بسم الله الرحمن الرحیم
"الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لا یخشون احدا ً الاالله و کفی بالله حسیباً" احزاب/ 39 / اطلاعیه نمایندگان طلاب و علمای افغانستانی مقیم حوزه علمیه قم در باره احوال شخصیه
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
طرح قانون احوال شخصیه ی شیعیان در افغانستان؛ نشانه رشد فرهنگ مدنی و زمینه ساز همگرایی بیشتر و نیز افزایش میزان وفاداری به نظام سیاسی است. این عمل که در راستای تحقق ماده ی 131 قانون صورت گرفته بیانگر آن است که مردم این کشور می توانند با استفاده از ظرفیت فراوان اسلام در ایجاد حس برادری و عدالت میان اقوام و مذاهب مختلف؛ در کلیت خود از حمایت مراجع دینی و علمای برجسته مسلمان - اعم از شیعه و سنی – برخوردار است همچنان که می تواند از بعد داخلی، آثار حقوقی و اجتماعی و ایجاد یک نظام مشارکتی سیاسی، در چارچوب شریعت اسلامی مطرح سازد و رفع تبعیض های ناروا را بویژه در قلمرو اسلام پیشنهاد کند.
اما روند معرفی و توشیح این قانون که به عنوان یک مساله داخلی باید آرام و طبیعی به پیش می رفت در اثر عوامل دخیل به سمت دیگری سوق داده شد و حتی با دخالت های سیاسی و رسانه ای غرب، منجر به برخی نزاع های تاسف آور میان برخی عناصر و گروههای خودی گردید . در چنین وضعیتی که رییس جمهور محترم را واداشت تا در مورد قانونی که به تازگی توشیح کرده بود، دستور بارنگری بدهد، برخود لازم دیدیم که به حکم وظیفه ی دینی و اجتماعی، نکات ذیل را به استحضار مردم مسلمان و آگاه کشور برسانیم:
1- نظام حقوقی اسلام که روابط متقابل افراد؛ از جمله زن و شوهر را در یک فرایند علمی دقیق تنظیم می کند، برآمده از جهان بینی و انسان شناسی خاص اسلام است و برآیات محکم قرآن مجید، سنت متواتر نبوی و اجماع فقهای اسلام استوار می باشد. تفاوت این نظام حقوقی با نظام حقوقی سکولار و قوانین برآمده از آن یک امر طبیعی و مقتضای تفاوت در ادیان و مکاتب فکری است.
2- مساله مورد بحث از مسلمات مورد قبول تمام فرق مذهبی مسلمانان بوده و اختصاص به مذهب شیعه ندارد. علاوه برآن مساله حقوق زن و شوهر در مکتب اسلام اگر درست بررسی و درک شود به نفع نظام خانواده و رعایت حقوق همسران است که مردان نسبت به نیازهای اقتصادی و عاطفی آنان بی تفاوت نباشند. در حققیت انگشت گذاشتن روی این گونه موارد که مورد اتفاق همه مسلمانان است برای ایجاد تفرقه در صفوف آنان و بهره برداری به نفع سیاست های استعماری است.
3- اعلامیه جهانی حقوق بشر به رغم آن که از دیدگاه غربی تدوین شده در اغلب موارد از نظر فقه اسلامی مورد تایید است . اما در مواردی که احکام اسلامی با مواد این اعلامیه سازگاری ندارد به حکم قانون اساسی، مرجع قانون گذاری فقه اسلامی است. قانون اساسی به صراحت و در ماده ای غیر قابل تعدیل (ماده 3 و 149) بیان می دارد که هیچ قانونی برخلاف شریعت اسلامی نمی تواند در کشور، وضع و اجرا شود.
