حکمتیار: پشتونها به رهبری همچو صلاح الدین ایوبی نیاز دارند
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
گبلدین حکمتیار درتازه ترین مصاحبهء اختصاصی خویش با سایتی پشتو زبان تاکید کرده است که قوم پشتون به رهبری چون صلاح الدین ایوبی نیازدارد. پشتونها باید تحت قیادت بزرگمردی چون صلاح الدین ایوبی متحد ویکپارچه شده وعلیه توطئه های ملی وبین المللی که برای حذف کامل این قوم خوار ومظلوم !!!!!!؟ ازصفحه گیتی توسط قوت های شیطانی روی دست گرفته شده است مقابله کند. به نظربنده، قبل ازپرداختن به موضوع صلاح الدین ایوبی ومتحد ساختن پشتونها بهتراست که روی نکات دیگر این مصاحبه مکث شود
آقای گلبدین ، بار دیگر مذاکرات( به گفتهء خودش ) با اداره فاسد کرزی را شایعات خوانده وهرگونه تماس مستقیم ویاغیر مستقیم را بامقامات کابل ردکرده است. جا جائ کلمه (شاغلی) را نیز برای آقای کرزی ارزانی فرموده تا نشان دهد که ازجابجائی اعضای حزبش افرادی چون فاروق وردک، عبدالکریم خرم ، آصف ننگ، خالدفاروقی، ارغندیوال، وغیره دربدنهء دولت به عقیدهء وی دست نشانده راضی است .حکمتیار با ابراز کراهت ظاهری از محافظین امنیتی امریکائی کرزی بازهم وی را نسبت به عناصر( شمالی تلوالی) ترجیح میدهد حکمتیار، معتقد است که دشمنان واقعی اش (شمالی تلوالی) بوده نه کرزی. . ازنظرحکمتیار تنها رهبران ضد ائتلاف طالبان، مزدوران بیگانه اند اما درقسمتی از این مصاحبه فرموده اند که یک شب سپری کردن درسنگر!!!؟ را هزار مرتبه برقصرریاست جمهوری ترجیح میدهد که محافظین اش امریکائی ها باشد. وی از شاغلی کرزی بعنوان یک رئیس جمهور بی صلاحیتی یادکرده که قدرت عزل ونصب افراد رانداشته وحتی جرأت نوشیدن آب را بدون اجازهء امریکائی ها ندارد.
میتوان گفت که حکمتیار درهمچو مصاحبه ها با بکاربردن کلمات دو پهلو میخواهد نشان دهد که وی هرگز درصدد خراب سازی پل های عقبی اش نیست و راه تفاهم وبازگشت همیشه نزد وی باز است وبا موجودیت یک رهبرپشتون و آنهم ازنوع کرزی ممکن است زبان مشترک با اوپیدا شود اگر حفیظ الله امین ودکتورنجیب الله بعنوان رهبران دست نشانده ماسکو درافغانستان وهمچنان شهنوازتنی معروف ترین ناقض حقوق بشر هریکی بنوبه خود درمراحل مختلف تاریخی با گلبدین حکمتیار وارد معامله شدند چرا کرزی نتواند با گلبدین حکمتیاروارد معامله های پنهانی نشود؟ خاصا اینکه نظر به گفته حکمتیار، این حزب اسلامی بود که کرزی را ازچنگ افرادشورای نظار درسال 92 نجات داده و اورا ازطریق چار آسیاب به پاکستان رساند. با وجود این سابقهء دوستی وتعاون با یکدیگر چرا کرزی دنبال پرستیژبخشیدن وامتیازدهی به گلبدین حکمتیارنباشد؟ نظربه این اظهارات حکمتیار، آنچه که کرزی تاکنون درقسمت اعضای حزب وی درکابینه ودیگر مقامات دولتی به شمول رهائی دامادش غیرت بهیر از زندان انجام داده خیلی کم وناچیز است وحق دوستی وپشتونوالی را مراعات نکرده است . زیرا این حکمتیار بود که زنده گی وی را درسال 92 خریده است وکرزی را ازچنگ افراد شورای نظار نجات داده است داستانیکه تاهنوز هیچ کسی تفصیل آنرا نمیداند که افراد شورای نظار چرا قصد کشتن کرزی را درسال 92 داشتند وبه دستور کی ؟ د وچرا کرزی ازکابل فرار کرد وعلت آن چه بود؟ حامیان کرزی درسایت های پشتومدعی اند که گویا کرزی از ورود یک خبرنگار پاکستانی که میخواست به بخش اسناد محرم وزارت خارجه دسترسی پیداکرده و اسناد خط دیورند را از آرشیف وزارت خارجه بدزدد ودرین راستا مجوز ازطرف فهیم وبرهان الدین ربانی رانیز باخود داشت ، ممانعت بعمل آورده بود بعداز آنکه خبرنگار پاکستانی دوباره به فهیم وربانی شکایت می برد که گویا در وزارت خارجه یک پشتون بنام حامد کرزی از ورود وی ممانعت بعمل می آورد این موضوع خشم مارشال را برانگیخته ودستور گرفتار ی کرزی را صادرمیکند. زماینکه کرزی احساس میکند که زنده گی وی درخطر است، خودرا با پای پیاده به منطقهء کارته مامورین رسانده و شب را درآنجا نزد یکی ازاقاربش گذرانده وفردای آن خودرا نزد گلبدین حکمتیار به چارآسیاب رسانده وحکمتیار یکی ازاعضای حزب خویش را بنام گل رحمن وظیفه میدهد تا کرزی را تا پشاور صحیح وسالم برساند. اکنون گل رحمن در زندان گوانتانامو بندی است وکرزی هیچ نوع کمکی برای رهائی وی انجام نداده است.
این داستان تاکنون ازطرف هیچ منبع مستقل وغیرمستقل تائید نشده است. ولی هرچه باشد یک موضوع واقعیت دارد که بعداز تشکیل شورای هماهنگی برضد دولت برهان الدین ربانی آقای کرزی وزارت خارجه را ترک گفت بقیه داستانرا باید خود کرزی ومارشال فهیم برای مردم جواب بدهند پس حالا فهمیده شد که حامدکرزی هراقدام که درجهت نصب و جابجائی عناصر حزب گلبدین دربالاترین مقامات دولتی انجام داده بی علت نبوده است. وآن سابقهء همکاری ودست گیری یکدیگر دراوقات خطرناک. میباشد. چنین دوستی را باید همیشه ستود وبه آن ازصمبیم قلب ابراز احترام کرد.
نکتهء جالب دیگریکه این مصاحبه دارد موضوع شیعه وسنی است که آقای حکمتیار بطوربی سابقه ای نفرت خویش را نسبت به شیعیان بروز داده و نتوانسته است آنرا حداقل بعنوان یک رهبرسیاستمدار پنهان کند.. وی ازسازمان القاعده دو نام مهم مانند کفرجهانی صلیبی وشیعیان روافض را به عاریت گرفته و مورد استفاده قرارداده است این دو نام یاد شده بعدازائتلاف سازمان القاعده با چندین سازمان اسلام گرای کشورهای مسلمان خصوصا پاکستان درسال 98 میلادی درقندهار وارد مطبوعات عرب شد.در آن سال بیش از ده سازمان اسلام گرای کشورهای مسلمان بشمول سازمان جماعت اسلامی پاکستان ، جمعیت علمای اسلام مولانا درخواستی پاکستانی ، جمعیت علمای اسلام مولوی فضل الرحمن پاکستانی ، سپاه صحابه پاکستانی، تحریک انفاذ شریعت محمدی پاکستان، لشکرطیبه کشمیری سازمان جندالله سنی مذهب ایرانی ،وغیره سازمانهای کشورهای خاورمیانه جببهه ای را تشکیل دادند بنام (جبهه مسلح اسلامی برای کشتن صلیبی ویهود) . .یک هفته بعداز تشکیل این ائتلاف برهبری القاعده سفارتهای امریکا درکینیا وتانزانیا منفجرگردیده وبیل کلنتن بخاطر نشان دادن واکنش دربرابر آن دو موشک را بسوی ولایت خوست بالای مراکز تعلیمی نظامی القاعده شلیک نموده واسامه بن لادن نیز بعداز آن با امریکا اعلام جهاد کرد..
ازآن زمان به بعد این دو نام مهم یعنی 1 کفرجهانی صلیبی برهبری امریکا و2 شیعه رافضی کینه توزفارس ایران ورد زبان اسلام گریان افراطی عرب وغیرعرب قرارگرفت البته شیعه رافضی ایرانی بعداز یازده هم سپتمبر وحمایت ایران ازائتلاف ضد طالبان بیشتر رایج گردید . درابتدای این حوادث، حکمتیار درایران پناهنده بود وموضعگیری مشخص درقبال رویدادهای متذکره نداشت اما حالا دیده میشود که این سازمان القاعده است که وی را رهبری میکند. چنانچه خود درین مصاحبه واضح ساخته است که : "حالا الحمدلله مجاهدین ما در دوجبهه مشغول نبرد اند که در واقع هردو جبهه باهم اشتراک مساعی دارند اولی جبههء کفر صلیبی به رهبری امریکا و دومی هم شیعه های رافضی به رهبری ایران." . ازنظر حکمتیار ایران وامریکا باهم تشریک مساعی دارند تا افغانستان را بین خودشان تقسیم کنند. درعراق نیز طبق نظریه گلبدین حکمتیار عین سناریو ادامه دارد . امریکا عراق را بخاطر بقدرت رساندن شیعیان اشغال کرده واز حکومت به گفتهء وی دست نشاندهء عراق حمایت نظامی وسیاسی میکند. . حکمتیار درین مصاحبه . شیعیان وهزاره ها را درمجموع وبلا استثناء عمیل وغلام کشورهای بیرونی یعنی ایران دانسته که بخاطرتحقق بخشیدن به منافع درازمدت وتوسعه طلبانهء ایران درمنطقه، به تغیرات سکانی ودموگرافی دست زده ودر ولایات هم مرز با ایران به خرید زمین وخانه مبادرت ورزیده و خودرا ازین طریق درمناطق مذکور مسکن گزین میسازند تا در آینده یک خط دفاعی به هم پیوسته ازغرب کابل تا هزاره جات وایران را بوجود آورده وآنرا ازنقشهء فعلی افغانستان کنونی جدا سازند. به نظر حکمتیار ایران منافع خودرا دربی ثباتی ومشتعل نگهداشتن جنگهای فرقه ای درکشورهای سنی مذهب عموما وافغانستان خصوصا جستجو میکند. اشاره مستقیم حکمتیار بالای قانون احوال شخصیه شیعیان است که چندی قبل سر وصداهای زیادی را در رسانه ها ایجاد کرد. حکمتیار معتقد است که مقامات امریکائی درتفاهم بامقامات ایرانی این قانون را بخاطربازنگهداشتن دست شیعه ها درهر کاری بالای کرزی تحمیل کرده اند.. جالب اینجاست که آقای گلبدین ازیکطرف دولت کرزی را ازبیخ وریشه باتمام دار و دسته اش ازکنفرانس بن تا این دم همه را غیرمشروع و کل نظام را فاقد اعتبار قانونی میداند ولی ازطرف دیگر درمواردی چون توشیح قوانین وغیره نیز ابراز تشویش میکند که خیلی تعجب آوراست . . حکمتیار تاکید دارد که با شیعیان باید چنان برخورد شود که حکومت ایران با جامعه سنی مذهب آنکشور انجام میدهد. حکمتیار می پرسد:" مگر مسخره گی بیش ازین خواهد شد که یک کشور دارای قانون دو گانه باشد؟ اگر اینچنین باشد پس چرا ایران برای جامعه سنی قوانین مطابق مذهب خودشانرا ندارند؟ حتی اجازه بازگشائی یک مسجد را برای سنی ها تاکنون در ایران کسی نمی دهد". این اظهارات غیرمنطقی وتحریک کننده وتوطئه آمیزحکمتیارکه ریشه درسازمانهای استخباراتی بیرونی دارد در زمانی صورت میگیرد که قبل ازهمه خود شیعیان وهزاره های سیکولار انفاذ چنان قانونی را به نفع مردم وملت ندانسته وآنرا به بادسخریه گرفتند.. ولی گلبدین حکمتیار هنوز هم اصرارش این است که شیعیان افغانستان خطر برزگی برای کل جامعه سنی مذهب شمرده شده وباید بخاطر جلوگیری ازرشد ونفوذ شیعه، موازی با قوت های خارجی با آنها نیز مبارزه شود. منظورحکمتیار ازاستعمال کلمهء مبارزه معلوم است .: قتل عام وانفجار دادن اماکن مذهبی را میتوان مبارزه نامید.. طوریکه در پاکستان همین اکنون این پروسه ادامه دارد وسالانه هزاران نفر پاکستانی درجنگهای فرقه ای جان های خودرا از دست میدهند.. درکشورعراق که سنی ها وشیعه ها سالها باهم ودرکنارهم می زیستند هیچگاه به اندازه سالهای اخیر، جنگهای فرقه ای شدت نگرفته بود و هزگز سابقه نداشت اما با ورود جوانان متعصب وهابی مشرب و تند رو نوع حکمتیاری مربوط به سازمان القاعده ازخارج عراق، همچو ابومصعب زرقاوی وانفجار بم در سامرا وهمچنان درکربلا ونجف وبصره وکوفه وبغداد وفالوجه وکاظمین ، روزانه شاهد خونین ترین حوادث غم انگیز انسانی درانکشور باستانی بوده ایم . ابومصعب زرقاوی همان انسان خون ریز قسی القلب اردنی بود که یک خبرنگار بیگناه جاپانی را با وحشی ترین صورت ازپشت سرگردن زد وفلم آنرا ازطریق شبکه جهانی الجزیره به نشررساند. تا اینکه درسال 2007 خودش نیز دریکی ازجنگها با قوای عراقی وامریکائی ازبین رفت.. حالا گلبدین حکمتیار آن نسخهء خون و وحشت را ازطریق سایت بینوا برای دیگران عرضه میکند تامگر زرفاوی وحشی صفت چون زرداد وملا دادالله درصفوف خویش بیابد وآنرا علیه شیعیان، مسلح نموده وشاهد حوادث غمباری نظیر پاکستان وعراق باشد.
حکمتیار تصریح نموده که پنا بردن وی به جمهوزی اسلامی ایران یک اشتباه سیاسی بود. و او ازین بابت ازخداوند آمرزش میطلبد وآن اشتباه را درآینده تکرارنخواهدکرد. زیرا به نظرحکمتیار ، ایران بعداز سقوط حکومت داکترنجیب نقش نهایت خصمانه را دربرابر آنچه که او منافع ملی افغانستان خوانده است بازی کرده است.. این درحالییست که حکمتیار یکبار دیگر در زمان حاکمیت طالبان نیز پذیرش کرسی صدارات را در دولت پریزیدنت برهان الدین ربانی اشتباه سیاسی خوانده بود ورقیب دیرینه اش فرمانده مسعود را متهم نمود که وی را هنگام نماز میخواست ترور کند ولی یکماه بعداز آن اظهارات، وی جهت اشتراک درجلسهء رهبران ائتلاف ضد طالبان به پنجشیرسفرنموده و ذریعه هلیکوپترهای دولت برهان الدین ربانی دوباره به ایران مراجعت نمود. درآنوقت تعدادی ازفرماندهان نظامی مسعود از وی انتقاد نمودند که چرا وی حکمتیاررا باز داشت نکرد مسعود درجواب آنها گفت: " آیا این شهامت است که اول کسی را امان بدهیم وبعد دستانش را ولچک وزولانه بزنیم ؟ زمانیکه من به کسی قول دادم که کوچکترین آسیب به وی نمیرسد باید تا پای جان روی قول خود ایستاد بمانم "
صلاح الدین ایوبی وقیادت پشتونها. .. .
گلبدین حکمتیار درزمانی ضرورت رهبری چون صلاح الدین ایوبی را برای یکپارچه نمودن قبایل پشتون احساس نموده که خود پشتونها به صلاح الدین ایوبی چندان علاقه ندارند وچه بسا که بعضی ها با این نام حتی آشنا نیستند.. برای پشتونها درشرایط حاضرتا جائیکه دیده میشود رهبران نظیر میرویس خان هوتکی ، احمدخان ابدالی عبدالرحمن خان، امان الله خان نادرخان ومحمدگل خان مهمند وسردار محمد داوود نام های آشنا ودرعین حال الگوهای مناسبی برای رهبری جامعهء قبیلوی پشتون مطرح میباشند.. اینکه حکمتیار از ذکر نمودن نام صلاح الدین ایوبی چه هدفی را میخواهد دنبال کند بعدتر به آن پرداخته میشود اما عجالتا بد نیست که بدانیم صلاح الدین ایوبی کیست وچه کسانی ازین نام استفاده های ابزاری کرده اند. صلاح الدین ایوبی همان شخصیت معروف کردی الاصل عرب بود که باری بیت المقدس را ازتسلط صلیبی ها خارج ساخت واکنون در دمشق پایتخت سوریه مدفون میباشد. گویند زمانیکه لشکر ناپلیون برمنطقه خاورمیانه چیره گشت یکی از جنرالهای وی به قبر صلاح الدین ایوبی آمد و بالای قبر چنین صدا زد:: های صلاح الدین برخیز که ما برگشتیم". معلوم بود که جنرال مذکور به تاریخ منطقه وحوادث جنگهای صلیبی کاملا وقوف داشته واز شکست صلیبی ها دربیت المقدس عقده های زیادی درسینه داشته است وآنرا با این صدا به شکلی خالی کرد. این شخصیت درطول تاریخ بعنوان یکی ازنماد های فتح وپیروزی همیشه در دل تعدادی از رهبران اسلام گرای سیاسی وقوم گرایان افراطی عرب .جاداشته وجاذبه خاصی به آنها بخشیده است.
در دوران جنگ عراق وامریکا برسر کویت ، صدام حسین لقب صلاح الدین ایوبی عصررا ازطرف هوادارانش کمایی کرد وبه این آرزو بود که بعدازشکست امریکا قدس را ازتسلط اسرائیل خارج سازد.
.
بعداز حادثه یازدهم سپتمبر وحملات هوائی وزمینی امریکا برافغانستان اسامه بن لادن نیز دربعضی ازسایتهای متمایل به سازمان القاعده صفت صلاح الدین ایوبی عصررا کسب کرد . وتعدادی هم ملا محمد عمر رهبرطالبان را بحیث صلاح الدین ایوبی لقب دادند.
ولی واقعیت این است که افراد یاشده صلاح الدین ایوبی های آماتور وکاغذی بوده وهیچکدام ظرفیت تحمل ، تدبیر، شجاعت تقوا وپرهیزگاری صلاح الدین ایوبی رانداشته وازطرف دیگر شرایط وزمان کنونی اقبضای ظهور شخصیتی چون صلاح الدین ایوبی رادرجهان اسلام نمیکند
صدام کوشش زیادی کرد تامگرنام صلاح الدین ایوبی را باردیگر دراذهان زنده سازد. ازآنجائیکه زاد گاه وی نیز تکریت محل تولد صلاح الدین یوبی بود این موضوع بیشتر صدام را وسوسه نمود تا بعنوان یک سردار جنگی عربی اصیل نام خویش را ثبت تاریخ کند. اما نه تنها که کوشش های وی به نتیجه ای مطلوب نرسید بلکه سبب اضمحلال جمهوری عراق وسرانجام حلق آویز شدن خودش گردید.
ازجانب دیگر صلاح الدین ایوبی مردم وملت خخودرا قتل عام نکرد بلکه او با دشمنان عقیدتی خویش جنگید وقدس را آزاد ساخت درحالیکه صدام حسین هست سال جنگ بیهوده با کشورهمسایه ایران را آغاز وهشت سال بعد خسته وفرسوده وبدون اینکه نتایج دلخواه خودرا بدست آورد پیشنهاد صلح سازمان ملل را پذیرفت.
. صدام حسین درمحله (دجیل) بخاطر یک فیر مرمی که بسوی موتر وی شلیک شد هزاران پیر وبرنای آن محله را ازدم تیغ کشید که این خود میزان صبر وتحمل و اندازهء احساس عقو وگذشت صدام را دربرابر رعایا وهموطنان خودش به نمایش میگذارد.که متاسفانه به طرف صفر تقرب مینماید. قتل عام کردها واستعمال سلاح کیمیائی درحلبچه به امر صدام به هیچ صورت نمی تواند از حافظهء تاریخ زدوده شود. آیا با چنین عملکردهای نابخردانه میتوان چنین افرادی را لقب صلاح الدین عصر داد؟
دو صلاح الدین ایوبی آماتور دیگر یعنی اسامه بن لادن وملاعمررا نیزهمه میشناسند که ضرورت تبصرهء بیشتررا درمورد آنها ضیاع وقت می پندارم اما طوریکه دربالا عرض شد این سوال مطرح است که حکمتیارازبکاربردن نام صلاح الدین ایوبی چه مراد ومقصد دارد.
به نظراین قلم قیادت پشتونها که ازدیرزمانی به اینطرف مورد بحث بوده صرف در وقت طالبان که تهدید بالقوه چون مسعود رادرمقابل خویش می دیندند توانست خالیگاه خودرا برای مدتی پرکند وهمه اطیاف پشتونی ازسیکولار لیبرال وکمونیست و اسلام گرا گرفته تا دکتور حقوق وپروفیسوز زبان همه وهمه زیر چتر طالبان در آمده وبه بهانهء اینکه طالبان آورنده گان ثبات وامنیت اند همه وهمه از امیرالمومنین ملا محمد عمر اطاعت مینمودند. اما حالا که آن تهدید تا حدی زیادی کاهش یافته است ، ملا عمر،حقانی وحکمتیار درآنسوی مرز، ،وکرزی واحمدزی واحدی درین سوی مرز هرکدام برای بدست گیری رهبری جامعهء پشتون با یکدیگر در رقابت افتیده اند تا مگر بتوانند رهبری کل پشتونهارا بدست بگیرند
حکمتیار بخاطراینکه بتواند نشان دهد که وی فرا قومی می اندیشد به نماد های چون صلاح الدین ایوبی رو آورده است. درحالیکه بقیهء قوم گریان ضرورت رهبران مانند امیر عبدالرحمن خان وسردار داوود خان را درمرحلهء کنونی احساس میکنند تا با جاری ساختن جویهای خون بتواند یک حکومت تگ قومی ومستبد را جانشین حکومت کرزی بسازد. . شاید هم حکمتیار بخاطر پنهان نمودن امیال باطنی خویش وفریب اعضای غیر پشتون حزبش که اکثریت خاموش ، بی صلاحیت ، سرگردان، غیرفعال وپسیف حزب وی را تشکیل میدهند همیشه به نمادهای فرا قومی رو آورده تا مگر آنها را به امید ظهور صلا ح الدین ایوبی وغیره به بهشت موعود خیالی خود در روی زمین درحالت انتظار نگاه داشته و همچو یک مارگیر ماهر با افسون گری ونغمه سرائی های جنگ های صلیبی در دایرهء هیپنوتیزم خویش نگاه دارد.
اما واقعیت اصلی آنست که قوم پشتون مانند بقیهء اقوام وملل جهان ضرورت یک بازبینی وبازنگری کلی را درتاریخ خویش احساس میکنند. تاوقتی این بازنگری صورت نگیرد وسره ازناسره راست ازدروغ جدا نگردد وخرد جمعی بر ارادهء شخصی چیره نگردد وقهرمان دروغین وراستین ازهم تفکیک نگردد هیچ قهرمانی چه قومی باشد ویا فرا قومی بر وارد نمودن تغیرات بنیادی در زنده گی اجتماعی پشتونها قادر نخواهد شد.. .
.
.
پيامها
7 جون 2009, 17:47, توسط فرزين دشتی
کامنت جناب فردوس اسکندری در باره نوشته قبلی عطاخيل ، مشت اين « دهن پاره» را به خوبی باز کرده است . اين اخوانی کثيف چرا حرامزاده ای بيوطن به اسم گلب الدين را بد ميداند، اما برای خباثت مآبی همانند « آمر مسعود » مرثيه و اکراميه ميسرايد؟ حتا اکراه دارد که برای داوود خان فقيد ، « شهيد » بگويند! عطاخيل ، حاضر است به آسانی برای آدم های مانند سياه سنگ و سيستانی و معروفی ، فعش و دشنام بدهد اما در برابر کاظم کاظمی و ساير گماشته گان جمهوری اسلامی ايران سکوت ميکند! اين مستعار نويس حکمتيار را در تقبيح « روافض » ملامت ميکند ، اما در باره جمهوری اسلامی ايران که حکومت رسمی روافض است و اين روز ها « بلوچ ها ی سنی مذهب » را قتل عام ميکند، چيزی نمی گويد! راستی اينک من شک ميکنم که عطاخيال ، افغان باشد ! شايد اين شخص يک ايرانی گردن کلفت باشد ، بويژه بخاطراصرار در عدم افشای نام و نشان خويش ! با احترام . فرزين دشتی
7 جون 2009, 21:11, توسط Nilab...az london
Hata khele Aziz. yak dunia mamnon az een talele waqeyan hale shoma ..shoma maya e eftkhar asted ....
7 جون 2009, 23:44, توسط گل پاچا کندزی
منظورراکتيارازصلاح الدين ايوبی خودش است ولی اوچی درپشاوروچی درافغانستان أنقدرپشتونهای راکه ترورکرده است هيچ دشمن نکرده اين مريض روانی گاهی دوأتشه ترازمودودی وسيدقطب وخمينی ميشودوگاهی نژادپرست ترازامين وتنی وديگرلات ومنات قبيله اوکه هرقدردروازه انگليس وامريکاواسرائيل رادق الباب کردپاسخی نيافت برايش چيزی جزياوه سرائی وخودنمائی نمانده است ولی سگ غوغوميکندوکاروان ميروداوکسی نيست که نيازبه معرفی داشته باشدفقط منتظريک تضمين ازطرف امريکاست وبس
8 جون 2009, 03:00, توسط مزاری
اقای دشتی ! هر عمل ، عکس العمل دارد . شما اگر یکبار نوشته های آقایون سیستانی و معروفی را بخوانید ، هم سراپا دهن پارگی ، فحش و ناسزاست . مهم این نیست که ، کی چی مینویسد مهم آنست که مردم بدون در نظر داشت گرایش های ما ، قضاوت بیطرفانه میکنند . مردم ما ، چند نفری نیستند که عقاید و افکار شانرا بشکل مقاله و پیام در کابل پرس? مینویسند ، بلکه توده های عظیمی اند که دسترسی به حتی برق ندارند چی رسد به رایانه وانترنت . محکمۀ و برداشت تاریخ وانسانهای این خطه بیطرفانه خواهدبود و قضاوت خواهند کرد که داود خان شهید است یا فقید یا مردار ، مسعود کی بوده و حکمتیار کیست ، ملا عمر چی بوده و کرزی کیست ، کیها واقعیت و حقیقت میگویند و مینویسد و کیها دهن پارگی ، دروغ و شایعه پراگنی میکنند ؟ اگر انتقادی از محتوای نوشتۀ آقای عطاخیل دارید که گویا آقای راکتیار چنین یک مصاحبۀ نکرده و این یک تبلیغ ودهن پارگی اقای نویسنده است ، بفرمائید . در غیر آن فکر میکنم محتوای پیام تان عقده گشایی در مقابل آقای عطاخیل و خارج از متن مضمون است . بهروز باشید .
8 جون 2009, 04:21, توسط سیس
درود به عطاحیل:فرزین دشتی !نمیتوانی با مداری گری وبااستناد به پیام انقلابی زما ن- فردوس اسکندری!که خود اسیر دگمها وجزم های خود است- کینه توزی واحساسات دیگر ستیزی خودرا پنهان کنی.شما این استدلال متعصبین فاشیست اوغان را نکاه کنید که میگویند :چون حکومت ایران با فلان اقلیت مذهبی بد رفتاری و ستم پیشه کرده است ما باید تاوان یا انتفام انرا از شیعه ها وفارسی زبانان اوغانستان بگیریم!!دیگراز این مسخره تر وغیر انسانی تر وغیر اخلاقی تر ممکن است؟!فاشیستها افغان برای توجیه دشمنی های خود با سایر شهروندان غیر پشتون یا افغان افغانستان از هیچ بی شرافتی دریغ نمیکنند.گلب الدین رسواتر از ان است که دوباره وهزار باره رسوا شود.راستی فرزین دشتی! چرا خودت وفردوس اسکندری وسایر فاشیستها وستایشگران فاشیزم به انتخاب نامها ی فارسی روی اورده اید؟ایا میخواهید با این کار تعصب کودکانه شما را کسی نبیند! چرا فکر میکنید که اگر با نام اوغانی ظاهر شوید پیامتان بی ارزش میشود؟فاشیستهای اوغان کینه ونفرتی را که در برابر فارسی زبانان افغانستان دارند به تما م مردمان فارسی زبان دنیا گسترش داده اند!ایران وتاجکستان باید نابود شوند!این همه کینه ها از کجا اب میخورند؟مگر مردم هنوز در وزیرستان زندگی میکنند که ندانند نیک وبد را.کدام ادم باسواد واگاه تاجیک-هزاره یا اوزبیک یا... خودرا پشتون یا افغان میداند جناب فرزین خان؟اگر افغانها وسایرین یک قوم اند چرا این همه پشتون وپشتونخواهی!تا به کی اکثریت باشندگان اوغانستان هزینه های قوم پرستی شما را بپرداند؟چرا به واقیعتها احترام نمیگذارید؟مردمرا مجبور میسازید تا به شما نه بگویند وسرنوشت خودرا خود بدست بگیرند.گلب الدین وسایر رهبران شوونیست اوغان اشکارا به منافع ملی حیانت میکنند وخود زمینه را برای جدایی بیشتر اوغانها وغیر افغانها اماده میسازند.
8 جون 2009, 14:16
سلام به همه خواننده کان سایت وزین کابل برس
اقای عطاخیل عزیز مضمون جالب بود براستی دوشمنی اقای حکمتیار با ایران از این خاطر است که وقتی امریکا می خواست به افغانستان حمله کند ایرانی ها حکمتیار را بازی دادند که تو مرد استی مجاهد استی ما از تو دفاع میکنیم تو هزاران مجاهد مسلح در داخل داری علیه امریکا جهاد اعلان بکو ګلبدین که یک ادم بی عقل احساساتی است فورا اعلان کرد و عواقب را نمی دانست چی میشود هدف ایرانی ها از حمایت به کشتن دادن حکمتیار بودمثل اینکه مزاری را به کشتن داد وقتی طالب ها مزاری را در چهار اسیاب کرفتند فورا رادیو مشهد اعلان کرد که اکر به مزاری و یارانش کدام اسیب برسد ما داخل اقدام میشویم هدف از این کار این بود که اکر مزاری را نمی کشید هم بکشیدو این کار را در حق کاظمی هم کردند به سرویس های چاسوسی امریکا خبر داند که حکومت ایران یک نماینده خیلی قوی در ضید دولت کرزی در کابل دارد امریکا داخل اقدام شده کاظمی را دنبال مزاری روان کرد این کار را به دوستی در حق حکمتیار هم میکردند
حکمتیار با این لوده ګیش سخت نادم است و هر چه میکند جبران هم نمیشود کاهی میګوید که افغانستان به صلاح الدین ایوبی ضرورت دارد کاهی میکوید که به ملاعمر ضرورت دارد شف شف میکوید شفتالو کفته نمی تواند که بمن ضرورت دارد نه تو امتحان خود را دادی حکمتیار هیچ کس به توضرورت ندارد غیر از ای اس ای باکستان یک چند بی عقل عرب متعصب بست است دیکر چی میخواهی سمبول های تودر دولت کثیف کرزی است فاروق وردک خرم بیخیرد جبار ثابت از حکمتیار کرده بعقل تر بود اکر نی جایش بد نبود همن طور صد های دیکر هموطنان ما باید هوشیار باشد نه ایران نه باکستان نه عرب ها نه امریکایی ها دوست افغانستان است هر کس دنبال هدف خود است کدام کل در سر شیعه های افغانستان زده است ایران که در سر سنی های نزده است که برادران ما اینقدر احساساتی نوشته میکنند برای ایرانی ها مهم نیست هر چه افغان است متهم است باز برای بشتون ها خوب است که از قواره نمی شناسد هزاره های بیچاره را بربری کفته جانشان را کشید
9 جون 2009, 06:25, توسط Hekmatyar
بېنوا- د اهل تشيع د شخصيه احوالو د قانون پرسر په دي وروستيو كي په ملي او نړيواله كچه ناندرۍ دي ، تاسې د دولت او نړيوالو ځواكونو د يوه مخالف اړخ او يوه سني مذهب گوند د مشر په توگه څه واياست؟ ايا په ايران كې دغسې حقونه سنيانو ته وركړل شوي لكه دلته چې اهل تشيع ته وركول كېږي؟
حكمتيار: د اسلامي امت په ضد د امريكايانو او د دوى د غربي انډيوالانو ستراتيژي دا ده چي شيعه د سني په ضد وجنگوي، شيعه وو دې خدمت ته ملاتړلې ده، په عراق او افغانستان كي د امريكايانو تر حكم لاندي د سنيانو په ضد جنگېږي، په داسي حال كي چي په ايران كي سنيان له ټولو انساني او اسلامي حقوقو محروم دي، ښايي د نړۍ په هيڅ گوټ او هيڅ نظام كي له اقليتونو سره دومره ظالمانه چلند ونشي چي په ايران كي له سنيانو سره كېږي، تاسو به نه د ايران په فوځ، پوليس او نورو امنيتي ادارو كي يو سني افسر ومومئ او نه په ملكي اداراتو كي د مدير په كچه كوم سني مأمور، په تهران كي سنيانو ته د جومات درلودو اجازه نه وركول كېږي، د ايران په تلويزيون كي د داسي فيلم ښودل منعه دي چي لمونځ د سنيانو په طريقه په كي وښودل شي، څوك چي له شيعه مذهب نه واوړي او سني شي مرتد گڼل كېږي او سزا ئې مرگ ده!! آيا عجيبه نه ده چي د امريكا تر اشغال لاندي افغانستان كي شيعه وو ته دومره امتيازات وركول كېږي چي نه ئې سنيانو اټكل كولى شو او نه ئې شيعه وو تصور!! په يوه هېواد كي دوه قوانين په بل ځاى كي مثال نه لري، آيا په امريكا كي مسلمانانو ته دا حق وركول كېږي چي په شخصي احوالو كي دي ځان ته اسلامي قانون ولري؟! هغه كار چي غربي هېوادونه ئې په خپلو ديموكراتيكو نظامونو كي له كولو ډډه كوي زموږ په هېواد كي ئې د كومي خبيثي موخي لپاره كوي؟!! د عدالت تقاضاء خو دا ده چي له شيعه وو سره بايد همغه معامله وشي چي ايران ئې له سنيانو سره كوي
بېنوا- حزب اسلامي د افغانستان د روانې لانجې د حل لپاره په ټوليزه توگه څه طرح لري؟
حكمتيار: موږ د بحران د حل لپاره عادلانه او عملي طرحه لرو چي اساسي بندونه ئې دا دي: بين الافغاني مذاكرات، د ټولو بهرنيو ځواكونو بشپړ وتل، د وتلو لپاره معقول او عملي مهال وېش ټاكل، لومړى له ښارونو او بيا له ټول هېواده په بشپړه توگه وتل، يوه موقت او غيرائتلافي حكومت ته د واك انتقال، په آزاد او خپلواك افغانستان كي د پرديو له مداخلې او لاسوهنو پرته آزاد او عادلانه انتخابات، ټولي خواوي بايد ژمنه وكړي چي له دې وروسته به اقتدار ته د رسېدو لپاره نه د توطئو او دسيسو لار غوره كوي، نه د پرديو د مټو، وسلو او پيسو په زور د جنگ لار، نه د ترور او يو بل د تصفيې او حذفولو لار، بايد تعهد وكړي چي له دې وروسته به مخكنۍ ترخې تجربې نه تكراروي، د اقتدار انتقال بايد تل په سوله ييزه توگه او د ملت رأيې ته د مراجعې له لارې ترسره شي، په دې ترڅ كه به نه يو څاڅكى وينه توئېږي او نه يوه مرمۍ ويشتل كېږي.
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته
20 جون 2011, 02:47, توسط خان
وحشی دشتی یا پاچه گیر بایان .
در همین پیام کوتا عجیب و غریب حرف میزنید یکبار کسی را اخوانی ... عنوان داده و باز از چند تا بلوچ ایرانی تریاک کار و قاچاقبر( منظور تمام بلوچ های ازاده نیست ) که اینک مثل قبیله بدام وهابت و پاکستان انتحار ...اسیر شده اند بنام مسلمانان نام میرنند .... چونکه انان نیز گرایش به باداران قبیله پیدا نموده اند و اینک اوغان سرزمین ما شعار میدهد که تروریستان و تریاکاران جهان متحد شوید چند روز قبل افسر ایتالیا یی را شهید و قاتل او را تروریست ... لقب داده بودند . ای اوغان ای اوغان بی حافظه و یاوه سرا .
بجای اینکه به حل هزاران مشکل و مسایل داخلی کشور خود بپردازیم پای کشور های خارجی را برای کوبیدن مخالف سیاسی خود در قضایا دخیل میسازیم این است کار ما داکتر ها و حقوق دانان بی همتا ...
جناب حکمتیار تا چند روز قبل مهمان عالیمقام رافضی ها و اخوند ها بود کرزی خان هم جیب خرچ اش را از رافضی ها دریافت میکرد !!!!!!!
8 جون 2009, 03:00, توسط ثمر
برادرعطاخيل مضمون شما در مورد اظهارات حکمتيار چيزى قابل تامل و تعمق نداشت شماصرف خواسته ايد در مورد حکمتيار احساسات شخصى و قومانده باداران خود را به اجرا بگذاريد انچه شما نوشته ايد صرف چرنديات بيش نيست من شخصا از تمام تنظيم هاى جهادى مزدور و جنايت کار نفرت دارم اما کمى عاقلانه بايد فکر کنيم شماگفته ايد که گلبدين کرزى را شاغلى خطاب کرده است عطآ خيل صاحب اين کلمه معاد ل اقايون ايرانى شما است که حتى مخالفين يکديگر خود را هم ميتوانند خطاب کنند دوم اينکه شما گفته ايدکه افراد حزب اسلامى در دولت کرزى است ايا مگر حزب اسلامى نسبت به حزب وحدت ، حزب جميعت ، شوراى نظار و جنبش دوستم بد تر است ؟ در صورتيکه بزرگترين جانيان احزاب ايرانى، روسى و غيره در پارلمان و در دولت حضور دارند مگر اين جاى کفر است که اعضاى حزب اسلامى هم باشد ؟
و اقاى عطا خيل از اين حقيقت چشم پوشى نکنيد که حزب اسلامى يگانه حزپى بود که عليه روس ها هشتاد فيصد بار جهاد را به شانه هايش حمل کرد و اين مسله را باداران روسى شما هم امروز اقرار ميکنند
و ديگر انچه گلبدين در مورد ايران گفته است بسيار به جا گفته است ايران بيست ميليون سنى را حق ساختن مسجد نميدهد، حق تحصيل را ندارند ، حق مقررى در نظام سياسى و اجتماعى را ندارند از تمام امتيازات انسانى محروم اند اما شيعه هاى ما که 15 فيصد نفوس کشور را ميسازند در يک کابينه تا هشت وزير هم داشتند و اکنون معاون ريس جمهور اند در پارلمان اعضا دارند محاکم خاص خود را دارند با انهم نا مردانه به دستور با داران ايرانى خود قيل و قال را به راه مى اندازند فغان ميکنند فرياد ميزنند که از حقوق خود محروم شده ايم لعنت
شما همين امروز خبر دستگيرى مهاجران افغان در ايران را شايد خوانده باشيد ايا شما باور داريد که اين مهاجرين در انفجار زاهدان دست داشته باشند واضح است که نه اما چرا مهاجرين سنى در ايران بايد گرفتار شوند ؟ اين خود خصومت عليه سنى ها نيست ؟ و اين بيچاره ها شايد به اعدام هم محکوم شوند بلى اگر خارى در پاى يک ايرانى خبيث بخلد در مقابل بايد يک سنى اعدام شود
به هر صورت اگر خداوند از اين توطيه اهريمنى ايرانى ، امريکا، انگليس و دارو دسته داخلى و خارجى اش اين کشور را رهانيد حساب شما مزدوران را هم به موقع خواهيم داد
9 جون 2009, 15:10, توسط فرید خنجی
اوغول جاهل بچیم ثمر خان
اول برو بچیم خودتان را از مزدوری و با بوسی پاکستانی های چتل بکش و باز به دیگران فیصدی تعیین کن و حق بده.
نقطه دیگر اینکه اگر احزاب غیر اوغول را ایرانی خطاب میکنی یک جهالت محض بوده و اگر هم باشند به مراتب از باداران شما اوغول های وحشی بهتر و متمدن تر میباشد.
واگر برادران هزاره امروز در دولت حضور دارند ان نتیجه مبارزات خودشان است و به زور خود ان را بدست اورده اند و اگر بدست شما وطن فروشان میبود بادار های عربی و پاکستانی تان را برای تخریب بیشتر این کشور میاوردید.
بچیم به تاریخ سیاه و توام با جهل خود نظر انداز و مطمیناً از اوغول بودن خود که معنی وطن فروش، طالب، ناموس فروش، عقب گرا ، جاهل، متعصب و صد ها صفت که نمیشود بروی تحریر در اورد را افاده میکند خجالت خواهی کشید و هر زمانی بحث از وطن دوستی و غیره شد خود را پنهان خواهی کرد.
8 جون 2009, 03:18, توسط اوغانی
چیزیکه درین نوشته میتوان برداشت کرد این است ، درین نوشته تبلیغات طرفداران کرزی به شکل غیر مستقیم دیده میشود.ازوی به شکل قهرمان ستایش شده که میخواست اسناد معاهده دیورند راحفظ نماید.درست مثل طرفداران داکتر نجیب که میگویند نجیب خط دیورند رابرسمیت نشناخت لهذا وی را به قتل رساندند.
خط دیورند به آرای پشتون های آن طرف دیورند به رسمیت شناخته شده است.تبصره زیاد بیهوده است.
8 جون 2009, 03:35, توسط بينا
واقعا كه جنايات حكمتيار بى نهايت و بى شمار است.اين را تك تك مردم ما ديده اند وميدانند.براى برادران بشتون افغانستانى ما اكر يك رهبر از طرف دستكاه استخباراتى باكستان تعين شود, انها همه ما نند رمه عقب ان شاه بز ميروند.اينها اصلا يك رهبر كه منشه افغانستانى داشته باشد نميبزيرند ولو بشتون از هرولايتى كه باشد.همين ملاعمر كور قجل و همين راكتيار منياك خون ريز وخون خوار بد جنس ولامزهب اتنكه لعنت ,سه تنكه قرضدار زيردار كريختكى.اين شيطان لعين حالا راجع به شيعه و سنى حرف ميزند,حالا استخبارات باكستا تنبان را باكون در جنك مياندازد.برادران وطن بيدار باشيد نكزاريد كه باز خودرا به خاك وخون بكشيم.شيعه و سنى دو برادراند از يك بدرو مادر.به مزهب كس كسى بايد كارى نداشته باشد .هر كس جواب خودرا خودش ميدهد نزد خداى باك.اينكه كسى خودرا نماينده خاص خدا بداند و شروع به امرو نهى كند و خودرا مقدس بداند در هاليكه از جرك شبش هايش به خودكشى راضى شده اند ,كار غلط است.زدو بند هاى زياد اين لعين دربس برده دشته است.درواقعه هرات نجيت باراكتبار كه سبب ترور جلال شد. واقعه خونين بغلان وجه تشابه بين هم دارند.درين مقاله متانت مسعود بزرك خيلى تكاندهنده است.افرين به مسعود عزيز.
8 جون 2009, 05:19, توسط صميم صادق
در اين شكي نيست كه حاكميت رباني مسعود يكي از بدنام ترين ، فاسد ترين ، جاني ترين و كثيف ترين اداره ها در طول تاريخ افغانستان است . و شكي هم وجود ندارد كه آمرصاحب شوراي نظار جناب محترم وزير دفاع دولت اسلامي !!! قهرمان دروغين امر ترور شخص كرزي را در آنزمان داده باشد ...
و حالا آمديم بالاي گربزخان عطاخيل ... نامت دروغين است . و شايد يكي از اعضاي ستون پنجم جمهوري ولايت فقيه ايران در افغانستان باشي . تو ميخواهي با اين نام مستعار از ريختن لعاب دهن كثيف شوراي نظار ، وحدت و جنبش و دركل ائتلاف بدنام و منفور شمال جلوگيري نمايي . به ياد داشته باش كه چهره هاي مزدور و منفور همه و همه براي مردم افغانستان هويدا گشته است . در نزد مردم سلحشور افغانستان رباني ، مسعود ، گلبدين ، سياف ، مجددي ، گيلاني ، محمدي ، خالص ، ملاعمر و فهيم بيني سمارقي كرزي وطنفروش و امثالهم هيچ فرقي ندارد. . . اين خرم ، فاروق وردك ، آصف ننگ و ... با فهميم و قانوني ، عبدالله و امر الله صالح هيچ فرقي نداشته و ندارد . همه از قماش وطنفروشان و چپاولگران عصر مان هستند ... باي باي
8 جون 2009, 05:45
ای انکه این مطلب را نوشتی! به تحقیق اقای حکمتیار ایوبی ثانی خواهد بود و من از تمامی پشتونها میخواهم که دست به دست هم داده این خاک را که هر بار شما ها بفروش رسانیده اید باز ازاد سازد و کامیابی شان را اروزو میبرم الله اکبر
8 جون 2009, 08:12
بهتر بود گلبدین در مورد رابطه شان با عبدالقادر نسبت به اینکه برادران پشتون را تحت رهبری اندیشه های فاشستی صلاح الدین ایوبی بجنگ و تباهی بکشانند ، چند کلمه بمیان می آوردند. برادران و خواهران عزیز قبل از اینکه روی حرف های مزخرفانه و شیطان صفتانه گلبدین نوکر و غلام حلقه بگوشن بیگانه قضاوت کنید. در مورد شخصیت آن طالب معلومات شوید که گلبدین کی بود؟ و با کی و با گجا رابطه های شیطنت دارد. این مزدور اجنبی صرف بمنظور اهداف استعمار آتش جنگ و خونریزی بیشتر را میخواهد از طریق ایجاد تضاد های قومی و زبانی شعله ورتر سازد. شخصیت های صالح کشورما که دارای قوه جاذبه شعور سیاسی و علمی هستند واقعیت ها را درک کرده اند که گلبدین و طالبان کی ها هستند. اما جای تاسف به آنهای است که بیچاره ها از شعورسیاسی آگاهی ندارند . زود فریب هیولای ها ی وحشی را میخورند.
8 جون 2009, 12:12, توسط Taleb
امروزه جهان اسلام در هاله ای از خون غرق گشته، بهر سو که می نگری خون مسلمان است که بی بها بتاراج می رود. آمریکا این فرعون ننگ روزگار ما و این لکه سیاه تاریخ بشریت قراولهایش را بهر سوی می تازاند. و در هر جا که لنگر می زند نعره "أنا ربکم الأعلی"ـ من خدای برتر شمایم ـ سر می دهد..
ولی گویا این قصه دارد بسر می رسد. گویا خداوند می خواهد پوزه این فرعون سرکش را بزمین بمالد...
امروز در برخی از گزارشهای خبری آمده بود که: آمریکا در عراق راه حلی نیافته می خواهد نیروهایش را از عراق بیرون کشیده به افغانستان بیاورد...
آه! چه خوش سازی است این شیون لشکر به ماتم نشسته آمریکا...
آه! چه خوش رقصی است این بخون غلطیدن نیروهای اشغالگر آمریکا...
خوشا بحالت ای کوههای سر بفلک کشیده افغانستان شکست ناپذیر...
خوشا بحالت ای صحرای پهناور افغانستان دلیر....
خوشا بحالتان ای مردان آهنین روزگار...
خوشا بحالتان ای سلحشوران شجاع افغانستان...
ای افغانان مجاهد شما آن دلیر مردانی بودید که خداوند شما را برای پوست از سر کشیدن شوروی سابق بر انگیخته بود. و با تمام رشادت خویش از عهده این مسئولیت بزرگ الهی سر بلند برآمدید...
جام تلخ سختیها را با کمال فخر سرکشیدید.. دردها.. خونها... فقر و ناداریها... شیونها و زاریها... ویرانیها و رنجها.. همه را با آغوشی باز در راه رسیدن به آرمان بزرگتان تحمل نمودید. و با این صبر و توان در سایه رحمت الهی و لطف و کرم او کمر امپراطور زمانه روسیه روسیاه را در هم شکستید و یک سر و گردن بر ملتهای دیگر پیشی گرفتید...
و امروز؛ گویا که خداوند می خواهد شمایی که از امتحان پیشین سربلند بدر آمده اید را با آزمایشی دیگر صیقل دهد.
گویا که پروردگار آسمانها و زمین می خواهد وسام شرف ( رتبه و مقام) دیگری را بر شانه هایتان بچسپاند.
گویا این خواسته الهی با حماقت آمریکاییها دارد تحقق می یابد.
الهی! چقدر نادان و احمقند این گاوچرانان مغرور که با پای خود به جولانگاه افغان می روند...
الهی! چقدر بی عقل و سرمستند این خران وحشی که گردن خویش را زیر شمشیر بران مردان کوهستان می نهند...
الهی! چقدر بی شعور و منگ غرورند این گاوچرانان که جان خود را دو دستی به خنجر تیز مردان صحرا می سپرند.
آمریکاییهای احمق فکر می کنند که افغانستان چون گلستانی سر سبز و شاداب منتظر آنهاست، این نادانان مغرور نمی دانند افغانستان در طول تاریخ مقبره فرعونیان بوده و هست!..
مردان دلیر و مجاهد افغانی که همواره علم برداران توحید و رسالت رسول اکرم ـ صلی الله علیه و سلم ـ بوده اند. از خوشی خواب و خیال از سرشان پریده...
این فقیران و درویشان پای برهنه شب و روز در عالم خیال خوابها می دیدند که چگونه بسوی آمریکا پر کشند و انتقام خون رنگین مسلمانان مظلوم عراق و فلسطین و صومال و... را از آن ظالمان بگیرند...
و امروز به یاری خدا آن همه خوابها تحقق پیدا می کند. مجاهدان پا برهنه افغان دیگر نیازی به خواب دیدن ندارند، پروردگارشان عقل دشمن خونخوارشان را مست کرده و آنها را به مجزره تاریخ و مقبره فرعونیان زمانه می کشاند.
آمریکا جگر گوشه های خونخوارش را دو دستی به مجاهدان دلیر افغانستان تسلیم میکند تا آنانرا چون گوسفندان سر ببرند...
ما اولا از آمریکایی که با این سخاوت و کرمش ما را شرمنده کرده بسی سپاسگذاریم، و به سردمداران این کشور خونخوار وعده می دهیم که این سخاوت و کرم آنها را با سخاوت و کرم مجاهدانه جوابگو شویم و همه لشکر این کشور خون آشام را در زیر خاک افغانستان برای همیشه به گور سیاه تاریخ منتقل سازیم...
ای سردمداران آمریکا!... با شما وبا همه دوستان و نوکران جیره خوارتان عهد و میثاق می بندیم که افغانستان را جهنمی سازیم سوزان بر همه نیروهای اشغالگر...
و ای سلحشوران دلیر و مجاهد سر زمین آزادمنش افغانستان... خودتان را برای نبردی دیگر آماده سازید، و در کمین باشدی که شکار در راه است...
و خودتان را برای قیادت و رهبری خلافت اسلامی در جهان آماده سازید... شواهد روزگار بر این است که خداوند شما را برای وحدت اسلامی و بر پایی بیرق به خاک افتاده خلافت اسلامی انتخاب نموده است. بپا خیزید که نصر و پیروزی در انتظار شماست..
الله اکبر و لله الحمد ..... الله اکبر و لله الحمد....
8 جون 2009, 12:29, توسط jaghori
golbeden khan kojao kar kojast www der zamistan goli bahar kojast www roz gari to bodi rakit yar www sakht bazendei to hikmet yar www rozhai gozashte bar na kardad golat khamoshe ama ama deli por kine at der joshe
8 جون 2009, 16:22, توسط مزاری
آغای طالب ! مثلیکه پوند انگریزی جو مستت نموده که بیقرار هستی ، دردت را آرام بخور تشویش نداشته باش دالر هم میرسد !!
20 جون 2011, 01:20, توسط پشتون
اقایان حالی تاحدی که میتوانید بد لفظی کنید چون پشتون ها وظیفه را که مسولیت تاریخی به عهده ایشان گذاشته بود انجام دادند . با به وجود امدن طالبان خطر کلان که از طرف روسیه وایران برای تجزئه افغانستان عزیز موجود بود از بین رفت و موجودیت تحریک طالبان تمامیت عرضی افغانستان را ضمانت میکند یعنی دست ایران و روسیه که کمر به تجزیه افغانستان زده بودند از سر زمین افغانستان کوتا شد که در این کار نمیتوان از زحمات سران پشتون اقای نصیرالله بابر و جنرال حمیدگل چشم پوشید روزی خواهد رسید که ما افغانها نام این مردان با غیرت را که نه ماندن افغانستان عزیز ما تجزیه شود به خط زرین در تاریخ خویش ثبت نمایم این مردان افغان تبار بیشتر از هر افغان افغانیت خویش را به ثبوت رساندند وا به حالی کسانیکه به چند سخن ایرانیها روسها امریکایها و انگلیسها بازی خوردند وبا سخن های مانند پیشرفته و پسرفته متمدن و نامتمدن قرن ۲۱ بازی خوردند و عاله دست بیگانگان شدند
20 جون 2011, 02:57, توسط خان
اقای اوغان !
پس دگروال محمد یوسف ریس شعبه اوغانی ای اس ای درست میگفت که اوغان ها با مردار شدن ضیا الحق و اختر عبدالرحمن گریه سر داده و میگفتن یتیم شدیم حین زیارت قبور انان مدهوش میشدند .
8 جون 2009, 11:04, توسط shapour
Agar Hitler shekast namekhoord wa az sahna gom nameshod halla darai naam wa hezat ziad bad az marg mebood wa Barak Obama,sarkozy,merkel, George w bush, ban ki moon wa ghaira. az wai ba naam nik wa khedmadgare watan wa mardome Alman yad mekard.
8 جون 2009, 19:42, توسط صلاح الدين ايوبی
اين فاشيست يک بارديگرمافی ضميرش رابرملاساخت ونشان دادکه چقدرمنافق وقومپرست وفرصت طلب است اوخواسته باين شکل تعاطف پشتونهابرای خودجلب کنداگراوراستی مسلمان ومجاهداست چراعوض پشتونهاکلمه افغانهارابکارنبرد؟ مگرتنهاپشتونهابرهبرنيازدارندوبس وچی کسی ميتواندغيرازشخص راگلبدين شايسته ترباشد؟ أغاعوض شف شف چراشفتالونمی گوی : رهبرپشتونهامن هستم نه ملاعمروکرزی ؟ درحقيقت امروزدرافغانستان جنگ بين کسانيست که هرکدام خودرارهبرپشتونهامیدانداين جنگ رهبرهاست ونه ازمردم عادی درحاليکه قربانی اين جنگ توده های پشتون اند مردمی که حيران مانده اندکدام يک ازتشنه گان قدرت رابرگزينندکه ازشرهمه شان نجات يابندشعاراسلام ودمکرسی است وشعورکرسی بازهم بنام پشتون واسلام ودمکرسی اشک ميريزندوفريادميکشندولی هکمتياربايدبداندکه ديگرچانسی نداردپس درهرغاريکه است مشاهده فيلم های سيکسی راغنيمت شماردکه اورابه يادجوانيش ميأندازدوراضی ميسازد ديگرنه اسلام باونيازداردونه پشتونهاوايوبی هم ازين نوع منافقين ورياء کاران برائت ميخواهدکسيکه صداقت واخلاص ونجابت وايمان نداشت ابليسی بيش نيست امروزپشتونهاراهمين فاحشه های پشتون تبارمضحکه ای جهان ساخته اندکه درهرگوشه ی دنيانامی ازپشتون برده شودميگويندتروريست ، طالب ، زارع خشخاش وقاچاقبرموادمخدراست درحاليکه پشتونهای بزرگی چون گلبدين ، ملاعمر، کرزی ، حميدگل ، فضل الرحمان پاکستانی ، مسحودو-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------درميان اين قوم نجيب هم هستندکه هنوزگمنام مانده اند گلبدين خان چی خوب خدمت ميکنی بی جاقدبلندک بسوی قدرت ميکنی جهادتورياء بودوکارت کيسه بری مبارکت بادکه روبخاک مذلت ميکنی
گلبدين خان ای شيطان مادرزاد سفاک وقصاب وقاتل وغداروجلاد جزقتل وغارت زتوچی ديده است گيتی هم خودکردی وهم وطن برباد
ای قلب توپرزکينه ونفاق روح چنين حقيرودرلجنزارشقاق ای پيام أورمرگ ونفرت درزمين کس نديد درنهادتوجزتکفيروطلاق ای پيامبررياء ودروغ وخيانت ديگرچی خواهی ازين مردم بيش ازين ؟ لعنة الله عليک ياکلبدين انت والله اخبث الناس فی الامة الاسلاميه واشرسهم فی بلادنا اغوذبالله منک يااباکلاب !
11 جون 2009, 06:38, توسط Hekmatyar
من ايران را ازنزديك ديدم واز ماهيت شعارهاى شان به خوبى اطلاع دارم، همكارى تهران با امريكا در اشغال افغانستان وعراق ماهيت اين شعارهارا براى همه افشا كرد.
به مجاهدين فلسطين وتمامى مجاهدين صادق ومخلص به اسلام توصيه مى كنم كه فريب حرفهاى دروغين سردمداران ايران رانخورند، ايران درطول تاريخ همواره ودر تمامى جنگهايى كه عليه امت اسلامى به راه افتاد، دست دردست دشمن گذاشت وامت را ازعقب به خنجرزده، ايران نخست با مسكو وكمونيستها عليه مجاهدين افغان همكارى كرد وسپس دراشغال كابل به دست صليبى به كمك دشمن شتافت، دراشغال عراق، صميمى ترين وجدى ترين همكارامريكا شد، به گروههاى شيعه افغانى وعراقى دستو داد تا تحت قومنده افسران امريكائى عليه سنى ها بجنگند، تعداد كسانى كه درعراق به دست ناپاك شيعه هاى وابسته به ايران كشته شده كمترازكسانى نيست كه بدست نيروهاى صليبى درآن كشور كشته شده اند، صدها عالم ودانشمند وساينسدان عراقى به دست تروريستهايى كشته شده كه درايران آموزش ديده اند، ده ها عراقى مظلومى كه هرروز دربغداد بطورمرموز كشته شده واجساد شان درخريطه هاى سياه پلاستيكى درگوشه وكنار بغداد يافت مى شوند، همه به دستور مسئولين ايرانى وتوسط گروههاى وابسته به تهران كشته مى شوند. به حرفهاى ميان تهى زمامدارانى باورنكنيد كه درظاهر ازداعيه فلسطين حمايت مى كنند ولى درعمل هيچ كارى به نفع مجاهدين فلسطين وعليه صهيونستهاى وحشى خونخوارانجام نداده اند، هيچ انسانى عاقلى اين بهانه هاى دروغين را ازآنان نمى پذيرد كه راه كمك به فلسطينى ها به روى شان بسته است ، مگرآنها نمى توانستند دراثناى حملهٔ وحشيانهٔ صهيونستها برغزه به جنگجويان حزب الله لبنان دستوربدهند تا ازهزاران راكتى كه ايران وسوريه دراختيار شان گذاشته چند تارا به سوى اسرائيل شليك كنند؟!! اين راكتها را براى كدام روزى نگهداشته اند؟ اگراينها خواهان دفاع ازاسلام ومسلمين اند به گروههاى شيعه افغانى وعراقى دستوربدهند كه از همكارى با امريكا ئيها دست بكشند با مجاهدين يكجا شوند.
ازوضع پريشان ودردآورى كه جامعه اهل سنت ايران با آن مواجه است دقيقاُ اطلاع دارم، معتقدم كه برخورد ظالمانه نظام شيعى ايران با مسلمانان (اهل سنت) بدترازبرخورد تمامى نظامهاى ستمگردنيا بااقليتها است، اهل سنت درايران ازتمامى حقوق اسلامى وانسانى خود محروم اند، مسيحى ها ويهودى ها درتهران عبادتگاهاى خودرا دارند، آنهم براى جلب حمايت غرب، ولى به اهل سنت اجازه اعمارمسجد داده نميشود، درارتش وتمامى نيروهاى امنيتى رژيم يك افسر سنى يافت نمى شود، سازمانهاى جهاد سازندگى وخيلى ازادارات ديگررژيم مصروف آن اند تا فرزندان اهل سنت را به سوى مذهب شيعى منحرف سازند، درگزارشهاى خود مينويسند كه درفلان سال چه تعدادى ازاهل سنت را مسلمان ساخته اند!! درتلويزيون ايران ازنما يش فيلمهاى جلوگيرى مى شود كه نماز را به گونه اهل سنت وبادست بسته به نمايش بگذارد.
اشتراك درانتخابات چارهٔ نجات اين وضع دردناك نيست، برعكس اين اشتراك چون مواد مخدرعمل ميكند وتوجه مسلمانان رااز كارهاى اصلى وموثر بسوى ديگرى منحرف مى سازد.
9 جون 2009, 00:23
جناب حکمت یار میخواستند بگویند گه : پشتون ها به یک ( خاوند ) سر شخ مثل سلطان صلاح الدین ایوبی که مثل پاکستانی ها افغان نیست یا نباشد , نیاز دارند . این روز ها نان حکمت یار باز به روغن است . از یک طرف اوباما در مصر اتحاد خودش را با طالبان اعلام نمود , و از طرف دیگر هرچه نوچه های " سی ای ا " است به زودی دولت افغانستان را رسماء به دست خود میگیرند . به هر صورت از بیشه اگر یک خوشه هم به حکمت یار برسد به مراد خود رسیده است . بعد از شکست جلال اباد در زمان داکتر نجیب حکمت یار و حمید گل هر دو مورد عطاب آِِی آس آی واقع شده اند و ولی دوباره ظهور شهنواز تنی دشمن نمبر یک مردم افغانستان و ضدو بتد های مخفی حکمت یار با دولت پاکستان , نشان میدهد که این دو وطن فروش راهی تازه را برای سرنگونی بقایای کشور و مردم ء رنجورء افغانستان در بیش دارند . بهر صورت هیچ چاره نیست و ریس جمهور از طرف سی آی آ تعین شده است و و طلبان یا پشتون ها قدرت را بدست گرفته باز ( خر مستی ) به سر تا سر این کشور به راه خواهد افتاد .مردم شریف افغانستان به همدیگر اعتماد کنید و در مواقع ضرورت به کمک همدیگر بشتابید , در جنگ با فقر و بدبختی و بی روزگاری اخلاق والای افغانیت خود را فراموش ننماید , در وجله اول از همسایه خود با خبر باشید , بعداء هوشیارانه در سرک و کوچه و معابر عمومی اطراف خود را زیر نظر داشته باشید , در ین صورت بدون درخواست کمکء کسی شما میتوانید به محتاج عاجلانه کمک نماید . کوچکترین چاتنس را برای گرفتن انتقام از کسانی همچو حکمت یار , جنرال تنی , ملا عمر و امثال اینهای که حتی سنگ ها و سیم های برق شهر های شما را به بازار های پشاور فروخته اند , از دست ندهید .
9 جون 2009, 05:57, توسط عبد القادر
گل بی دین ! حقیقتآ که بزرگان گفته است . انسانیکه آب شرافتش ریخت از آن هرکار نا شایسته و جنایت کارانه سر میزند. تاریخ و تجارب انسان ها این موضوع رابا چشم دید خود تصدیق و تائید هم میکند. تو گل بی دین ثابت نمودی که واقعآ ........ بودی مرگ به تو حیوان وحشی که هیچ شرم و احیا نداری . اگر بجای تو یک انسان سالم وجود میداشت به خدا زهر میخورد و خود را از بین میبرد . مگر مرگ بتو حیوان وحشی که شرم نداری . ایمان دارم که تو از نسل شیطان به دنیا آمده ای . چون غیر از جنگ اندازی و جنگ انداختن دیگر کدام کار خیر اندیشانه از تو دیده نشد. مرگ به شیطان لعین.
9 جون 2009, 06:54, توسط باخبر
آنانیکه نمیدانند باید بدانند که همه باهم در فعالیت میباشند وشرایط امروزی مانند یک لاتری ویک چک سفید میماند که بیګانګان به این مردم بخصوص افغان ملتی های شان داده این ها همه فریب ونیرنګ است که هرکدام باری صدایش را درمی آورد دیګر چه میخواهید کشور ما هیچګاه حتی زمان طالبان هم شاهد این عیش ویکه تازی شمانبوده همه باهم برضد دیګران دسیسه میسازند در نهایت افغان ملتی طالب اخوانی روشن فکر و اخوانی ندارد همه از یک ګیلن آب خورده ومیخورند اصلآ به فکر این نباشید که شاید با یکی از این ها مدارا کرد خیر مفکوره برادر بزرګ واکثریت وپشتونوالی از ایمان هم به این مردم مهمتر است .جشن بګیرید شادی کنید انشاالله که بعد این شام سیاه صبحی دمیده نی است ..... واز همه روی سیاه تر و شیاد تر همین ګلبدین است که برای رسیدن به هدف از همه چیز تیر است. وقتی شما نوسازی وآبادی را در هرات بدخشان کندز فاریاب بیچاره غور بادغیس وبامیان دایکندی ووووبا کندهار هلمند جلال آباد کنر وووووومقایسه نمایید کمی باخبر میشوید بدمعاشان در وزارت معارف مالیه اطلاعات وفرهنګ به صراحت میګویند که ده بار اګر مکتب را بسوزانیم! ! ما پول داریم باز آباد میکنیم هر قدر کتاب های خود را بسوزانیم باز چاپ میکنیم ولی کتاب های شما را به دریای هلمند میرزانیم بخاطریکه مانع جاری شدن آب به کشور فارسی وانا شود وشما هم تا باز پول پیداکنید وباز زحمت بکشید وباز کتاب چاپ کنید و باز ما میدانیم که چه کنیم.
ګر مسلمانی همین است که حافظ دارد آه اګر از پس امروز بود فردایی.
10 جون 2009, 09:53
سالار...
منصفت خوانم وخواهم زتو ای سر سالار/
که بیندیشی و انصاف نمائی وایثار/
ملک ومردم بود از بهر تو یا وارونه است/
بهر ملکی توو این است ملاک و معیار/
حیف باشد پس از اوازه غمخواری خلق/
وان خدا خواهی و ان جلوه گری در افکار/
به ریاروی نمائی وکنی پشت کنون/
سوی یاران و ره اورد به کام اغیار/
ملک را چیست تفاوت که تو باشی در راس/
یا نباشی و یکی مثل تو باشد سرکار/
همگی مدعانید که دین دارانید/
نیست در بین شما فرق به فکر و گفتار/
پس سبب چیست که با وحدت افکار و طریق/
نیست در بین شما همرهی اندر کردار/
چه شود گر بنظر اوری از بهر خدا/
انچه کردی زپس دوره کفر و کفار/
همگی تان نه به پیشاور هم رای شدید/
که نخست اید در کابل یک تن هشیار/
خلع سازد به نیابت ید ان مدعیان/
از پس انکه سپه شان بنماند و انصار/
پس از ان جای سپارد به دگر هشیاری/
کانجمن سازد و از جرگه کند استفسار/
زستقلال و ز ازادی و اصلاح امور/
ز ره و شیوه اینده و از گردش کار/
دومی امد و اراست زخلق انجمنی/
حل و غقدی شد وزنهار و گزینش اظهار/
تا که اعلام کند عفو کند ملک ارام/
وانتخابات کند ساز چو شد ره هموار/
وانهدمسند انگه به دگر منتخبی/
از سوی مردم و پس گیرد از کار کنار/
چه شد انگاه که فرمانده اوازه گری/
پس از ان انجمن و مصلحت و ان زنهار/
که بدادند به اول پی تالیف قلوب/
وان تدابیر که بد لازم و هم بد ناچار/
ناگهان جست بهانه که چرا در کابل/
دوستم باشد و باشندش جمع همکار/
او نه از ما است نه از مااست که برما بوده است/
راندن بایدش از کابل و از این اقطار/
پس از ان تا که ستعفا کند این دولت نو/
کرد اغاز به جنگ علنی ان عیار/
واین عجب کز پس یک دوره کوتاه زمان/
دوستم اش گشت به جنگیدن با دولت یار/
نیت خوب اگر هم دولت را بود/
نتوانست در این وضع که بندد دستار/
رفت ان رافت و یاری زپی دین ووطن/
جای ان کینه و هم جنگ گرفت و کشتار/
طالبان امد انگه بسوی خلق که دید/
خلق زاین بی خردی هست سراسر بیزار/
لیک دولت همه جا جار زد وپای فشرد/
که کمینگاه ستعمار ببین و هشدار/
ان که یک روز نبوده است در ان رزم چه شد/
کامد امروز و چنین طالب جنگ است و ضرار/
نه سخن بشنود او وسخنش باشد این/
که سخن بشنو وبی جنگ مرا ملک سپار/
خواسته بخشد و اموال فراوان بدهد/
خائنین را و سپس شان بکند استثمار/
خلق را گوید هر حوزه که تسخیر کند/
قبضه ای ریش بود بر همه مردان اجبار/
که زنان مدرسه و کار گذارند و روند/
در پس پرده و پوشند سراسر رخسار/
کوبد او خلق و دگر هیچ نداند که زمان/
شد دگر گون و دگر گشت طریق و هنجار/
بی سئوالی و جوابی پس از ان عفو عمیم/
کشد از مامن مقبول و کشد در انظار/
چه شگفت است حضورش به بزنگه زکمین/
با چنین وضع و چنین گنج وسلاح بسیار/
طالبان گر همه بد فتنه که برخاست ولی/
سببی شد که زائینه زداید زنگار/
همه بینند و بدانند که دین بی مردم/
نبود مطرح و ان را نبود استمرار/
خلق گر دین بپذیرفت همان خلق بود/
نشود دیگر چون مهره و پیچ واچار/
خلق اگر جست زجبار نخواهد قیم/
تاابد خلق نگردد رهی استکبار
جنگ با کفر اگر بود کنون طی شد و رفت
ان که مانده است گزیده است چرا این رفتار
کشتن خلق نه دین است که کفر است ونفاق/
کس اگر هست خود اندیشه کند زاین پیکار/
تو که ای تا به تن خویش بپوشی خلعت/
تو مگر خویش رسول دگری از دادار/
پیک و پیغام همان بود که پیرار امد/
ختم شد دیگر و دیگر بنگردد دوار/
باید اینک که گراید بسوی شورا خلق/
گار شورا نه چنان است که خود سر بروی/
هم اگر بی تو زند رای و نویسد تومار/
تو اگر راست بدی دی به ره دین ووطن/
باید امروز که پرهیز کنی از اشرار/
بشوی خستو بر رای جماعت چون رای/
بدهد گوئی خلق است رشید و مختار/
خود بگو خود بخدا گر تو نبودی چون بود/
خلق را از پس ان جرگه نتاج و اثار/
خود بگو گر بنهادی به زمین اسلحه را/
نشدی از همگان خلع سلاح و انبار؟/
خود بگو گر بنهادی به حقیقت گردن/
نشدی ضرب مثل بهر عقول و ابصار؟/
خود بگو گر به ره نظم نمودی تمکین/
جرگه را فیصله معروف نگشتی زاحرار؟/
خود بگو خود به خدا تا چه ببار اورده است/
ان لجاجت به جز از رنج وزیان وازار؟/
سوی ان دولت همسایه به پاکستان بین/
که بجا ماند به میراث از ان استعمار/
چار دولت شد و ان گاه یکی هسته گرفت/
هست در هسته یکی دولت و در پوسته چار/
چه شود گر که کنون کار همان گونه کنید/
تا که هر خطه بگیرند بدان نظم قرار/
پشتو و ازبک وتاجیک وهزلره را بن/
قندهار است وگر غزنی و بغلان و مزار/
دولت و شورا دارند بپا در هر بن/
دولت هسته به کابل شودش استقرار/
هم اگر پا بفشارد سوی طالب پشتون/
بایدش داد بدینگونه به اخر اخطار/
عاقبت تجزیه در ملک بیندازی وخویش/
سوی پاکستان باید که کنی استظهار/
پاکتیای است تورا عاقبت و پیشاور/
نه در این ملک دگر داری راه هموار/
اریانا بود این دولت و افغانستان/
قدر او نیست ولیکن بودش یک مقدار/
دولت این باشد و فرض است که هر با خردی/
سر فرود ارد و برحق بنماید اقرار/