احتمال سرعت گیری انشعاب در حکومت
رئیس جمهورقبل از پیوستن به ملاعمر و دیگر رهبران طالبان، ابتدا از کارنامه ها و کشتار های وحشت ناک آنان درطول سال های اخیر و نسل کشی قبل از آن در شمالی و بامیان ومزارشریف پاسخ گو باشد
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اظهارات حامد کرزی رئیس جمهور افغانستان بعد از بازگشت از لندن، در واقع ضربه کاریی بود که بر حصار استوار قدرت حکومتی خویش وارد کرد. اکنون بخشی از برج اقتدار حکومتی به دست خود آقای رئیس جمهور منهدم شده و مصئونیت گذشته دیگر وجود ندارد. شاید اطرافیان رئیس جمهور طبق عادت، این گونه نتیجه گیری ها را ادامه انتقادات یک گروه ناراضی از حکومت تلقی کنند. اما خود واقف اند که واقعیت از هر زبانی که باز گو شود، ارزش خود را نشان می دهد.
آقای کرزی در اظهارات خویش تاکید کرد که اگر کشورهای خارجی رویکرد وی درمورد نزدیکی و یکی شدن با ملاعمر و سایر رهبران طالبان را نمی پذیرند، یا او را کنار بزنند و یا افغانستان را ترک کنند.
در کشوری که قانون اساسی و چهارچوب های تدوین شده حقوقی وجود دارد، طرح این چنینی مسأله تا اندازه ای غیر عادی است. علاوه بر آن، افغانستان مکلف به رعایت و احترام به یک رشته ضوابط بین المللی است که افغانستان نیز درکنار دیگر کشور، رسما آن را امضاءکرده است.
آقای کرزی که همواره از مذاکره با مخالفان مسلح سخن می گوید باید با توجه به فقره دوم ماده 64 قانون اساسی ، جزئیات، جغرافیای مذاکرات و مسایل کلیدی قابل طرح درمذاکرات را به مردم و احزاب اپوزیسیون توضیح دهد و درآخرسر، رأی شورای ملی مملکت را حاصل کند. اما مشاهده می شود که رئیس جمهور به هیچ ازمعاییر قانون جاری در کشور مراجعه نکرده است. این عمل بی تردید، مشروعیت تصامیم و سخنان ایشان را زیر سوال می برد.
براساس موارد قید شده در مقدمه قانون اساسی و همچنان ماده هفتم قانون اساسی افغانستان که شخص آقای کرزی آن را توشیح و امضاء کرده، افغانستان مکلف است تا منشور سازمان ملل متحد، میثاق های جهانی و اعلامیه جهانی حقوق بشر، و فیصله ها در باره جلوگیری از اعمال تروریستی را در امر حکومت داری رعایت کند. شمولیت سران طالبان و القاعده در فهرست سیاه جامعه جهانی مورد مشخصی است که در سند شورای امنیت سازمان ملل متحد تسجیل شده است. رئیس جمهور صلاحیت آن را ندارد که برخلاف مصوبه های شورای امنیت و مواد مندرج در قانون اساسی افغانستان، به طور یک جانبه ( آن هم برپایه احساسات و تعهدات خصوصی با دیگران) از ملاعمر و همطرازان وی دعوت کند که در حکومت مشارکت کنند و با این کار، گویا قید همه چیزهایی که تا حال انجام گرفته و به حیث دست آورد های درخشان حکومت از آن نام برده می شود، زده شود. این تاکید مقارن زمانی است که طالبان به خشونت های تازه و تکان دهنده ای دست زده اند و هم اکنون ذهنیت عمومی در سطح داخل و خارج، نسبت به اعمال و خطری که از ناحیه ادامه حضور شان متصور است، به شدت ملتهب است. ذبح فجیعانه 27 جوان لغمان، تیزاب پاشی به صورت دختران، سربریدن و فیلم گیری از صحنه های دهشت و تشدید کارزار مکتب سوزی در گوشه و کنار افغانستان وجدان بشریت را معذب ساخته است اما آقای کرزی بی هیچ ملاحظه ای آنان را برادر و مشر خطاب می کند.
از سوی دیگر، در پیمان همکاری های استراتیژیک میان افغانستان و ایالات متحدامریکا که به وسیله شخص رئیس جمهور تایید و امضاء شده ، مبارزه بر ضد تروریزم القاعده و طالبان با صراحت تذکار داده شده است.
به قول دکتر نورمحمد دادخواه ، دپلومات مجرب افغان، آقای کرزی در صورتی می تواند به این خواسته های خویش برسد که افغانستان را از عضویت سازمان ملل متحد خارج کرده و قانون اساسی و چهارچوب های بین المللی را در سیاست های خویش باطل اعلام کند.
پی آمد داخلی اظهارات رئیس جمهور
سوال این جاست که آقای کرزی قبل از اعلام هشدار به آدرس نامشخص نیروهای خارجی، آیا با اعضای حکومت و مسئولان شورای ملی و دادگاه عالی ( ستره محکمه) مشوره کرده بود؟ بدون شک، پاسخ منفی است. اما اگر آقای رئیس جمهور ادعا کند که وی درین خصوص و دیگر مسایلی ازین دست با رهبران جهادی و یا اعضای جرگه قبایلی صحبت کرده است، این اقدام وی مشروعیت ندارد؛ زیرا در قانون اساسی افغانستان از اجتماع رهبران جهادی و یا جرگه قبایلی به حیث نهاد های رسمی ذکری به عمل نیامده است. گذشته ازین، اعضای حکومت کنونی، نسبت به عواقب تدریجی اما بسیار جدی اظهارات هشدار آمیز رئیس جمهور به آدرس جامعه بین المللی آگاه اند. همین امر احتمالا سبب می شود تا این وزرا و دیگر مهره های مهم دولت و حکومت، فاصله خود را با حکومت بیشترکنند و در عوض، به طور آشکار و یا پنهان، با امریکا وکشورهایی که با موضع گیری های اخیرکرزی مخالف هستند، نزدیکی و همبسته گی خود را اعلام کنند. اگرچه اکثر این وزیران از هر کشور غربی که آمده اند، با همان کشور پیوند های صریح و یا سربسته دارند، اما بعد از موضع گیری اخیر رئیس جمهور که هم با قانون اساسی کشور و هم با میثاق های جهانی درتعارض است، به حیث عوامل بی ثباتی در حکومت و نظام مبدل خواهند شد. این وضع، بی تردید به معنای شروع انقطاب و انشعاب اعلام نا شده است که بیش از پیش، قدرت اجرایی حکومت را به تحلیل می برد. قابل تعجب است که رئیس جمهور بر ضد کشور هایی ابراز نظر می کند که به اثر تلاش و خرج پول همان کشور ها ، مفت و مجانی، هفت سال را بر اریکه قدرت گذرانید و حالا بی آن که به اعمال خود و تیم خویش در برابر مردم افغانستان پاسخگو باشد، نسخه دیگری را از لندن به کابل می آورد و برای مردم افغانستان و جامعه جهانی تجویز می کند. اگر چه انگیزه این بازی های زبانی به طور مسلم با رؤیا ها و محاسبه های انتخاباتی رابطه دارند، اما نباید فراموش کرد که جامعه جهانی این قضیه را بسیار جدی می گیرد. برخی تحلیل گران معتقد اند که نزدیک شدن رئیس جمهور کرزی به جرگه انگیس، عربستان و پاکستان تلاش ها برای طالبانی کردن دو باره نظام سیاسی واجتماعی درافغانستان را افزایش داده است. عربستان سعی دارد آن چه را که در زمان حمایت رسمی از طالبان و شکستن مقاومت ملی در افغانستان به دست نیاورد، اکنون در چهارچوب اجماع و مصالحه به دست آورد. روشن است که ایجاد یک حاکمیت نظام محافظه کار نوع طالبی به شیوه طالبان به نفع عربستان سعودی است و دیوار های محافظتی را بر ضد نفوذ ایران در منطقه ایجاد می کند و اصلا در بند این موضوع نیستند که بر سر مردم افغانستان چه می آید. رئیس جمهورقبل از پیوستن به ملاعمر و دیگر رهبران طالبان، ابتدا از کارنامه ها و کشتار های وحشت ناک آنان درطول سال های اخیر و نسل کشی قبل از آن در شمالی و بامیان ومزارشریف پاسخ گو باشد و در گرفتن مسئولیت آن همه خشونت های تاریخی، مشارکت خود را رسما اعلام کند.
پيامها
24 نوامبر 2008, 14:18, توسط کامران از هالند
با سلام !
هرچند تحلیل های آقای مأمون سرگرم کننده است ولی اگر به نوشته های گذشته آقای مأ مون توجه شود ، اکثریت نوشته های این نویسنده محترم روی حدثیات و فاکت های ذهنی استوار است . خواننده اگر مقالات وی را ملاک هر تغییری در جامعه بداند و روی نوشته ها و تحلیل های وی حساب عملی باز کنند، باید بساط اش را جمع کرده و به سوی یک آئنده موهوم به حرکت بِاُفتد که هیچگاه و هرگز به مقصد نخواهد رسید . من نه میدانم که منابع آقای رزاق مأ مون کی ها اند ؟ تا جائیکه به مواضع سیاسی آقای رزاق مأ مون ارتباط دارد وی نتوانیسته با تمامی توانمندی های فکری اش از قید اسارت نژاد ، زبان ، قوم و غیره رهائی یابد . شاید همین رویه و چنین روحیه باعث شده که از نظر وی طرح مسائل فکری و تیوریکی میان جوامع انسانی نیز تابع حرکت های عملی طراحان و تیوری پردازان سیاسی باید باشد ، چنانچه مواضع کارایی چند سال گذشته این نویسنده ارجمند کشور بخوبی نشان می دهد که به هر دلیلی حاضر نیست در یک جمع تشکیلاتی به تلاش های سیاسی خود ادامه دهد . کار در هفته نامه کابل ، رادیو بی ، بی ، سی ، رادیو آزادی ، تلویزیون طلوع ، روزنامه پیمان ، و غیره که هریکی از این تشکیلات را پس از چند صباحی با سرسختی ترک کرده است مؤید این حقیقت اند ، بحث من بر سر این نیست که شاید تمامی نهاد های که آقای مأ مون این نویسنده ارجمند در آن مشغول خدمت بوده است از خطا ها مبرأ باشندو یا هم واقعأ کارکنان در آن دست باز داشته باشند ، طبیعی است اهداف و استراتیژیی تمامی این نهاد ها از چشم هیچ خواننده ، شنوینده و بیننده ای پنهان نیست ، اماجان مطلب اینجاست که تلؤن مزاجی آقای مأمون که بیشتر از چنین قضاوت های غیر واقعی و ذهنی گرایهای فکری مایه می گیرند نشئت کرده است ! چنانچه وقتی میبیند با کسی و شخصیتی میانه خوبی ندارد ، بلا درنگ قلم را می گیرند برای متهم داستان های آنچنانی درست میکنند ،وآن بیچاره و درمانده را قبل از موعدبه صورت غیر معمول به برکناری محکوم میکند ، داستان تغییر آقای رنگین داد فر سپنتا وزیر خارجه افغانستان و مانند آن بسیاری از قضاوت های جناب آقای مأ مون این نویسنده و تحلیل گر کشور روی همین فاکت ها استوار میباشند .
باحرمت فراوان
کامران از هالند
26 نوامبر 2008, 08:28, توسط یک باشنده شهر یوتبوری سویدن
هموطن عزیز آقای رزاق مامون!
قبل ازهرچیز خودت بعنوان یک نویسنده باید حرمت وقداست قلم را حفظ کنی. و ازین وسیلهء پاک ومقدس بخاطر ضربه زدن رقبای سیاسی خودت هیچگاه استفاده های ناجایز و بی رویه که درتعارض با اخلاق متعارف اجتماعی وآئین نویسنده گی قرار داشته باشد نکنید.
تاوقتیکه به ثقه بودن یک مطلب کاملا اطنئنان حاصل نکرده اید هیچگاه مطلب مذکوررا با عبارات رنگین وگوارا مثل یک خرافه وافسانه به خورد عوام ندهید. اشارهء من ازذکر نقاط فوق دربارهء دواثری است که درمورد قتل داکتر نجیب الله وکشته شدن احمدضاهر،جنابعالی آنرا به حیث یک دست آوردهای کارهای فرهنگی خویش تقدیم مردم کم سواد وبی سواد کشور ساخته اید.
نوشتهء حاضرتان نیز به رویه نوشته های دیگرتان نگارش یافته است که در آن جز عقده گشائی چیزی دیگری دستیاب خواننده نمی گردد. چرا من آنرا عقده گشائی می نامم. بخاطر اینکه خواسته ای تاواقعیات تاریخی را وارونه جلوه دهی.درحالیکه اگر حوادث وجریانات واقعی را بیطرفانه مورد قضاوت قرار دهیم وهمه را ازدید یک انسان بیطرف ریشه یابی کنیم شما بعنوان یک ژورنالیست محکوم به کتمان حقایق میشوید چرا؟
البته قبل ازداخل شدن به اصل موضوع خدمت جنابعالی باید عرض کنم که غرض ازنوشتن این پیام خدمت شما، دفاع بی معنی از اظهارات کرزی نیست. زیرا ازنظرمن، کرزی ومارشال فهیم وداکترعبدالله وقانونی وبرادران مسعود وهزاران خاین دیگر حاصل توافقنامهء "بن" هستند که تاامروز بنام حکومت های عبوری وانتخابی برگرده گاه ملت سوار اند، ومثل بازی گربه وموش یکی خودرا نمایندهء ملت میداند وادعای اپوزیشن بودن میکند ودرعین زمان کرسیهای معاونیت ریاست جمهوری وزارت خانه ها و ولایات را هم از آن خود کرده است و همزمان با آن کرزی را نیز دست نشاندهء خارجیها میداند. دربرابر هرتصمیم دولت که بوی سازنده گی وتغیر درآن به چشم بخورد آنرا به نحو خیلی زیرکانه سبوتاژنموده وبرای بدنام ساختن کرزی وحکومت وی از هیچگونه تخریب وکارشکنی روگردان نیستند. فساد اداری به اوجش رسده است امنیت وجود ندارد برنامه های کاری اصلا به چشم نمیخورد. ملامتی را هریکی بالای دیگری می اندارد هرکسی خودش را درمحدودهء ولایت وقریه، خویش حاکم بلامنازع دانسته باداشتن اسلحه وپول بر مردم بیدفاع وغریب آنولایات حکومت میچلاند وهروقتیکه احساس خطر نمود که ازقدرت برکنار میشود نویسنده گان مانند عصردولت شاهی از امریکا برایش مقاله می نویسنده وحذف آن جنگ سالار ودزد را حدف تمام قوم بخصرص اعلان میکند. اما درمقابل نویسنده گان جوان درخارج از افغانستان جریانات سیاسی وطن خویش را تعقیب نموده و از سران ورهبران خویش کار میخواهند وچون فاقد استعداد باشند ازطرف خود همان نویسنده گان باوجدان همان قوم محکوم شناخته میشوند که نمونه بارز آن را درهمین سایت کابل پرس? میتوان ازهادی میران نویسنده مردم دوست وطنخواه هزاره که همشهری خودم هست به قدردانی یاد کرد که مضامین انتقادی اش بنیان جنگ سالاران ورهبران کذائی قوم شریف هزاره را به لرزه دو آورده است میتوانید که مطالعه کنید که خلیلی را باوصف هزاره بودنش از.ک ... س...کشیده است. اما جناب شما وجناب عصر دولت شاهی به عوض اینکه انتقادات سازنده وسالم داشته باشید برخلاف تمام معیار های وطنی و ملی ومیهنی تنها وتنها کرزی را هدف تبلیغات خویش قرار داده اید.
حالا که جناب عالی از ماده چند وچند به اصطلاح قانون اساسی استشهاد کرده اید که نباید مذاکره باطالبان صورت گیرد؟ من این حرف شما را قبول دارم اما سوال من ازشما ژورنالیست وخبرنگار باوجدان این است که چرا درمورد اظهارات استاد ربانی وفاضل سنگ چارکی که جبهه ملی خودرا واسطهء ومیانجی بین دولت وطالبان معرفی کرد قلم شما به حرکت نیامد واز این مواد قانون اساسی ذکر خیری ننمودید البته ذکر خیر بمعنای ارائه خبر نه بلکه باهمین قاطعیت وصراحت که درمورد کرزی نوشته اید مراد است
اگر این مذاکرات توسط استاربانی ودامادش ضیا مسعود وجبهه ملی فاضل سنگچارکی صورت بگیرد هیچ باک ندارد اما اگر کرزی چنین مذاکرات را باطالبان براه بیندازد چرا فغان تان به آسمان بالا میشود؟
اینکه آقای کرزی از ابتدای انتخاب شدنش بعنوان رئیس جمهور نعرهء مذاکرات باطالبان را بلند کرده وتعداد زیادی از پرسونل سابقهء رژیم طالبان را نزد خویش یابه صفت مهمان یابه صفت نماینده گان انتصابی در ولسی جرگه ومشرانوجرگه نگاه داشته این مواد قانون اساسی ومیثاقهای بین المللی کجابود؟
اینکه نمایندهء ملل متحد به ناقص بودن پروسهء "بن" اعتراف کرد و از جا ندادن طالبان بعنوان یک گروه درگیر شامل قضیهء افغانستان، درپروسهء بن شکایت کرد میثاق های بین المللی آنها ودولت افغانستان به یاد شما وآنها نبود؟
واقعیت این است که شماآقای مامون وهمفکران تان از ابتکارات کرزی سخت درهراس هستید شما میخواهید که کرزی دربست، درخدمت شماباشد وهیچ ابتکارعمل نداشته باشد صرف شما خیلی علاقه مند استید که یک پشتون مطیع وفرمانبردار در رأس دولت باشد تا پشتونها را به این راضی نگاه دارید که ریاست جمهوری را به پشتونها داده ایم.
آغز اینگون بازیهای سیاسی بعداز بقدرت رسیدن نجاهدین درافغانستان آغاز شده است. مثلا وقتیکه مسعود نتوانست حکمتیار را رام سازد ومثل یک صدراعظم بی صلاحیت وبی قدرت ازش کاربگیرد بهمکاری مقامات پاکستانی وانگلیس ملاعمر را دربرابر وی ایجاد تقویه ورشد دادند وبساط حزب اسلامی وحکتیار را ازمناطق جنوب کشور برچیدند امازمانیکه این دشمن خودساخته، گلوی خودشان را نیز خفک کرد و کارد به گلوی خودشان رسید آنوقت نعرهء مقاومت ملی وجنگ دربرابر پاکستانی ها وتجاوز حملات اعراب القاعده وغیره زیب وزینت مجالس شان گردید. چرا از حقایق طفره میروید؟ مگر مسعود واستاد ربانی نصیر الله بابر را نمی شناختند که خودشان نیز درزمان داود دست پروردهء او بودند. اگر واقعا مسعود به حال ملت ومردم افغانستان دلسوزی داشت چرا ملا نقیب الله بحیث موثرترین نیروی مسعود درقندهار از طالبان دعوت نمود که بیایند وزمام امور را ازدست قوماندانهای جنگ سالار احزاب خارج ساخته به دست خود بگیرند. مگر شما منکر ملاقات های مسعود با ملاربانی ورئیس عبدالواحد درمسدان شهر هستید این طالبان همان طالیان استند جناب مامون.
امروز که شما طالبان را بعنوان جریان ترور وتریاک می شناسید ایجاد گر این جریان ترور وتریاک خودش به اصسلاح در خانهء ملت نشسته وبه نزدیک سازی پیروان مذاهب اسلامی مشغول است. این استاد بزرگوار خودش ایجاد گر همان تحریک طلبه هاست که ایشان آنهارا خرکت خود جوش ملت نامیده بودند اگر سران طالبان قابل محاکمه باشند چرا ایجاد کننده گان آن حرکت از محاکمه مصوون بمانند؟
24 نوامبر 2008, 18:16, توسط شیر
چرا آقای مامون و جنایتکاران مافیای نظار یکجور صدا میکشند ؟
آقای مامون وقتی کرزی با جنایتکاران جمعیت شیطانی و قاتلان پنجشیری جنایتکار ملی مسعود سوار بر تانکهای امریکایی وارد کابل شدند لب از لب نگشود ولی امروز از کرزی به خاطر دعوت از طالبان برای پیوستن به پروسه صلح انتقاد میکند و سخن از قتل عام مزار،بامیان و غیره میزند.
حرف های مرا غلط تعبیر نکنید. قصد من نه دفاع از کرزی است و نه دفاع از طالبان. طالبان نیروی وحشی است که مانند مافیای شورای نظار جنایتکار ملی مسعود و ملا شیطان الدین ربانی باید جایی در افغانستان نداشته باشند. ولی من به تزویر ،دورویی و ریا کاری این روشنفکران قالبی چون مامون میخندم. مگر او یکروز از کرزی به خاطر اعلام جنایتکار ملی مسعود که مسولیت قتل دسته جمعی در افشار کابل ، ویرانی کابل و اقتصاد کشور را بعد از سقوط نجیب به گردن دارد انتقاد کرده است ؟ آیا او یکروز گفته است که این مسعود بودکه روسهای جنایتکار که مسولیت قتل دو میلیون هموطن ما را به گردن دارد معاهده صلح و قرار داد آتش بس امضا کرد ؟
نه او تربیون جنایتکاران و مافیای شورای نظار است و از اینرو فقط یکطرف سکه را میبیند نه طرف دیگر آنرا که در حقیقت یکی اند.
26 نوامبر 2008, 04:50, توسط پلنگ
شیر کجا هستی او ناجوان؟
ههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
زیاد وقت میشد که نظر نمیدادی بیخی دیوانه دیوانه نظرهایت بودیم. یک اندیوالم که پیامته خواند باز بریم گفت که شیرجان(....) شیر میگوید! اما نظراتش از هر طنز کرده هم خنده اور تر است. توره بخدا دیگه هم نظر بتی بیخی کشتی ماره از خنده.
اوی خدایا گرده هایمه بیخی درد گرفته از دست خنده.
28 نوامبر 2008, 11:17, توسط جلال ابادی
سلام به همه
وقتی ک احمد شاه مسعود ( بزدل) به میدان شار دست بوسی طالبان رفته بود و ربانی طالبان را کبوتران صلح می گفت این اقای مامون بیچاره چیزی از این ندانسته و یا یاد فراموشی دارد .
جلال ابادی
آنلاین : مامون بیچاره
26 نوامبر 2008, 00:02, توسط فتح
کرزی با این عمل خود در حقیقت قبر خود را کنده است ودرست مانند مرغ در دست قصاب میماند که برای نجات خود هرطرف پر وپا می اندازد.
امروز امریکا به خوبی فهمیده است که در انتخاب کرزی بزرگترین اشتباه را کرده است واعتمادش بالای کرزی به صفر رسیده است. امدن خلیلزاد در افغانستان، به گفته خود کرزی در یک جلسه خصوصی با اندیوالانش، نمکی است بر زخم های وی! وی به همین خاطر سروصداها را جهت اشتی با ملاعمر وحکمتیار براه انداخته است که هر بار انها با مشت به دهن وی کوبیده اند.
زمان کرزی گذشته است و فعلا وی حکم یک کاغذ تشناب یکبار مصرف را گرفته است که قبلا به مصرف رسیده است بنا بودن وی در قدرت نتنها که مفید نیست بلکه دیگرهم مشمهز کننده و خطرناک تلقی میشود.
به نظر من بهترین راه حل برطرف کردن عاجل کرزی از قدرت وتعین معاون وی به حیث ریس جمهور الی انتخابات سال اینده است زیرا کرزی از پول دولت به نفع خود کمپاین میکند. بعد از برطرف کردن کرزی باید وی و تیم وی به صورت عاجل محاکمه شوند زیرا انها دزدی ها وخیانت های فراوان کرده اند که یک نمونه ان بزرگترین خیانت خایین ملی انور الحق احدی است که بادرک اینکه اخرین روزهای موجودیت شان درقدرت است تعمیر چهارده منزله مشهور به سینما پامیر را به طور عاجل فروخته وپول انرابه حساب بانکی خود در دبی منتقل کرده است!
باید کرزی وتیم کاری وی به خصوص انانکه شبانه دزدانه به ارگ رفته وبه یاد مفاخر گذشته خود (مانند احمدشاه ملتانی وغیره) چرس وچلم کشیده وپلان های تفرقه اندازی را طرح میکنند باید محاکمه شده وحداقل به حبس ابد محکوم شوند. زیرا انها از بزرگترین امکانات جهانی سو استفاده کرده وثروت نامشروع اندوخته اند.
البته انها بزرگترین خیانت را به حق پشتونها کرده اند که زیرنام پشتون در حقیقت چند خانواده محدود مانند خانواده کرزی و گیلانی ومجددی وشاه سابق شکم های خود را بزرگ کرده اند ولی پشتونها امروز از زمین وهوا در جنوب کوبیده میشوند وکروکی محل بمبارد ها توسط رحیم وردکی واتمر لغمانی وکرزی قندهاری برایشان داده میشود. بنا انها اول به جرم خیانت ملی ودوما به جرم خیانت در حق پشتونها محاکمه شده ومانند صدام حسین به چوبه دار کشانیده شوند.
26 نوامبر 2008, 10:47, توسط Mohammad Amin Wahidi
Dear Friends,
To See the English Version of This Article Please go to the
link below:
www.afghanlongtongue.blogspot.com
آنلاین : احتمال سرعت گیری انشعاب در حکومت
10 دسامبر 2008, 21:45, توسط جواد
مامون عزیز،
استعفای ان جی او سالار و رهبر حزب فاشیست افغان ملت (آقای احدی) مصداق پیش بینی شما است. بدون شک این انشعاب با نزدیک شدن دوره انتخابات سرعت خواهد گرفت. بر کناری لوی سارنوال دیوانه،سرا سیمه گی کرزی، بر کناری ها و مقرری های بی سرو پای و جبهه گیری های افراد نزدیک به کرزی از جمله آقای امین ارسلا که تلاش کاندیدشدن ریاست جمهوری را دارد، اینها همه مسایلی اند که نشان دهنده سرعت انشعاب در اداره کرزی است.
میگزاریم تا گذشت زمان برای همه ثابت نماید.