متن کامل اظهار نظر کميسيون بررسی تخطی های رسانه ای درباره ی کابل پرس
عبدالکريم خرم
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اشاره: نامه ی رسمی کميسيون بررسی تخطی های رسانه ای درباره ی دوسيه ی کابل پرس?، همزمان با بازداشت مجدد کامران ميرهزار به شرح زير می باشد.
د افغانستان اسلامی جمهوريت/ جمهوری اسلامی افغانستان
داطلاعاتو او فرهنگ وزارت/ وزارت اطلاعات و فرهنگ
کميسيون بررسی شکايات و رسيدگی به تخلفات رسانه ای
به مقام محترم لوی سارنوالی (ج.ا.ا)!
قابل توجه رياست محترم عمومی سارنوالی امنيت ملی:
قرار کميسيون بررسی شکايات و رسيدگی به تخلفات رسانه يی پيرامون نامه 02828 مورخ 18/4/1386 رياست عمومی سارنوالی امنيت ملی به ارتباط قضيه کامران ميرهزار.
بسم الله الرحمن الرحيم
کميسيون بعد از استماع توضيحات مذکور و مطالعه نشرات سايت مذکور به نتيجه ذيل رسيد:
" سايت انترنتی کابل پرس" که به مسووليت کامران ميرهزار فعاليت های ژورناليستيک دارد، بايد اخلاق و اصول ژورناليزم را مراعات نمايد زيرا در مطالب منتشره سايت مذکور طوريکه مطالعه شد جملات و کلماتی به کار گرفته شده که از آنها بوی افترا و تهمت و هتک حرمت به اشخاص به مشام می رسد بنا رسما و اکيدا به کامران ميرهزار توصيه گرديد که از نشر همچو مطالب جدا خودداری ورزد در صورتی که تخلف مکررا صورت گيرد صاحب امتياز سايت مذکور به مقامات عدلی و قضايی معرفی خواهد شد.
با احترام
عبدالکريم خرم
رييس کميسيون بررسی شکايات و رسيدگی به تخلفات رسانه ای
1: کاپی ها به اتحاديه ملی ژورناليستان افغانستان
2: به شبکه انترنتی وب سايت کابل پرس
پيامها
10 آگوست 2007, 03:14, توسط bache qawma
when some one blow the whistle and tells the truth about your criminals you are going to detain him . how many journalists your can detain ? there will be thousands like Kamran mir hazar who exposes the truth and show your ugly faces to the Innocent people of Afghanistan . long life Mir hazara
kamran mir hazar is a hero. the more you detain him he will be more famous
10 آگوست 2007, 05:34
نظر کمیسون تخطی رسانه ها صائب است و کابل پرس? مرتکب چنین اشتباهاتی می شود. اما دستگیری کامران میرهزار کار نادرست است. اگر هم دستگیری صورت می گیرد، ابتدا باید جرم مشخص باشد و اقامهء دعوا از سوی ثارنوالی صورت بگیرد و بعد ارگانهای امنیتی با توجه به حکم محکمه و یا ثارنوالی دست به دستگیری بزنند. پلیس و ارگانهای امنیتی حق ندارند خود سرانه و بنا بر خوش داشت رییس و روئسای خود کسی را اختتاف کنند. احترام به حقوق مردم باید در سر لوحهء کار همهء ارگانها باشد. میر هزار باید فوراً آزاد شود. وی هم باید به حقوق مردم، حتی آنهایی که خوش ندارد احترام بگذارد و هر چرندی را در سایت خودش چاپ نکند. اشخاصی که به آنها اتهام زده می شود و نظر افترا آمیزی در مورد آنا در نشریات چاپ می شود می توانند در محکمه از نشریهء مذکور برای اثبات مدعاهای خود شکایت کنند و اگر نشریهء مذکور نتوانست به ثبوت اتهام بپردازد به جرم افترا باید طبق قوانین کشور به آن رسیدگی شود.
10 آگوست 2007, 06:03, توسط شبیر
عجب نامهای!!
نمیدانم آقای خرم از "جملات و کلمات دارای بوی افترا و تهمت و هتک حرمت به اشخاص" چه برداشتی دارد، کاش چند کلمه را نیز مشخص میساخت که بیشتر به درکش برسیم.
مثلا در مقاله های کابل پریس گفته شده که مسعود قهرمان ملی نه بلکه یک غدار ملی بود، در کابل پریس آمده که سیاف و ربانی و قانونی و محقق و خلیلی و دوستم و گلبدین و .... عامل بربادی این ملک اند و همه را جنایتکاران جنگی خوانده شده اند.
ممکن این کلمات از دید آقای خرم "هتک حرمت" بشمار روند، اما برای اکثریت قاطع مردم ما این واقعیت تلخیست که حداقل ماهیت این افراد و اشخاص را انعکاس میدهد. اگر بین مردم بروید با کلمات بسیار "زننده" تری اینان مورد خطاب قرار میگیرند.
و این "قانون مطبوعات" و "نورم ژورنالیزم" هم عجب چیزیست. در افغانستان اگر در مقابل طالب هرچه بنویسی و هرقدر به آنان "هتک حرمت" کنی عالیست و برایت کف میزنند و کسی محکم نمیگیرد و حتی مقامات دولتی در مقابل کمره هرچه دلشان خواست مقابل طالب میگویند اما وقتی این حمله به برادران همزاد طالبان که رهبران جهادی باشد صورت گیرد فوری بسویت شلیک میکنند و این نورم و قانون و غیره را بر سرت میکوبند. و امنیت ملی شورای نظار هم پشت درد میاید و میکوشد که به دهنت قفلی بیاندازد.
اگر "هتک حرمت" به طالب رواست، چرا نباید در مقابل آنانی هم روا باشد که اگر امروز به زور بی 52 در مقامات کلیدی لمیده اند اما تاریخچه مکدر و سیاهی دارند که فراموش ملت ما نمیشود و حداقل خون 80000 کابلی هنوز از پنجالها و دهن شان جاریست و اکنون هم در مناطق تحت سلطه شان جنایت میزایند؟
به نظر من واقعیت را به زبان راندن و حقایق را گفتن به هیچوجه "هتک حرمت" نیست. همانگونه که به درستی هرکس حق دارد فاشیزم طالبان را محکوم کند و به هر زبان مناسب حال شان آنان را مورد خطاب قرار دهد، باید این اجازه برای کرسی نشینان خاین و جلاد کنونی هم صورت گیرد.
در کشوری که به آسانی جنایتکاران خود برای برائت بخشیدن خود قانون میسازند و خون قربانیان را به خود میبخشند، این قوانین فرعونی چه ارزشی دارد که باید حتما در جهت مراعات کردن آن برآمد؟ اگر قانونی میبود اولتر از همه باید اکثریت کرسی نشینان امروز برای بربریت ها و وطنفروشی ها و برباد دادن هستی این کشور در پشت میله های زندان قرار میگرفتند و محاکمه میشدند.
اگر این قانون و نورم و ... بکوشد که دهن ما را ببندد و قلم ما را بشکند، باید به زور و با مقاومت و استواری خود این حق را بدست آریم. دفاع از آزادی بیان شهامت میطلبد. در جاییکه خاینان و قاتلان و سلاطین هیروئین حاکم اند، حقیقت همیشه با سلاح قانون خود ساخته شان مورد شلیک قرار میگیرد. اما نباید این حملات را جدی گرفت و در مقابلش سینه سپر کرد.
آزادی را کسی به ما نمیبخشد و تحفه نخواهد داد، آزادی ارزشیست که با زور و با دادن قربانی گرفتنیاست. باید از غبار ها و محمودی ها و چرخی ها و طرزی های تاریخ ما این درس را بگیریم. آنان برای ما رزمیدند تا به این حد آزادی های نیمبریده را داشته باشیم، ما باید به نسل های بعدی خود آزادی های بیشتری را کسب کنیم تا به نیکی در تاریخ از ما نامی بماند.
10 آگوست 2007, 08:13, توسط بهادر
و عجب گرانمایه شبیر ای
یکی از مشکلات بزرگ روزهای ما اینست که از ما خواسته میشود که چشم بینا فقط برای جنایات یکعده داشته باشیم و برای عین جنایات که از جانب گروه دیگر صورت میگیرد ، کور شویم.
من در رابط با مقاله آقای مامون در رابط با تجاوز به عفت زنان کوریایی نوشتم که چرا ایشان در زمینه بی عزتی به زنان افغان در افشار کابل و کارته سه کابل نه تنها که حرفی به زبان نمیاورند بلکه مسول آن جنایات را قهرمان ملی شان هم خطاب میکنند.
اگر میخواهیم که جامعه مبتنی بر عدالت اجتماعی ، برابری و برادری داشته باشیم باید ما تمام جنایات را بر ملا کنیم. نه اینکه در زمان کارمل از امین بد بگوییم، در زمان ربانی از نجیب و در زمان طالبان از مسعود و .... و اکنون تمام جنایات گذشته و بخصوص 3 دهه گذشته را به خاطر یک مشت طالب پنجابی نادیده بگیریم.
10 آگوست 2007, 11:03, توسط فرید مطهر
آقای شبیر،
نول سرخ، بال سرخ، بر سنگ بلندی ایستاده، تو کُر کُر نی، کی کُرکُر؟ در کنج خانه آرمیده، در کشور یا بیرون آن، فرقی نمی کند، از نام مستعار استفاده می کنی که نه سابقه ات را کسی می داند و نه حال ات را می فهمد، به زمین و زمان دشنام می دهی و مردم را به خونریزی برای پیروزی انقلابی نامفهوم دعوت می کنی؟
عزیزم، در میدان درآ! کامران میر هزار که چنین کرد، تو نیز نام مستعار از سر بردار و با نام خود در میدان خدا و راستی درآ! در این حال است که می توانی به نمایندگی از ملت سخن بگویی و احمد و محمود را به محاکمه بکشانی و دریای خون جاری سازی و انقلاب راه اندازی و کشور را به درجات بالای ارتقا و انکشاف برسانی و از این گپ های مفت مفت ....این آفت انترنتیت است که در پشت آن سنگر گرفته و شمشیر زن و ... سنگ زن معلوم نیست.
از خواب برخیز، سپیده دمید، صبح شد. اینجا نه صحبت از مسعود است و نه از طالبان و نه از کمونیست ها.
کامران میر هزار توسط دستگاه امنیتی زندانی شد. این قضیه را از دید بیمار ضد جهادی خود نبین. آن مکتوب کمیسیون را نیز خرم وزیر اطلاعات و فرهنگ دولت کرزی امضاء کرده است. و دستگاه امنیتی نیز تحت نظر دولت آقای کرزی است.
به هر حال، زندانی شدن میر هزار بدون جرم و گناه محکوم است، نه تنها از میر هزار ، هر کسی باشد.
توهینی که تو آقای شبیر انقلابی مخفی، یا نمی دانم شما مایویست ها چه اصطلاح دارید، تحت پوشش یعنی با نام مستعار داری نیز جرم است. نباید کسی را توهین کرد، انقلابی!
10 آگوست 2007, 11:29, توسط بهادر
آقای مطهر
میخواهید تا شبیر را با بیرون شدن از عقب نام مستعار مانند میر هزار به امنیت ملی بفرستید ؟
دیگر حرف های شما را فقط جمله بالا جواب داده است.
10 آگوست 2007, 11:49
سرفراز باشی شبیر عزیز با متن دلپسند و بیان واقعیت های سرسخت ملک ما.
اگر همه چنین بیندیشند افغانستان میتواند به سوی رهایی و ثبات و بهروزی برسد درغیر آن باید فاتحه اشرا خواند و کمر بندگی و غلامی را برای ابد بست.
10 آگوست 2007, 12:30, توسط شاکر پوپل
من در بخش نظرات کابل پریس متوجه شده ام که هرکسی که واقعیت ها را بر زبان آرد و تمامی جناحهای جنایتکار را محکوم کند، فوری بوسیله عدهای برچسب "مائوئیست" میخورد و مورد لعن و نفرین قرار میگیرد.
آیا واقعیت را گفتن فقط خاص مائوئیست هاست و در انحصار آنان قرار دارد؟؟؟؟ اگر چنین باشد من به افتخار میگویم که من یک مائوئیست هستم!
11 آگوست 2007, 05:21, توسط انیس آزاد
"سپیده دمید، صبح شد"
آقای فرید مطهر: بلی برای شما جهادی ها واقعا سپیده دمیده و صبح شده اما نه برای مردم مظلوم و ستمکش افغانستان در مجموع. شما ها را انکل سام از غار های تان کشید و به قدرت نصب کرد ورنه با مرگ مسعود راه فرار میپالیدید تا اینکه از بخت نیک تان دست بادار تان امریکا بالای سرتان کشیده شد و پس شدید "قهرمان"، "ضد تروریست"، "آزاد کنندگان کشور" و ....
برای شما واقعا سپیده دمیده که یکبار دیگر برایتان میدان شغالی است و هرچه دلتان بخواهد بر سر این مردم و کشور میآورید، یکبار دیگر دست تان باز است و تفنگ به شانه، ولایت و قومندانی امنیه و امنیت ملی و ولسوالی و سفارت و وزارت و .... را در اختیار دارید و از سرچشمه سیال کمک "جامعه بینالمللی" و قاچاق هیروئین و چاپیدن مردم باز کانتینرها را پر از پول کردید و صاحب دهها بلند منزل و خانه فیشنی و نمیدانم چه و چه شدید. و به حدی قدرتمند شدید که برای خود حفظ خود قانون میسازید و حال به ما ها امر میکنید که از این قوانین خاینانه تان پیروی نیز کنیم.
تو حق داری که آذان "سپیده دمید، صبح شد" را سر دهی و بر سر خر مرادت سوار خرمستی کنی!
اما برای مردم افغانستان چنین نیست، حتی آقای کرزی که تا دیروز به مثابه شاه شجاع ثالت با تو همصدا بود و از معجزه های دموکراسی و ثبات در کشور سخن میگفت، در امریکا از طریق شبکه سی ان ان که زبان دولت امریکاست اعلان کرد که افغانستان بسوی بحران روان است و وضع روزبروز خرابتر شده میرود.
شما از خدا میخواهید که وضع همینطور بماند و خرابتر شود تا بیشتر بین استخبارات خارجی خریدار داشته باشید و از آب گل آلود ماهی تانرا شکار کنید اما برای مردم این وضعیت دیگر واقعا دلگیر کننده و منزجر کننده شده و به این آگاهی دست یافته اند که اگر خود دست به کار نشوند، نه طالب به درد شان میخورد، نه ائتلاف شمال و نه هم جامعه جهانی و امریکا و ملل متحد.
دیگر نکاتت را به زباله دان میاندازم که ارزش تبصره کردن را ندارند.
11 آگوست 2007, 23:48, توسط بهرام
بسیاری از فرزندان صادق این وطن بخاطر خدمت به وطن اندیشه های گوناکون را مطالعه نمودند که در جمع ایدولوژوی های وارداتی یکی هم اندیشه صدر ماؤ بود و بنابر تشابه کشور چین با افغانستان پذیرش بیشتر یافت و لهذا وطنپرستان صادق از جمله بخشی از ماؤیست هاحقگوی باقی ماندند .
و آنعده از ماؤیست های ضعیف النفس مانند آقای رنگین سپنتا بخاطر رسیدن به قدرت و ثروت دروغ گفتند و چون خلقی ها ،پرچمی ها و اخوانی ها نوکر شدن چور کردند ، قصر ها ساختند و مردم را به این روز سیاه رساندند . پس باید بگویم که زنده باد وطنپرستان در هر حزب و سازمان و مرگ به وطنفرشان در هرکجا که است.
12 آگوست 2007, 00:52, توسط افغان اواره
با تاسف بگویم که در افغانستان عادت شده که باید به نرخ روز سخن بگی و قلم بزنی در غیر ان برچسب های ناسزا برایت میزنن. در افغانستان امیخته با سنت قبیله ای در پهلوی خدا، پیغمبر، امام و صحابه، قران - یکتعداد اشخاص هم تقدس پیدا کرده است اگر در مورد شان صحبت کردی باز مرتد میشمارندت.
آنلاین : http://www.afghan-e-awara.blogsky.com/
12 آگوست 2007, 06:17, توسط احمد
آقای فریدمطهر شمابسیا خوب گفتید انترنیت مفت گپ هم مفت مردم نگویدچه کنند اینهای که در باره زمین وزمان گپ می زنندمرا به یادحرف یک بزله گوی قشلاق مان می اندازندکه می گفت "شاعرورمالومرغ خانه گی این همه دادمی زنندازگشنه گی"حتمی اینها هم اطو کرده آمده بودندکه کدام چوکی بگیرند نتوانستندویابعضی شان ازهرراه کوشش کردندبه غرب پناهنده شوندنتوانستندحالا آمدند خودرا به یخن هرکس می اندازندتابه غرب راه یابند واگرنه غم ملت کجاواین دوستان کجا
22 آگوست 2007, 15:49, توسط معصومی
آقای مطهر خان . آیا شما این همه بد بختی ها ویرانی ها این یتیمان بی پدر این همه بیوه ها را دیده میتوانید یا نی یا چشم نا بینا دارید . که باز هم با لجاجت دفاع آن عده قاتلان حرفوی که همه دنیا به نام های شان آشنایی دارند میکنید . و یا اینکه شما خود چرخه ګیر هستید . او برادر تو چه رقم بی احساس هستی که باز هم از این جانی ها ی نا مسلمان دفاع میکنی از نام اسلام استفاده کرده جه نبود که نکردن . دزدی قتل ترور انفجار ی سر جاده تجاوز به ناموس مسلمان ها ......... اما باز میګویی که چرا مسعود چرا مجاهد طالب ........ را یاد میکنید آیا این وطن تنها وطن شماست ؟ یا از همه افغانها ؟ آیا اجازه معرفی خایینین به وطن را رسانه ها مردم ملت که سالهای دراز زجر کشیدن دارند یا نی ؟ و آن آقای که نوشته که من ماویست هستم . دیګران چه ګل را بر سری مردم زدن که شما نزدید و میخو اهید که بزنید دیګر شما ها جای ندار ید چرا که چیزی نمانده که ذریعه آن ملت را بازی بدهید . از سری کل ما دست وردار شوید .
معصومی
آنلاین : متن کامل اظهار نظر کميسيون بررسی تخطی های رسانه ای درباره ی کابل پرس
15 نوامبر 2007, 16:38, توسط نــصـیــر
افغانها مزه حزب و حزب بازی را چشیدن دیگر ضرور نیست که آقای بهرام تبلیغ و ترویج حــزب خود را در کابل پرس? که یک رسانه پاک وواقعت گو است کند شما چه خواهد کـــردید . کمی مانده که آنها را هم شما بکشید وخلاص . ماویست ها کجا آدم هستن دم چین کثیف وکمونست را گرفته اند
مرگ به احزاب سیاسی افغانستان .مرگ مرگ . افتخارکرده ماویست میگی . بشرم چطور جرعت میکنی که میگی . اصلآ افغـانها معـنای اصل حــرب را نفهمیده اند و نمی فهمند که یک حزب چه وظیفه در برابر مردم خود دارد . اسم من نصیر است من اسم مستعار ندارم و از واقعت گفتن نمی ترسم و مثل ماویست ها حق گوی دروغی نیستم که بهرام میگه ماویست ها حق گو هستن کدام حق گو برادر . همین احزاب کفر و اسلامی بود که سرحد ما اینجا رسید و دارو نداری ما رفت هر روز توهین و تحقیر میشویم . چـــــرا برای چـی
10 آگوست 2007, 06:39, توسط rahguzar
بايد اينها واضيح بگويند رسانه ها ديگر تعريف مارا بكند و در پشت خيانت ها و جنايات ما نگردد.
متاسفم بر حال اين ملت.
10 آگوست 2007, 06:56, توسط احمدشاه
به فكر بنده نظر کمیسیون محترم عدالت و جانب حق را گرفته! زیرا این کابل پرس? اگر بعضی از حقایق و انتقادات بالای کارهای پشت پرده ادارات دولتی و غیردولتی را با اسناد نشرکرده، هم بسیار زیادی دیگر را بی اسناد نشرکرده که تنها تهمت و توهین برای یک عده اشخاص و دوایر حکومتی به حساب میرود. این کار بسیار خوب است که حقایق برای مردم عام توضیح و به نشر برسد، اما بدون اسناد هیچ وقتی مقالات این سایت قابل اعتبار نمیباشد. و حتی سبب از دست دادن اعتبار کابل پرس بین هموطنان و خوانندگان محترم میشود.
و به یک امر مهم دیگر هم باید اشاره کرد که کابل پرس تا همین روز (9.سبتمبر) هرچه که هر شخصی میخواست به نشر برساند بدون اینکه کنترول شود و یا اقلا یکبار از زیر نظر گردانندگان ویب سایت تیر شود به نشر میرسید، حتی بعضی اوقات بسیاری از خوانندگان بی عزت و بی ادب دشنام و فحش نوشته میکردند که از دایره آداب دین و جامعه ما بیرون بود. این خوب شد که حالا گردانندگان سایت محترم پیامها و مقالات را اقلا یکبار میخوانند پیش ازینکه به نشر برسد. اما خدا کند که اظهار نظر بالای کمیسیون محترم غلط فهمیده نشود، و همچنان سبب عدم نشر بعض مقالات منتقدانه با سند نشود.
برای گردانندگان ویب سایت کابل پرس و به همه ژورنالیستان وطن عزیزمان : موفق و سرفراز باشید
13 آگوست 2007, 22:48, توسط اشرف
نقش ارزنده ای نشرات افشا گریست
مطبوعات در روشن کردن اذهان مردم نقشی مهمی را بازی میکنند . از نیکی ها یاد نموده وزشتی ها را برملا میسازند .توده هارا از وقایع روزگار مطلع نموده وآنها را در فعالیت های سیاسی واجتماعی بر می انگیزند ، وقتی مطبوعات میتوانند رسالت مند ومردمی حرکت
نمایند که از هر گونه قید وسانسوری آزاد باشنددرآن صورت نقش مترقی ورهبری کننده را در جامعه ایفا مینمایند .گرچه مردم در پراتیک مستقیم قرار دارند واقعیات را از نزدیک لمس نموده
ودر باره تمام مسایل قضاوت شانرا مینمایند، ولی مطبوعات سند تاریخی است که جریانات زمانی خود را به نسل آینده نیز بیادگار میگزارند .
درخت مطبوعات در فضای استبدادی افغانستان رشد نیافته اند بنا به کمبود اکسیجن وفوتوسنتیز شاخ وبرگ آن ضعیف مانده وآن برگه ها سیاه رنگی که طی فرصت های خیلی کم با تابیدن نور از در و دریچه ای به حیات خود ادامه داده اند ،نشانی از مطبوعات آزاد
نیست . رژیم های استبدادی همیشه دشمن مطبوعات آزاد بوده بدون از آن صفحاتی که منافع خودش را جار میکشند دیگر هر صدای را خفه کرده و میکنند.ما شاهد بوده ایم اسناد تاریخی واقعی اکثرآ بعد از گور وگم شدن زما مداران بدست نشر سپرده شده اند .
استبداد گران رژیم فعلی با به کار انداختن نشرات خنثی نویس "500 نشریه " خواسته انداجیران قلمی شا نرا در کار های فرهنگی ومطبوعاتی بشد ت مشغول بدارند تا هرچه زود تر اعمال جنایت کارانه اربابان قدرت را طی" قوانینی" خود سا خته رسمیت بخشیده ،
نوکران خون آلود شانرا نیکتایی پوش کرده با انجام مصاحبه های تماشایی دموکراسی کاذب شانرا تمرین بنمایند . جالب اینجاست که ذهن متعفن مزدوران شان حتی تحمل انتقاد را ندارندچه رسند به باز جویی از اعمال وجنا یات مبرهن آنها ....
هر نشریه و یا نویسنده آزاد اندیش که خواسته اند ازچهره جنایت کارانه شان پرده بردارند مورد تهدید ،لت وکوب حتی با خطر مرگ روبرو شده اند.
مثال واضح و برجسته در این مورد فشار های است که بر ملالی جویا منتقد رک گوی مااعمال نموده است بر علاوه که وی را اجازه سخنرانی نمیدهند در عکس العمل به سخنا ن منطقی وبجایش با پرتاب بوتل آب بجانش و چندفحش نثارش مینمایند در اخیر هم او را بشکل غیرقانونی محروم از حقوق پار لمانی اش میسازند .
روشنفکران جبون وقلم فروش با نظرات لیبرالیسی ونیولیبرالیسی طی مضامینی مدرنیته وپسا مدرنیته وکلمات من درآوردی دیگر خویش بر غده های چرکین خباثه !
عطر های تقلبی شانرا با فشفشه ای کلمات "وحدت ملی"،"صلح دایمی" "شگوفایی"... می پاشانند و میخواهند بوی تعفن آنها را بزدایند ، تا این غده ها چرکین سلاخی وجراحی نشوند با چنین نسخه های تسکین دهنده مطمئنآ تن بیمار ملت ما شفا نمیا بند .
آنچه مسلم است هر پدیده ای مادی واجتماعی ممکن نیست ماهیت ذاتی آن از طریق خواص ظاهری بمشاهده نرسند ، اگر میشد تا حال تن ها جست را زرق وبرق میدادندبجای طلا میفروختند .چنانچه هیچ غداری ولو هر قدر ماهر بوده باشد نتوانسته چهره واقعی خود را بپوشاند ، زیرا ساختار جامعه طوریست که مهندسان تاریخی شانرا از کسانی میگمارندکه هر نیم خشت را بر جای خودش بگزارند.
کلمه آزاد وآزادی در جوامع مختلف برای هر طبقه مفاهیم خاصی داشته اند،طبقات حاکم آزادی خویش را همیشه همگانی جارمیزنند ،طبقات محروم آنچه را که نداشته اند خواسته اند بدست بیاورند. مطبوعات آزاد برای اژده های حاکم آزاد اند تا هرچه بکنند وبگویند این آزادی برای مردم ومنتقدین از آنها نیست، باید بکوشند تا بدست بیاورند .
مردم مادر پنجال دایناسور های انقراضی ودرنده خوی به وضع بسیاربدو اسفناکی گرفتار آمده اند،نی امنیتی دارندونی خوابی نی نانی! چه رسد به آزادی مطبوعات وغیره که از آنها انتظار نمیروند .
کشور ما طی سی سال اخیر مورد تاخت وتاز از هر سو آن هم بشکل بیسابقه ای قرار گرفته اند، تها جم نظامی برای دشمنان ما بی ثمر بوده اند ،تها جم فرهنگی که از طریق افراد ویادسته های اجیر
اعمال میشوند به مراتب خطر ناکترند، رسالت عناصرآگاه و با درک جامعه اند که با مطالعه دقیق آثار قلمی این جرثومه های اجیر برخورد نقادانه وهوشیارانه داشته باشند، مشت آن ها را باز نموده به اصطلاح دزدان را باپشتاره گیر کرده دستان شانرا محکم به درخت آزادیخواهی ملت خویش ببندد .
}
11 آگوست 2007, 00:20, توسط سیرت
نخست ببینید به چهرهء خرم خان (چقدر چندش آور است) و بعدش به متن بی محتوای که یقیناً در پایین آن خرم امضا کرده! (چندش آور تر از چهره اش)...
به هر حال! اگر از حق نگذریم سایت کابل پرس? همانطوری که خودش شعار می دهد، تحول است اما نه در عرصهء ژورنالیزم! تا جاییکه من میدانم ژورنالیزم از خود مبانی و مقررات خاصی دارد که اگر به شکل درستش به اجرا گذاشته شود به مراتب جالب تر و سازنده تر از کابل پرس و شیوهء کابل پرس است - اما همان طوریکه همه پدیده های دیگر در محیط ویرانهء ما وارداتی است مانند نظام و دموکراسی و غیره؛ ژورنالیزم و بخصوص ژورنالیزمی که با تکنالوژی معاصر عرضه می گردد نیز شکل وارداتی را بخود گرفته. یعنی هر که هر جه دلت خواست و هر که هر چی گفتی، بدون اینکه منبع ، توازن و حس مسوولیت در برابر اجتماع و سایر مقررات ژورنالسیتی را در نظر داشته باشی، خود را محق می دانی و نامش را می گذاری (آزادی بیان و ژورنالیزم آزاد)که باید چنین نشود.
ولی خطاب من بیشتر از همه به جناب خرم است: که تا حال در زمینه کار های ژورنالیسی و تبلیغاتی و فرهنگی چه انجام داده یی که اکنون میخواهی به رسانه ها اخطار بدهی ... بهترین کار رسانه یی شما در سطح حکومت افغانستان تلویزیون ملی و آژانس باختر است آیا شما فکر می کنید در عصر حاضر نیاز و ضرورت فکری مردم را چنین رسانه های بی محتوا و بی ارزش شما مرفوع ساخته می تواند. پس نخست به فکر ایجاد یک شبکه یا رسانهء نمونه خودتان شوید تا مثالی باشد دیگران را؛ سپس انتقاد و اخطار دهید. اگر همین تلویزیون ملی بود و همی آژانس باختر موجودیت کابل پرس ها لازمی است...
1 آگوست 2008, 16:58, توسط باچه آدم
همین آدم وزیر فرهنگ است؟ کجای این قواره با فرهنگ مناسبت دارد؟