های!
بیائید با جرات به آنچه اسلاف ما ناروا و ظلم کردند اقرار نمائیم و آنرا حواله تاریخ کنیم. امروز ما رنج میبریم زیرا گذشته گان اشتباه نمودند, چرا برای یک لحظه نمی اندیشیم که اشتباه امروز ما همین زجر و فلاکت را به آینده گان ما به میراث میگذارد. گذشته گان در حق ما ظلم نمودند, چرا ما بخود این حق را میدهیم که بر آینده گان ظلم نمائیم؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
های...
امیدوارم کسی را آزرده نسازم, اگرچه آرزویست محال , چون آنانیکه نمیخواهند واقعیتی را که میدانند اقرار نمایند, به فرقم خواهند کوبید. ولی باکی ندارم. حقیقت را آنچنانیکه معتقدم بیان میدارم.
نخست به گوشه از جایگاه افغانستان در جهان کنونی نظر می اندازیم:
- با (43.6 سال) اوسط عمر افغانستان مقام 176 را در میان 176 مملکت مطالعه شده از خود ساخته.
- با داشتن کمتر از 28 فیصد باسواد بالای سن 15 سال افغانستان در مقام 150 در میان 151 ملک مطالعه شده قرار دارد.
- و بالاخره دسترسی به آب صحی : تنها 22 فیصد افغانها به آب صحی دسترسی دارند, که افغانستان را در مقام 150 در میان 150 کشور مطالعه شده قرار میدهد.
گاهی تصور وحشتناک این حقیقت که نسل ما و نسل بعد ما و نسل های بعد آنها در چنین حالتی زنده گی خواهند نمود, خواب شبانه را از چشم میبرد, میخواهم فریاد کنم, ولی فریاد راه حل نیست. میخواهم همه این کابوس ترس آور بنویسم , ولی چون نویسنده نیستم , مات و مبهوت میمانم که چه کنم؟ به کدام در روم؟
نمیدانم چه وقت این ملت بیدار میشود؟ نمیدانم چه وقت مردم من مصلحت و منفعت خود را درک خواهد نمود؟ های...
تاجیک و ترک تباران من از خراسان و آریانا قصه خوانی میکنند و اسکان ناقلین پشتون را به شمال جرم نابخشودنی خوانده و با گذشت هر روز آشتی ناپذیری را در رگ رگ خود پرورش میدهند, و میخواهند قصاص را از کسانی بگیرند که نه خراسان و آریانا را بر باد کرده و نه حکم انتقال توده های پشتون را به شمال صادر نموده. هزاره من از عبدالرحمن خان یاد میکند و طالب را , و آنرا بهانه میسازد برای سرکوب پشتون. پشتون من حوادث کابل و فاریاب و جوزجان و.. را در ذهن و دماغ جا داده و آنرا بهانه میسازد برای کوبیدن ازبک و هزاره و تاجیک. وفاداران جریان راست به هواداران خط چپ طعنه و دشنام میدهند و میخواهند تمام آنانرا در آتش شبیه جهنم بیاندازند, و خادمین چپ , مخلصین راست را مجرم پنداشته و میخواهند آنها را از روی زمین برچیده و طعمه نهنگ در بحر هند سازند. وای بر ما که چه بد بختیم! ما به جان همدیگر افتاده ایم و دشمن به چه ساده گی از این آب گل آلود ماهی میگیرد. وه که چه احساساتی و کوتاه نگر هستیم.
بیائید از نو آغاز کنیم!
بگذشته گذشت زو مکن یاد – امروز مده به مفت برباد
بیائید با جرات به آنچه اسلاف ما ناروا و ظلم کردند اقرار نمائیم و آنرا حواله تاریخ کنیم. امروز ما رنج میبریم زیرا گذشته گان اشتباه نمودند, چرا برای یک لحظه نمی اندیشیم که اشتباه امروز ما همین زجر و فلاکت را به آینده گان ما به میراث میگذارد. گذشته گان در حق ما ظلم نمودند, چرا ما بخود این حق را میدهیم که بر آینده گان ظلم نمائیم؟
بزرگترین معضله افغانستان نفاق است, بدون وحدت و یکپارچگی نمیتوان به رفاه رسید, تا این "ی" را از تعریف توده ها برنداشته و ملیت ها را به ملت تبدیل نکنیم, هیچ روزنه امیدی به فردای روشن نیست, و ملت سازی نمیتوانیم, تا زمانیکه از طعنه آنچه گذشت چشم نپوشیم و شعار های ناممکن را خاموش نسازیم. چرا اندیشمندان نمیخواهند بجای بحث روی طوفان نوح یا مدال ملالی که هیچ دردی را دوا نیست , بالای راهکار های ملت سازی و ایجاد اعتماد بحث نمایند؟ بیائید بالای من - من خاک ریخته نغمه ما-ما را سر دهیم.
از تمام دوستانیکه گاهگاهی سری به سایت کابل پرس? میزنند تا آگاه شوند یا آگاهی دهند, خواهشمندم تا بدون تبعیض بحثی سازنده را آغاز کنند تا مشکل زدا باشد تا معضله آفرین, اگر چند تن شایقین این سایت که پیروی از باور ها مختلف مینمایند و مسافر راه های متفاوت استند, با گوش شنوا و عقل بینا در مورد راه حل این معضل و یک نقطه آغاز برای حرکت به اتفاق برسند, یقینا سکوی خیز خواهد بود برای آغاز سفری که نهایتش اعتماد و همبستگی ملت باشد.
به امید آن روز