صفحه نخست > دیدگاه > مسئولان خرابی محيط زيست چه كسانی اند؟

مسئولان خرابی محيط زيست چه كسانی اند؟

رزاق مأمون
سه شنبه 13 جنوری 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

بحث در باره خرابي بيش از حد محيط زيست در پايتخت كشور، زماني بالا گرفت كه به گفته مصطفي ظاهر
رئيس اداره محيط زيست، شخص آقاي كرزي در فاصله كوتاه ميان خانه و دفتر كارش در ارگ رياست جمهوري به نفس تنگي افتاد واين سوال براي ايشان پيدا شد كه روي چه علتي به چنين حالي اندر شده است؟

نكته اساسي درين مسأله چنين است. تا زماني كه يك حالت يا يك حادثه بر موقعيت شخصي زمامداران تهديدي تلقي نشود، كسي خود را به عنوان مسئول درجامعه احساس نمي كند. افراد عادي اگر چنين مي كنند، زياد مورد سوال نيست، اما ديرجنبي و بطالت كساني كه تمامي سرنوشت مردم را درقبضه خود دارند، وخوب مي دانند كه در حق مردم چه اعمالي انجام مي شود، قابل چشم پوشي نيست.

حال برسبيل اختصار سخن به اين مساله تمركز مي كنيم كه اساسا مسئولان اصلي آلوده گي وحشت ناك محيط زندگي در افغانستان وبه خصوص كابل، چه كساني اند؟

پيش از ارائه جواب به اين سوال لازم است علت هاي اساسي تخريب سريع محيط زيست دركابل را به طور كلي برشماريم.

يك : افزايش بي قاعده نفوس كابل

دو: موازي با افزايش شهرنشينان، كاهش شديد فراهم آوري خدمات شهري

سه: تردد صد ها هزار موتر تيزرفتار و باربري در جاده هاي خاكي و نيمه قيري

چهار: عدم تطبيق برنامه ها براي اعمار و يا بازسازي جاده هاي موتر رو و تخريب دو باره جاده هاي اسفالتي كه درنتيجه خيانت در اجراي پرو‍ژه ها به شكل خام و نيم بند و نيمه كاره رها شده اند.

پنج: انبار زباله ها و ايجاد بنادر خشن زباله ها در نقاط مركزي و حتي نيمه لوكس شهر

شش: انحصار واردات نفت دردست يك گروه و توريد نفت بي كيفيت به وسيله اين گروه

هفت: فقدان اراده براي تطبيق قانون به هدف ايجاد نظم و جلوگيري از تخلفات صريح

هشت: نبود انرژي برق و فعاليت شبانه روزي صدها هزار جنراتورهاي برق

نه: حاكميت فساد سالاري درتمامي عرصه ها كه مردم را به ستوه آورده است.

حال خوانندگان مي توانند به آساني نتيجه گيري كنند كه مسئولان اصلي گندگي محيط زيست دركابل چه كساني اند؟ وزارت صحت عامه نيز اعلام كرده است كه بيماري هاي كشنده و مزمن از اثر تخريب هواي صاف و به لجن كشيده شدن محيط زندگي دركابل به مراتب بيشتر شده است. رئيس جمهور كرزي بنا به عادت، براي رسيده گي ( بعداز موقع ) به اين مسأله بسيارجدي بازهم « كميسيون» ديگري را تشكيل داد تا اين كميسون هم به زودي به زنجيره كميسيون هاي بي شمار ديگري كه درين سال ها ايجاد شده است، ملحق شود.

فكر مي شود كه اقدام واكنشي رئيس جمهور نسبت به خرابي محيط زيست در پايتخت از سوي بسياري از اعضاي ارشد حكومت نيز كم وبيش ( فقط درلفظ) مورد تشويق قرار گرفته باشد. زيرا بسياري از اعضاي حكومت كنوني انرژي كاري چنداني ندارند و اكثرآنان به امراض صعب العلاج مبتلا اند و ايجاد سروصدا در مورد رسيدگي به گندگي هوا دركابل را ( اگر كارهايي درين باره صورت بگيرد) بالطبع به مفاد خود تشخيص مي دهند. ( اگر شد آبي ، اگر نشد للمي) اين آقايان در هفت سال اخير وقتي درون موتر هاي باد آورده و شيشه سياه نشتند وجز با سكرتر و افراد خاص خويش سروكله اي نزدند، هيچ چيز ديگري براي شان اهميت نداشت. اما حالا مثل اين است كه دست مصيبت مي تواند بدون تبعيض قومي، زباني، موقف دولتي و سرمايه داران وقدرتمندان به طور مساوي به گلوي هركسي دراز شود.

سوال اين است كه چرا حكومت كه شاهد وناظر پيوسته محيط زيست بود، هيچ گاه درين رابطه اقدامي نكرد و از هيچ كسي به عنوان مسئول يا مسئولان جوابي طلب نكرد؟ درست است كه اين مسأله براي شان منفعت شخصي نداشت اما نبايد فراموش مي كردند كه ادامه اين وضع دردراز مدت، نيروهاي انساني كشور را ضربه مي زند و يك نسل زنده را خوار وعليل و به اصطلاح عام « ميذوف» مي سازد. بسياري از امور اين دنيا طوري است كه براي عام مردم يك سان تأثير مي گذارد و حتما نبايد در فكر آن بود كه چيزي را به جيب زمامداران و مسئولان اضافه كند.

در اخباري كه از سوي دولت نشر شد علت عمده گندگي محيط زيست، « تيل بي كييفيت» و فعاليت « جنراتورها» ذكر شده بود. توريد وعرضه موادنفتي بد كيفيت و غرش بي وقفه جنراتور ها در واقع معلول قضيه اند اما بايد به علت و ريشه اين فاجعه توجه كردوآن را نشان داد.

ريشه قضيه از نظر افكار عامه كاملا روشن است. زمامداران و شريكان حكومت و آناني كه غرق درفساد وظلم و ناروايي اند، خوب مي دانند كه بدتر شدن وضع در تمامي عرصه ها، خود شان هستند اما اين آقايان به اين دل خوش كرده اند كه هرچه پيش آيد، نفع شخصي آنان صدمه نمي بيند و اگر زياد مجبور شدند، مي روند به همان كشور هايي كه مؤقتا از همان جا ها آورده شده بودند و « كارخود را جورمي كنند». يا به دوبي يا كدام كشور ديگر مي روند!

آري! اين است محاسبه آناني كه با بوق وطبل وكرنا و « دموكراسي» به نام خدمت به افغانستان ديسانت شدند و حالا همين محيط خداداد مردم فقير را نيز به لجن كشيده اند. اين آقايان درغياب قانون، برق، جاده و كار و مسكن وغذا، سرنوشت مردم را به گرو گرفته اند وهنوز هم «رها كردني نيستند.»

امروز يك كودك كابل مي داند كه مسئولان تخريب محيط زيست و اشاعه بيماري هاي مدهش و عاملان گرسنه گي وفقر و نااميدي دركرسي هاي حكومت نشسته اند. درتاريخ افغانستان چنين فاجعه اي ثبت نشده است. آناني كه «تيل بي كيفيت» را وارد بازار مي كنند،‌ القاعده وطالب نيستند، رفقاي گرمابه و گلستان مقامات حكومتي اند كه اين گونه صلاحيت انحصاري را تصاحب كرده اند. كساني كه با حيف وميل صدها ميليون دالراز كمك هاي جهاني نتوانستند و نخواستند كه حتي ده ميگاوات برق به كابل بياورند، همه اش مقامات حكومتي،رفقا و وزيران « شايسته سالار» اين حكومت اند. كساني كه قانون و پرسان ومجازات و تنبيه را از بين بردند، همين مقامات حكومت اند كه دنيا از آن حمايت مي كند. ( حالا كه حمايت نمي كنند، دروضع كشور كدام تغييري وارد نمي كند.) آناني كه بودجه هاي بازسازي و جاده سازي را ميان شان تقسيم مي كنند و جاده ها را نيمه كاره رها كرده و بر شخصيت مردم توهين مي كنند، القاعده وطالب نيستند، همه شان رفقاي پولي و پارتي هاي دور از چشم مردم اند. آناني كه شهرداري كابل به مركز چورچپاول، سبوتاژ و غارت تبديل كرده و هيچ كاري را انجام نمي دهند، همه شان شريكان تيم حاكم اند كه حضور خدا را جدي مي گيرند و نه عقوبت خشم مردم را.

پس اين بلاي بزرگ را آقاي كرزي مي خواهد با تشكيل كميسيون از سر مردم رد كند؟

آقاي رئيس جمهور دير شده است!

آيا واقعا كابل يك شهر است؟

سالانه حدود ‪ 400هزار تن زباله در كابل توليد و تنها بخشي از آن به خارج شهر حمل و به روش غيربهداشتي دفن مي‌شود. كابل با كوچه و بازارهاي بدبو، ميادين و گذرگاه‌هاي كثيف، خيابان‌هاي نازيبا،حالت تيره و مرگباري را به تصوير مي‌كشد كه بيشتر به اردوگاه مهاجرين شباهت دارد تا به يك كلان شهر. در حاليكه شهرها نماد فضيلت، تمدن، فرهنگ، پويايي و خلاقيت است اما شهر كابل از اين خصايص به دور است

پنج شنبه 3 ژوئيه 2008, نويسنده: محمد اسحاق فياض


کابل تشناب کلان!

کودکانمان را می بينيم، ميان کثافات، به دنبال پيدا کردن پلاستيک کهنه، بطری های مشروب، بتل های کوکاکولا و يا...

چهار شنبه 20 فوريه 2008


روزگار دریای کابل!

يک شهردار کار پاک کاری دريای کابل را روی دست گرفت اما.../ عکس از بصیر سیرت

يكشنبه 15 ژوئن 2008


به حیوانات هم رحم نمی شود!

هزاران افغان روزهای جمعه برای ديدن جنگ سگ ها گرد هم جمع می شوند. در افغانستان که يکی از فقير ترين کشورهای جهان است، يک سگ جنگنده ی خوب هزاران دالر قيمت دارد

يكشنبه 7 دسامبر 2008


مبلمان شهری

کابل؛ به روایت اول شخص!

نويسنده: علی پيام

جمعه 14 دسامبر 2007

واژه های کلیدی

طبیعت و محيط زيست
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس