همهمه تمایل کرزی به روسیه عمیق تر از آنست که گفته می شود
بهترین راه مصونیت سیاسی و تجارتی کرزی در آینده پارلمان افغانستان است. کرزی کوشش خواهد کرد که راه های دست یابی به کرسی ریاست پارلمان را برایش هموار نماید و فرکسیون نیرومند پارلمانی را بوجود بیاورد. چیزی که سیاست مداران کوته اندیش کنونی نتوانسته اند، تا هنوز آنرا درک کنند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در سال 1979 ببرک کارمل با حمایت نظامی اتحاد شوروی به کابل آمد و در اولین مصاحبه مطبوعاتی اش در قصر چهلستون کابل، نفرت خود را علیه امریکا ابراز نمود. کارمل به پاسخ یکی از خبرنگانان غربی که چرا سگرت امریکایی می کشد، اگر او تا این اندازه ضد امریکا است، دستش را به جیب برده گوگردی را بیرون آورده ، گفت من سگرت امریکایی را با گوگرد روسی آتش می زنم.
کارمل هیچگاه علیه شوروی و روسیه سخن نگفت، گرچه او را به طور افتضاح آمیز از قدرت کنار زدند و حتی در آخرین دوره های حیات او را به آسانی غرض تداوی به روسیه اجازه ندادند.
هدف از مقایسه کارمل و کرزی وجوه مشترک آنها است که هردو به حمایت ابر قدرت های شوروی و امریکا به قدرت رسیدند.
نارصاییتی را که کارمل و شوروی تحریک کرده بودند و نارضاییتی را که کرزی و امریکا تحریک کرده اند نیز وجوه مشترک دارند. هردو صدور ایدیولوژی و ایجاد سیستم سیاسی به زور سلاح و سر نیزه را بالای مردم تحمیل کردند و هردو قتل ، جنایت و نارضایتی را بار آورده اند.
کارمل بخوبی میدانست که هرگز نمی تواند ضد شوروی یا ضد روسی باشد و همانطوریکه کرزی هم میداند که نمی تواند کسی دیگری باشد ، مگر یک امریکایی وفا دار صرف نظر از آنکه در قدرت باشد و یا از قدرت برکنار گردد.
پس درعقب حرکات «ضد امریکایی» و «تمایلات روسی» کرزی چه هدفی می تواد پنهان باشد؟
تا حال هر تحلیل گری را که شنیده ام از جوانب کلیشه یی و تبلیغاتی موضوع خارج نشده اند.
آنها به سادگی نارصاییتی کرزی را واکنشی میدانند که گویا پالیسی جدید امریکا که خواهان تحول در مسایل افغانستان است، در موجودیت حکومت کرزی میسر نیست و کرزی باید از قدرت دور شود و او نمی خواهد قدرت را از دست بدهد به مقاومت علیه امریکا برخاسته است.
کارتون از عتيق شاهد
به باور من این نظر زیادتر جنبه تبلیغاتی دارد که در خور «تحلیلگران» کلیشه یی و فرمایشی داده می شود.
اگر کارمل سگرت امریکایی را با گوگرد روسی آتش میزد، کرزی آتش جنگ ، بد بینی و نفاق ملی را با گوگرد انگلیسی و امریکایی در افغانستان شعله ور کرده است.
تمایل روسی کرزی عوامل پلان شده امریکایی انگلیسی دارد که آنرا در نکات زیر پیشبینی می کنم .
فقر ، نفاق و عقبگرایی از سرشت حکومت کرزی بوده که در نهاد این دولت در کنفرانس بن گذاشته شده بود. فقر و فساد ذهنیت مردم را علیه روند کنونی در حمایت از جنبش های مخالف سوق میدهد. دیگر جای شک نیست که کرزی و حکومت وی نابکار است و باید جای خود را به حلقه دیگر که بدون شک قبلا آماده شده، تخلیه نماید. حتی خود کرزی میداند که بعد از سه دوره حکومت در اداره موقت بن، حکومت انتقالی و «انتخابی» و این همه تحولات در امریکا و جهان دیگر باید صحنه را ترک نماید.
کرزی هدفمندانه مصروف ایجاد شرایط کار بعدی اش در افغانستان است که بعد از ترک قدرت ریاست جمهوری بتواند به حیات سیاسی اش در افغانستان ادامه بدهد. دو موضوع برای کرزی مهم است. یک آنکه برایش مصونیت سیاسی کمایی کند و از جانب مخالفین و مردم به جنایت متهم نشود و دو آنکه تجارت بزرگی را که توسط برادران و اقاربش با استفاده از صلاحیت ریاست جمهوری پیریزی کرده ، از آن حفاظت نماید و به صفت یک قدرت الیگارشی مالی در افغانستان تبارز کند.
بهترین راه مصونیت سیاسی و تجارتی کرزی در آینده پارلمان افغانستان است. کرزی کوشش خواهد کرد که راه های دست یابی به کرسی ریاست پارلمان را برایش هموار نماید و فرکسیون نیرومند پارلمانی را بوجود بیاورد. چیزی که سیاست مداران کوته اندیش کنونی نتوانسته اند، تا هنوز آنرا درک کنند.
یگانه راه دست یابی به این هدف قرار گرفتن در ردیف مخالفان و ضد امریکایی بودن است. در شرایط کنونی زمینه ذهنیت ضد خارجی در افغانستان به نیروی اجتماعی چشمگیری تبدیل می شود که بدون شک در روند سیاسی افغانستان بی تاثیر نسیت. کرزی همزمان با ترک قدرت کنونی برایش هویت جدید سیاسی می تراشد و خود را شخص ناراض از امریکا در ذهنیت عامه افغانستان معرفی می کند. گویا او در حمایت از مردم افغانستان در مقابل قوای خارجی قربانی شده است، تا در کار های بعدی زبان دارزتر داشته باشد.
گرچه تمایل روسی کرزی جنبه های تبلیغاتی نیز دارد که می خواهند یاغی گری کرزی از سیاست امریکا را مانند اشاره خطر و هشداری برای ذهنیت عامه مردم اروپا و حتی مردم امریکا بهره برداری تبلیغاتی نمایند. رویهمرفته کرزی که بازی گری خوبی در ایجاد یک سیستم مافیایی توام با فساد و تجارت مواد مخدر برای مافیای جهانی بوده، می تواند به بازی اش در نقش و قالب دیگر ادامه بدهد.
طیاره خریدن، آسان است؟
آقای رئیس جمهور باید روشن و مشخص برای مردم پاسخ بدهد که با کدام پول از کدام کشور سلاح تقیل می گیرد و یا می خرد؟
شنبه 7 فوريه 2009, نويسنده: رزاق مأمون
عشقهای سیاسی، تکرار غلطیدن به دام اشتباهات
سه شنبه 17 فوريه 2009, نويسنده: محمد داود دادرس
پيامها
17 فبروری 2009, 15:48, توسط دکتور طاووس وردک
هر کسی حق دراد درباره انچی یاد دارد ویا ازکسی شنیده ویا در کدام کتاب خوانده امروز ازطریق سایت های انترنیتی به مردم افغانستان درالقاب وکلمات که خوش خودشان می ایند تشریح وتوضیح نمایند .
هدف من از نقدبرسر موضوع این است که هموطنان ما به چند نقطه اساسی درگزشته ها توجه نمایند .
1-اول درسال 1343 زمانیکه حزب دیموکراتیک خلق افغانستان تهداب گذاری شد وقبل ازان هم در افغانستان درباره جهان دوقطبی بین شخصیت های سیاسی اختلافات عقیدتی وایدیولوژیک موجود بود ، عده طرفدار امریکا بودن مخصوصا انهایکه درامریکا تحصیل کرده بودن ،واکثریت طرفدار
شوروی سابق بودن زیرا درزما ن 40سال دوره ظاهر شاه ( اوردوی افغانستان - سلاح ووسایط ان همه درمجموع - پروژه های هده وغازی اباد - سیلوهای بزرگ - بندهای برق - فابریکات - پلتخنیک
شفخانه چهارصد بستر - فابریکات کودوبرق درشمال - سالنگ ها - مکروریانها - بورسهای تحصیلی برای محصلین طبقه ذکور واناث - خلاصه که نزدیک به اتفاق همه ازطرف شوروی ساخته
شده وبه این خاطر تمایل سیاست مداران زیادتر طرف شوروی بود ، وامریکا دران وقت ایران وپاکستان را دراغوش داشت مگر یکروز سیاست مداران ونویسندهای کشورهای ایران وپاکستان
سر رهبران خود انتقاد نه کردن که چرا طرف امریکا را گرفتین .
2- دوم زمانیکه کارمل شوروی را اورد ، این کار درست وبه جا بود زیرا کارمل می دانست که ارتجاع
سیاه - امپریالیزم خون اشام - به هیچ وجه به درد مردم وطن ما نه خورده ونمی خورد ، وکارمل
همیشه هوشدار می داد که ( اگر نیروهای ملی و دیموکراتیک باهم یکجا نشوند امپریالیزم وارتجاع
همه را به غل وزنجیر می کشاند ) .
محترم ثنا متین ( فقر ، نفاق ، عقبگرایی محصول دوران ارتجاع بود وهست ) ایدیالوزی شما دران
زمان وتا حال همین است. ایدیالوژی:
( مجموع احکام واندیشه های کهن وفرتوت جامعه ارتجاعی وفیودالی است که سر زهنیتها حکومت می کند ) .
این ایده ها ازطرف دوستان روحانی شما حضرتها - پیرها - ملاها - اخوندها - جادوگران - طالبها
تا امروز سر مردم افغانستان دیکتی و به زور سرنیزه قبولانده می شودوبالای شان حکومت می کند .
(حکومت مجاهدین وطالبها گویا حکومت روحانیون که درزندگی کسی حق ندارد سرشان انتقاد وارد کند زیرا انها مبلغین شریعت غرای محمدی اند واز گزند انتقاد فارغ ) .
ازروزی که اسلام در افغانستان امده کدام دور پادشاهی ویا حکومت داری ازدست شما مبلغین قران پاک درامن بود ویا مردم را ( از شپش - مریضی - بیکاری - بیگار - دشمنی - رشوتستانی
چپاول - تخریب - کشتن - اعدامها - چانماری کردنها - نفاق وخانه جنگی ها وغیره ) فارغ دیدین
ایا شما به مفهوم اسلام می فهمین ؟
اسلام یعنی مسلمه - یعنی صلح - یعنی برادری اخوت وبرابری ، ایا کدام ازینها شما دروجود رهبران تنظیمی واسلامی احساس ومشاهده کردین ، .
3- می گویند کرزی برای خود جای پای پیدا می کند ، جنا ب عالی شما تا حال چند تای ادمکشان قاتلین - غاصبین ، مافیای تریاک هیرویین ، مافیای سلاح ، ادمربایان ، رشوتخوران ، ناقضین حقوق بشر را بندی کردین - جزادادین - اعدام کردین انهایکه خودرا وزیر نیرومند می گفت
نتوانست افشاکنند ، جای کرزی امریکا است وبرادران خودرا تا توانست سرمایه دار ساختن
ومردم عادی به اصطلاح ( دسرمایه دار خوتو ته اوبه وراچوی ) او لاسونه ورمینخی .
شما تاحالی به جناب فهیم خان - عبدالله عبدالله - قانونی - صیاف - ربانی محقق - خلیلی -
دوستم که در روز روشن اکبربای را بی ستر ساخت - گلبدین -مجددی - گیلانی -) کی را چیزی گفتین که باز کرزی ترس داشته باشند همه می دانند چی ( پشتون چی پیسی وخوری سکه
ورور حلالوی ) .
4- کارمل تا توانست به نفع مردم افغانستان روبل وچک طلایی شوروی را درافغانستان به نفع مردم افغانستان به مصرف رساند این هم چند نمونه خاص کارکردگی وی :
نشد .
— پوهنتون تعلیم وتربیه کابل.
— لیلیه های پوهنتون کابل .
— زیرزمینی کابل .
— تعمیر 18 منزله مخابرات در پل باغ عمومی .
— مکروریان ها تا میدان هوایی رسید وتا هنرمندان وکارگران عادی دران زندگی دارند .
— تلویزیونها درتمام ولایات کشور .
— مطبعه بزرک دولتی در پلچرخی .
— خط ریل از کشک تا تورغندی هرات .
- تعمیر قرارگاه وزارت دفاع امروزی .
توسط مجاهدین ازبین رفت .
— ارشیف ملی ، موزیم ملی ، گالری ملی را ترمیم وتکمیل وبه بهره برداری سپرد که حلا چپاول
شده .
— میدانهای هوایی در اکثر ولایات کشور .
— ترانسپورت باربری کاماز که 3000 عراده موترهای جدید داشت ..
— منازل مسکونی برای شهدا ومعلولین .
— فابریکه سمنت پل هاشمی هرات تکمیل ولی امروز بنا علل نا معلوم بسته است .
— بند برق سلمای هرات درحال تکمیل شدن بود ولی تاحال ساخته نشده .
وبه راستی که بد گویی شوروی را نکرده ولازم نبود زیرا یگانه کشوری که حرفهای ببرک کارمل را
درمورد ترقی وپیشرفت افغانستان می شنیدشوروی بود .
— اوردن قطعات شوروی از جمله اصول وپرنسیب های انترناسیونالیزم پرولتری همان وخت بود و
لازم بود در چنین شرایطی یک کشور سوسیالستی به کشور فیودالی که دران تحول سیاسی به نفع طبقه کارگر به پیروزی رسیده باشند امر حتمی بود واین یک هوشیاری وی بود به غیر اوکسی قادر به
استعمال شوروی به نفع افغانستان نبود ، مثل که کرزی امروز ومجاهدین درمجموع نتوانستن
ازمساعدتهای امریکا وغرب استفاده بکنند .
نه تنها که مجاهدین وکرزی ازغرب استفاده کرده نتوانست ، غرب ازافغانستان انچی ارزو دارند می برند .
به یاد داشته باشید که یک پول یک جریب زمین ویک خانه ازخود به فرزندان خود به میراث نماند.
وکارمل را در وطن پرستی در اخلاق وفرهنگ انسانی در درک وفهم سیاسی مادری دیگری زاییده نمی تواند ، اوبود که برای نابودی خط دیورند کمر همت بسته بود یک مجاهد وطالب را به من نشان
دهید که اقلا در دفاع ازان برامده باشد .
ببرکا کارمل بود که بندر گوادر ( دپشتنو گودر ) باید ازادشی اوافغانستان دعربو سمندگی ته لاره
پیداکری دغه دده ستراتیژیکه دنده وه .
دده دلیری کیدو یوازنی علت ددیورند لری کول اود گوادر بندر ته لاره پرانستل وو .
چی پاکستان دامریکا سره تصمیم ونیووچی شوروی ته اجازه ده چی بیدون دتلفاتو خخه دافغانستان خخه ووزی په یوه شرط چی ببرک کارمل برطرف کی اوبل هر خوک چی وی هسی
تتوس دی نور خه نشی کولای.
( ببرک کارمل وو چی هر خوک هرچیری هر خوک وو - ببرک کارمل نشته چی هرخوک هرچیری هیخوک شوی دی ) .
بناا اقایون ! شوروی داقتصادی پلوه عقب نشینی وکره شکست یی ندی خورلی اونه چا شکست ورکری دی ، دعسکری لحاظه ددغو دوو ( عقبنشینی اوشکست ) مفاهیم زده کری .
اوحزب دیموکراتیک هم شکست ندی خورلی بلکه دیوه خاینانه اتلاف په چوکات کی پرچمیانو مسعود ته اوخلقیانو حکمتیار ته سیاسی قدرت ورتسلیم کرو اودیوه خلقی اوپرجمی پزه وینی نشوه اوخارج ته دمجاهدینو په دالرودیر په احترامانه دول لارل خوپه یاد لری چی زه همیشه وایم
( ترکانی دبیزو کار نه دی ) حکومت داری دمجاهدینو اوطالبانو کار نه دی ، خکه حکومتداری ضربه
ضربو - ضربت - ضربتوما - ضربتاا نه دی ،دلته ساینس - ادبیات - تخنیکی وسایل - انترنیت- کمپیوتر -دشکلا هنرونه - کلتور اوفرهنگ وغیره شیان دی چی تاسی په مدرسو اوجوماتو کی ندی لوستی .
پاحترام.
18 فبروری 2009, 00:05, توسط امیین
سلام آقای ثنا و یا داکتر متین ثنانیکپی
چه بدهتی کردی و چه دامن بالا کردی تا به حال فکر کردیم از شاخه چپ کشور مان نویسنده ګانی داریم و آنهم از تبار محرومان و دروګران وچه خوش درخشیدی از صدای زورګویان و ستمګران
آیا این مردم می دانند که شما هم کارمند جنایی وزارت داخله آنوقت بودید؟ آیا می دانند که حتا صرف برای یکبار هم بګویید که تره کی و امین جنایت کردند ولی می دانم که وجدان شما نا آرام است
18 فبروری 2009, 01:18
Dear Nikpai
you are completly right that is what u have analysed
19 فبروری 2009, 00:02
من نفهمیدم چطور کسی که از طرف داری علی احمد جلالی برای ریس جمهور شدنء در افغانستان حرف میزند امروز از ببرک کارمل تعریف میکند . جلالی کسی است که مانند کرزی یک زمان از طلبان و پاکستانی ها به مقابل کمک های شوروی و خدمات ببرک کارمل و حتی نجیب الله میجنگید . و یک مار استینء است که افغانستان را تا 500 سال دیگر به گروی به هر کسی که مزایده وطن فروشی را ببرد میفروشد . معلوم است که از زلمی خلیل زاد کمتر بلد است که تا چه اندازه وحشتناک تر خیانت کند به مردم اصیل افغانستان, ولی دست کم در پشتونیت از ملا عمر ندارد . در جایی جناب " وردک " ( بشر دوست ) را نیز برای ر یاست جمهوری معرفی نموده اند , که همه میدانند برای رد گم کردن است . معلومات عسکری جلالی بسیار کهنه و قدیمی است حتی باید به دور صدارت داود درس خوانده باشند . به تازه گی ها به یکی از فاکولته های نظامی پنتاگون درس خوانده ( حتماء درس های خوانده مثل نادر که به فاکولته عسکری انگریز به دهرادون هند خوانده بود , ) چند تا کتاب نوشته به اثر هدایت سی آی ا تا شناخت دانشمندی و وقار از خود بروز بدهد به جامعه از هم شکسته افغانستان , و ناگهان ایشان از رادیوی امریکا به وسط بازار سیاست خیز زدند , مثل که کرزی از یونیکول 76 با لباس های چرب اورده شد و به زور ریس جمهور افغانستان ساخته شد . فرق جلالی با ملا عمر اینست که , ملا عمر بعد از رفتن قوای شوروی اول به مقابل مردم افغانستان شمشیر کشید و بعداء به مقابل امریکا , که تازه گی ها توسط میانجی گری عربستان دوباره به پای امریکا افتاده است . ولی جلالی قبلاء با امریکا بود ( حالا هم است ) ولی در گفتار از چندی قبل , مطلب قبل از کرزی با امریکا سر مخالفت را گذاشته است و چند کتاب هم راجع به اشتباهات امریکا به افغانشتنان نوشته است . شخص دیگر اشرف غنی است که در کلاس با زلمی خلیل زاد هم کاسه میباشد , هر دو مکتب امریکایی ها را در بیروت خوانده اند و برا ی چند اتشه شدن , ُ سی آی ا ایشان را مکتب به مکتب , فاکولته به فاکولته مرکز به مرکز , یعنی کوره به کوره اتش داده تا بعد از اینکه " مبادا " امریکا از افغانستان بیرون انداخته شود , ایشان زمام کشور بد بخت ما را مثل زمام داری پنتاگون و ناتو هنوز هم به خدمت ایشان داشته باشد . این شخصیت ها زلمی - جلالی - غنی کافی هستند نقشه دنیا را بهم بزنند . خاصتاء زلمی و غنی وظیفه دارند که افغانستان را کاملاء کشور طلبانی بسازند و هر چه فارسی وان و یا پشتون بی طرف است از میان بردارن و نه تنها توسط طلبان , پاکستان را دست بسته با هر چه قدرت اتومی که دارد به پنتاگون بسپارد , بلکه بعد از اتمام کارء پاکستان و بعد از اکمالات نظامی کمتر از 6 ماه حمله نموده نامی از ایران بروی زمین باقی نگزارند . و بعداء میرسد نوبت همسایه های شمال افغانستان . شروع امدن 70 هزار عسکر ریس جمهور اوباما به افغانستان شرو ع این پروجیکت تخریبی است . و با ختم دوره قرار داد کانادا به افغانستان , عسکر کانادا از افغانستان بیرون خواهد رفت . و تنها مالک این کشور امریکا خواهد بود . بعدا نوبت پشتنون ها و یا طلبان میرسد که از بین بردن شان توسط عسکر امریکا اسان تر از حمله بش کلان چند سال قبل به کویت میباشد . جنابان : ما مردم افغانستان برای چلاندن این کشور شکسته و ریخته خود نه به جواسیس ضرورت داریم نه به استادان فارغ التحصیل از فاکولته های عسکری امریکا , باید این شاغلی ها به یاد داشته باشند که امروز در دفاع مردم افغانستان قسمی که جناب وردک خبر درارند نه عسکر جنکنده افغانستان وجود دارد , نه از مردم افغانستان جنک سالار و یا کدام همسایه حوصله دفاع یا کمک کردن را دارد , این بار کارد به استخوان مردم رسیده . شما با قهر و غضبء مردم که در اسمان ستاره و در زمین نان خودن و خانه ندارند و هر کدام فامیلبی یک یا دوکشته داده اند طرف هستید . دایزنگی .
20 فبروری 2009, 15:44, توسط دکتور طاوس وردک
برادر عزیزم هموطن گرامی اقای دایزنگی صاحب سلام ! تشکر ازمقاله چیزفهم تان ومعلوماتهای اندک تان درمورد سیاست مدران وعلمای وطن ، دانشمندان وپژوهشگران که تمام عمر خودرا فدای
خدمت گذاری صادقانه به وطن ومردم خود نموده است .
در ابتدا به عرض برسانم که من به هیچ وجه جواب نامه ونقد تان را نمی نویسم زیرا تفاوتهای سویه ، درک وفهم تحصیلی ، معلوماتهای ناکافی درمورد ببرک کارمل واقای جلالی درقدم اول مرابه حیث یک نویسنده ، به حیث یک دکتور در رشته فلسفه ، به حیث یک سیاست مدار اجازه نمی دهد که در سایت انترنیتی که چند هموطن محدود به ان دست رسی دارند روی موضوعات به پیچیم ، واگر بفهمم که درمقابلم دانشمندی ، ادیبی ، عالمی ، افسر لایق و ورزیده ، دانشمند ، فروفیسور، اکادمیسین ، نویسنده قرار دارد در انزمان به جروبجثهای طولانی همرای وی در سطح بالایی که عبارت باشد از مصاحبه های مستقیم ورویارویی انکار نخواهم کرد البته که شما هم کمتر ازاینها نیستین
اگر تعریف تاریخ را به یاد داشته باشید ( که وثیقه از زندگی شخصی - کاروفعالیت روزمره دولتی-
پاکی - صدافت - وطن پرستی حریت استقلال طلبی وتمامیت ارضی شاهان امیران وزمامداران دولتی وشخصیتهای انفرادی است ) وامثالهم را ایفاده می کند است، و حرف سر مساییل تیوریک دعوت قطعات شوروی بود _ حرف سر مقایسه اوردوی شوروی و37 کشور ناتو بود - حرف سر خدمت به مردم افغانستان از طرف کارمل وکرزی بود که کدام شان چی قدر خدمت گذار بودن ومن
از زمان 1992 تا امروز در یک حزب وفرکسیون دیروزی وامروزی نیستم .
واگر ببرک کارمل را تا اخر می ماند امروز دیورند نه بود - امروز پاکستان انتحاری ارسال نمی کرد
امروز انرژی اتومی داشتین - امروز بم اتوم داشتین - امروز بندر مستقل گوادر در کویته بلوچستان
درخدمت وطنداران وتجارملی بود واز مزایای بحر مستفید بودیم کالاهای تجارملی دمبرج نمی خورد
ازهمین رو انگلیسها وامریکایی ها طرف پاکستان مخصوصا پنجابیها را گرفتن ومجاهدین را تقویه
کردن قووای مسلح قهرمان ملی زمان کارمل و نجیبالله از خط دیورند انطرف هیچ تعرض وحمله
نکرده بلکه تمام حملات ازان سوی سرحد سازمان داده می شد ووطن ما حکومت ما ناگذیر بود
از خود دفاع نمایند ، ما هیچ وخت مکاتب - مدارس - شفاخانه ها - را ها - موترها - وغیره را
به اتش نه کشیدیم بلکه انها این کارها را مثل که فعلا می کنند انجام می داد وهردو طرف مثل
امروز افغان کشته می شد ، حالا که نه کمونست است ونه رژیم کمونستی چرا وبرای چی می
جنگیم ، کفایت می کند خوب نام کشیدیم که وطنداران ما در جنگیدن نام دارند .
وحرف نهایی سر این بود که ببرک کارمل همه چیز را ازشروع مبارزات خیابانی تا ختم دوره
ریاست جمهوری فدای مردم افغانستان کرد وهیچ چیزی ازخود به میراث نگذاشت .
درمورد جلالی من ازجمله اولین چهارنفری هستم که به نامش ، به لیاقتش - به پاکی - به افسر
بودن لایق وبی حمتای او - واز زمانیکه در حربی پوهنتول اسنتاد ودرکورس عالی افسران جگتورن
بود می شناسم ومن هم استاد پوهنخی توپچی بودم ومکتب ارکانحربی را درهند - ماستری را
در رشته تاریخ در شوروی - ودکتورا را در رشته فلسه اخذنموده ام ، درک من نسبت به خشصیت
جلالی نسبت به هرکسی دیگری تکمیلتر ومکملتر است ودر کمیته که من مسولیت جلب وجذب
به اقای جلالی به عهده دارم ( 21 نفر سناتوران ووکلای پارلمان - ده نفر استاد ومعلم - 7 نفر ملا - ومولوی - 10 نفر از طبقه اناث در پارلمان وادارات دولتی -27 نفر موی سفید وبزرگان قوم
شورای سعادت ملیت هزاره اقای هاشمی واحمدی رییس ومعاون -7 نفر نمایندهای 63000 افسر ( دی دی ار ) شده- 13 نفر قوماندان جهادی مربوط حزب اسلامی ، جمیعت ، 15 نفر تجار
ملی -) که تخمینا درحدود 115 نفر اعضای کمیته رهبری میشود ، حال شما مرا به کلی نادیده بگیرین ا یا این 115 ویا زیادتر ازانها که تعداد دقیق شان را بخاطریکه من مدت سه ماه میشود
ازافغانستان امده ام وبرادران ما درانجا کارمی کنند ایا برای انها حق می دهید که برای جلالی
جلب وجذب کنند ، تحصیلات نظامی مخصوصا ستراتیژی نمی دانم شما چقدر درمورد ان معلومات
دارین مشکلترین فن ویا هنر است که 400 سال قبل ازمسیح ازطرف سانزو چینایی درفن حرب به کار گرفته شده وبعدا رهبران اروپایی مسولونی - هتلر - اتاترک - ناپلیون وغیره مورد استفاده
قراردادن وامروز ستراتیژی در سیاست - اقتصاد نیز به پیمانه وسیع به کار برده می شود وجلالی
در اکادمی نظامی امریکا در واشنگتر برای افسران قرن 21 درس می دهند ایا برای افغانها افتخار
نیست که استاد اکادمی نظامی وسیاسی امریکا جلالی است بنا ا معلومات وتحصیلات او
کهنه نه شده ، درحصه پشتون بودن وی جای شک نیست که پشتون ناب است ولی هیچ نوع تعصب ملیتی - سمتی - وغیره ندارد .
بلی درزمان ببرک کارمل ونجیبالله مدیر مکاتب ریاست تعلیم وتربیه بود مکتب ارکانحربی را درلندن
واتحاد شوروی دراکادمی ورشیلوف به اتمام رسانده ، تاییدمن ازوی روی دانش -
پاکی - سوابق تاریخی - درایت - واستعداد رییس جمهور شدن را دروی می بینم .
درمورد بشردوست - اشرف غنی احمدزی - جبار ثابت به یقین که هرسه تای شان راتایید می
کنم زیرا در شرایط دشوار وناهنجار افغانستان درمقابل تمام نا ملایمات روزگار ودر مقابل تمام زور
گویان مبارزه کردن ، ازین خاطر خواستم هرچهار نفر یک تیم _ یک اتحاد را بوجود اورند ودر مقابل
مخالفین شان در افغانستان پاک وصاف به روی اعتماد مردم به میدان مبارزه داخل شوند وبه یقین که پیروزمی شوند .
برای من وتو دایزنگی صاحب فقط یک افتخار خواهند بود که افرادی مسلکی - فروفشنل وتحصیل
کرده را به مردم افغانستان به جیث وارثین بل استحقاق مردم به مقامان رهبری نام زد کردیم .
دایزنگی صاحب ، وطندار عزیزم به هیچ وجه گپهای دشمنان ترقی وتحول را قبول نکنید ، زیرا درین
بار کسی ازامریکا صادر نمی شود ، این بار مردم حق دارند رییس جمهور خودرا خودشان انتخاب
نمایند وشما خواهید دید که زمانیکه جلالی خودرا کاندید نماید هزارها میتنگ وجلسه تدویر خواهند
شد وبه جلالی اطمنان خواهند داد که برنده شما هستین ، من به شما وعده می دهم که در نزدیک ترین وخت در افغانستان ماوشما می بینیم و2000000 گویا دوملیون نفر کمیته ما تعهد سپرده که برایش رای بدهند .
دایزنگی صاحب برادر عزیزم امید است ازرده نباشید .
با احترام
19 فبروری 2009, 07:04, توسط ظاهر
هموطنان عزیز سلام.
سیاسیون سیاست میکنندوتحلیلگران تحلیل،کسانیکه در سیاست دست کم دارد ویا تحلیل گسترده نمیتواند ویا از نگاه ثلیقوی،یا اینکه شناخت سطحی با نویسنده دارد،لازم میداند به نویسنده تاپه و چسپ دلخواهش را بزند.آقای نثا نیکپی ازتحصیل کرده های سطوح عالی دانشگاهای خارج وداخل کشور است،که ما وبسیاری از استفاده گران از نبشته هایش در تمام سایت های بیرون مرزی وداخل کشور مستفید شده ایم.وی از جمله اشخاص صاحب نظر وقلم بدست بوده،خداوند برایش توفیق غظیم در زندگی وقلم رسادر نبشته هایش اعطا فرماید.در ضمن باید یاد آور شد،که آقای نیکپی متعلیق به گروهای سیاسی دنباله رو نبوده،بر خلاف شخص مستقیل ملی،تحلیلگر حقیقی وبیطرف،بیغرض،مبارز سر سخت بخاطر عدالت و انسانیت هست و میباشد.ظاهر
19 فبروری 2009, 10:45
سلام دی وی وردگوته فکر می کول چه تول وردگ دظاهرشاه طرفداران دی خو اوس پوه شوم چه په وردک کی هم حقیقی مبارزین شته دی
زنده باد زمونزپرچمی وردگ ملگری
بیشک زه خو درته اشپارلس وایم
20 فبروری 2009, 00:04
هلکه بغیر نوم !
رشتیا خو دادی چه دا سری طاوس خان په هر شی باندی پوه دی . وردک صاحب خپل معلومات شکاره کری ده . لیکن په پرچمی و او یا تره کیان حزب سه فعلیت نه ودرلود . او بله خبره دا دی چه وردک صاحب PHD غوندی سری دی , او اوس هم په خوبه د بل قسم شاهی دولت ته خوب وینی . چه په هغه دولت که خلیل زاد غوندی سری پادشا وی او جلالر صدر اعضم . او غنی د افغانستان او امریکا خاصی ایلچی په نوم که کار و بار شروع وکی . اوس وایی چه ( اشپارلس ) . دتا " اشپار لس " چه دی هغه اصل او نصب پاکستان نه راغلی ده . په پاکستان ک هغه وخت چه سری را دیری خوشحالیژی , مثلاء په کریکت کی عمران چوکه وهلی ده , بیا هغه وخت کی تماشاچیان وایی چه ( سوله آنه - که چکه وه .. که نه ) , او یا که کومه شخص صحیح , برابر , تیک , تاک , خبری کری ده , هغه هم ته وایی چه ( سوله آنه ) که بات کیاهی جی . سوال دادی چه دی کوم زمانی نه د مونژ پشتو ته اردو ژبی په کی مخلوط شوی ده . او یا دا هم کومه فیشن دی , لکه پاکستانیان په اردو کی انگلش مخلوط کوی , او پشتانه په پشتو کی اردو . صوابی .