طالبان، زوال انسانیت و دین ابزاری
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
طالبان بزرگترین گروه پوپولیست تندرو در افغانستان، با سر دادن شعار دین داری به تحمیق توده مردم پرداخته و بعضیها را با این شعارها، تبدیل به طرف داران پرو پا قرص خود ساخته اند. این گروه که دهشت و وحشت جز لاینفک از شناسه شان است، در این اواخر توانسته است، شهریان کشور را به سوگ بنشانند، و اهداف خویش را که همانا خون و نفرت است را بر آورده سازند. این جماعت فریب، با از بین بردن انسانیت اعضایش، اهداف خود را برآورده میسازد، بیپرده میگویم، طالبان از جوهرهای اصلی وجود شان جدا شده اند، از انسانیت شان دور شده اند، حیوان شده اند، الینه شده اند.
مرگ انسانیت را میشود در چهرهی یک طالب دید، تماشای سیمای طالبان، دیدن صحنههای تراژیک که ساخته و پرداختهی همین گروه است، انسان را به مرگ انسانیت در این گروه باور مند میسازد. صحنههای غمانگیز که در این روزها از طریق رسانهها دیده میشود، فقط میتواند زوال انسانیت را در این گروه برساند و بس. سردمداران این گروه فریب با شعارهای دینی و عمل کردهای غیر انسانی شان برای اعضای گروه خویش شرایط را وضع میکنند که نتیجه آن مرگ شهروندان کشور من در قالب یک عمل دینی و پسندیده است، و مساله اصلی همین مورد دین است، طالبان اعمال شان را رنگ دینی میدهند، و باداران شان هم از آن سوی مرز برای شان این اعمال ددمنشانه شان را توجیه میکنند. در حالی که بیچاره ترین نهاد پیش طالبان نهاد دین است. استفادهای ابزاری از دین به حدی است که حالا دیگر برای سلاخی مردم از آن سود میبرد.
در علوم اجتماعی یک از مسائل مهم و بحث بر انگیز بحث الینهگی است. چارلی چاپلین با استفاده از سینمای صامت این مورد را به خوبی تشریح کرده است. چاپلین نشان میدهد که یک کارگر تمام وقت، اگر یک کار مشخص را به تکرار انجام بدهد این عملش تبدیل به خاصیت و شخصیت او میشود، و در زندگی روزمره اش بدون اینکه خودش احساس کند، رفته رفته تبدیل به ماشین میشود، که فقط توانایی انجام همان عمل مشخص را دارا است، و درک از انجام عمل خود ندارد، تبدیل به ماشین میشود که بدون درک و فهم فقط یک کار مشخص را بدون نقص انجام میدهد. چاپلین با این کارش از بنگاههای تجارتی که کارگران را استثمار میکرد، انتقاد کرد. و حالا جماعت فریب با استفاده از دین و با شعارهای رنگین، افراد و اعضای شان را با تکرار اعمال غیر انسانی خویش، تبدیل به ماشین کشتار میسازند. با استفاده از نام دین و خدا ساده لوحان را شکار میسازند، با استفاده از نام دین دعوت به جهاد میکنند، و انتحاری میسازند، با استفاده از نام دین و خدا مردم را طالب میسازند، اما بدانند که طالب از خود بیگانه است، نفهم است، انسان نیست، انسانیتاش را از دست میدهد، تحت تاثیر شعار میرود، از خود بیخود میشود، انسان که طالب میشود، در حقیقت آن انسان ماین میشود، واسکت انتحاری میشود، نمیفهمد، به عمل خویش آگاه نیست. این ماشین زمانی میخواهد کسانی را پارچه، پارچه کند، دیگر توان اندیشیدن ندارد، نمیتواند فکر کند و این عملاش را سبک و سنگین کند، او فقط منفجر میشود، وظیفهای او این است که باید انفجار کند. بیشتر از این مربوط به او نمیشود، درست مثل ماشین، عمل که مربوط به او است، را انجام میدهد و به باقی روند دست ندارد. این یعنی الینهگی، این یعنی انسان که طالب میشود، انسانیت خویش را از دست میدهد و تبدیل به ماشین میشود، و ماشین تحت فرمان است، فرمان را اجرا میکند بدون این که به عواقباش بسنجد. هنگام که انسانیت از وجود حیوان دوپا رخت بست، انتظار انجام هر عمل از او میرود، به همین دلیل است که تجاوز طالبان بر گاو برای ما چیز غریب نیست. اما انسان چیز دیگریست، انسان دارای خرد است. توانایی تحلیل و تفسیر اوامر را دارا است، اعمال و افعال خویش را سنجیده انجام میدهد و از عواقب آن تصویر مشخص دارد.
سخن آخر اینکه طالبان که از خود بیخود شده اند و سردمداران شان که از راه دین ارتزاق میکنند، همه شاگردان ممتاز ماکیاولی هستند، ماکیاولی میگفت " هدف توجیه کننده وسیله است." مولانافضل الرحمان این گفته را تفسیر میکند و جنگ را درافغانستان جایز میداند. خوب فرقِ نمیکنند دلیل اینکه در افغانستان جنگ جایز است چه باشد، مهم این است مولانا به هدف خویش برسد، وسیله اش هرچه باشد در هدف تفاوت ایجاد نمیشود، هدف سلاخی جوانان افغانستانی است، که توسط ناانسانانی به نام طالب، تامین شده است.
پيامها
15 دسامبر 2014, 19:13
دوستان طالبان بیچاره هم همه اجیر اند چه مبتوانند بکند باید در مقابل پول همه خود ها به فروشد و ان دین کاذایی را ،از وجود همان دین است که نان می خورند مجبور اند، انها همه چیز را خوب می دانند که دینی وجود ندارد و هم میدونن که چه سیاه و چه سفید اند ، اما به گفته باداران باید دولا بدود و باید از وجود ان پسر بچه ها یتیم و دختر خانم ها قبل از رفتن نزد خدا لذت جنسی را همه ببرند که نه خدا را خوش نمیاد.
16 دسامبر 2014, 22:00, توسط عزیز یاسین
جناب آقای داد گرسلام و عرض حرمت به شما
من با کمال تأسف با این گفتۀ شما که نوشته اید : « استفادهای ابزاری از دین به حدی است که حالا دیگر برای سلاخی مردم از آن سود میبرد.» فطعا موافق نیستم و به این باورهستم که درست همین طرز دید نادرست ومسالمت جویی ها و مصلحت بینی ها و پرده افگندن به روی آموزه های خشونت بار اسلام بوده است که باعث شده است تا این دیانت خشن اینقدر دوام و بقا یافته و از آن دربهره کشی وإعمال تسلط بر توده های مردم استفادۀ ابزاری صورت گیرد . من دوست ندارم وارد بحثهایی اینچنینی شوم مگر میخواهم به جناب شما به صورت خلاصه به عرض برسانم که به نظر من طالبان از دین استفادۀ ابزاری نه بلکه درراه عقائدشان که در مطابقت کامل با آموزه های اصلی آن یعنی قرآن و حدیث وخدا و محمد قرار دارد با صداقت تمام جانهای شیرین شان را فدامیکنند و اینکه این بیچاره ها دردنیایی از خود بیگانه گی مطلق به سر میبرند مسأله ایست که ریشه در تاریخ بشر وبه خصوص تاریخ پیدایش دین و مذهب وخدا باوری دارد . ودرست برعکس این شما هستید که از دین استفادۀ ابزاری نمود ه و به جای اینکه حقیقت خشن وضد بشری آنرا صادقانه وعاقلانه افشا کنید وآنرا از ریشه بخشکانید تا اقلا نواده های مان در چند نسل بعد درنتیجۀ ضعف و نابودی آن در صلح وصفا به سر برند ، با بوق وکرنا مدعی صلح آمیزبودن آن میشوید و برای جسم بی رمق آن نیرو وتوان بخشیده و آنرا بازتولید میکنید . در حالیکه طالبان و القاعده و داعش و بوکو حرام و وحشی صفتان دیگری از این دست، صاف وساده حقیقت فرآن را بیان و تطبق میکنند ولی شما به مختلف الحیل آنرا کتمان میکنید و میخواهید از آن در رسیدن به اهداف مصلحت جویانۀ تان استفاده نمایید . پس خود بگویید که آنا ن ابزاری و عوام فریبانه عمل میکنندیا شما ؟
میدانم که فردا شما در پاسخ به من همان استدلالهای کلیشه یی هزارو چهار صد ساله را تکرار خواهید کرد مگر من حال وحوصلۀ پرداختن به بحثهای بی حاصل را ندارم و به مقابله با شما نخواهم پرداخت . من دررابطه به عملکرد های طالبان مقاله یی در بخش دیدگاه همین سایت به نشر سپرده ام که شما میتوانید آنرا نیز مطالعه فرموده و با نقط نظرهای من بیشترآشنا شوید.
خوش و سلامت باشید
عزیز یاسین
17 دسامبر 2014, 15:01, توسط آصف دادگر
من فکر می کنم مشکل شما چیز دیگریست، شما با دین مشکل دارید، و من نمیتوانم از دین دفاع کنم.
17 دسامبر 2014, 18:20
آقای دادگر!
وقتی از دین نمی توانی دفاع کنی چرا در بارۀ دین می نویسی. وازین بیچارگی تو معلوم است که دین فاقد جوهر عقلانیت است ورنه دفاع کردن ازان آسان می بود.
18 دسامبر 2014, 00:06, توسط عزیز یاسین
جناب آقای دادگر و دوست عزیزی که اسم خود را ننوشته اید درود برشما.
دادگر عزیز دین و خدا باوری و خرافات مربوط به آن یگانه مشکل مرا تشکیل نمیدهد مشکل اصلی مرا رنج ودرد بدروزی وفقرووو.. ملیونها انسانی تشکیل میدهد که نا خود آگاه و در عا لمی از خود بیگانه گی برای نجات خویش از این بد روزی ها به دامن دین و خدا و پیامبر و امامان چنگ می اندازند و بی خبر از آنند که درست همین باورهاست که زمینه ها وبستر های فرهنگی و اخلاقی تداوم اینهمه سیه روزی را فراهم ساخته است وبه استثمار گران و شارلتانها مشروعیت میبخشد . برای من رنج دهنده تراز همه اینست که روشنفکران ما به جای افشای ترفندها و فریبکاریهای بنهفته در آموزه ها ی ادیان ومذاهب ، دست و آستین برزده داو طلبانه و فدا کارانه ( آلاهو ) میگویند قمه زنی و روضه خوانی میکنند . به هر حال همینکه شما با شهامت وصادقانه نوشته اید که ( من نمیتوانم از دین دفاع کنم.) قابل هرگونه تقدیر بوده و مژدۀ تحولات مثبت را در اندیشه ها ی شما با خود دارد.
بهروز و سرفراز تاشید
عزیز یاسین
18 دسامبر 2014, 00:08, توسط عزیز یاسین
بهروز وسر فراز باشید
20 دسامبر 2014, 15:23
دست تروریسم اسلامی از زندگی مردم کوتاه!
حمله طالبان به مدرسه در پیشاور و کشتن ۱۴۸ دانش آموز و معلم بار دیگر ابعاد توحش اسلامی را به نمایش گذاشت. بر اساس گزارش های منتشر شده بیشتر دانش آموزان با شلیک گلوله به سرشان به قتل رسیده و دو معلم زن این مدرسه توسط جنایتکاران سوزانده شده اند. این نمایش دشمنی جنایتکاران اسلامی با کودک، با تحصیل، با زن و با هر چیزی که نشان از انسانیت دارد، بود.
این اولین بار نیست که نیروهای اسلامی به مدارس و به افراد غیر نظامی حمله می کنند و این اولین بار نیست که کودکان توسط این جانوران به خون کشیده میشوند. در ایران، سوریه، عراق، سومالی، چچن، افغانستان، پاکستان و بسیاری از کشورهای اسلامزده بارها شاهد این جنایت بوده ایم.
باید دست این جنایتکاران را از زندگی مردم کوتاه کرد. از دولت و ارتش پاکستان، افغانستان، آمریکا و متحدانش کاری ساخته نیست. طالبان ساخته دست خود آنها است و با هزاران رشته آشکار و پنهان با آنها ارتباط دارند. ژنرال های ارتش پاکستان و دولتمردان افغانستان با طالبان بر سر میز مذاکراه مینشینند و بر سر تقسیم غنایم با آنها چانه میزنند.
این بشریت متمدن امروز است که باید با تحجر اسلامی که از گور هزار ساله خود برخاسته است، مقابله کند.
میلیونها نفر در پاکستان و سراسر جهان در غم کودکان کشته شده سوگوارند. اما سوگواری کافی نیست. باید بساط این اوباش را از سراسر جهان جمع کرد. باید دولتهای اسلامی را سرنگون کرد و باید حامیان تروریسم اسلامی را افشا نمود و قیافه کریه امثال بی بی سی را به مردم نشان داد وقتی که با وقاحت تمام می گوید: اینها “مجاهدانی آرمانخواه که برای رضای خدا سلاح در دست گرفتهاند”، نیستند. و به حمایت بخش دیگری از این جنایتکاران اسلامی برمیخیزد. باید به دخالت مذهب در امور جامعه پایان داد و باید قوانین مذهبی را ملغی کرد. بشریت متمدن و انساندوست باید علیه تروریست های اسلامی و دولت های اسلامی و همه دول غربی و منطقه ای حامی آنها به میدان بیاید.
این مجاهدان سلاح در دست گرفته اند تا عطش سیری ناپذیر خدای خود را با خون کودکان، زنان و مردان، تسکین دهند. هر روز شاهد اخبار آن هستیم. در ایران بدار می آویزند، در پاکستان و افغانستان و سوریه و عراق هدف گلوله قرار می دهند، و یا به کودکان بمب می بندند و آنها را در میادین و در بین مردم منفجر می کنند. پایان دادن به این جنایت همه روزه کار انسانیت مترقی، سکولار و پیشرو است.
بهروز مهر آبادی
انترناسیونال ۵۸۷
21 دسامبر 2014, 03:00
اصف جان قبر پرست مزاري فرهنگ، شما چهره طالب كه گويا مرگ انسانيت در آن ديده ميشود را گذاشتي ايكاش چهره هم سن و سال يك هزار ره را هم كنار آن ميگذاشتي تا ديده ميشد در چهره هزار ره چي را ديد. تو برو قمه زني و شرك، زناي شيعه گري صفوي ات را فراموش كن ترا به اسلام چي كار.
22 دسامبر 2014, 16:30, توسط آصف دادگر
عزیز که نامت را نمیدانم، مرا متهم به قبر پرستی مزاری میکنی، و چه گستاخانه تمام هزاره را با طالب به مقایسه میگیری و میخواهی چهرهی هزاره و طالب را باهم یکی بدانی!
عزیز، من نمیخواهم بحث را قومی سازم، پس از هزاره نمیگویم، عالم و آدم شاهد است که هزاره چه در چهره دارد، و طالب چهها میکند، تمام جهان در تلاش است تا طالب را نابود سازد، و هزاره هم یکی از مبارزان این راه است.
قبلا هم گفته بودم که اگر من بتوانم در راه مزاری قدم بگذارم، این افتخار است بس بزرگ، پس طعنه نزن، حرف حسابت را بوگو، چه میخواهی؟؟؟