صفحه نخست > دیدگاه > استراتیژی شکسته و ناتمام

استراتیژی شکسته و ناتمام

خلیـل الله روؤفی
شنبه 14 فبروری 2009

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

نوشتهً آقای رزاق مامون ژورنالیست آکاه وتحلیلگرمسایل سیاسی کشوررا، پیرامون اظهارات اخیر آقای کرزی درمـورد آنکه گفته است، اگــرکشورهای غربی ومقامات قصرسفیـد به دولت افغانستان طیــــاره وتانک ندهنـد اواین وسـایط را از دیگران میگیرد ویا( میخرد) ، یک تحلیل درخورتوجه وقـابل تاًمـل یافتـم که متـن آنرا درسایت وزین کابل پرس، به نشـر رسانده است.

راستیء سخن، مــردم کوران دیدهً افغانستان که هریک درطـول سالهـای بد ودشوارازین دست سیاست بازیهــای ناهنجار خاطره های حسرتبار تاریخ را با خود دارند، بدرستی درک میکنند که درپشت هـرسیاست وهـربیانیهً ضد ونقیـض ارکان رهبری دولتها چه رازهائی نهفته است ودرهالهً رنگین کمان وفریبنـدهً خود چه اهـدافی را به دنبال میکشد.

اظهارات هشـداردهنـده واحساساتی اخیـرآقای کرزی هــم، درتخیـل بدست آوردن طیارات ازدیگرکشورها، که همه را به تعجب واداشت، چالشی را درصحنهً سیاست بازی به نمایش گرفت که هرگــزنمی تواند درقالب سیاسی چنیـن رژیمهــای دست نگر، جنبهً اجرائی واستقلالیت عمل پیـداکنــد ویا محتوای آن توجیه کننـدهً بدیلی باشد تا لااقــل زمینه یی را درجهت اسـقرارامنیت، اشتغال ودگرسازی ، برای مردم بی سرنوشت کشور، میسرسازد.

ایکاش این سخنان هوائی جناب رئیس جمهور، به اساس یک سـتراتیژی مطمئـن سیاسی و زیربنای اقتصاد داخلی کشور آنهم درموجودیت قوتهای مستقل دفاعی، استوارمیبود تا واقعاً حیثیت یک تکانهً هشـداردهنده را دربرابرکشور های مورد نظر، درخود متبلورمیساخت. مگرحال که کشورما درحراج قدرتهای منطقـه وجهـان درگیرمانده و برنامهً مملکت سازی دست اندرکاران نظام هـم، ازسوی دیگر درسنگلاخ ناکامیها ازنفـس افتاده است، بناء" کـدام قدرت سیاسی با کــدام دستان متعهد وتوانای اقتصادی خواهد توانست که خارج ازاجازهً قصرسفید، ستراتیژی سیاسی خودرا درمعامله با دیگرکشورها تغییردهـد ویا درمیانهً اینهمه توفـــان حوادث که دولت آقای کرزی به تنهائی نمیتـواند ازان راه نجات پیدا کند بازهــم از خودارادیت، سخنی بمیان آید. کدام طیاره ازبودجهً کدام کشورخریداری شود و درکدام میدان هوائی، با کدام هوابازمتعهد ودانش آموخته، نشست وبرخاست اجرا نماید.

درحالیکه این دیگربهمه گان روشن است، کشورهائی همانند افغانستان که درسایهً حمایت دیگران نفس میکشند، رهبـران شـان، امکانات استقلالیت رهبری درامــورمملکت داری را، کمتـردراختیاردارند. تصامیم اصلی وحیاتی درحیطهً قـدرت فرمان روایانیست که بخاطراهــداف ستراتیژیکی ومنـافع سـودجویانهً خویش، ازطریق تمـویل زیرزمینـی دولتها و نصب مهره های دستپرور، درراًس چوکیهای کلیدی ، راه را برای خود بازمیکنند و سپس با تحمیل سیاست مهـار، برسرنوشت این کشورها مسلط میشوند.

ایکاش آقای رئیس جمهـور چنـدسال پیش چنیـن سیاسـتی را درعرصهً دولت داری خود بکارمی بسـت، ازامریکا و سایر متحدین اروپائی خود، مسًولانه تقـاضا بعمل می آورد تا نخست ازهمه دربازسازی یک اردوی مجهـز واکمـال نیــروهای مدرن هـوائی، افغانستان را سرپا ی خودش ایستاده میکردند. مگرازآغـازتوافقـات بن تاامروزهیـچ مرجع مسًـول ، به این امرمهم ملی توجه نکرد. گذشته ازان بشکل آگاهانه دستورداده شد تا گلیم متخصصان ورزیده وکارشناسان تحصیل کــردهً مسلکی ازاردو برچیده شود. اردوی ملی سابقه باسلاح و وسایط آن، یعنی آنچه ازگذشته ها دراستفادهً قطعات قــرارداشت ازصحنهً محاربه اخراج وبه موزیم موریانه ها تحویل داده شد ودربدیل آن سرانجام اردوی اجیری بنام « اردوی ملی» با هـزینهً بیکران کمکهای خارجی، بخدمت گماشته شد. اردوئی که لازمه هـای مهارت مسلکی، کیفییـت محاربوی ومورال ملی را بسیاربه ندرت میتوان دروجود آن سراغ کرد.

اردوئی که باشرایط لازم دفاعی وروحیهً استقلالیت ملی تجهیـزنشد وسلاح مدرن دراختیارش قرارنگرفت، چنانچه همیـن اکنون درجبهات ازهمان کلاشنکـوف های زنگ زده روسی اسـتفـاده میکننـد ودرفعالیتهای محاربوی درمـوترهای سرباز پیکپهای ناتو، به عملیات سوق داده میشوند.

حال که دیگرازیکسو فرصتهای خوبی را ازدست داده ایم وازسوی دیگرشیــرازهً دولت ودولتمـداری درلجنـزارمـدهش فساد ونا بسامانی فرو رفتــه، شکارچیان مواد مخدرو قـراردادیان کلان مافیائی، تار وپـود جامعه را به اسارت سـیاه خود درآورده اند، آیا میتوان با این صداهـای متزلزل وبی وقت، که ازحنجرهً ما برمیتابد وبه گریبان ما می نشیند، مصدرکارو تولید بنیادی درکشورشـد ؟ که هرگـزنه !

همانگونه که آقای ماًمون مینویسد " دردنیائی که جنگ برسرپول، انرژی ومنافع است این کشورکدام کشوراست که برای بقا وتقویت اردوی افغانستان حاتم بخشی میکند "

واقعاً که امروزپیشرفته ترین کشورهای جهان هریک با پرابلمهای دشوار، دربحران اقتصادی شـدید خود، نفـس میکشنـد وهریک ازرکود خطرناک نظام سرمایه وبانکداری کشورخود فرداهای بی باوری را به تصویرگرفته اند. بناء" جامعـــهً جهانی هم بعد ازین درکمکهای خود به افغانستان شاید محـدودیتهــای قــابل ملاحظه یی را نافـذ سازد. زیرا تجارب تلخ و تکاندهندهً هفت ساله نشان داد که چگونه ملیـاردها دالربخاطربازسازی کشوربه دولت آقای کرزی سرازیرگـردید ولی در مقابل، بی هیچ محاسبه و سازندگی بنیادی، چگونه با دستان غارتگر انجــوها وهم پیمانان مافیای داخلی شان، این پول ها دوباره به تاراج برده شد.

ملت سنگ صبورگشتهً ما ازفرط امید وانتظاربیحاصل، اینک درهیاًت نسل ویران گشتهً تاریخ، تن به زندان تقدیرسپــرده
است وبازهم درانتظارگشایش دیگری چشم درراه است ودل را به معجزهً انتخابات تسلی میدهد، اماکدام انتخابات، انتخاب
قاچاق چیان ملیونرهیروئین ! انتخاب مافیاهای فساد دولتی ! انتخاب تحمیل شده گان دوتابعته ازآنسوی اوقیانوسها !
ویا انتخاب غریب بچهً متعهـد ودیوانهً پیشرفت وترقی کشور، سرشارازبضاعت فکـری ومعنوی و مفتخرازنبـود اندوخته های خیانتبارمادی !

آری ای هم میهن عزیز! کدام یک ؟

به یقین که پس ازبوجود آمدن یک دولت کارا ودلسوزکه ستراتیژی آن مبنی بر تغییرات بنیادی، دسپلین کاری وپاکسـازی نظام، ازوجود مافیای تریاک وتفنگ ومفسـدین فی الارض، استوارباشـد، هرکمک وهرهزینـهً پولی درمسیراصلی اش به مصرف خواهد رسید وبرنامهً مملکت سازی به وجدان دست اندرکاران نظام دولتی مبدل خواهد شد.

تاجائیکه مسلم است، آقای رئیس جمهــور، درموقع اظهارات خود باچنیـن لحن تند وقسماً هشـداردهنـده، روی استـدلالاتی تمــرکزکرده که ازیکسو نماد استقلالیت و الگــوسازی را دربرابرچشم ملت به نمایش درآورده تا با اسـتفاده ازان، چانس بهتری را درانتخابات ریاست جمهــوری بخود کمائی کنـد، ازسـوی دیگـرخواسته است، احتیاج ودست نگـــــری دولت و اوضاع آشفته ونابسامان مملکت را درانظارجهان عادی جلوه داده وبحیث یک رئیس جمهورمسلط براوضاع وخوبتـرین کاندید آیندهً کشور، بیشترینه ذهنیتها را بسوی خود جذب نماید.

ولی امروز که اوضاع سیاسی جهان ومناسبتهای اقتصادی آن وارد تغییرات نوین میگردد دیگر نه آن روسیه یی خواهــد بود که بمانند دوران حزب دموکراتیک خلق بتواند با یک اشارهً آقای کرزی ، سلاح پیشرفته ومدرن زمینی وهوائی خود را، مفت ورایگان وبدون تحمیل پیش شرطیهای انحصاری بدسترس دولت افغانستان قراردهــد ونی کشورهــای قدرتمنـد دخیل درقضیهً افغانستان اجازه خواهند داد که کسی به این بازیهای خطرناک نزدیک شود.

درشرایط دشوارامروز، بنابرفقــدان نیروهای هوائی دراردوی افغانستان، وظایف دفاع هـوائی وبمبارد مناطق مشکــوک گــــــروهای تروریستی، ازطرف نیـروهای هــوائی ناتو وامریکا به پیش برده میشود. اما با تاًسف که درهــرباری درین عملیاتهای هوائی، بنا برعوامل مختلف، دسته دسته غریبه های ملکی وبیگناه هموطن ما، درآماج این رگبارها قرارگرفته وبخاک وخون کشیده میشوند. علت آن عدم همآهنـگی و عـدم تشریک مساعی درصحنهً محاربه بین قطعات کشف اردوی افغانستان وقوتهای ناتو وامریکا است که تا امروزبمثابه یک تراژید ملی حل ناشده باقی مانده است.

درینجا ازنگاه موقعییت وموازنهً ستراتیژیکی، میان جزوتامهای کشف اردو ونیــروهای هوائی ناتو که نتوانسته است این همآهنگی را تاًمین کند، دودلیل را میتوان پیشکش کرد :

اول ــ قوتهای هوائی امریکا وناتو مستنـد به راپورهای محل قوماندهً خود، نقشهً بمبارد را درمحلات انجام میدهند که با این پلانهــای یکجانبـه وخود سر، اصلاً ضرورت ویاهــم اعتنـائی را، به مساعی مشترک قطعات کشف اردو، احساس نمیکنند وازکنارآن با نهایت غرورو بها قایل نشدن به اوتوریتهً رهبری وزارت دفاع ، رد میشوند.

دوم ــ اینکه وزارت دفاع افغانستان تاهنوزاین قابلیت را درتثبیت اهداف وشبکه های تروریزم، پیدا نکرده تا معلومات دقیق ومطمئن را درزمان معین به اختیارمحل قوماندهً ناتو قراردهد و بدینوسیله درتشریک مساعـی وهمآهنگی خود بااین نیروها، اعتماد آفرینی کرده وبه اتوریتهً کاری خود توجه شانرا مسًولانه معطوف سازد.

بهرحال تامین عنصرهمآهنگی دراثنای عملیات، که بوسیلهً آن میتوان ازتلفات افراد ملکی جلوگیری بعمل آورد، یکی از شاخصه های مهـم کارزارجنگیست که دراستقـــرارآن وزارت دفاع افغانستان مسـًولیت مستقیـم دارد. ارکان رهبـری این وزارت میبائیست تاحال نه تنها ازموقف پاسیف، تماشاگـربمباردمانهای غمبارمناطق جنـوب میبـود، بلکه بخاطرتشریک مساعی مطمئن، با قوتهای ناتو که درحقیقت ستون جبههً زمینی را بدوش داشته است ، بوسیلهً مفـرزه های ویژهً ارتباطی خود، کشف دقیـق نقاط خطر، مواضع تجمع تروریستها ومهمترازهمه تشخیص دقیق افراد محل ازگـروهای خرابکاروآدم کش را، افشا واساسات آنرا با مسـًولیت تمام مرحله به مرحله به آگـاهی محل قوماندهً هـوائی ناتو قــرارمیـداد، تا درآینــده مسًولیت هردوجانب بصورت شفاف واضح میبود.

با برقرارساختن اینگونه همآهنگی متیـن ومطمئن به یقیـن کامل، تلفات مردم بیگناه محل به صفــرتقرب میکرد وعملیات هــــوائی، بااین ابعـــاد تراژید و تباهی همــراه نمیبـود. جای نهایت تاًثراست که هم مردم عادی محل ازین بمبــــاردهای غیرمسًولانه فریاد میکشند وهم سخنگوی وزارت دفاع شکایت سرمیـدهد و علت این تلفات را، درعـدم همآهنگی عملیات جنگی قلمـداد میکـند، یعنی آن چیــزیکه خودش دران مسًولیت دارد. درین میان، مقصر بازهم همان مردم بینـوا ئیست که باید باراین برزخ مرگباررا بدوش کشد.

جناب وزیردفاع افغانستان بااین هزینه های ملیارد دالـری که درتجهیــزوبازسازی اردو تخصیص وبمصرف میـرسد آیا کدام ستراتیژی مستقل سوق الجیشی را دردکتورین دفاعی آینــدهً کشور، مطرح وپلان گـذاری کرده اند ویا همهً آرمانهای دفاعی را تنها وتنها دردست نگری دیگران وکمییت سازی اردو، متمرکزمیدانند.

آیا گاهی هم تصورکرده اند، زمانیکه این کمکها واین هزینه های خداداد روزی بپایان خود برسد، آنگاه درکشوری فقیـــر ومحتاج مانند افغانستان این دریای مصارفاتی دالر ازکجا تهیـه شود تا با این گستردگی، اردوی اجیر وپلیس قراردادی را بتواند تمــویل نماید ؟ هرچنـد تا آنزمان شما وشماهای دیگراز راًس قـدرتها نزول میکنیـد اما این میراث نابکار « کلــوخ درآب نهادن وگذشتن» را چگونه به نسلهای پسین بیادگارخواهید سپرد !

یک مسـًلهً مهـم دیگری ازبخش نظامی کشورکه متعـلق به گـذشـته های نه چنـــدان دوراست، باید به آگاهـی جناب رئیس جمهوررسانده شود وآن اینکه :

قرارمعلومات موًثق اوپراتیـفی که ازچندین سال بدینسو ادامه دارد، دردوران جنگهای خانمانسوز، چه میان زمامــداران حزب دموکراتیک خلق ومجاهــدین وچه دربین خود تنظیمها، یک تعداد ازپیلوتهای قوای هوائی بنابروخامت اوضاع که زنده گی خودرا درخطرمیـدیدند یکجا با هـوا پیمــاهای جنگی « جت ها وهلیکــوپترهای » دست داشـته ازصحنهً محاربه فرار وبخاک پاکستان نشستهای ذلت باری را انجام دادند، یعنی نه تنها خود بلکه هواپیمــاهای ربودهً خودرا نیز بمقامات نظامی پاکستان تسلیم نمودند.

مسلماً که این پیلوتهای فراری با این تحفه های گرانبها که ملکیت قوای مسلح افغانستان بود، با استقبال گرم محافل نظامی پاکستان روبرو شدند وزیرنظر آی، اس آی پاکستان صاحب زندگی مرفه وآرام درین کشورگردیدند.

واما سرنوشت این هواپیماها دران زمان که تعداد شان بشمول دو فروند طیارهً فرارداده شدهً تنی ویارانش به چنــدین بال میرسید به واژهً « غنیمت » درآمد وقرارمعلومات، درگوشهً نامعلومی ازمیدان نظامی میــــــــرام شهر، جابجا ومسلماً که تحت بهـره برداری دقیق مسلکی وکاوشهای انجنیــری قرارگرفته اند. مگرتاامروزدرمورد این مسـًلهً مهم ملی واسترداد هواپیماهای نظامی، دوباره به افغانستان هیچ سرو صدائی بالا نشده وسرنوشت آن تا کنون درهــالهً سردرگمی باقی مانده است.

درینجا سوال بسیارجدی بوجود می آید که آیا درین مدت هفت سال، نهادهای مسـًول امنیتی، بخصوص وزارت دفاع در دولت آقای کرزی، درمورد استرداد هواپیماهای متذکره به دولت افغانستان، بچه اقداماتی متوسل گردیده اند؟ درصورت ادامه وضعییت درابهام وسردرگمی آیا ایجاب نمیکند مسًله به پارلمان مملکت کشانده شود ؟

پرسشهائیکه شفافیت میطلبد ودولت باید مردم را درروشنی آن قرار دهد.

طیاره خریدن، آسان است؟

آقای رئیس جمهور باید روشن و مشخص برای مردم پاسخ بدهد که با کدام پول از کدام کشور سلاح تقیل می گیرد و یا می خرد؟

شنبه 7 فوريه 2009, نويسنده: رزاق مأمون

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • محترم خلیل الله روؤفی موضوع و معضله بسیار با ارزش را مورد توجه قرارداده اند که هم از لحاظ منافع ملی و هم از نظر حقوقی دارای اهمیت بسزای است که باید مدت ها قبل از جانب ادارات مسؤل دولتی در مورد اقدامات مقتضی صورت میگرفت، بنظر من نتنها باید موضوع استرداد طیارات اختطاف شده، بلکه جرم خیانت ملی که توسط تنی و سایر اختطاف کنندگان طیارات صورت گرفته همه جانبه تحقیق گردیده و مجرمین به محکمه کشانیده شوند.

    • نویسنده محترم با سلام واحترام
      با تشکر از نوشته خوب شما واین که بعضی از واقعیت های تاریخی را روشن می کنید. این نوع کارها یک نوع دفاع از استقلال و حفظ تجربیات تاریخی است. در مرحله بعد آگاهی بخشی به این است که چه کسانی به کشور خیانت کرده وسرمایه های ملی را به کشورهای خارجی و باداران بیگانه ای خود تحویل دادند.
      درست است که بسیاری از طیاره های افغانستان در خاک پاکستان نشست کرده و امروزدیگر کشور ما صاحب آن نیست. برخی دیگر از طیاره های افغانستان در زمان حکومت به اصطلاح مجاهدین توسط شورای نظار احمدشاه مسعود اف به کشور تاجیکستان و کشور روسیه انتقال داده و تا آخرهم در همان کشور ها باقی ماند.
      مخصوصا زمان تصرف طالبان بر کابل تعداد زیادی از طیاره های کشورما از کابل پرواز داده شده و در تاجیکستان نشست کرد که امروزه نیز در آن کشور است. این هم مثل انتقال کوه های از طلا و زمرد و لعل بدخشان است که سرمایه کشور بود و توسط مسعود و شورای نظار به بازارهای پیشاور منتقل شد.
      مساله بعدی تحول موشک های اسکات بود که بعداز شکست حزب وحدت از کابل توسط مسعود تصرف شده و دوباره به روسیه(شوروی سابق) انتقال داده شد.
      این فقط تمام سرمایه های ملی نبود که تلف شد.
      سرمایه های اصلی کشور ما 50 تن طلای بانک مرکزی افغانستان بود که به قول نبی عظیمی یک شب توسط باند شورای نظار به پنجشیر منتقل شده و تا امروز لادرک است.

  • به همه سلام !
    دو بال طیاره چرخی که توسط تنی و یاران وی به پاکستان انتقال داده شده بود اکنون در میدان هوایی لاهورپندی در مقابل خانه کهISI به شهنواز تنی در لاهور پندی داده پارک شده است نه در میران شهر.باید مشران جرگه در مورد فصیله کند
    جلال ابادی

    آنلاین : طیارت ربوده شده در لاهورپندی پارک شده است نه در میران شهر

    • جنایات تنی را کمرنگ میسازید او با سه بال هیلیکوپتر دوبال جیت ویکبال دوماشینه ..فرار کرده است راپور برسی کودتا تنی با خسارات مالی وجانی تخریب نقاطق مسکونی سهر کابل خوشبختانه تا حالا در وزارت امنیت موجود است چند یپلوت کودتاچی حالا در مسکو مصروف تجارت از چین است مثل تورن سخی لغمانی وچندتا دیگر

    • راپورها چندان دقیق نیست زیرا ژورنالستان محترم ونویسنده های عزیز وطن ما تاحال یا بنا به علایق شخصی ویا بنا به علایق تنظیمی نتوانستن دقیقتر درباره طیارات که به پاکستان ربوده شده ویا توسط پیلوتهای قهرمان ملی مجاهدین وبه دستور رهبران اسلامی شان به پاکستان برده شدن توسط همان اعضای صادق دیروزی خلقی وپرچمی که عضویت دوگانه ( هم کمونستی وهم اخوانی را داشتن ) به کشور دشمن تاریخی افغانستان گویا پاکستان انتقال دادن .
      زمانیکه عضو بیروی سیاسی ، عضو هسته مرکزی کمونستها گویا تنی عضویت ISI پاکستان را داشته باشد وبه رهبر خود گلبدین حکمتیار وفادار باشد ودر سقوط رژیم نجیبالله به فرمان پاکستان و شخص گلبدین عمل کند ایا این همان سخن ( گر کفر ازکعبه خیزد کی بوود مسلمانی ) نیست
      دقیق است که جنرالان که دیروز با تنی در طیاره ( ان 32) که عبارت بودن از اقایون عضو بیروی سیاسی مهمند - قادر اکا قوماندان عمومی هوایی ومدافعه هوایی - مرحوم جنرال حمزه پیلوت -
      دگرجنرال عزیز رحمان کوهستانی - خارنوال محمد هاشم جنرال - وامثالهم توسط پیلوت اقاجان که
      فعلا در سویدن است وحتی اکادمی لینن را درمسکو خواند به میدان شکه انطرف خط نام نهاد دیورند فرود امدن جریان مفصل این قضیه را در کتاب ( دافغانستان دخلکو بی ستری ) اثر نویسنده
      این مقاله بخوانید .
      طیاره su توسط یک پیلوت دیگری به انجا فرود امد - دوطیاره جت توسط دیگر پیلوتها درانجا فرود امدن .خوب هلیکوپترها 4 بال درانجا فرود امدن .
      ازجانب دیگر در حدود 12 فروند طیاره,su و میک 21 وهمچنان 4 بال طیاره ان 32 وان 12
      با 10 بال طیاره هلیکوپتر می 8 و12طیاره هلیکوپتر جنگی در میدان هوایی ( کولاب ) تاجکستان
      به امراحمدشاه مسعود وبه تفاهم امام علی رحمانوف درانجا بودن که در سرکوب طالبها ازهمان
      میدان پروازها داشتن چرا ازیاد خبرنگاران ونویسنده گان رفته ویک طرفه قضاوت دارند ژورنا لستان
      باید اینه هرکس باشند وهرکسی را یکسان منعکس بسازند .
      موضوع دیگری که ازاهمیت خاص برخوردار است اراضی به طول 30 کیلومتر بنام بازار مشترک در
      ولسوالی اشکاشم ازطرف محترم ربانی صاحب بالای تاجکستان در غیاب ارای مردم به فروش رسیده است که درنقشه های که در کتاب ببرک کارمل را فراموش نکنید مطالعه کرده می توانید
      اگر حکومت ملی می داشتیم - اگر حکومت افغانی می داشتیم - از حکومت مزدور واجنت نمی
      بودوپارلمان ان هم مزدور واجنت نمی بود ایا سر وطن ما چنین حالات می امد ؟ازین خاطر کسی
      نیست که پرسان بکند زیرا وطن ما صاحب اصلی خودرا گم کرده است .
      ما به قلت کدرهای وطن پرست وافغان مواجه هستیم وتحت نام وعنوان خاص انها را به دستور
      بیگانه ها در اداره و دولت داری شریک نمیکنند، خوب اقایون رشوتخوران ، قاتلین ، مزدوران وطنفروشان ونوکران حلقه به گوش پنجابی ها وامپریالیزم امریکا وانگلیس تا چی وقت ادامه
      خواهید داد وتا چی وقت ظلم وزورگویی تان ادامه پیدا خواهند کرد بل اخره به مرگ طبعی می
      میرین ونسلهای بعدی شما کفاره گناهان شمارا می پردازند ، به خاطر تان باشد که ازطرف مردم
      توته - توته میشوند ومال ودارای که چپاول کردین همه ملی خواهند شد وباز چی ؟

      ان شاهی که خودرا هلاکو می گفت وازناز سخن باچشم وابرو می گفت
      برکنگره دیوار او پاخته یی نشسته وکو کو می گفت
      هلاکو ازبسیار کبر وغرور بامردم توسط ابروهای خود گپ می زد ولی زمان رسید که قصر ها ازهم
      پاشیدن ، شان وشوکت ازبین رفت نازوطنعم گم شد وموسیچه پاخته روی دیوار شکسته ومخروبه
      نشست وکو کو می گفت ، شاعر کو کو را اواز پاخته گفته ودر ضمن اشاره نموده به کو کو که کجا
      شد ان شان وشوکت وهستی وغیره .
      هرکاری بکنید ، هرنوع ظلم بکنید ، همان قسم سراولادهای تان شدنی است.
      مه کوه په چا چی وبه شی په تا

      با احترام .

    • از تاریخ 7 ثور 1357 الی ختم حکومت داکتر نجیب به تعداد 617 بال طیاره جنگی و ترانسپورتی و در حدود 651 نفر عمله پرواز شهید شده اند .

      جنرال شهنواز تنی وزیر دفاع افغانستان با هلیکوپتری MU - 17 به تاریخ 17/12/1368 به پیلوتی برید جنرال غلام رسول قومندان گارنیزیون شیندند و نظر محمد مهمند عضو بیروی سیاسی به پاکستان فرار نمودند .

      طیاره AH-12 ترانسپورتی بتاریخ 17/ 12/ 1368 که توسط جگرن گلاب الدین پیلوت , برید جنرال خواجه محمد شفیع " کشاف " , و دگروال حاجی صیف الدین " بوردء تخنیک " در حالی که دگر جنرال عبدالقاتدر " اکا " قوماندان عمومی هوایی و مدافعه هوایی و برید جنرال میر همزه و یک عده دیگر کودتاچیان را با خود حمل مینمود همزمان با پروازء هلیکوپتری جنرال تنی میدان هوایی بگرام را به قصد اسلام اباد ترک گفتند .

      در مقابل افسران عسکری دافع هوا که جان خود را در جنگ خوست از دست دادند این ها اند.

      شهید جنرال جان محمد پیلوت .

      شهید جنرال محم عضیم قهرمان .

      شهید جنرال عبدالرحمن پیلوت .

      شهید دگروال محمد حکیم پیلوت .

      شهید تورن جنرال عبدالباقی پیلوت .

      شهید دگروال مهدی یگرام وال پیلوت .

      شهید دگروال حاجی محمد پیلوت .

      شهید دگروال هادی پیلوت .

      شهید دگروال ازاد خان پبلوت .

      و صد ها شهدای گم نام جنگ خوست . بعداء خوست سقوط نموده بدست اشرار پاکستانی و طالب افتاد . و یکی از کسانی که از جنگ خوست زنده فرار نمدوه بود , دگروال عبدالحمید قوماندان لوای 37 کوماندو بود که بعداء از طریق پاکستانن خود را به کابل رسانیده بود . از تاریخ 25 حوت 1369 تا روز 16 حمل 1370 که سقوط خوست مکمل میشود , از " لوای " 37 که رهبری انرا دگروال عبالحمید بدست داشت صرف 23 نفر باقی مانده بود در اخرین لحظه ها که اشرار با لودسپیکر ها اعلان مینمودند که ایشان باید تسلیم میشدند , در اطاراف " دگروال عیدالحمید " دو یا سه نفر با قی مانده بودند , باقی یا کشته شده بودند یا فرار کرده بودند " دگروال بعد از تا اخرین گلوله جنگیدن , خانه به خانه عقب نشینی مینماید و از داخل خانه های شکسته ریخته و مزارع خود را به جنگلات رسانیده لباس های خود را تبدیل مینماید و به طرف سرحدات پاکستان میرود , در پاکستان فوم و خویش دگروال ایشان را کمک نموده خود را به کابل میرساند . یگانه کسی که باور نمیشد که فروخته شده باشد ( جنرال سوله مل ) بود , که بعداء در جنگ های گردیز با حقانی یکجا شده به مقابل عسکر افغانستان میجنگید , سوله مل بعد از اینکه خیانت قوماندان فرقه 25 خوست برایش معلوم گردید , دانست که مقاومت بی فایده است . اسناد و مدارک مهم را اتش میزند ماشین ( زاس - مخابره مستقیم با ستر درستیز ) را تخریب میکند , به همه دستور میدهد که به استقامت جنوب به طرف سرحد عقب نشینی نمایند , سوله مل همرای عساکر خود لباس های خود را تبدیل میکنند و به چند دسته تقسیم میشوند و در قشلاقء که در ان دوستان و رفقای حزبی بودند جمع میشوند . ( نظر محمد ) پولی زیادی از نجیب با خود اورده بود که بین همه تقسیم مینماید . و با جنرال فاروق و چند تن دیگر به استقامت دیگری حرکت میکنند . خلاصه , نظر محمد و جنرال فاروق به هر صورت که بود خود را به کابل میرساند و لی جنرال سوله مل با حقانی یکجا شده و بر علیه افغانستان شروع به جنگ مینماید . چمکنی .

    • بعد از سقوط خوست دو تن شاید یکی ان همین عبدالحمید باشد توسط ما چند نفر خادیست که به پشاور وکویته بطور مخفی وظیفه داشتیم وبا هسته مخفی خود بین کویته وپشاور درتماس بودیم

      منابع پشاور غیر مستقیم بما اطلاع داد که دوتن از افسران سقوط خوست بطرف میرامشاه.. وگردنواه ان شناسایی وغیر مستقیم برای شان زمینه سازی شده تا از طریق شما (مرکز کویته ) داخل کندهار شوند ما انها را کمک نمودیم وداخل کندهار ساختیم هر دو ریش دراز گذاشته بودند یکی شان ریش ماش وبرنج داشت اگر زنده وحیات باشند چیز های در زمینه بگویند تا خاطرات سربازن گمنام کارمل بزرگ تازه شود وماهم درصورت اشاره انان کمی دیگر بخط سرخ نزیک خواهم شدوچیز های بیشتری را در زمینه بیان خواهیم کرد تا ان دوتن مدیون گروه های مخالف مقیم پاکستان نباشند وفکر میکنم قندهار از تسلمی انان منحیث اولین های باز گشته از فاجعه خوست به ما اطمینان وما را سخت سرزنش کردند زیرا بدون درنظرداشت ماهیت وظیفوی اصلی خودوبدون دستور مرکز خود را به خطر نزدیک ساخته بودیم

      در سقوط خوست چند نفر خادیست های ان ولایت نیز سهیم بودند مثل (عبدالگل جلبل ) (مجبور ) (اصف اله )..... عبدالگلجلبل با حقانی نزدیک شده وهمکاری داشت وحقانی او را برای مدت کوتا منشی خزانه دار یا مسوول لوزستیک خود ساخته بود چون سه صفت درعبدالگل برجسته بود یکی علاقه به اناث دوم پول واخری قوم وقبیله از دو سوراخاولی توسط هسته پشاور خاد که در راس ان جوان وطن پرست ورفیق دوست جلال ابادی قرا داشت بدست حقانی گزیده شد حقانی در محضر عام خاین ملی ما را را در اثر پلان غیر مستقیم شیر مرد کارملیست توسط میکاروف خود جلبل بقتل رسانید

  • من فکر میکنم که امریکا های مثل آقای کرزی دیکر آدم بی مسولیت وبی حساس پیدا نمی کند بخاطریکه خارجی ها هر دول میزدنند جناب به ساز آنها بازی میکتد آقای کرزی از خداوند بترس این مردم را بسیار بی پرده ساختی بسیار بی عزت ساختی بس است دیگر شرم کن

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس