دروغ می گویند که در فرهنگ پشتونوالی غیرت و مردانگی است
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
دروغ می گویند که در فرهنگ پشتونوالی غیرت و مردانگی است. در فرهنگ پشتونوالی فقط نامردی، تجاوز، جنایت و خیانت است. چهره حقیقی پشتونوالی را باید در قتل عام ها، گروگان گیری ها، تروریست پروری ها، زن فروشی ها و باقی جنایات و خیانت های آن دید. کسانی که به فرهنگ پشتونوالی افتخار می کنند آبروی فرهنگ را برده اند. آنان چیزی از انسانیت نمی دانند. آن ها هر روز انتحار و انفجار را به ارمغان می آورند و هیچ بویی از انسانیت نبرده اند. سر بریده شدن تعدادی از گروگان ها توسط تروریست های پشتونوالی بخوبی یکبار دیگر ثابت می کند که زندگی با وحشی های قرن 21 ممکن نیست. مقابل این وحشی ها باید سلاح برداشت و همه آن ها را به جهنمی فرستاد که ملا عمر رفت.
پيامها
24 نوامبر 2015, 12:41, توسط Arman
پشتونوالی واژه است که در سالهاى ١٩٦٠ ازسوى دانشجوهاى پشتون که با بورس دولتى به آلمان فرستاده شدند, و حزب افغان ملت را در آلمان پس از انتخابات وبقدرت آمدن حزب سوسيال دموکرات آلمان نام خودرا تغير دادند. نام اين حزب ناسيونال سوسيال بود همانند حزب هتليرى!
درهيچ از کتاب که پيش از سالهاى چهل خورشيدى به دست چاپ رسيده باشد - واژه پشتونوالى را چه به زبانهاى خارجى وچه به زبان فارسى وپشتو پيدا نمى توان کرد.
و اما يک پشتون فارسى زبان که نواسه اش شاعر هم است بنام عبدالرحمان پژواک در سالنامه کابل 1939 يگان قواعد افغانيت نمود
جمعبندى
. عبدالرحمن پژواک از افغانيت و افغانى گفته است . واژه پشتون در سالهاى 1939 در افغانستان مروج نشده بود اين واژه در اروپا اختراع شده بود. همان قسميکه دوشيزه ملالى از دوشيزه يا "سنبله" ژاندارک فرانسه دزدى شده بود. ژاندارک دختر باکره ارلويان با پرچم فرانسه با اسپ نزد بزرگان رفت و آنها را براى مقاومت عليه متجاوزين تشويق کرد.
درهمين سالها "پته خزانه" هم ساخته شد. اين اثر را عبدالحى حبيبى اختراع کرد که در آن اشعار قلابى و جعلى براى و بنام شاعران پشتو يکهزارسال پيش ساخت. از اين شاعران هيچ يک تذکره اى در پيشينه نگارى وجود ندارد. اصلا در هزارسال پيش در پشتو نوشته به عربى وجود نداشت. پشتو هنوز رسم وخط عربى نداشت. رسم خط مى بايست فارسى قديم هندى وياسانسکريت ويا باخترى بوده باشد. درکتابهاى هزارسال پيش مثلن در آثارفارسى دانشمندان فارسى زبان رسم خط عربى استفاده مى شد.
ابن سينا و البيرونى ........ از نگاره ها و يا آواه هاى مانند گ و پ و ژ و چ استفاده نکرده بودند. تا پيش از سال 1936 دبيره هاى پشتو هنوز پوره و ي هاى گوناگون اش اختراع نشده بود
چرا عبدالرحمن پژواک درسالنامه کابل 1939 "تعاملات حقوقیه و جزائیه ملی" از اصطلاحات ملى يعنى پشتونوالى بکارنبرده است ?
عنوان مقاله در سالنامه کابل 1939 " تعاملات حقوقیه و جزائیه ملی " میباشد. عبدالرحمن پژواک درهمان مقاله چنين مى نگارد:
–“ گتلکه (پیغله)
پیغله در“افغانی” کلمه ایست که هر پشتو زبا ن با معنی آن آشناست و حتی اکثر فارسی زبانهای افغانستان نیز در اثر اینکه خیلی رایج است شاید از آن بیخبر نبوده و بدانند که دختران جوان را پیغله میگویند ولی کلمه دیگری نیز در بین پشتونها معمول است که هر چند بایست آنرا یک کلمه جداگانه و مستقل بدانیم ولی باز هم این کلمه ترکیبی است از (گته) بمعنی انگشت و« لکول » به معنی لغوی استاده کردن و یا لکیدل به معنی « ایستاده شدن » ترکیب یافته است ولی باید دانست که کلمهء « ایستاده شدن » یا « ایستاده کردن » فارسی را در مقا بل « لکول » یا « لکیدل » زبان پشتو استعمال میکنیم برحسب ضرورت احتیاج است و کلمه دیگری در زبان فارسی به نظر نگارنده نخورده است که بصور کلی بتواند در مورد استعمال خویش با کلمهء پنبتو تطبیق شود- مثلا این جمله فارسی را که « احمد برخواست (ایستاد) » در زبان پشتو « احمد لک شو » ترجمه کنیم. بهر کیف اگر در زبان فارسی کلمهء وجود ندارد که معنی « لکیدل » یا « لکول » را بطور کامل افاده کند دیگری وجود دارد که بکلی معادل کلمهء ترکیبی فارسی « انگشت نما » واضح میگردد.”
درهمين مقاله عبدالرحمن پژواک درسالنامه کابل از “پشتو” نامبرده شده ولى نه از “پشتونوالى”. توجه شما را به اين نکته جلب مى کنم که صفت “درى” زبان فارسى درآنزمان بکارگرفته نمى شد.
چون واژه پشتونوالى درخارج ازافغانستان اختراع شده بود وهنوز پشتوتولنه اين واژه را نهادينه نساخته بود.
درسال 1939 بود که هيتلر شش سال دراريکه قدرت بود و بزرگان پشتون از اين سوى مرز ديورند و از آن سوى اش يعنى هند به آلمان رفته بودند. اولين جوقه شان درسال 1922 بود که درآن شادروان برشنا و فاشيت پرور و رييس حزب ناسيونسوسياليت که نام حزب خود را پس ازسرنگونى حکومت هيتلر در آلمان به حزب سوسيال دموکرات افغانستان تغيرداد و درافغانستان هنوزهم به افغان ملت مشهور بود واست نام رييس حزب پاپاغلام بود اکنون سال 1936 ميلادى را مى نگاريم . ظاهرشاه جوان بود وگفته مى شود که کل قدرت بدست کاکا هاى اش بود.
آنها با اساسگزاران انجمن پشتو که درسال 1931 تاسس شد, پيوند داشتند. اين انجمن درسال 1936ميلادى به حيث اکادمى ارتقا کرد که نام اش به پشتوتولنه تغيرکرد.
ازهمان آغاز انجمن پشتو ويا پشتوتولنه کورس های اجباری برپا مى کرد تا مامورین دولت زبان پشتو را فرا گيرد و اگر مامورى در آن شرکت نمى کرد 100 روپيه و صفرپول جریمه نفدی
ازمعاش اش کاست مى شد هرکسيکه به زبان پشتو واژه پشتو توليد (اختراع) مى کرد براى اش 50روپيه و صفرپول بخشش داده مى شد. هنوزکلمه افغانى براى پول اختراع نشده بود. سکه هاى زمانهاى قديم داراعتبار داشتند. باوجود که روپيه به افغانى تغيرکرد ولى واحد کوچکتر هنوز پول است که صد پول يک افغانى مى شود.
درسالهاى 1936 ميلادى بود که ر فورمهاى گرامرى زبان پشتو هم براه انداخته شد. درسلسله اين اصلاحات زبان پشتو دوحرف پشتو درهمين سال اختراع شد. اين دو حرف باعث مرگ پته خزانه شد وپته خزانه درجهان پنهان شد:
حرف ځ و هم حرف ڼ درسال ١٩٣٦ اختراع شده اند. اين حروف حروف عليه دروغگويي اند ! اين حروف کوچک " علامه" عبدالحى حبيبى را در جهان رسوا کرد .دولت وحکومت پشتون را چپ ساخت و شوک داد که دروغگو حافظه ندارد.
در اين جا بايد بين مردم شريف پشتون و حاکمان اش فرق گذاشت. اگر نه کنيم قابليت انسانى خودرا زير سوال قرار داده ايم . من حاکمان شان را رد مى کنم ولى از مردم شان پيغار وگلايه. من خواهان سرنگونى حاکمان شان از الف تا غين و ي, من عليه رسم ورواجهاى قرن سنگ پشتونها هستم مانند بد و انتقام و لويه جرگه در سياست دموکراتي ولى رسم پناه دادن يک حق بشرى است.
پشتون هاى هند که به آنها پتان گفته مى شود براى صلح وصفا خدمت نموده اند وتعداد زياد فزيکدانهاى هند و هنرمندان هند - سپس پاکستان همين پشتونها اند:
24 نوامبر 2015, 12:56, توسط Arman
باقى سمندر مقاله عبد الرحمن پژواک : 1318 هجری شمسی- برابر 1939 میلادی درحاشیهء پيام "ترور احمد ولی کرزی ومرور کوتاهی بر رویدادهای ګذشته" يكشنبه 24 ژوئيه 2011, بوسيلهى پرویز "بهمن" در کابل پرس? بيرون کشيد
عبد الرحمن پژواک نوشت :
بنده دوسال قبل بفکر افتادم که در اثر انتظام دوایر مملکتی حا کمیت حکومت و استقرار امن وسلام در دور دست ترین نقاط افغانستان و تقرر قضات شرعی قوانین جزائی ملی روز بروز از بین میروند و هم اکنون اندکی بیش از آن باقی نمانده است و روزی خواهد رسید که دیگر یک تعداد اشخاص معمری که تا کنون مواد قوانین مذ کور را در خاطره های خویش نگاه داشته اند از بین رفته و یک حصه مهم تاریخ مملکت را با خود ببرند. همین بود که از کوچکترین موقع صحبت با خوانین و ریش سفیدان قومی استفاده کرده و یک تعداد یاد داشتها گرد آوردم. در این اواخر قرار خواهش رفقای محترم انجمن ادبی که از اقدام بنده باین کار خبر داشتند پارهء از آن یادداشتها را ترتیب و بصورت مقاله مختصری بسالنامه کابل تقدیم کردم. لذا بعد از تشکر از کسانیکه درین راه بمن معاونت فرموده اند از تمام نویسندگان افغانی که بتوانند در این را خدمت کنند خواهشمندم باین جنبه مهم و قابل افتخار که تا کنون هیچکس از نویسندگان خارج و داخل بدان اقدام نکرده اند عطف توجه فرمایند.
قبل از آنکه داخل موضوع شده و بشرح قوانین ملی بپردازیم لازم است بعضی لغات اصطلاحی پشتو را که ممکن است بعد ها در متن موضوع ذکر شده و بقارئینی که با زبان پشتو و خصوصا با اصطلاحات جزائی آن آشنائی ندارند اسباب زحمت شود شرح بدهیم. بعضی ازین کلمات قراریکه در ستون آینده روشن خواهد شد خیلیها از معنی لغوی خود دور افتاده اند و حتی بکسا نیکه زبان پنبتو لسان مادری انهاست و یا با پنبتو زبانها خیلی سر وکار هم داشته باشند مجهول است :
1 – گتلکه ( پیغله)
پیغله در افغانی کلمه ایست که هر پشتو زبا ن با معنی آن آشناست و حتی اکثر فارسی زبانهای افغانستان نیز در اثر اینکه خیلی رایج است شاید از آن بیخبر نبوده و بدانند که دختران جوان را پیغله میگویند ولی کلمه دیگری نیز در بین پشتونها معمول است که هر چند بایست آنرا یک کلمه جداگانه و مستقل بدانیم ولی باز هم این کلمه ترکیبی است از ( گته ) بمعنی انگشت و« لکول » به معنی لغوی استاده کردن و یا لکیدل به معنی « ایستاده شدن » ترکیب یافته است ولی باید دانست که کلمهء « ایستاده شدن » یا « ایستاده کردن » فارسی را در مقا بل « لکول » یا « لکیدل » زبان پشتو استعمال میکنیم برحسب ضرورت احتیاج است و کلمه دیگری در زبان فارسی به نظر نگارنده نخورده است که بصور کلی بتواند در مورد استعمال خویش با کلمهء پنبتو تطبیق شود- مثلا این جمله فارسی را که « احمد برخواست ( ایستاد ) » در زبان پشتو « احمد لک شو » ترجمه کنیم. بهر کیف اگر در زبان فارسی کلمهء وجود ندارد که معنی « لکیدل » یا « لکول » را بطور کامل افاده کند دیگری وجود دارد که بکلی معادل کلمهء ترکیبی فارسی « انگشت نما » واضح میگردد.
بیائیم بر سر اصل موضوع :
طبعا هنگامیکه دختر جوان میشود و بر مرحله « پیغله » ( دوشیزه ) پا میگزارد « انگشت نما » گردیده و چشم امید جوانان به همسری او باز گردیده توجه این وآن را جلب میکند. لذا افغانها اورا گتلکه میگویند.
ولی فرقیکه در این کلمهء « گتلکه » پنبتو و کلمه « انگشت نما ی» فارسی موجود است همینقدر است که در زبان فارسی « انگشت نما » بطور خاص مفهوم دوشیزه را اداء نمیکند ولب کلمه « گتلکه» در زبان پشتو عینا مرادف « پیغله » بوده و قراریکه قبلا نیز اشاره رفت حد مرحله دو شیزگی را نیز تعین می کند.
2- رونی : - دختر شیر خواره را میگویند.
ادامه در http://kabulpress.org/my/spip....