وحشت از قدرت و تاثیر گذاری فیسبوک به افغانستان هم رسید!
سئوال این است که آقای ربانی نگران چیست؟ آیا فعالیت جوانان افغانستانی در شبکه ای اجتماعی فیسبوک مانع صلح در افغانستان شده است؟
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اشاره:
آقای برهان الدین ربانی رئیس شورای عالی صلح در افغانستان،در دیدار با جمعی از روحانیون در کابل طی اظهاراتی فرموده اند: اگر "علمای دینی" نتوانند نقش رهبری کننده ای در اجتماع بازی کنند، کنترل وضعیت به دست "جوانان فیس بوک و اینترنت" خواهد افتاد. (۱)
این بخشی از سخنان رئیس شورای عالی صلح افغانستان میباشد که این روز ها با سفر به چند کشور خارجی سعی دارد مقدمات گفتگو وصلح با طالبان را فراهم کند.
در این نوشته مختصر تامل بر سخنان ایشان شده است.
فیسبوک چیست؟
فیسبوک یک شبکه ای احتماعی است در فضای مجازی که در سال ۲۰۰۴ میلادی تاسیس شده است. در آمار رسمی تا جولای ۲۰۱۰ تعداد اعضای این شبکه اجتماعی ۵۰۰ میلیون نفر بوده وآمار عضو گیری آن هم قابل توجه است. توجه کنید:
۲۶ اگوست ۲۰۰۸ ۱۰۰ میلیون ۱۶۶۵ ۱۷۸٫۳۸٪
۸ اوریل ۲۰۰۸ ۲۰۰ میلیون ۲۲۵ ۱۳٫۳۳٪
۱۵ سپتامبر ۲۰۰۹ ۳۰۰ میلیون ۱۵۰ ۱۰٪
۵ فوریه ۲۰۱۰ ۴۰۰ میلیون ۱۴۳ ۶٫۹۹٪
۲۱ جولای ۲۰۱۰ ۵۰۰ میلیون ۱۶۶
منبع:(فیسبوک ویکی پدیا)
آخرین آمار: فيس بوك با 600 ميليون عضو در حال رشد و بيش از 100000 کاربر آنلاين (جام جم انلاین)۱۰اسفند ۱۳۸۹
کاربران فیسبوک هر هفته ۶ بیلیون محتوای اینترنتی را با یکدیگر به اشتراک میگذارند و ماهانه بیش از ۳ بیلیون عکس را آپلود کرده و روزانه ۱۶ بیلیون دقیقه را در این سایت میگذرانند.
۵۰ درصد از کاربران فیسبوک هر روز به این وبسایت مراجعه می کنند.
به طور متوسط هر کاربر در این سایت ۱۳۰ دوست اینترنتی دارد که ۷۰ درصد محتوای اینترنتی او را در ماه فراهم میکنند. منبع: ( تام کوک” یکی از اعضای گروه مهندسی سیستم فیسبوک در کنفرانس اوریلی ولوسیتی.)
* * *
سخنان آقای ربانی با واقعیت های جامعه امروزی ما مطابقت ندارد اگر کمی بیشترتوجه کنیم در می یابیم که متاسفانه این سخنان در حد یک آرزوی بچگانه واز روی ناچاری میباشد تا یک نصیحت پدرانه ویا تغییر وتحول فردی واجتماعی زیرا آنچه که امروز رسانه ای مانند فیسبوک عمل میکند حتی یک در صد ان در وجود علمای که حداقل ۴۰ سال از لحاظ علمی از دنیامدرن عقب هستند وجود ندارد.
فیسبوک یک مکان مجازی است که هرفردی هرچه که دلش بخواهد مینویسد ومیبیند ومحدودیت برای ارائه هیچ گونه مطلب، عکس،ویدئو وجود ندراد مگر اینکه شکایتی بشود وحق کپی رایت رعایت نشده باشد. در صفحه فیسبوک از شما نمی پرسد سیاه هستید ویا سفید؟ زرد هستید ویا سرخ؟ مسلمان هستید ویا مسیحی ویا بودایی هستید ویا یهودی. در آنجا نمی پرسد چه مینویسی ویا چه میخوانی. در واقع فیسبوک مکان هست که همه را به یک چشم نگاه میکند وبرای مدیران وکارمندان فیسبوک که حدود ۲۰۰۰ هزار نفر هستند، فقط حضور شما مهم است وهر لحظه به شما خوش آمد میگوید وهرچه امکانات در اختیار دارد بدون هیچ سئوالی در اختیار اعضای خودش میگذارد بدون هیچگونه تفتیش عقایدی، از شما میزبانی میکند. همین بی طرفی واحترام به انسان باعث شده است که در طول ۷ سال ۶۰۰ میلیون انسان که به اندازه ای نیمی از جمعیتی کل مسلمانان جهان میباشد را بپزیرد ومرید خود گرداند طوری که هر کسی که یک بار به فیسبوک مراجعه کند هوس عضو شدن به سرش میزند وبعد از عضو شدن به محض وارد شدن به فضای سایبری اولین جایکه مراجعه میکنند صفحه ای فیسبوک است.
اعلام جنگ با جوانان!
آقای ربانی که خود رئیس شورای صلح در افغانستان هست به طور علنی وبدون هیچ گونه ملاحظه رسما" با جوانان کشور ویران شده ای افغانستان اعلام جنگ میکند و فعالیت روزمره آنهارا خطری جدی برای صلح وثبات افغانستان میداند وبه روحانیون وعلما توصیه میکند : گاهی اتفاق می افتد که به اصطلاح جوانان فیس بوک و اینترنت رهبری جامعه و تحولات را بدوش می گیرند." (۲) اما ایشان توضیح نمیدهد که این روحانیون با چه صلاحی باید به جنگ جوانانی بروند که در عضو شبکه اجتماعی فیسبوک هستند. و این روحانیون با کدام دلیل ومنطق جای شبکه ای اجتماعی فیسبوک را در دل این جوانان بگیرد؟ جوانانی که فعال وکنجکاوهستند ودائم در حال پرسش میباشند وبرای فهمیدن ودرک شرایط اطرافش به هردری میزند. کجابهتر ازشبکه ای اجتماعی فیسبوک که در واقع آینه تمام نمای از واقعیت کل جهان ست.
طالبان متحجر وجوانان روشن فکر
انگیزه اصلی آقای ربانی از ایراد این سخنان صلح با طالبان است وایشان رسما" به علما تکلیف کرده است که بین طالبان متحجر وجوانان روشن فکر، طالبان مهم تر است واز این به بعد فعالیت های روحانیون بیشتر متمایل به تفکر طالبانیسم باشد : در مذاکره با طالبان و آوردن صلح در این کشور، "نقش رهبری کننده" داشته باشند.(۳)
نگرانی آقای ربانی
سئوال این است که آقای ربانی نگران چیست؟ آیا فعالیت جوانان افغانستانی در شبکه ای اجتماعی فیسبوک مانع صلح در افغانستان شده است؟ آیا اگر عده ای از جوانان در صفحه ای فیسبوک اخبار و واقعیت های جامعه را منعکس کنند، این فعالیت مانع صلح بین دولت وطالبان تلقی میشود؟ ویا ایشان به طور ضمنی به علما گوش زد میکند که شما به اندازه چند جوان کم تجربه هم عرضه ندارید.! تا سرنوشت جامعه ای تان را آنطور خود میخواهید رقم بزنید. امروز ما می بینیم که اگرچه حضور علما قوی است، اما در تحولات اخیر که در تونس، مصر و لیبیا صورت گرفت، اگرچه این جوانان هم پرورده های دعوتگرهای مسلمان بودند، اما آنها قیام ها را به کلی سازمان دهی می کنند."(۴)
نتیجه:
شاید حق با اقای ربانی باشد وعلمای وروحانیون افغانستان بیش از اندازه گوشه گیر ونسبت به تحولات محیط اطرافشان بی تفاوت شده باشند واین سخنان شاید تلنگری باشد تا آنها از خواب غفلت بیدار وبرای ایفای وظایف دینی ومذهبی شان تشویق وترغیب شوند ولی چیزی که خیلی عجیب است این است که چرا این سخنان طوری بیان شود که بخشی از جامعه فعال وحساس که جوانان وآینده سازان افغانستان هستند هدف قرار گیرد، در واقع علما وروحانیون را در مقابل جوانان قرار دهد ویا جوانان را صرفا" به خاطر اینکه در فیسبوک عضو هستند وفعالیت میکنند از نگاه روحانیون خطرناک وطرد شده جلوه دهد.
آقای ربانی باید بداند که که عناد ودشمنی ودیو ساختن یک قشر جامعه(جوانان) وقرار دادن آنها در مقابل قشر دیگر(روحانیون) با روحیه ای صلح وسازش سازگاری ندارد بلکه باعث کدورت وفاصله بین این دوقشر مهم وتاثیر گزارجامعه میشود. بهتر است به جای اینکه به این قشر عظیم (جوانان) حمله شود و آنهارا خطر ناک جلوه دهد باید یک نگاه به عمل کرد خودشان داشته باشند که آیا عملکرد آنها در مسیر صحیح اسلامی،دینی، مذهبی وانسانی قرار دارد یا خیر .
شبکه ای اجتماعی فیسبوک در حال پیشرفت است وهیچ زلزله وسیلی هم نمی تواند جلوی پیشرفت آنرا بگیرد واین شبکه براستی جهان را به یک دهکده کوچک تبدیل کرده است طوری که اگر از این سر این دهکده صدا بزنی در آن طرف دهکده همه میشنوند میبینند ومطلع میشوند وعضویت وفعالیت ۶۰۰ میلیون انسان در روری کره ای خاکی تبدیل به یک عادت وکار روز مره شده است ومطمئنا" به این راحتی از این کار روزمره شان دست نخواهد کشید پس بهتر است به جای سیاه نمایی وبد گویی در مجامع عمومی، با این قشر عظیم همراه شویم.
با تمام این تفسیر آقای ربانی وهمفکران شان دو راه بیشتر ندارند.
۱- راه اول این است که آقای ربانی واعضای محترم شورای علما سعی کنند به علم روز مصلح شوند وبا آگاهی کامل در کنار جوانان کشور ویران شده افغانستان قرار گیرند وبا احترام به خواسته های منطقی وانسانی آنها گام بردارند تا کار به جای های که آقای ربانی گفته وپیش بینی کرده اند نرسد. بدون شک هرگونه صلح وسازش بدون در نظر گرفتن اندیشه وتفکر قشر عظیمی از جوانان روشن فکر، راه به جای نخواهد برد ومحکوم به شکست خواهد بود.
۲- راه دوم این است که مانند برخی از کشور ها سیستم فیلترینگ دولتی تاسیس کرده وبا تمام قدرت از روئیت چنین شبکه ای های در داخل افغانستان جلو گیری کنند تا جوانان از دست رسی به این شبکه ها محروم، وحکومت وشورای عالی صلح وشورای محترم علما با خیال راحت به امورات کشور وگفتگو با سران طالبان بپردازند وجوانان هم از هرگونه خطرات احتمالی ایمن گردند.
1-2-3-4 بی بی سی فارسی
پيامها
3 مارچ 2011, 09:49, توسط پرویز "بهمن"
مقاله، خیلی عالی بود بجز یک سلسله غلطی های املائی مثل :مصلح ومسلح وغیره که باید درآینده اصلاح شود بهرترتیب من هم سخنان اقای ربانی را دیدم وشنیدم
اما من فکر میکنم که برهان الدین ربانی احمق است یا تحمیق شده. زیرا باوصف اینکه او قصه صلح وتفاهم ومذاکره باطالبان را درزمان ریاست جمهوری اش بیان کرد اما نتوانست به این نیتیجهء منطقی پاسخ بدهد که این طالبان چرا توانستند حکومت را که بنیان گذاری آن را استادهای طالبان کرده بود سقوط دهد. درهیچ مرحلهء ازتاریخ میان استاد وشاگرد برای رسیدن به قدرت تا به این اندازه جنگ وخون ریزی صورت نگرفته است که درافغانستان صورت گرفت اگر ربانی مدعی است که طالبان شاگردان علمای دینی استند. این شاگردان که اکنون خودشان درسراشیبی پیری وکهولت قرار دارند کوچکترین انعطاف را دربرابر مخالفان شان یعنی دولت تاکنون نشان نداده اند بلکه بیشتر بر فعالیتهای تروریستی خویش افزده اند.
برهان الدین ربانی این را هم گفت که: مردم ازما می پرسند که شما باکسانی صلح میکنید که درصورت پیروزی میخواهند دروازه های مکاتب را به روی دختران ببنندند.
اینجا ربانی نشان داد که او با بستن مکاتب به روی دختران مخالف است اما دیگر اقدامات طالبان مورد تائید وی میباشد. پس میان ربانی وملاعمر فرق همین است که او طرفدار بستن مکاتب دخترانه وربانی طرفدار بازگشائی آنست.
دوم راه حلیکه ربانی به طالبان پیشنهاد میکند تشکیل یک مجمع بزرگ ازعلمای تمام کشورهای مسلمان برای یافتن راه حل قضیه افغانستان بح بح !
این را گوه بازی میگویند نه طرح. که سرنوشت افغانستان را درمجمع بزرگی ازخیرات خوران جهان حل شود که هیچ منطق سلیم انسانی آنرا قبول کرده نمی تواند
من گفتم که ربانی احمق است چرا؟ زیرا اگر او بداند طالبان به هیچ صورت یک جریان دینی نیست تنها با رویکرد دین اهداف هژمونیستی قومی دارد. پشت سرصحنه سناریو سازان وطرح دهنده گان سیاسی طالبان متعصب ترین ایدیالوگ های قوم گرای پختون مثل روستارتره کی واسمعیل یون قرار دارد که درصورت نزول وحی هم آنها راضی به مشارکت اقوام غیرپختون درقدرت نیستند. طالبان درشرایط امروزی ستون فقرات جریان قومی پختون را تشکیل میدهند. اگرکدام پختونی باطالبان مخالف باشد یا احمق است یا چالاک. چه ضورت دارد یک پختون یا طالب با برهان الدین ربانی که دولت اورا بانی شر وفساد دانسته وخود اورا تا دریای آمو گریختانده بود حالا به زور امریکا مصالحه کنید درصورتیکه یک حامی منطقوی مثل پاکستانرا درکنار خود داشته باشد برعلاوه القاعده وشیوخ عرب.شاید. طالب ویا پختون یک حرف خیلی کوتاه وساده دارد که : امریکا افغانستان را اشغال کرده است. جهاد علیه امریکا چنان فرض است مثلیکه در دوران شوروی ها بود. آیا درین حرف منطق دینی وجود ندارد؟ اگر قضیه ازدیدگاه طالبان به بررسی بگیریم آنها حق بجانب اند تا ربانی. ربانی میگوید شما مثل من به کابل تشریف بیاورید سلاح های تانرا بگذارید وبعد درحکومت که بنام اسلامی است اما در واقع مروج فحشا ومنکرات سهیم شوید ازامر مه معروف ونهی ازمنکر دست بردارید تا امنیت خراب نشود آنگاه ما به امریکائی ها میگوئیم که بفرمائید به کشورهای تان بروید دیگر ما به شما ضرورت نداریم. پس قضاوت را بخواننده گان میگذارم که درکجای این طرح ربانی منطق وجود دارد البته ازدیدگاه طالبی که ربانی ادعای استادی بالای آنها را دارد.
ربانی این موضوع را درک کرده باشد که صلح میان وی وملاعمر ازشوخی های تاریخ است. همین اکنون طوریکه حشمت غنی احمدزی هم اظهارکرد که کرزی این مجموعه را بخاطری بوجود آورد که یک تعداد مخالفان داخلی خودرا به آن مصروف سازد وبرای آنها یک مصمون بسازد وبه آرامی آجندای خودرا پیش ببرد.
امرالله صالح هم گفت رهبران طالبان بدون اینکه شورای نامنهاد صلح درجریان باشد به کشورهای اروپائی منتقل شده اند تا باکرزی مذاکره کنند. کرزی با طالبان چینل های دیگری دارد که همانا چینل های قبیله ایی زی زیی وسگ زی وغیره است این فعالیت های ربانی فقط بخاطر این است که اورا بیشتر درانظار عمومی جامعهء جوان بکوبد. آقای ربانی طوری نشان داد که میان ملاها وعلمای دنی اختلافات قبیلوی وقومی وجود ندارد درحالیکه کور هم میداند که دلده شور است. زیرا اکثریت جامعه قرار ندارد. بخش بزرگی ازملاهای تاجیک وهزاره واریک یا بیطرف اند یا اینکه بادولت فعلی وتنظیم های وحدت وجمعیت واغیره رابطه دارند علمای پختونی یا درحمایت ازطالبان قرار دارند یا درصف آن مستقیما قرار دارند. چه کسی میتواند ازین واقعیت ملموس انکارکند؟
باهمه حال این هم قابل یاد آوری است که ترس ملا ربانی ازفیس بوک برخلاف ترس علمای جهان عرب ازفیس بوک است. علمای دنیای عرب درراس آن قرضاوی همین اکنون ازفیس بوک ونقش آن دربراندازی رژیم های مستبید لیبیا ومصر وتونس به قدردانی یاد میکند واما ربانی از آن درس دارد چون اینکه او خود میداند که قشر جوان خود باعلم دین مسلح شده است قشر جوان امروزی راه خودرا پیدا کرده است به مفتی های درباری که فتوا دربرابر پول ومتاع دنیا می فروشند ضرورت ندارد وهمان سان که ازچهرهء کریه ملاعمر نفرت دارند ازنازها وکرشمه های ربانی نیز نفرت دارند.
4 مارچ 2011, 06:45, توسط محمد عمر طالب
هیلو میستیر یهمن اغا !
از تمام گپ های تو یک پرسان داریم از تو ( کجای دوستی ربانی و ملا عمر صاحب شوخی تاریخی است ؟؟؟ ) هردوئ ملا هستند , هر دو به نام جهاد مردم کشتند , هردو کارد های سرخ آی اس آی را هنوز هم در جیب دارند , هردو از اسلام اباد تغذیعه " زمین سوخته " میگردند , هردو شاگرد حمید گل هستند و شباهت های سیاسی زیادی بین هم دارند . . برای معلومات مزید شما , در لیبیا و مصر انترنت و فیس بوک هیچ انقلاب نکرده است . القاعده ار چندین سال به خون اخوالمسلیمن شاگردان سید قطب و محمد قطب و بازمانده گان خانواده قطب که در امر چلاندن " جامعه الذهز مصر " خود را ولی و قیم و جانشین و وسیع پدر های خود میدانند داخل شده و دماغ تعداد زیادی از باشنده گان شمال افریقا را بر خلاف دولت های شان ایستاده نمود تا اینکه قدرت از دست حسنی مبارک به دست عسکر افتاد و در لبیا طبق نقشه قبلی میخواهد که شمال افریقا را از بیخ و بن کندن شروع نمایند , در امر سوختاندن شمال افریقا و بعداء تحویل دادن ان به امریکا مانند افغانستان عمل نخواهند کرد , در لیبیا مردم را به دو حصه تقسیم نموده اند و بر شانه هر کدام تفنگ را گذاشته اند تا همدیگر خود را بکشند و وقتی میدان شغالی بشد , حالا اگر خبر باشی عسکر بحری امریکا دو کشتی جنگی در اب های مدیترانه لنگر انداخته اند و منتطر عملیات جنگی برای برقراری صلح که هدف همانا تسخیر تمامی ارضیت لیبیا توسط امریکا میباشد اقدام خواهند نمود . اخوالمسلیمن در افغانستان با کشته شد (( حسس خان )) در فاکولته شرعیات کابل توسط قوای ضربه داود خان موجودیت خود را اعلام نمود و شاگردان لیسه های رحمن بابا و خوشحال خان ختک از جواسیس شان در رفت و امد بین پشاور و کابل بودند . همقه بس تو است , گپ دراز شد .
4 مارچ 2011, 09:53, توسط پرویز "بهمن"
به طالب اغا باید عرض کنم که به تمام نظریات ات موافقت دارم بجزچند چیز:
یکی اینکه باوجودیکه ربانی وحکمتیار وملاعمر همه دست پرورده های آی اس آی استند اما همین دست پرورده ها به رهبران اقوام تبدیل ساخته شده اند. توبخواهی یانخواهی درزمان جهاد تعداد زیادی تاجیک ها درجمعیت بودند وتعدادی هم درحزب گلبدین. هرچند تعداد تاجیکها درگلبدین نسبت به پشتونهادرجمعیت زیاد بود زیرا جمعیتی ها متعصب تر از گلبدینی ها بودند وهستند به همین خاطر تعداد پشتونها درجمعیت کم تربود. من این را می پذیرم که این رهبران به امرپاکستانی ها موظف ساخته شدند تا اقوام مختلف افغانستان را بصورت جدا جدا رهبری کنند. پاکستان درزمان جنگ علیه شوروی سابق، تمام روشنفکران پشتون را درپاکستان توسط گلبدین ترور کرد لذا تعدادی تعداد زیادی مجبورشدند که پاکستان را به قصد امریکا واروپا ترک کنند. آنچه که من ازکتاب داکترحیدر رئیس سابق دانشگاه کابل آموخته ام. این ربانی وگلبدین ملاعمر همه ساخته های پاکستان هستند وخواهند بود درین شکی نیست. ولی حالا کنترول از دست این رهبران خارج شده است همین اکنون آقای ربانی را بیش ازهمه درسایتهای تاجیکی خود تاجیکها به مسخره گرفته اند تعدادی هم لعنت می کنند وهمچنان ملاعمررا پختونهای قومگرا هم درپاکستان هم درافغانستان ازمصالحه باکرزی منع میکنند زیرا پختونها به این فکراند که بعداز کنفرانس بن افغانستان اشغال شده است وقوای امریکا یک نظام طالبی را که ازیکدست اداره میشد سرنگون کردند وبار دیگر جنگ سالاران تاجیک وهزاره وازبک را بقدرت رساندند . پختونها قوای امریکا را اشغالگر میخوانند واما اقوام دیگر خصوصا تاجیکها وهزاره ها آنرا قوای نجات بخش میدانند. زیرا همین قوای امریکا بود که آنهارا ازقتل عام ونسل کشی نجات داد.
بناء اگر ربانی باملاعمر به مصالحه هم برسد صلح درافغانستان قایم شدنی نیست روی این منظور این را شوخی خوانده ام شاید ربانی بتواند خودرا تسلیم کند اما مصالحه مساوی فیمابین دو طرف شوخی است. زیرا من اگر ملاعمر باشم از اقای ربانی این پرسش را میی کنم که به کدام منطق من اسلحه را به زمین بگذارم به قوای اشغالگر امریکا که حالا پلان ساختن پایگاه نظامی را در سر دارد تسلیم شوم. پاکستان هم منحیث یک حامی پشت پردهء طالبان به کدام منطق طالبان را مجبور سازد که دست ازجنگ ومقاومت دربرابر قوای امریکا که دستهای پاکستان را درمنطقه از پشت سر بسته است بردارند؟ بهمین علت است که آی اس آی هم برای نگاه داشتن شعلهء اتش علاقه ای به مصالحه این جناح ها ندارد زیرا هرقدر جنگ وخصومت درافغانستان تشدید شود به نفع پاکستان است. بناء این بیانات آقای ربانی فقط خوش خودش می آید وهیچ تاثیری درروند اوضاع کنونی ندارد