اژدها بیدار می شود؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
به ظاهردر جهان ِ آرام ومهار شده می زیم. اما این جهان به ظاهر آرام ،هر لحظه آبستن رویداد وفاجعه است که ما خواسته ویا نخواسته از آن متاثر می شویم. بحران حاکم ،شاخصه ی نظام سرمایه است.از همین رو شاخصه نظام موجود جهانی ، سرمایه به اضافه ی بحران هایش می باشد.به این ترتیب این بحران هر لحظه آماده انفجار است.ویادست کم باعث زمین لرزه ای می شود.
سوای شگاف ژرف میان فرادستان وفرودستان به تمامیت جهانی که ما درآن .می زیم.تنش هایی تباری ،نژادی در حال گستردن است .کم وبیش در کشور هایی که هنوز که هنوز است با پان اندیشی های قومی خویش تصفیه حساب نکرده اندو بر مرده ریگ نیاکان خود در جا زده اندودر میان اندیشه ها ی فلسفی میان سنت و نوگرایی وپسا نوگرایی به همان تبارگرایی های قومی ونژادی خویش دل خوشندو به آن شگل و صورت مذهبی نیز می بخشند.این اواخر محراق آتش فشان بحران را در این کشور ها می بینیم.که موجودیت دولت های توتالیترو تمامیت خواه باموجی از بیکاران ،به آتش این بحران می افزاید به ویژه در کشور هایی که کمترین هم زیستی نگاه ها مختلف و متکثر درآن تحربه شده است.
انگیزه این قیام ها هر چه که باشد .مهم این است که رهبران این قیام ها بتوانند به مردم آگاهی و پویایی ببخشندو از تحرک جامعه به سود ایجاد یک جامعه چند صدایی و دموکرات و مردمی استفاده نمایند. در غیر آن احتمال آن نیز می رود که بی حضور همیشگی و آگاه مردم ،این انقلاب به حاکمیت دیکتاتور ها ونظام های توتالتر دیگر بیا نجامد.
پس در کل این به آن معنی است.که عمر دولت هایی توتالیتر به سر آمده است. در این صورت جایگاه دولت هایی به ظاهر آراسته مثل افغانستان در کجا است ؟
نیم قرن ازآخرین جنبش های اجتماعی و سیاسی می گذرد.دستاورد این جنبش ها و قیام ها آرام ،آرام ازسوی نظم جهانی به بهانه هایی متعدد به تاراج می رود .در نبود بدیل عملن موجود در برابر نظم و بجران سرمایه، میدان باز هم برای ترکتازی سرمایه باز می ماند.
در چنین شرایط مادر جهانی پر از فاجعه و تنش قرار داریم. در چنین جهانی آیا واقعن دوران قیام ها و هیجان هایی مردمی گذشته است ؟
قیام تونس و مصر نشان می دهد که دوران قیام ها نگذشته است.به گفته ی جلال آل احمد : اگر درتن هر کدام ما آدمی بیدار شدو بینا شد.که بداند حساب ها از کجا غلط بوده است. آن وقت قیام دیگری رخ می دهد. وآن قیامی است از درون که برخاسته از آگاهی ما است که عالمی از تجارب شکست و مبارزه را با خود دارد.
باز هم از خود می پرسیم .جایگاه دولت ها یی مانند افغانستان کجاست ؟آنجایی که پنجاه فیصد مردم آن بی کار است .هنور که هنوز است ارگ نشینان خودرا میراث دار اصیل این سر زمین و کشور می دانند.به هزار ترفند و توطیه اقوام دیگر را از حاکمیت حذف و متواری می سازد.پس واقعن خطر از کجا ما را تهدید می کند ؟ آیا اژدها بیدار خواهد شد؟وقتی کارد به اسخوان برسد.ویا باز ،ما می مانیم همان آش وهمان کاسه!