تقاضا از کارشناسان و حقوقدانان محترم کشور درمورد توضیح بعضی از مواد قانون اساسی افغانستان
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
درقریه که من زندگی میکنم به تلویزیون و جرائد دسترسی ندارم, و یگانه وسیله آگاهی از جریانات و اوضاع کشور و جهان رادیو است که اکثر اوقات به آن گوش میدهم ومخصوصاً به برنامه های آموزشی وبحث های کارشناسان علاقه زیاد دارم. بارها این موضوع از طرف کارشناسان بیان گردیده است که درجمهوری اسلامی افغانستان قوانین اسلامی اند وشریعت حکمفرماست. شنیدن مکرر این نظر مرا واداشت که به قانون اساسی رجوع کرده و ببینم که باین موضوع چگونه پرداخته است. درینجا باید متذکر شوم که وقتیکه مسؤلان امور, یک دولت را اسلامی میدانند ودین مقدس اسلام را بحیث دین دولت میپندارند, بدیهی است که باید درین جامعه شریعت اسلامی نافذ بوده, به حکومت خداوند (ج) معترف باشند وقرآن, سنت نبوی, اجماع, وقیاس را بحیث ادله ومصادر تشریع قبول نمایند.
قبل از اینکه به مواد قانون اساسی تماس بیگرم بیان این حقیقت را ضروری میدانم که اظهار نظر درمورد قوانین ومسائل حقوقی حتی برای متخصصین هم کارسهل نبوده واکثراً درمورد یک ماده قانون اختلافات نظروتفسیرهای مختلف وحتی ضد و نقیض ارائه میگردد برای یک شخص غیر متخصص چون من ابراز نظر درین موارد بمراتب مشکلتر است. بنابرین براساس حکم خداوند متعال که میفرمائید: فسئلوا اهل الذکر إن کنتم لاتعلمون به اهل ذکر که طبق تفسیر اکثر مفسرین همین دانشمندان و علمای رشته های مختلفه علوم هستند مراجعه نموده وسوالات خویش راطرح مینمایم. امیدوارم که اقلاً یکتن ازین خبراء محترم چند دقیقه وقت گرانبهای خویش را صرف این موضوع نموده وبه سوالات بنده پاسخهای قناعت بخش ارائه نمایند.
مشکل من ازین جا شروع میشود که بعد از آنکه ماده اول ودوم قانون اساسی باالترتیب افغانستان را دولت جمهوری اسلامی دانسته ودین دولت را دین مقدس اسلام میشناسند, که البته موجب خوشی وسرور هرتبعه مسلمان افغانستان میشود. ماده سوم به این خوشی وسرور مجال نمیدهد که دوامدار بماند زیرا ماده سوم میگوید که: درافغانستان هیچ قانون نمیتواند مخالف معتقدات واحکام دین مقدس اسلام باشد. باخواندن این ماده دانستم که درخوشی خویش عجله بخرچ داده ام واین ماده محتاج تفکر وتعمق بیشتر است ومعنی ان بطور حتمی این نیست که قوانین افغانستان باید حتماً اسلامی باشد. اگر گفته میشد که درافغانستان باید همه قوانین مطابق شریعت اسلامی باشند درآنصورت موضوع روشن میبود ومحلی برای ابهام باقی نمیماند. اگر گفته شود که هیچکس حق ندارد که دروغ بگوید معنی آنرا نمیدهد که همه مکلف اند که راست بگویند وهمینظور اگر گفته شود که هیچکس با ما دشمن یا ضد ما نیست باز هم معنی نمیدهد که همه با ما دوست اند. مشکل من وقتی عمیقتر شد که ماده یکصدوسی ام را خواندم که میگوید: محاکم درقضایای مورد رسیدگی, احکام این قانون اساسی وسایر قوانین راتطبیق میکنند. هرگاه برای قضیه یی از قضایای مورد رسیدگی, در قانون اساسی وسایر قوانین, حکمی موجود نباشد, محاکم به پیروی از احکام فقه حنفی ودرداخل حدودیکه این قانون اساسی وضع نموده قضیه را به نحوی حل و فصل می نمایند که عدالت را به بهترین وجه تأمین نماید. فهم ناقصم برایم میگوید که قوانین افغانستان طبق این ماده مطابق احکام فقه حنفی که یکی از ابواب چهارگانه فقه و شریعت اسلامی راتشکیل میدهد نیز تدوین نگردیده اند زیرا صرف در حالت فقدان احکام درقوانین برای قضیه یی از قضایای مورد رسیدگی از روی ناچاری و بیچارگی به فقه حنفی مراجعه میشود وانهم درچوکات شرایط و حدود خاص, اگر قوانین ما همه مصدر ومنبع اسلامی وشرعی میداشتند ضرورت درج این ماده اصلاً وجود نمیداشت. اگر بنده موضوع را غلط فهمیده باشم وشاید همینطور هم باشد لطفاً توضیح بفرمائيد که ایا قوانین ما که گفته میشود که اسلامی اند براساس احکام فقهی مکتبهای حنبلی, مالکی ویا شافعی تدوین گردیده اند ویا مصدر تشریع در کشور ما غیر ازاینهاست؟
علمای اسلام متفق القول اند که حاکم ذات حق تعالی میباشد چنانچه که خود فرموده است: ( إن الحکم إلا لله ) درحالیکه ماده چهارم قانون اساسی افغانستان میگوید که حاکمیت ملی درافغانستان به ملت تعلق دارد وبطور مستقیم یا توسط نمایندگان خود آنرا اعمال مینمایند. امیدوارم توضیح بفرمائید.
مطابق ماده هفتم قانون اساسی افغانستان, دولت منشور ملل متحد, معاهدات بین الدول, میثاقهای بین المللی که افغانستان به ان ملحق شده است واعلامیه جهان حقوقی بشر رارعایت میکند. سوال درینجا اینست که طبق این منشورها, معاهدات, میثاقها واعلامیه جهانی حقوق بشر حق همجنسبازی هم مشروع شناخته شده است یا خیر؟ اگر جواب مثبت باشد درأن صورت این موضوع را درچوکات مواد قانون اساسی افغانستان که براسلامیت تأکید مینماید چگونه توجیه میفرمائید؟
اگر موضوع یک نوشته عادی میبود که توسط یک شخص عادی به تحریر درآمده ودرآن با کلمات بازی شده درآنصورت طوردیگرمی اندیشیدم اما چون قانون اساسی افغانستان توسط جمعی از استادان ودانشمندان برجسته حقوق تدوین گردیده است باین نتیجه میرسم که تقصیر درادراک وفهم اینجانب وجود داشته وامیدوارم برمن منت گذاشته و با رهنمائي خویش مشکل مرا حل فرمائید.
پيامها
15 جولای 2011, 21:42, توسط مزاری
جناب الفت ! سلامهای مرا بپذیرید . از نگارش تان هویداست که شخص ژفنگر و دانشمندی هستید و در ضمن استعداد طنز نویسی را نیز خداوند به شما اعطا نموده است . بیآئید پیش ازآنکه شخص حقوق دان و ماده شناس قانون اساسی ج. ا. ا. به پرسش های شما پاسخ بدهد ، تبصره کوچک مرا در قبال پرسشهای خویش بخوانید . امید خسته و آزرده نشوید .
دوست ارجمند ! در وطن ما کدام کار راست و بجا انجام یافته که قانون اساسی ما مطابق عقل و خرد انسانی تدوین می شد و انجام می یافت ؟ الفت صاحب ، ما اشتریم که هیچ جای ما راست نیست حال شما میخواهید که قوانین ما راست باشد ؟
دوست ارجمند ! در وطن ما ده موسی کر استی آمده بیدار شوید . هرچی دلتان خواست بکنید ، به قانون برابر است . دلتان زن میگیرید یا بیریش آزادیست خداوند وعدۀ حور و غلمان داده ، منتها نامش را بگذارید غلام . وقتی دزد و رهزن را گرفتار کردید دلتان میکشید ، می بندید و یا رهایش میکنید ، به قانون برابر است منتها دستش را نبرید که برادرش قوماندان نبراید . اگر بیت المال را نوش جان کردید حلال در حلال است ، منتها باید نامش را بگذارید جزیه و مال کفار . اگر قتل نفس کردید نام مقتول را بگذارید اجنت خارجی ها و در ضمن ازامارت اسلامی طالبان بخششی هم خواهد رسید . اگر موقع انتحار اسلامی گیر افتادید خود را پاکستانی معرفی کنید ، حتمأ بخشیده خواهید شد انشاالله . تا رفاقت را با قاضی و مامور سمت پولیس محکم ننموده اید زنا نکنید وگرنه با پول گزاف رها خواهید شد . اگر در جماع و وطی دبر مشکلی دارید به تحریر الوسیله امام خمینی و یا قانون احوال شخصیه شعیه مراجعه نمائید ، پرابلم حل خواهد شد . اگر فرزندان تان مکتب نرفتند فرق نمی کند قانونیست ،برایشان انجو بسازید قانون با شما همکاری خواهد کرد .
خلاصه هرچی دلتان خواست بکنید آزادیست و مطابق قانون . در صورتیکه چند آیت و حدیث در حفظ داشته باشید ، حتمی به گناه خود رنگ اسلامی بدهید و اگر بتوانید یک آیت و یا حدیث را مطابق عمل خود برابر بسازید نورعلی نور . اگر میخواهید اعمال تان را قانونی بسازید صد پند زاکانی را نیز بخوانید و درعمل پیاده نمائید ، هرچی باشد نوشتۀ یک مولاناست . امید مرا ببخشید که به شما قانونی نوشته ام .
15 جولای 2011, 22:36, توسط کمال کابلی
از مهاتما گاندی پرسیدند : چرا در مکاتب علوم دینی تدریس نمی کنید ؟ گفت : علوم کدام دین و مذهب را تدریس کنیم ؟ به اندازۀ انسانها دین و مذهب وجود دارد . تدریس علوم دینی مربوط به خانواده ها است که اطفال شان را در مراکز مذهبی شان دینی بار بیاورند . ما در مکاتب ساینس و تکنالوژی تدریس مینماییم که به آن نیاز داریم .
گاندی در رابطه به قانون ( چشم در حذای چشم ) گفت : نه .
ما نمی خواهیم در شهر کور ها زنده گی کنیم .
آغای محترم ! شریعت در هیچ کشور اسلامی نتوانسته است ، عدالت ، مساوات و امنیت را تأمین کند . تمام ادیان با دموکراسی و حقوق بشر مغایرت دارند . در قرن بیست و یک نمی شود قوانین یکهزار و چهار سد سال پیش اعراب بیابانگرد را تطبیق کرد . بریدن دست و پا ، شلاق ، سنگسار ، بس .
انسان با شتر یکسان و ارزش زن کمتر از بیضۀ چپ مرد نیست .
لطفن پهلو بگردید که صبح شده .
17 جولای 2011, 00:50
کمال جان کثیف نفرین باد به شخصیت والد خودت که نتوانسته تربیه درست کنید, تو جنس حرام اسلام چرا مثل ایرانی های کثیف از شکمبه پر از چتلی گپ میزنی, استفراغ ایرانی چه شد دو نوشته دیگر که بنیاد نجست نوشته بودم, هر گوه که میخوری نوش جانت اما در باره اسلام نظر به دماغ که اصلأ موجودیتش ازافه است یقینأ به هیچ دردی نمیخورد مثل کمپیوتر باطله خراب کمند میدهد, حرف نزنی که باز پشیمانت میسازم ا
17 جولای 2011, 01:51, توسط zahedi
دوست گرانمایه ناشناس آقای کمال کابلی را چرا اینگونه سرزنش میکنید بروید گاندی و رازی و مردان بزرگ دیگر را سرزنش بفرمایید که سخنان آنان بعد از دهها و صدها سال امروز و با گذشت زمان بازتاب بیشتری پیدا کرده است و در برابر چنین کنش ها واکنش شما هارا بدین گونه نا معمول و نا معقول نمایان میسازد.
17 جولای 2011, 12:44
من به خود حق توهین کس را نمیدهم اگر انسان باشد اما اگر ایرانی باشد چرا نه, چراکه ایرانی را بهتر از خودش وآقاه مرحوم خمینی میشناسم, اولأ که ایرانی ها را تاریخ ثابت کرده گدا متکبر استند و حضرت علی کرمالله وجح با شمول حضرت مبارکین حسن حسین و بی بی فاطمه زهرا بهترین زن هستی از بنیاد ایران و تولد شاه اسمعیل صفوی مایوس تا روز قیامت استند
ایران وایرانی همانند دیگرها مسلمان واهل سنت محمد ص بودند بعد از ضهور اسمعیل صفوی تقریبأ 600 سال بعد اسلام در عمر 14 سا لگی نظر به تنفر که از عثمانی ها داشت مذهب جدیدرا بنا کرد, بعد از عکسل عمل عثمانی هاکه منجر به اسارت خانم ایرانی اسمعیل شد ,در تبریز 15000 ایرانی را در یک روز به جرم مسلمان (سنی)قتل عام کردند, بعدأ به دلیل که از اهل تسنن نفرت داشتند وهنوز هم دارند تغیرات در ادای نماز,وظو وغیره اوردند و بعد ان تا امروز واجب دانستند با شنیدن نام مبارک عمررض ,عثمان رض,ابوبکر,ونام پاک بی بی عایشه,توهین کنند در غیر آن شاه اسمعیل خان درروز اخرت شمارا نخواهد بخشید, اگر از روح پاک خمینی بپرسم که منطق تو چرا قبول کرد که طوری باید نماز بخوانی که حتی در تخیل حضرت والا محد هم خطور نکرده, اگر محمد ص عایشه,ابوبکر,و عمر را قبول دارد تو تو شاش کدام اشتر عرب استی که ازخود مذهب درآوردی, اسلام همانند درخت بزرگ میماند که ایرانی ها در ان یک شاخه سیاه را پیوند زدند وامروز همان شاخه سیاه که %9 درخت است انتقاد بالای ریشه درخت دارند,واقا کمال به من هند را مثال بین اسلام میزند, شما دیگران خوب فکر کنید امروز بدبخت ترین همه هند است , گفتم اگر منطق میداشتی مطالعه میداشتی شناخت اندک مولانا جلا الدین بلخی را داشتی ودر ایران نمیبودی لاولعب نمیگفتی تاسف که به افغان های که در ایران زندگی دارند,اگر یک چکر اوروپا میامدی و خودت به چشمهای خود میدیدی ایرانی ها را از لسان فارسی که لسان خودت است به خاطر ایرانی بدت میامد , ایرانی از دیدگاه اسلام یک داغ سیاه است