انتخابات در عجائبستان تحت اشغال!
اگر گفته شود که این همان سیاف و ربانی است که مدعی برپایی نظام عمری بودند و به طرز حکومت عثمانی قناعت نداشتند باز هم این شخص این سخن را نمیپذیرد و گمان میکند که شاید این دسیسهای است که بر علیه این دو مجاهد بزرگوار! طرح گردیده است.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
احمد فارسی از کابل
اگر کسی بعد از سال 2002 میلادی همچو اصحاب کهف سالهای متمادی را در عالم بیهوشی گذرانیده باشد و سپس بعد از مرور هشت سال دوباره به هوش آید و به کشور اعجوبهها (افغانستان) برده شود، مشکل به نظر میرسد که حقایق موجوده در آن کشور را قبول کند، زیرا عقل سلیم از پذیرش آن قاصر است.
اگر به این فرد گفته شود که این همان کشوریست که سالهای متمادی بر علیه کمونیزم جنگید و بخاطر آزادی آن یک و نیم ملیون شهید و چهار ملیون مهاجر داد و فعلا در سایه اشغال بیشتر از 40 کشور زندگی میکند، هرگز باور کردنی نیست.
اگر گفته شود که این همان سیاف و ربانی است که مدعی برپایی نظام عمری بودند و به طرز حکومت عثمانی قناعت نداشتند باز هم این شخص این سخن را نمیپذیرد و گمان میکند که شاید این دسیسهای است که بر علیه این دو مجاهد بزرگوار! طرح گردیده است.
به همین شکل اگر گفته شود که این کشور دموکراتی است که تحت نظارت شبانهروز امریکا، اروپا و کشورهای غربی قرار دارد، سربازان این کشور ها با همه تکنالوژی خود در خدمت این حکومت قرار دارند، و پول و ثروت آنان سخاوتمندانه در این کشور سرازیر میگردد اما برای تدویر انتخابات ضرورت به 200 هزار سرباز دارد، و جریان انتخابات آن توسط مبصرین و ناظرین بیشتر از 40 کشور و در رأس آن ملل متحد نظارت میگردد و باز هم تقلب صورت میگیرد، اعلان ابتدایی نتایج انتخابات دو ماه را در بر میگیرد و باز هم کاندیدان و شرکتکنندگان از نتایج آن مطمئن نمیباشند این همه نیز در این عصر پیشرفته و تکنالوژی قابل قبول نیست. مگر اگر قدمی بیشتر گذاشته شود و گفته شود که پارلمان این کشور نمیتواند که با مرور دو هفته و پنج بار انتخابات رئیس خود را انتخاب کند باز هم این امری است که هیچ عاقلی آنرا اگر چه بر خود فشار وارد کند نمیتواند بپذیرد.
اما اگر به چشم حقیقت نگریسته شود و چشمان بستۀ آن شخص مدهوش باز گردد معلوم میشود که در کشوری که رئیس جمهور آن هوتلدار (گارسن) بوده، وزرای آن توسط کشورهای مختلف اشغالگر تعیین گردند و خانوادههای شان هنوز جرأت آمدن به آن کشور را کرده نتوانند و در اروپا وامریکا زندگی کنند، رهبران آن هفته یکبار به زیارت سفیر امریکا مشرف شده و از آنجا هدایات موصول نمایند، وکیلان و نمایندگان مردمی با زور و اکراه رأی مردم را از خود سازند و در این راه از قتل و کشتار مردم نیز گریز نکنند، تصامیم سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنرا کنفرانسهای بین المللی در خارج از کشور اتخاذ کند، رئیس سنای آن کهن سالی باشد که سالها قبل عقلش زایل شده باشد و لطائف و فکاهیات آن زبان زد عام و خاص باشد، جشن آزادی این کشور در زیر سایه و نگرانی هواپیماها و تانکهای امریکایی و انگلیسی تجلیل گردد، کرسیها و مسئولیتهای حکومتی آن داوبالائی گردد (چانهزنی شود) و هر که پول بیشتر دهد مستحق کرسی بزرگتر و مهمتر گردد، قاضیان آن بدون دولار نتوانند که در میان خصوم حل و فصل منازعات نمایند، بیشتر از ده هزار جوان اعم از پسران و دختران در زندانهای امنیت ملی به جرم همکاری با مخالفین بگذرانند، دزدان و رهزنان آن خود را مجاهد و مدافع از اسلام تلقی نمایند، رئیس کمیسیون انتخابات آن شخصی باشد که به سبب رشوتستانی و فساد اداری از وظیفه خود بر کنار شده باشد، رئیس کمیسیون صلح آن خود کسی باشد که عملا در جنگ با مدافعین از ناموس کشور دوشا دوش صلیبیان قرار داشته باشد و در آن سهم فعال داشته باشد، والی آن رئیس جمهور را به چالش گیرد که وی نمیتواند والی را برکنار کند، رئیس جمهور آن اعتراف کند که اگر نیروهای خارجی نباشد وی و حکومت وی نمیتوانند که بیشتر از 24 ساعت در کشور باقی بمانند، وزیران مهم و بلند رتبه و رئیس امنیت ملی این کشور به جرم جاسوسی و خبر چینی رئیس جمهور به حکم سفیر امریکا برکنار گردند، شیعهها که بیشتر از 5 در صد نفوذ کل کشور را تشکیل نمیدهند بیشتر از 30 در صد کرسیهای پارلمان را بدست بیاورند، و هزاران عجایب دیگری که در سطور چند نمیتوان آنرا گنجانید پس درینصورت بعید نیست که آنچه در بالا ذکر شد واقع گردد.
واگر نگاهی به انتخاب رئیس پارلمان و درامهء جاری انداخته شود دریافته میشود که حل این مشکل در آنجایی نهفته است که حل مشکلات تعیین وکیلان پارلمان و نمایندگان مردم در آنجا نهفته بود و آن عبارت از تعیین آنان توسط نیروهای اشغالگر و یا چنانچه لوی سارنوال (رئیس دادگستری) به آن اذعان کرد در بازارهای صرافهء سرای شهزاده و یا هم در بازارهای خرید و فروش سهام در دبی میباشد.
شایان ذکر است که افغانستان قهرمانپرور، و مقبرهی طاغوتیان هر عصر چنین نیست، و افغانهای مؤمن و وطندوست از این عجائب و غرائب دور و بیزارند بلکه این همه عجائب و غرائب از دستآوردهای اشغالگران صلیبی است که بنام آزادی و دموکراسی به افغانستان به ارمغان آوردهاند. و مزدورانشان بر آن چسپیده، و چون قوم لوط (علیه السلام) مست و سرگردانند. چنانچه الله متعال در مورد قوم لوط (علیه السلام) میفرماید: (لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ) [الحجر: 72] «به جان تو سوگند، اینها در مستی خود سرگردانند (و عقل و شعور خود را از دست دادها ند)!». {{}}
پيامها
11 فبروری 2011, 00:55, توسط sammie
يلدا خانم
بسيار قهـر بنظر ميرسى
عجب مقاله مقبول نوشتى ماشاالله افغانستان به روشن فكرهاي مثل شما ضرورت دارد آفرين به پدر و مادرى متعصبى كه هـمچون شما دختر پرورانده.
خيلى عجيب است كه شما از بيدادى و بدبختى در افغانستان شكايت داريد در حالي كه كسانى چون شما باعث اين بدبختيهاست.
كدام انسان عاقل و بيطرف و عادل ميتواند اينرا قبول كند كه نفوس شيعه فقط ٥٪ افغانستان است؟ در حالى كه تقريبا تمام هزاره ها، سادات، قزلباش، تعدادى از تاجيك و ازبيك و تعدادي از پشتونها كه بطور مثال در قندهار و مشرقى پشتونهاى شيعه زيادنند و شما ميگوييد كه فقط ٥٪؟
و شما با اين تعصب باز حرف از ديموكراسى و حقوق بشر و وحدت ملى و برابرى صحبت ميكنيد؟ يك كمى خجالت كشيده اين عينك تعصب را از چشمكايت بيرون كن كه اشخاص چون شما خودش كه هيچ بلكه ديگران را گمراه و بدبخت ميكند.
11 فبروری 2011, 01:22, توسط qandhari
salam hamshira-e- mohtaram khub shud ki jawab in khanum ra shoma dadin aga ne kodam mard kam hawsila paida meshud tawri jawabash medad ki dilash az navishtan da site jamhori sokot bekhi sia meshud. ma az adamai droghgo badam meyaiad har kasi ki basha.
11 فبروری 2011, 08:04, توسط khan
یلدا خانی دامنت دراز باد خوبست یلدا فارسی را برات انتخاب کرده یی .
معلوم نشد که "دغه لیکنه " درد دل خودت است یا از ان اوغانی ناقل فارسی شده کابلی ؟؟؟
11 فبروری 2011, 14:25, توسط arman
شما اسلاً خیلی از قافله فاسله دارید که جای گله از شما ندارم؛ چون شما در جای زنده گی کردید که از تعصب وجهل قرون وستی در امان نماندید بهتر است دیگه از این به بعد از واقعیت با خبر شوید که بیشتر از ۳۵ تا ۳۷% درسد افغانیستان پشتون یا همان پتان نیست چون انتخابات اینرا به همه نشان داد که درصد هزاره ها هم به همه معلوم شد
az taraf yk afghanistany
17 فبروری 2011, 15:38, توسط ali amiri
هر قدر افغانستان به طرف قانونمند شدن برود به همان اندازه آن ادعا های دروغین اکثریت و اقلیت فاش میشود در این انتخابات اخیر معلوم شد که کدام قوم چه اندازه جمیعت دارد و این در حالیست که در ولایات هزاره نشین یک کاندیدی موفق از هفت تا بیست و پنج هزار رای بدست آورده در حالیکه در مناطق جنوبی یک کاندید با ششصد رای برنده شده.