تروریست نروژی چه فکرهایی را در سر می پروراند؟
اندرو براون- روزنامه گاردین/ برگردان به فارسی: مهران موحد
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
برویک در طی تبصره ای در وبگاه اینترنتی "دوکمنت. نو" نوشت:" کشوری را برایم نشان دهید که در آن جا مسلمانان با نامسلمانان در آشتی زندگی کنند و دلشان نشود با کسانی که آن ها را "کافر" می نامند جهاد کنند ( البته این جهاد به چند گونه انجام می شود. یا از طریق "اهل ذمه" ساختن "کافران" یا به صورت کشتار منظم آن ها یا از راه جهاد دموگرافیک). لطفا برای من تنها یک مثال بزنید که بیانگر همزیستی مسالمت آمیزمسلمانان با دیگراان باشد. آیا باید چند صدهزار اروپایی بمیرند یا چندصد هزار زن اروپایی مورد تجاوز جنسی قرار بگیرند یا میلیون ها یورو مورد سرقت و دستبرد قرار بگیرد تا شما دریابید که شدنی نیست که "چندفرهنگی" و "اسلام" زیر یک سقف زندگی کنند؟".
نویسنده: اندرو براون- روزنامه گاردین
برگردان به فارسی: مهران موحد
آندرس برینگ برویک، مرد نروژی ای که عامل حملات مرگبار دوگانه در نروژ است در برخی از رسانه ها به عنوان یک مسیحی بنیادگرا توصیف شده است. ولی این مرد که در روز جمعه (22 جولای) به ضرب گلوله بیش از 90 نوجوان هوادار حزب کارگرِ حاکم در نروژ را در یک اردوگاه تابستانیِ متعلق به آن حزب به قتل رساند و نیز اقدام به بمب گذاری در مرکز اسلو پایتخت نروژ کرد، خودش به اندازه کافی در مورد اندیشه هایش در اینترنت چیزهایی نوشته است. با مطالعه آن چه وی نوشته می توانیم دریابیم که وی حتا در اوقاتی که حالت ذهنی نرمالی داشته به آموزه های مسیحیت کاری نداشته (1) بلکه ایدئولوژی وی برپایه دشمنی جنون آمیز با مسلمانان و نفرت از "مارکسیست ها" شکل گرفته است. وی را می توان در مواردی به چنگیزخان، فرمانده مغول، تشبیه کرد.
دو تئوری توطئه عمده، جانمایه آن چه را که وی در نوشته هایش در اینترنت مطرح کرده تشکیل می دهد. یکی این که اسلام، بقای اروپا را تهدید می کند به این معنا که وی معتقد است که همینک مسلمانان سرگرم "جهاد دموگرافیک" برضد مسیحیان در اروپا هستند چرا که مهاجرت های بی رویه مسلمانان از کشورهای خود به قاره اروپا و نیز زاد و ولد زیاد آن ها منجر به رشد سریع جمعیت آن ها شده و باعث شده که مسلمانانی که هرگز نمی توانند با همسایگان خود در صلح و آشتی به سرببرند "قاره اروپا را فتح کنند".
البته این ایده های هرچند جنون آمیز منحصر به برینگ برویک نیست بلکه بخشی از ایدئولوژی بیگانه ستیزی است که عناصر راست افراطی را در اروپا و امریکا به هم پیوند می دهد. حتا می توان گفت: عناصری از جریان اصلی محافظه کار در بریتانیا را نیز شیفته خود کرده است.
برویک در طی تبصره ای در وبگاه اینترنتی "دوکمنت. نو" نوشت:" کشوری را برایم نشان دهید که در آن جا مسلمانان با نامسلمانان در آشتی زندگی کنند و دلشان نشود با کسانی که آن ها را "کافر" می نامند جهاد کنند ( البته این جهاد به چند گونه انجام می شود. یا از طریق "اهل ذمه" ساختن "کافران" یا به صورت کشتار منظم آن ها یا از راه جهاد دموگرافیک). لطفا برای من تنها یک مثال بزنید که بیانگر همزیستی مسالمت آمیزمسلمانان با دیگراان باشد. آیا باید چند صدهزار اروپایی بمیرند یا چندصد هزار زن اروپایی مورد تجاوز جنسی قرار بگیرند یا میلیون ها یورو مورد سرقت و دستبرد قرار بگیرد تا شما دریابید که شدنی نیست که "چندفرهنگی" و "اسلام" زیر یک سقف زندگی کنند؟".
آندرس برینگ برویک درحالی که نگرانی خود را در مورد سرنوشت اروپا اظهار می کند از آماری سخن می گوید که نشان می دهد جمعیت مسلمانان در طول سده ها در کشورهایی همچون لبنان و کوزوو و کشمیر و حتا ترکیه رشد سریع داشته و تاکید می کند که عین همین پروسه در حال اجرا شدن در اوسلو/ نروژ و نیز در دیگر شهرهای اروپایی است.
دومین تئوری توطئه ای که آندرس برویک، مانیفیست خود را برپایه آن استوار کرده این تئوری است که می گوید: نخبگان اروپایی به اندیشه مارکسیستی فروخته شده اند؛ اندیشه ای که کنترل دانشگاه ها و رسانه های مهم و تقریبا همه احزاب سیاسی را در دست دارد و خیال آن دارد که تمدن غربی را نابود کند. وی می نویسد:" اروپا جنگ سرد را از سال ها پیش در سال 1950 باخت و این درست زمانی بود که به مارکسیست های ضد ناسیونالیسم اجازه دادیم آزادانه در عرصه هایی فعالیت کنند که می توانند از راه فعالیت در آن عرصه ها قدرت را به دست بگیرند و نفوذ به دست بیاورند و مخصوصا رخصت یافتند که در مدرسه ها و دانشگاه ها به تدریس سرگرم شوند".
این دو تئوری توطئه عمده را در اندیشه برویک، توهم توطئه ای که به نام "اورابیا" یاد می شود به هم پیوند می زند؛ توهم توطئه ای که برمبنای آن گفته می شود که بروکرات های اروپایی در یک معامله پنهان پذیرفته اند که اروپا را به اسلام واگذار کنند اما در عوض، نفت کشورهای عربی را به دست بیاورند.
این گونه اندیشه های تندروانه در میان حلقات راست افراطی در اروپا و امریکا انتشار یافته است. روبرت اسپنسر، امریکایی ضد مسلمانی که از طریق نوشته های خود برضد اسلام می جنگد، همراه با کسانی همچون فیوردمان و بات ییور که هردو به نام مستعار می نویسند ( بات ییور همان کسی است که تئوری توطئه "اورابیا" را اختراع کرده است) از جمله روشنفکرانی اند که آندرس برویک متاثر از اندیشه هایشان است- آن گونه که آندرس برویک خودش در وبگاه اینترنتی "دوکمنت. نو" نوشته است. روبرت اسپنسر شانه به شانه با دوست صمیمی اش، پامیلا گلر، مسئولیت کمپاینی امریکایی را برعهده داشتند که برضد ساختن مسجد در محل برج های دوگانۀ نیویورک- که در حملات یازدۀ سپتامبر فروریخت- راه اندازی شده بود. یک بار، حزب دموکراتِ ضد مهاجرت سویدن نیز از اسپنسر برای سخنرانی برضد قوانین مهاجرت اروپا دعوت کرده بود.
فیوردمان- که احتمال دارد چند نفر با این نام مستعار بنویسند- شهروند نروژ و دشمن سرسخت اسلام است. وی از چند سال قبل، پیشبینی کرده بود که جنگ داخلی میان مسلمانان و همسایگان نامسلمانشان در نروژ رخ خواهد داد. وی به حدی گرفتار پارانویا و سوء ظن است که مطابق آن چه در اینترنت نوشته حاضر نشد آندرس برینگ برویک را از نزدیک ملاقات کند. با این همه، این دو از لحاظ فکری خویشاوندی نزدیکی با هم دارند تا جایی که در اول به نادرست گمان می شد که فیوردمان حملات دوگانۀ مرگبار را اجرا کرده است. فیوردمان همچنان در وبلاگ "بروکسل جورنال" می نویسد؛ وبلاگی افراطی که ضد اتحادیه اروپاست و از بلجیک فعالیت می کند که در آن دانیال حنان، عضو پارلمان اروپا از حزب محافظه کار بریتانیا، برای مدتی می نوشت.
روشن است که این افراد مسئول مورد تطبیق قرارگرفتن اندیشه هایشان نیستند. اندیشه ها هر چه قدر که جنون آمیز و خطرناک باشند به افرادی خطرناک نیاز دارند تا آن ها را در معرض اجرا بگذارند. به هرحال، هر کسی که این اندیشه ها را جدی می گیرد لازم است آخرین سخنانی را که برویک در وبگاه "دوکمنت. نو" نوشته است مورد توجه قرار دهد آن جا که می گوید:" در طی سه سال گذشته من به صورت تمام وقت روی یک کار فرهنگی محافظه کارانه برای پاسداری از سنت های اروپایی کار می کردم که اگر آن کار به پایان برسد کمک زیادی برای معرفی و گسترش اندیشه های سیاسی ما خواهد کرد".
این "کار فرهنگی محافظه کارانه" به صورت مانیفیست در نسخه پی دی اف به ایمیل های دوستانش دقیقا زمانی فرستاده شد که خودش عازم اجرای کشتار بی رحمانه خود شد.
(1)- -از مانیفستی که آندرس برویک منتشر کرده و نیز از اظهارات مقامات نروژی به دست می آید که عامل حملات دوگانۀ نروژ، مسیحی ای بنیادگرا است. این که نویسنده این مقاله نمی خواهد انگیزه های دینی این فرد را در انجام حملات دوگانۀ مرگبار دخالت دهد برای من خیلی شگفتی انگیز است. اگر یکی از مسلمانان تندرو این جنایت را مرتکب می شد آیا بازهم رسانه های غربی ماست مالی می کردند؟
مطالب مرتبط
-
پاسخ نروژی ها به راسیسم: دموکراسی آری، عشق آری، راسیسم نه!
-
نروژ: تروریست های افغان و تروریست های اروپایی؛ دو روی یک سکه؟
-
دقیقه ای سکوت ملی در نروژ، گزارش ها و تحلیلی ها درباره ترور در نروژ و...را بصورت مستقیم از تلویزیون ان آر کی ببینید
-
استاد کالج نظامی نروژ: استفاده از یونیفورم پولیس روش شناخته شده تروریست ها در افغانستان است
-
حمله تروریستی در اسلو، چند روز پس از حضور تروریستان افغان در این شهر
-
بحث افغانستان شمالی و جنوبی در نروژ و مستقر شدن افراد مسلح ظاهر قدیر در اطراف پارلمان
-
مذاکرات پنهان گروه های تروریستی و طرفداران آنان در دولت افغانستان در نروژ
پيامها
28 جولای 2011, 16:47, توسط M.Ishaq
Dear Mehran Mohed!
Your interpretation of this article is totally wrong, read this article and then write back, you have involved your own views in your translation, and it is not acceptable.
آقای موحد سلام!
شما درکار ترجمه خیانت علمی را مرتکب شده اید آنچه که شما ترجمه کرده ایدهدف نویسنده نیست شما درحقیقت افکارخودرا بنام آن نویسنده داخل ساخته اید. درحالیکه شما صرف یک مترجم باید باشید