صفحه نخست > دیدگاه > روسیه به دنبال افغانستان

روسیه به دنبال افغانستان

روسیه روی چه اهدافی، در چنین برهه حساس به سوی افغانستان دور خورده است؟
رزاق مأمون
چهار شنبه 21 جنوری 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

آماده گی ارسال جنگ افزار های روسی از سوی دولت آقای مدودوف به افغانستان، با وصف آن که از مرحله عملی بسیار فاصله دارد، حد اقل از نگاه استراتیژی، تا میزان زیادی، تکرار رویکرد فدراسیون روسیه در حوزه قفقاز و اوکرائین به حساب می آید. این گونه نزدیکی غیرمترقبه میان حکومت روسی ستیز آقای کرزی و روسیه ای که در برابر رفتار حکومت کرزی ( دست کم درچند سال اول ) به طور غمناکی ناظر تغییرات و سیاست های افغانستان بود، یک نمایش جدید به شمار می آید که هر دو طرف بنا به منافع خویش، بدان رضایت داده اند.

دردپلوماسی نوین، ما اینک سیمای جدید روسیه (پس از فروپاشی شوروی) را می توانیم، شفافتر از هر زمان دیگر، مشاهده کنیم. روسیه ای که دست کم در یک سال اخیر، از دولت گرجستان به طور خاص و از قدرت های غربی به طورعمومی، زهر چشم گرفت، و ایالات اوسیتیا وابخازیای گرجستان را ( البته) در بدل اعلام استقلال ایالت کوسووی صربستان از جغرافیای اصلی اش جدا کرد. این اقدام، در برابر اجماع قدرت های غربی در مورد اعلام آزادی یک جانبه کوسوو، یک پاسخ دردناک بود که نارضایتی روسیه در مورد انفصال کوسوو از بدنه صربستان را به طور دردناکی نادیده گرفته بودند. روسیه درجبهه دیگر، بر گلوی اکرائین به طورخاص چنگ انداخت و شاهرگ انرژی رسان برای اروپا را درچندین نوبت فشار داد.

اکنون نوبت افغانستان است. کشوری که دستخوش بازی های چندین جانبه قدرت های معتاد به انرژی و دخایر درخشان طلای قزاقستان وازبکستان اند و روسیه هیچ گاه فراموش نمی کند که قبل از تقرب این قدرت ها به محور افغانستان، دست کم در طول یک قرن، لوحه " پس کوچه شوروی" بر پیشانی افغانستان آویخته بوده است. حالا که بازی پایان ناپذیر درین حوزه به مرحله تازه ای وارد شده است، فدراسیون روسیه، هرگز حاضر نیست سهم و امتیازاتی را که همیشه درافغانستان برای خود مشخص کرده است، از دست بدهد و یا دیگران فکر کنندکه چنین سهمی از سوی روسیه به باد فراموشی سپرده شده است.

دولت پس از طالبان درافغانستان، در سال های اول خیلی به روسی ستیزی تظاهر می کرد و حتی به منظور جلب رضایت امریکا و کشور های مخالف روسیه، تمامی تأسیسات ساخت روسی و پروژه های زیربنایی و تولیدی بازمانده از دوران شوروی در افغانستان را فلج کرد. ده های مؤسسه تولیدی و درآمد زا تحت نام خصوصی سازی و حرکت به سوی بازار آزاد، از سوی سرمایه گذاران و مجریانی که از کشور های غربی به افغانستان سرازیر شده بودند، تصاحب شده و ده ها هزار کارگر و مأموران این تأسیسات چانس کار ودرآمد شان را از دست دادند و به طور عسرت باری متلاشی شدند. در سه چهار سال نخست حکومت پس از طالبان، تحریکات برضد هرآن چه رنگ وبوی روسی داشت، از سوی مؤسسات دلال در عرصه های سیاسی واقتصادی با شدتی تمام ادامه یافت.
علت عمده موفقیت مؤقتی این کارزار دو چیز بود:

یک: درگیری روسیه با مشکلات داخلی و نیاز به زمان به خاطر تصفیه حساب با پانزده جمهوری سابق شوروی که آزادی خویش را حاصل کرده و هریک، کمابیش در صدد راه دادن به نظام سرمایه داری به شیوه غربی بر صنایع و تولیدات و سیستم بازرگانی شان بودند. چنین وضع، روسیه را با شدت به خود مشغول داشته و عمدتا سعی می کرد تا از کاپیتالیزه شدن حوزه منافع روسیه و پیشروی نیرومند ناتو به سوی روسیه جلوگیری کند.

دو: روسیه مترصد بود که جنگ بر ضد تروریزم و بازی های منطقه ای، به مرحله ای برسد تا کلیه بازیگران در نتیجه جنگ، از حیث نظامی و اقتصادی فرسوده شوند و قدرت مانور خویش را تا اندازه زیادی از کف بدهند.
هفت سال بعد، روسیه احساس می کند که به هردو اهداف خویش دست یافته است. پیشروی اروپا برای نفوذ به مناطق نفوذ استراتیژیک روسیه و کشانیدن زود هنگام گرجستان واکرائین به پیمان نظامی ناتو، با اجرای " جنگ انرژی" علیه آنان، متوقف شده و بحران سیاسی و نظامی درافغانستان نیز، به طرز خوفناکی ماشین جنگی و مالی قدرت های غربی را با خطر ناکامی روبه رو کرده است. افزون برآن، حکومت داران درافغانستان درتمامی عرصه ها با مانع و شکست رو به رو شده و سرمایه های غربی نه تنها نتوانست، ظرفیت آن را به مثابه یک دولت مسلط بر امور تقویت بخشیده و حداقل حمایت مردم را ازآن خود کند، بل، محدوده نفوذ حکومت روز تا روز کوچک تر شده و هیولای افراطی گری و قاچاق مواد مخدر، قوی تر از گذشته سر برآورده است. این وضع، علاقه غرب به خصوص امریکا را نسبت به کفایت و ظرفیت حکومت افغانستان برای پاسداری از سیاست غربی ها شدیدا کاهش داده است. آنان در جستجوی ایجاد تشکیلات جدید برای تأسیس نظام استوار و با کفایت، انتقادات صریح خود از اداره آقای کرزی را شدت بخشیده و حکومتی را که خود شان با ناز و دبدبه بر مردم تحمیل کرده بودند، به فساد و بی کفایتی و خطر آفرینی متهم می کنند. در محاسبه های استراتیژیک، البته چنین موضع گیری های قدرت های غربی، طبیعی به نظر می رسد وهرزمانی که مسأله منافع کشور ها ایجاب کند، خیلی به راحتی معادله های سیاسی را بر هم می زنند و حالا روسیه و دولت آقای کرزی احساس می کنند وقت آن رسیده است تا برای حفظ منافع خویش، دست همیاری به سوی یکدیگر دراز کنند.

نکته قابل بحث این است که در احوال کنونی، نیاز ها و چانس های حکومت کرزی و فدراسیون روسیه دریک ترازو با هم وزن نمی شوند. روسیه با بهره گیری از موقعیت پیش آمده، احساس قدرتمندی می کند و به این نتیجه رسیده است که در زورآزمایی ها برای تأمین منافع روسیه، قلاب خویش را به سوی حوزه منافع خویش درجنوب پرتاب کند. اما دولت افغانستان بالعکس، درموقعیت نسبتا بهتر گذشته قرار ندارد و روز تا روز از سوی متحدان غربی خویش به انزوا کشانیده می شود. پس از روی ناگزیری و نگران از دست دادن قدرت، دست اتحاد به سوی روسیه دراز کرده است. با توجه به سرشت تحولات در افغانستان ومنطقه، افزایش خطرات امنیت و بحران اقتصادی و رشد سرطانی فساد و ضعف اداره درافغانستان، ایجاد گروه بندی های منطقه ای به هدف مقابله با سلطه یک جانبه امریکا وناتو در منطقه، پایان کار جمهوری خواهان در امریکا وبن بست درجنگ علیه تروریزم، حکومت افغانستان زمان و فرصت های مناسب و مؤثر را از دست داده است. روسیه درواقع، دست بی شیمه و کم خونی را رندانه می فشارد که " ازبدحادثه" به سویش دراز شده است.

روسیه روی چه اهدافی، در چنین برهه حساس به سوی افغانستان دور خورده است؟

طرح این موضوع که امریکا و ناتو درافغانستان در همان گردابی افتاده اند که زمانی اتحاد شوروی پیشین درآن غلت می زد، چیز تازه ای را بیان نمی کند. این مسأله که کدام اقطاب در گرداب افغانستان دچار اشتباه بودند، شاید حالا اهمیت چندانی ندارد. مهم این است که روسیه درحال حاضر، برای دستیابی به موقعیت هایی فعال شده است که طی بیست سال اخیر، آن را از دست داده بود. دقیقا این همان چانس طلایی است که روسیه درسال های دپلوماسی خاموش در برابر افغانستان، برای رسیدن به آن، لحظه شماری می کرد.

این فرصت ها را می توان این گونه طبقه بندی کرد:

یک: روسیه از ادامه جنگ و حتی افزایش بحران درافغانستان به جای آن که چیزی را از دست بدهد، درقدم اول مطمئن است که جغرافیای منطقه از ترس اشاعه افراط گرایی و تروریزم، دو باره به نفع آن کشور شکل می گیرد. جنگ افغانستان، کشورهای غنی از نفت وطلای آسیای میانه را که ازدهه نود تا کنون هریک بنا به توان خویش، ساز مخالف برضد روسیه را می نواختند، درس تلخی آموخته است که برای فرار ازآتش همسایه، به یک پناهگاه قوی نیاز دارند و دربرابر پیشروی خزنده و "نرم" نظام غربی به سوی اهداف ملی شان، به بازوی قدرتمند و سنتی روسیه محتاج اند. وسوسه های مؤقتی برای نزدیک شدن به غرب اکنون درکشور های آسیای میانه فروکش کرده و جای آن را چنگ زدن به منافع واصل بقای هستی ملی پرکرده است. بدین ترتیب، همان گونه ای که اقتدار ونفوذ شوروی با سرعت ازین کشور ها برچیده شده بود، این بار با مسالمت و آرامش اعاده می شود.

دوم: چانه زنی و سنجش منافع روسیه با سازمان پیمان اتلانتیک شمالی ( ناتو) و امریکا در باره گشایش شاهراه روسیه و آسیای میانه به روی کاروان های تدارکاتی غرب به سوی افغانستان، فرصتی را پدید آورده است تا روسیه در ازای کمک به انتقال تدارکات ناتو از راه روسیه و آسیای میانه، حالت استغنا به خود بگیرد و منافع سرشاری را مفت ومجانی نصیب شود. گویا اکنون زمانی رسیده است که انگشت زخمی غرب زیر دندان روسیه قرار گرفته است.

سوم: دادن پاسخ مثبت از جانب روسیه به حکومت آقای کرزی برای ارسال جنگ افزار های روسی به ارتش افغانستان نه تنها خزینه آن کشور را تقویت می کند، بل، خواسته های روسیه در افغانستان را که در گذشته از سوی حکومت افغانستان رد شده و یا سکوت رو به رو شده بود، برآورده می کند. بدین ترتیب، کلیه برنامه های عمرانی، سرمایه گزاری و ایجاد پروژه های زیرساختی روسی که از سوی حکومت افغانستان متوقف شده بودند، ممکن است دو باره آغاز شده و روسیه بتواند با کشور های رقیب خویش به رقابت برخیزد و منافع از دست رفته خویش را احیا کند. مثلا علاوه بر ده ها مؤسسه عمرانی و تولیدی روسی که در افغانستان غیرفعال ساخته شده اند، یکی هم بانک انکشافی افغانستان است که از سوی کمپنی روسی اداره می شد وقبلا از سوی حکومت افغانستان اجازه فعالیت آن سلب شده بود.

چهارم: روسیه درعین حال علاقه مند است که تنها کشوری نباشد که از مواد مخدر تولید شده درافغانستان متضرر شود؛ بل آرزو دارد که درکارزار انتقال محموله های بزرگ موادمخدر افغانستان که تا کنون به طور انحصاری از طریق ایران، پاکستان و تاجکستان وترکیه به بازار های اروپا راه می یابد، منفعت اقتصادی خویش را نیز پیدا کند. روسیه تا کنون تا حد زیادی از امتیاز ترانزیت پر سود مواد مخدر افغانستان درحاشیه قرار داشته است. با تکیه به مسایلی که مطرح شد، روسیه انتظار دارد که درست درآستانه تحویلی قدرت از جورج بوش جمهوری خواه به برک اوبامای دموکرات، خودش را به طور ناگهانی به حاکمیت افغانستان نزدیک کند؛ حاکمیتی که اکنون احساس می کند از چشم دموکرات های امریکا افتاده است و به یک متحد قوی منطقه ای نیاز دارد. رویکرد روسیه برای اوباما پیام مشخصی دارد و آن این که:

حکومت جدید امریکا باید روسیه را به عنوان شریک منطقه ای خویش به رسمیت بشناسد و خواسته های آن کشور را دربازی افغانستان جدی بگیرد. زیرا آقای اوباما با شعار"تغییر" به روی صحنه آمده است.

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • کمک روسیه برای ما از ناچاری ما است چون امریکای ها سلاح خوب ندارند و در ضمن ان سلاح ان ها کیفیت خوبی ندارد. از امریکای ها فقد تبلیغات است و بس زیرا ان ها در هلمند ار پیکای روسی استفاده می کنند و همچنان سلاح خود را برای اوردوی ما ندادند از ترس روس ها که ان ها به ان دست نه یابند پس کرزی مجبور است مانند داود خان بیچاره به دامان روس دست دراز کند و روس ها مانند گذشته لبیک گفته اند با شرط های خاصی که بعد ها خواهیم فهمید.

    • به همه سلام ! کابل پرس? سانسور می کند و از مامون دفاع می کند
      این طور نشود که یک سایت ضد ملی از کابل پرس ساخته شود.در دو نوشته ارسالی راجع به چرند گویی حضرتی و مامون من مطالبی ارسال لیکن نشر و درج سایت نگردیده است
      جلال ابادی

      آنلاین : کابل پرس سانسور می کند

  • به همه سلام !
    مامون صاحب من به شما توصیه کرده بودم که هر انچه که احساس می کنید به رشته تحریر در نیاورید،هر احساس واقعیت نمی باشد
    نامه کرزی به ریس جمهور روسیه به اشاره امریکا صورت گرفته است و این چیزی ساده ای نیست که شما فکر کرده اید،
    و دیگر اینکه در باره ترانزیت مواد مخدره که گویا کشورها از این بابت پول بدست می اورند قابل خنده است و هیچ کسی این چرند گویی را باور نخواهد کردو قابل باور هم نیست.
    این بدین معنی است که کشورهای که شما جناب از ان یاداوری نموده اید قاچاقبران مواد مخدره بوده اند و به گفته شما روسیه هم می خواهد در این قاچاق شریک شود همین طور است اقای مامون و یا خیر .
    جلال ابادی

    آنلاین : کرزی و روسیه

  • فاتحه ی حکومت فقید کرزی خوانده شده است. پریدن به چنین شاخه های بی ثمر، هیچ کمکی در تمدید این رژیم پوشالی نخواهد کرد. کرزی میخواهد بعد از بد نامی های متعدد خود را حفیظ الله امین به معنی دیگر جا بزند و در روز آخر دلقکانش نخره کنان آواز دهند که به این رژیم فرصت داده نشد وگر نه کوه قاف را فتح میکرد. دیگر مردم به این مضحکه ها گوش نمیدهند و ازین سیاست شبه طالبانی خسته شده اند. آخر ولینعمت ها هم که خر نیستند، برای بدنامی خود به یک اداره ی بی کفایت پول بدهند. این ادا در آوردن ها در آخر کار مضحکه ای بیش نیستند. اما درمانده مردم افغانستان که از یک وضعیت پریشان بسوی یک آینده مبهم در حرکت هستند، نمیدانند که دیگر چی دهل های برایشان نواخته خواهد شد.

  • آقای مامون سلام

    واقعآ زحمات شمادر امر تحلیل اوضاع افغانستان منطقه و جهان که جهت تنویر افکار عامه صورت میگیرد، قابل تحسین و تقدیر است و در این راستا موفقیت های مزید شما را از خداوند یکتا آرزو دارم.

    انتشار نامه رییس جمهور روسیه توسط دفتر مطبوعاتی کرزی، که در پاسخ به نامه نا انتشار یافته رییس جمهور کرزی می باشد، از یکطرف قابل تامل است و از جانب دیگر ترفند طفلانه کرزی رابر ملا می سازد. از زمانیکه کرزی امور کشور را بدست گرفته است با سرنوشت ملت افغانستان بازی های درد ناکی را انجام داده که هنوزدامه دارد وافغانستان را به عمق بحران پیش برده است.

    سوال دیگری که مطرح میشود،چرا کرزی نامه ارسالی خود را که در سوم نومبر به رییس جمهور روسیه فرستاده یک جا با پاسخ آن به نشر نه سپرده است و تنهایک طرف قضیه را که جواب نامه است به نشر سپرده است. ملت واقعی افغانستان که علاقه به صلح و آبادی کشور شان دارند از فریب و مخفی کاری های کرزی سالهاست که به سطوح آمده اند و حتا نزدیکترین همکاران کرزی که معاون اول وی آقای احمد ضیا است، در یکی از بیانات خویش به این موضوع اشاره نموده بود که ما از پنهان کاری های کرزی که با سرنوشت مردم در بازی است، شاکی هستیم. کرزی روی هیچ مسایل ملی واسناد عمده دیگر که کرزی آنرا با کشور های غربی به امضا رسانده کدام مشوره ای از مردم و نماینده های مردم و یا نهادهای سیاسی و اجتماعی مطرح در افغانستا نه نموده است. حتا در مسایل داخلی که موضوع مذاکره با طالبان وحشی و گروه های تروریست از جمله حکمتیار که سالهاست کرزی و تیم فاشیست وی با آنها بطور مخفی مذاکره نموده با هیچ جریان دیگر مشوره نکرده و ملت افغانستان را در روشنای این جریان قرار نداده است.

    قرار گزارش سایت فارسی بی بی سی "رئیس جمهوری روسیه در پایان این نامه از آقای کرزی خواسته است، که قبل از هر نوع همکاری باید زمینه های همکاری میان افغانستان و روسیه مشخص شود آنهم به نحوی که به گفته آقای مدودف" منافع متقابل طرفین را تامین کند". اما روشن نیست که اگر قرار باشد موضوع همکاری هردو جانب روشن گردد خواست روسیه از افغانستان چه خواهد بود. افغانستان محتاج هر نوع همکاری است، اما منافع ملی افغانستان هنوز تعریف ناشده باقی مانده است و قدرت طرح آنرا حکومت افغانستان بطور مستقل ندارد.

    همه موارد دیگر در خفا توسط کرزی که مثل حاکم مطلق مردم افغانستان به شکل مرموز پیش میرود. ما فقط با پاسخ پر از قید شرط روسیه دل خوش کرده و در فکر منافع یک گروه و یک قوم بوده نه میتوانیم.

    هر قدرت جهان که اگر میخواهد منافع خود و افغانستان را در نظر داشته باشد، توسط یک گروه ویک قوم عملی کرده نه میتواند. در افغانستان فعلآ فقط خواست طالبان که همانا تطبیق شریعت اسلام مطابق تعبیر خود آنها و تطبیق آن به شیوه خود آنهاست، روشن است. موضوع فاشیستی، و بر تری خواهی برای قوم پشتون و تبعیض در برابر دیگر اقوام در افغانستان است هم توسط اطرافیان کرزی و هم طالبان روشن است. باقی مسایل بطور مرموز پیش میرود.

    کرزی که سالها در خدمت باداران خود بدوند قید شرط عمل کرده و برای ملت افغانستا دروغ گفته و امروز که همه ناکامی ها به وی نسبت داده میشود، باید دیوانه شود و جای تعجب نیست.

  • دولت کرزی از روسیه 20 بیلیون $ قرض دار هستند , ان پولها را باید پس بدهد . ثانیاء : کرزی نباید زیر گوش روسیه خانه جاسوسان سی آی ا تعمیر کند . ثالثا : افغانستان باید سرحدات خود را محکم بندی کند و نباید حتی یگ گرام از هیروین که امریکا برای نابودی ذات بشر از افغانستنان صادر میکند , از راه اتحاد جماهیر شوروی بیرون برود , ویا روسیه را ( شاه راهی هیروین ) درست کنند . اربعاء : هر وقتی افغانستان برای افغانها و به دست افغانها اداره و کنترول شد , مطلب افغانستان ازاد و بدون زیر یوغ بودنء آی اس ای و سی آی ا , روسیه هرگز به طرف افغانستان به جز احترام نگاه نخواهحد کرد . وگرنه برگشت رخ پوتین به طرف افغانستان , جنگ زرگری با مردم نیست . بلکه به جواب سی هزار عسکر امریکا است که عنقریب شهر ها و سرک های افغانستان را اشغال خواهند کرد . تجسم سازید که اگر روسیه برای ازادی افغانستان و منطقه با امریکا دست و یخن شود به مابین شهر ها , کوه ها , جنگل ها , کوچه ها , سرک های افغانستان .
    عزت زیاد , صنوبر .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس