مشک آن است که خود بوید!
اشتباه زیانباری خواهد بود اگر برویم و در مورد مسایل کیهانی از یک میخانیک رشتۀ برق که در موسسۀ تحقیقات فضایی ، مشغول خدمت است معلومات بخواهیم یا برعکس!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
تقریباَ یک هفته از نشر عرایضی زیرعنوان " از بس که کارشناس بسیار شد" به قلم ناتوان بنده میگذرد.
امروز متوجه شدم آقای ویس ناصری به جواب آن پرداخته و پنج مورد را در پاسخنامۀ شان برجسته ساخته اند.
متشکرم از ایشان که رادیو دری را برایم معرفی کردند؛ اما اینهم آدرس رادیو دری که از امریکا و در جنب برنامه های دیگر صدای امریکا پخش میشود :
بعد بنده با شما هیچ گونه شکر رنجی و به قول مردم بخیلی ندارم؛ گلۀ که داشتم و دارم که البته مثل بیشتر استغاثه های ما کمتر به گوش سناریو نویسان و شخصیت سازان قدرتمند حاضر در معرکه های کشور خواهد رفت، اینست که چرا آدرس اشتباهی میدهند!
بگذار شما تمام عمرتان را در دفاتر فلان رادیو و یا آن تلویزیون، این نشریه و آن مجله گذشتانده باشید، ولی با توجه به کار های عملی شما، نمیتوان به این نتیجه رسید که شماتحلیلگر و کارشناس مسایل افغانستان هستید .
شاید بتوان در نتیجۀ کار کردن با رسانه ها تجربه آموخت، و باور بر اینست که تجربه مادر علم است؛ اما در مسایل معرفتی و علمی و نظری آموزش های پایه هم از اهمیت بالایی برخوردار است.
مثلا در مرکز تحقیقات فضایی " ناسا " در امریکا تعداد بسیاری مشغول کار در بخش های مختلف اند، کسانی بخش برق، تعدادی هم طراحی بدنۀ فضا پیما، گروه دیگری بخش داخل آن و به همین گونه، ولی وقتی نوبت به فرستادن آن فضا پیما میرسد، آنگاه پای استادانی به میان میاید که فزیک میدانند و قواعد جاذبه و حرکت و ثقل و اینها!
اشتباه زیانباری خواهد بود اگر برویم و در مورد مسایل کیهانی از یک میخانیک رشتۀ برق که در موسسۀ تحقیقات فضایی ، مشغول خدمت است معلومات بخواهیم یا برعکس!
احتمالا انجنیر رشتۀ برق نیز میتواند در بارۀ مسایل کیهانی بداند، اما یقیناَ آن استاد بهتر و بیشتر میداند.
حادثۀ انفجار شاتل فضایی کلمبیا هنگام برگشت به زمین، که در اول فبروری سال 2003 رخ داد، یکی از شمار چنین حوادث است که در اثر تحقیقات بعدی روشن گشت که اشتباه کوچکی باعث آن سقوط مرگبار و پرهزینه شد!
دستاورد شما هم از کار با رسانه ها یقنیاَ مقداری تجربه است که شاید به درد کار های مدیریتی و گرداننده گی و اینها بخورد، اما متاسفانه آنچه از ترواش قلم شما در قالب تحلیل سیاسی و یا هم ابراز رای و نظر در مورد مسایل اجتماعی و تاریخی شاهد بوده ایم، دانش سیاسی و اجتماعی شما در اثر کار رسانه یی بالا نرفته و برای همین است که جناب تا هنوز موضع و نظر مشخصی نداشته اید. و در حال میلان قرار دارید؛ گاهی گلبدین راکتیار را که در یک روز 2500 فیرراکت برکابل و برای مردم آن تحفه فرستاد، الگو و نمونه معرفی می کنید!
زمانی هم طالبان را حافظ وطن و ناموس و حیثت مردم!
شما که از آدرس اسلام و جهاد و در هئیت یک مهاجر، قلم میزنید، مگر فراموش کرده اید که دین اسلام تاکید موکد بر اجرای عدالت دارد !
و جوهرۀ اسلام همانا عدالت است!
اجازه بدهید اینجا فرموده های گهربار حضرت رسول اکرم (ص) نقل کنم:
" عدالت از عسل شیرین تر، از روغن نرمتر و از مشک خوشبوتر است
عدالت یک سال بهتر از عبادت هفتاد سال است.
عدل سپری است که کشور را از حوادث نامطلوب و ویرانی و سقوط مصون می دارد، عدل بهشتی است که همواره ثابت و پایدار است.
عادلترین مردم کسانی اند که آن چه خود نمی پسندند به دیگران نیز نپسندند.
بالاترین جهاد ها سخن عدلست که در نزد پیشوای ستمکار گفته شود." *
وقتی حضرت رسول اکرم(ص) منحیث خاتم النبین اینهمه برارزشمندی و اثرگذاری عدالت درسامان گیری اوضاع یک ملت و اجتماع تاکید می کند، شما منحیث یک مسلمان و آن هم مسلمان " آگاه " مرتبتی که شخصا به خود قایل شده اید، کجای تفکر، عمل، برنامه و آنچه طالبان زیر نام اسلام انجام میدهند را عادلانه و انسانی یافته اید که آنها را حافظ هست و نیست ما معرفی می کنید
تاسف آور اینست که مثلا در جمع مهاجرین چند صد هزاری هموطن ما در امریکا، دستگاه های استعمار و استکبار زلمی خلیلزاد را منحیث کارشناس و حتی افغانستان شناس می یابد و از او در مورد معضل افغانستان و سرطان طالبان وحشی ، نظر می پرسد!
پیامد نظریات افغانستان شناسی که بود و نبود کشور و مردم را فدای مصلحت قومی و امتیاز مادی کرد، را همه شاهدیم.
بنیاد کج و شکنندۀ این نظام عدالت ستیز و فاسد مافیایی بدستان ناپاک زلمی خلیلزاد گذاشته شد، و او امروز نیز در معتبر ترین تلویزیون ها ظاهر میشود و همان میگوید که باب طبع اربابان قدرتمند و به نفع همتباران جاه طلب او باشد!
آیا او را نیز منحیث یک کارشناس و تحلیلگر سیاسی قبول کنیم؟؟
یا شما به قول دکتر اسپنتا، یکی از قماش همان هایی هستید که به سنت عدالت گریزی و قربان کردن عدالت در پای مصلحت باور دارید؟
کسی از این ناراحت نیست که شما منحیث یک شخصیت آگاه مورد مشورت و توجۀ نشریات و رسانه ها قرار گیرید، اما وقتی شما از آدرس کارشناس و تحلیلگر" نشانه " ها را با " بیماری" اشتباه گرفته، تشخیص نادرست می نمئید و در نتیجه تجویز نا معقول می فرمائید، این آدم را به خنده می اندازد و کلافه می کند!
آیا تقسیم قدرت با طالبان از نظر شما زمینه ساز حل بحران افغانستان خواهد شد؟
مشروعیت نظامی که با مشارکت طالبان ساخته شود از کجا منشا خواهد گرفت؟
از رضایت و رغبت مردم به آن گونه نظامی، یا از فیصله های اجلاس لندن یا هم شورای امنیت ملل متحد؟
" امروز نیز الحمدالله بنده به لطف و مرحمت الهی و با تعهد و پایبندی به آرمان بزرگ ومقدس ملت شریف ، نجیب ، آزادیخواه ، متدین و مومن افغانستان که به فرد فرد ملت مظلوم ، بیدفاع و بیگناه آن چه شیعه و چه سنی ، چه پشتون و چه ازبک ، تاجک ، هزاره و غیره عشق میورزم ، هم در عرصه نشرات تصویری ( استودیوی دنیا در جرمنی و برنامه های تلویزونی ) و چه بُعد نوشتاری و گفتاری عاجزانه و منکسرانه ، اما صادقانه ، شجاعانه و مردانه با نام ، چهره ، صدا و قلم اصلی و حقیقی ام ( نه مستعار ) در خدمت وطن و مردمم قرار دارم و انشاالله خواهم داشت !
بگذار دسیسه سازان و توطئه گران انترنتی زیر نام های مستعار همچنان سنگ اندازی نمایند !"
آیا آرمان بزرگ و مقدس ملت شریف که شما با تعهد و یایبندی به آن افتخار دارید، برگشت طالبان است؟؟
آیا شما جفا و ظلم بیحد و حصر طالبان را در حق مردم شمالی و شمال، و شعار مشمئز کنندۀ " دلته افغانستان دی او افغانستان د افغانونو کوردی، که چیری لژکیان د افغانان حاکمیت نه منی، تاجکان کولای شی چه تاجکستان لارشی، ازبکان ازبکستان لارشی ، او شیعه گان ایران ته ." را انکار می کنید؟ و آن را آرمان بزرگ و مقدس ملت می دانید؟؟
کدام ملت؟
چرا دروغ میگوید؟؟ کجا ملیت های ساکن در افغانستان به ملت تبدیل شده اند؟
شما آیا تعریف " ملت " را میدانید؟
بستری که ملیت ها در پناهش ملت شوند، یعنی قلمرو مشترک، زبان مشترک ، فرهنگ مشترک و بنا به تعاریف جدید منافع اقتصادی مشترک و خلاصه همۀ این مشترکات، آیا مورد قبول و احترام کلیه ملیت های ساکن در کشور ما قرار دارد؟
آیا با دروغ گفتن میتوان ملت ساخت؟
آیا شعار دروغین هرکس از افغانستان است، افغان است که عمریست دولت های قومی آنرا فریاد میزنند، ملیت ها و قومیت ها را راضی ساخت و ملت ساخته شد؟
کسانی مثل شما از بالا همه چیز میسازید!
فرهنگ میسازید، ملت میسازید، مصطلحات ملی میسازید، دولت ملی میسازید، پولیس ملی میسازید، اردوی ملی میسازید، و خلاصه مثل بت پرستانی که خود بت میسازند و خود می پرستند؛ همه چیز ملی می سازید، اما در عالم باور های کوتاه و ناقص خود تان!
باید بدانید که مقوله های مثل ملت و فرهنگ و ملی از بالا ساخته شود هم در اجتماع جا نمی افتد و استوار نمی شود.
شعار های تو خالی مثل شعار دا پبنتونستان زموژ مرحوم داود خان، نه تنها سبب ایجاد لوی پبنتونستان نشد که ما را دچار آتش انتقام بی پایان پاکستان ساخت!
به همین گونه دروغ ملت افغان، مانع اصلی و اولین شکل گیری تفکر ملی است!
اینهاست که راه ما را از شما جدا میکند.
در اصل گفتار و کردار و قیافه گرفتن و ادا و اطوار در آوردن شما و امثال شما کسانی دسیسه و توطئه است، اما چون بلد هستید چگونه ملمع کاری کنید و دروغ های آب ورنگ کشیده بزنید و جا نماز آب بکشید، خیال می کنید میتوانید هنوز هم مردم را فریب دهید.
بنا وطندار اگرنادانسته و از روی احساسات عمل می کنی، بهتر است بهوش بیایی و تجدید نظر کنی، ولی اگر مثل اعظم سیستانی و معروفی و برادران فارانی در چهرۀ دلسوز ملت، ملتی که حضور تاریخی و واقعی و فزیکی ندارد، ظاهر میشوی ، بدان که بار کج به منزل نمی رسد.
* فرموده های رسول اکرم (ص) را بنده از کتاب قاموس سخن گرد آوری شده توسط آقای سراج ایدین ایثار، صفحۀ 238 برگرفتم.
رادیو دری ( مشهد ) رادیو صدای آمریکا نیست !
سخنی با یک کارشناس ؟؟!! وطن/ گردانندگان افغانی این رادیو که روزانه در ارتباط رخداد ها و جریانات افغانستان مصاحبات و گفتگو های را با فعالان سیاسی و اشخاص آگاه و وارد هموطن ما انجام میدهند ، بنده را نیز چندین بار افتخار بخشیده اند و در ارتباط مسائل و موضوعات مختلف سیاسی مربوط افغانستان مصاحباتی انجام داده اند .
جمعه 15 ژانويه 2010, نويسنده: ویس ناصری
از بس که " کارشناس " بسیار گشت، کار مردم و وطن زار گشت!
با افزایش تعداد مقالات شما عارف، صاحبدل ، اسلام شناس، سیاست شناس، بیدل شناس، شعرشناس،شاعر ساحر، توانا و لسان الغیب، زبان شناس و... و بالاخره تمام درجات و مرتبه های علمی را...
چهار شنبه 13 ژانويه 2010
پيامها
16 جنوری 2010, 13:14, توسط tareq
khob aqaye naseri shoma chi mefarmayeed? ok