آقای خلیلی در قضاوت جمعی هزاره ها عامل دو سره بیگانگان دانسته می شود
اعلامیه انجمن دانشجویان هزاره مقیم اروپا و آمریکای شمالی در رابطه با خیانت های محمد کریم خلیلی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
افغانستان هرچند که با شناسنامه کشور واحد در جغرافیای سیاسی جهان شناخته میشود، اما تعاملات سیاسی در این کشور از آدرس قومی و به تناسب کمیت قومی طرح و تعریف میگردد. از همین رو حضور رهبران قومی در مناسبات و تعاملات سیاسی به معنی حضور اقوام تعبیر میگردد. درحالیکه بسیاری از کسانی که تمثیل حضور قوم مربوطه اش را در مناسبات سیاسی ادعا می نمایند، خود درمیان آن قوم حضور ندارد و فاقد صلاحیت و مشروعیت دانسته میشود.
آقای محمد کریم خلیلی معاون دوم آقای کرزی از جمله چنین کسانی اند که از آدرس مردم هزاره در حکومت کرزی نشسته است و بدون برخورداری از مشروعیت و اعتبار درمیان هزاره ها، ادعای نمایندگی از منافع هزاره ها را بی شرمانه یدک می کشد. کریم خلیلی بدون اینکه هیچ پیوند و تعهدی نسبت به منافع هزاره ها داشته باشد، سالها است که با سوء استفاده از نام هزاره ها وسیله دست دشمنان مردم افغانستان قرار گرفته و مصیبت های عظیمی را بر سرنوشت هزاره ها تحمیل کرده است. ، آقای خلیلی درقضاوت جمعی هزاره ها عامل دو سره بیگانگان دانسته میشود که در نقش عامل منافع بیگانگان و جلو دار کاروان دشمنان مردم هزاره عمل کرده است. نقش آقای خلیلی در حوادث سیاسی افغانستان، از منظومه منافع دشمنان مردم افغانستان تعریف و تدوین گردیده است.
در این روزها که منافع تیم آقای کرزی به دلیل نتایج غیر منتظره انتخابات پارلمانی درمعرض خطر قرار گرفته است، آقای خلیلی یک بار دیگر آستین را بالا زده است و با تلاش گسترده و ا استفاده از هر نیرنگ ممکن میخواهد که حمایت نخبه گان سیاسی جامعه هزاره را در بستر منافع آقای کرزی بریزد تا اقتدار خیانت بار خود و اربابش را برای چندی تمدید نماید. او در این روزها تلاشهای وسیعی را از مجراهای متعدد در داخل و خارج ازکشور، به راه انداخته است تا یکبار دیگر با اغفال ذهن هزاره ها مصیبت دیگری را بر سرنوشت این مردم تحمیل نماید.
انجمن دانشجویان هزاره ها مقیم اروپا و امریکای شمالی با تعهد و تقیدی که نسبت به ارزشهای انسانی، تامین صلح و امنیت در افغانستان و سرنوشت مردم هزاره احساس می نماید، و باتو جه به شناختی که از آقای کریم خیلی دارد، آقای خلیلی این "نامرد تمام فصول" را استفراغ شده ی دهان سیاسی جامعه هزاره می شناسد که هیچ گونه مشروعیت سیاسی در میان هزاره ها ندارد. این انجمن از اقشار مختلف مردم هزاره در داخل و خارج افغانستان تقاضا می نماید که با توجه به شرایط موجود که در آن سرنوشت سیاسی حوادث بعدی تعیین میگردد، با دقت و هوشیاری به وضعیت موجود نگرسته و اجازه ندهندکه یک بار دیگر اسیر فریب و اغفال کریم خلیلی و سایر همدستان او گردند. همنوایی با آقای خلیلی همنوایی با دشمنان مردم ما میباشد که نمونه های آن را بارها تجربه کرده ایم. کسانی هم که خواسته و ناخواسته با این اسطوره خیانت همنوایی میکنند، عملا بر زخمهای مردم هزاره نمک می پاشند و در تمدید مصیبت های مردم هزاره سهیم دانسته میشوند.
به امید برقراری صلح و ثبات و تامین عدالت اجتماعی
انجمن دانشجویان هزاره مقیم اروپا و آمریکای شمالی
23 دسامبر 2010
پيامها
24 دسامبر 2010, 13:21, توسط nader
آقای خلیلی مزدوری کرزی را می کند. این شخص شایستگی رهبری هزاره ها را ندارد و باید منحیث یک عنصر دلال و معامله گر از بین مردم طرد شود.
24 دسامبر 2010, 14:58, توسط الف
"در شهر کورها، یک چشمه پادشاه"
با تحلیل و برداشت از زندگینامۀ آقای خلیلی، ضرب المثل فوق چه مصداق خوبی میشود:
http://www.afghanpaper.com/nbo...
البته ناگفته نماند که بقای سیاسی کرزی با همین گونه اشخاص تضمین میشود چون آنها اند که از اعتقادات و بیسوادی مردم خویش سوء استفاده نموده و گروه گروه آنها را به پشتیبانی حکومت فاسد و بدنام کشور سوق میدهند.
ما مردمان این کشور؛ از 4 صفات خاصی برخوردار هستیم که ما را درین گودال عمیق بدبختی کشانیده است:
* بیسوادی
* تعصبات:
(نژادی، قومی، مذهبی، لسانی و...)
* انتقاد از دیگران:
(گناه همیشه از دیگران است!)
* قضاوتهای عجولانه:
حالا روشن فکران واقعی ما که شاید %5 جامعه را تشکیل میدهند چه مدت زمانی را لازم دارند که بقیه را ازین روند عقبگرایی و خانمان سوز نجات بدهند؟
24 دسامبر 2010, 15:33, توسط farid
سلام
قانونی نیز عین نقش را به نمایندگی از مردم تاجیک ایفا می نماید
24 دسامبر 2010, 19:12, توسط باآمد تغییرنام اوغانستان به خراسان
سلام به خوانندگان محترم آقای قانونی یک شخصیت ملّی است ..
وطن فروش اوغان ها ست
24 دسامبر 2010, 21:54, توسط walidtarzi
افغانستان کشور اوليا است و اين کشور زيبا با قدرت خالق پاک نگهداری و حفظ ميگردد ، انکه و يا انهايکه خدمت به بيگانه نموده مزدور گونه ، با وقاحت در تلاش ترت ومرت اين خاک تلاش مذبوحانه ، احمقانه نموده تا انرا پارچه و يا با پاکستان و يا ايران الحاق نمايند ، انشاالله حتمأ و صد در صد انها زوال ، نابود و زبون گرديده .
و تو که سگ گونه شب روز زوزه و اف اف نموده شعار تجزيه نابودی را سرداده به کمک الله پاک خانواده تو ، وابسته تو نابود ميگردد ، اين خاطره ياد تو باشد که با هر نام پليد و نجسس چه خان ، زرنگار ، اخگر ، روشن ، بينا و مزاری عطاخيل که در خدمت بيگانه بر ضد مليت بزرگ و نگهدار اين سرزمين پشتون نشخوار نموده جزای انرا اولاد تو خواهم ديد . هر که به اين خاک خيانت کرد نابود گرديد و هر کشور تجاوز نمود پوزه انها با خاک ماليده از دست مردم غريب ، بی وسيله شکست خورده سر افگنده وطن را ترک نموده و روز به اشغالگران امريکا اين جواب داده شود نوبت با شما خود فروش ها ، نوکران ارتجاع ، مسعود ها ، ربانی ها ، گلبدين ها ، سياف ها ، محقق ها ، قانونی ها و قسيم چوچه فيل ميرسد با هر پوشش تلاش نموده ايد به کمک تخنيک پيدا به دار ها حلق آويز ميگرديد و خانواده تو به مانند خانواده « مسعود » « کارمل » « کرزی » « ربانی » منفور مردم و محکوم تاريخ شناخته ميشوند به اميد اين روز ملی و تاريخی که در گوشه و کنار وطن شما نوکران را حلق آويز ديده که مردم بر جست کثيف شما آب دهن پاشيده و لعنت فرستاده و لعنت اخرت و دنيا بر شما .
25 دسامبر 2010, 09:37, توسط khan
جناب بایانی خان walidtarzi !!!
مجنون قبیله !!! از جمع اسما را که بنام وطن فروش و جاسوس و غلام ایران تاجکستان ... قطار کرده یی !!کدام انان گفته اند که خاک مقدس ما قسمتی از ایران و تاجکستان ... قرار بگیرد !!لطف نمود با پا نویسید قلم را بدستان گرفته نوشته و یا کلیپ های که بدان استیناد نموده اید در محضر دید همه قرار دهید تا سیه روی شود هر که در او غش باشد ..
نگویی استاد ربانی باری پیشنهاد داده بود که طی یک رفراندام و کنفدراشین اوغانستان صوبه پنجم... شود !!! یا ماهدات دیورند گندمک لاهور وکابل را منحیث اسناد مادی جرمی ما حقیران بمحکمه زلمی خلیلزاد ,مشرف , بوتو , بوش فرزند, بلیر , خادم حرمین شریفین ..... بوسیله مولانا کشاف و شیخ الحدیث تر ه خیل پیشکش نکنید که توان دفاع را در خود احساس نمیکنیم .....
اگر تیوری تغیر نام وطن ما را به خراسان و اریانا و غزنه و غور بلخ .... تجزیه پنداشته اید فکر کنم
تعفن وتنفس .... گاو شتر و بز ... تان که عادت دارید در زیر یک سقف با انان یکجا زندگی کنید مغز تان را مسموم کرده است !!!
ما هر چه گفته و نوشته ایم حقایق انکار ناپذیر , جرم وجنایت و یاغیگری !! تاریخ تلخ قبیله بوده است ...
((اوغانستان کشور اولیاست )) !!!!! بدون شک این اولیا هم احمد خان چلمچی نادر شاه افشار و میرویس خان (هدفم میرویس کرزی نیست) نوکر گورگین عبدالرحمان خان ,مومند و کرزی ملا عمر ..... خواهد بود ...
25 دسامبر 2010, 12:43, توسط گوربز خان "عطاخیل "
آقای طرزی!
خودت اگر واقعا مربوط به خاندان طرزی باشی پس بدان که با این پیامهایت به روی خاندان طرزی شاشیده ای پس هرچه زودتر این تخلص را عوض کن. پیام اولی تو درذیل مقالهء من بحدی انحرافی ومشمئزکننده بود که سایت کابل پرس? ازخاطر مرداری آن حتی پیامهای من ومزاری بیچاره را حذف کرد. چون بحدی بداخلاقی فامیلی خویش را به نمایش گذاشته بودی که کابل پرس ازنشرآن شرمید. ببین عزیزم!
من خودم پشتون هستم وبالفعل زبان زبان خانواده والادم پشتو است. این را ازهمه بهتر خود آقایون غمخور وسیستانی درک کرده اند. اگرخدای ناخواسته من درترجمهء مضامین شان ازدروغ وعدم صداقت علمی کارمیگیرفتم تا حالا فغان شان آسمانهارا میگرفت که گوییا من مضامین أقای غمخوررا غلط تحریف کرده ام. خودت شاهد هستی که غمخورصاحب زیرنام خان پاچا پیام داد بدون اینکه متن مقاله ای مرا رد کند فقط به این اکتفا کرد که او محل سکونت عطاخیل را می داند و روزی اورا افشا میکند. من برایش چلنج دادم که تو غلط کرده ای. هرکسی را که درسویدن خیال من کرده باشی غلط کرده ای زیرا درآنکشور سکونت ندارم چنانچه که طبق ادعای خودت درفرانکفورت هم سکونت ندارم. اما تو بخاطرفرونشاندن عقده های زمان کودکی ویا دشمنی شخصی ات با محترم عظیم بابک بدون سند ومدرک به او تجاوز کردی. جای دیگری دانشمند گرانقدر وطن توردیقل خان میمنگی را کله خام خطاب کردی ازهمان ادبیات قرون وسطائی خاندانها شاهی که تفرقه بینداز وحکومت کن کارگرفتی. کسی را ازبک کله خام خطاب کردن با اوغان غول خطاب کردن هیچ تفاوت ندارد. این میراث حکومتهای چندین صد ساله خاندانهای فاشیست قبیله است که تو وامثال تو ازآن تاثیرپذیرفته اید. واما عجبا که چنین شخصت وبا چنین افکار مالیخوالیائی ،درعین حال لاف وپتاق وطن دوستی و وحدت ملی دروغین را راه انداخته ای.
صرف، برای یکدقیقه اگر واقعا وجدان وشرف داشته باشی پیامهایت را مرورکن که خودت زیرنام خاندان طرزی وقبلا بایانی چقدر بی ادبانه غیراخلاقی به هموطنانت توهین روا میداری. پس اگر این خاک ، خاک اولیا باشد وآن اولیا نیز مانند خودت این چنین بدکردار وبدزبان باشد لعنت براین اولیا.
اگرمنظور خودت ازگذاشتن پیام این است که مخاطبان سایت کابل پرس را قانع بسازی که تو برحق استی ودیگران نیستند پس چرا زبان را ازگند وکثافات دشنام وتوهین پاک نمیسازی؟ پس معلوم است که تو به آنچه که می نوسی عقیده وایمان هم نداری وحتی وحدت طلب هم نیستی. اگر میبودی اینچنین بی ادبانه دربرابر هموطن مخالف خود برخورد نمیکردی ویک لست طویلی ازمردم را بخاطرنظریات شان قطار کرده وهمه را یک فرد نمیدانستی. مرا با خان ویا مزاری صاحب وبابک روشنضمیر وروشن وغیره چه پیوند است که نام مرا درکنارآنها اورده ای عزیزم من کامپیوتر و رایانه خودم دارم ودیگران رایانهء خودرا یکی ازیک گوشهء دنیا پیام میدهد ودیگری ازهم ازگوشهء دیگر
تشویش توچی است چرا همه را یکنفر تلقی میکنی؟ حداقل این مردم این شهامت را داشته اند که با یک نام وهویت وارد بحث شوند. پس اگر تو ولید طرزی هستی ازچه وقت به اینطرف باکابل پرس آشناشدی وچرا درمدت سه سالیکه مزاری وخان عطاخیل وروشن بابک روشن ضمیر پیام می نویسند تو کجا بودی؟
چرا دیگران حق نداشته باشند که بپرسند که اگر خودت جلال الدین بایانی که تمام دروغ هایش افشاشد وخودرا رسوا ساخت نه او دیپلومات وزارت خارجه بوده ونه هم کارمند با صلاحیت امنیت بوده ونه هم قنسول کراچی بالاخره یک انسان که به اعتراف خودش پسر بچه های نا بالغ را ازموتر پائین نموده وآنهارا بدون کوچکترین رعایت اخلاق انسانی با خود می برده وتا برآمدن ریش شان ازآنها استفاده جنسی مینموده است پس آن جلال الدین بایانی حالا کجاست؟ چرا غایب شد وبه یکباره گی فرد جدیدی بنام ولید طرزی باهمان عبارات وباهمان جملات توهین آمیز وارد سخنگاه شد. چرا مردم حق نداشته باشند که این سوال را ازخودت بکنند که میان تو وجلال الدین بایانی وشبیر کاکر چه پیوندی وجود دارد؟
25 دسامبر 2010, 14:27, توسط مزاری
دوست ارجمندم آقای عطاخیل ، خدمت تان احترام و درود تقدیم است ! اینکه شما مانند دیگر دوستانم مرز های قوم ، قبیله و ملیت را شکستانده و بخاطر برابری و برادری باشنده گان شیون ستان فغان نشان کمر همت بسته اید ، برایم جای افتخار و مباهات است . مضامین منتشره شما در کابل پرس? گویای این حقیقت است که ، مبارزه وراهی را بخاطر تأمین عدالت اجتماعی در همه عرصه ها برگزیده ایم و یکجایی روانیم درست و بجاست .
آقای ولید طرزی مشهدی جدید یا همان بایانی گذشته فقط و فقط شخص مریضی است که با نوشتن چند پیام ، عقده های انباشته شده دوران جوانی را کمی میکاهد . فرقی میان ولید جان ، جلال جان و شبیر جان وجود ندارد ، زیرا ایشان هنوز بقای خویش را در گله بودن میدانند و آنچی در رگ های شان پیچکاری شده بشکل آبله های ناسور در سر و سیمای شان شکل گرفته است .
دوست ارجمند ! اینان را هرگز شهامت و توانایی بحث وگفتمان منطقی نیست و هرچی دارند صرف از دریچۀ توهین و تحقیر برآمده و به فکرشان میتوانند باز گذشته را با روش دروغ ، زور و قمچین احیا نمایند . اگر بپرسی ، آغا این شصت ملیون پشتون اینور و آنور خط دیورند را نظر بکدام سرشماری دستآویز نموده اید ؟ پاسخی نداشته و پرسشگر را نوکر ایران و مخالف وحدت دروغین ملی تاپه کاری میکنند . به هرروی ، راه تان سبز و قلم تان رسا بادا ، ما با شمائیم !
26 دسامبر 2010, 06:54, توسط Roshan
طرزي يا باياني بدبخت. اينرا بدان كه سرگين خوران قبيله پرست فاشيست پشتون كه درقرن بيست ويك هنوز هم به زن فروشي وقاچاق مواد مخدر وتروريزم وبيسوادي خود ادامه ميدهند لمعات اخر عمر خودرا سپري ميكنند. اينها فرزندان همان مفعول كبير ابدالي هستند كه افتخار كوني بودن نادرافشار را داشت وامروز فرزندان خلف وي لقب بابا را بالاي وي گذاشته اند! ما مردم بيدار شده به شما وبه فرهنگ شما وبه افتخارات تاريخي شما كه درحقيقت شرم تاريخي است تانرا لعنت ميگوييم. لعنت به شما قوم جاهل
26 دسامبر 2010, 11:56, توسط گوربز خان "عطاخیل "
مزاری بررگوار سلام واحترام متقابل بنده را پذیرا شوید!
ازلطف تان درحق این بندهء عاجز نهایت ممنون استم عزیزم. من چنان می بینم که دیگر کاخهای پر زرق وبرق اما مملوء از مقوای قبیله پرستان درحال فرو ریختن است. همین اکنون غمخورصاحب نازنین در تازه ترین مقاله اش به عذر وتضرع رو آورده است اما خود خواهی قبیله ای برایش اجازه نمیدهد تا ازمن یادی بصورت مشخص یاد کند اما جا جای نوشته های مرا (ائتلاف شمال) خوانده وگفته است که اینها جز خودشان دیگران را شایستهء زنده گی کردن درین کرهء زمین نمیدانند این اشارهء ایست که مستقیما بمن برمیگردد. غمخورخان به زبان پشتو نوشته است که اگرامریکائی ها خارج شوند ما چه باید بکنیم او همه را نصیحت کرده که بیائید باهم شویم ورنه همه غرق میشویم
اما من برایش میگویم که او جانور!
توازچی وقت فهمیده ای که ما درحال غرق شدن هستیم. اگر درین راه صداقت داری ودلت بحال مردم میسوزد ومیخواهی که نظریات مختلف مردم را بدانی پس چرا خودرا در دایره سایتهای سانسور کنندهء قبیله ای محصور ساخته ای؟ بفرما این منقاله ات را به کابل پرس? بفرست تا مورد ارزیابی قرار گیرد چرا خودرا درلحاف افغان جرمن پیچانده ای؟ ای پورتال که به نظریات مخالف اجازه نشرمضامین را نمی دهد وچرا خودت زیر نام خان پاچا درکابل پرس داخل میشوی وبدون اینکه وارد بحث شوی درجستجوی مکان ومحل عطاخیل هستی.
بناء به شما مزاری عزیز وسایر دوستان این موفقیت را تبریک میگویم که ما وشما حداقل توانسته ایم که درسطح رسانه های انترنتی این قبیله پرستان قرون وسطائی را رسوا ساخته و شکست منطقی دهیم. این ها گاه به عذر وزاری رومی آورند گاه به دشنام وتوهین وگاهی هم اشخاص وافراد بیچارهء دیگررا عوض خان وعطاخیل ومزار فکر کرده آن بیچاره ها را اماج بدترین دشنامها وفحش ناموسی خویش قرار میدهند. واین نشانهء فروریختن کاخهای قبیله است.
بار دیگر ازلطف شما ممنون هستم
25 دسامبر 2010, 13:34, توسط پنجشنبه
راستی چقدر مسخره است انسان هایی که این قدر به دانش و دانایی خود فخر می کنند و به زعم خودشان، خود را روشنفکر می دانند، چیزهای می شنوی که حیران می مانی. حال همان فکر های سابق که این خاک خاک اولیاست... جالب است... پس این اولیا چقدر انسان های ظالم بودند که در طول سال ها یک انسان را که خصوصیت انسانی داشته باشد به قدرت نرسانده اند. و دگر اینکه اگر ملا ها بشنوند، به دار آویزان می کنند. می گویند که خدا قدرت مطلق هست و این اولیا که است که میان انسان وخدا قرار گرفته. اولیا در زمان چنگیز کجا بودند که تمام منطقه را ویران کردند و اولاد شان چند قرن در خراسان و هندوستان حکمروایی داشتند و در زمان تیمور گورگان کجا بودند که چندین سال در این منطقه حکم می راندند. و دیگر اینکه اولیا بی سواد بودند و از سیاست و فرهنگ چیزی نمی دانستند، زیرا: انگلیس ها شکست خوردند و رفتند و بعد هم روس ها، این همه اولیا نمی دانستند که افغانستان تا حال غیر مستقیم تحت اداره ی همان مردم است. کمی در زندگی خود واقع گرا باشید. کشورهای پیشرفته ی جهان که حالا همین دارنده ی اولیا از آن ها گدایی می کنند و یا پول قرض می گیرند، هیچ گاه نگفته اند که ما اولیا داریم و ما چینین استیم وچنان بودیم. می گویند، ما سخت کوش استیم و با صداقت و فداکاری برای مردم و کشور خود بدون تعصب کار می کنیم.
27 دسامبر 2010, 02:25, توسط walidtarzi
پنجشنبه خان !!؟؟
اغا واقعيت گرای اين نيست که منکر حقيقت شد ، بلکه توشخصأ يک رنجور غرب زده بوده واقعت را در سر بنا در نظر داريد ، بلکه واقعت و حقيقت در اساس و ريشه است . شما از حقيقت نا اگاه بوده چون پرچمی های وطن فروش هر پديده را با ظاهرش قبول و نظاره گر ميباشيد . افغانستان در طول تاريخ مرکز اوليا ، اساطير ادب ، عرفان ، کلام بوده و پايگاه صوفيان چون خيام ، مولانا ، سنای ، رحمان ، البرونی ، بهلول ووو بوده هر گذر ، محل ، قريه ، کوچه و پس کوچه آن در خود مغز حقيقت و جوهر عرفان را داشت و دارد . بنأ بد خواهان اين وطن دايمأ و صد در صد نابود ميگرد اگر در سطح اعوام باشد و يا رجال . مردمش از فيض عرفان و حقيقت پرستی که الله پاک را با بزرگی آن به شناخت ميگيرند چگونه چنگيز ، نوه او هلاکو در اين خاک به زانو خورد ، الکسندر مقدونی نيز ، تيمور را لنگ ساختند ، صفوی را در اصفهان آتش زدند ، گرگين کرت را سر بريدن ، نادر قلی را از پاه در آوردند ، سه مرتبه با دست خالی تا انطرف دريای سند راندند ، روس را درس عبرت دادند و نوبت امريکا نزديک است و مجازات ايران و پاکستان با مزدورانش نيز نزديک است . رجال و عناصر جنايتکار چون نادر سفاک ، بچه سقو دزد ، امين و ببرک قبر ندارند . افغانستان از موجوديت يک نجسس بنام بزبزرگ پاک ساختند و ديگران نيز در نوبت ميباشند . بنأ يک ملت با دست خالی همه کرامات ، مناجات عرفان و اوليا ميباشد و شما انتظار اين روز مبارک را داشته باشيد که اولاد شما با شما نيز در مقابل خشم وطن خشم افغانستان نابود ميگردد امين يا رب عالمين .
27 دسامبر 2010, 02:52, توسط پنجشنبه
جالب است!
پس چرا ما در تاریخ دوره ی به نام یونانی باختری داریم. دوره ی به نام اولاده چنگیز داریم. دوره ی به نام تیموریان داریم. در اول اولیا کجا بودند. زمانی که این خاک را چنگیزیان و تیموریان به خاک یکسان کردند. من به اولیا احترام دارم و همیشه چیزی های از آن ها می آموزم. اما چرا ما تمام شرارت ها و جنایات خود را به دوش دیگران می اندازیم و تکیه بر اولیا می کنیم. در حالیکه مسول تمام بدبختی ها خودمان استیم. افغانستان را در این زمان آن قدر که افغان ها خراب کرده اند، خارجی ها نکرده اند. اگر خارجی به شما پول بدهد که برادرت را بکش، تو چرا این کار را می کنی. وقتی که تو خانه ی برادر خود را ویران می کنی و برادر خود را می کشی، پس گناه خارجی چه است. تو این جنایت نکن. خود را نفروش. تعصب نداشته باش. وقتی تمام فساد زیر پای خودتان است، پس اولیا چه کنند.
این قبول است که افغانستان مرکز عرفان و بعضی ادیان است و انکار از این هم جایز نیست. اما تاریخ را شما با افتخار خوانده اید نه با قضاوت. و خیام صوفی نبود. گاهی از الله پاک یاد می کنی و گاهی از اساطیر. ببین اگر منظور شما از اساطیری که در قرآن شریف یاد شده، چیزی دیگری باشد. در این باره فکر کن.
من نمی گویم که دروغ می گویی، فقط می خواهم از خر احساسات پایین شو و درست حرف بزن. از قال و مقال و تیز حرف زدن چیزی جور نمی شود.
و یک حرف دیگر دشنام به دهان خوشبوی شما زیب ندارد. بگذار دیگران دشنام دهد، اما شما خود را و ادب خود را تباه نسازید.
27 دسامبر 2010, 01:59, توسط walidtarzi
يا داشــــــــــــت !
قابل توجه شــــخصيت پويا اقای عزيز کامران مير هزار مسوول و گردانندی سايت تابناک
( کابل پرس? ) !
بنده وليد طرزی باشـــــنده اصلی افشــــــار کابل مليت هزاره فعلأ مقيم مشـــــهد مقدس که تازه بنا بر تشويق دوســـــــتان با سايت وزين شما شناخت حاصل و از مطالب قابل مکث سايت که عبارت افشا چهره های خائن به ملت و وطن ، وابستگان بيگانه ، تشدد رژيم ، جنايات گذشته ، حوادث روز ، جريانات تاريخی ، سوی استفاده عناصر وابسته به تفنگ ، هروئين سالار ها لذت برده و واقعأ نشرات سايت قابل ستايش ميباشد . ولی با تاسف و درد بايد عرض نمود :
هرگاه در هر سطح و مقياس ارگان ، کانون و سايت روزنامه که مستقلانه ، بيطرفانه ، دلسوزانه با درک رسالت ژورنالستيک ، مطبوعاتی نشرات و پاليسی داشته باشد ، به گونه ماهرانه ، زيرکانه ، اگاهانه عناصر مزدبگير ، زهر پاش ، مــفــتن ، اوباش ، دستوری داخل و با نشر افتضاح ، قطاع الطريقی ، ولگرد ، لجام گسيخته ، قبيح و چماق به دست استخاره گونه عليه نيک نامی ، ارزش ، کيفيت ، محبوبيت و شفافيت گردان نشراتی و يا سايت دوست داشتنی قرار گرفته با نشر و پخش « زهر نامه ها » « چرنديات » « دشنام » « هتک خانواده » « توهين و تحقير مقدسات ملی ، تاريخی ، مردمی ، افغانی و انسانی » قيام را تحت مبارزه مليتگرايی ، تبار پرستی ، زبان ستيزی
هر روز از هواخواهان ، علاقمندان ، دوستداران ، همکاران ، و تماس گيران سايت محبوب ( کابل پرس ) کاسته به بد خواهان و مخالفين سايت مردمی کابل پرس افزود ميگردد .
بنده با چند تبصره از جنايات ، کشتار ، جرم جنگی ، نسل کشی ، خيانت شورای نظار در راس احمد شاه [ مسعود ؟؟!!] عبدالله ، قسيم فهيم ، ضيا و ولی [ مسعود ؟؟!!] جلندر و قلندر پنجشيری ، گدا و پناه سالنگی جنايت چپاول و غارت تنظيم جمعيت با مخالفت شديد و حتی دشنام ، هتک ، تحقير چند اوباش و يا يک هرزه بنام های [ مزاری ، خان محمد يا خان ، عصر دولت شاهی ، پنجشنبه ، روشن ، راهب ، نادر ، بابک ، گوربز عطا خيل ، ووو مقابل و از نام و ادرس بنده هم وطنی را بنام « بابای يا باميانی » را با دشنام رکيک بدرقه و استقبال نموده که خلاف شرف ژورناليزم و افغانيت ميباشد دوم آرزومندم IP بنده را با آدرس خيابان امام رضا « ع ر » مشهد نشر کنيد تا اقايان چماق بدست بدون هتک ديگران مستقيمأ به تبادل نظر در مورد جنايات و نسل کشی احمد شاه تاجک ، ربانی تاجک ، فهيم تاجک ، يونس قانونی تاجک و عبدالله پنجشيری در افشار ، فاضل بيک و قلعه قاضی شهر کابل و به شهادت رساندن 70000 کابلی ، غارت پايتخت پرداخته بدون اغماض ، تجاهل بايد جنايات که بشريت کمتر ديده از مسعود در افشار صورت گرفته بپذيريد که حاکميت تاجک و يا سقوی دوم نيز منجر به کشتار ، وحشت ، بربريت ، جفأ ، چپاول ، فروش وطن به ناتو ، غارت بيت المال ، تخريب پايتخت گرديد . که نزد تارخ محکوم ، مجرم جنگی بودند بايد استخوان مسعود و زنده ربانی «12 » محکوم ، مجازات ، عدام و به آتش انداخته شود . لطفأ چماق داران شورای نظار را از کابل پرس خارج نمايند تا ناوقت نگرديده و دروازه سايت بسته نگردد [ سگ ها را بسته سنگ ها را آزاد کنيد ] تشکر . وليد طرزی ـ مشــــــــــــــــــــــــــهد مقدس
27 دسامبر 2010, 02:29, توسط پنجشنبه
آقای طرزی!
چون نام مرا در میان دیگران آورده اید، باید چند نکته را بگویم. اول اینکه من با آن هایی که نام گرفته اید هیچ آشنایی ندارم. دوم اینکه تا حال هیچ کسی را دو دشنام نداده ام. سوم اینکه این را حق خود می دانم که نظر خود را بیان کنم. اگر با نظری موافق نیستم، آزادانه می گویم و از کسی انتظار ندارم که قبول کند. من همیشه نقد گپ های کسانی را می کنم که سخن شان منطقی نباشد. حال اگر از نقد و انتقاد بدتان می آید، مشکل خودتان است. نقد کردن به هر صورت، اما شنیدن نقد به اصطلاح جگر شیر می خواهد. اگر آن جگر را ندارید، پس بگویید، تا هر چه گفتید، ما هم سر بجنبانیم. نظر من در باره ی اولیا بود که در منطق امروزی جور نمی آید. اگر می گفتی که افغانستان کشور خود فروخته هاست که اگر کسی برای شان پول را نشان داد به همان طرف می دوند، شاید راهی داشت. و ادامه ی جنگ ها به خاطر دست به دست کردن وطن برای پول است. افشاگری های تان در مورد جنایات جنگی قابل قدر است و از شما حمایت می کنم، اما باز هم می گویم که منطقی باشد. حال می گویم که چرا منطقی نیست: از فاضل بیک نام گرفتید که توسط شورای نظار ویران و مردم اش به قتل رسید. چون فاضل بیک جای خودم است. میان فاضل بیک و دشت برچی دریا است، شاید دیده باشید. یعنی آن طرف دشت برچی و این طرف فاضل بیک است. فاضل بیک همیشه توسط قومندان های دشت برچی مورد حمله قرار می گرفت نه شورای نظار. و گاهگاهی که حمله ی قومندان های هزاره بالای فاضل بیک بیشتر می شد، افراد سیاف به کمک شان می آمدند. در غیر آن همه قومندان ها و سربازان از خود فاضل بیک بودند که در مقابل قومندان های وحدت می جنگیدند. به همین خاطر است که می گویم اگر منطقی بگویید من می شنویم. من اگرچه از بازگو کردن قصه های جنگ نفرت دارم، اما به خاطر شما این بار گفتم...
روزگارتان خوش
27 دسامبر 2010, 07:49, توسط Roshan
وليد طرزي يا همان باياني سابقه. از هوشياريت خوشم امد كه اما اندكي دير است زيرا بعداز افشا شدن داستان هاي شنهناز وثريا سر عقل امدي تا با نام مستعار بنويسي. اصطلاحات سقوي دوم وسقوي اول صرف از دهن كثيفان منگلي زاده واز كوه سليمان تا شده اوغان ذلتي ميبرايد وبس. تو احمق انقدر احمق وكودن هستي ومارا مانند خود فكر كرده يي كه با معرفي كردن خودت منحيث يك هزاره اهل تشيع ميخواهيي اتش نفاق را ميان هزاره ها وتاجيك ها بيندازي. طرزي ويا باياني احمق كه گويا در مشهد زندگي داري. تو انقدر احمق وكودن هستي كه نميداني كه دولت اخندي ايران سايت كابل پرس را درايران فلتر ميكند وهيچ كسي قادر نيست كه در ايران به اين صفحه دسترسي پيداكند. اما بگذار كه برايت بگويم كه ما به سقو بودن خود افتخار داريم زيرا سقو بودن بهتر از سفاك بودن نادري است. بالاي دوش خود اب كشيدن اواز ابله دست نان خوردن بهتر از وطنفروشي هاي اهل يحي طلايي است كه پدر در پدر كه هزار لعنت بر پدر ايشان از رهزن كبير ابدالي گرفته تا خرزي فعلي لعنت بادا بهتر است. در قران مهر كردن وبعدا به ان خيانت كردن بهتر است. ما اين افتخار را داريم كه رهبران ما مفعول يك رهزن افشاري نبودند ويا گرگين خان در خانه شان مهمان نميشد تا خانم هاي شان همراي شان هم اغوشي كنند وبعدا انشخص را درخواب ودرحالت نشه به قتل برسانند ولي امروز بنام نيكه وبابا ياد گردند. اگر وضعيت انفجاري داري برو ودرافغان جرمن وتول اوغان وبينوا بنويس كه نوشته هايت را نشر كنند وتو نظريات مخالفين را خوانده نتواني زيرا انها نوشته هاي سايرين را سانسور ميكنند. در غير ان منتظر نباش كه همه احمدشاه مفعول را مانند تو بابا بخوانند. تمام بدبختي هاي مامردم از دست قوم سفاك ووحشي وبربر پشتون است كه خدارا شكر امروز دنيا هم فهميده اند كه بدبختي در پاي اين مردم وحشي است.
27 دسامبر 2010, 17:31, توسط khan
به مبارزین ازادی ,برابری ,برادری وحقانیت اسلامی و انسانی انانیکه وقت گرانبهای , قلم ودماغ , دانش , خواب ....خود را در این راه انسانی فداء کرده اند هزاران سلام و احترام باد.
کسانیکه خود هر روز "پولنی"(روسری) عوض میکنند وبا دها نام بی نام بخاطر سوته کراسی و بر تری جویی وجایگزینی ناحق بر جایگاه حق و حقیقت چون شیطان مغوش و سر گردان و تلاش شبانه روزی دارند و در راه امتیاز خواهی و برتری جوی از هیچ عمل زشت دشنام و ناسزا ,تهدیدوتهمت.... دریغ نکرده اند فکر میکنند ما چند نفر چون خودش یکنفر هستیم ...
من به اغلب گمان گفته میتوانم که بابر , اصیل نا اصیل.... کوهی, ولید طرزی و بایانی همجنس باز که خود اینک خوداش را بابای و بامیانی جا میزند و در دفاع از افکار غیر انسانی و غیر اسلامی هلتر گونه خود برامده است همه یکنفر اند بایانی بی شرم گمراه روزی خود را به گذر و محله دلیران شمالی و روزی هم هزاره افشاری ... سنجاق میکند بی خبر از اینکه شرایط تغیر کرده مردم هوشیار شده گرمی و سردی همه را فولاد ساخته است من عقیده دارم تلاش های فاشیستان قبیله گراه ادامه خواهد داشت اما مبارزین این گونه خس و خاشاک را از سر راه شان دور خواهد کرد ...
بسیار جالب است !!! بایانی یا" بابای ولی" "بامیانی "که تخریب کننده بودا هاست خود را هزاره و باشنده اصلی افشار کابل پنداشته و ریشه را هم به پنداشت خود اش در بامیان غرس ... همانگونه که از نام افشار پیداست مردم اصیلی افشار سیلو یا افشار نانکچی و افشار دارلامان کابل هر دو از بقایای خراسانی های نادر شاه افشار "خلیفه احمد خان ملتانی "میباشند نه هزاره ها درست است که هزاره از سالیان متمادی در جوار مردم اصلی انجا افشاری ها قزلباش ها بیات ها سید ها متواطن شده اند اما هزاره ها باشنده های اصلی انجا نمیباشند....
من مزاری صاحب شاید هم دوستان دیگر ما که اسما مبارکشان در لیست سیاه ترور و تهدید اوغان انتحاری و مست از تریاک وحشیش قرار گرفته است هرگز ایران نرفته ایم پس چگونه جاسوس و غلام مزد بگیر انان باشیم ما که از گروه و حزبی ساخته وپرداخته ایران و پاکستان دفاع نکرده و بخاطر اعمال و کردار بد ملیت بخصوص نیز سر نشکستانده ایم هذیان گویی بایانی بجای رسیده که از اسمان و زمین میبافد و حواس اش چنان پرت شده است که خود را ساکن مشهد ایران معرفی و ومارامزد بگیر انان معرفی میدارد ایا ما حق نداریم که بگویم احتمال استخدام شما بیشتر از مساعد میباشد چونکه بگفته خودتان در کشور انان زندگی دارید یا اینکه عمدا خواسته اید بگوید که شاید ما ها ساکن ایران و هر که مهاجر و ساکن انجا میباشند همه غلام و جاسوس استخبارات ایرانی ها اند .. خوب تجربه مادر علم است ما چه بگویم..
((پايگاه صوفيان چون خيام ، مولانا ، سنای ، رحمان ، البرونی ، بهلول ووو بوده ...... ))
قبیله گرایان بدانید که من چند چیز کم دارم اول قلم ودانش بمثل مزاری صاحب و عطا خیل توردیقل خان ومهران جان دوم وقت کافی و رنه شب روز در راه افشای اعمال و کردار سقاوی نویسان پست مینوشتم سوم اینکه دست رسی هم به اشخاص اینچنی ندارم تا نوشته های کج و کور مرا خاده(راست ) کنند تا با نشانه رفتن قلب و کله پوچ اوغان قبیلویبه سادگی عبور کند ...
27 دسامبر 2010, 22:04, توسط مزاری
دوستان نازنین و ارجمند من ! نخست با خواست پوزش از همۀ شما عزیزان ، این نامه را عزم دارم بزبان حاجی صیب سرپلی نوشته کنم ، زیرا که بزبان ادب جور نمی آید و شما دوستانم مرا معذور دارید .
دویم ، همی کولگی ما ایقه ده کون بایانی بیچاره چنگو شودیم ، که مادر مورده ازمی نام خود هم تیر شده ، خودش ده سویدن ماند و روح بیچاریش پیش امام رضا آل و بیت رسول الله رفت . ازونجه چیغسکش علمه گرفته . نو کتی مه اونس گرفته بود و یگان چوکاتکاره ده خیالیش تیشه میکد ، یگان شعرک مولانا ره غلط یا درست نوشته کده و یگان لافکای برنجی میزد که از کوجا بود بابک پاچایشه کتی آستینایش بر زده قتی سوالای تاریخ پاکستان و اوغانستانش ده جان مادر مورده آمد . اونمو بود که قُط و قُرانش پرید ، فشار پایانش به یکصدو هشتاد رسید و فشار بالایش ده مانومتر داکترا هم نبود ، حمله قلبیش دوباره اوت کد . یکبارگی مادرمورده بستری شد و یکماه سر تخت ده بستر ماند و روزانه نرسا ده کونش ایقه نیتروگلسرین تخته کدن که باد از رخصتیش از شفاخانه خوده ده مشهد مقدس پیدا کد . کله یش گنکس بود و چشمایش سیایی میکد . نو ایسو اوسو یگان چکرک میزد که تخته کاری ره عطاخیل ده نرمگایش شروع کد که درد میخا وزخایش ده گورده مادر مورده ایقه پیچید که فغانش الله پاک ده عرش فرودس هفتم شونید .
بایانی بیچاره نمی فامه چی کونه ، عقلش کار نمی کونه ، دستکایش میلرزه ، دردیش از دوا و داکتری تیر شده و ده دعای بد زن و بچیش ماندیم خیر و خلاص . گاهی بایانی میشه و گاهی مشهدی ! بترسین که یگان روز از بغل لینین مومیایی شده کله کشک نکنه و او وقتس که باز کوزه بگیرین و حوض بایانی ره پور کونین اگه میتانین !
ای خان کم بود ، که ایهم دانگ گرفته ده جانش آمده . آخی شما مردوم یک کمی رحم دارین یا نی ؟ خصوصأ بابک که ایقه از انسان و انسانیت گپ میزنه . از شما میپورسم آغای بابک که همی بایانی مادرمورده آدم نیس ؟ انسان نیس ؟ که زدی اعصاب بیچاره ره گوی درگو کده ماندی ، اینالی جوابشه داده میتانی ؟ امی بایانی بیچاره مادر مورده که ده همی حال و روز غلتیده ، همگیش از دست بابک و عطاخیل اس . اگه بابک و عطاخیل ایقه صله رحم میداشتن و ده غم انسانا میبودن بایانی بیچاره ره مثل حاجی صیب و کاکر صیب گوم گوم دونیا نمی کدن . باز بایانی کله شخ بوده و غیرتی که جول و پوستکش از جوار امام رضا آل و بیت رسول الله برآمد .
به امی خاطر مه هم مثل کاکر صیب واری یک نامه سرگشاده به بایانی صیب نوشته کده روان هستم و از پیش شان معذرت میخایم ، تا پس بخیر سویدن پیش آل و عیال شان بیاین و بریشان میگوم که مسافری زیاد ده مرض قلبی شان بسیار نوقص داره . از دوستایکه باعث رنجش خاطر بایانی صیب شده و نام شانه کشمش ماندین ، خایش میکونوم که دیگه روخ سوته و دنده و دانگ و چوبک شانه یگان طرف دیگه کونن . اگه نی بایانی مادر مورده زیر ایقه سوته کاری میموره و کی گونای موردنشه ده گردن میگیره ؟ مه خو توان خونشه داده نمیتانوم . اگه مُرد گونایشه میندازیم ده گردن بابک ، بی از او هم او جوان نه ده قصه ای دونیانس و نه هم او دونیا !
28 دسامبر 2010, 03:11, توسط walidtarzi
در اين لحظه به تماشا جهان حيوانات نشســـــــته و ديدن يک بخش از دنيا وحش به فکر افتاده اگر اشتبأ نکرده باشم برای انهايکه روز ها ، سالهاست با سايت وزين کابل
پرس سر کار دارند با من هم عقيده و هم نظر خواهد شدند .
ونيز هوشـــــــــــــــــــــــــدار اســـــــــت به جناب محتــرم کامران مير هزار عزيز گرداننده شـــــــــهيـــر ، پــويا ، اگاه سايت ملی کابل پرس? .
شــــــير که تازه از خواب برخواســـــــــته روانه جنگل اســـــــت با يورش کتلوی ، جمعی شـــــــغالان مـتـعفن گرفتار و حمله شغالان هم زمان کوردينه شـــــده صورت گرفته
و شـــــــــير در چنگ چندين شــــــــغال افتاده و بخش از جنگل به ميدان نبرد مرگ و زندگی ميان شــــــــير وچند شـــــــغال خون آشام تبديل و رفت آمد ، علاقه به جنگل خرم و ســـــــــــرسبز کمتر و خطرناکتر شــــــــــده و در آينده نزديک جنگل خوش آب هوا به محيط تفنن ، اگنده از کثافات و لاشــــــــخواران ديگر « شورای نظار » تبديل يا جنگل را آتش زد و يا به شـــغال کشی رفت ،
اقای کامران مير هزار !
بود ونبود سايت محبوب مانند < کابل پرس > ضربه به روان ، روحيه و تفکر اميد ديگر انديشان بوده و بايد با دانش ژورنالســـــتکی اگاه باشيد و از لحاظ کشف برايت روشن عرض دارم ،
برای شــــــــما و هر افغان اگاه ، اصيل ، ميهن پرست ديگر مشــخص و هويداســــت که
در کنار جنايات وحشـــــيانه گلبدين اين گماشته پاکستان و ايران ، سياف وهابی ، دوستم ازبک ، جمعيت مزدور روســـــــــــــــيه فدراتيف و ساير جنگ سالاران وحدت ، حرکت جنايات باند منفور « شـــــــــــــــورای نظار به ســـــرکردگی بزبزرگ » اتحاد شـــــمال متشکل از جنايتکاران چشم گير ، بی مانند ، نابخشيدنی ، و تبأ کننده بود و است ، اين وطن فروشان در سه نقطه پنچشير ، مزار و شــــبرغان با تســــليمی بکس های سياه رنگ مملو از دالر سپرده شده از طرف (C .I .A ) اين وطن را برای هميشه به انگليس و خصوصأ امريکا فروختند در پای سند فروش رهبر جمعيت و رهبران اتحاد شـــمال موجود است ، در قبل از لشکر کشی امريکا اين سنگ فروشان بی ننگ و تصادفی ، وارداتی باعث شهادت ۶۵ هزار کابلی که تنها پنج هزار مردم خوشـحال خان مينه و افشار سيلو شامل بود . غارت دارائی عامه ، بيت المال ، فروپاشی قوای سه گانه اردو ، پوليس و خاد به دستور پاکستان و تجاوز به دوهزار ناموس کابليان توسط جنبش غول بيابانی دوستم و وحشی های پنجشيری ، بدخشی ، اندرابی و تخاری همه جنايات درج تاريخ بوده و سايت وزين پرده از جنايات شورای نظار در افشار و خوشحال خان برداشته که قابل ارج و تقدير است ، بنأ شورای نظاری ها يا سقوی دوم و ظيفه گرفتند که چند چماق بدست اوباش ، اراذيل را بنام [ خان لوده ، روشن پليد وکثيف بد اخلاق و ، مزاری بچه ، گوربز عطا خبل که خود صفت خودرا با نام ونشان معرفی نموده و بابک تاريک ضمير ] استخدام روانه سايت های نيک نام ، معرفی شده ، شهير ، محبوب ساخته تا هر کسی وفرد به گونه واقعی ، حقيقی با ارايه شواهد جنايات اتحاد شمال و شورای نظار يا سقوی دوم را پرداخت زير نام دفاع از مليت تاجک ، زبا ، سمت به موصوف تاخته و هر کسی بزبزرگ و داردسته سقوی دوم بد گفت موصوف از جمله [ اوغان ] بوده بايد با دشنام ، هتک ، از سايت رانده و خرمره انها بنام [ مزاری ] که يک عنصر بدنام ، بدصفت ، بد انديش و بد زات بداخلاق ميباشد به ديگر اوباشان فرار و راند فرد مورد هتک را شادباشی داده و مژده ميدهد ميدان پاک کابل پرس برای چند دشنام نگار ، هرزه ، مفتن ، پليد باز است . بنأ اگر بقا و پايای سايت را آرزو داريد دست چماق بدستان شورای نظار يا سقوی دوم را کوتا سازيد .
ياداشت ضروری به گروپ کرگســـــــــان !!
زمانی امر صاحب در پشاور تشريف داشت نزد گلبدين حکمتيار اتراق نموده بود و تخلص
[ مســــــــعود ] تحفه گلبدين حکمتيار برای آمر صاحب تعليق گرفت . چون آمر صاحب گلبدين را شاد و خرسند ساخته بود و پاداش او « مسعود » بود اين کلام دروغ نيست لطفأ از ضيا جان ، ولی جان ، وکيل جان احمد ، فرشته جان حضرتی ، استاد رهين ، چرسی ضيا رهين ، قوی کوشان معلومات کنيد . احمد شاه بابای کبير عزت ، افتخار افغانستان بود که بار بار نادر قلی که يکی از صفت های ذليلش خود فروشی بود انچه انچه انچه نموده ، کدام قندهای صفت بدخشی ، گوربزی داشته . روشن يک بار ننگرها مسافرت نزد [ گل اغا شيرزوی ] که صفت همه اراکين شورای نظار نزدش محفوظ است رفته به [ احمد شاه بابا بزرگ ] [ ميرويس نيکه نامدار ] بد رد بگو که ده سطل چه .......... خواب برده را برايت آماده و استعمال نمايد . شما کثيف ها شرم نداريد چون از خود عزت و افتخار نداريد بنأ ناچار بر مقدسات تاخته شرم بر شما
28 دسامبر 2010, 19:36, توسط بابک روشن ضمیر
برادر گرامی اقای مزاری سلام! امیدوارم صحتمند باشید.نوشته طنز آمیز تانرا مطالعه نمودم.به واقعیت که خنده دار بود.دوست گرامی ! چون شما بعضی واقعیت ها را بزبان طنز اظهار فرموده اید من نیز خواستم یکی از نوشته های آقای بایانی و یا " ولید طرزی"امروزی را به گونه طنز پاسخ بدهم.
اما در مورد شیوه نوشتن تان باید عرض کنم که هرگاهی بعد از این خواستید به زبان گفتاری و عامیانه، نامه ای بنویسید، نگویید به شیوه سرپلی.بلکه بگوئید به شیوه گفتار عامیانه.چون نظر به شناخت من ، شخصی که ازنام سرپلی به شکل اسم مستعار استفاده سوء نموده است، ارزش آنرا ندارد که حتی نام آنرا هم در قلم مبارک تان بیاورید.شخصیتی که عقب اسم مستعار سرپلی پنهان شده بود ،شخصی است که شما نیز از اخلاق و عادات زشت و گذشته پر از حقارت و جنایات، و امروز پر از کینه و تعصب قومی وی گریزان میباشید.این شخص امروز نیز با اسم مستعار جدیدی روی صفحات این سایت وجود دارد.به شرط آنکه شما بتوانید او را تشخیص بدهید.
ممکن است با مطالعه همین نوشته من ، این شخص بار دیگر با اسم" سرپلی " مجددآ ظاهر گردد. اما اینبار برایش دیر شده است.طشت رسوایی اش از بام فروافتاده است.
در هر حال من یکی از نوشته های اقای بایانی را که گاهی به اسم تنویر و دهها اسم مستعار دیگر( که تقریبآ همه را من میدانم )هم پیام میداد در نوشته بعدی ام مورد نقد قرار خواهم داد تا شما و دیگر عزیزان از سطح دانش، ادبیات و اخلاق این مرد آگاه گردید.
در خاتمه بار دیگر سلام من خدمت شما و متباقی همه وطنپرستان و انساندوستان واقعی، با خلوص نیت تقدیم باد.
28 دسامبر 2010, 20:23, توسط بابک روشن ضمیر
برادر گرامی اقای مزاری و سایر دوستان قلم بدست سلام! برای مطالعه نوشته اینجانب به صفحه ذیل مراجعه فرمائید. با حرمت فراوان.روشنضمیر!
http://www.kabulpress.org/my/s...
28 دسامبر 2010, 20:30, توسط مزاری
دوست عزیزبابک ! متقابلأ احترام و درود مرا بپذیرید . بواقعیت که شما درست و بجا فکر نموده اید ، گاهی گمان به حقیقت می پیوندد . اما در قسمت این مرد عقده مند که بیشرمانه خود را ولید طرزی معرفی نموده ( امکان زیاد میرود که نامهای دیگری هم داشته باشد ) واقعأ متأسفم . این آدم چهره براستی چقدر بی ارزش و سخیف شده که با وجود داشتن حین انشأ و املا گاهی بیک نام و گاهی هم بدیگر نام ظاهر می شود و باز دعوای آدمگری هم دارد . آخر کور هم میداند که این دلده لعنتی شور است و بایانی و مشهدی یکی . ( حاجی صیب که امکان دارد چلی زده بودند یا اینهم چل دیگریست ؟ نمیدانم !)
دوست عزیز ! اگر اینبار باز مانند گذشته با یگان پرسش زخ دار به سراغش رفتید ، بدانید وآگاه باشید که خانم بیچاره اش را مجبور میسازید چندین فرسخ راه را بپیماید ، تا ملایی را سراغ نماید که بر نعش نیمه جان بایانی مادر مرده مشهدی چهل یاسین مبارک کند که درد جانکدنش آسان شود .
براستی آدمشناسی علم است !
پیروزی و جانجوری برایتان آرزو دارم .
30 دسامبر 2010, 23:43, توسط jalaludinbaiany
[ مـفـتن فلوته باز ماچه سگ درگاه شورای زمرد فروشان که چندين چهره رنگ باخته به نام های زشت مزاری بيريش بچه ، بابک تاريک ضمير سفله ، خان کم زاد ، روشن ...... فروش برای عساکر امريکا ، گوربز عطاخيل ....... احمد ولی مسعود و دلال فرشـــــته حضرتی ، و دو سگ ديگر بينا و هاشمی ]
فکر ميکنيد در عصر انترنيت هنوز از زير چادری مادر ، زن و خواهر های فحاشه خود هرکی را دشنام ، تهديد ، هتک نموده ، و متضرر بيکار نشسته تنها نظاره گره شما و يا تو « مادر زنا » بوده ، خوشبختانه امکانات پيدا انقريب «IP » تو آدرس ، شهرت شما و تو تروريست کثيف ، ماچه سگ مادر زنا را دريافت نه ميکنم ، باور کنيد يک روز از عمر بنده باقی باشد در مقابل چشمان شما ماچه سگ ها زن ، مادر ، خواهر و خيشنه گوشتی تورا همرا با سه ينگه تو را ....... نموده ، تا عبرت باشد برای همه مرده گاو ها