صفحه نخست > حقوق بشر > در باره قتل فجیعانه هفت گروگان هزاره در ولایت زابل افغانستان

در باره قتل فجیعانه هفت گروگان هزاره در ولایت زابل افغانستان

داکتر ثنا نیکپی
يكشنبه 8 نوامبر 2015

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

جنایت هولناک سر بریدن هفت گروگان هموطنم در ولایت زابل را که از جانب سفاکان مزدور ، وطنفروش و وحشی اجرا شد، تقبیح کرده و شدیدترین اعتراض خود را به دولت افغانستان، ماشین فعال جنگ در افغانستان و گرداننده های خارجی این ماشین ضد انسان و انسانیت ابراز میدارم.

اگر به تاریخ خونین چند صد ساله افغانستان نظری انداخته شود، دیده می شود که برنامه های دوامدار هدفمند و انکار ناپذیر پاکسازی و روبیدن آیین تشیع در افغانستان و منطقه موجب نابودی مردم هزاره شده است.
در عقب این برنامة شوم و خون آلود دست های از دور قرار دارند که در محاسبه های دورنمایی منافع کشوری شان در افغانستان و منطقه آیین تشیع را مخل و سد راه دستیابی به منافع شان میدانند که بخاطر رسیدن به هدف شان مردم هزاره را که اکثریت آنها شیعه مذهب اند از افغانستان و منطقه نابود می کنند.

گرداننده های غربی این برنامه بخاطر اجرای اهداف شان عناصری چون بنیادگرایان دینی وهابی، طالب و داعش را به مثابه افزارایجاد کرده اند. این مخلوقات کشور های غربی، در دستگاه های خون و آتش پاکستان و کشور های عربی تولید می شوند به گونه روبت های گوشتی از آنها کار گرفته می شود. مطالعه ، سنجش و استنتاج من از جریانات سیاسی، نظامی و دسایس استخباراتی در جهان نشان میدهد که در عقب جنگ و جنایت افغانستان در کل و کشتار و نسل کشی مردم هزاره بطور ویژه دست های خون آلودی از دور دست ها کار می کند. یک دلیل کافی است که در دو دورة تاریخ (زمان حاکمیت امان الله خان و رژیم خلق و پرچم "بدون حفیظ الله امین که جاسوس امریکا بود") که رژیم های مخالف کشورهای غربی بودند، در روند نسل کشی مردم هزاره، پاکسازی تشیع و تجاوز کوچی ها بر مناطق هزاره نشین وقفه های نسبی دیده شده است. برعکس در دوره حاکمیت و رژیم های دست نشاندة یا جاسوس غرب مانند حکومت عبدالرحمان خان، حفیظ الله امین، ملا عمر، کرزی و اشرف غنی، این روند همواره تشدید گردیده است.
من به صفت شهروند افغانستان از مردم هزاره، از کشور های که در عقب برنامه های تولید افزار های طالبی و داعشی قرار دارند و شرایط و امکانات زندگی را برای مردم افغانستان تنگ ساخته اند و به روفتن مردم هزاره از طریق ایجاد دهشت، ترور، پاکسازی، کوچ اجباری، گروگانگیری و سر بریدن اقدام می کنند، تقاضا می کنم که اجرای برنامه های ضد بشری شان را متوقف سازند. زیرا دوام جنگ و خون ریزی دلیلی برای بیداری و رشد آگاهی سیاسی مردم ما شده که می توانند دشمنان اصلی شان را هر قدر پوشیده و جنایات شان را به هر حدی که پیچیده باشند، شناسایی کرده و بخاطر بقای شان دست به اقدامات نجات دهنده و دفاعی بزنند. (پایان)

گالری عکس

کارشناس در رشته حقوق و دولت

آنلاین :

کابل پرس

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • دو پاسخ به سربریدن هزاره‌ها در زابل
    سید مددی
    از رومانتیک سازی فاجعه و پرستو بازی که بگذریم...

    از رومانتیک سازی فاجعه و پرستو بازی که بگذریم، اینها هزاره بودند. هویت مسافران دلیل اصلی ربوده‌شدن و حالا کشته‌شدن شان بوده است. ساده، این جنایتها انگیزه قومی دارند. شاید ما اهالی کابل که در حلقه روابط و دوستانمان از هر قومی است، این حرفها را باور نمیکنیم، یا حداقل نمیگوییم. ولی چکار کنیم، وضعیت ظاهرا همینگونه است. بپذیریم یا نه، چیزی از واقعیت را تغییر نمیدهد.
    پاسخ به این اما میتواند دوگونه باشد. یکی پاسخ هزارگی، پاسخ قومی. یعنی اینکه در جاغوری، در مالستان، در ترکمن، در بهسود، در بامیان، در دایکندی و هرجایی دیگری که نفوس هزاره‌ها متمرکز است، یک جمع پشتونهای عادی و بی‌دفاع، بی‌نام و نشان و بیگناه را به گروگان بگیرند و در نهایت بکشد شان. اگر این کار تنها محدود به جاغوری و غزنی و محدود به چند مورد مشخص ماند و غایله تمام شد، نتیجه این میشود که عمل‌به‌مثل گاهی تنها گزینه برای مصونیت و امنیت است—توازن تهدید. در همین مورد هم گروگانها را وقتی سربریدند که ۱۴ نفر گروگان پشتون به وساطت هیئتی از کابل رها شد. گاهی باید از هر ارزش انسانی و دغدغه ملی دل بکنی و برای زنده ماندن خود تلاش کنی. اما اگر پاسخ به این رویداد عام شد، هزاره ها در هرجایی به چنین اعمالی دست زدند و این خود بی‌امنیتی، بی‌باوری اقوام به یکدیگر و جرم و اختطاف را بیشتر کرد، به سادگی میتواند یک تقابل قومی خشن به پا کند. ولی امکان اینکه هزاره ها به صورت یکدست در هرجا به چنین اقداماتی دست بزنند، بسیار کم است مگر اینکه در هرجا جداگانه مجبور شوند تلافی کنند—به این معنی که حادثه شبیه زابل برای باشندگان بهسود و بامیان و ترکمن هم اتفاق بیافتد.
    گزینه دوم این است که همه یکدست و همنوا روی دولت فشار بیاورند تا امنیت شاهراه را تامین کند، از جان هزاره‌ها محافظت کند، گروگانها را برگرداند و گروهایی را که به این اعمال دست میزنند، نابود کند. اینجا بازهم تمرکز باید روی هویت این شهروندان باشد: هزاره‌. انتحاری نیست که بگوییم شاید فراد نوبت هریک مان برسد. اگر این گونه ادامه بیابد، شاید نوبت هر هزاره برسد، یا حداقل خطرش هر هزاره را تهدید کند و دیگران اصلا آسیب نبینند. این خیلی کاری دشواری برای دولت نیست. دولت ادعا میکند که از محل خفای این گروه چیزی نمیداند، ولی میگویند کسانی که هفت هزاره را کشته اند، ازبیک اند. از کجا میداند؟ تا حالا هیچ هیئتی نفرستاده و تلاشی برای رهایی گروگانهای هزاره نکرده. برعلاوه، با امکانات فناوری کنونی و توانایی‌های که امنیت ملی افغانستان دارد، یافتن این افراد آنچنان کار دشوار نیست اگر کسی بخواهد.
    گزینه دوم گزینه بهتر است اما ناممکن تر. اولا چون اعتراضات مدنی معمولا تا حالا خیلی کوتاه‌مدت بوده است و نتوانسته فشار مداوم بر دولت وارد کند. دوما، از تجربیات قبلی بر می‌آید که کماکان ناممکن است یک حرکت اعتراضی وسیع و ملی را روی یک داعیه‌ای کاملا هزارگی بسیج کرد. قدرت، سیاست و روابط در حوزه عمومی هنوزهم حتی در میان روشنفکرترین و کم‌‌تعصب‌ترین آدمها براساس علایق قومی است—برای مثال واکنش به این فاجعه را در فیسبوک ببینید، به وضوح می‌فهمید چه خبر است. خیمه دادخواهی خانواده‌های ۳۱ هزاره هنوز برپاست، که سری به آنها زده؟
    گزینه اول ساده است و عملی، اما خیلی پرهزینه. اقدام بالمثل نیازمند تشکیل گروه‌های بالمثل است، ایجاد این گروه‌ها به منابع نیاز دارد و فراتر از آن فرهنگ خشونت و جنگ را در میان هزاره‌ها ترویج میکند. این بدین معنی است که شاید دیگر مثلا پنج سال بعد نتوانیم اینقدر خوشبین به گراف رو به رشد حضور هزاره ها در مکاتب و دانشگاه ها و سایر نهادهای فرهنگی-مدنی باشیم. اینکار همچنان میتواند امنیت و آرامش خود هزاره‌ها را هم مختل کند. کسانیکه که در زابل آدم می ربایند، در بسا موارد بلای جان و آرامش باشندگان زابل هم میشوند، این خاصیتِ ملیشه است. حالا افزایش تنش قومی و بزرگ شدن این معضل را که شاید باز هزاره‌ها را بیشتر از دیگران ضربه بزند، به این همه بیفزایید.
    اینکه چه باید کرد؟ من دقیقا نمیدانم. اما همین مورد آخر نشان داده گزینه اول تا جایی کارساز است. از خیر مدنیت و حقوق بشری که هر روز جانِ زنان بی‌دفاع و اطفال خردسال را بگیرد، بدنیست گاهی بگذری.

  • توضیح ضروری :

    مطلب بالا( دو پاسخ به سربریدن هزاره‌ها در زابل)از سایت رزاق مامون اقتباس شده

  • توضیح ضروری :

    مطلب بالا( دو پاسخ به سربریدن هزاره‌ها در زابل)از سایت رزاق مامون اقتباس شده

    آنلاین : Montda

  • وضیح ضروری :

    مطلب بالا( دو پاسخ به سربریدن هزاره‌ها در زابل)از سایت رزاق مامون اقتباس شده

    آنلاين بنگريد : Montda

    آنلاین : wrdshan

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس