صفحه نخست > خبر و گزارش > به ادامۀ سریال درپوهنتون بلخ چی می گذرد؟

به ادامۀ سریال درپوهنتون بلخ چی می گذرد؟

مراحل تقررنیزبه دست خود شما عالی جنابان است. کسی دیگه نوبت فرزند شما را بگیرد وا به جانش، چنانچه تا دختررئیس پوهنتون فارغ نشد ازشمولیت دختری به نام (فرشته بهشتی) به حیث استاد جلوگیری به عمل آمد(بیچاره فرشته هرگزاستاد نشد با آنکه تقریباً دوسال افتخاری تدریس نمود) و استاد (احمد ضیا فیروزپور)یکسال افتخاری درس داد ولی مسله تقررش با دخترریئس پوهنتون یکجا درجلسه دیپارتمنت مطرح گردید.
جان نثار
جمعه 8 جنوری 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

با سلام مجدد به خوانندگان محترم سریال «درپوهنتون بلخ چه میگذرد» ازاینکه آقای فایزمی خواهند تمامی ابعاد مقالۀ شان هویدا گردد به رد گفته های ما درمورد مقاله شان تاکید می کنند. ما نیز قسمت سوم سریال را با این موضوع آغازمی کنیم.

آقای فایز می گویند: مقاله من درشمارۀ اول ودوم سال 1384هـ ش با داشتن دوتقریظ وتایید جلسه هیات تحریرمجله بلخ که البته با معیارهای مقاله نویسی آماده شده بود درمجله علمی بلخ به نشررسید.

جناب فایز! ما کی گفته ایم که مقالۀ شما یک تقریظ دارد.اشکال کاردراین جاست که تقریظ های شما ازکسانی گرفته شده است که حق تقریظ دادن به شما را ندارند.

یک تقریظ شما ازمحترم پوهنوال (پیمان) استاد فاکولته انجنیری(رشته برق)است ودیگری ازپوهنیار(حکیم) که یکی به سبب اختلاف رشته ودیگری به سبب پایین بودن رتبه علمی حق دادن تقریظ به شما را ندارند.
قبول دارید یا نه! شاید بگویید نه. فکرمی کنید با نه گفتن شما مسله حل می شود. هرگزنه چون موضوع مثل آفتاب روشن است. تا اینجا قبول کنید.

دیگراینکه می گویید فیصله هیئت تحریرمجله،کدام هیئت تحریرمجله! همان حلقۀ تذویر!مانند، رئیس پوهنتون، معاون اداری(اسدالله «حارس»)،معاون علمی، رئیس حقوق وخود شما، که یکی تان بریده اید یکی تان دوخته اید، یکی تان دکمه نشانده اید وبقیه به بازار برده اید. به به

هیات تحریرمجله علمی بلخ! به اساس گفته های فایزشما این فیصله را نموده اید.

جناب ولی فایز!شما که پوهنوال شدید نوش جان تان اما ما هم حق نقد داریم نه غرض آلود بلکه نقد واقعی تا مردم ما، روشنفکران ما، مشاورین شریف وزارت تحصیلات عالی،اعضای محترم انسجام اموراکادمیک و... بدانند که پوهنوال شدن یک عده چاپلوس ومتملق مسخره گیی بیش نیست.

دیگراینکه درمقالۀ شما چه ازکتاب «مبادی اقتصاد تصدی» استفاده صورت گرفته شده باشد وچه ازمقالۀ نشرشده محترم انور«دوست» درمجلۀ «د افغانستان بانک مجله» درهرصورت مقالۀ مشکل دارد. یکی اینکه جمله بندی بدون کم وکاست درمتن شما وماخذتان کاملاً یکسان است بدون قرارگرفتن درداخل پرانتز. دوم اینکه مقاله شما«91» خط است.شما در«91» سطر چی مسله ای را حل ویا به چی مشکلی راه حل نشان داده اید. یعنی یک مقاله فقط نودو یک سطر. وا وا.

پس اگربرای پوهاند شدن ده مقاله ضروری باشد.91*10= 910
یعنی 910 سطرمقاله بنوسید وپوهاند شوید.(جای گرفتنش پوهنتون بلخ)
جناب رئیس جمهور، وزیرصاحب تحصیلات عالی، مشاورین با فرهنگ وزارت تحصیلات عالی.استادان درد مند وفرهنگ دوستان شریف. فرهنگ ودانش را ازدست افراد بی فرهنگ وآلوده به فساد بگیرید.

تیغ دادن درکف زنگی مست

به که آید علم ناکس را به دست

خوانندگان محترم!

سطرهای مقاله فایزرا بشمارید اگراز«91» سطرزیاد بود هرناسزایی را که یاد دارید به آدرس ما بفرستید.

همه این خیانت ها به رئیس پوهنتون بلخ بازمی گردد.زیرا درزمان بی ثباتی ونابسامانی کشور(جنگ های داخلی) حبیب الله خان «ناکام چهارمضمون» ازتخنیکم به پوهنتون تحمیل شد. و با قرارگرفتن درچوکی ریاست پوهنتون، به زور حلوای کنجدی ،،خربوزه قاق، خربوزه تازه، بادام ستاربایی، انار،توت خشک، و... خود را به چوکی ریاست سرش نموده است و با سؤ استفاده ازقدرت هرکاردلش خواست می کند.

همچنین آقای فایزچنین مطرح نموده اند که موضوع ادامه تحصیل وکاندید بورس تحصیلی و شمولیت درموسسات تحصیلات عالی چنین است.

1. فیصدی نمرات عالی( فرزندان شما که نمرۀ عالی نگیرد کی بگیرد؟)

2. لسان خارجی( لسان تملق ازلسان خارجی هم کرده بالاتراست)

3. نداشتن چانس دردورۀ تحصیل( شمایان برای چی رئیس ومقام شده اید که فرزندانتان چانس دو شود عجب!. اگرشود هم شک نیست که مانند حبیب الله چهارمضمون ناکام، مقررشوند)

4. موضوع سن کاندید.( دراین باره حرفی نداریم)

5. داشتن مکلفیت درسی( دختررئیس پوهنتون به مجرد تقرر فوراً روانه بورس گردید. ودخترشما نمیدانم به چه حساب رفت؟)

6. سپری نمودن امتحان( استعداد فرزندان تان «جینتیک» است غصه نخورید)

آقای فایز!

چند چیزیادتان رفته ازجمله اعلان رادیوتلویزیون ملی،(که هرگزنکرده اید) وداشتن صحت کامل(عاری ازهرنوع معیوبیت ومعلولیت) آیا شما نمی دانید که دختررئیس صاحب پوهنتون(حبیب الله حبیب) که تازه دردیپارتمنت ژورنالیزم تقررحاصل نموده درخرد سالی به سبب ریختن آب جوش برسرش چنان عمیق سوخته بود که ازسرتا قدمش سؤ شکل پیدا نموده.( کدام داکترفاقد چشم به وی تصدیق صحت مندی داده؟) رسوا کردید رسوا.

مراحل تقررنیزبه دست خود شما عالی جنابان است. کسی دیگه نوبت فرزند شما را بگیرد وا به جانش، چنانچه تا دختررئیس پوهنتون فارغ نشد ازشمولیت دختری به نام (فرشته بهشتی) به حیث استاد جلوگیری به عمل آمد(بیچاره فرشته هرگزاستاد نشد با آنکه تقریباً دوسال افتخاری تدریس نمود) و استاد (احمد ضیا فیروزپور)یکسال افتخاری درس داد ولی مسله تقررش با دخترریئس پوهنتون یکجا درجلسه دیپارتمنت مطرح گردید.جالب این جا که مکتوب تقرر دختر رئیس صاحب پوهنتون بلخ از وزارت تحصیلات عالی ازهمه جلوترآمد وتاریخ تقررش نیز جلوتراز فیروزپور، باور نمی کنید بروید دفتر وارده تحریرات پوهنتون بلخ وفاکولته ادبیات وعلوم بشری پوهنتون بلخ را نگاه کنید.

دختردیگر رئیس صاحب پوهنتون بلخ که هنوزمحصل سال چهارم فاکولته حقوق است نیز به کمک پدرش درنوبت فوق العاده ایستاده است.

تنها مسله استاد شدن نیست رئیس صاحب پوهنتون درامتحان کانکورگذشته چندین استاد را به سرپارچه دخترش برد تا درحل سوالات کمک کنند. دختررئیس صاحب ازبرکت این کمک ها درفاکولتۀ طب پوهنتون ننگرهارکامیاب شد.هورا
یک دختردیگررئیس صاحب پوهنتون بلخ امسال امتحان کانکورمی دهد ببینیم که با وی چگونه همکاری می کنند تا حتماً کامیاب شود. چشم بخیل کور.

کسانی که پوهنتون بلخ را دیده اند میدانند که درضلع شمال غربی پوهنتون (یا همان تخنیکم) ساختمان مدوری قراردارد. این ساختمان طعام خانه محصلین است، درزیراین تعمیر زیرزمینی قراردارد که به اثرفرسودگی نل های آب پرازآب بوده وهمیشه نمناک است.اما مقامات پوهنتون بلخ( معاون اداری«اسدالله حارس» وجناب رئیس پوهنتون) به اثردشمنی که با علوم وفنون جدید داشتند، دهها پایه کمپیوتر، ماشین فوتو کاپی، اسکنرها، ودهها مواد مورد ضرورت پوهنتون را که به وسیله کشورهای خارجی کمک شده ویا به کمک آنها خریداری شده بود،دراین زیرزمین نمناک حبس نموده اند. تا توبۀ شان قبول گردد(همگی خراب شوند)
مدتی نگذشت که آوازه انداختند که کمپیوترهارا اززیرزمین پوهنتون دزد برده معاون اداری پوهنتون(اسدالله حارس) با هذیان تب آلود می گفت(سارندوی هابرده اند)
ببنید که این آقایون محافظین خود را هم دزد می گیرند.مدتی نگذشت که بازآوازه انداختند که (کمپیوترها را دزد برد)
خوانندگان محترم!توجه کنید که باراول اگر دزد برد با دوم چطوربرد؟ آیا شما از باراول تجربه نگرفتید که دزد موفق شد که باردوم اجناس شما را دزدی کند؟.

  • آیا می تواند که دزد داخل پوهنتون بیاید؟
  • بازهم همه چیزرا گذاشته کمپیوترها را ببرد؟
  • خر میداند که این کار رئیس پوهنتون وهمکار شش سالۀ اوست. که آنها را پول کردند و(خلته کردند) وبعد سارندوی ها را دزد گرفتند؟
  • اگرشما واقعاً به این حرف خود صادق هستید، چرا ازاین دزدی سارندوی به وزارت داخله عارض نشدید؟ چرا به سارنوالی عارض نشدید؟ اگرعارض شدید به کدام نمره مکتوب؟( هنوزاول عشق است سفردنباله دارد. در مورد آقای حارس حرفهای زیادی وجود دارد که در آینده دنبال می کنیم. انشاالله)

جناب قاضی القضات کشور! جناب لوی سارنوال کشور!

این آقایون رئیس پوهنتون ومعاون اداری (حارس) که چند بارکمپیوترخریداری کرده اند.

هیئت خریداری آنها کی بودند؟

آیا آنها حق هیئت شدن را داشتند؟

چند خریداری کردند؟

نرخ کمپیوتردرزمان خریداری دربازارچند بوده؟

واین آقایون چند خریداری کرده اند؟

آنگاه به وضاحت به شما معلوم خواهد شد که این آقایون ازهرپایه کمپیوترچندصد دالرمفاد گرفته اند؟

آیا این اختلاس نیست؟ آیا این فساد اداری نیست؟

خوانندگان محترم!

اگرسؤ استفاده ازمقام دولتی نیست چطورمی تواند که ازیک خانواده سه نفرعضوبانک جهانی شود( اسدالله حارس«معاون اداری پوهنتون بلخ» برادرحارس، وپسرحارس که درعین حال درفاکولتۀ زراعت استاد هم است)
وقتی سه نفرازیک خانواده ( پدر، پسر،برادر) همزمان دریک نهاد اقتصادی باشند هرچیزی را که ازدست ایشان می آید می کنند. به کی پول بدهند؟ کی را شامل وظیفه کنند؟ به کدام موارد پول بکشند. وموترخود را به کرایه آنها بگذارند وغیره.

ما ادارات زیربط مانند، قاضی القضات، و لوی سارنوالی کشور را بدین وسیله خبرمی دهیم که اگرواقعاً شما به دنبال فساد اداری هستید. فساد ازاین روشنتر ازاین وجود ندارد، مثلاً یک فاکولته با تمامی شعباتش یک پایه لپ تاپ ویا دیسک تاپ درست وحسابی ندارد اما فرزندان این عالی جنابان با کمپیوترهای دولتی گیم می زنند. (نام خدا، نظر نشوند) وخانم فرزانه به آنان درس شبانه میدهد( حق خانم فرزانه را خوب ادا کردند، برای وی بورس جرمنی فراهم کردند تا وی با استفاده ازآن به کشورثالث فرارکند.) یک چک چک.

ما اززحمت کشی وجانفشانی همه استادان تشکرمی کنیم خصوصاً ازپایمردی استاد محترم رحیم(رحیمی) که می گویند بنده تا آخر روی حرفم ایستاده هستم وبا فساد مبارزه می کنم زیرا هیچ کس نمی خواهد که مفتری شود.
مقامات محترم وزارت تحصیلات عالی کشور!

فکرنکنید ما تشنه ریاست پوهنتون هستیم، ازوزارت محترم تحصیلات عالی خواهشمندیم تا به انتخاب ولزوم دید خود یک رئیس ازکابل مقررکنید. ما ازشما تشکرمیکنیم. هدف ما این است که تا حیثیت وآبرو را به پوهنتون بلخ دوباره برگردانیم.

یاداشت:( حدس میزنیم که بعد ازنشرمطلبی دربارۀ خریداری کتاب درقسمت اول این سریال، مقامات پوهنتون ازترس تفتیش، کتابهای کمک شده را نیز به حساب کتاب های خریداری شده می گذارند تا حساب پوره شود) ازوارخطایی برعکس نشود؟

ادامه دارد...

به ادامۀ سریال "در پوهنتون بلخ چه می گذرد؟"

آقای فائز، از شما بعید نیست که دست به تخلف بزنید ، زیرا در گذشته نیز چنین کاری از شما سر زده بود . که اینک بدان مفصلآ اشاره می کنیم.

سه شنبه 29 دسامبر 2009, نويسنده: جانباز


پاسخ رييس دانشکده ی اقتصاد دانشگاه بلخ به يک مقاله ی منتشر شده در کابل پرس

پوهنوال ولی محمد فائز

چهار شنبه 23 دسامبر 2009, نويسنده: جانباز

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس