بازی با سرنوشت ملی در دایره رقابت های سیاسی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
سرانجام پس از ماهها انتظار و تنش های سیاسی، دادگاه ویژه انتخاباتی رای نهایی خود را روز 5 شنبه در مورد نتایج انتخابات پارلمانی 27 سنبله 1389 افغانستان، اعلام کرد. هرچند نتایج رای این دادگاه از موضع گیریها و بررسی هایی که طی ماههای گذشته این دادگاه انجام داده بود، تقریبا معلوم بود و انتظار بیشتراز این نمی رفت. مولوی حقیق رئیس این دادگاه با اعلام نتایج بررسی تقلبات و تخطی های انتخاباتی پارلمانی، از اخراج 62 تن از نماینده گان فعلی پارلمان خبرداد. به گفته او 62 تن از وکلای فعلی از27 ولایت افغانستان از پارلمان اخراج می شوند که این افراد از ولايت های خوست، فارياب، فراه، سرپل، غور، بادغيس، نورستان زابل، ننگرهار، غزنی، میدان وردک، لوگر، بغلان، قندهار، هلمند، هرات، بدخشان، کندز، تخار، سمنگان ، لغمان، بلخ، جوزجان ، پکتيکا، پکتيا و کابل می باشند. آقای حقیق گفت که کاندیداهای معترضی که در بازشماری آراء، صلاحیت کسب کرسی ولسی جرگه را بدست آورده اند باید به جای وکلای برحال با توجه به کسب آرای بیشترشان وارد مجلس شوند و با کسانی که باعث تخطی و تقلب و ایجاد بحران شده اند، برخورد قانونی خواهد شد.
او از پارلمان خواست تا فیصله دادگاه اختصاصی را که براساس شمارش مجدد و دقیق آراء صورت گرفته است را بپذیرد.
باتوجه به این پس منظر سئوال اساسی این است، اعلام نتایج تخطی هایی که تقریبا یک سال از آن می گذرد و در طول این مدت کشور در سردرگمی و تنش های سیاسی فرو رفته بود، آیا اعلام رای دادگاه خاص انتخاباتی تنش های سیاسی را در سطح کشور چند برابر نخواهد کرد؟ اگراین دادگاه و ادامه فعالیت های آن به تفاق سیاسی دامن زده است، ادامه آن سبب نخواهد شد که مهار بحران سیاسی از کنترول خارج گردد و زمانی که برای درمان آن اقدام گردد، دیگر دیر شده باشد؟.
تنش های ماههای اخیر میان پارلمان و حکومت و نیز قوه قضائیه و نیز سر درگمی در اعلام لیست نامزد وزیران و موضع گیریهای تند مقامات سه قوه علیه یک دیگر، بس نبود که اکنون تنش های سیاسی وارد اقدامات عملی علیه یک دیگر گردیده اند؟.
نمایندگان پارلمان بعد از آن که بارها با رئیس جمهور کرزی دیدار کردند و از او خواستند، دادگاهی را که خود برای آن حکم داده شده تبدیل به تنش های سیاسی میان قوای سه گانه دولت شده است و باید لغو گردد و همانطوری که توانایی تاسیس آن را رئیس جمهور دارد، توان لغو آن را نیز دارد، اما رئیس جمهور کرزی در موضع گیری های مبهم و دو پهلو وعده لغو این دادگاه را داد، اما هیچ اقدام عملی در این راستا نکرد و زمانی که تنش های سیاسی وارد اقدامات عملی گردید، نتیجه آن سلب صلاحیت های برخی از وزراء و مقامات قضایی کشور بود.
نمايندگان پارلمان روز پنجشنبه همزمان با اعلام رای دادگاه خاص انتخاباتی با راي گيري علني محمد اسحاق الكو دادستان كل اين كشور را در اعتراض به فعاليت دادگاه ويژه انتخاباتي سلب صلاحيت كردند. نمايندگان روز 4 شنبه دادستان كل كشور را براي استيضاح به اين نهاد فراخوانده بود، اما او روز 5 شنبه در مجلس حاضر نشد و در غياب وي سلب صلاحيتش توسط نمايندگان با اكثريت آرا به تصويب رسيد.
این اولین واکنش عملی بود که نمایندگان پارلمان در برابر دادگاه خاص انتخاباتی از خود نشان دادند. دومین واکنش نمایندگان اخطاری بود که بلا فاصله بعد از اعلام نتایج دادگاه خاص، به حامد کرزی دادند. حدود پنجاه تن از اعضای مجلس که ساعاتی پس از اعلام نتایج کار دادگاه ویژه، هشدار دادند که در صورت ادامه پافشاری دادگاه ویژه به این تصمیم، آنها دست به تظاهرات خواهند زد. حاجی ظاهر قدیر، نماینده مردم در ننگرهار گفت اگر دادگاه ویژه لغو نشود، ما با طرفداران خود به جاده ها می ریزیم و مسئولیت حوادث بعدی آن به دوش شخص رئیس جمهور خواهد بود. این نمایندگان همچنین گفتند که جامعه جهانی باید برای حل این مشکل مداخله کرده و نگذارد تا افغانستان به سوی بحران برود. نمایندگان پارلمان اظهار داشتند که به نمایندگی از کل اعضای مجلس با خبرنگاران صحبت می کنند.
در واکنش دیگر قبلا بسیاری از نمایندگان پارلمان با یک دیگرعهد کرده بودند که اگر دادگاه خاص حتی یک نفر از آنان را سلب صلاحیت نمایند، با قاطعیت در برابر آن ایستادگی نمایند و برای آن که قدرت قانونی خود را به حکومت نیز نشان بدهند، زمینه استیضاح چند وزیر را نیز فراهم کرده اند.
باتوجه به آنچه گفته آمدیم سئوال اساسی این است که این همه تنش چه سودی و چه دستآوردی برای مردم و کشور دارد؟ ایا نتیجه آن جز بی سرنوشتی سیاسی و مصرف انرژی و وقت دولت مردان برای رقابت و تنش های پوچ شخصی و عقده گشایی جناحی دستآورد دیگری دارد؟. آیا به راستی حکومت براساس مصالح نامزد وزیران را به پارلمان معرفی نکرده است و دادگاه خاص براساس مصالح ملی چنین فیصله کرده است و یا پارلمان دادستان کل و برخی از وزیران را براساس مصالح و ضرورت های ملی استیضاح کرده اند، یا اینکه همه این گونه فعالیت ها و موضع گیری ها براساس رقابت های پوچی بوده که روند دموکراسی را در کشور به قهقرا گرفته و به تنش های سیاسی دامن زده اند؟.
هرچند برخی از سیاست مداران می گویند از این که افغانها دست به اسلحه نبرده اند و در عرصه سیاست با یک دیگر نبرد می کنند جای شکرش باقی است، اما سئوال این است که آیا روش افغانها در مبارزات سیاسی و رقابت های سیاسی براساس عقل و منطق نیز استوار هست یانه؟ ایا منطق دموکراسی و عقلانیت مدرن امروز براین گونه رقابت های سیاسی ما نمی خندد؟
به هرحال تنش سیاسی به وجود آمده وارد مرحله عملی خاصی شده است که اگر مهار نگردد، ممکن است به خشونت هم کشیده شود و قربانیانی را بگیرد، زیرا اگر اقای کرزی بر رای دادگاه خاص صحه بگذارد که آشوبها در سطح کشور چند برابر خواهد شد و حکومت و پارلمان کاملا رو در روی هم قرار می گیرند و نتیجه آن قهقرایی سیاسی و گسترش خشونت های سیاسی در کنار خشونت های نظامی خواهد بود . و اگر برفرض هم که در برابر رای دادگاه مانند گذشته سکوت کند و به سخنان دوپهلو بسنده کند و در واقع هم نمایدگان پارلمان و هم نامزدان شکست خورده معترض راسر درگم نگهدارد، فرایند سیاسی در کشور چنان در دایره ای از مجهولات به چرخش در خواهد آمد که دیگر هیچ راستی یی در این کشور وجود نخواهد داشت.
و اگر برفرض هم دادگاه خاص را اقای کرزی لغو نماید، آقای کرزی جواب نامزدهای شکست خورده ای را که دادگاه خاص پیروز شان خوانده اند چه خواهد گفت؟ آیا آنان باردیگر به خیابانهای کابل با دهل و سورنا به راه نخواهد افتاد؟ آنها را حکومت چگونه قانع می سازند؟
بهتر این بود که اقای کرزی رئیس جمهور قبل از آن که دایره نفاق سیاسی تا به این جاها کشیده می شد، آن را مهار می کرد و با لغو دادگاه خاص ریشه نفاق را برمی چید، اما اکنون که غده نفاق دهن باز کرده و هردو جانب برنده و شکست خورده خود را حق به جانب می دانند، رئیس جمهور کرزی در این مورد چه موضعی را خواهد گرفت؟
به هرحال اکنون همه چشم ها به سوی اقای کرزی دوخته شده است که او برای فایق آمدن به این غایله سیاسی چه راه حلی را پیشنهاد می کند و چگونه این تنش و نفاق سیاسی را در سطح کشور خاتمه می دهد.
پيامها
26 جون 2011, 11:24, توسط مزاری
دوستان عزیز درود ! ضمینه سازی بستر ناباوری بین دولت و به اصطلاح نماینده گان منتخب مردم از پیش ها در چوکات تسلیم دهی دولت به طالبان از سوی گروه های معین سیاسی و دپلوماتیک بمیان کشیده شده است . با این بازی خطرناک ، کرزی دو برد معین سیاسی دارد .
1- فراهم آوری شرایط ازبین بردن مجلس .
2- سرعت بخشیدن رویکار آمدن طالبان و حکمتیار در قدرت سیاسی با تشکیل لویه جرگه اضطراری ننگین اوغانی .
