جوانه ها و رویکرد ها
اکثر جوانان از مشکل تعلیم و تحصیل در رنج می باشند و هیچ گونه تضمین وجود ندارد که بتوانند خود را از بی سوادی نجات دهند و یا تعلیمات و تحصیلات خود را به پایان برسانند.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
ابتدا چشم انداز که از وضعیت جوانان ارایه شود، اینکه جوانان در تمام جوامع یک قشر بخصوص را تشکل می دهند، که در همه مسایل متعدد اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نقش منحصر بخصوص خود را دارد. نسل جوانان همواره با یک رویکرد نو، اندیشه نو و نگاه نو، به همه مسایل دارد. بدین اساس جوانان همیشه پیشتاز درنوآوری، تفکر و اندیشه های متکثرو هویت های چندگانه در جامعه دارد، که نمی توان نقش تأثیرگذار،هویت ساز و نوگرایی آن را در جامعه نادیده گرفت.
بناً سوال اساسی در این مبحث اینست که، آیا جوانان جایگاه و هویت خود را در جامعه پیدا نموده است و یا اینکه نسل جوان توانسته خود را در جامعه تثبیت کنند و بر مشکلات اجتماعی،ا قتصادی و فرهنگی فایق آید؟
بدبختانه جواب این پرسش منفی می باشد. نسل جوان در افغانستان همیشه با مشکلات عمده تاریخی اجتماعی، فقر، بی کاری، بی سوادی، پدرسالاری، سیاسی و تعمه شدن احزاب وسرباز گیری گروه ها، دست به گریبان بوده است.
تردید و نگرانی ها: آنچه نگرانی ها را در رابطه به نسل جوانان در افغانستان افزایش می دهد. اینکه تا هنوز جوانان به عنوان یک قشر عمده اجمتاع خرده فرهنگ خود را تثبت نتوانسته است. نگاه جامعه به این نسل نگاه تعصب گونه و مغرض آمیز بوده است.
همیشه جبر اجتماعی، جبر خانواده گی بالای شان حکومت کرده است و روحیه وکرکترجامعه مانع پیشرفت و نو آوری های شان در بخش های گوناگون زنده گی بوده است، انتخاب و آزادی های جوانان را قید و بعضاً سلب کرده است. همواره جوانان تابع حوادث و شرایط زورگار بوده است. این بزرگترین سد در برابر یک جوان محسوب می شود.
بدین اساس فرهنگ جامعه، برای یک جوان کمتر اجازه می دهد. تا خود مسیر خود را تعین و انتخاب کند. بلکه جوان باید تابع کرکترها، عرف و سنتها باشد، یعنی آزادی ازجوان گرفته می شود و یاهم اگر آزادی داشته باشد آنهم طوری است که جامعه به آن اعطا می کند و خود جوان نمی تواند جهت زنده کی و فکر خود را مشخص کند و زنده گی نماید. لذا آزادی و حقوق این نسل در جامعه رعایت نمی شود. همچنین ازدواج های اجباری از جمله مسایل دیگر می باشد که جوانان با آن دست به گیربان می باشد و بدون خواست و اظهار بیان اراده خویش، آنرا می پذیرد که می توان گفت این نوع ازدواج ها عواقب بسیار خطرناک برای طرفین دارد.
دوم: هنوز جوانان در کابل، ولایت ها و قشلاق ها و قریه های وجود دارد که از کمترین امکانات زنده گی برخوردارد اند. اکثر جوانان از مشکل تعلیم و تحصیل در رنج می باشد و هیچ گونه تضمین وجود ندارد که بتوانند خود را از بی سوادی نجات دهند و یا تعلیمات و تحصیلات خود را به پایان برسانند. درست می توان گفت که بی سوادی کی از عمده مشکل جوانان می باشد که مانع اساسی برای تثبیت شان در جامعه می باشد، جوان آنچه است و جوان می اندیشد نمی تواند خود را تثبیت کند.
سوم: فقر و بی کاری از جمله مصایب است که جوانان را به هزاران جرایم و فساد های دیگر آغشته و مصاب می سازد.
حکومت نیز تا هنوز هیچ گونه برنامه را برای از بین بردن فقر و بی کاری نداشته است، جوانان که نمی تواند به مکتب بروند و یا هم ادامه تحصیل کنند. اکثراً علت آن فقر می باشد. کمک های تا هنوز برای افغانستان از طرف جامعه جهانی صورت گرفته است کارساز و بنیادی نبوده است. این کمک ها بیشتر بطور نادرست و به جاهای اصلی آن به مصرف نه رسیده است. اغلب بازسازی ها و پروژها بطور سطحی و زود گذرانجام گرفته است. اگر این کمک ها به صورت درست به کار گرفته می شد. لزوم نداشت که آعمار بی کاری در این کشور بلند برود.
نبود اشتغال و عدم دسترسی به امکانات زنده گی برای جوانان سبب می گردد، جوانان به خیل از اعمال غیر قانونی دست زند.این خود بحران اجتماعی را باعث و فساد را در جامعه بسط می دهد.
چهارم: برغم آنکه جوانان نسل بحران زده می باشد که در سه ده جنگ تولد و بزرگ شده است و از این جوانان احزاب و گروه های سیاسی منحیث سرباز و ابزار کار گرفته است و در جنگ های سه ده کشته و قربانی گرده است. بلکه بطور مکرر حقوق شان از طرف حکومت ها، احزاب، حلقات سیاسی و اجتماع نقض گردیده است. کمترین توجه به حقوق وآزادی های جوانان صورت نگرفته است.
جبران و بازبینی ها:آزادی جوهر انسانیت می باشد در جوامع که آزادی های انسانی وجود دارد. قطعاً چنین جامعه از آسیب خود کامگی و استبداد به دور می باشد، روند رشد و توسعه اجتماعی در همه ابعاد آن بطور پویا و زنده جهت خویش را طی می نماید. جامعه سالم و باز مبتنی بر اساسات دموکراتیک استواری و بنیان می گیرد. آنچه می تواند، جوانان را از این مخمصمه دور سازد، همانا توسعه آزادی و رعایت حقوق فردی می باشد وگسترش تسهیل و فراهم آوری امکانات برای رشد و پرورش استعداد های جوان. جامعه و فرهنگ آن باید به جوانان نگاه خود را تغیر دهد. به نسل جوان اجازه دهد به آنچه جوان و تازه می اندیشد خود را تبارزدهد و تثبیت سازد. پدران و مادران کمتر به زنده گی فرد ی، پسر و دختر خود مداخله کند و سعی نکند عقیده و فکر خود را بالایشان تحمیل نماید. بگذارد خود جوان مسیر رشد و زنده گی خود را بپیماید. در صورت اگر به لغزیش دچار می شود آن وقت می تواند از تجربه های موفق خود به پسران و دختران خود توصیه نماید و جامعه فرهنگ آن نیز برای جوانان می تواند یک مشاور خوب باشد و دستیار برای پیشرفت و سعادت آن نه اینکه موانع را بر سر راه جوانان ایجاد نماید.
حکومت برای گسترش دانش و فراهم آوری امکانات برای جوانان و پویایی جامعه نقش اساسی خود را می تواند ایفا کند، برای اینکه حکومت بخواهد تسهیلات را فراهم کند و زمینه را برای رشد جوانان مساعد سازد. وظیفه اصلی حکومت فراهم آوری زمینه ها و تسهیلات برای شهروندان می باشد از این جهت برای حفاظت از حقوق مردم قانون را بمیان می آورد تا حقوق و آزادی های مردم ضایع و نقض نگردد.
بنابرین حکومت باید برای جامعه مرفه و آرام سعی نماید، بیشترین هزینه را برای رشد و تربیه جوانان مصرف نماید. برای گسترش دانش در جامعه نیاز است مکاتب و امکانات خوب را دولت فراهم سازد و برای جلو گیری از انارشسیزم و جرایم در جامعه زمینه اشتغال را آماده کند، برای حرفه ای ساختن کار گران جوان باید کورس های آموزشی و تخنیکی را مساعد گرداند و از هیچ گونه کار های عملی و تبلیغات برای از بین بردن پدیده مواد مخدر و دخانیات دریغ نورزد وبرای معتادین کلینک های درمانی و دارو های درمانی را بطور رایگان فراهم سازد. دولت بخصوص به پروژه های عاالمنفعه بیشتر توجه خودرا از این پس نماید.
درگلام آخر جوانان با رویکرد منحصر به فرد خود را که دارد همواره تلاش می کند خود گزینش گر باشد و به با نوع تفکر پیشتاز گونه که دارد، معمولاً به فراتر از خط های سرخ حرکت می کند، البته این رویکرد به مفهوم نقض قانون و توسعه بی نظمی جامعه نیست. بلکه از نظر حقوقی یک نوع اعتراض مدنی می باشد که می خواهد به روحیه ی نو آور خود در جامعه اصلاحات را در نظام اندیشوی جامعه بوجود آورد. پس می توان گفت که جوانان همواره روحیه معترض و نو آور دارد و شخصیت جوانان منحصر به فرد در اجتماع می باشد یعنی شخصیت جوانان ویژه گی های خود را دارد، که می توان گفت شخصیت نو آور، متراکم به انرژی سرشار فکری، پیشتاز و بکر می باشد. بدین جهت نسل ما جوانان به بحران های شدید اجتماعی و روانی مواجه است که باید خود نسل ما ابتکار عمل را در دست گیرم و آرمان ها و خواست های برحق خود را در چنین جامعه ی تحقق بخشیم و خود را تحمیل نمایم و شخصیت خود را تثبین سازیم. زیرا سنت های ناپسند جامعه هر گز نمی گذارد آنچه را که ما می اندیشم تحقق یابد.
پيامها
20 جنوری 2010, 09:19, توسط پنجشنبه
سلام! خوب بود. موفق باشید