صفحه نخست > دیدگاه > فرشتهء حضرتی سزاوار توبیخ نیست

فرشتهء حضرتی سزاوار توبیخ نیست

انتقادات باید جنبه سازنده گی داشته باشد نه تخریبی
گوربز خان "عطاخیل "
چهار شنبه 17 دسامبر 2008

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

فرشتهء حضرتی یکی ازبانوان پیشتاز عرصهء فرهنگ وسیاست افغانستان است درین روزها بانوشته های روان ،علمی وتحقیقی خویش چون ستارهء درخشان درآسمان فرهنگی کشورما تابان گردیده دل دوستانش را شاد گردانیده وخواب را ازچشمان دشمنان انسان وانسانیت وحامیان جریانهای ترور وتریاک ربوده استد.
این بانوی گرانقدر علی الرغم اینکه درعالم غربت مسوولیت خطیرمادربودن را نیزبر دوش میکشد درعرصهء خدمات طبی درشهریکه زنده گی میکند ازهیچ نوع خدمتگزاری نسبت به زنان مادران جدیدالورود هموطنش دریغ ننموده روز وشب وقت وناوقت درخدمت ایشان قراردارد

خانم فرشتهء حضرتی بانی نهاد زنان افغان درشهریوتبوری بوده وهمیشه درپی این بوده تابتواند استعداد های بانوان جوان را درعرصه های مختلف اجتماعی وسیاسی رشد دهد ایشان درین راه مصدر خدمات بس بزرگ شده اند وبدون تردید که موفقیت های بزرگی را نیز نصیب شده اند.

مضامین ومقالات علمی ، ادبی وبیدارگرانهء خانم فرشتهء حضرتی باعبارات متین جملات سنجیده ومنطقی همیشه روی سایتهای انترنتی خاوران وجاودان وسرنوشت مقابل چشمان هزاران انسان تشنهء معرفت وآزادی قرارگرفته ومیگیرد.فرشته حضرتی بانوشتن مقالاتش درسایت کابل پرس? ثابت ساخت که ازانتقاد نمی هراسد بلکه آنرا باجبین گشاده میپیذیرد بشرطیکه انتقادات جنبه سازنده گی داشته باشد نه جنبه تخریبی . اماطوریکه دیده میشود یکعده عناصربی هویت وبی شخصیت که حتی جرآت بکارگیری نام مستعار را هم ندارد اینجا وآنجا بنام "باشنده شهریوتبوری" وهمچنان انسان بی مسلک دیگری بنام شبیرکاکر هم درپورتال افغان جرمن وهم درکابل پرس خزعلیات وچرندیات را بنام نقد علمی ودر دفاع ازسیستانی کهنه گرای شکست خورده وتاریخ زدهء مفلوک که اینجانب بارها پرده ازروی جعلکاری های وی برداشته ام وچهره واقعی اش را بارها ازطریق سایت کابل پرس باتصاویرمستند به رخ مردم کشیده ام به دفاع موهومی برخاسته اند.

درینجا لازم بیادآوری میدانم که نوشتهء دانشمند گرانقدر وطن جناب میرداد خان پنجشیری که منطق آقای شبیر کاکر را عالی ارزیابی کرده اند نیز قابل تامل است. خدمت جناب میرداد خان پنجشیری باید عرض کنم که: نوشتهء آقای کاکر به حدی ضعیف و بی پایه وبی منطق است که پرداختن به تگ تگ جملات آن علی العجاله ضیاع وقت است اما این وعده را میدهم اگرایشان درآینده بخواهند کدام خزعلیات دیگری را ازطریق کدام سایت به نشربرسانند اینجانب با آماده گی تمام ، خزعلیات ایشان را ازجوانب مختلف مورد بررسی قرار داده وثابت خواهم کرد که ایشان به مرض عقلی وعصبی مبتلاشده اند جای ایشان دربیمارستانهای روانی است نه دردانشگاه ها ومراکز علمی.

اما چندسخنی باآقای حسین زاهدی !

جناب زاهدی صاحب باید بدانند که جهاد ومقاومت ملت افغانستان علیه شوروی متجاوز قبل ازکمکهای نظامی واقتصادی امریکا در داخل خاک افغانستان شروع شده بود نه درخاک پاکستان. حالاکه نه شوروی ابرقدرت وجود دارد ونه هم پکت وارسا هرکسی میتواند ازبستر های نرم وگرم وحمام های سونا این حکم را صادر کند که شوروی ها را من شکست دادم اما واقعت این است که ابرقدرت مانند شوروی سابق را همین مردمان بیسواد وپابرهنه کشورخودت بنام افغانستان شکست داده اند که متاسفانه ثمرهء همه زحمات تلاشها را دیگران نوش جان کرده اند. بخاطریکه جهاد من وتو رهبری واحد ویکپارچه نداشت وهرکسی درهرگوشهء ادعتای استقلالیت میکرد واین یک سنت طبیعی درجوامع عقب مانده وقبیلوی میباشد که حاصل رنج وقربانیهای بی دریغ شانرا دربرابر متجاوزین خودشان را نمی خورند.. درین شکی نیست که امریکائیها نیز منافع شان درین بود که جنگجویان مسلح افغانی را کمک کنند تاانتقام شکست خویش را از ویتنام بگیرند درین موضوع هیچ جای بحث ومناقشه نیست وهیچ مجاهدی هم منکر نیست که امریکا مارا کمک نکرده است. اعتراض شما علیه مجاهدین زمانی میتواند موجه باشد که مجاهدین منکر گرفتن کمک های تسلیحاتی غرب باشند.
مثلا گلبدین حکمتیار ازجملهء رهبران است که ادعا دارد من یک پوچک مرمی را نه از امریکائیها گرفته ام ونه هم از اروپائیها. درحالیکه درتمام دفاتر استخبارات نظامی آی اس آی نام گلبدین حکمتیار درصدر فهرست مجاهدین کمک گیرنده قرار دارد.

درحالیکه مسعود باوجود صعب العبور بودن راه های اکمالاتی باوجود مخالفت جنرالهای پاکستانی خیلی ها کمتر ازحزب آقای حکمتیار کمک دریافت میکرد اما هیچ وقت منکر آن نبود.
ازدیگر مواردیکه باید به آن پرداخت موضوع جنگهای میان تنظیمی دردهه نود است که شما آقای زاهدی بعنوان نویسنده آینده نگر نه گذشته نگر باید ازکشورلبنان بیاموزید که بعدازاشغال لبنان توسط اسرائیل وسپس عقب نشینی اسرائیل تامرزهای جنوب وجابجائی قوای سوریه به عین مصیبت جنگ داخلی دچارشد اماسرانجام همه لبنانی ها چه شیعه وچه سنی وچه مسیحی همه وهمه باوجود زخم های ناسوریکه ازیکدیگرخورده بودند به التیام آن زخمها برآمدند نه اینکه زخمها را بیشتر تازه کنند.

دفاع فرشته حضرتی ازمسعود!

به نظراینجانب درتاریخ سیاسی معاصر افغانستان تنها یک مسعود وجود ندارد بلکه یک مسعود را میتوان به چند دوره تاریخی تقسیم کرد. هریک ازین دوره ها دشمنان ودوستان خاص خودرا دارد. مثلا مسعود زمان داوود خان یک جوانی بااحساسات وافکار تندروانه دینی ، مسعود بعدازکودتای ثور یک سپاهی ناچار ودرسنگر خفته اما آگاه ازطرح ها وپلانهای دو دشمن، شوروی وقت وپاکستان مسعود بعدازاشغال افغانستان توسط شوروی سابق یک فرمانده نظامی وسیاسی اما دریک درهء کوچک که بعدها ساحهء قلمرو خویش را تا ولایات تخاروبغلان وبدخشان گسترش داد وبالاخره مسعود دههء نود مسعودیکه هدف توطئه های رنگارنگ داخلی وخارجی قرار داشت طبعا خودش نیز بعدها از آنچه که مجاهدین وتنظیمها برسرکابلیان آوردند راضی نبود خودش نیز دید انتقادی خودرا بعدها نسبت به گذشته های سیاسی ونظامی خود داشت اوهمیشه ازگذشتهء خود میاموخت اما مسعود امروزی مسعود اسطوره و نماد پایمردی وشجاعت ودرعین هوشیاری وزیره گی برای پیروانش میباشد.
فرشته حضرتی بعنوان یک خانم لیبرال حق دارد که از مسعود بعنوان یک قهرمان دفاع کند چنانچه که هربانو وهرخانم لبنان چه باحجاب یا بی حجاب حسن نصرالله رهبرحزب الله را قهرمان وطن ومیهن خودیش پنداشته ودفاع میکنند. اگر مسعود اسطوره مقاومت در مقابل طالبان زن ستیز وتریاک فروش باشد چرا فرشتهء حضرتی حق نداشته باشد که از او چه به دلیل خویشاوندی ویا به دلیل قومیت یا هموطنی ویاهردلیل دیگر اورا قهرمان نداند؟

آیاشما فکرکرده اید که کسانیکه به احمدشاه مسعود درطیفهای مختلف فکری نظرخوشبینانه دارند همه اخوانی واسلام گرا اند؟

آیا فرض است هرکسیکه ازمسعود دفاع نماید باید برچسب اخوانی بودن وقوم گرا بودن را بخورد؟

آیا جنابعالی درپهلوی اشتباهات مسعود هیچ نقطه مثبت را نمی بینید که توجیه گر احساسات ومشاعر طرفدارانش باشد؟

بنده ،مطلب خویش باطرح یک سوال کوچک ازجنابعالی میخواهم به پایان ببرم چرا آنقده زنان وخانمهای خلقی که درعهد حاکمیت طالبان مثل داکتر عزیزه عزیزی،، ثریا کریمی وملالی موسی نظام بخاطر اشتراکات قبیلوی وزبانی دراروپا وامریکا برقه به سرمیکردند وملاعمررا امیرالمومنین میگفتند وبا شکست طالبان وسقوط حاکمیت بربرانهء آنها همه برقه هارا پاره کردند وشروع به بدگفتن طالبان نموده وحالا لاف از لیبرالیسم غربی وحقوق زن میزنندد هدف انتقادات شما قرار ندارد؟ والسلام شاد وموفق باشد

نطفه ی جهاد در وان حمام بسته شده بود!

توقف کوتاه بر اندیشه ی خانم فرشته حضرتی

دو شنبه 15 دسامبر 2008, نويسنده: حسين زاهدی

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • من نیزبا آقای عطاخیل دریک مورد موافق هستم که حسین زاهدی درازخودبیگانه شدن راه افراط را پیموده است. آنجاکه میگوید:

    درکشورما چه گوارای تولدنشده کمال اتاترک تولدنشده گاندی تولدنیافته است همهء این حرفها دلالت به متنفربودن خود وبیگانه پرستی میکند. زیرا یک مطالعهء سرسری راجع به هریک از افرادیادشده نشان میدهد که هیچکدام آنها بایکدیگر وجه مشترک ندارند ودرقضاوت آزاد تاریخ همهء آنها مجرمین وجنایتکاران بیش نبودند.

    مثلا چه گوارا یک انقلابی کمونیست احساساتی ارژانتینی الاصل که درخدمت بلاک شوروی وقت قرارداشت یک نوکرزرخریدبودکه کمونیستها ازش استفاده اعظمی را بردند وهنوزهم میبرند . گاندی که که خود نوکر استعماربود وبه دستور انگلیسها برای رهبری هند برگزیده شده بود تا جلو مبارزات قهرآمیزملت هند را که الهام ازمبارزات افغانها گرفته بودند بگیرد که گرفت . کمال اتاترک مرد نظامی ودیکتاتور جلادیکه با برچیدن خلافت اسلامی وایجاد دولت علمانی جان هزاران انسان متدین را گرفت. نمیدانم که آقای زاهدی منظورش از ذکر اشخاص مذکور در آن نوشته چه بوده وچه میخواسته که بگوید؟

    درحالیکه درزمان اشغال افغانستان توسظ شوروی سابق به هزاران چه گوارا ازقشرهای مختلف افغانستان بخاطر آزادی سرزمین شان جان دادند که امروز زاهدی ازهیچیک آنها اطلاع ندارد. او فقط دنبال این است که کدام جاسوس سی آی ایه خاطرات خودرا نوشته تا از آن بمثابه ماخذ ومنبع علمی علیه ملت ومردم خودش استفاده کند. لعنت براین گونه روشنفکران ازخودبیگانه

  • اقای عطا خیل من از شما فقط یک سوال دارم و ان اینکه ایا احمد شاه مسعود خود اسطوره شد یا شما و امثال تان ان را اسطوره ساخته اید و بدیگران میخواهید تحمیل کنید. من و امثال من میکوشیم که احساسات برادران و خواهران تاجیک مان را نسبت به مسعود درک کنیم اما صد افسوس که نام مسعود درخاطره های ما ازمیان ویرانی های افشار چندول میگذرد وما زخم خورده گان افشارو غرب کابل تا زنده هستیم ان لحظات وحشت ناکی را فراموش نخواهیم کرد که وزیر دفاع وقت خود شخصا بر فراز کوه تلوزین نشسته بود و با بکار بستن تمام امکانات وزارت دفاع دستور حمله به افشار را صادر کرد و طول نکشید که این اسطوره دوران شما محل مسکونی افشار را به کوره خاک و خاکستر تبدیل کرد ورهبر معنوی تان که پرفیسورالیهیات هم هست ان را فتح مبین خواند
    شاید شما بگوید که لجاجت مزاری با عث بر انگختن خشم شیر پنجشیر شد اما افسوس که زوربی موقع پرده بر چشمان نزدیک بین این شیر انداخت بجای اینکه چنک ودندانش را بخون مزاری رنگین کند به قلب فقیر ترین ومحرومترین مردم تاریخ فرو برد و تا ایام باقی است این زخم مرهم نخواهد یافت بنا خواهر و برادر تاجیک اگر ما در مورد احمد شاه مسعود با شما موافق نستیم ما را ملامت نکنید چون زخم افشار انقدر عمیق و جان سوز بود که اثارش برا چندین نسل در سینه های سوخته و داغدار ما خواهد ماند و خاری که درچشم ما فرو گردید از مسعود چهره تاریک وسیاه دربرابر دید مان بتصویر میکشد

    هرکس بطریق دل ما میشکند
    بیگانه جدا دوست چدامی شکند

    بیگانه اگرمیشکند عیب نست
    از دوست بپرسید که چرا میشکند

  • سلام برخوانندگان کابل پرس? من جمله آقای عطاخیل

    قبل ازهمه عید غدیر خم ویوم الله أکبر را برتمام مؤمنین مبارک بادمیگم.
    اما بعد: آقای عطاخیل پشت بانی شما ازخانم فرشته حضرتی متأسفانه منطقی نیست.
    شما به خانم فرشته حضرتی حق میدهید که از مسعود قهرمان ملی یاد کند، ودلیلش را هم سید حسن نصرالله رهبر حزب الله میاورید
    سید حسن تصرالله نه فقط درلبنان قهرمان ملی شناخته شده بلکه در جهان عرب واسلامی هم است
    سید حسن درعین حال قدرت به دستش نه بودواز چوکات دولت خارج بود (یعنی مثل مسعود وزیر دفاع نه بود)ویک حزب کوچک بود،وضمنآازهرجابرسرش توطه رنگارنگ داخلی وخارجی قرار داشت ودر آخر ازامتحان سر بلند بر آمد، وهیج وقت سر کوه بلند جبل عامل قرار نگرفت وسینه هموطنش را نشانه گرفت(ومانند مسعود سر کوه تلفزیون نه گفت مصروف هزارهاهستم)برعکسش گفت مصروف دشمن خارجی یعنی إسراءیل هستم، سید حسن درپیش همه شناخته شده است که یک فرد صادق ومتعهدوپایبند به میثاق درقبال جامعه خود هست واین شهادت رادشمن قبل از دوست میدهد.
    اما مقاومت درمقابل متجاوزارتش سرخ شوروی سابق وهمچنان درمقابل طالبان همه مقاومت کردن این که امتیاز ندارد این وظیفه هرفرد افغانستانی بود.
    فلذا بی جهت شما وامثال شما مسعود را باهرکس مساوی نه کنید،مسعود را بالاببرید وپاین بیاورید چپ وراست بزنید همان فرد است که بزرگترین ضربه را بر پیکر جامعه تاجک زدةاست قبل ازآنکه بر پیکرتمام جامعه افغانستان.
    اگر مسعودبه آن میثاق تاریخی که با شهید مزاری وجنبش کرده بودپایبند میماند، ماشاهد آن جنگ خانمانسوز وفاجعه افشارانمیبودیم وطالبان قد علم نمیکرد.
    ودراخیر لطفآاز چندتا نقطه مثبت أحمد شاه مسعود را برایم در کابل پرس بنویس تامن آشنا شوم وممنون تان هستم.
    والسلام

    آنلاین : http://alhazara.blogspot.com/

    • مسعود يك نابغه بود. اما يك قهرمان هرگز. مسعود جنبه هاي افتخار آميز بسيارداردو نقطه هاي سياه نيز. اماامروز با زنده باد و مرده باد كرن مسعود و مسعودها ما كار به جاي نمي بريم. غده سرطاني مشكل افغانستان در فرهنگ سياه پشتونوالي و قبيله اي جنوب است كه چون اختاپوس سياه هر از گاهي از يك سوراخ سر بر مي كشد و فجايعي را ببار مي آورد و عده اي هم به نام روشنفكر با انديشه هاي پوسيده با نيكر و ادكلن قلم مقدس را قداره درست كرده و از حريم قبيله و سنت هاي او پاسداري مي كنند. دوري باطلي كه دوصد سال است در چرخش است اما مردم افغانستان در سر جاي اول. اين حرف من از روي تعصب مخالفت با يك قوم نيست. اين تفكر سياه سالها و صدها سال است كه ملت شريف پشتون را نيز در اسارت خود گرفته و به زنجير كشيده است. تيزاب پاشي به صورت دختران پشتون، ضديت با فرهنگ، مكتب سوزي، تخريب سرك ها و پلها،سربريدن مرده ها و زنده ها، كشيدن اجساد مردكان از قبر و آويزان كردن بر درخت، كله منار سازي، نوكري براي اجانب، امضاي معاهدات ننگين، نسل كشي مردم افغانستان از شاهكارهاي اين غول مهارگسيخته است.
      ملت جنوب نياز مند به ظهور يك پيامبر چون محمد است تا رها شوند زيرا تمامي اوصاف همان اعراب جاهل را بعينه در درون خود دارند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس