اسلام در افغانستان؛ سرکوب آزاداندیشان
بخش یازدهم
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
دین اسلام در افغانستان چیزی نیست جز سرکوب آزاداندیشان. در این باره نمونههای زیادی داریم که امروز در این مقاله به یک مورد آن اشاره میکنم: بیست سال زندان به خاطر یک مقاله دربارۀ تندیسهای بودای بامیان:
چندی پیش در رسانههای اجتماعی خواندیم که «بیست سال حبس در زندان پلچرخی. جرم: نوشتن یک مقاله در مورد بودای بامیان. محمد زمان احمدی هفت سال قبل به خاطر نوشتن یک متن در مورد چرایی و چگونگی تخریب بودای بامیان که محتوای نهچندان تحقیقی و ارزشی داشته، به دام ادارات فاسدِ قضایی افتاده و به بیست سال حبس محکوم شد. او تاکنون هفت سال را در زندان پلچرخی سپری کرده و هیچکس صدایش را نشنیده است. بروکراسی فاسد و پیچیده ادارات عدلی و قضایی، محمد زمان احمدی را از خانواده فقیر و فرزندانش گرفته و در کنج زندان انداخته است».
این نمونهای از هزاران مورد هست که آزاداندیشان در افغانستان مورد سانسور، خودسانسوری، زندان، بازداشت، کشته شدن، تبعید و دیگر از این موارد میشوند که این جریان همچنان ادامه دارد.
در افغانستان سانسور، خودسانسوری و نبود فضایی برای دیگراندیشی (که دیگراندیشی و داشتن باورهای گوناگون حق هرکسی هست) از سوی دین اسلام و مسلمانان و اسلامگرایان و دکانداران دین در گلو خفه شده است. بدبختانه آنچه در دستگاههای عدلی و قضایی افغانستان روا داشته میشود نه بر پایۀ قانون بلکه بر پایۀ فقه اسلامی و اندیشۀ فقهی و دستور اسلام انجام میشود.
بنابراین نویسندگان و هنرمندان در افغانستان همواره مورد خودسانسوری واقع میشود و برای اینکه کشته نشود و تهدید به مرگ نشود یا خودسانسوری میکند یا اینکه با نامهای مستعار مینویسند.
نمونۀ این وضعیت نابهنجار و ضد ارزشهای حقوق بشری و ضد آزادی بیان زندانی شدن محمد زمان احمدی هزاره که به خاطر نوشتن مقالهای که هنوز چاپ نشده بوده زندانی شده و برایش بیست سال زندانی بریده شده که هفت سال خود را سپری کرده است که سیزده سال دیگر باید در پشت میلههای زندان بماند تا جزای خود را سپری کند.
پس این پرسش در میان میآید که برای بیرون رفت این وضعیت چه باید کرد؟
پاسخ آن این است که نخست باید سیستم نظام از «جمهوری اسلامی» بهنظام سکولار تغییر یابد. دوم مردم برای رسیدن به حقوق بشری خودش دستگاه دکانداران دین را ببندند مگر اینکه این دستگاههای بهرهکش و قرونوسطایی به آزادی بیان احترام بگذارند و به اصول «چندصدایی» و «تالارنس» و «رواداری» و «پلورالیسم» و «حقوق بشر» پایبند شوند که البته این دستگاههای قرونوسطایی هیچگاه حاضر نخواهد شد که دکانهای خود را ببندند و به دامن ارزشهای حقوق بشر و آزادی بیان بپیوندند.
بدبختانه اسلام دینی است که سانسور در متن آموزههایش قرار دارد و از جزء دستورات نخستین این دین همانا کشتن و تهدید و تبعید کسانی است که اندک نقد دربارۀ اسلام بنویسند یا سخنی برخلاف اسلام بر روی کاغذ بیاورند.
بدبختی اینکه محمد زمان احمدی به خاطر شکایت یکی از ملاها دستگیر میشود و به دادگاه برده میشود که سوگمندانه دادگاه بر مدار اصول اسلام حکم به بیست سال زندانی شدن وی میدهد.
برای سکولاریسم، پلورالیزم و برچیده شدن دکان دین اسلام بهپیش!
برای تأمین آزادی بیان، سانسور، خودسانسوری، حقوق بشر همگام شویم.