صفحه نخست > دیدگاه > از امان الله تا نجیب الله، شکست دولت ها

از امان الله تا نجیب الله، شکست دولت ها

در سناریوی یگانه ، بازی های چند گانه/ سناریوی سقوط امیر امان الله خان و رژیم داکتر نجیب شـــباهت هایی عجیب با هم دارند فقط با یک تفاوت که اینبار جواسیس کـار کشـته تر بودند و به ساده ګی توانستند سناریو های بغرنج را در بازی های دو جانبه و جند جانبه عملی سازند
صالح محمد اندر
شنبه 13 فبروری 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

نگاهی ولو شتابنده ، ولی با اندک دقت به تکاپوی جامعه ی بشری و دستاورد های شګفت انګیز و سریع ان بسوی تمدن ( مسلما که اگرچنین ارزیابی ها کارشناسانه و بهدف روشن ساختن ګوشه های تاریکی از تاریخ باشد) با وضاحت کامل نشان میدهد که ؛ دستاورد های مدنی راه خود را از میان سنگلاخ ها و کوره راه های دشوار و باقبول شکست های خونین و فاجعه بار باز نموده است تا به امروزه ی ما رسیده است ۰

تعدادی از جوامع بشری با عبور از چنین مراحل دشوار ، امروز در حد اعلی از رشد وتکامل قرار دارند ( که ضریب های استعمار و استثمارا هم درین میان نباید فراموش کرد ) و تعداد دیګر هنوز هم در میان اتش جنګ قربانی میدهند و در قرن بیست و یکم ، شیوه ی زندګی قرن ۱۸ و ۱۹ را تجربه میکنند.

یکی ازین کشور ها کشور من افغانستان است.

تاریخ گواه است که : فاجعه کنونی افغانستان نه بخاطر عدم تمایل ملت افغان به تامین صلح و حرکت در سمت تکامل بشری است ، بلکه موقعیت جیوپولتیک سرزمین ما و منافع ازمندانه ابرقدرت های شرق و غرب و تقابل این منافع چنین وضیعت را برمردم ما تحمیل نموده است.

تاریخ افغاستان٬ تاریخ مجاهدت هاو مبارزات صلح خواهانه ، استقلال طلبانه و قربانی های وطن دوستان راستین است۰ اما هر زمان که ملت افغا نستان در شاهراه ترقی و تعالی ګام ګذاشته خارجی های آزمند و طماع به کمک عوامل داخلی و مزدوران شان چنان با غضب و نفرت امنیت و نظم را در کشور مختل نموده و با شایع ساختن فساد ٬ نفاق وبی اعتمادی جنګ برادر کشی را بالای ملت ما تحمیل و برای سا لهای طولانی آنها را در خود مصروف ساخته اند که نسلها قربانی ضرورت بود تا کشتی شکسته به ساحل نجات برسد و متاسفانه هر بار هم قبل از التیام زخم ها ، هدف تیر وتلوار دیګری قرار داده شد ۰

مزید بر نیات شوم بیګانه ها، اجیران داخلی یا مجریان اصلی پلان های شوم در سطوح بالایی دولت ها یکجا با عوامل ا ستخباراتی در درون ساختار های لرزان دولتی مسولین اساسی تعمیل این فجایع بوده اند .

سرنوشت خونین ٬ سرکوب و اعدام های بیر رحمانه ی آزادیخواهان بشمول سقوط دولت امیر
امان الله خان یکی از کار نامه های عوامل استخبارات خارجی در افغانستان است که میتواند به
شهادت اسناد تاریخی و ګواهی مورخین مثال اورده شود .

اعدام شخصیت های ملی چون عبدالرحمان لودین، تاج محمد پغمانی، فیض محمدباروت و غلام محی الدین ارتی در زمان محمدنادر شاه ؛ بنابر اشاره انګلیس و به بهانه تعلق اندیشوی ...... اما در اصل سرکوب کردن رهبران نهضت ملی و وطندوست کشوراولین تحفه ی سرداران مزدور به ولینعمتانش بود

بررسی همه جانبه و دقیق کارنامه های ننګین استخبارا ت خارجی مغلق تر و وسیعتراز ان است که بتواند درین مقاله توضیح گردد .

یکی از سیاه ترین اقدامات این دستګاه های جهنمی سر به نیست کردن نقریبآ همه سران ورهبران جنبش مشروطیت اول ودوم بوده است ۰این جنبش یکی از صفحات درخشان مبارزات ملی ګرایان افغان و نمونه ی درخشان مبارزات ضد استعماری ملت ما است ۰

محمود طرزی یکی از رهبران مشرطیت دوم و پدر ژورنالیزم افغانستان در ترکیه تبعید و در غربت ومهاجرت داعی اجل را لبیک ګفت، محمد ولی خان دروازی توسط نادر خان تیر باران شد.

ملا فیض محمد کاتب در اثر لت وکوب قصابان رژیم سقاوی معیوب و بعدآ زندګی را پدرود ګفت جوهر شاه غوربندی در ملای عام به ګلوله زده شد، سرور واصف ،محمد عثمان خان پروانی و واسع قندهاری به میله های توپ بسته شدند این فهرست را با نام ها جاودانی مانند غلام نبی خان چرخی، جنرال بیگ و دها شخصیت ملی و مبازان اصیل راه حصول استقلا ل کشور میتوان ادامه داد .

این پاکبازان روشن ضمیر ګناهی جز وطندوستی و عشق به مردم خود نداشتند، انچه که نام این فداکارن راستین را جاودانه میسازد تسلیم ناپذیری ا نها در برابر استعمار است، انان با ریختاندن خون خود از هر شکنجه و زندان نه هراسیدند ، باشهامت و مردانه به شهادت رسیدند۰

آنها منزه بودن از هرګونه تعصب قومی،مذهبی و زبانی را بمثابه اصل اساسی وحدت ملی شعار خود ساختند و یکجا باهم از پشتون تا جیک، هزار، ازبک، بلوچ تا مهاجر هندی برای کسب استقلال رزمیدند و یکجا باهم مردند .

از طرف دیګر روسیه شوری تحت رهبری حزب کمونیست نیز تلاش داشتندتا موقعیت ازدست رفته خویش را در افغا نستان با استخدام عوامل تازه دو باره بدست اورند۰

سردار احمد جان رحمانی و فقیرمحمد خان که هردو دیپلومات افغانی در ماسکوبودند تا جاییکه به نویسنده به روایت اسناد نشر شده معلوم است از اولین افغانان اند که از طریق دستګاه های استخبارتی شوری با اندیشه های کمونیستی بلدیت حاصل کرده ، در نخستین کنګره خلق خاور که توسط کمیته اجراییه کمینترن(سومین کنګره بین المللی کمونیستان) که در باکو پایتخت جمهوری اذربایجان دایر ګردیده بود به نماینده ګی از کمونیستان افغانستان( تا هنوز اطلاعات کمتری در رابطه با موجودیت چنین سازمان به نشر رسیده است و یا هم نویسنده به چنین اسناد بر نخورده است) با نام های مستعارشرکت کردند ۰یکی از فیصله های با اهمیت « کنګره خلق خاور» که بعد ها در تاسیس پایګاه جاسوسی شوروری در افغاسنتان نقش با اهمیت را بازی کرد توافق کمینترن با ایجاد «دهلیز افغانستان» بود که بر بنیاد این تصمیم شورای « تبلیغات و اقدامات توده های خاور» در نیمه های سال ۱۹۲۵ با ارسال ۹ تن از مربی های خویش کار اجنتوری وسیع را در کابل اغاز نمودند ګر چه هدف اصلی این مربیان باکویی استفاده از « دهلیز افغانستان» برای تماس و ارسال پول واسلحه به ګروپ های معین در داخل هند بود اما در عین حال انان توانستند با استفاده از امکانات وسیع که در اختیار داشتند هسته های وسیع را بمثابه ستون پنجم در داخل افغانستان نیز پایه ګزاری کنند ۰ تا جاییکه اسناد نشان میدهد این اولین اقدام شوروی برای صدور ایدولوژی در داخل مرز های کشور ما بود۰

بعدآ شوروی ها به اقدامات وسیع سیاسی از طریق تامین و حمایت روشنفکران متمایل به ا ندیشه های چپ افغانی اقدام نمودند۰ چینایی ها نیز به منظور رقابت و جلو ګیری از نفوذ شوروی ها و انګلیس ها وارد میدان ګردیدند۰

وقایع سالهای بعد نشان داد که حزب دموکراتیک خلق افغانستان(ترند شوروری) و جمعیت دموکراتیک نوین یا شعله جاوید (ترند چین) تحت تاثیر چنین وضعی در کشور تاسیس شدند ۰

یکی اې خصوصیات کار تمام دستګاه های استخباراتی، مخصوصآ استخبارات گشور های کمونیستی اینبود که عوامل خود را مستقیمآ و یا هم از طریق بدام انداختن روشنفکران احساساتی و ګرویده با اندیشه های مارکسیستی- لینیستی استخدام کنند۰ در پهلوی ان کی جی بی سازمان های دارای تمایلات سوسیالیستی را بدرجه اول از وجود عناصر ملی تصفیه مینموده و این سازمان ها را از طریق ارایه کمک های مالی وابسته میساخت تاازین طریق رهبران این ګروه ها را به حیث اجنت های خویش استخدام کنند و بعدآ به تشکیل ګروپ های جداګانه در درون سازمان ها مبادرت نموده و تشکیلات رهبری انان را مخصوصآ تحت نظر قرار داده و به هر وسیله ممکن این ساختار ها را از وجود عناصر ملی ګرا و وطنپرست تصفیه میکرد و در نهایت رهبران را در مسابقه وفاداری به انترنا سیونالیزم و سویتیزم به جان هم انداخته و در نتیجه پروسه ی استخدام انان را در دستګاه های استخباراتی تسریع میکردند ۰ همکاری متقابل میان تشکیلات حزبی کمونیست های شوروی و سازمان استخباراتی کی جی بی زمینه های مساعدرا برای نفوذ شوروی در میان کشور های عقب مانده فراهم میکرد۰ مثال های زیادی منجمله در افغانستان وجود دارد که اجنت های کی جی بی به تشکیلات حزبی معرفی شده اند و همین ها بودند که بعدآ به تاسیس احزاب مارکسیستی در کشور های خویش اقدام میکردند حزب دموکراتیک خلق افغانستان نیز ازین قا عده مستثنی نبود۰ قبل از تاسیس این حزب مشاجرات وسیع بین عناصر ملی چون میر غلام محمد غبار( که خود یکی از فعالین امادګی برای تدویر کنګره حزب بود) و ببرک کارمل باعث ان شد تا تعدادی از وطنپرستان غیر وابسته و شخصیت های ملی با ایجاد سازمان وابسته به شوروی مخالفت کنند و از پروسه کنار بــــــروند۰

بعد از تصفبه کمیته ی تدارک کنګره از وجود عناصر ملی ګرا، شوروی ها از طریق مامورین ارتباطی خویش تلاش نمودند تا پروسه ی تدویر کنګره موسس رابا وجود مخالفت های عد ه ای از اعضای ان تسریع نماییند اسناد تایید ناشده وجود دارد که کارمندان کی جی بی ( حد اقل یک نفر) در نخستین کنګره موسس حزب دموکراتیک خلق افغانستان( ۱۱ جدی ۱۳۴۳) که در کابل دایر ګردید شرکت نموده است.

بعد از تاسیس حزب به استفاده از زمینه های که قبلآ تدارک دیدیه شده بود به سرعت حزب نو بنیاد نیز به پارچه های خلقی به رهبری نورمحمد تره کی ( اجنت، بنام مستعارنور) و ببرک کارمل( اجنت ،بنام مستعار مارید) تقسیم ګردید و به تعقیب ان شاخه ناسیونالیست انرا تحت رهبری طاهر بدخشی نیز ایجاد کرد۰ بدینترتیب استخبارات شوروی توانست از تجمع روشنفکران
افغانی علامند به سوسیا لیزم خلقی های عمدتآ پشتون و ده نشین، پرچمی های عمدتآ تاجیک و شهری و ناسیو نالیستان عمد تآ ضد پشتون را در سه محور مختلف اما برای یک هدف معین تنظیم نمایید.

شوروی کمونیست تازمانیکه برایش میسر بود عمق استرا تیژیک خود را در سرحد با افغانستان « ازبکستان، تاجیکیستان،ترکمنستان» از نفوذ غربی های در ا مان نګه داردو به روابط نورمال و عادی دیپلو ماتیک خویش با دولت محمد ظاهر خان ادامه داد۰ بمجرد پیدا شدن اولین تنش ها، با استفاده از نارضایتی بین اعضای خانواده سلطنتی ،عوامل استخبــــــاراتی خو درا در حمایت از سردار محمد داود بسیج کرد و با راه اندازی کودتای نظامی سقوط رژیم سلطنتی را ممکن نموده و زمینه های به قدرت رسیدن سردار محمد داود را مساعد ساخت۰به روایت اسناد نشر شده سردار داود را درین کودتا پرچمی های طرفدار ببرک کارمل و خلقی های طرفدار نور محمد تره کی ناسیونالیست های ګروه کار همکاری نمودند۰ و این اولین همکاری اعلام ناشده بین خلقی ها و پرچمیها وګروه کار بعد از انشعاب بود۰

افراد متشخص این کودتا حسن شرق، عبد الحمید محتاط،سید محمد ګلاب زوی، محمد رفیع، محمد اسلم وطنجار، قادر از قوای هوایی، پاچاګل وفادار ۰۰۰۰۰۰ همه از اعضای سازمان مخفی خلقی- پرچمی ګروه کار و محافل مستقل کمونیست ها بودند که به اساس اسناد نشر شده ۰اکثریت انان به داشتن عضویت سازمان استخبار اتی کی جی بی متهم هستند.

ګرچه در ابطه با کودتای سردار محمد داد خان و کودتا خلقی-پرچمی هقت ثور اسناد
و مدارک زیادی نشر شده است، اما نکته ی اساسی که مورد تحلیل و پیګیری
مورخین و نویسندګان قرار نګرفته است همانا ایفای نقش افراد معین در به پیروزی
رسانیدن و سقوط دادن رزیم ها در افغانستان ا ست.

سردار محمد داود خان را همین افراد به قدرت تکیه دادند یا بعباره دیګر ریاست جمهوری داود
خان محصول همکاری های مشترک ګروهی از افراد ضد سلطنت و عوامل کی جی بی است۰

زمانیکه سردار محمد داود خان نخواست به فرمان شوروری کمونیست در برابر منافع
ملی کشور خود قرار ګیرد و امر ساقط ساختنش توسط کرملین صادر ګردید. مسولین
اصلی و با صلاحیت تحقق این فرمان همان چهره های بودند که که در به قدرت
رسانیدن داود خان نقش داشتند( قادر وطنجار، محتاط مزوریار سید محمد ګلاب
زوی«اجنت کی جی بی بنام مستعار مامد یا محمد» جنرال محمد رفیع « اجنت کی
جی بی بنام مستعار نیروز»۰۰۰

بعد از کودتای ثور نور محمد ترکی اولین حاکم رژیم خلقی - پرچمی نیزتوسط عده ی از همین
افراد ساقط و قدرت به حفیظ الله امین انتقال دادشد۰ اګر به لست افراد جانب افغانی که در
همکاری با شوروی ها در شامګاه ۶ جدی وارد کشور ګردیده و در رهبری حمله عساکر شوروری
به تپه تاج بیګ( مقر فرماندهی امین) نقش داشتند دقت شود باز هم نام ګلاب زوی، وطنجار،
وکیل ۰۰۰ به چشم میخورد.

ببرک کارمل سخنګو و حامی تجاوز شوروی به افغانستان که بعدآ بنام شاه شجاع دوم زبان زد
خاص و عام ګردید در حمایت تانکهای شوروی براریکه ریاست شورای انقلابی تکیه زد.

این داستان طویل و دنباله دار است ٬ زمانیکه روسها ناتوانی خود را احساس کردند ٬ زمانیکه فشار مالی ٬ فشار های
جهانی ووضعیت داخلی کرملین نشینان را متوجه ابعاد واقعی خطر ساخت ٬ به هر طرف دست انداختند تا مګر ناجی یی
دریابند ٬ این درست زمانی بود که در بین کمونیستهای افغانستان نیزکسانی که به نادرستی راه در پیش داشته شان
فهمیده بودند درفکر تغیر سیاستها و نجات از وابسته ګی برآمدند۰

زمان سر نګونی ببرک کارمل فرارسیده بود۰ یکبار دیګر سرو کله همین افراد ( ګلاب زوی، جنرال رفیع،وطنجار،
سلیمان لایق ، فرید مزدک ،سلطانعلی کشتمند ،صالح محمد زیری و شهنواز تنی۰۰)که در کودتای سردار داود خان
در تحمیل فاجعه ۷ ثور، کشتن امین ، تجاوز شوروی های و سلطنت ببرک کارمل همه کاره بودند پیدا شد ، ببرک
کارمل سقوط داده شد و داکتر نجیب الله بر اریکه قدرت تکیه زد۰

داکتر نجیب الله نخواست اسیر باقی بماند ، به ملت خود رجوع کرد،به قران مراجعه کرد(صادقانه و یا غیر صادقانه)
با قرایت بخش های از قران در سخنرانی های خویش اهسته، اهسته به مرکز توجه مردم مبل ګردید۰ اولین بار دومین
کنګره کمونیست های افغان به جای سرود انتر ناسیونال با قرایت قران افتتاح ګردید.

اوضاع در شوروی نیز دګرګون ګردیده بودو دیګر قبله کمو نیست های جهان وجود نداشت اما تفکر امپراتوری روسی
کما فی السابق پا برجا باقی بود اما زمانیکه داکتر نجیب الله با سیاستهای ملی اش به خطر واقعی مبدل ګردید پیش از
هرکس توسط اجنت های روسی از دو طرف مورد ضربه قرار داده شد. دشمنان داخلی حزبی اش ٬ ( کمونیست های
قدرت باخته ) در تبانی و تسلیمی به مجاهدین شورای نظار وحزب وحدت و تعدادی دوستانش در داخل حزب در تبانی و
تسلیمی به حزب اسلامی جناب حکمتیاروسازمان استخبارات نظامی پاکستان از طرف دیګر
یک کمی به عقب بر میګردیم، زمانیکه دیګر امیر امان الله خان بر ای انګلیسها غیر قابل تحمل ګشت، شورشهای مردمی
را علیه اش همزمان در شرق و شمال افغانستان سازماندهی کردند.

در اواخر سال ۱۹۲۸ شورش های در شمال به رهبری حبیب الله مشهور به بچه سقاو ودر شرق شورش ها از طرف
قبایل شینواری که انرا در داخل مرز ها ی کشور محمد افضل خان و در انطرف سرحد ازاد میر اکبر خان شینواری
رهبری میکرد ۰ زمانیکه امان الله خان همه توجه خود را به مناطق شرق و جنوب معطوف داشته بود ، دشمنان استقلال
و اجیران انګلیسی در بار مصروف معاملات با بچه سقاو شدند و درنتیجه حبیب الله توانست با کمک عده ی از افراد
مربوط به دربار و حمایت عده ی از لشکریان( از انجمله بریګټ عظیمو پدر کلان ستر جنرال نبی عظیمی) امان الله
خان را مجبور به فرار ساختند و تاج وتخت افغاستان به دست چند جاهل اما وابسته به استخبارات انګلیسی افتاد۰
روس ها از عین تجربه برای سقوط دادن داکتر نجیب استفاده کردند.

اولین بار جنګ را در جلال اباد( جنګ در جلال اباد زمانی شروع شد که عساکر شکست خورده شوروی کشور را ترک
کرده بودند۰) اغاز کردند۰ داکتر نجیب ا از خود مقاومت نشان داد به پیروزی رسید. اودرین مقاومت از حمایت دشمنان
در کمین نشسته خود که مصرف پلان سازی و معانقه با شمال بودند وسیعآ برخوردار بود.

کودتای ګلبدین - شهواز تنی ضربه دوم را بر رژیم داکتر نجیب الله وارد کرد۰
همزمان بغاوت ها در شمال شروع شد بطور علنی رهبری این بغاو ت ها را ملیشه های دوستم ، سید کیان ومجاهدین
مربوط به شورای نظار تحت رهبری احمد شاه مسعود که تا دندان با سلاح های ساخت شوروری مسلح بودند بعهده
داشت اما در خفا کار سازماندهی ان توسط همان چهره های قبلی کی جی بی ( عظیمی، دلاور، فتاح،سید اکرام پیګیر،
محمود بریالی، مزدک، کاویانی، ببرک کارمل، سید محمد ګلاب زوی۰۰۰۰۰۰) صورت میرفت۰

درین میان شرکت فعال جنرال محمد رفیع در نقش جاسوس دو سره نسبت به هر کس دیګر مشهود بود وی ظاهرآ در
حمایت از داکتر نجیب در شمال (مزار شریف) مصروف بود اما در اصل ماموریت خود را در سازماندهی و بهم پیوست
کردن حلقات مختلف کودتا چی ا نجام میداد، با ګلبدین ملاقات میکرد اما در خدمت شورای نظار قرار داشت۰ تا بلاخره
بعد از اجرای ماموریتش( سقوط دادن داکتر نجیب الله) سر از مهمانخانه ها ی ملا عزت (یکی از قوماندانان جمیعت
اسلامی ربانی) بدر اورد و تا هنوز در خدمت انها قرار دارد .

از طرف هم تعداد دیګری از اعضای رهبری دولت داکتر نجیب الله که الی سقوط ان از جمله مدافعین سر سخت رژیم
شمرده میشودند سر از استحکانات ګلبدین حکمتیار بدر اوردند۰

و اګر نام های متشخص هر دو طرف را فهرست کنیم ٬ در میان آنها نام هایی به نظر میخورد که بیانګر همکاری باور
نکردنی لانه های جاسوسی روسها و پاکستانی است ٬ من در انزمان که به حیث کارمند یکی از انجو های که با
مجاهدین همکاری داشت ایفای وظیفه میکردم و در ولایت لوګر مستقر بودم اوازه های مبنی بر موجودیت اسلم
وطنجار، راز محمد پکتین ، اسدالله پیام مانوکی منگل و تعدا دیګر را در مقر فر ماندهی ګلبدین می شنیدم که با چه
احترام در چار آسیا ب پذیرائی و مهمان نوازی شدند .

از دهان قوماندانان شنیدم که : امیر حزب اسلامی ٬ برادر مجاهد حکمتیار به آنها ګفته بود که « از برکت این هاست که
ما در چار آسیاب هستیم (منظورش اسلم وطنجار، راز محمد پکتین ، اسدالله پیام بود) در غیرآن حالا باید در سپینه
شګه می بودیم » .

درآن هنګام مجاهدین تمام نیرو های خود را برای تصرف کابل در اطرف شهر بسیج کرده بودند، پاکستانی ها که تا انزمان
نزدیک ترین همکاری را با حکمتیار داشتند از مقر فرماندهی ګلبدین با تمام امکانات محافظت مینمودند و همه جا از
مامورین ای اس ای پر بود۰ همین جنرالان و ستر جنرالان رزیم ساقط شده داکتر نجیب الله یکجا با نظامیان پاکستانی سر
یک سفره نان میخوردند و در جمع باهم تحت امامت ګلبدین نماز میخواندند، من که قبلا یکبار اقای پیام را در جمهوری یمن ملاقات کرده بودم اینک در چازآسیا ب برایش ادای احترام کردم، چنان نشان دادکه گویا مـــــرا نمیشاسد۰ فردای انروز در قطاری از موتر ها باکستانی اقای پیام و سایرین را ( متاسفانه با نام های انان اشنا نیستم) دیدم کــه در معیت مامورین ای اس ای بطرف پاکستان حرکت کردند۰

تاریخ تکرار میشود۰ سناریوی سقوط امیر امان الله خان و رژیم داکتر نجیب شباهت های عجیب با هم دارند فقط با یک
تفاوت که اینبار جواسیس کار کشته تر بودند و به ساده ګی توانستند سناریو های بغرنج را در بازی های دو جانبه و جند
جانبه عملی سازند

انانیکه داکتر نجیب الله را در شکست داد ن کودتای ګلبدین- تنی همکماری کردند، خود در زمان دیګر و به شکل دیګر
به خدمتګزارن ګلبدین مبدل ګشتند.

خدمت من در انجو های که در اصل وظیفه رسانیدن کمک های بشری برای افغانان مهاجر را بعهده داشت الی امدن طا لبان
ادامه پیدا کرد از جمله من شاهد سقو ط رژیم ربانی و به دار زدن داکتر نجیب الله نیز هستم۰ اګر صحت اجاز داد و عمر
باقی بود درین رابطه نیز یادداشت هایم را با خوانندګان محترم شریک خواهم ساخت

چیزی که من را همیشه ازار میدهد و به حیث یک افغان از ان خجالت میکشم ، زمانیکه جسد داکتر نجیب الله را در چهار
راهی اریانا برسر دار دیدم چهــــره ی همه ی آنا نی را که در رکاب نجیب الله پزرک شدند نزد خود مجسم ساختمو ازخود
پرسیدم انها کجا هستند؟ چرا و به دستور کی در حق وی چنین جفای بزرګ کردند؟

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • درون یا بیرون - جان ..

    دنباله سقوی دوم و سوم را میخواهد بنوسید .. به اخر موضوع رسیدیم میخواهی بگویی که هر دو رژیم امانی و نجیبی از جانب فارسی زبان .... به گودال تاریخ سوق داده شد ..

    نه جانم در اشتباه هستید نجیب خود برایش حلقه دار را درست کرد و هم قبیله های خودت و خودش انرابر گردنش محکم تربستند . تنی و سایر خلقی در تبانی با دشمن قسم خورده ملت ما (پاکستان ) اولین اقدام را بر ضد اوصورت داد و پایه های ناپخته سیاست اش را که بر تپه ریگی بنا کرده بود سست ساخت .

    حرکت دوم نیز با تحریک و تصفیه کاری های نجیب شروع و اوج گرفت اما اینان بداخل اوغانستان گوشه یی را بخاطر بقا همرزمان خود و تضمین اینده حیات وممات شان مستحکم کاری کردند ...

    • اولین بار است که من از سهم اقرادی چون اسلم وطنجار، راز محمد پکتین ، اسدالله پیام ، مانوکی منگل و تعدا دیګر را در مقر فر ماندهی ګلبدین میخوانم که با چه احترام در چار آسیا ب پذیرائی و مهمان نوازی شدند .
      از ارتباط ستر جنرال رفیع با کلبدین شنیده بودم و شنیده بودم در مهمان خانه ی ملا عزت در باغ داود به سر می برد و
      و بالاخره بوسیله ملا عزت با اعزا ز و اکرام در حلقه ی بادی گارد ها به از کشور خارج ساخته شد و فکر میکنم در
      در اتریش یا جرمنی زندگی میگند .
      پس این به این مفهوم است که برای سقوط داکتر نجیب عـــــلاوه بر اتحاد شمال با ترکیب ببرک کارمل ، بریالی مزدک
      کاویانی ، عظیمی ، دوستم ، مومن تحت رهبری ا حمد شاه مسعود و مزاری ، در آن سمت دیگر هم اشخاصی چون
      جنرال رفیع ، اسد الله پیام ، مانوکی منگل ، پکتین ، وطنجار تحت رهبری گلبد ین تجمع نموده بودند .

      جانkhan
      خان اگر به هر دو لست متوجه شده باشید ، می بینی که در ترکیب جا سوسان هم پشتو ن اند و هم تاجیک ها

  • همین صالح محمد اندر، که نام مستعار خادیستی است از ترجمه های حمید سیماب استفاده کرده با تفکر فاشیستی خود می خواهد نجیب الله این قاتل هشتاد هزار نفر بیگناه را در دوران خادش برأت بدهد ، چونکه پشتون بود٠ وی مبارزات بر حق آزادی خواهان را چونکه پشتون نبودند باید به تحریک شوروی عنوان کند، طاهر بدخشی چون ضد فاشیزم پشتونی مبازره می کرد، وی را نیز جاسوس شوروی معرفی می دارد ، خود سیماب اسم اجنت های شوروی را بانام های مستعار آنهاترجمه کرده است ، پس بگوید نام مستعار بدخشی چه بود وچرا روسها در دوران امین وی را به زندان فرستاده در دیگ جوشان قیر افگندند و همرانش را کشتند، آقا می داند که ٩٩% جواسیس شوروی پشتون تبار بودند و اینکه از کاجی بی بودن نجیب با نام اجنتوری وی بنام ( پتوموگ ) چیزی نمی گوید ونجیب الله را مسلمان معرفی می دارد برود کتاب توفان در افغانستان را که نوشته لیا جفسکی است بخواند که ده نامه نجیب الله برای اربابان روسی خود نگاشته بود و با تضرع والماس خواسته است که کشور ما را ترک نکنید٠ شوروی ها دیگر توان ماندن نداشتند نجیب الله این اجنت شوروی مایوس شد و با ریاکاری مسلمان شده به خواندن آیات و حدیث به مردم فریبی مصروف گردید و د رعین وقت ٨٠ ملیون دالر را با زن و فرزندش به هندوستان فرستاد و آنجا در پونه قصر ماراجه را خرید و خود هنگام فرار بی شرمانه گیر افتاد و توسط کا جی بی نه بلکه توسط رفیق پکتیایی و پشتون خودش ( تنی ) به قتل رسید و تنی و رفیع و وطنجار و غیره جواسیس پاکستان نیز بودند، پشتون ها در جاسوسی مهارت فوق ا لعاده دارند٠ نمی دانم از مرده های خاین خود چرا شخصت های ملی می سازند، این مردم به تب شدید قوم گرایی جان خواهند سپرد ٠

  • این شخصی که از همه زیر و زبر فعالیت های استخباراتی کی جی بی و سو استفاده روسها از احزاب چپ افغانستان خبر دارد . کسی جز ( خاغلی ) ذکریا یوسفزی سابق مدیر تعقیبات "اگسا"در زمان اسدالله سروری نباید باشد , " البته من فقط حدس میزنم " به ( گاف پنده کی والایش ) خوب دقیق شوید متوجه خواهید شد که نویسنده پر از شوق مینویسد ودر بغچه گپ زیاد دارد , فقط دهنش گرم شده است . من به ادامه نظر حمید خان که گفته است که : " همین صالح محمد اندر که نام خادیستی است " این جملات را نوشتم . این جناب نام زیاد دارد و از نام های چون شریف , صالح , عادل , زیاد استفاده مینمایند .

  • به سایت اصالت VDO تازه از انتقال قدر ت به مجاهدین نشر شده است ولی محتاط باشید که باید fir wall & anti virus کامپیوتر شما ON باشد . وقتی VDO را تانیمه دیدید , ناگهان کامپیو تر شما خاموش میشود . در VDO نشان میدهند که جنرال عظیمی قدرت عسکری را به احمد شاه مسعود که قبلاء وزیر دفاع شده است انتقال میدهد در حالیکه صبغت الله مجددی ریس جمهور است و اگر خوب دقیق شوید در عین حرف زدن لبهای عظیمی و کلمات گوینده پشت پرده با هم مطابقت ندارد . این کار انجنیر همت است که در بربادی و خرابی اتحاد چپی های اروپا و افغانستان هر روز در کوشش است . فکر میکینم عکس ببرک کارمل مرحوم را به منظوری خاصی بر پیشانی اخباری خود زده اند ورنه پشتون های چپی زیاد دارند , مثلاء شهنواز تنی و غیره . امروز شهنهواز تنی بهتر از هر کسی میتواند اصالتی ها را به مراد شان برساند . و در کامیاب شدن , , , مگر چه فرق میکند که دوست قدیمی را یاد کرد ؟.

  • الله و بلا به گردن ملا

    مهره اصلی سقوط رژیم داکتر نجیب الله و شروع سگ جنگی جانیان جهادی شخص کارمل خائین و برادر او بریالی بودند ولی حالا میخواهند با محکوم کردن فرید ایزک، عظیمو، کاویانی عبد الوکیل خیانت اشخاص اصلی را پاک کنند.

    اینرا میگویند چشم سفیدی خائینان درجه یک

    • بابر خان !

      من منتظر هستم که انجنیر همت اینجا امده از ببرک کارمل که عکس هایش را به در دیوار وب سایت خود زده دفاع نماید .

      مکرر اینکه :

      در خیانت نمودن فقط رهبران یک کشور را متهم نمیسازند بلکه افراد ان کشور نیز باید سزای بی غیرتی و بی بخاری و کاسه لیسی های بی جای را پس بدهد , اکثر بی بخاران و بی غیرتان کشور که از سالها عاشق خوابیدن در زیر چنار های ممالک خارج را در خواب میدیند به مجریکه صدای یک کارتوس بلند شد سر از پا نشناخته از کشور بیرون شده , در نزدیکترین کلیسای به زور فادری که خود ایزکی بیش نیست دین را تغیر داده , به ملل متحد معرفی شدند , با زنجیره های صلیبی اویخته در گردن از امیگریشن های کشور های اروپایی گذشته , شروع به مفت خوری نمودند . از یک یک کلمه جوابیه که نوشته اید بوی عارق شکم سیری و لگد زدن به همه عنعنات و رسوم افغانی به مشام دور افتاده ترین افغانی که در دور افتاده ترین گوشه افغانستان است میرسد . این طرز جواب دادن نه تنها میرساند که نفرت بی جای شما نه تنها پشتوانه کدام مکتب فکری را ندارد بلکه از کدام سازمان سیاسی و حتی طالبی نیز حمایه نمیشود . اگر خود را خوش ساخته از میان فضای گرم و اسوده اطاق تان میخواهید همدردی مانند هیرو های فیلم های هندی را برای بدبختان افغانستان نماید . نمیخواهند . فقیری شراقتمندانه مردم افغانستان را با این بذل و بخشش های وحشیانه ء که از ردیف ساختن دشنام ها به رهبرانی و یا سپاهیان که جان های خود را برای سر بلندی شما ها داده اند , نمیخواهند . با این همه شور و شرابهء که نموده ایی طاقت و حوصله بلند نمودن وزن ده گرام بدبختی طفل افغانی را که شجاعانه شاهد کشته شدن پدر و مادرش در جنگ های جهاد برای اسلام بوده بلند کرده نمیتوانی . عفت کلام را در مقابل تاریخ سیاسی افغانستان باید همه حفظ کنند .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس