت سال صرفا به مناطق پشتون نشین متمرکز بوده است. مناطقی که مرکز فعالیت ستیزه جویان طالبان است، طالبان یا طالب زده های که با اندیشه های تاریک و قرون وسطایی شان خوشبختی مردم افغانستان را در گیرو اسلام و تفکر عرب غلامی و پاکستان غلامی میدانند و معتقدند که دین از نوع ملا عمر تنها نیازجامعه ی ماست، این جامعه به هیچ چیزی جز اسلام ملاعمری نیازمند نیست وبه فن آوری، پیشرفت ، تمدن اعتقاد ندارند. ما شاهد عینی این ماجراها بوده ایم که هر ساختمان مکتب، سرک، پول و پولچک در این مناطق آباد شده پیش ازآنکه مورد بهره برداری قرار گیرد از طرف باشنده گان این مناطق تخریب میشود. اما مناطق مرکزی افغانستان که مردم میهن دوست، صلح دوست، دانش دوست، آبادی و تمدن دوست زندگی میکنند و ریشه عمیق در تاریخ تمدن دارند و اصلا ذاتا تمدن ساز این مرز بوم بوده ودر مبارزه با اشغالگران دوره های مختلف سهم بسزای داشتند. در طی این هفت سال اخیر که ستیزه جویان طالبان با رهبریی اعراب و آی اس آی، در کابل و بقیه ولایات جنوبی دست به حملات خونینی زده اند که تاکنون ده ها هزار انسان بی گناه، اطفال و زنان را درکام مرگ فرستاده اند. آن ها همواره سد راه آبادی و پیشرفت در عرصه های بازسازی و دانش میگردند. اما برعکس طی این هفت سال ما شاهد هیچ گونه انتحار، انفجار، تخریب و سوزاندن مکاتب و تهدید معلمین درمناطق مرکزیی کشور نبوده ایم و این مناطق یکی از امن ترین جاهای افغانستان به شمار میرود، که Pory Stewart یک کارشناس مسائل سیاسی دراین مورد می نویسد، غرب با سرمایه گذاری درمناطق آشوبزده سخت دچار اشتباه هستند، او به هزاره جات و مناطق مرکزی به عنوان امن ترین جای برای سرمایه گذاری یاد میکند. اما باداشتن این همه خوبی ها و همکاریی گسترده ای مردم این مناطق بادولت جناب کرزی، آقای رئیس جمهور و مسئولان پروژه های بازسازی تا هنوز اندکترین توجهی به حال این مردم نکرده اند. وزیر طالب زده ای فرهنگ ژورنالیست ها را به جرم اینکه پشتو نگفته اند شکنجه میکند. با وجود این عملکردهای مغرضانه و تعصب گریانه از طرف دولت کرزی که ریشه ای نا امیدی و ناباوری را نسبت به رفتارهای ناخوشایند دولت کرزی در اذهان عمومی جان میبخشد، چگونه می توان به مهارت افسونگریی کرزی و بقیه دولت مردان سر را به دامان فروبرد و شعارهای تکراری "همبستگی، و وحدت" را ناشی از صداقت آنها نسبت به مردم پنداشت؟!

دیگران با فقدان پدر یتیم می شوند و من با فقدان مسعود یتیم شدم. رسول سیاف

بعد از اتمام سخن پراگنی رئیس دولت، مجری برنامه ، جناب عبدالرب رسول سیاف را به جایگاه فراخواند.

جناب استاد که معادل فارسی نامش " خدابنده قاصد شمشیر زن" میباشد با یک هیبت تمام پشت تریبون تشریف آورد، استاد مثل همیشه یک طور یا شاید همان یک دست لباس را میپوشد و تیپش همواره یکسان است، لنگی توسی رنگ که از وسط قسمت بالا کلاه زرد رنگ شیشه دار به شکل گنبد نمایان است. محاسن فرا استاندارد به طول تقریبا 40 سانتی متری،بوررنگ که با گذشت زمان طولانی تبدیل به این رنگ شده، و قسمت پایانی ریش حالت امواج را به خود گرفته و طول فرا استانداردی ریش باعث حرکت ریش بسمت چپ شده که وقتی آدم نگاه کند گویا وزش باد از سمت راست است.محاسن استاد چنان پرپشت و پهن است که به مشکل میشود یخن گلدوزی شده و بچه گانه آقای استاد را از اطراف یا لابلای ریش دید، اما با حرکت سر آقای استاد به سمت چپ و راست گوشه و کنار یخن گلدوزی شده ای آقای استاد ظاهر میشود.

استاد با خواندن چند جمله ای عربی که عبارتش یادم نیست به سخنانش آغاز کرد، پس از آن یک دوبیتی را که شاید خودش ساخته بود در مدح مسعود سرود، که از این دوبیتی ها فقط آخر هر مصرع از شعر اول یادم است که اولی با "مسعود" و دومی با "دود" ختم میشد. سیاف ابتدا به تمجید از اندیشه های مسعود مبنی بر استقلال افغانستان و وحدت ملی پرداخت و افزود مسعود تنها افتخار این کشور و این ملت بود و ادعا کرد که تمام ملت از مسعود همیشه به عنوان یک فرد خیر خواه و میهن پرست یاد میکند وتمام ملت از فقدان مسعود محزون است. استاد همچنین به یکی از خصوصیات شخصیتی مسعود اشاره کرد و گفت هیچگاهی از مسعود نشنیده ام که فتح فلان تپه را یا فایق آمدن بر دشمن را تنها به خود ربط بدهد، او همیشه میگفت که خدا فتح کرد و شهامت بچه ها بود. بعد به یادآوریی خاطره های دوران جهاد پرداخت مجاهدین را قهرمانان ملت خطاب کرد و ملت افغانستان را تا ابد مدیون جان فدایی ها و جسارت های مجاهدین دانست. او افزود اگر مجاهدین و شهامت شان نبود امروز ما این افتخار آزادی را نداشتیم،(افتخار؟؟؟) و بیرق اسلام در سرزمین افغانستان به احتزاز نبود. و این کشور مهد پرورش تروریست نبود بن لادن کجا میزیست سیاف در ضمن سخنانش اضافه کرد یکی از بزرگترین دستآورد جهاد بر علیه مستکبرین پیدایش یک نظام اسلامی بوده و تمام کشتارها و خرابیها را برحق و کار خود خداوند دانست. اوبرای تصدیق این ادعایش عبارتی عربی از قرآن خواند که خدا خطاب به محمد کرده و گفته هرگز نگران این کشته نباش زیرا اینها راشما نکشته اید الله کشته است. استاد همچنین گفت اگر دو پدیده ای اسلام و جهاد را از افغانستان برداریم دیگر هیچ چیزی در روز این کشور و این مردم باقی نمیماند. سپس سیاف وضعیت سیاسی کنونی را به بررسی گرفت و گفت که او معتقد است اگر از قوت و مهارت جنگی مجاهدین برای مبارزه با ستیزه جویان طالب استفاده نگردد هیچ زمانی بر آنها فایق نخواهیم آمد. او گفت به اصطلاح عامیانه این جمله را تکرار میکنم که به غیر ازمجاهدین پدر کس هم نمیتانه ای مشکلات ها ره حل کنه.
آقای سیاف در مورد تاریخ افغانستان و افتخارات تاریخی افغانستان نیز چنین گفت، مجسمه های بامیان گرچند ریشه ای تاریخی دارند اما زیاد اهمیت ندارند چون این مجسمه ها تاریخ بت پرستی مردم را آشکار میسازد بدین معنا که زمانی مردم بت پرستش میکردند، او امام ابو حنیفه، امام ابو هریره، و بقیه حدیث نویسان ، بوعلی سینا جلاالدین بلخی را آفرید گارهای افتخار این سرزمین میداند. و به سخنانش پایان داد.

