صفحه نخست > دیدگاه > آیا اوباما به نامهء حکمتیارعطف توجه خواهد کرد؟

آیا اوباما به نامهء حکمتیارعطف توجه خواهد کرد؟

حکمتیار از اوباما چه می خواهد؟
گوربز خان "عطاخیل "
جمعه 5 دسامبر 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

گلبدین حکمتیار رهبر حزب اسلامی درین اواخر پیام را عنوانی باراک اوباما بزبان پشتو دررسانه های انترنتی ازخود بروز داده است که حاوی نکات خیلی جالب ودرعین حال خیلی ها مضحک ومسخره نیزمیباشد ..مضحکترین نکتهء این نامهء سرگشاده این است که نامهء مذکور به نماینده گی از ملت ومردم صلحدوست افغانستان تحریر یافته است که در آن حکمتیار خودرا وصی وقیم بلا منازع ملت افغانستان به اوباما معرفی نموده است. لحن کلام چنان مینماید که حکمتیار ازطالبان وشبکهء القاعده نیزچندان دل خوشی ندارد، آنجا که چندین بار این جمله را تکرار نموده که مقاومت علیه اشغالگران را نه طالبان آغاز کرده ونه هم القاعده بلکه آغازگر این مقاومت ملت افغانستان است وادامه دهندهء آن نیزطبعا ملت افغانستان خواهد بود که بدون هیچ تردید منظور حکمتیار ازملت افغانستان ، خودش واعضای وفاداربه حزب اوهستند که دراول وآخرنامه ، خویشتن را نمایندهء برحق ملت افغانستان جازده اند. ، به تعبیر حکمتیار اگر امریکا طالبان والقاعده را ازبین هم ببرد بازهم این مقاومت را ملت ادامه خواهدداد.اینکه چرا حکمتیار طالبان والقاعده را ازپیکر مقاومت ملت افغانستان به تعبیر خودش جداساخته است ناظرین سیاسی را عقیده برآنست که هم طالبان وهم شبکهء القاعده قیادت ورهبری حکمتیار را هرگز نمی پذیرند که بالمقابل حکمتیارنیز علاقه مند نیست که رهبری جوانان بی تجربه مثل اسامه بن لادن ویاملاعمر را قبول کند قطع نظرازاینکه کدام یک قیادت طرف دیگری را قبول میکند ویانه یک موضوع را نباید فراموش کرد که اختلاف طالبان با حکمتیار بیشترریشه دراختلاف میان حامیان پاکستانی آنها دارد

حمایت احزاب دینی برهبری ملاهای سنتی پاکستان همچو مولوی فضل الرحمن ومولوی سمیع الحق وتعدادی ازجنرالهای بازنشسته مثل کرنیل امام وجنرال حمیدگل ونصیرالله بابر ازطالبان وملاعمر، درمقابل حمایت قاضی حسین احمدرهبرحزب جماعت اسلامی وهوادرانش در داخل ارتش پاکستان از گلبدین حکمتیار نمونه های خیلی واضح است که مارا درشناخت مان راجع به ریشه یابی این اختلافات کمک میکند.
در دوران جهاد علیه قوای شوروی وحمایتهای پیدا وپنهان پاکستان از رهبران مجاهدین، حکمتیار یگانه رهبرحزب عمدتا سنی مذهب مجاهدین بود که خیلی واضح وپوست کنده خودرا ازپیروان پر وپاقرص مودودی میدانست وازتعلقات فکری اش با افکار واندیشه های ابوالاعلی مودودی بنیان گذار جماعت اسلامی پاکستان صحبت میکرد. دیگررهبران مجاهدین چون برهان الدین ربانی وآستاد سیاف ومحمدامین وقاد، ازترس ملاهای سنتی هیچگاه به اندازهء حکمتیار باجماعت اسلامی پاکستان اشتراکات فکری واعتقادی نداشتند وهرگز چنین جرأت ازخود نشان ندادند که از ابوالاعلی مودودی بعنوان رهبرفکری یادکنند ویا از او درمجالس رسمی تجلیل بعمل آرند.

خلاصه افکار مودودی راجع به اصحاب پیغممبر اسلام درکتاب بحث برانگیزوی بنام خلافت وملوکیت دربارهء اختلافات علی ومعاویه بیشتر به مذهب تشیع نزدیکی داردکه خشم ملاهای سنتی سنی مذهب را برانگیخته است که بنابردلیل فوق، ملاهای پاکستان وافغانستان ومسلمانان هند روی خوشی به پیروان مودودی نشان نمیدهند. از آن رو بیجا نبود که درنخستین روزهای تولد طالبان بعنوان ملاهای سنتی دیوبندی اولین دشمن خویش دربین همهء احزاب مجاهدین درولایت قندهار( که ازطرف طالبان بنام"توپکیان" تفنگ سالاران لقب یافتند) حزب اسلامی حکمتیاررا تشخیص داده وتارسیدن به دروازه های کابل تنها وتنها حزب اسلامی حکمتیارهدف عملیات تصفیوی آنهاقرار گرفت.. اماتعداد دیگری ازصاحبنظران مسایل افغانستان وپاکستان دررابطه به اختلافات حکمتیار باطالبان نظردیگری دارند. گروه اخیرالذکر ضمن اینکه اختلافات عقیدوی میان پیروان مودودی وملاها را مردود نمیدانند به این نظراند که نظام اولیگارشی پاکستان که بین چندخانوادهء ثروت مند تقسیم شده وهریک بالنوبه بنام دموکراسی وانتخابات وگاهی هم دیکتاتوری نظامی بمیدان میایند دررابطه باقضیهء افغانستان وهند که همیشه بروحدت وسلامت ارضی آنکشور خطرآفرین اند همهء این خانواده ها نظریات همسان دارند

ازدید این صاحب نظران زمانیکه طالبان به کمک ویاری جنرال نصیرالله بابر وزیرداخلهء وقت پاکستان وهمچنان کرنیل امام قنسول پاکستان درشهرقندهار، طی یک سناریوی ازقبل تهیه شده کاروان تجارتی خویش را به بهانه عبور ازخاک افغانستان به صوب ترکمنستان به حرکت درآوردند تااینکه کاروان مذکور درمسیر راه قندهار هرات ازطرف دزدان مورد دستبرد قرار گرفت وحادثهء مذکور بهانهء شد برای مقامات پاکستانی در رأس نصیرالله بابرکه گروه جدیدالتشکیل خودرا که تا آندم مشغول تمرینات نظامی بود بمیدان کشیده به بهانه تامین امنیت ومحو فرهنگ تفنگ سالاری به همکاری مردم قندهار امنیت شهر و و لسوالیهای نزدیک به شهر را تامین نموده ورسما بنام طالبان مدارس دینی که جز رضای خدا و آوردن امنیت دیگر هدف نداشتند اعلام موجودیت کرد.. با به صحنه آمدن طالبان یک چرخش یکصد هشتاد درجه ای درسیاستهای پاکستان درقبال افغانستان بوجود آمد که بدون هیچ شک وشببه ای ، حامیان سنتی حکمتیار در آی اس آی وهم جماعت اسلامی پاکستان حکمتیار را ازوقوع این چرخش سیاسی دراماتیک خبر داده بودند که بالتدریج حکمتیار نیز به بیهوده گی ادامهء جنگ هم باطالبان وهم بارقیب آشتی ناپذیرش فرمانده احمدشاه مسعود پی برده آخرین تصمیم اش این شد که ساحات جنوب کابل را ترک گفته وبه ولایت لغمان پناه ببرد البته که حکمتیار ازماهیت اصلی طالبان که گردن زدن رهبران مجاهدین سابق از اولویتهای کاری شان بحساب می آمد آگاهی تام داشت. روی همین علت خیلی زیرکانه بدون نشان دادن کوچکترین مقاومت همراه بالشکرهای نظامی اش چون لشکر ضرب مومن لشکرایثار ولشکر نعمان ولشکر اخوان باصفا که تاآندم شهرکابل را به ویرانه مبدل ساخته بودند همه وهمه بولایت لغمان کوچیدند. برخلاف دونفر دیگر ازین رهبران مجاهدین یکی عبدالعلی مزاری ودیگری احمدشاه مسعود که ازماهیت اصلی این گروه آگاهی نداشتند اولی بدلیل خوش باوری واطمئنان کاذب به آنها تسلیم شد که خیلی ناجوانمردانه وظالمانه وبدون رعایت کوچکترین معایر انسانی وخلاف همه موازین قبول شدهء بشری ودستورات عرفی وشرعی به شهادت رسید و دومی بخاطر کشف ماهیت اصلی این گروه شخصا بدون داشتن هیچ نوع ضمانت های امنیتی بملاقات رهبران آنها بمیدان شهرشتافت که دراولین برخورد ملاربانی وهمرانشان به اهداف وماهیت اصلی آنها پی برده وخودرا از اسارت احتمالی وحلق آویزشدن رهانید. بعداز شکستن آن دام، رهبران طالبان هزار افسوس و آه خوردند که چکونه هدف را نتوانستند صید نمایند.
.

نکتهء قابل تامل دراعلامیه ها وپیامهای مهم حکمتیار دررسانه های انترنتی این است که وی برخلاف روش های قبلی اش اعلامیه ها وپیامهای کنونی اش را فقط بزبان پشتو منتشرمیسازددرحالیکه قبلا حزب وی را عادت بر آن بود که به هردو زبان دری وپشتو همزمان پیامهای سیاسی خویش را به اطلاع عامه میرسانید. وازآن گذشته درخلال نامهء خویش حکمتیار رسما به اکثریت وهمی وخیالی یک قوم بخصوص طبق محاسبه نظریه پردازان اقلیت واکثریت مانند اسماعیل یون وپوهاند روستار تره کی به شصت وپنج فیصد پشتونها بعنوان اکثریت قاطع ساکنان افغانستان مهرتائید گذاشته است..
اینکه حکمتیارچرا بعدازین همه اسلامگرائی ومرزشکنی سرزمنهای مسلمان به مرداب قومیت غوطه ورشده است جواب آن واضح است . حکمتیار بارها ازطریق سایت بوتوب وسایت تنویر در بیانات وخطابه های آتشین مردم شمال افغانستان را دعوت به قیام علیه حکومت کرزی وحامیان امریکائی وی کرد که مورد اجابت مردم قرار نگرفت

حکمتیاردرپیاناتش عنوانی مردم شمال افغانستان ازمردم خواست که همان قسمیکه دربرابر متجاوزین شوروی متوسل به قیامهای حماسه آفرین شدید یکبار دیگر نام سربداران شهید شمال را درین اشغال امریکائی نیز زنده سازی. نشر وپخش چنین پیامها ازجانب حکمتیار گوش شنوائی پیدانکرد بالاخره حکمتیارمجبور گردید که تغیراستراتیژی دهد

دراستراتیژی کنونی حکمتیار که از نامهء سرگشاده اش معلوم میشود مردم شمال برخلاف مردم جنوب زیرضربات وحملات هوائی وزمینی قوای امریکا قرار ندارند. مردم شمال خانه های شان تلاشی نمیشود درشمال امنیت وجود دارد کار وسازنده گی بخاطر متعالی ساختن فرهنگ مردم درجریان است. اما چرا جبوب در آتش میسوزد.؟
ازنظر حکمتیارمردم جنوب حلقهء غلامی وبرده گی را قبول ندارند روی این علت باید مجازات شوند. البته که هیچ جای شک وجود ندارد که مردم جنوب مانند مردم شمال از تسلط بیگانه ها وایادی شان درکشورشان رنج میبرند اما آقای حکمتیارفراموش کرده است که مردم شمال ثمرهء آنهمه جهاد ومقاومت راعلیه شوروی سابق که خودش نیز به آن اعتراف دارد درتسلط طالبان به شمال کشور چشیدند.تصفیه های نژادی وسوختاندن مزارع وباغ های مردم شمالی وکوهدامن بنا به قول آخرین شاه سابق افغانستان محمدظاهر روی چنگیز وهلاکو را سفید کردند.
حکمتیار درین نامهء سرگشاده به اوباما گوشزد کرده است که مسکو بخاطر گرفتن انتقام ازشکست قوای شوروی متوفی درافغانستان آرزو دارد که پای امریکا هرچه بیشتر درقضیهء افغانستان فرو رود تا اسباب رسوائی وسرافگنده گی وبدنامی امریکا درسطح جهانی، فراهم شود.بناء تادیرنشده امریکا قوایش را همراه باموتلفین غربی اش از افغانستان خارج ساخته وبیشترازین شکار این دام خطرناک نگردد. به نظر حکمتیار اگر اوباما درین راستا قدمهای مثبت بردارد وی حاضر به هرنوع همکاری بامقامات امریکائی خواهدشد. درحالیکه واقعیت روی صحنه چیزدیگری است
. واقعیتهای روی صحنه این است که اکنون ملا محمدعمر بجای حکمتیار ازموقف خیلی عالی هم ازنظر مذهبی بعنوان امیرالمومنین وهم ازنظرقومی بعنوان وارث میرویس خان هوتکی درمیان پشتونها برخوردار است.. کوشش های حکمتیار درراستای نشرپیامهایش بزبان پشتو بخاطرو جلب حمایت پشتونها وبرانگیختن احساسات ترحم وعواطف قومی پشتونهانسبت بخودش کوششهای بی ثمر معلوم میشود. زیرا زبان را که حکمتیار برای مخاطبان عادی پشتون بکار میگرد زبان است که کلمات ثقیل عربی ودری مانع از آن میشود که خواننده گان پشتون که ازتحصلات عالی برخوردار نباشند به دقت این پیامهارا بخوانند.

آخرین نکتهء قابل تأمل درین نامهء سرگشاده این است که حکمتیار این وعده را هم به اوباما داده است که درصورت خروج قوای امریکا از افغانستان حزب اسلامی تحت فرمان وی این قدرت را دارد که کشت کوکنار را درمناطق جنوب بندکند زیرا ازنظر حکمتیار آن فرد مومن ومجاهدیکه واسکت مملوء ازمواد متفجره را به تن میکند وخودرا درمیان صدها نفر منفجر میسازد جز رضای پروردگار دیگر هیچ هدف مادی ندارد پس چگونه همچو یک جوان مومن به کشت وتجارت مواد مخدر رو آورد.

اولین پرسش از آقای حکمتیار این است که چندنفر از فرزندان خودش این واسکت شهادت را پوشیده اند وخودرا درملاء عام منفجر ساخته اند؟ اگر پسرش صلاح الدین این کار را انجام داده پس معلوم است که حکمتیار درادعای خویش صادق است.درغیر آن همه میدانند که مدارس دینی مناطق قبایلی پاکستان بخاطر فقروتنگدستی مردم به مراکزسرباز گیری اطفال ونوجوانان پشتون تبدیل شده است آیا آقای حکمتیار ازین موضوع منکراند؟

جکمتیار خوب میداند که اکثریت فامیلهای کنر ولغمان وبقیه مناطق هم مرز با پاکستان که بعداز اشغال افغانستان توسط شوروی سابق به پاکستان مهاجر شده اند ازیکطرف درسرزمین اصلی شان خانه وجایداد شانرا از سالها بدینسو از دست داده اند وازطرف دیگر نان آوران فامیلهای شان درجنگهای ضدشوروی ویا اختلافات حزب وجمعیت ازبین رفته اند آنها مجبورند که اطفال شان را بخاطر نجات ازمرگ حتمی به سبب گرسنگی وفقر بمدارس مولوی سمیع الحق وفضل الرحمن بفرستند تا آنجا هم یک لقمه نان برای شان پیدا شود وهم چیزی از دین بیاموزند که متاسفانه نه ازدین چیزی میا موزند ونه هم از دنیا. سال گذشته درشبکهء جهانی تلویزیونی دنمارک فلم مستند از وضعیت مدارس دینی درمناطق قبایلی به نشررسید که واقعا تکان دهنده بود. آن فلم مستند که توسط یک دنمارکی عربی الاصل مسلمان تهیه شده بود نشان داد که فامیلهای غریب وبیکس مهاجرکنر چگونه درپشاور واکوره ختک با فقر وبیچاره گی دست وپنجه نرم میکنند. اولادهای شانرا باصد عذر وزاری نزد ملاهای مدارس شاگرد میسازند ومانند مراکز نظامی آلمان نازی فقط یکبار درهفته ، طفل دوازده ساله اجازه میابد تاا از مادر وپدر خود دیدن کند وروز بعد با چشمان گریان دوباره به لیلیه های خود عودت میکنند تا مورد خشم مسوولین مدرسه قرار نگیرند. اینجا واقعا حمتیار حق دارد که بگوید مصرف جنگی ما درمقایسه بادشمن خیلی ارزان وناچیز است زیرا او یک طفل معصوم بیچاره وبی پدر ومادر را ماها در مدارس به اصطلاح دینی خود زندانی نموده واو را زیر تلقینات روحی وفزیکی میگیرد وبالاخره وی را با یک نیم کیلو از مواد منفجره حاضر به عملیات انتجاری میسازد واقعا مضارف نظامی حکمتیار نظر به مصارف امریکا خیلی ارزان است. اما اگر واقعا حکمتیار به ادعای خویش صادق است نشان دهد که چندفرزند خویش را درین راه قربانی کرده است؟

ازدیگر نکات جالب درین نامه یکی هم این است که حکمتیارکشت کوکنار وتجارت مواد مخدررا حرام دانسته است. مثل اینکه ایشان فلم مستند امریکائی را بنام " چشمان کور امریکا" ندیده ویاهم از آن چشم پوشی میکند. که در فلم مذکورواضحا از روابط پنهانی حزب اسلامی با کاخ سفید وتجارت مواد مخدر وعایدات حاصله از آن در مصارف جنگی مجاهدین پرده برداشته شده است. اینکه بزرگترین کارخانه تولید مواد مخدر در ولایت هلمند در زمان حاکمیت نجیب الله در کنترول دوتنظیم باهم رقیب مجاهدین یعنی حزب اسلامی و حرکت انقلاب اسلامی برهبری مولوی نبی بود نقاط نیست که از آن به ساده گی گذشت ویا آنرا به باد فراموشی سپرد.
اینکه مولوی محمدنیسیم آخندزاده ازطرف افراد حکمتیار به قتل رسید تا حزب او برتمام ساحات کوکنار خیز هلمند تسلط داشته باشد موضوع است که نباید از آن منکرشد.

چنان معلوم میشود که حکمتیار با اعتقادات مردم بازی میکند او عملا نشان میدهد که مردم عادی فاقد شعورمیباشند به جز خودش وهمفکرانش دیگر هیچکس نه از دین خبر دارد ونه هم مفاهیم مانند آزادی، مقاومت دربرابر اشغال وغیره را درک میکند.

او مانند طالبان یک زمان که ازطرف مقامات کاخ سفید دستوریافتند که باید کشت کوکناررا بند کنند به تحریم شرعی آن پرداختندد به یک فرمان ملاعمر همه مزارع کشت کوکنار بندشد اما روز دیگر شنیده شد که کشت کوکنار نوع ازجهاد فی سبیل الله است که باید غربیها را به مواد مخدر معتاد ساخت همان بود که طالبان دوباره سیاست خویش را تغیردادند که تاکنون هم ادامه دارد هم تجارت وهم کشت کوکنار جواز پیدا کرد. این را میگویند رهبری ونبوغ سیاسی!!!!!!!

..

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • او با ما - مثل مال که قبل از امدن به مارکت دست به دست فروخته شده باشه و نه تنها فروخته شده بلکه بر پس دادن و عمل کردن وعده های که در طول انتخابات به , یهود , عرب , روس , چین , و مردم امیریکا داده ,اگر تمام عمر خوده ریس جمهور باشه باز هم وقت کم میاره . اصلا ریس جمهور شدن اوباما به خاطر حل مشکلات مردم امیریکا یا حل کدام مسله سیاسی کدام گوشه دنیا نیست . همه میدانند که گند امیریکا تاریخ کهن داره و به چهار سال فقط اوباما میتانه بوی او گند تاریخی امیریکا را بیرون بیار و بعدا راه فرار ا اختیار کنه . یگانه کسی که بار سنگین و شرمناک تاریخ امیریکا را بر دوش خواهد کشید و از جهانیان عفو طلبگار خواهد بود نسل اینده امیریکا است . ناگفته نماند که با وجود همه تلاش های پنتاگون - وال ستریت - مین سترییت - بیلیونر ها - راکفیلر ها - امریکا به طرف سشولیزم خوده کشیده میره . نه بر فیشن , به خاطر زنده ماندن از ترس گرسنگی . فرار از فقر - دولتی که هفت صد بیلیون قرض میته به بانک ها که هفت صد بیلیون قرضء که به مردم داده پس نگیره . فقیر تر بگالی ها هستن که حتی بر کار کردن قدرت خرید طور ماهیگیری را هم ندارن . میگن فیل دو رقم دندان داره , یکی بر خوردن و یکی بر نشان دادن . نزدیک است وقتی که دندانهای اصل امریکا ره بیبینن . عزت زیاد . صنوبر .

    • من هم برحسب تصادف نامه را درسایت آزمون ملی خواندم.

      به نظرمن حکمتیار این نامه را شخصا وبدون مشورهء دیگران به سایتها فرستاده که واقعا متن خیلی ضعیف ودارای یک سلسله تناقضات آشکاراست.

      خوب است که همچو نامه های خودسرانه عنوانی مقامات کشورهای ذیدخل درکشالهء افغانستان مورد نقد وبررسی قرارگیرد ولو ازهرکسیکه باشد تانویسنده گان وپیام فرستاده گان قدر مشوره وتشاور را دانسته واز تگ روی های بیجا خودداری ورزند. آقای عطاخیل واقعا متوجه نقاط خیلی حساس در پیام مذکورشده است.

  • عطا خیل !
    نوشته تو بر زخم مردم نمک پاش دادن است . و زیاد تر به یک نوع حزیانی میمانه که بعد از پر خوری زیاد ادم به خواب چرت و پرت میگه . از ملا های پاکستانی ( از - الف تا ی ) همه شان نوکر انگلیس بودن و هستن . سر سید احمد خان بانی پاکستان نوکر بود پیش انگریز سر کار . موددی اخوانی بود و فضل رحمن از CBI هند تا اخر عمر تنخواه میگرفت .ایتو معلوم میشه که حکمت یاره یا کاکو عمره مثل مار به ا ستینت گرفته به بین مردم راه میری و با یک نوع زبانء بی زبانی میخواهی بگی که یکی شانه قبول کنن . باز هم معلوم نیست این خواهش را از طرف کرزی میکنی یا کار اوباما را اسان ترا میسازی . مطمن باش در اینده فقط افغان میتانه به افغانستان زنده گی کنه . نه زی زی و نه قل قل . نه بای بای و نه خیل خیل و هر جای که شیشتی سنگین بشی . نشود که یک روز مثل روباه واری فکر رفتن به شهر به سرت بزنه . عزت زیاد . صنوبر .

    • به همه سلام !
      دور اخوانی های فاسد کذشته است.
      جلال ابادی

      آنلاین : اخوانی ها فاسد

    • ملا حکمتیار از حضرت امام خمینی صاحب تقلید میکند او نامه به گرباچوف فرستاده بود ...

    • سلام گرانو لوستونكو ته
      دا چي ايا حكمتيار به دغه بخشش ليك ليگلي وي او كنه. كه چيرته داخبره واقعت وي نو امكان دي ولري چي د اوباما له خوا ومنل شي او كيداي شي چي حكمتيار په راتلونكي كي په افغانستان كي پر يوه جگ پوست باندي وظيفي تهوگمارل شي زما په اند امكان دي ولري.
      س ر ك

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس