صفحه نخست > دیدگاه > وجدان خفته اوغانی بیدار شدنی نیست

وجدان خفته اوغانی بیدار شدنی نیست

khan
جمعه 15 اكتبر 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

وجدان خفته اوغانی بیدار شدنی نیست

چندی قبل در سایت محترم کابل پرس? نقدی از این قلم زیر عنوان "رحمت اله روان سرباز یخن کنده قبیله"

http://kabulpress.org/my/spip....

انتشار و بدنبال ان پیام ها ی همگون وهمسان ازجانب سر سپرده گان قبیله را دریافت و در نهایت مرا بیشتر متقاعد به این ساخت که وجدان خفته اوغانی بیدار شدنی نیست!!! بعنوان نمونه فردی از ادرس ایمل Ahmad_sha hotmail.com افکار و احساسات قبیلوی اشرا به شرح ذیل برایم فرستاده است .

مطلب راکه از جانب به اسم خان تحریر شده است
مطالعه نمودم، قابل یاد اوری است که خان
اسم نیمه وغیری مکمل است و یک اسم مستعار
است.به هر صورت جای بسیار خوشی ومسرت است که
یک کمونست وخادست علیه کمونست وخادست خود
شهادت میدهند، شما خا ن خادست وکمونست هیچ
وخت نه میتوانی که با ذکر جنا یت دیګران جنا
یت خود را مانند چتلی پیشک زیری خاک پنهان
نما یئد، تمام شما در جنا یت دوران
اکسا،کام وخاد به هم شریک هستین،اینکه شما
در مود رحمت اله چیزی معلومات داری معلوم
است که شما دریک پوست بالا نسبت به موصوف در
خاد وظیفه داشتی وحتمی وضروری جنا یات شما
نسبت به رحمت اله علیه مردم در سطح بالا
قرار دارد.

""شما که از جمیعت تنها ۳٪
افغانستان از نام جعلی در سایت های انتر
نیتی دفاع غیری واقیعی مینما یئد وخود را
زیری تا ثیر چند نفر.... قرارداده ید، پس
رحمت اله حق به جانب است که از یک جمعیت
اکثریت ۶۵٪ افغانستان دفاع واقیعی وحقیقی
نما یندوزیری تاثیر قوم وقبیله خویش بی اید
همچنان رحمت اله نسبت به شما در جرایت خویش
پیش قدم است هر چه که نوشته کرده بنام اصلی
وادرس مشخصخود تحریر کرده است نه مانند
شما که زیری کدام سراخ به اسم مستعار تیر بی
هدف می زنی وبه افراطیت پناه برده ید.تمام
نوشته های رحمت اله بربنیادحقیقت وواقیعت
اسطوار میباشد ومظهر وحدت ودوستی بین تمام
افغانها میبا شد ""

تنها از نوشته ها ی شما بوی
نفرت ،اختلاف وتهدید تحقیر افغانها می
اید،وشما شخصی بسیار نمک حرام بودی که از
نام رفیق ودوست ویا همنشین به رفیق ودوست
خویش بخاطر خوشی چند نفر افراطی ضربه وارد
میکنی واهانت به احوال شخصی وفامیلی شان
روا داشته اید خلاصه کلام که بسیار شخصی نا
مرد ونا مراد بودی.قابل ذکر است معلومات
شما حقیقت ندارد تمام ان دروغ واز حقیقت
دور است،من با رحمت اله اله در تما س هستم
عنقریب در مورد نوشته شما جواب ارایئه
خواهند نمود.من صرف یک مطلب را بخاطر
معلومات بیشتر شما میګویم که رحمت اله در
دوران جنرال تاج محمد از وظیفه سبکدوش نه
شده بر عکس از پوست مدیریت به پوست معاون
جنرال تاج محمد ار تقا کرده است.وتا ختم
وظیفه جنرال تاج محمد وعلومی در قندهار
بود،بعدا نظربه هدایت وزارت امنیت دولتی
وضرورت کار در بخش اقوام وقبا یل سرحدی از
قندهار په مرکز خواسته شد."

اولا؛از جناب احمد شاه خان باید پرسید هدف از این 3% که من از انان دفاع کرده ام کی ها اند !!؟مظلومین و متضررین کابلی ؟ شهدا و بازماندگان هراتی ؟ بیگناهان مزارشریف ؟ تعرض , کشتار , حریق هزاره ها و مردم شمالی ,چور و چپاول اسماعیله ها,اذیت و آزار دوستان هنود ....؟

ثانیا؛ مدعا و مقصد ازاین ..65.% کی ها خواهد بود ؟ اگر هدف قبیله است !! این ارقام دل گرم کننده را از کدام دفترچه اوپراسیون , لوژستیک ومالی .. دوستان استخبارتی پاکستانی , انگلیسی و عربی القاعده ... تان بدست اورده اید که اینگونه با اطمینان بدان استیناد میکنید ؟ تا حال که سر شماری صورت نگرفته , اقلیت و اکثریت , اندازه جمعیت ولایات شهر ها ولسوالیها ,اقوام و ملیت ها .. تثبیت نشده است پس چگونه شما اب را نادیده موزه را از پا بیرون و مثل دوست و پشتیبان تان جنرال مشرف جمعیت غژدی نشینان ناقل کوه ها ی سلیمان را در خواب و بیداری بزرگ جلوه میدهید !!!!

ثالسا؛گیریم که که این ارقام خیالی ونجومی تان دقیق باشد استدلال جناب تان گویا دفاع من از اقلیت 3% ناحق !!و دفاع رحمت اله روان همخونی قبیلوی تان از ..65% حق است !!"زهی از این قضاوت و وجدان انسانی و اسلامی شما ها !!!

اقای احمد شاه بابا "قصاب پانی پت"!!! اگر که یک جمعیت اکثریت یک عمل ناروا غیر انسانی و غیر قانونی را در حق هم نوع خود بنابر برداشت هاو بر تری جویی های قومی ,مذهبی, سمتی و نژادی ...روا بدارد !! ایا بخاطر اکثریت بودن مرتکیبن و متجاوزین میشود عمل انان را قانونی , حق و قابل دفاع پنداشت ؟ ایا اکثریت بودن دلیل حق بودن است ؟

هموطن دفاع من از از مظلومین بی گناه , راهرو , پیر مرد , زن ,کودک , باغ و خرمن ,مردم بیگناه ان هم بنابر اسناد ومدارک مادی و عمل انجام شده استوار ا ست که احساسات تباری خونی و مذهبی .. در ان جای ندارد من از تفنگی های غیر مسوول ناحیه بخصوصی دفاع نکرده ام !!!

  • مگرقتل و غارت بیگناهان هزاره جرم نابخشودنی نیست ؟مگر هست و بودمنبع امرار معاش خانواده های کم زمین و بی زمین دند زیبای شمالی(چار تا درخت توت , انگور ,خرمن و سیستم ابیاری سنتی که بوسیله دستان پاک نیاکان انان در جریان سال با هزازان رنج و زحمت درست شده بود ) را تخریب و حریق کاریست اسلامی و انسانی ؟
  • مگر نقل و انتقال اجباری زنان و دختران مسلمان انهم بدون حضور محارم و نان اور شان از یک ولایت بولایت دیگر با دساتیر اسلامی ,حقوقی و مدنی .. منافات ندارد ؟ یا استدلال شما اجرا؛ قانون اوغانوالی و دویمه سقاویست ؟؟
  • مگر خارجی های دشمن معلوم الحال ملت ما را به جان ,مال ,ناموس هموطن و هم نوع .. خود رها کردن شیوه یست ملی, انسانی و افتخار ؟ منکه جای برای توجیه ان در هیچ قانون اسمانی و زمینی ,عرف و عادات... نمیبنم مگر اوغانوالی !!

رابعاا؛ "جناب احمد خان ابدالی " ایا تنی یک جاسوس , خاین ملی ,قاتل هراتیان , بادغیسیان و کابلیان بیگناه بوده یا خیر ؟ایا کشتار در چند ولا یاد شده را !!!فرار با اسرار نظامی اشد محرم را!!! انتقال چند بال طیارات و چند پیلوت وخدمه پرواز به دشمن در حال جنگ را !!میشود تحت تاثیر احساسات قبیلوی توجیه کرد ؟

خامسا؛ شما که یکبار اگسا, کام وخاد را در یک ردیف قرار داده همه را جنایات کار پنداشته وخود بظاهر از صف مخالفین انزمان نظام (مجاهدین سربکف , ماوویستها , اوغانملتیها , غربنشینان شاه پرست ...)قدبلندک نموده اید باز در جای از ایمیل تان بنابر هم تباری و اصل قبول شده اوغانوالی از تنی و رحمت اله روان... دفاع و سیاه نبشته هایش را حقیقی و مورد تایید قرار داده حتا از تماس و روابط تان با ایشان سخن بمیان اورده !!! ومرا نامرد نمک حرام ...خطاب داده اید !!