آقای استاد اولا حرف از افتخار آفرینی میزند و به دفاع از مجاهدین برمیخیزد، و مردم را مدیون شهامتهای مجاهدین میداند، من نمی دانم که آقای سیاف چه چیزی را افتخار میداند که توسط مجاهدین آفریده شده است ؟ ویرانی ؟ بیسوادی؟ بی ثباتی؟ فقر ؟ و همچنین آقای استاد سیاف فرق بین بت و بودا را نمی داند، و نمی فهمد که بودا یک انسان وارسته بود مانند بسیاری از وارستگان دیگر قرنها قبل از اسلام میزیسته و مردم افغانستان قبل ازگرایش به اسلام پیروان دو ايين زرتشتی و بودایی بودند. کتاب های مختلفی است که من برای استاد توصیه میکنم که بخوانند تا بدانند قبل از هجوم اعراب بر افغانستان، این سرزمین مهد تمدن شرق بوده ومردمان این سرزمین یکتاپرست بودند. زمانیکه فرهنگ مجسمه پرستی و گوساله پرستی همچنان بر سرزمینهای اعراب سایه افگنده بود اعراب در عمق جهالت به سرمیبردند، دخترانشان را زنده بگور میکردند و هیچ خبری از یکتا پرستی وجود نداشت مردمان سرزمین ما خداپرست بودند و کشورما به نام مهد تمدن شرق شهرت داشت، که شگرد به کاررفته در ساختار مجسمه های بودا نشانه ای از پیشرفته گی و تمدن مردمان این مرزوبوم است. مردمان متمدن و مترقی بیست و چهار قرن پیش مجسمه ها را ساختند اما طالبان آنان را بعد از بیست و چهار قرن فروریخت. این خود نشان میدهد که مردم مرکزی به درازای تاریخ همواره در فکر افتخار آفرینی و آبادی بوده اند اما طالبان همواره به فکر تخریب.

بعد ازین نوبت به آقای حاجی محقق یکی دیگر از رهبران مجاهدین که تازگی به حج مشرف شده است میرسد.

محقق نیز ازشهامت مجاهدین طی چند سال جهاد ستایش کرد و دولت کرزی را به بی اعتنایی به عملکردهای میهن دوستانه مجاهدین متهم کرد و افزود که این واقعا بی عدالتی است که مجاهدینی که طی سالهای مقاومت سرسختانه به نبرد پرداخته اند، افتخار امروزیی احتزاز پرچم اسلام بر این کشور دستاورد مشقت هاییست که مجاهدین کشیده اند. اما امروز تمام شهامت های آنها نادیده گرفته می شود تمام آنها با کارهای طاقت فرسای چون گادی وانی کار در منده ایی پرداخته اند . به باور آقای محقق این افراد می تواند در قالب اردوی ملی نقش بسیار مهمی را ایفا کنند.

پس از آن آقای وردک وزیر دفاع مقاله خود را به خوانش گرفت. او نیز همانند دیگر دولت مردان به سخنان بی مورد ، بی معنا، و پوچ پرداخت ودرآخر گفت امیدواراست که روزگار افغانها بهبود یابد و از خداوند آسمانی خواست که شخصا در امور سیاسی افغانستان دخالت کند و مردم افغانستان ازین گونه بلاهای زمینی و آسمانی نجات دهد.

خوانندهء عزیز! هم اکنون قضاوت عادلانه و روشن اندیشانه را بر دوش شما میگذارم تا به عنوان یک شهروندی که سرنوشت شما بدست چنین دولت سالارانی بی خرد است ببينيد که این افراد از قماش کرزی و سیاف و ورک خواسته های تاریک اندیشی خود رقم زده، حس بدبینی و نفاق و کدورت را چنان در بین اقوام و مذاهب به عمقش رسانیده اند که هیچ افغانستانی به تعلق خود در این کشور افتخار ندارد.

جنگ سالاران و قبیله سالارانی که توانایی تخریب را به بخوبی دارند اما برای آبادی و بازسازی احساس ضعف میکنند و از خداوند می خواهند که افغانستان را برای ایشان بازسازی کنند. فکر میکنم که خداوند هم دیگر هیچ کمکی را به این مردم نخواهد کرد چون میداند که این مردم خودستیز هستند، گیرم که خدا رحم کند و این وطن را یکشبه با زور ملائکه های متخصص و آرکیتکت خود بازسازی کرد مکاتب و زیرساخت ها را ساخت، اما طالبان و طالبانیها، فردای آنروز قبل از طلوع آفتاب این آبادی ها را ویران خواهند کرد.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • دراین روزها سالروز مرگ مسعود است سیاف کرزی ووو....دروصف این مرد به ستایش ووو ....پرداخته اند.

    مسعود یک چهره پیچیده انحصارگر و مغرور و.... بود مسعود زمانیکه قدرت را با نقص تعهداتش غصب کرد اگر درست عمل میکرد خودخواهی اش گل نمی کرد کشور به این روز که حالا شاهدش هستیم نمی اقتاد .

    امروز نه طالبی می بود نه افغان ملت که سرنوشت همه مردم را به بازی گرفته اند نمی بودند.

    کشور حد اقل یک آرامش نسبی میداشت لشکر کشی جهان هم به افغانستان صورت نمی گرفت عهدشکنی مسعود و جنگ افروزی سیاف باعث شد که امروز افغانستان به این روز بیفتد.

    • دوستان عزیز آقای سیاف راست میگوید. اینهای که تجربه کافی در خرابی این کشور بدست آورده است تا که اینها به جنگ داخلی و تخریب افغانستان ادامه ندهد، هیچ کسی دیگر نمیتواند ادامه داده نمیتواند.ما افغانها باید مدیون این با تجربه ها باشیم، بخاطر که هیچ کسی دیگر نمیتواند مارا به خاک و خون بکشاند و به خود افتخار بخشد.

    • برادر ان بسیار کوشش کنید با ادب صحبت نماید

  • من حرف خاص برای گفتن ندارم، فقط برای پیروان افغانی کتاب اول ماکیاول آفرین میگویم البته منظورم همان کتاب دومی"گفتارها" جناب ماکیاول نیست. شما همیشه ازین گونه مجالس به اندازه توان خودتان ازیک آب گیل"جامعه جاهل" آلود ماهی میگیریند.
    اماازنام اسلام"دین" هم استفاده نامشروع میکنید. نوش جانتان!!!؟؟؟.

  • من نفهمیدم که شما چه میگویید. لابد می خواهید بفرمایید که شما در مورد وحدت ملی نوشه اید و آنها در مورد عدم وحدت ملی گپ زده اند! گپ اصلی ات را بزن برادر، این همه زور زدن برای چه است؟

    یک چیز را مطمئن باش، اگرکسی مثل تو نیم قدرت این آقایان را بیابد، وضع را از این بدتر خواهد نمود.

  • سلام و درودهای فراوان به شما نویسنده توانا.
    جهانی تشکر و سپاس از نوشته زیبایتان بسیار جالب و خواندنی بود.
    نکته ها و صحبتهای با ارزشی را گنجانده بودید.
    باز هم تشکر....منتظر نوشته های بعدی تان هستیمممممممممممم.

  • نوشته هایت مثل مقاله دانش اموزان صنف دوم بود

  • گزارش و تحلیلی جالبی است دستت درد نکند آقای نویسنده. گفتمان مجاهدی گری همانست که این آقایان بلغور میکنند هیچ وقت نباید از ایشان بالا تر ازین انتظار داشت زیرا چیزهای را که شما نیز از فرهنک و تمدن به آنها اشاره کرده اید در تیر رس دید این گفتمان جا نمیگیرد. مجاهدی گری بجز جنک, پرخاش, انحصار طلبی و خود خواهی مفرط ابزار های دیگر را نمی شناسد. مصیبت این جاست که عده ای از ماها مفتون این طرز دید و برخورد شده ایم و به غولان این عرصه سر فرو می آوریم واز این جهت همیشه آسیب پذیربوده ایم. سوالی که مطرح است این است که آیا ما بدیلی دیگری داریم؟ گفتمانی که درآن مجاهدی گری به خوبی نقد میشود و از آسیب شناختگی های آن نیز به دور مانیم.

  • دوستان هر کاری را که تحت نام اسلام و دین میکنید جایز است ، فقط عنوانش را بگذارید اسلامی ! اگر مکاتب و شفاخانه ها و دیگر موسسات دولتی را تخریب میکنید ، انشأالله خداوند آبادش میکند ،اگر سر بریدید ،حتمأ منافق است خواست خداوند چنین بوده ، اگر مال و سرمایه ملی را به خانه های خود انتقال دادید ، حق مسلم تان است فقط نامش را بگذارید غنیمت جنگی . باید به یکدیگر حاجی و کربلائی اطلاق کنیم تا ارزش های مقاومت حفظ و مورد احترام دیگران باشیم . اگر خلاف نظر و اندیشه تان مضمونی را مطالعه نمودید ، به نویسنده دهری ، کمونیست ، یهود و غیره اطلاق نماید ، تا کسی توانائی مقابله با شما را نه داشته باشد . اینست شمۀ فلسفۀ ریشداران و حافظین دین محمدی در اوغانستان .

  • ملت افغانستان میدانند که تنظیم های جهادی به عنوان نوکران جیره خوار، استفاده جو، آدمکش، تخریبکار، فاندامینتالیست و صدمنافع ملی مردم کشور، سالهای سال تحت پوشش سازمانهای امنیتی، مالی، استخباراتی و نظامی علیه منافع ملی مردم و کشور شان قرار گرفته اند که صرفأ و صرفأ در طول چهار سال حاکمیت نامشروع، ناروا و وحشیانه شان عاملین اصلی و مسببین مشهود تخریبات افغانستان و کشتار بیرحمانه شهروندان کابل میباشند.
    بجز از این این همه جهادیان بیفرهنگ شهر های پاکستان و ولایات آسیب پذیر افغانتسان به همکاری سازمان استخباراتی پاکستان و منطقه تحت عناوین و اتهامات مختلف هزاران جوان و نوجوان این کشور را با شیوه های وحشانه و حیوانی بطور زنده پوست نموده و قطع اعضأ نموده اند. در کنار این همه جنایات مردم افغانتسان شاهد هستند همین مجاهدین بی دید و بی فرهنگ بودند که به همکاری ISI پاکستان و پاسداران ایران با راکت پرانی ها، انفجارات و منهدم ساختن پایه های برق و تمامی موسسات و تأسیسات عامه المنفعه و ملی در مرکز و ولایات کشور هزاران هموطن ما را به خاک خون کشانیده اند.
    هموطنان ما میدانند که مجاهدین تنظیم های منفور جهادی در آغوش سازمان های استخباراتی پاکستان، ایران و عربستان به در روشنی دستورالعمل های آمریکا و متحدین آن علیه اتحادشوروی سابق ترییه ، تجهیز و تسلیح گردیده اند و آمریکا نمیخواهد به سادگی چنین نوکران وفادار شانرا از دست دهد و ازجانبی امریکا بخوبی میداند که مهره های تربیه شده ای شان ایکسپایر شده زیرا ایشان استعداد، کفایت، درآیت، تخصص ، قابلیت های کاری را در امور دولت داری ندارند و جناب استاد سیاف نیز چنین مسائیل را میدانند پس چرا اقایون سیاف، محقق، مارشال، وردک ها و غیره جهادی های قصسح القلب ادعای حکومت کردن را دارند در حالیکه هفت سال است که در شاهرگ های اصلی حکومت مانند جوک چسپیده اند و خون ملت را مکیده میروند.
    و ضمن براین ملت کشور میدانند که همین جهادی های بی فرهنگ بودند و هستند که ملت را به خاک خون کشانیدند و خود شان با گرفتن امتیازات ارزان و چندین جانبه مالک معادل به ملیارد ها دالر منقول و غیر منقول در داخل و خارج افغانستان گردیده اند مخصوصأ در دوبه که صرفأ در حدود هشتاد هزار دربند ملکیت ساخته شده مربوط مجاهدین افغانستان میباشد. اینست جهاد برحق آقای سیاف و شرکای ایشان در جرایم جنکی و جنایات افغانستان.

    بمنظور تأمین منافع شخصی، گروهی و قومی شان

    • سلام
      آقای نوسنده ممنون از احساس مسئولیت تا واقعأ زحمت کشیدید اینهمه داستان را نقش کردین . در جواب تان باید خدمت عرض کنم که " هر که اب از دم شمشیر خورد نوشش باد " اگر جهادی ها خیانت کرده شما چرا دلتنگ شدید عزیزم فرهنگ این سرزمین بیشتر از این ملموس نیست . در طول تاریخ همینطوری بوده و اکنون هست و در اینده ها هم خواهد بود . شما نگران نباشید بادر نظر داشت نوشته ها حضرت کارل مارکس بگذارید جامعه سیرطبیعی خودش را بپیماید . تا ملت به آگاهی ذهنی نرسیده بدون تردید این وحشیگری ها ادامه پیدا میکند زمانیکه مردم از حقوق شان اگاه شد این همه معضلات نیز بطور انی نابود خواهد شد نگران نباشید.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس