هزاره هستم بله! بگو ای هموطن اختلاف ما در چی است؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
هزاره هستم بله! بگو ای هموطن اختلاف ما در چی است؟
حقیقتی که مارا باید ناگذیرانه متقین ساخته باشد اینست ک هیچ فرقی در جوهر انسان وجود نداشته و در آفرینِش همه با یک فورمول حیاتبخش بدنیا می آئیم و هیچگونه فرقی، خونِ انسانها در هیچ نژادی هم ندارند.
پس اختلاف ما در چی است؟
آیا هزاره با داشتن صورت مهتابی، چشمان بادامی و یا بینی پهن، از ارزش کمتری در نزد خداوند برخوردار است و یااو(خالق) عقلِ کمترِ برای هزاره داده است؟ بیشک که نه!
پس اختلاف ما در چی است؟
پس تبعیض ما در چی است؟
پس تکلیف دولتمردان غیر نژادِ ما در چی است؟
ما هزاره ها با آنکه از استعداد و لیاقت ثابت شدۀ برخورداریم و از دیگر هموطن خویش هیچگونه کمیَّ در جِد و جهد و توانائی هم نداریم.
پس اختلاف ما در چی است؟
پس تبعیض ما در چی است؟
پس تکلیف دولتمردان غیر نژادِ ما در چی است؟
آیا اختلاف از هراس است تا مبادا هزاره پیشقدم شود؟
آیا تبعیض از جهالت است؟
آیا تکلیف دولت در پایمال نمودن حق انسانی، شهروندی و انکشافی جایگاه های ما به خاطر اقلیت بودن است و آیا ما هزاره ها آنقدر خیر خواه هستیم که همیشه خود گذری کرده وبیشتر ازین بازهم خیر است، بگوئیم؟
در این دیار که مقدار نفوسِ یک نژاد در تنظیم، اداره و پیشبرد دولت با بی توجهی در اوضاع و احوال دیگر اقلیت ها، نقش عمده نه بلکه رولِ مطلق بازی میکند؛
پس راه حل در چی است؟
اگر صورتها و رنگهای متفاوت جلدی داریم باید نه از محور تضاد بلکه نشانۀ از رحمت و وجود خالق توانا شمرده میشد و زیبائی خلقتِ آدمی را همچون گلستانِ پُر از گلهای رنگین مشابه می بود!
اگر عِلم، دانش و استدلال، درست میبود!
اگر قضاوت، خردمندانه و عادلانه میبود!
و بلآخره اگر سنجش، منصفانه میبود!
آیااین وطن ویرانه و هزاره هم بیچاره میبود؟
من زیبای دنیا را در همین تفاوتهای خلقت می بینم و خود را در حفاظت و بیشتر زیبا ساختنش مسئول میشمارم!
پس ای هموطن شما چطور؟
با احترام،
الف