افشاگری ویکی لیکس و یا بازی دیگر

ویکی لیکس نام آشنا و جنجالی در دنیا افشاگری برای سومین بار بتاریخ 28 نومبر 2010 دست به قبضه شمشیر برد و صدها هزار اسناد و مدارک بسیار مهم در باره عملکرد و دسیسه های پنهان و گفت و شنود های سرّی و پشت پرده سران و ارتش امریکا و نیز گفته ها و صحبت های محرمانه سران بعض از کشور ها را افشا کرد. گفته میشود این اسناد محرمانه از درز های دیوار ضخیم کمپیوتر های قوی با پاسورد های 20 رقمی وقوی ترین سیستم حفاظتی از جمله حصار امنیتی، کمره ها و دستگاه های هوشمند لیزری و از همه مهمتر مدیریت و نظارت کادر ورزیده و مورد اعتماد بزرگترین و مهمترین سازمان استخباراتی و جاسوسی دنیا یعنی سی آی ای، بسیار به آسانی آن هم با آن گسترده گی و حجم بالا به بیرون نشط کرده است !

انتشار این اسناد سروصداها و واکنش های زیادی را به دنبال داشت.

به نظر بعضی از تحلیل گران سیاسی انتشار این اسناد محرمانه ضربه بسیار محکم و لطمه سنگین بر وجه امریکا وارد کرده است.زیرا درین اسناد نه تنها در باره عملکرد دولت مردان، ارتش و سازمان سیا افشاگری شده بلکه صحبت های سرّی بعض از سران کشورهای متحد امریکا نیز فاش گردیده است. افزون بر آن درباره تعدادی از سران کشور های دوست امریکا از القاب زشت و نازیبا استفاده شده است. اگرچه امریکا این افشاگری ویکی لیکس را به شدت محکوم کرده است و آن را نه تنها توطئه و دسیسه شوم علیه خود خوانده بلکه از آن بعنوان حمله بر تمام شخصیت ها و کشور های متحد خویش نام برده است، ولی تعداد زیادی به این باورند که معمای انتشار صد ها هزار اطلاعات سرّی و اسناد های محرمانه امریکا آن هم مرحله وار توسط یک ویب سایت که ظاهراً در کشور سوئدن راه اندازی شده و رئیس و بانی این ویب سایت بطور مشخص فعالیت های خود را زیر ذره بین سازمان ها و نهاد های امنیتی کشور های پیش رفته جهان انجام میدهد و حتی در مرحله سوم افشاگری اش که تعداد 251000 سند محرمانه از وابسته های دیپلماتیک ایالات متحده امریکا در همه نقاط جهان را منتشر کرد، از خدمات چند نشریه مهم و معتبر بین المللی مانند نیویارک تائمز، گاردین و اشپیگل استفاده کرده است، بازی بیش نیست زیرا امریکا از یک طرف از انتشار چنین اسناد مهم عصبانی است ولی از طرف دیگر اجازه میدهد تا این ویب سایت همچنان بدون کدام مشکل با همکاری نیویارک تائمز و گاردین صدها هزار اسناد و گزارش های محرمانه وزارت امور خارجه اش را منتشر کند. آیا ممکن است ویکی لیکس در مرکزی نفوذ کند که توسط قوی ترین سیستم امنیتی جهان با پیشرفته ترین امکانات و تکنالوجی کنترول میشود؟ آیا تا هنوز درز اطلاعات سرّی وزارت خارجه یا نهاد های امنیتی ضعیف ترین کشور دنیا را میشود پیدا کرد؟ چرا باید اطلاعات سرّی آن هم با این گسترده گی فقط و فقط در اختیار ویکی لیکس قرار بگیرد؟ این ویب سایت چه نیروی فوق العاده و یا نامرئی را در اختیار دارد که این همه اسناد را به آسانی به دست می آورد؟ آیا دولت مردان، سران ارتش و رهبران سازمان استخباراتی امریکا توان نگهداری راز های امنیتی و اطلاعات محرمانه خود را از دست داده اند؟ فرض کنیم که بخاطر تغافلی و یا بی درایتی مأمورین امنیتی امریکا این اسناد دراختیار ویکی لیکس قرار گرفته باشند درین صورت باید نه تنها عملکرد سازمان جاسوسی این کشور را بسیار ضعیف ودر عین حال مضحک خواند بلکه این سازمان را از لحاظ سیستم امنیتی در رده ای آخرین کشور های جهان قرار داد زیرا اگر بزرگترین سازمان امنیتی دنیا که خودش را بعنوان یکه تازمیدان در جهان میخواند ، نتواند از اسرارسرّی کشورش حفاظت کند پس چطور میتواند در جنگ با تروریزم که به مراتب سخت تر و دشوارتر است پیروز شود؟.بنابرین ویکی لیکس و یا هیچ نهادی دیگری توان تصور دستیابی به اسناد محرمانه امریکا را نمیتواند داشته باشد مگر اینکه این اسناد سرّی بصورت سیستوماتیک بعد از سالها بحث و رایزنی توسط بازی گران اصلی برای مقاصد خاص در اختیار ویکی لیکس قرار داده شده و تاریخ انتشار آن را نیز مشخص کرده باشند. بهر حال قضیه افشاگری ویکی لیکس با توجه به دلائلی که بیان گردید شبهات و ابهاماتی جدی را در رابطه با واکنش امریکا به وجود آورده است.

بازی دیگر

ویکی لیکس چرا باید افشا گری کند؟ جنگ به اصطلاح علیه القاعده و طالبان در افغانستان به دهمین سال خود نزدیک میشود. از حمله به ساختمان تجارت جهانی در نیویارک و در قبال آن بمباران مقرو مراکز فرماندهی طالبان در افغانستان توسط جنگنده های تیز پرواز، یورش سربازان امریکائی به حکومت طالبان که منجر به سقوط سریع آن گردید، و نیز بمباران شدید توره بوره در حالیکه بن لادن رهبر القاعده در فاصله دور زیر چتر بالگرد های ناشناس قرار داشت و همچنان بازی موش و گربه سربازان و نیروهای بین المللی با بقایای طالبان ، سالها میگذرد. این بازی دیگر جذابیت خود را از دست داده است. همه چیز تکراری به نظر میرسد . هیچ چیزی جدید به چشم نمیخورد. ده سال است که بمباران روستاها، درگیری های پراکنده، تقسیم امکانات نظامی و لوجیستیکی به سربازان افغان و نیروهای طالبان، و گاهی هم جابجائی طالبان توسط هلیکوپتر های ناشناس در نیمه شب، و همچنین بازی گرگ و میش با سران حکومت افغانستان و بلآخره بازی شطرنج با کشور های همجوار افغانستان ادامه دارد. همه خسته شده اند بنابرین باید برای رفع خستگی و ایجاد جذابیت در عملکرد نیروهای موجود در منطقه، یک بازی جدید شروع شود. بازی که باید هیرو داشته باشد. بازی که از یک افشاگری سرچشمه بگیرد و بعداً آن هیرو یا قهرمان باید به جرم خیانت تحت تعقیب قرار گرفته فرار نماید..

این بازی جدید باید یک قهرمان مثل بن لادن داشته باشد تا نیروهای متحدین بتوانند او را تعقیب کند و اینطور فلم یا بازی شروع میشود. درین جا نیز بعد از افشاگری ویب سایت ویکی لیکس بانی و رئیس آن آقای جولين اسانج به جرم خیانت تحت تعقیب قضائی قرار میگرد چنانچه دیروز حکم بازداشت او توسط داد گاهی در سوئدن به تمام نیروهای امنیتی (انترپول) 180 کشور دنیا فرستاده شد. قرار است پولیس انترپول درهرجائیکه آقای جولين اسانج را پیدا کند دستگیر نماید.

اما چه کسی میتواند هیرو یا قهرمان فلم را دستگیر کند و یا او را شکست بدهد؟ بن لادن رهبر مفرور القاعده که ده سال است فرار کرده و بخاطر داشتن نیروی فوق العاده یا در عالم غیب زندگی میکند ویا در کنار جنرال های دایریکتر فلم مبارزه علیه ترویزم دور از چشمان تیز بین بلا های آسمانی بی سرنشین نیروهای امریکا مشغول نوش می میباشد. بنابرین تا هنوز این قهرمان فلم دستگیر نشده است زیرا اگر او دستگیر و یا از پای در می آمد این فلم نیز پایان میافت. بنابرین بازی دیگرو قهرمان دیگربا صحنه سازی عجیب شروع شده است . این هیرو یعنی آقای جولين اسانج با افشای راز بازی گر اصلی طلسم تزلزل ناپذیری ارباب قدرت را شکسته وارد حریم خصوصی آن شده است بنابرین باید او مجازات شود و این محاکمه بعد از دستگیری او امکان پذیر میباشد لذا باید بسیج عمومی برای دستگیری او راه انداخته شود و همه با جال و ریسمان بسوی محل اختفای او بشتابند.

این آغاز یک ماجرای نو است. تبلیغات آن ماه هاست که ادامه دارد روزنامه ها ، اخبارات، جرائد، شبکه ها و سرویس های خبری با پخش خبر این افشا گری میلیون ها دالر سود بردند. ولی باید سود زیاد را کسی برده باشد که این بازی را راه اندازی کرده است! این اول فلم است و آینده آن دیده شود چه میشود!

در پایان امیدوارم بازی جدید همراه با تمام ابعادش در زمینی دور از کشور ما باشد تا مردم ما دیگر شاهد غرش پیام آوران مرگ در آسمان و گردو غبارغول پیکرها در زمین نباشند.

نثار نیمان دبی