4- بحث از رد و قبول احکامی که از ضروریات فقه اسلامی شمرده می شود؛ خارج از محدوده اختیارات پارلمان و نهاد های مشابه آن است. نهادی که خود، مشروعیت خویش را باید از دین بگیرد نمی تواند به احکام مسلم اسلام مشروعیت ببخشد. بنا براین، بسیار بجا و شایسته بود که نمایندگان محترم پارلمان به بررسی صحت انتساب این قانون به فقه جعفری می پرداختند و یا – در صورت لزوم – به اصلاح ادبیات، شکل و نحوه ی تدوین آن به لحاظ فن قانون گذاری همت می گماشتند و از دخالت و مضمون آن خود داری می ورزیدند حذف موادی از این قانون که در فقه جعفری از ضروریات تلقی می شود، حتی از توان فقهاء و مراجع تقلید خارج است، چه رسد به یک نهاد مشورتی.
5- بازنگری و تجید نظر در باره ی قانونی که هنوز رنگ توشیح آن خشک نشده است بدون تردید نشانه ی انفعال حاکمیت از فضا سازی سیاسی و رسانه ای غرب است که مصداق بارز دخالت در امور داخلی و نقض حاکمیت ملی ما می باشد. این بدان معنا نیست که قانون یاد شده از نظر شکلی از هرگونه عیب و نقص عاری باشد و در صورتی که نیاز به بازنگری احساس شود باید پس از طی مراحل کارشناسی و قانونی صورت پذیرد، از این رو فعلاً درست ترین تصمیم آن است که این قانون به همین صورت کنونی به ستره محکمه (قوه قضایی) جهت اجرا سپرده شود.
6- در هر صورت، ما به حیث مجموعه ای از علما و طلاب حوزه وی علوم دینی، آمادگی خود را جهت تبیین و بررسی فقهی و حقوقی این قانون، و نیز پاسخگویی به نقد هایی که با نگرش علمی نسبت به آن طرح می گردد اعلام می داریم. والسلام علی عبادالله الصالحین.
نمایندگان طلاب و علمای افغانستان – شوراهای منطقه ای طلاب جامعه المصطفی (صلی الله علییه و آله) العالمیه -
حوزه علمیه قم
پيامها
14 می 2009, 13:55, توسط پویا
خیلی احمقانه است موضع این مجموعه شکمو!
14 می 2009, 14:13, توسط ضد خرافات
افغانها روز به روز در گرداب فلاکت بار چرندیات فرو می رود به جای اینکه بیاید روی اقتصادوکار علم وفرهنگ کار کنید می اید در بین مردم تفرقه می اندازید . روابط زناشوئی چی ربط به محسنی ها و امثالهم دارد این کلا یگ مسائل شخصی و خصوصی است تازه ایجاد قانون احوال شخصیه مخالفت های زیاد در بین خانواده ایجاد می کند بیاید به جای اینکه مسئله قومی را با استفاده از قانون ومذهب دامن بزنیم یگ فکر به حال مردم که نان شبش را ندارد بکنیم ملیون ها دالربرای ساختن تربیه افراد مخرب و نوکر ایران بیایم یگ ملیون اش را به فقرا و خانواده شهیدان تقسیم نمائیم تعجب می کنم که ما هرچی قدر سرمون به سنگ بخورد باز نمی فهمم که چی است . من در اخر از برادران که این سایت را میخواند یگ خواهش می کنم اینکه اگر در هر صبح یگ بار قران کریم را مطالعه می کنید در کنارش یگ سراج التواریخ هم بمان و یگ ورق که شده ان را نیز مطالعه کن ان موقع می فهمی که دوست ودشمن کی ها بوده و کی ها است. تشکر ......
14 می 2009, 14:30, توسط محمدي
«فاسألواأهل الذكر إن كتنم لاتعلمون » قرآن كريم ، نحل / 43
«وإ ذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما» قرآن كريم ، فرقان / 63
15 می 2009, 10:13, توسط عزیز فیاض
عزیز فیاض
باز یک ملاعمر از قندها ر آمد بیرون
آری:از شاخ انار این زهرمار آمد بیرون
باغبان کینه دل پیوند زهراگین زده
حاصل پیوند زهر از شاخسار آمد بیرون
این خر دجّال مذهب با شعار مذهبش
تا که مارا خر کند ابلیس وار آمد بیرون
حاصل عمر جهادش شصت میلیون دالر است
دستش از خون تر ز یک تا صد هزار آمد بیرون
گاهی در دامان طالب زیر پالان عرب
گه زجوی مکر شورای نظار آمد بیرون
آرزو دارد کند زن،دختر نُه ساله را
بهر توجیه خودش با این شعار آمد بیرون
کای مردان،زن چرا پروردگارم خلق کرد؟
تا که ما گردیم بر آنها سوار آمد بیرون
حق بیرون رفتن از خانه ندارد هیچ زن
گر چنین کردند باید سنگسار آمد بیرون
هر زمان مردی بخواهد تا خودش ِارضا کند
حکم امر از جانب پروردگار آمد بیرون
آی زنها:آنچه مردان گفت باید آن کنید
گر تخلّف کرد کس،کی او ز نار آمد بیرون
آی مردم،آی دنیا رهبر شیعه منم
تاکه از دیدار مهدی انتظارآمد بیرون
دختران را بعد نُه سالش دگر شوهر دهید
آنچه از قوم عرب آن روز گار آمد بیرون
خاک میهن گرچه در چنگال خوکان رفته است
کس نخواهد دید شیخ از اقتدار آمد بیرون
می شود سرباز خارجی سوار دختر ش
نیست باکی شیخ را،از زن چه کار آمد بیرون
گوش کن ای شیخ آصف محسنی یی مجتهد
مردم از امر جهادت زار زار آمد بیرون
هیچ کس باور ندارد بعد ازین حرف ترا
خواهرت از پشت تو چون بار دار امد بیرون
گرچه تلویزیون خود نام تمدّن مانده ای
دشمنی ات با تمدّن آشکار آمد بیرون
خواهر مشتاق آن شاگرد قرآن خوان تو
درس قرآن خواست خواند اشکبار آمد بیرون
گر چه او در بین مردم سرّ تو را فاش کرد
کس چه میداند که چون او بی شمار آمد بیرون
گرچه بر پیشانه ات از مهر داری یک نشان
بین مردم نام تو از اعتبار آمد بیرون
ریش خود آتش بزن از کلّه ی پرمکرواز
نام پر ننگ تو دگر افتخار آمد بیرون
حاج آقا گویمت؟یا گویمت سامان خر؟
لونگی ات برسر،چو سامان استوار آمد بیرون
تا کند پیدا برایش آبرویی شیخ پیر
بنگرید از عقل کورش ابتکار آمد بیرون
میرسد روزی که مردم آتشِ بر پا کنند
تا ببینم شیخ از دود وغبار آمد بیرون
هرچه گفتم،پیرخر تعویض کن در گوش خود
این غزل از قلب فرد داغدار آمد بیرون
16 می 2009, 04:23
اقای فیاض احترامات مرا بپذیرید!در ذیل شعری را که سروده بودید به منظور سهولت در قرائت آن به شکل مروج نگارش شعری باز نگاری کردم.
پوزش مرا از بابت عدم تقاضای اجازه اینکار بپذیرید.البته من مطمئن هستم موقعی که شما شعر هذارا نگاشتید،آنرا به شکل معمول شعری نوشتید.اما بعد از فشار "این پیام را پیش از فرستادن آن بخوانید"فاصله بین ابیات بهم خورد و همه بهم نزدیک شدند.البته اینکار طور اتوماتیک صورت میگیرد.در آینده در همچو مواقع اگر بجای فشار یک بار بر دکمه" انتر "،دو بار فشار بدهید فاصله بین ابیات بوجود میاید.موفق باشید.
باز یک ملاعمر از قندها ر آمد بیرون --- آری:از شاخ انار این زهرمار آمد بیرون
باغبان کینه دل پیوند زهراگین زده --- حاصل پیوند زهر از شاخسار آمد بیرون
این خر دجّال مذهب با شعار مذهبش --- تا که مارا خر کند ابلیس وار آمد بیرون
حاصل عمر جهادش شصت میلیون دالر است ---دستش از خون تر ز یک تا صد هزار آمد بیرون
گاهی در دامان طالب زیر پالان عرب ---گه زجوی مکر شورای نظار آمد بیرون
آرزو دارد کند زن،دختر نُه ساله را --- بهر توجیه خودش با این شعار آمد بیرون
کای مردان،زن چرا پروردگارم خلق کرد؟--- تا که ما گردیم بر آنها سوار آمد بیرون
حق بیرون رفتن از خانه ندارد هیچ زن --- گر چنین کردند باید سنگسار آمد بیرون
هر زمان مردی بخواهد تا خودش ِارضا کند ---حکم امر از جانب پروردگار آمد بیرون
آی زنها:آنچه مردان گفت باید آن کنید ---گر تخلّف کرد کس،کی او ز نار آمد بیرون
آی مردم،آی دنیا رهبر شیعه منم --- تاکه از دیدار مهدی انتظارآمد بیرون
دختران را بعد نُه سالش دگر شوهر دهید --- آنچه از قوم عرب آن روز گار آمد بیرون
خاک میهن گرچه در چنگال خوکان رفته است ---کس نخواهد دید شیخ از اقتدار آمد بیرون
می شود سرباز خارجی سوار دختر ش --- نیست باکی شیخ را،از زن چه کار آمد بیرون
گوش کن ای شیخ آصف محسنی یی مجتهد ---مردم از امر جهادت زار زار آمد بیرون
هیچ کس باور ندارد بعد ازین حرف ترا --- خواهرت از پشت تو چون بار دار امد بیرون
گرچه تلویزیون خود نام تمدّن مانده ای --- دشمنی ات با تمدّن آشکار آمد بیرون
خواهر مشتاق آن شاگرد قرآن خوان تو --- درس قرآن خواست خواند اشکبار آمد بیرون
گر چه او در بین مردم سرّ تو را فاش کرد --- کس چه میداند که چون او بی شمار آمد بیرون
گرچه بر پیشانه ات از مهر داری یک نشان --- بین مردم نام تو از اعتبار آمد بیرون
ریش خود آتش بزن از کلّه ی پرمکرواز --- نام پر ننگ تو دگر افتخار آمد بیرون
حاج آقا گویمت؟یا گویمت سامان خر؟--- لونگی ات برسر،چو سامان استوار آمد بیرون
تا کند پیدا برایش آبرویی شیخ پیر ---بنگرید از عقل کورش ابتکار آمد بیرون
میرسد روزی که مردم آتشِ بر پا کنند --- تا ببینم شیخ از دود وغبار آمد بیرون
هرچه گفتم،پیرخر تعویض کن در گوش خود ---این غزل از قلب فرد داغدار آمد بیرون
14 می 2009, 14:14, توسط فرید پنجشیری
تشکر یک دنیا از نظرات اسلامی شما دانش آموزان مدرسه اسلامی
من واقغا هم نظر شما هستم یعنی تغیرات در باره موضوعات دینی کار هر فرد نمیباشد و از طرف دیگر مطرح کردن مسایل دینی و مخالفت با آن بخاطر اهداف سیاسی و اجازه دادن کشورهای غربی درین موضوع کاملا جای تاسف برای دولت کنونی خود فروخته کرزی میباشد.
چون مسایل دینی را نمیتوان به رای مردم و نهاد های ساخته و پرداخته شده غرب که صرف بخاطر تامین منافع انها در کشور های جهان سوم و به خصوص جوامع اسلامی بنام مدافعین حقوق بشر، زن، مذهب و غیره فعالیت دارند گذاشت.
چرا این مدافعین حقوق زن و بشر راجع به اوضاع نابسامان زنهای بیوه افغان و کشتار زنان واطفال توسط خارجی ها چیزی نمیگویند.
این مراکز ساخته شده غرب جز از بین بردن فرهنک و رسوم اسلامی مردم افغانستان بخاطر تامین منافع غرب هیچ هدفی را دنبال نمیکنند.
اگرما مسایل دینی و فرهنگی مان را به رای سازمان های ساخته شده غرب بگذازیم شاید در اینده انها برای مان بگوید که ادا کردن نماز هم به رای چند سازمان ساخته شده غرب گذاشته شود.
پس وظیفه هر افغان این است که از منافع دینی خود در مقابل هر نهادو یا مرجع دفاع نماید.
گرچه این موضوع احوال شخصیه برای من تازه گی داشت ولی بعد از خواندن مطالبی چند درین موضوع دریافتم که این موضوع کاملا مذهبی بوده که کاملا به نفع زن ها میباشد و درین هیچ شکی نیست که هر امر دینی مانند دیگر مسایل دینی به نفع فرد و جامعه میباشد.
به ارزوی اینکه مردم عزیز ما مسایل دینی خویش را مطالعه نموده و اجازه ندهد که هیچ مرجع و یا کشور غیر اسلامی مانند امریکا که خود بزرگترین نقض کننده حقوق بشر در دنیا میباشد روی ان انگشت تحلیل بگذارد.
واسلام
14 می 2009, 14:59, توسط موسي
درهرجامعه نمادش همان دين وباورهاي اعتقادي اوست. اگراين ازبين برود ديگر هيچ چيزي باقي نخواهد ماند. نظرمن هم همان نظرفريداست.
15 می 2009, 02:51, توسط محمدي
دوستان مي توانند اين بيانيه را در« نداي مزيد » به آدرس: www.mazid.blogfa.com نيز دسترسي داشته باشند.
16 می 2009, 09:07, توسط شمس الله علی زاده
باز یک پست پلید از قندهار آمد بیرون_مثل یک سگ گرسنه. از تئي غار آمد بیرون
اولاً دستور داد هرکـس بیاموزد هنــر_سر وی در پیش مردم سری دار آمد بیرون
کس نباید پاک باشد جان او لباس او_تا به مثل ما شپش قطار قطار آمد بیرون
شاعرا هدر مده وقتی گرانبهای خود_چونکه وی به مثل خری بی مهار آمد بیرون
جایی وی باشد همیشه در جهنّم دائـمی_دروطن اشک یتیمان زارزارآمد بیرون
14 می 2009, 19:47, توسط م م
ملاه های نجس فکر و ذکرش فقط در در شکم و زیر شکم اش است.
15 می 2009, 12:36, توسط م م
اوه م م ساختگی م م اصلی من استم من هرگز مخالف ملا نیستم و اگر این ملا ها نباشد انسان دروغگوی مثل شما که از لقب دیگران سو استفاده را میکنید دنیا را فاحشه خانه و قمار خانه خواهند ساخت و کسیکه همچو دنیا را خواهان است بفرماید اول از فامیل خود شروع نماید تا مشکل شهوات سربازان ناتو در افغانستان حل شود...
من نمی فهم که بعضی ها از حماقت در جان ملا ها چسپیده در حالیکه ریس جمهور و اعضای کابینه اش در طول تاریخ افغانستان که مسولیت اداره حکومت را در دست دارند نه کدام ملا و یا شیخ بودند و استند...
اوه احمقها بروید ریس جمهور تان و وزرایش را ملامت کنید که بی کفایت استند نه دو سه ملا که در معابد خدا به کار عبادت مشغول استند و لازم نیست شما با رفتن تان به این معابد مقدس انجا را نجس و میکروبی بسازید...
اینده از کاربرد اسم من جدا حذر نماید...چه انسان های پست و ناکس را طرف استیم...
من واقعا از کابل پرس? جدا خواهشمندم که مطلب من را برای رفع سو تفاهم نشر نمایند تا در اینده همچو اشتباه تکرار نگردد.. تشکر
16 می 2009, 07:52, توسط م م 2
اقای م م اصلی مگر همین ملا های که از نظر تو پاک و در معابد خدا کار می کنند نیستند که همچو فتوا های مثل احوال شخصیه ی شیعیان را میدهند و از تصویب چنین قوانین زن ستیزانه و غیر انسانی از سوی خرزی رئیس جهور لاشعور و نابکار بی کفایت تان استقبال می کنند؟ اقای م م اصلی ما درجان تو و این ملاهای شکم پرست مثل تو نچسپیده ایم بلکه این شما هستید که پای تان را از گلیم خود تان درازتر می کنید. تو واین ملاهایت که در معابد خدا مشغول بکار عبادت استید چرا می خواهید که افکار یخ زده ی خودرا بر دیگران تحمیل کنید؟ فقط میتوانم بگویم که خاک در چشمای کورت که هیج چیز را نمی بینی وخوب را از بد تشخیص نمیتی فکر می کنی که اگه ادمها مثل هم ازاد وبرابر زندگی کنه دنیا میشه فاحشه خانه.....
14 می 2009, 19:53, توسط داود
خاک بر سر کسیکه که بشتر از این فریب ملا را بخورد
14 می 2009, 23:34, توسط یاسمین " جاغوری"
ازشکموهای محترم باید نهایت تشکر را داشت . واقعآ ازاین بیشترنمیشود رو راست بود واعتراف نمود که اصول ودیدگاه حوزه دیده های قم ونجف آنجائیکه به بشریت تحویل داده میشود ، دقیقآ همان چیزی است که طالبان به رهبری بن لادن وملاعمروگلبدین برای آن آدم میکشند وویرانه ایجاد مینمایند! ونباید شک داشت که منظور ازنظام مشارکتی سیاسی که آخوندهای ماازادبیات مدرن آنرا دزدیده وفریبکارانه استفاده مینمایند، همان بندیست که درقانون احوال شخصیه شیعیان میخوانیم " زنان حق ندارند بدون اجازه شوهران خود به بیرون رود ودرصورت اختلاف ، یعنی اگرزن سرباز زند! باید به محکمه یعنی نزدیک عالم صیغه وتیغه مراجعه نمایند. ترازوی عدل اسلامی نیزآنگونه که طفیلی های قم بیان داشته اند ! عبارت است از حق همسری یک مردباچهارزن وبه ارقام نجومی دراختیارداشتن برده مؤنث ! یعنی در ترازوی عدل علی چهارزن وبی نهایت کنیزدریک پله برابراست بایک آخوندطفیلی.
15 می 2009, 02:22, توسط باچه آزره دلبند آبه خو
ملت هزاره نیازمند قوانین مدرن امروزیست . اگرملت غیورهزاره به گذشته های تاریخی وفرهنگی بومی خود که پش ازاسلام داشتن یک نظری دقیقی بیندازن خاهند دید که نیسبت به امروز وضعیتی زندگی شان بنیهایت قوی وبسیارباوقاربوده ولی پشت کردن به مدنیت عدالت پرور زن ومرد بامیان باستان که شمامه وصلصال نمونه ای واقعی وسمبل آن دوره افتخارآمیز بوده وتاجهان باقیست نیزخاهد بود. وازدست دادن خود باوری وپزیریش فرهنگ بگانه وبرده پرور وجاهیلیت عرب ویرانگر باعث زوال وازخودبگا نگی آن ملت عزیز دیروزی گردیده تاجای که قادربه دفاع ازوطن بومی واجدادی خودنیست . فرهنگ گذشته ای هزاره فرهنگ ساینس وصنعت انسان دوستی وبرابری زن ومرد است . وفرهنگ استعماری وشمشری عرب فرهنگ برتری طلب .برده پرور. کشتار. ویرانگری .حسادت. شرک پرور نژادپرست .نفرت افروزی بین جامعه بشری ودریک کلام ضدیت باهر نوع ترقی وپشرفت است . اگرانسانی فرهنگ بی فرهنگ جاهلیت اشرا قبول نکرد کافراست وباید کشته شود . تاتوانی چون جماعت ملاخرباش . وگرنه این جماعت ازفرط خری هرکس خرنشود اوراکافرخاند. بهترین نسخه درمان درد هزاره بازگشت به فرهنگ بومی خودش است وبس . این بازگشت می تواند هزاره را ازهرلحاظ درزودترین زمان در ردیف پشرفته ترین ملت های جهان چون جاپان وچین وکره و... قراردهد که هم خدمت گذار خود وهم ازملیتهای هموطن عزیزخود باشند . تشکرازکابل پرس.
15 می 2009, 11:12, توسط يك زن افغان
مردم بيچاره ما كم از دستپرورده هاي پاكستاني رنج و ستم را متحمل شدند و ميشوند ، كه در آينده اين طالبان ايراني بر سر ما زنان چه خاكي خواهند پاشيد. انتظار باشيم كه اين گله (طلاب و علمای افغانستانی مقیم حوزه علمیه قم) چه وقت
درين وطن ويرانه سرازير خواهند شد.
15 می 2009, 15:18
خداوند شما علمای مزدور غربی ها را در غصب خود گرفتار کند که بگفت انگلیس ها اسلام را برباد دادید کجا است حضرت محمد ص که روی شما جاهلین را سیاه و خجالت کند . او علمای احمق نه از خدا ترس دارید و نه بلا . ما خوب میدانیم که شما نوکر های انگلیس میباشید و این توطئه و دسیسه برای بدنام کردن اسلام از طرف انگلیس ها چینده و توسط شما گروه های مزدور بمنظور بدنام کردن اسلام پیاده میشود. مسلمانان متدین این ها شیطان های ابلیس هستند که نظر به طراحی انگلیس ها در جهت بدنام کردن اسلام آغاز بکار کرده اند. باور کنید ما مسلمانان از دست ای نجاست ها در سراسر جهان بنام تروریست یاد میشویم . خداوند این نوع علمای جهنمی را در قهرخود گرفتار کند که اسلام را بد نام کردند. این ها شیطان هستند. نه اسلام
15 می 2009, 17:44, توسط کمال کابلی
ملا و طالب ، با قصر بصیرت ، دمار از روزگار ما درآورد . حال کی باشد که چلی های طفیلی زیر سینۀ آخوند های ایرانی به قدرت برسند . یا للعجب ! از دست و زبان اینان چه خواهیم کرد ؟ راستش ، بر روز بد ما لعنت . این جوجه سوسمار ها بایست بدانند که : دورانی که شمشیر پشتوانه ای برای مذهبی باشد ، سپری گشته است . دوران صغارت ملی گذشته است . قانون اساسی 155 کشور جهان ، با رژیم جمهوری اداره میشوند . ملتی که بر صغارت خود صحه گذاشته باشد ، چه خواسته و نخواسته باشد ، بر حقارت خود صحه گذاشته است . دیگر زن ها کشت زار های مرد نیست تا از هرطرفی که خواست در آن درآید . زن در خانه بماند ، چوچه بزاید ، و بولدانی مردان باشند . نسل امروز ، انسان های آخوند زده و آخوند پرور نیست که مغز دارد و فکر نمیکند و دیگران بایست بجایش فکر کنند . آدم های امروز نسل دیگرند ، که سفینه های شان در کرۀ ماه میروند و سیارۀ مریخ را میکاوند . لطفاً جوجه طفیلی های قم ، پهلو بگردند که صبح شده است . آنان که ویرانگر اخلاق باشند ، مسلماً نمیتوانند سازندۀ آن باشد . پشت این مُشت مقلد کی شدی خم از رکوع / گرنه در جنت امید میوۀ طوباستی / روی زی محراب کی کردی ؟ اگرنه در بهشت / بر امید نان و دیگ قلیه و حلواستی .
16 می 2009, 00:45, توسط سلطان
در اکثر کشورهای اسلامی به استثنا ایران و عربستان قانونگذاری از چند ویژگی ذیل برخوردار است:
اول- هیچگاه مواردی که منافی صریح حقوق بشر و زندگی اجتماعی امروزی باشد، در قوانین گنجانده نمی شوند. مثال روشن آن عدم تطبیق احکام حدود و قصاص در اکثر کشورهای اسلامی است. قوانین جزایی این کشورها به شمول افغانستان این موارد را شامل نمی شوند و به تبع آن محاکم نیز آنرا تطبیق نمی کنند. هرگاه کشوری در رابطه به احوال شخصیه (حقوق خانواده) قانون وضع نموده است مواردی بحث بر انگیز این چنینی را در قانون نگنجانده است. مثال روشن آن حکم امام ابوحنیفه است که می گوید هرگاه شوهری غایب شود، بعد از نودونو (99) سال زوجه (زن) می تواند که تقاضای طلاق نماید. این موضوع نافی حقوق زن است، لذا کشورهای حنفی مذهب مسلمان هیچکدام از آن پیروی نکرده و این مدت را مطابق به مقتضیات زمان ترتیب نموده اند.
دوم- بخاطر اهمیت قانون در اکثر کشورها یک مجرای خاص قانونگذاری وجود دارد، در افغانستان نیز انستیتیوت قانونگذاری وزارت عدلیه صلاحیت تسوید قوانین را به عهده دارد. اعضا این انستیتیوت متشکل از حقوقدانان، و کسانی وارد در فقه (حنفی و جعفری)، ادبیات و انسان شناسی هستند. پیش نویس نمودن قانون کاری شورای علما نیست. همه می دانند که اعضای این شورا عبارت از شیوخ و مفتی ها هستند که بیشتر متخصصین امور عبادی هستند و اکثر اوقات شان صرف روضه خوانی و عبادت سپری می شود و کمتر با مسائل مادی سروکار دارند در حالیکه تدوین قانون یک امر دنیوی بوده و برای بهبود زندگی کسانی است که زمینی می اندیشند و زمینی زندگی می کنند.
سوم: یکی از خصوصیات عمده قانون ضمانت اجرای آن است. مثلا در قانون گنجانده شده که کسی حق ندارد که اموال عامه را به تملیک خود در آورد. ضمانت اجرای این ماده اینست که در صورت ارتکاب به چنین عملی، شخص مورد پیگیرد قانونی قرار می گیرد و زندانی می شود. قانون احوال شخصیه نیز باید از چنین خصوصیتی برخوردار باشد. اما همه می دانند که روزانه هزاران زن در شهر کابل بدون اینکه از شوهرش اجازه بگیرد از منزل بیرون می روند. در این صورت هر روز باید تعداد کثیری از زنان مورد مجازات قرار بگیرند. نتیجه اینکه آنچه در مسوده این قانون در باره اجازه خروج از منزل یا تمکین و مواردی دیگری آمده است، توصیه است نه قانون. در متن قانون برای توصیه جایی نیست. به نظر می رسد که جای مناسب تر این موارد توضیح المسایل علما باشد.
16 می 2009, 12:41, توسط ح.آ.ن
برادر سلطان جان !
اول خدا کند از جمله ای ملاو یا طالب نام نهاد نباشید چرا که من از آنها شدیدآ نفرت دارم و هیچوقت آنها را برادر خطاب نمیکنم. ثانیآ شما در دفاع از قانون احوال شخصیه چند جملات نوشته داشتید. انتقاد زیاد است مگر صرف یکی آنرا طرف توجه قرار دادم . شما نوشته اید که همانطوریکه ملکیت دولت از تعرض و تصاحب مطابق به قانون درامان است . باید خانم ها همین طور استدلال شود. برادر گل ملکیت دولت احناس منقول و غیر منقول گفته میشود که غیر متحرک و بیجان است . مگر زن ها اانسان هستند و بامرد ها یکسان قابل مقایسه میباشند. هیچ تغیراتی فزیکی به غیر از زن بودن و مرد بودن دیگر در بین وجود ندارد. پس آنچه که ملا وطالب ها برای خود بهانه میتراشند شما از آن جانب داری نکنید. باید خردمنشانه و انسانی قضاوت و انصاف نمائید.
17 می 2009, 00:28, توسط سلطان
جناب ح.آ.ن
خواهش می کنم نوشته مرا از اول تا آخر بخوانید. آنچه مطلوب است، این نیست که شما برداشت نموده اید. در همین پاراگراف در نوشته من آمده است که یکی از خصوصیات قانون ضمانت اجرای آن است. در حالیکه تعداد بسیاری از ماده های مسوده احوال شخصیه ضمانت اجرا ندارند مانند همین ماده اجازه بیرون رفتن خانم از خانه. لذا پیش نویس احوال شخصیه خصوصیت یک قانون را ندارد بلکه بیشتر به یک توصیه می ماند. شما می دانید که در قانون برای توصیه جایی نیست. توصیه های فقها باید در توضیح المسائل گنجانده شوند نه در قانون.