مگر افشاگری من !! ازاختلاس رحمت اله خان روان از بیت المال, سوه استفاده از موقف یا امانت ملت, تخطی از تعهد داده شده به حلقه از همرزمان , توجیه ودفاع از کشتار بی گناهان بوسیله گروه های تر ه کی , امین , تنی ,طالب...و اینک یکجا شدنش با "گله "فاشیستان اوغانملتی!!!در قانون قبیله نمک حرامی معنا دارد !!!
بنازم قضاوت و وجدان شما ها را .

بر خلاف ادعا و قضاوت خیمه نشینان سده های اخیرکشور ما رسم دنیا و اخرت یا قانون زمینی و اسمانی این است که "بز "از پای خود "گوسفند "از پای خود یا عمال و کردار محمود به احمد و از احمد به محمود ارتباط ندارد چنانچه اعمال و کردار طالب مربوط به خودش از گروه حکتیار و ربانی و وحدت ... بخودشان ارتباط دارد نمیشود حکمتیار را بخاطر جنایات سیاف و مزاری را بخاطر اعمال ربانی ... محاکمه کرد .

جناب احمد خان از کجا میدانید که فلان کارمند استخبارات از فلان ولایت در فلان زمان بنابر ضرورت بمرکز خواسته و در امور قبایل گماشته شده است و موقف اش این و ان بوده است !!تا جایکه من اگاهی دارم جناب شان هرگز معاون ریاست قندهار نبوده و خوشبختانه موقع نصب شدنش ازسطح مدیریت به بالا نیز مسیر نشد. کیش شخصیت درست کردن برای هم تباری ها به عرف و عادات قبیله مبدل گردیه است نمونه های انرا فراوان دیده ایم چون مارشال کابل گیرک, غازی فلانی خان , بابا ملت , قهرمان میوند , نابغه شرق ,قهرمان سپیده دم .... !!!

بادر نظر داشت ارتباطات زنجیری تان با جناب روان امکان دارد در حالت غیر عادی نشه یاخمار نصوار زابلی پای لاف وپتاق در میان باشد وخود را معاون و ریس و سرپرست فلان مقام معرفی داشته باشند .

همچنان این گونه مغالطه گویی ها نشان از حضور تان در صف خاد و یا بخش های دیگردولتی انزمان دارد و اسم احمد شاه درانی تانرا زیر سوال برده و امکان مستعار بودن انرا رد نمی کند !!

سادسا؛بدبختانه خاد وارث کشتار گاه فامیلی امین میر غضب و اداره قبیلوی تره کی بابا یا همان استخبارات مخوف اگسا و گام حتا ضبط احوالات و مصوونیت ملی گردیده بود " نابغه شرق و قهرمان سپیده دم انقلاب!!! مرد میدان!!!" یکجا با گروه های سور و زرغون .. با اعمال و کردار قبیلوی شان چنان هراس را بدل مردم راه داده بودند که سالها تلاش و جانفشانی ما در زمینه جلب رضایت مردم در شرایط که بستر عمل خلقیها صف مخالفین نظام را تقویه , کافرها , رادیکال های اسلامی خارجی و مغرضین منطقوی .. پشتوانه این افراد شعوری و غیر شعوری مخالف قرار گرفته و تبر شان گویا دسته پیدا کرده بود کمتر نتیجه داد تبلیغات و تاثیرات پروپاگنده های غربی , اسلامی و شانزده گروه مسلح مخالف مجاهدین مقیم پاکستان و ایران به علاوه مخالفین مسلح و غیر مسلح چپی .....بازماندگان اگسا , کام , جناح های تر ه کی و امین در داخل !! از خادچنان هیولای تبلیغاتی درست کرده بود که تاثیرات ان تا حال مشهود است عمل خاد هر قدر که قانونی و درست هم میبود یکتعداد اگاهانه و غیر اگاهانه به چشم اگسا و کام به ان نگاه میکردند .

این در حالیست که از کشتار گاه های تره کی وامین در بعضی جا ها فقد جداول نا مکمل از اسمای قربانیان بجا مانده است من خود در یکی از ارشیف ها ی استخبارات یک تعداد عکس های قربیان یا اعدام شوندگان امین و تره کی را با دستان بسته بدون ذکر نام و نشان انگیزه و اتهام وفیصله قاضی ... تنها امضا سه نفر جلاد بدون ذکر نام و موقف شان در عقب فوتو ها را ... دیده ام ..

بر عکس خاد گرفتار شده ها را را از مجرا؛ حقوقی وقضایی ,دوسیه , مستنطق,بازرس و قاضی , محضر های گرفتاری اسناد و شواهد مادی جرمی ..... مورد تعقیب عدلی قرار میداد شهرت گرفتار و رها شوندگان , اتهامات , دوسیه های انان تا حال موجود است .

خاد مخالفین مسلح و اعمال تخربی انانرا هدف قرار میداد نه رهرو والی و جو ا لی و رحانیون ... را زندان ها بار ها پر و خالی میشد کسی بیست سال حبس و با گذشت سه چار سال مطابق فرمان های دومدار حاکمیت رها میشدند.

این درست است که اعدام وجود داشت اما نه بنام مجاهد عادی و غیر شعوری که مسلح با تفنگ گرفتار میشدند تنها یکعده افراد شعوری تخریب کار , یک تعداد قوماندانان شعوری که فعالیت های تخریبی , ترور و انفجارانان .. ثابت میبود بگونه مثال از جمله چارصد تن که در جریان دوسال در قندهار گرفتار شده بودند تنها سه چار نفر انان محکوم به اعدام و یکی دونفر شان از طرف ریاست جمهموری حین باز بینی دوباره دوسیه ها به حبس دوامدار تغیر و یا عفو میشدند .

من ادعا ندارم که تمام فعالیتهای ما در ان شرایط زمانی و مکانی و جنبه های ذیدخل .... با قانون برابر بود . شاید یک تعداد مستنطقین نادان کسی را سیلی زده یا حین گرفتاری از جانب اردو, پولیس و گرفتار کنندگان بعضی مواقع مورد ضرب و شتم قرار گرفته یا تا پایان پروسه تحقیق از ملاقات با اقارب محروم و یا با وکیل مدافع دسترسی نداشته باشند .

اما شرایط زندان ها , غذا , لباس , جای خواب , بخش خدمات صحی , امن بودن برای اطفال زیر هجده سال و زنان زندانی ....هزاران بار بهتر از سیاه چال ها و زندانی های مشکوک ومتهم در نزد مجاهدین مسلمان در داخل و خارج حتا زندان های حکومت پاکستان بود .

به کرار و مرار در محلاتی پر رفت و امد همگانی , بس های شهری , مغازه های کوپونی... بعضی ها بگونه عمدی و غیر عمدی به ادرس کارمل و نجیب و سایر مقامات دشنام میگفتند در حالیکه چند طرفدار دولت با عده از خادیستان در ان مجموعه حضور میداشتند اما مهر سکوت بر لب میزند..... حالانکه در دوره اختناق امین , تر ه کی , ساحه حاکمیت مجاهدین ربانی, گلبدین , ملاعمر .. .. محال و به قیمت جان فرد تمام میشد .

سابعا؛حضور هزاران تخریب کار داخلی و خارجی عرصه را بر مردم تحت حاکمیت تنگ میساخت که مشمول محاصره اقتصادی پرتاب راکت های کور خوشه یی .. انفجارات ,ترور .. سبوتاژ در همه عرصه ها .. میشد از این رو خاد نی تنها در فعالیت مخفی و علنی امنیتی بل در همه بخش های تولیدی اقتصادی , مناطق ترانزیتی , عبور مرور مردم .....یا بهتر بگویم در همه جا باید حضور میداشت که داشت .

همچنان تمام قوای خاد مصروف کار و فعالیت امنیتی و استخباراتی نبودند قسمت اعظم ان مصروف کار اداری لوژستیکی, قسمت قابل ملاحظه ان تنها در امور نظامی امنیتی ومحافظوی , یک قسمت ان در داخل در برابر مجاهدین و پشتبانان خارجی شان , یک قسمت دیگر در خارج بلخصوص پاکستان و ایران مصروف کار و فعالیت بودند .

که این حقیر از جمع اداری , لوژستیکی و نظامیها ان نبوده و هرگز از کار کرد هایم در بخش های مربوط پشیمان نمی باشم بل باعث افتخارم نیز هست که از اعمال وکردار غیر قانونی تخریب گران شعوری داخلی و خارجی ذره یی جلوگیری توانسته ام .

*داستان "وخت" "پوست""پیشک" "زیری"جرایت" "سراخ""اریئه""جمیعت" "په" تانرا بگذاریم برای ایام دیگر!!!

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • كدام وجدان؟ اكر ميبود بيدار ميشد.بشتون والى اين خود بى وجدانى است.اين جفا به قا نون است. انكه خونريز و ظالم را به خانه خود بنهان ميكند ودر برابر خيانت جشم خورا ميبندد,تنها بخاطر اينكه بشتون والى كند,اين خود يك عمل قبيح و بى وجدانى است.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس