اسلام در افغانستان؛ فتوای تکفیر علیه مردم هزاره
بخش سیزدهم
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
دین اسلام در افغانستان همواره ابزار قدرت وسیلۀ کشتار، ترور، ترس و ستم بوده است که در قالب ادبیاتی بسیار مزخرف و غیر انسانی به نام «فتوا» از سوی ملاها، مولویها، آیتاللهها، مجتهدان دینی و شیطانهای اهریمنی بهرهبرداری شده است که از جملۀ آن میتوان به فتوای تکفیر مردم هزاره اشاره کرد که ما در این ماه یعنی در سپتامبر (بیستوپنج سپتامبر) در سالگرد کشتار مردم ارزگان در پی فتوای تکفیر هزارهها از سوی مولویها و دکانداران دین قرار داریم؛ کشتار مردم هزاره و سقوط ارزگان که جایدادشان و املاکشان به افغانها یا اوغان ها واگذار شد.
دین اسلام و مذاهب آن همواره ابزار کشتار، اسارت، بردگی، ترس، نقض حقوق بشر و تبعید در افغانستان بوده است که یک نمونۀ تاریخی آن را در کتاب سراج التواریخ اثر ملا فیض محمد کاتب هزاره میخوانیم:
«چون کفر اشرارِ هزارۀ دایه و فولاد و زاولی و سلطاناحمد و اُرزگان و غیره بهجایی رسید که بر جمیع غازیان مسلمان حکم کفر نمودند و سرکار اعلی در قلع و قمعِ بنیاد این بیدینان که اثری از ایشان در در آن محال و خلال جبال نماند و املاک ایشان در بین اقوام غلجایی و دُرانی تقسیم شود، چنین سررشته و تجویز فرمودند که سپاه نصرتپناه نظامی و اُلوسی از هر سمت و جانب دولتِ خداداد آنچنان در خاکِ طوایفِ باغیۀ هزارهجات جمع شوند که نفری از آن طوایف گمراهان جان بهسلامت نبرد و رها نشود و کنیز و غلام از طوایف مذکور به دستِ هر نفری از اقوام مجاهدین افغانستان بوده باشند....» که مبنای این کشتاری که شصتودو درصد مردم هزاره کشته شد و زنانشان کنیز گرفته شد و پسرانشان غلام گرفته شد و املاکشان غصب گردید بر بنیاد فتوای «جهاد» و «تکفیر» مردم هزاره از سوی علمای دینی بوده است. پس اسلام و مذاهب اسلامی چیزی نیست جز ابزاری به دست سرکوبگران و ستمگران.
همچنین سراج التواریخ مینگارد که در دورۀ نسلکشی هزارهها از سوی عبدالرحمان در قرن نوزدهم چنین حکم شده است: اغوای آن طایفهی کفارِ اشرار هم ملتی است و قتل و تاراج آنها نیز لازم است که به طریق ملتی شود و در غزای ملتی دفع و قتل اشرار کفار موافق شرع شریفِ غرا بر هر نفری از مسلمانان لازم است».
بنابراین دشمن اصلی مردم هزاره افغانستان اندیشه دینی عربها یعنی اسلام و محمد است که بر بنیاد همان دین که اصولی به نام «تکفیر» باشد مردم هزاره کشته شده است و زنانشان اسیر و پسرانشان برده و غلام و رهبرانشان زندانی و تبعید.
برای من خیلی شگفتانگیز است اینکه مردم هزاره و مردم افغانستان به این اسلام و اهریمنانی به نام ملا، علمای دین و ابزار اربابان قدرت و دستگاههای تکفیر چقدر مؤمن هستند و این دین ناقض حقوق بشر را چطور راه رهایی و رستگاری میکنند و بهسوی خانۀ دروغین و شیادی محمد عرب آئین مذهبی یا نماز بهجای بیاورند.
پس باید بر این دستگاهی که ابزار کشتار و بردگی و بدبختی است پشت کرد و تمام دستگاه دینی و شوراهای علمای دین را برچید تا جهان رنگ روشن به خود بگیرد. همچنین باید هزارهها و مردم افغانستان این مایۀ بدبختی و ابزار سرکوب را رها کند تا به انسانیت برسد.
این سلسله نوشتار ادامه دارد
* بیستوپنجم سپتامبر سالگرد سقوط ارزگان و کشتار مردم هزاره بر پایۀ حکم تکفیر و جهاد علیه مردم هزاره؛
* بیستوپنجم سپتامبر روسیاهی دستگاه دین محمد که بر پایۀ حکم تکفیر، کشتار، بردگی، بندگی، چور، زندانی شدن هزارهها را در پی داشت.
* بیاییم خود را از چنگال اختاپوسی به نام دین اسلام رهایی بدهیم تا نه گروه تروریستی اسلامی طالب در جهان باشد نه بوکوحرام نه داعش نه سپاه صحابه نه حزبالله و...؛
* بیاییم برای جهان انسانی بکوشیم و علیه تاریکی و تیرگی دین بشوریم و شکلگیری چندصدایی در جامعۀ انسانی را جشن بگیریم.