در عقب این سناریو موش و پشک و باخه پرانک ها ، دست انگلیس و پاکستان بطور روشن و هویدا نمودار است . کرزی نیکه را که باخه لعنتی و چشم کور شاهانه ، شبانه در سرش نشسته بود ، تصمیم پرواز گرفته و اینک به تشویش است مبادا جای دیگری بنشیند . کوران و کران باز تصمیم گرفته اند تا لویه جرگه زی وال خیل ها را دایر نموده و باخه لعنتی را با چشمان کور رها نماید که بر سر کور یا کر دیگری نشیند و ماشینخانه فیصدی سازی و ملی سازی غیرتیان خصوصیت دار را کارکن نگهدارد .
با این محکمه سازی ها و دادگاه سازی های مضخک و شرمآور ، کرزی نیکه تور بزرگ ماهی گیری بدست گرفته تا همینکه آب خِط شد بدریا اندازد و ماهی طلایی مراد صیدی نموده با میرویس جان و بوبوی میرویس جان روانه آنطرف دریا ها شود که از دولت و حکومت داری خوب نشد ، کار هوتل و هوتل داری اش به رکود مواجه نشود .
نشست سه جانبه دوستم ، قانونی و محقق در کابل هم بمنظور راهیابی درست و اندیشمندانه در راستای این نیرنگ بازی های انگریزی کرزی نیکه بوده که فکر میکنم شرایط سیاسی را دگرگونه خواهد نمود ، اما بعید به نظر میرسد که رهبران قدرت های مردمی به آن اندازه شعور سیاسی رسیده باشند که بتوانند منافع مردم را بر منافع شخصی ترجیع بدهند .
وکلای پشاتین که قبلأ در مجلس راه یافته اند هم پیچکاری شده اند تا بخاطر بر هم زدن جو سیاسی و سازماندهی راه پیمایی های بیهوده برای مردم ، کارت سبز بلند نمایند تا دستآویزی شود به کرزی که هرچی زودتر فرمان انحلال پارلمان را صادر نماید . درین گیر دار سیاسی در اوغانستان ، غربیان اشغالگر میخ پایانی تابوت مرده اوغانستان را خواهند کوبید که منجر یا به تجزیه و یا هم قدرت یابی دوباره طالبان و حکمتیار خواهد گردید .
اگر اینبار طالبان با پشتیبانی دولت های اشغالگر بطور رسمی و همه جانبه دوباره به قدرت آیند و زمام امور بدست گیرند ، آیندۀ اوغانستان چنان تاریک و وخیم خواهد شد که بر پادشاهی امیرعبدالرحمن خان و نادرخان هزاران بار شکر خواهیم کشید .
1 جولای 2011, 09:44, توسط belal
سه بیکاره بار دیگر بخت آزمایی میکنند،
تاریخ گواه است که اینها افغانستان را با پشتیبانی و حمایه کرزی زمینه ساز ادامه حاکمیت کرزی شدند،حالا مختصرا در مورد ایشان منفردانه بحث مینمایم،
ضیا مسعود چه کرد آیا نمیتوانست از روابط پنهانی کرزی بآ پاکستانیها در زمان معاونیت خود چیزی میگفت؟ مصروف دادن امر های غیر قانونی از طریق سکرتر خود کاظم جان مصروف بود و روز های پنجشنبه پولهای اوگرایی را از کاظم گرفته دوبی میرفت چه کرده آنرا به رخ ملت بکشد؟ مسعود یکنفر بودو به حق پیوست ، درایت وقارو شخصیت موروثی نبوده به ریاضت و کوشش فردی کسب میشود،
دوستم قهرمان تسلیمی او فراموش کرد که چگونه کرزی او را ذلیل کرد ، در منزل خود زندانی بود به وساطت ترکیه به ترکیه تعبید شد، کرزی کاکای خود را با دالر سبزبه ترکیه روان کرد خلاف میل قوم و مردمی که او را دوست داشتند،تسلیم کرزی شد، چه دلیلی دارد که بگوییدکه بحران موجود را با حمایه از کرزی در وطن ایجاد نکرده؟
محقق غرور هزاره ها را بخاک کرد ، تاریخ سه دهه مبارزات هزاره ها توانستند تا مشت کوبنده به دهن افکار تک قومی بکوبند ، این محقق نبود که روزه دار بود که با خرمای کرزی روزه را افطار کرد، از همه اقوام رهبرانی باقیمانده و جنبش حق خواهی قوم
خود را رهبری میکنند، اما با تاسف هزاره ها در چند دست، باری نوکری قبیله را با گرفتن چند دالر سبزمتحمل شدند،امیدواریم جوانان قهرما ن هزاره به رفع این کمبود به پا شوند، زعامت قومی را برای حضور ملی خویش بدست گیرند،
در مورد ایتلافهای افراد فوق کتابها نوشته شده با اشاره یک یک موضوع بسنده میداریم،
حالا برادران فوق الذکر از جنجال کرزی واشنگتن آگاه اند، حلقه در گوش انداخته تا از سخاوت سی آی ای فراموش نشوند، اینها به پاکستان کاری ندارند قرار معلوم استاد ربانی رضایت پاکستانی ها برای شان گرفته است کرزی رگ خواب این رهبران را میداند ، کرزی از جنبش جوانان میترسد و بس،
زنده باد مردم ، زنده با خواهران و برادران لیسه ها و پوهنتونهای وطن وسایر موسسات تحصیلی؛
بلال