صفحه نخست > دیدگاه > جنایتکار دو شمشیره، بن لادن چند قرن پیش بود

جنایتکار دو شمشیره، بن لادن چند قرن پیش بود

استحمار عربی/ الاغ سازی عربی و روندی که امروز به مقدس سازی جنایتکاران القاعده و طالب می پردازد، چند قرن پیش نیز به مقدس سازی جنایتکارانی چون دو شمشیره پرداخته بود.
کامران میرهزار
دوشنبه 23 مارچ 2015

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

گمان نمی رود میلیون ها قربانی جنگ های خونین طالبان علیه مردم، گروه تروریستی القاعده را گروهی مقدس بدانند. گروه قبیله ای طالبان با همکاری مستقیم القاعده در قتل و کشتار و آوارگی میلیون ها تن از باشندگان این سرزمین و همچنین تخریب آثار تاریخی و باستانی بصورت مستقیم نقش داشته و این جنایات بصورت انتحار، انفجار، مسدود کردن راه ها، ربودن مسافران، غارت اموال مردم، تخریب اموال عمومی، حمله ی سیستماتیک بر زنان، تخریب و مسدود کردن مکاتب و ...همچنان ادامه دارد. به صورت یقین می توان گفت که تنها آنانی می توانند از جنایات طالبان و القاعده در افغانستان دفاع کنند که یا با اين دو گروه تروریستی ارتباط عملی و فکری دارند و یا متاسفانه در جهل و نادانی بسر می برند.

امروز عده ای در خوست و قندهار، محل کشته شدن جنایتکاران القاعده را زیارت درست کرده اند. آيا این مردم آنقدر سنگ شده اند که نمی توانند درک کنند این جنایتکاران در قتل و کشتار و آوارگی میلیون ها تن از مردم این سرزمین دست داشته اند؟ آيا به سبب اینکه عده ای آمده اند برای این جنایتکاران زیارت ساخته اند، نباید رفتار و عمل این جنایتکاران و حامیان آنان و آنانی را که محل کشته شدن این جنایتکاران را زیارت درست کرده اند نقد کرد؟ مگر زیارت درست کردن برای هر کسی که از راه رسید و جنایت کرد، جنایتکار را از جنایت مبرا می کند و او را مقدس می سازد؟ مگر در اسلام مدعیان مسلمانی چنین مواردی بنام اسلام و مسلمانی ثبت شده است؟

بله، امروز به سبب اینکه ما از نزدیک شاهد و قربانی جنایات القاعده و طالبان هستیم، می توانیم روند مقدس سازی این جنایتکاران را نقد کنیم. اما فردا چطور؟ چند قرن بعد چطور؟ آيا با روند گسترده ی استحمار عربی یا الاغ سازی عربی و حافظه هایی که به فراموشی سپرده می شوند، باز هم می توان چند دهه و چند قرن بعد نیز آنان را نقد کرد و گفت که این جنایتکاران میلیون ها تن از ما را کشته، زخمی و آواره کرده اند؟ آيا زیارتگاه هایی که امروز در خوست و قندهار برای این جنایتکاران ساخته شده، فردا به مراکز بزرگ برای استحمار عربی/ الاغ سازی عربی و همراه آن زمینه ساز جنایت های گسترده تر دیگر تبدیل نمی شوند؟

روند مقدس سازی که امروز برای جنایتکاران طالب و القاعده صورت می گیرد، چند قرن پیش نیز جریان داشت. جنایتکاری که امروز بنام شاه دو شمشیره از آن یاد می شود، یکی از بن لادن های زمان خود بود که در قتل و کشتار و چپاول مردم ما دست داشته است. همین استحمار عربی/ الاغ سازی عربی و روندی که امروز به مقدس سازی جنایتکاران القاعده و طالب می پردازد، چند قرن پیش نیز به مقدس سازی جنایتکارانی چون دو شمشیره پرداخته بود.

امروز افکار عمومی مردم نسبت به قتل وحشیانه و ضد انسانی فرخنده برانگیخته شده است. این جنایت فجیع یکی از نتایج آشکار و علنی الاغ سازی عربی می باشد. الاغ سازی عربی که با ورود استعمار بریتانیایی به منطقه ی ما شدت بیشتری گرفت.
چه تضمینی وجود دارد مردمی که امروز خشمگین از جنایت علیه فرخنده و فرخنده ها می باشند، فردا باز این جنایت گروهیِ ضد انسانی را بیاد آورند؟
آيا با گذشت چندین سال از گفته ی شاعر ما احمد شاملو که این توده حافظه ی تاریخی ندارد، باز هم این گفته صادق می باشد؟
احمد شاملو: این‌ توده‌ حافظه‌ تاریخی‌ ندارد. حافظه‌ دست‌جمعی‌ ندارد، هیچ‌گاه‌ از تجربیات‌ عینی‌ اجتماعی‌اش‌ چیزی‌ نیاموخته‌ و هیچ‌گاه‌ از آن‌ بهره‌ای‌ نگرفته‌ است‌ و درنتیجه‌ هر جا کارد به‌ استخوانش‌ رسیده‌، به‌ پهلو غلتیده‌، از ابتذالی‌ به‌ ابتذال‌ دیگر.

شاعر و متخصص سیستم های معلوماتی
سردبیر و ناشر کابل پرس?
هزاره از هزارستان

آنلاین :

Work and Poetry

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • سردبیر کابل پرس? ، درست و دقیق و جسورانه میگوید؛ چرا به « معلول» بپردازیم و اصل و علت را فراموش کنیم. اگر، همین گونه که مینگریم، افغانستان، توسط شورای روحانیون و علما«!»، بقعه های اعراب اشغالگرو کابینه ای با ریش و تسبیح تزویری، اداره شود؛هر روز و همه سال شاهد مرگ فرخنده ها خواهیم بود!اما در یک جامعه خرد گرا،هیچ چیز « مقدس» نیست؛ در یک جامعه که آزادی بیان، نهادینه شده باشد،« کفر گویی» نیز جزوی لاینفک از موارد « آزادی بیان»است.روشنفکران وحشت زدهء افغانستان و اهالی قلم نشسته در خارج،هم «آزادی بیان» را دوست میدارند هم« اسلام عزیز» را!
    و این خیانت عریان است به شعور بشری، به دموکراسی و سکولاریزم.گویا امریکای اشغالگر ، زمام امور کشور متصرفه ( افغانستان) را به مولوی نیازی ها و سیاف ها و کشاف ها و سائر اوباش اخوانی مثل محقق و شرکاء داده ، و خیال خود را از هر سو، آسوده کرده است!
    چرا در کشوری که نان خوردن ، پیدا نمیشود؛ اینهمه مضحکه« قرآن سوزی» علم میشود؛ ترا به قرآن چکار ای گرسنه ای اشغال شده؛ ای از شعور تهی شده و برای منافع اجنبی، انباشته شده!
    ترا زنباره گان تاریخ، مردان گردن کلفت قبیله،ملک عبدالله ها و سلمان ها و خامنه ای ها،و سائر رهزنان نشسته بالای سکو های نفت ، وسیلهء عیش و عشرت و « گشت دم توپ» کرده اند!
    باید آزادی بیان، پشتیبانی و نهادینه شود؛ حق« کفرگویی» نیز به رسمیت شناخته شود؛ نه اینکه از دست نشاندگانی مثل اشرف خان وعبدالله عبدالله ، با التماس خواسته شود، قاتلین فرخنده ، مجازات شوند!

  • من هم فرخنده ام!
    زه فرخنده يم!
    Je suis Farkhundah
    Ich bin Farkhundah
    I am Farkhundah
    Ман Farkhundah ҳастам =Man Farkhunda hastam
    Мен сенімдімін Farkhundah
    Men Farkhundah emasman
    मैं Farkhundah हूँ
    Ben Farkhundah duyuyorum
    Ես եմ Farkhundah
    Би Farkhundah байна
    و اين را به هر زبان بيان کنيم.
    همين اکنون هفت هزار زبان درگيتى وجود دارد وبه مليونها لهجه. (لهجه امکان دارد يکى از مفهومهاى Logos, logy سخن کلام منطق دليل منطق باشد)
    هنوز آغاز مبارزه عليه داعش فاحش است. وهابيان داعشى مانند داکترنيازى (بخوان نازى) و امثال اش مايه فساد دينى و مراکز تفکرى تروريسم . چنين اند . بربريت وآدمکشى اسلاميست هاست.

    فرخنده نمرد بلکه نام اش جاويد شد!

  • خانم سیمین غزل حسن زاده و ملای نیازی اگر خودشان را به هر در و دیواری بزنند و هر کلاه شرعی را هم بدوزند، بدانند که حیثیت و اعتبار اجتماعی شان برباد رفته است. این شعر مولانا را که حکایت این دو را می کنند برای شما دوستان به اشتراک گذاشتم.

  • شاه دو شمشیره در افسانه لییث بن قیص بن عباس یکی از سرداران جنگ عرب علیه کابلستان بود. می‌گویند او به اندازه انسان خشمناک بود که پس از تخریب دیوار کابل توسط منجنیق بادو دست شمشیر داشته سپاهیان کابل را می‌کشد. این سرلشکر پس از اینکه دیوار دیمزگ شکاف میبردارد با دوشمشیر بپیش آمده تا اینکه درمحل مسجد شاه دو شمشیره کشته می‌شود؛ و در همان جا دفن می‌گردد. در پهلو مدفن آن پس از اینکه مسلمانان کاملاً فاتح می‌شود مسجد ساخته می‌شود که مردم آنرا بنام شاه دو شمشیره یاد می‌کنند. مسجد شاه دوشمشیر چندین بار ویران گردیده که درسال ۱۳۰۶ هجری شمسی مادر شاه امان اله آنرا دوباره آباد می‌نمایند. تاریخ نویسان افغانان نظریه‌های متحدد درباره مقبره شاه دوشمشیره دارند. استاد
    مسجد شاه دوشمشره

    کهزاد می‌گویند این مقبره از لیس بن قیس است. محمدحسین مستوفی الممالک، پدر استاد خلیل‌الله خلیلی، در متنی در داخل زیارت نوشته‌است: افتخار دارم که امیرحبیب اله اجازه اعمارجدید را درکنار مفبره داده‌است. درلوحه برنجی نوشته‌است لیث بن قیس بن حضرت عباس. حضرت عباس عموی پیغمبر اسلام می‌باشد؛ ولی حضرت عباس پسری بنام قیس نداشته‌است. اعراب در بار اول در سال۳۴-۳۶در زمان حضرت عثمان به سرلشکری عبدالرحمن بن سموره ویک تعداد از رجال جنگجو چون عمر بن عبیدالله تمیمی و عبدالله بن خازم سلمی و قطری بن فجاة و مهلب بن ابی صفره و عباد بن الحصین وغیره در راًس لشکرهای عربی بعزم جنگ با زنبیل عازم بُست و از آنجا حمله برکابل را ترتیب دادند. درین زمان احتمال دارد یک سرباز که خیلی خوب با دو شمشیر می‌کشد و کشته شده است و پس از سالهای دور مردم انر ا زیارت قبول کردند؛ ولی به گفته اکادمیسن اعظم سیستانی لیس بن قیس نیست. احتمال هم داردکه این مقبره زنبیل شاه بوده باشدو مردم غرض مصئون نگهداشت وی به آن صبغه اسلامی زده باشند. زیاده تاریخ دانان می‌گویند زیارت شاه دوشمشیره یک عرب است؛ که درسال ۳۶ کشته شده. ودرانجا دفن گردیده بود. طبق مشاهدات که در ماه سپتمبر سال۲۰۱۱ نمودم در مقبره دو آدم بدون سر دفن بود از مسولین سوال نمودم که شخص دومی کی است گفتن شخصس دوم تن عبدرالرحمن بن اشعت است. پس ازین که او در جنگ با حجاج شکست می‌خورد دربست نزد عیاض بن هشام پناه می‌آورد وهشام خواست اورا به حجاج تسلیم دهد درهمین وقت کابل شاه چون قضیه عبدالرحمن را تعقیب می‌نمود بست را محاصره و عبدالرحمن را به کابل می‌آورد. پس از آن کابل شاه تاب مقاومت را نداشته باج را قبول می‌نماید واعراب حملات خودرا قطع می‌کند. درسال ۷۰۳ عبدالرحمن به مرگ طبیعی می‌میرد کابل شاه از اینکه خودرا نزدیک با حجاج داند سر عبدالرحمن را به حجاج می فرستدوتنه آنرا در پهلو قیس نام دفن می‌نماید؛ ولی الی حمله یعقوب لیث در آن جا زیارت و مسجد وجود نداشت. زیرا کابل شاه نمی‌گذاشت مردم از سپاه دشمن او زیارت سازد وهم کی زیارت بسازد زیرا مردم همه بت‌پرست بودند. پس از زمان کوتاه که معامله گری تجارتی و سرکاری آغاز شد مسلمانان درجنب مقبره یک مسلمان مسجد غرض ادای نماز اعمارنمودند. از اینکه می‌گویند قبل از مسجد این محل جایگاه بت اسمائی بوده امکان دارد. چون کابلشاه پایتخت را با شمول سرمایه وبتها بطرف هند انتقال دادند. مسلمانان عادت داشتندبت خانه را خراب و به عوض آن مسجد آباد کنند. امکان داردمسجد طورمجلل در زمان یعقوب لیث آباد شده باشد.
    از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد

    "این آقای شاه دوشمشیره کی بود؟

    " درشهرکابل امروز مسجدی ومدرسه ای به اسم شاه دوشمشيره، یکی از اعراب شمشیرکش مسمی است. درتاريخ ها و گزارشهای نخستين فتوح اسلامی مانند: فتوح البلدان بلاذری وتاریخ یعقوبی وتاریخ طبری از شاه دوشمشیره (؟) نام و آدرسی نيست، ولی مردم کابل اکنون مسجدی و درپهلوی آن قبری به اين شخص منسوب ميکنند.

    خنده آورتر اینست که برای این مرد خون آشام که از بس در کشتن حریص بوده، باهردو دست آدم میکشته، تاریخی جعل شده ونام و نشانی برایش درست کرده اند."

    http://www.kabulnath.de/Schank...
    نوشته کاندیدای اکادمیسین سیستانی

    "اکادمیسین" کدام رقم لقب است?
    لقبهاى اکادمیک بين المللى : ديپلوم و ماستر و دکتور و پرفيسور مى باشد?

    گذشته از طرز تفکر آگاهى هاى علمى اين آقا را انتقادى بخوانيد!

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس