سبوتاژ بزرگ در پايتخت
جاسوس سرشناس آی، اس، آی، آقای غرزي خواخوگي كه چند سال به حيث معين شاروالی كار می كرد، پروسه تخريب و بدشكل كردن كابل را روي دست گرفت كه تا كنون از سوي ساير حلقات ضد ملی به پيش برده می شود
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
كندن كاري و جركني درشهر هميشه طوري صورت مي گيرد كه تطبيق پروژه ماه ها به تعويق بيافتد تا در طول زمستان، تمامي كوت هاي خاك، به گل ولاي تبديل شوند و در فصل بهار، تمام اين همه گل ولاي خشك شده و خاك وگرد آلوده و مضر، شش ها و سينه هاي مردم را تخريب كند وهرنوع اميد به نظم وزندگي بهتر را از بين ببرد.
از سال 1371 هـ ش به اين سو، ده ها هزار مهاجر افغان كه به كشور هاي همسايه پناهنده شده بودند، با يك نوع فرهنگ نيمه شهري، التقاطي، نا مشخص و تا حد زيادي آسيب پذير و ره گم شده، دو باره به كشور برگشتند. اين بازگشت نا منظم در يك حالت نا به سامان، حفظ زمينه هاي دوران جنگ، فقدان خدمات شهري مناسب و عدم مديريت سالم شهري صورت گرفت. علاون برآن، بد نظمي زندگي شهري دركابل، به عنوان ميراث دهه هاي قبلي و سال هاي جنگ داخلي نيز به شمار مي رود.. اين پروسه درهفت سال اخير نيز همچنان ادامه يافته و تهاجم نفوس درمحور كوچك و فاقد زيرساخت هاي شهري كابل نيز بر پيچيده گي مسأله افزوده است. در عرصه ساختمان سازي و بازسازي شخصي دركابل به طوركامل، انارشيزم حاكم شده است وصد ها ساختمان غيرمعياري كه حقوق عامه را نقض مي كنند، درنقاط مختلف شهر بنا شده اند. ويژه گي اين سازوساخت هاي بي رويه و خود سرانه، غيرفني بودن اين بنا ها و حذف پاركينگ و ديگر سهولت هاي اجتماعي است كه مسئوليت آن به دوش سازندگان ومالكان اين ساختمان هاست.
با تشكيل اداره مؤقت و انتقالي و سپس نظام انتخابي، اميد مي رفت كه سكتور هاي تحقيقاتي امنيتي ( امنيت ملي) سيستم مطالعه و تحقيق درمسايل سياسي، اجتماعي وفرهنگي را در اولويت هاي خويش قرار دهند. تا بدين وسيله نوعي نظارت قوي وچشم انداز دقيق بر فعاليت امورات كل كشور به وجود آيد. اگرچه درين مدت ادارات امنيت ملي نسبت به ديگر نهاد هاي دولت، حداقل پنجاه درصد در رشد و پيشرفت قرار داشته، اما مسايلي است كه بايد در رده نخست برنامه هاي قرار داده شود.
به طور مثال: يادداشت كوتاهي را ارائه مي كنيم تا بعد ازين، به امنیت ملی اجازه (مطالعه و بررسی) شهر در عرصه های مختلف داده شود ( امورات اداری اجتماعی مانند شاروالی کمپنی های بزرگ و ادارات ملکی دولت) چرا که امنیت ملی همان طوری که از نامش هویدا است مربوط به ملت افغانستان است و وظیفه حفظ منافع ملی را برعهده دارد و برعکس رژیم های قبلی – اداره دولتی مشخص به حکومت نيست – و مانند ایالات متحده امریکا و جامعه اروپا باید مربوط به ملت و عام المنفعه باشد. امنيت ملي بايد ظرفيت تحقيقات و نظارت خود را درامر كنترول شهر كابل بيشتر از گذشته به كار گيرد.
مثال زنده، سبوتاژ خطرناك در وزارت خانه های آب و برق – مخابرات – شاروالی و فواید عامه و وزارت ساختمانی به چشم می خورد. باید اداره 74 امنیت درين زمينه تحقيقات انجام دهد. مسايل مورد تحقيق ذيلا تشريح مي شود:
از سال 1381 تا كنون همیشه سیستم قرارداد جرکنی ها وحفر چاه هاي كنار جاده ها، تحت نام های مختلف – کیبل کاری تلفن مخابرات – لین برق – و دستگاه های شخصی – نل دوانی به طور خود سرانه در سراسر شهر انجام مي گيرد. نقطه قابل دقت اين است كه همه اين پروژه هاي مشكوك دقيقا در آغاز فصل زمستان شروع مي شوند. چنان كه بعد از انبار شدن كوت هاي خاك در پياده رو ها و اماكن مزدحم ريزش برف و باران آغاز شده و انبار هاي خاك درگوشه و كنار شهر، به دريا هاي لوش ولاي مبدل مي شود. هم اكنون دربسياري مناطق شهر كندن كاري صورت گرفته و كارگران پي كار خود رفته و حفره ها وجوي ها را به حال خود رها كرده اند.
يک تصوير ماهواره ای از کابل- گوگل
دلايل اين كه سبوتاژ سختي در تخريب سيستم شهري درجريان است، اين ها اند:
1. پلان سازی جرکنی ها و سیستم قرارداد آن ها – ایمنی نبوده و چرا همیشه به زمستان راجع می گردد.
2. زمین سخت کندن کاری می شود بعدا ً دوباره به همان سیستم پركاري نمی گردد؛ یعنی مقاومت زمین از دید جیالوژیکی کاملا ً فرسوده می شود. اگر هر ساحه هزار متر زمین به چنين شكلي به خرابه بدون پركاري مبدل شود،مقاومت زمین به تدريج كاهش مي يابد. درصورت ادامه اين وضع، موقعيت كابل به يك ساحه لغزش مبدل مي شود. درچنين حالت، با وقوع زلزله شش ريشتري، بيست درصد ساكنان شهر به قعر زمين فروخواهند رفت.
3. كندن كاري و جركني درشهر هميشه طوري صورت مي گيرد كه تطبيق پروژه ماه ها به تعويق انداخته مي شود تا در طول زمستان، تمامي كوت هاي خاك، به گل ولاي تبديل شود و در فصل بهار، تمام اين همه گل ولاي خشك شده و خاك وگرد آلوده آن، شش ها و سينه هاي مردم را تخريب كند. شيوع امراض سرطان، ريه، امراض تنفسي، سينه تنگي و ضعف اعصاب، از همين ناحيه به وجود مي آيد.
4. فرش هاي کانکریتی و سمنت بدون هم آهنگي و به طور خود سرانه برداشته شده و هيچگاه ترميم نمي شود و هيچ ارگاني نيزدرين باره از كسي سوالي نمي كند.
5. اين هرج و مرج مرموز، هرنوع اميد شهروندان براي ايجاد فضاي پاك، منظم و سرانجام انتظام پيشرفته شهري را از بين مي برد. درين صورت هيچ كسي درامر پاكي، صفايي، حفظ نظم و رعايت اصول نظافت و نظم شهري، خودش را مسئول احساس نمي كند. اين وضع بالاخره شخصيت شهري مردم را صدمه مي زند. بدين ترتيب، توطئه گران به هدف خويش مي رسند بدون آن كه احساس خطر كنند.
6. کشورهای مداخله گرو طراحان اين سبوتاژها در ادارات دولتی افرادي را جابجا کرده اند که هرچه بيشتر فرهنگ انتظام شهري را از بين ببرند. طراحان اين پروژه همچنان تلاش مي كنند تا تبليغات دامنه داري را در مورد بدتر شدن وضع زندگي مردم، از طريق مطبوعات به راه اندازند و جلو هرگونه سيستم سازي را سد شوند. آن ها به اين بهانه به كشور هاي متحد افغانستان و دونر هاي بين المللي مثال مي دهند كه افغان ها مردم بي فرهنگ و جاهلي هستند كه هرچه كمك دراختيار شان بگذاريد، حيف و ميل مي شود و فرهنگ بي نظمي وبدوي آنان تغيير نمي كند.
به صراحت بايد گفت که این سیستم سبوتاژ در ادارات مانند وزارت آب و برق، فواید عامه، وزارت شهرسازي ومسكن، نهاد هاي ساختماني شاروالی و مخابرات – به طور فعال سرگرم كاراند. اين پروژه هاي ضد ملي به طور علني به وسيله افراد وابسته به استخبارات مخرب خارجي، با استفاده از طرح ها و نقشه هاي به ظاهر عمراني به پيش برده مي شود. مشخصه اين سبوتاژ آن است كه اين جركني ها و ايجاد انبار هاي خاك در فصل زمستان به طور نيمه كاره رها شده و باران وبرف و گشتار موتر ها و عابران،خود به خود پلان هاي آنان را تطبيق مي كند. اين حلقات كه به آساني قابل شناسايي اند،درنقش ستون پنجم دشمنان منافع ملي افغانستان درلباس افغان ومأموران افغان و نهاد هاي غيردولتي فعاليت دارند. هدف آنان از بين بردن ساختار هاي زيربنايي دركشور و جلوگيري از ايجاد سيستم زيربنايي جديد درافغانستان است.
طوري كه ديده مي شود حدود شصت درصد شهر نو و نقاط مركزي پايتخت به استفاده از همين تاكتيك به نواحي بدريخت و ويرانه مبدل شده و مسئولان اين اقدامات هم، زنده وسلامت دركابل به سر مي برند. ما قبلا با انتشار كتاب « رازخوابيده» (اسرار مرگ دكتر نجيب الله ) نشان داده ايم كه جاسوس سرشناس آي، اس، آي، آقاي غرزي خواخوگي كه چند سال به حيث معيين شاروالي كار مي كرد، پروسه تخريب و بدشكل كردن كابل را روي دست گرفت كه تا كنون از سوي ساير حلقات ضد ملي به پيش برده مي شود. غرزي سال گذشته، صد ها دكان ومغازه را تخريب كرد اما به جاي آن،هيچ پروژه عمراني عملي نشد و حالا به همان شكل ويرانه تأسف بار باقي مانده است. لهذا شورای امنیت ملی و به ويژه دفتر سیاسی unama با اشتراك ریاست عمومی امنیت ملی و نماینده خاص از سفارت ایالات متحده امريكا و لوی سارنوالي هيأتي را براي بررسي اين وضع خوفناك تعيين كنند تا در این رابطه مطالعه سريع و عميق صورت بگيرد. اين هيأت با صلاحيت بايد تمامي نقشه ها، پروپوزل ها و برنامه هاي اداراتي را كه درين كار شريك اند،مطالعه كنند و تخريب كاران با سرعت لازم به طور علني به دادگاه بكشانند.تا فعاليت هاي ستون پنجم دشمنان مردم افغانستان براي همه مردم افشا شود. درگذشته وقتي يك اداره، لين تلفن يا لوله هاي آبرساني را از يك ناحيه به ساحه ديگر منتقل مي كرد،
يك كميسيون ويژه دولتي پلان آن ها را ملاحظه كرده وسپس جواز كار صادر مي كرد. در کمیسیوني كه بايد براي اين منظور تشكيل يابد، نهاد هاي كشفي و امنيتي كشور مسئوليت سنگيني را به دوش دارند. حالا هر تاجر با هويت معلوم و مجهول، کشور را به مخروبه تبدیل می کند اما هيچ كسي جلو آن را نمي گيرد. اداره محيط زيست و ساير نهاد هاي مسول صداي شان را بلند نمي كنند. به اين خيانت پايان دهيد.
کابل تشناب کلان!
کودکانمان را می بينيم، ميان کثافات، به دنبال پيدا کردن پلاستيک کهنه، بطری های مشروب، بتل های کوکاکولا و يا...
چهار شنبه 20 فوريه 2008
دريای کابل!
كابل با كوچه و بازارهاي بدبو، ميادين و گذرگاههاي كثيف، خيابانهاي نازيبا،حالت تيره و مرگباري را به تصوير ميكشد/ عکس از بصیر سیرت
دو شنبه 28 ژوئيه 2008
آيا واقعا كابل يك شهر است؟
سالانه حدود 400هزار تن زباله در كابل توليد و تنها بخشي از آن به خارج شهر حمل و به روش غيربهداشتي دفن ميشود. كابل با كوچه و بازارهاي بدبو، ميادين و گذرگاههاي كثيف، خيابانهاي نازيبا،حالت تيره و مرگباري را به تصوير ميكشد كه بيشتر به اردوگاه مهاجرين شباهت دارد تا به يك كلان شهر. در حاليكه شهرها نماد فضيلت، تمدن، فرهنگ، پويايي و خلاقيت است اما شهر كابل از اين خصايص به دور است
پنج شنبه 3 ژوئيه 2008, نويسنده: محمد اسحاق فياض
مبلمان شهری
کابل؛ به روایت اول شخص!
نويسنده: علی پيام
جمعه 14 دسامبر 2007