پس چه باید کرد با آدمکشان؟
پس چه باید کرد با آدمکشان؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
به تمسخر گرفتن حجاب های عربی و نقاب های غیر متعارف است که زنان افغانستان را از هیات و شمائل بومی ،بیرون ساخته است
پس چه باید کرد با آدمکشان؟
فرهادفاریابی
این که می گویند« فرخنده قرآن را نسوختانده»، « فرخنده حافظ قرآن بوده!» و برای نسوختاندن قرآن، گواه و سند و مدرک جمع میکنند؛معنایش این است که هرکس ، متهم به سوختن قرآن باشد؛سزاوار مجازات سنگسار است! فرخنده ء مقتول، گویا در نظر است پس از مرگ،تبرئه شود، اما فرخنده های بعدی بایستی در صف اعدام و آتش ، ایستاده شوند
این است جامعه و دولتی که در دستان دست نشانده ای فرومایه ، مرتجع و شیاد به اسم حامد کرزی پس از ۱۴ سال نوکری اغیار، تهدابگذاری شده است.
باید این قانون اساسی دستپخت اشغالگران فرنگی و اسلامگرایان را چون شکمبه گوسپند دور انداخت؛ باید قانونی به دست و بازوی جوانان زهر شریعت چشیده ، زنان در اعماق دخمه ها فرو برده شده و هزاران فرخندهء بی پناه ، که همه روزه جان میبازند یا چندمین عیال« استاد محقق »ها میشوند، از سر نگاشته شود ودر آن ، آزادی بیان بدون محدودیت و « حق تبری و انتقاد از دین»نیز به رسمیت شناخته شود.
سنگ اول تهداب سکولار دموکراسی :هوشیاری وبیداری است. کشتن ترس و توهم است.
بسیج کردن افکار عامه، در جهت اضمحلال و فرو پاشاندن همه مراکز ارتجاع و لانه های فساد از قبیل مدارس اسلامی شخصی،شورای علمای سرکاری، و همه مدارسی است که توسط محسنی و سیاف و محقق و گلب الدین و شرکاء ، تدویر و تمویل میشود.
به تمسخر گرفتن ریش های قلابی و تصنعی است که اشرف غنی، عبدالله و سائر حکومتگران تحمیلی ، برای فریب خلق های زیر ستم، مثل علف هرز بر چهره خویش، رویانده اند.
به تمسخر گرفتن حجاب های عربی و نقاب های غیر متعارف است که زنان افغانستان را از هیات و شمائل بومی ،بیرون ساخته است.
دور افکندن لباس ها ، روسری هاو ترمه های سیاه تحمیلی بر خانم هاست، که نشانه های فرهنگ عزاداری یک کشور همسایه و یا سمبل مرگ آفرینان داعشی است.
بازگشت هشیارانهء خانم های روشنفکر هموطن است به اسلوب و طرز لباس پوشیدن خانم های کارمند و دانش آموختهء دوران پیش از کودتای ثور ، ومقاومت در برابر حجاب عربی و اسلامی.
اینکه بگوئیم « اسلام ، بی عیب و منزه است»، عیب در ملا نیازی ها و حسن زاده ها و تعویذ نویس ها و ملک سلمان هاست، حرف پرت و پلایی است.هماطور که قبلا گفتم، عیب و مشکل اصلی، بحران دیدگاه اسلام در جهان معاصر و عدم هماهنگی شریعت اسلامی با دنیای پسا مدرن است.
گریه و شعر و شعار بر مرگ فرخنده و فرخنده ها ، و تکرار و تکرر آن، نمایشاتی است که شاید لازم باشد؛ اما نه فرخنده را به خانواده اش بر میگرداند، نه دولت متکی بر اجنبی و شعائر اسلامی را به مخاطره، روبرو میسازد
در یک جامعهء سکولار و باز ، هیچ چیز «مقدس» و « تابو» نیست. سرزنش و انتقاد از ادیان مثل چیز های دیگر، ساده و معمولی است؛ سنگباران افکار و عقائد ، عملی است سخیف ؛آنچه مقدس ،محترم و غیر قابل تغییر است، حق شهروندی است؛ حق ابراز نظر آزادانه است .
پيامها
28 مارچ 2015, 23:20, توسط Maziyar Roshanak
بلی مشکل اصلی واساسی همین است که راقمان وناصحان واصلاح گران از ذات موضوع ومسله فرار میکنند وبه یک نوع توضیع وتفسیروتشریح ان میپردازند(اسلام خوب است وما انرا بد میفهمیم)وبزدلانه از واقعیات ئ موجود ( بدبختی های متمادی-جهالت وعقبماندگی ذهنی ووو)که در حقیقت همه وهمه زاده ئ دین ومذهب اند.نفس موضوع که همان نفی کلی وجامع دین ومذهب در سیاست است ارقلم میافتد.این اختلاط ومعجون مرکب دین وسیاست درهیچ نقط تاریخ -جر قتل وخونریزی.ادمخوری واستبداد -رهئ به سوی نگشوده است که هیچ بلکه راه را برای مداخله وبه قدرت رسیدن بیگانه هاهموار ومیسروممکن نموده است و همی مینماید.با تاسف ودرد که برای برگشت به تاریخ و مرحله قبل از کودتای شرمبار ثور وحد اقل جامعه ئ به دور از یوغ مذهب ودین فاصله زیادی در پیش رواست که بیدون پرهیز ازخشونت امکان رسیدن به ان در اوضاع واحوال کنونی وبااین نوابغ جانی وطنی وهمکاران وحافظان بیرونی شان پیشداشته سهل و رایگان نخواهد بود.پس اماده شویم به نبرد عظیمی در همه جبهات متصور. راه ازهمین مسیر میگذرد.