منشاء تاریخی اقوام هزاره ی افغانستان
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اقوام هزاره یکی از گروپهای قومی و انتیکی درافغانستان اندکه دربرخی از اسناد از سوی مورخین و محققین وجه تسمه ی هزاره را ، به نام خزاره، یا خزر یاد نموده که شاید با دریای خزر نیز بی ربط نباشد و هم چنین هزاره ها به این جهت به این نام مسمی شده اند که و جه تسمیه هزاره بخاطر داشتن هزار نهر و رود و هزار دره و هزار کوه مرتفع نیز بکار رفته اند و میگویند که از هزاره جات هزار چشمه ی خوشگوار بیرون می آید وبعداز اسلام به جای آنها هزار مسجد و هزار منبر ساخته شده است . در ضمن در عصر سلاطین قدیم زابلستان مردم هزاره هرسال هزار سوار عوض مالیات به قشون شاهی آن زمان میدادند که وجه تسمیه ی هزاره شاید درین رابطه نیز باشد گرچه اهل ایران هزاره را بربری و مملکتشان را ملک بربر گویند.
با توجه به سکه های پیدا شده ، نقاسی های روی دیوارهای معبد و اطراف تندیس های بودا ، نقاشی های به جا مانده از زمان آخرین شاهان کوشانی و هم چنین شکل فیزیکی تندیس ها در بامیان می توان چنین نتیجه گرفت که ساکنان این منطقه تا حدود 2300 سال پیش دارای همان ترکیب فیزیکی چهره و صورت بوده اند که هزاره های امروز هستند . چهره مغولی ساکنان هزاره جات را میتوان مدت ها پیش از حمله چنگیز و امیر تیمور که ظهور آنها در صحنه تاریخی نسبتا جدید است ، جستجو کرد.یفتلی ها از سال 425-426 میلادی ، جانشینان امپراطوری کوشانیها نیز با همان ترکیب فیزیکی و چهره تعلق داشتند ، تاثیر یفتلی ها را تا زمان پیدایش کلمات ترکی در لهجه ی هزارگی می توان دنبال کرد.
البیرونی رد پای یفتلی ها را تا ترک های تبت می رساندو اولین فرمانروای این سلسله - که بیش از شصت فرمانروائی داشته است- بنام" برهاتگین " یا "بره تگین" می شناسند.آخرین حاکمان تاگین"تگین" غزنوی ها بودند که در حدود هزار سال پیش در غزنی حکومت کردند.پس از یفتلی ها ، نواحی جنوبی آمو دریا تحت فرمان سلسله های ترک آسیای مرکزی و شرقی در آمد که بیش از هزار سال بر آن جا حکومت نمودند.بنابراین مدتها پیش از ظهور مغول ها، ساکنان هزاره جات امروز در معرض تاثیرات اقوام قدیمی تر و ترک زبان با ویژگی های فیزیکی شبیه مغول ها قرار گرفتند " ژرفیریر" محقق فرانسوی نظریه اش این است که هزاره ها ساکنین اصلی این سرزمین می باشند و در زمان اسکندر مقدونی در ین محل زندگی می نمودند.
برخی از دانشمندان داخلی و خارجی نیز در زمینه منشا بومی بودن هزاره ها به این باورند که هزاره ها یکی از قدیمی ترین ساکنان این منطقه هستند و نیاکان هزاره ها به ساکنان ترک آسیای مرکزی و شرقی که بیش 2300 سال پیش از شمال و جنوب هندوکش به نواحی موسوم به هزاره جات کنونی مهاجرت کرده بودند ، باز می گردد .گفته های انان بیانگر آن است که ورود ساکنان ترک اسیای مرکزی از شمال و جنوب هندوکش به هزاره جات امروزی سیصد سال قبل از میلاد بوده است.
موجودیت ترک ها در افغانستان بدو قسمت شناخته میشود:اول - ترک هاییکه از آغاز در صفحات شمال کشور زیست داشتند .دوم - ترکاهای که پیش از میلاد مسیح و قبل از اسکندر در افغانستان کنونی حیات بسر میبردند و ترکان مرکزی دست کم صد ها سال پیش از میلاد از ترکستان شرقی و ختائیستان آمده اند.اکثر مورخین داخلی ,خارجی ، بخصوص جواهر لعل نهرو نیز تآیید مینمایدکه " مردمان آسیای مرکزی به نام باکتریائی ها، سکاها، هون ها، اسکوت ها، ترک ها، کوشانی هاو یفتلی ها" نامیده می شدند که قبل از میلاد بار ها به اروپا و سراسر آسیا پراکنده و هجوم برده اند
ظاهرا اولین کسی که ادعا دارد که هزاره ها از بقایای سپاهیان مغول هست ابولفضل دکنی مورخ عصر اکبر شاه بوده است. اما تعداد کثیری از خاورشناسان داخلی و خارجی این نظریه را که هزاره ها ااز بقایا ی شپاهیان مغول میباشند را عموما رد کرده اند.گویند چنگز خان چندین بار خواست بالای غور وبامیان حمله کند. ولی سردی هوا وبرف باری مانع میشد. باالاخره نوبت آن رسید که به بامیان (شهر غلغله) حمله کند.
مردم بامیان که گروه متشکل از هزاره ها وغوریان ترک وغیره بودند که یکی از نواسه چنگیز خان بنام موتوگین پسر چغتای را پس از جنگ خونین بقتل رسانیدند. درین جنگ چنگیز خان خود به غضب آمده با لشکر جنگ دیده به قلعه حمله نمود. گویند تولای خان پسر چنگیز با سپا هش از ایران بطرف بامیان و غور در حرکت شد. چنگیز خان پس از معاصره و هجوم سخت دروازه قلعه ی شهر غلغله را ازبین برده اولاً انسانها بعداً حیوانات ونباتات را ازبین برده پس از آن قلعه را به آتش کشید."
علی اکبر تشیید درباره قدامت تشیع افغانستان می نویسد:هزاره ها بین سنوات 35تا 40 هجری در زمان خلافت حضرت علی (ع) جعده بن هبیره المخزومی که خواهر زاده آن حضرت میشد ، از طرف وی به حکومت خراسان منسوب شدوبه خاطر رفتار شایسته جعده مردم هزاره جات وغور از جان و دل به علی محبت می ورزیدند ومسلمان شده اند. در زمان معاویه و اخلافش دستور داده بودند تا در تمام منابر و مساجد به علی (ع) لعن و نفرین کند. اما تنها مردم هزاره جات وغور بودند که ازین دستور معاویه سر پیچی نمودند و هرگز حاضر نشدند به حضرت علی ناسزا بگو یند" سرسختی مردم هزاره وغور در برابر دستور ناروای معاویه در عین حال بر ایشان بسیار گران تمام شد و اینان به اتهام ارتداد درهم کوبیده شدند.
ابن اثیر یکی از محققان عرب می نویسد : در سال 45 حکم بن عمر از طرف بنی امیه به کو هستان غور لشکر کشید و مردم آن سامان را که مرتد شده بودند در هم کوبید." بعد از زمان حضرت علی گستریش بیشتر مذهب شیعه در میان هزاره ها در زمان غازان خان و" دوران سلطنت دوتن از ایلخانان سلطان محمود غازان و سلطان محمد خدابنده نقطه عطفی در گسترش تشیع در میان هزاره افغانستان می باشد. غازان مغول فرمان روای وقت پس از تشرف به اسلام مذهب تشیع را انتخاب کرد و دستوردادکه در آغاز کلیه فرمانهای دولتی نام اهل بیت اطهار را بکار برند."که در شیعه شدن مردم هزاره جات تاثیر فراوانی داشته است.
هزاره ها که در سراسر افغانستان پراکنده اند، پیروان مذاهب شیعه دوازده امامی، شیعۀ اسماعیلی و اهل سنت و جماعت در افغانستان میباشند هنگام ظهور اسلام در غرجستان یک حکومت محلی مستقل برقرار بود در سال۱۰۷هـ.ق/۷۲۴م اسدبن عبدالله القسری والی جدید خراسان به غرجستان لشکرکشید اما با نمرون حاکم غرجستان صلح کرد و نمرون مسلمان شد. ظاهرا استقلال حکام غرجستان تا مدتها باقی ماند. در زمان سامانیان زمامداران غرجستان از آن حکومت اطاعت می کردند و خراجگزار آنان بودندو پس از قدرت گرفتن محمود غزنوی، با او نیز از در دوستی درآمدند. مدتی غرجستان تحت سلطه سلطان غوریان سپس محمود غزنوی سپس سلطنت محمد خوارزم شاه و مغلان بوده است .
گردیزی اصطلاح غرجه را،که در شاهنامه به عنوان نام قوم ساکن در غرجستان به کار رفته، به معنای کوه نشین به کاربرده است. اصطلاح غرج در نام طوایف خلج ,خلخ, قرلخ که از جمله ترکان بوده و در آسیای مرکزی و افغانستان سکونت داشته اند، تا امروز باقی مانده است و نشان می دهد که ساکنان قدیم این ناحیه از اقوام ترک بوده اند. این مردمان با هر یک از نام های فوق که نامیده شوند از اجداد هزاره های افغانستان ,ساکنان کنونی این سرزمین به شمار می روند .کلمه هزاره را بابر شاه برای اولین بار در کتاب خاطرات خود یاد و سرزمین آنرا بنام هزاره جات یاد نموده است.
چنانچه دوشهر مهم غرجستان اسلامی بنام های بشین و شورمین بودندکه بشین،قصبه(مرکز) غرجستان بود واین شهر در قسمت علیای دره مرغاب، به فاصله یک مرحله بالاتر از دیزه قرار داشت نام این شهر به صورت های دیگری نیز ضبط شدهاست :شهر های مشهور قبل از اسلام در هزاره جات , بشین , افشین وشورمین یاسورمین در بیشتر کتب ضبط شده، که سورمین به فاصله یک مرحله از بشین به سمت جنوب و در قسمت مرتفع تر کوهها قرار داشت این شهرها، آب فراوان و زراعت پررونق داشتند .بشین(افشین)، در روزگار حکومت غوریان به اوج عظمت و وسعت خود رسید از شهربشین،برنج فراوان و از شهرشورمین یا سورمین ،جوار بسیار به مناطق دیگر صادر می شد. غرجستان اسلامی به سرزمین اطلاق میشد که امروز بنام هزاره جات یا هزارستان یاد میشود. غرج ویاغر در زبان باختری (گر) بنام کوه و ستان خانه را گویند. که بنام کوهستان ترجمه شده میتواند. سر زمین کوهستانی غرجستان از قدیم منبع آب سرزمین های اطراف بوده است.
هزاره جات در مرکز افغانستان کنونی واقع شده است . از طرف غرب به غور و دولتیار ، هرات ، از جنوب به قندهار و نواحی گرشک و توابع فراه ، از مشرق به غزنین ، کابل، قلات و از شمال به قطغن و بلخ محدود است. وسعت هزاره جات امروز شاید از 70 هزار کیلومتر مربع تجاوز نکند . هزاره جات در گذشته درحدود 200 هزار کیلومتر مربع وسعت داشته است مناطقی چون: بهسود مشرقی، خرد کابل، ارغنده، میدان شاه،نرخ، جلریز،تکانه، تمام مناطق وردک ، بعضی از نقاط لوگر ، نقاطی از گردیز ، وزیرستان، زابل فعلی، قلات، مقر، شهر غزنی، قندهار، ارغنداب، خاک ریز، شاه مقصود،بست،گرشک هلمند و فراه، زمین داور، تمام ارزگان ، اجرستان،چوره، نقاطی از هرات،غوریان،قسمت هایی از باد غیس، قلعه نو،برخی از مناطق بدخشان و دره های پنجشیر محل سکونت هزاره ها بوده است که در تمام نقاط یاد شده شواهد تاریخی فراوانی از سکونت هزاره ها درین ساحات مشاهده میشوند .
امروزه قسمت اعظم هزاره ها در بخش مرکزی و کوهستانی افغانستان به سر می برند . این سرزمین کوهستانی ، ثروت عظیمی را در خود جای داده است ، چنانکه مهمترین معادن افغانستان مانند آهن،مس،گوگرد و زغال سنگ در هزاره جات قرار گرفته است. بزرگترین سلسله جبال هزاره جات که ستون فقرات آن را تشکیل می دهد کوههای بابا است . این کوهها در جهت غرب به سمت بامیان کشیده شده و تا 200 کیلومتر امتداد می یابد و از آن جا به سفید کوه ، سیاکوه و تربند ترکستان می پیونددهزاره جات یکی از سرد ترین مناطق افغانستان است، با زمستانهای طولانی که شش الی هفت ماه طول می کشد، اما در عین حال بعضی از سرسبز ترین نواحی کشور را داردکه مراتع فوق العاده ای فراهم آورده است متا سفانه وجود همین چرا گاهها دلیل تهاجمات متعدد کوچی های متجاوزبه این نواحی بوده است و بسیاری از رویداد های مصیبت بار و دردناک تاریخ افغانستان را با عث شده است.
اعمال تبعیض نژادی و مذهبی بیش از دو قرن است که تو سط رژیم های حاکم علیه مردم هزاره در افغا نستان به مرحله اجرا گذاشته می شود که در زمان امیر عبدالرحمن و امیر حبیب الله شدت بیشتری گرفت و در زمان نادرشاه و بعد ازان حاکمان وقت در صدد نابود کردن هویت و تاریخ مردم هزاره بودند ، که نمونه ی بارز آن را می توان در از بین بردن لوحه های قدیمی، سنگ قبرها، تراشیدن صورت بیشتر مجسمه ها و نقاشی هایی که از زمان های قدیم به یاد گار مانده اند، منفجر کردن بت های بودا در بامیان، توسط گروه طالبان وتحریف تاریخ در کتاب های تاریخی که بازتاب این اطلاعات نادرست را میتوان در کتابهای نویسندگان خارجی که اصلا به هزاره جات نیامده اند مشاهده نمود. منشا پیدایش هزاره ها که ترکیبی ازیک نژاد مختلط ترک ومغل وقدیمی ترین ساکنان این منطقه هستند که نمی توان تاثیر مغول ها و ترک ها بر آنان را انکار کرد، اما بر اثر سیاستهای دولتهای حاکم حدود هزاره جات در حال تغییر و تحول بوده و نمی توان به طور دقیق مرز معینی را برای سر زمین هزاره جات از لحاظ گذشته ی تاریخی مشخص کرد .
رویکردها
خاستگاه هزاره های افغانستان نوشته ی : رحیمه هزاره ای
نژاد و هویت قومی هزاره های افغانستان:نوشته ی کریم پوپل.
از مقالات نشر شده ی صاحب قلم
پيامها
29 دسامبر 2014, 06:33
در سایت هشت صبح بخوانید. جالب است.
پیام تکراری امریکا به طالبان
وزارت دفاع امریکا میگوید که اگر طالبان تهدید مستقیم را متوجه واشنگتن نسازند،
پس از سال 2015 هدف امریکا قرار نمیگیرند. منظور وزارت دفاع امریکا...
29 دسامبر 2014, 09:17
جرم یک عمل شخصی است. نظر به قوانین بین المللی، هیچ فردی پاسخگوی جرم کسی دیگر نمی باشد، و لو که اعضاُ فامیل او باشد.
بناُ ملیت هزاره هیچ ضرورت ندارد که عدم وابستگی خویش را به مغول و چنگیز خان اثبات کند، زیرا اولاده آنها از مغولستان گرفته، تا چین، آسیای میانه، هند، ترکیه، شرق میانه و اروپا، وجود دارند.افغان هایی که در هند صد ها سال پادشاهی کردند، مغول و هزاره بودند و از نسل چنگیز بودند. بابر سازنده باغ بابر در کابل از اولاده چنگیز بود.
پس باید نسل هزاره امروزی افتخار کنند که آنها اولاده امپراطور بزرگ چنگیز هستند، که با تمدن اسلامی و آسیای میانه وهندی و اروپایی باهم گره خورده و تمدن بزرگی در شرق و غرب را بنیاد نهادند، هرچند در آغاز لشکر کشی چنگیز یک تعداد شهر ها خراب شد و یک تعداد مردم تلف شدند. اما این خاصیت تمام امپاطوری ها است، از فرعون های مصر گرفته، تا یونان، روم، عرب ها، هسپانوی ها عثمانی ها،فرانسوی ها، انگلیس ها، روس ها و فعلاُ امریکایی ها.
29 دسامبر 2014, 17:44, توسط فرهاد
افغانستان در زمان حضرت عمر رض به دين مشرف اسلام در آمد ولى كسانى كه به مذهب شيعه گرائيدند در زمان صفوى ها وبعد از صفوى ها بود اين على رض بيچاره را بگذاريد به حال خودش على شيعه نبود وازشيعه بودن مثل بى گناهى گرگ از خون يوسف مبرى است خيلى دروغ پردازى نكنيد ديگر اينكه به گفته اين آغا لشكر چنگيزيان همه مردم هزاره جات را از بين برد حتى كشت وزراعت پس اين ديگران از كجا سر زدند وشما ميدانيد كه قبل از صفوى ها مردم ايران اكثريت سنى را داشتند ولى صفوى ها با ظلم وزور وادار شان ساخت تا به تشيع بگرايند قبح الله وجه الصفويين
30 دسامبر 2014, 00:19, توسط غزنوی
هزاره ها میراث داران تاریخ فرهنگ وهنر خراسان بزرگ تاریخی استند.شما جت وجولا ها که ابلهانه خودرا به آریایی ها می چسپانید اصلا از قوم جت استید.آلمان نازی تعداد زیادی از هم چهره های شما را که در زبان آلمانی سیگوین یا روما یاد می کند به جرم نژاد پست مانند یهودی ها کشتار کرد.وشما ابلهان به همان چهره ها در ایران وافغانستان ادعای آریایی بودن وقوم خویشی با آلمان ها را دارید.
شیعه وسنی وعلی وعمر را ایلان کن برو تاریخ اجداد جت تانرا پیدا کنید.
30 دسامبر 2014, 10:11
در سایت خبرگزاری بخدی بخوانید. جالب است.
مردم پانزده قریه ولسوالی میوند قندهار بر ضد مخالفان مسلح قیام کردند.
" باشنده گان ولسوالی میوند در طول سال های اخیر از وجود مخالفان مسلح با مشکلات زیادی روبرو بودند،
از همین خاطر صدها تن از باشندگان حدود پانزده قریه در این ولسوالی به صورت خود جوش بر ضد طالبان ایستادند."
31 دسامبر 2014, 12:15
آقای غزنوی،
نه هزاره بودن کدام افتخار است، نه آریائی بودن.چنانچه جَت بودن کدام عیب نیست.
انسانها بطور تصادفی در یک خانواده یا یک قوم به دنیا میایند، توهین به قومیت یا نژاد یک فرد،
از طرز تفکرفاشیستی نمایندگی میکند. چنانچه هیتلر که فاشیست بود، انسان ها را درجه بندی کرد.
آنهای را که به نظر خودش در درجه پائین قرار داده شده بودند، نابود ساخت.
یک لحظه نزد خود تصور کن، که من به قوم جَت تعلق دارم. خودت مرا شخصن نمی شناسی و
کوچکترین ضرر به خودت با به جامعه افغانستان نرسانده ام.آیا پیامت را توهین به خودم و تمام قومم
نمیدانیم؟
امید است که تو برادر عزیز مانند هیتلر فکر و عمل نکنی.
1 جنوری 2015, 02:03
هزاره ها اسا سی ترین قوم د ر ا فغا نستا ن اند و به هر طر فی که میر وند هما ن جهت پیرو ز میشو د .
1 جنوری 2015, 12:08, توسط sarwar
در این مقاله به مطلب جالب روبرو شدم اینکه چنگیز خان تمام ساکنین بامیان را قتل عام کردن په شمول حوانات پس این هزارها از اسمان فرود امد. عقیده من هر قوم میتواند به دلایل مختلف از یک مکان به مکان دیگر کوچ نماید این جهان مربوط به تمام زنده جانها است
1 جنوری 2015, 18:39
بنده نظر آقای سرور sarwar را تائید میکنم (بخصوص سطر دوم پیام ایشان را).
هیچ کس در افغانستان مجبور نیست که ثابت کند، که باشنده بومی یا اصلی این کشور است.
همینکه تابیعت افغانستان را دارند، کفایت میکند که این وطن را از خود بدانند.
من تعجب میکنم که چرا برادران هزاره ما هی دارند به همه ثابت میکنند که مردمان بومی
این کشور اند. بعضی اوقات آدم تصور میکند، که اینها (هزاره ها) خود شان به این باور نیستند،
از همین خاطر اینقدر در جستجوی هویت خود اند. گاهی خود را به چنگیز تعلق میدهند، گاهی به
ترک، گاهی به بودا و گاهی به ....... در اخیر آنچه هستند، آنرا نیز گم میکنند. یعنی فقط یک انسان!!
و تبعه کشوری بنام افغانستان!
4 جنوری 2015, 06:33, توسط حمیدشاه
آقای غزنوی بی ناموس بی وجدان همرای این گپ ات کی میزنی ما هیچ وقت خود را به مردم ایران وآلمان نه چسپاندیم این تحقیقات جنتیکی است که گویا این واقعیت است و نه هم به این افتخار میکنیم افتخار ما بر این است که مسلمان هستیم ومسلمان واقعی یعنی سنی حنفی هستیم این بی ناموس ات که در بالا این نوشته را کرده همه اش تحریف واقعیت های تاریخی موثق است مثلی لعن معاویه به حضرت علی(رض) که مبنا اش همه روایات تاریخی ضعیف است و راویان اش همه رافضی است که در کتب تاریخی جا داده شده عجب این است که فرزندان علی حسن وحسین بطور صلح آمیز در دوران معاویه زندگی میکرد واز طرف بیت المال برایش حقوق تعین شده بود که آنرا از بیت المال میگرفت پس لعن معاویه به علی(رض) جز چیز مسخره چیزی دیگر نیستی که فرزندان اش را چاق میسازد وبخود اش لعن وارد میکند پس وصیتم به نویسنده این نوشته این است که اول تاریخ را درست مطالعه کند و روایت موثق را از غیر موثق تفکیک کند وبیدون تعصب در جستجو حق باشد باز روی به نوشته بیاورد و به تو بی ناموس غزنوی این است که از این چرندیات دست بکش که بجای نمیرسد جز این که به ذلت ات تمام شود چون هر عمل عکس العمل دارد واین وصیت ام نه تنها به تو است بلکه به تمام آن کسانی هست که مصروف نوشته کردن چرند وانداختن تفرقه های قومی و مذهبی بین مسلمانان در سایت ها هست ولو اینکه از قوم وخویش خودم هم باشد پبامبربرای از بین بردن تفرقه های قومی مبعوث شده بود نه اینکه تفرقه های قومی را تشدید بسازد وگفته بود که همه ای ما اولاده آدم هستیم وبهترین از بین شما نزد خداوند کسی هست که متقی باشد یعنی معیار برتری بودن به نزد خداوند مسلمان بودن و تقوا است نه قوم و قبیله و قوم وقبیله صرفا وسیله شناخت بین مسلمانها هست نه معیار برتری بر یکی دیگری
5 جنوری 2015, 14:34, توسط علی
آقای فرهاد من هم مطمئنم که شما را عمر مسلمان کرده است از اثارش معلوم است چون عمر هم بی سواد و جاهل بود شما هم تاهنوز مثل عمر بی سواد هستید از اسلام هیچ چیزی را نمیدانید جز ترور وانتحار اگر ناراحت نشوید من از کتاب خود شما اهل سنت سابت میکنم که عمر بی سواد بوده عمر بن الخطاب خلیفه ی پیغمبر حکم تیمم را بلد نبود !!!!
این صحيح است آنچه را که مي گويند خلیفه دوم عمر بن الخطاب در دوران خلافتش حکم تيمم را نمي دانست و اگر کسي از او مي پرسيد در صورت جنابت و نبودن آب تکليف چيست؟ در جواب مي گفت: نماز را ترک کن تا آب پيدا شود.! و اگر تا دو ماه هم آب نمي يافت جناب عمر نماز نمي خواند.
امام نسائي چنين روايت مي کند: «کنا عند عمر فأتاه رجل، فقال: يا أمير المؤمنين رُبّما نمکُثُ الشهر والشهرين ولا نجد الماء؟ فقال عمر: أمّا أنا فاذا لم أجد الماء لم أکن لأُصلي حتي أجدَ الماء... سنن نسائي 1: 168 ـ
و همچنین مسلم در صحیح خود در کتاب حیض باب تیمم این حدیث را اورده است.
امام بخاري همين حديث را آورده ولي آنجا که عمر مي گويد: «اگر جنب باشم و آب يافت نشود نماز نمي خوانم» را به احترام آبروي عمر، حذف مي کند. تا مبادا متهم به ناآگاهي از احکام اسلام. و سبک شمردن نماز و ترک آن بشود. بخاري 1: 70 باب المتيمم هل ينفخ فيهما.
برادران عزیز خلیفه ی پیغمبر که اینقدر بی اطلاع از احکام الهی باشد از بقیه چه توقع !!!!!
دوستان عزیز اهل سنت به بنده خورده نگیرید این حدیث در سنن نسائی از معتبرترین کتاب هایتان آمده اگر خیلی ناراحتید از علمایتان بخواهید که فکری برای این مطالب بیندیشند . مردم هزاره در یک نامه میارک حضرت علی مسمان و شیعه شدند و شیعه در زمان خود حضرت محمد (ص) بود یک کروه بوده که دوست دار حضرت علی بودند که انها را شیعه علی میگفتند شیعه یعنی دوست دار این هم در کتب خود اهل سنت است من از کتاب شیعه نمی اورم از کتاب خود اهل سنت می اورم ... برای روشن شدن این مطلب که شیعه از زمان خود حضرت رسول صلی الله علیه و اله و سلم وجود داشته برخی از این روایات را که تماما از منابع اهل سنت میباشند را خدمت شما عزیزان تقدیم میکنیم:
إِنَّ الَّذِينَ آَمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ (سوره بينه/آيه7)
جابر بن عبد الله انصاري ميگويد: ما در كنار نبي مكرم (صلی الله علیه وآله)بوديم و اميرالمؤمنين (علیه السلام) آمد و پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم فرمود:
وَأخرج ابْن عَسَاكِر عَن جَابر بن عبد الله قَالَ كُنَّا عِنْد النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَسلم فَأقبل عَليّ فَقَالَ النَّبِي صلى الله عَلَيْهِ وَسلم: وَالَّذِي نَفسِي بِيَدِهِ إِن هَذَا وشيعته لَهُم الفائزون يَوْم الْقِيَامَة
درالمنثور، ج8، ص589 المؤلف: عبد الرحمن بن أبي بكر، جلال الدين السيوطي (المتوفى: 911هـ)، الناشر: دار الفكر - بيروت، عدد الأجزاء: 8 فتح القدير، ج5، ص582 المؤلف: محمد بن علي بن محمد بن عبد الله الشوكاني اليمني (المتوفى: 1250هـ)، الناشر: دار ابن كثير، دار الكلم الطيب - دمشق، بيروت، الطبعة: الأولى - 1414 هـ تاريخ دمشق، ج42، ص371 - شواهد التنزيل حسكاني، ج2، ص468 - مناقب خوارزمي، ص111، حديث120)
اين علي و شيعيانش، نجات يافتگان در روز قيامت هستند.
9 جنوری 2015, 19:12, توسط محمد
این که مردمان هزاره در گذشته نۤرک بوده اند کاملاَ بی بنیاد است.اگر هر کس که چشمانی بادامی داشت می بایست تۤرک می نامید نادرست است چون که مردمان خاور دور هم این گونه اند ولی ترکان اصیل که در فرارود می زیسته اند همه چشم بادامی اند.زبان هزاره ها فارسی است و ما با تاجیکان و ایرانیان همزبان و هم فرهنگ و هم دینیم
17 جنوری 2015, 08:49
به اثبات رسانیده شده است که شیعه به خلفای راشدین توهین می نماید وکسی که به یاران آنحضرت صلی الله علیه وسلم توهین نماید مطلق کافر است واز دین مقدس اسلام خارج میگردند پس شیعه کافراست واولاده چنگیزاست.
بلی
17 جنوری 2015, 13:35, توسط علی
من این توهین را از کتب خود شما اوردم اگر توهین به صحابه کفر باشد پس خود شما کافر هستید اگر سواد داشته باشید می دانید که درالمنثور از جلال الدین سیوطی است که ایشان سنی بوده نه شیعه دوما اگر مردی وخودت را مسلمان میدانی یک ایه ازقران بیاور که کسی به عمر یا ابابکر توهین کند کافر است ؟ تو مردم را تکفرمیکنی درحالیکه نمیدانی درالمثور کتاب شیعه است یا سنی همین بی سوادی ها باعث میشود تا انتحار در مسجد و سرک ها صورت بیگیرد چون مفتی های شما هم مثل تو بی سواد است .. وای از ان روز که پالان دوز خیاطی کند..چرا اسلام خشین ترین دین در دنیا معرفی نشود؟ اگر پالان دوز مفتی شود باید چنین شود
3 جون 2019, 17:49, توسط حسیب
sarwar
چنگیز خان مغول فقط شهر بامیان (شهر غلغله) که یک منطقه کوچک در منطقه بزرگ بامیان بود نابود کرد نه تمام بامیان را و دیگر اینکه هزارهها فقط در شهر بامیان زندگی نمیکردند بلکه در تمام مناطق بامیان و مناطق بزرگ اطراف بامیان مانند غور، غزنی و مناطق که امروزه در مرکز افغانستان واقع شدهاند زندگی میکردند.
6 جولای 2019, 15:51, توسط max
تاجیک، هزاره و ترک ها هزاران سال بدون تعصب در خراسان بزرگ زنگی کردند و افتخارات بسیاری را کمایی کردند. این افغانان هستند که به سرزمین ما آمدند و تباهی و بربادی را بر ما تحمیل کردند.
کوشانیان، یفتلیان، غزنویان، غوریان، سامانیان، سلجوقیان ، تیموریان، گورکانیان و غیره همه از خراسان بودند. هیچکدام افغان نبودند. افغانها ۲۶۰ سال قبل به سرزمین ما حمله کردند و نام قوم خود را بر ما گذاشتند، زبان خود را بر ما تحمیل میکنند، افتخارات دیگر اقوام را بنام خود کردند. بت های بامیان را به همین دلیل تخریب کردند.
یونانی ها، مغولها و حتی اعراب نتوانستند هویت ما را تغییر بدهند. آیا چند کوچی پا برهنه میتواند؟
تاجیک و هزاره باید در کنار هم باشند و بیدار شوند.