حذف مشرقی از هرم قدرت توسط قندهار؛ رقابت های قبایلی بالا گرفته است
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کابل پرس?: منابعی در مجلس سنای افغانستان به کابل پرس گفته اند که پرونده سازی برای ظاهر قدیر پروژه ای سیاسی بوده و از رقابت ها میان قبایل جنوبی در محور قندهار و مشرقی در محور جلال آباد ناشی می شود.
دادستانی افغانستان به تازگی پرونده مختومه ای را دوباره باز کرده است که در آن ظاهر قدیر نماینده ننگرهار متهم به قاچاق بیش از 120 کیلو گرم هرویین می باشد. موضوع قاچاق این محموله هرویین به سال 1386 برمی گردد زمانی که ظاهر قدیر فرمانده لوای مرزی تخار بود. در آن هنگام پنج سرباز نزدیک به ظاهر قدیر همراه با هرویین بازداشت می شوند و ظاهرا دادگاه در مورد آنان حکم صادر می کند. اکنون پس از چند سال دادستانی افغانستان دوباره این پرونده مختومه را باز کرده و اینبار ظاهر قدیر متهم به این است که صاحب آن محموله هرویین می باشد.
منابع کابل پرس? در مجلس سنا گفته اند که ساختن پرونده برای قدیر با برنامه ریزی حلقات جنوبی در هرم قدرت صورت گرفته تا حوزه نفوذ سران مشرقی را کم کنند. این منابع از بالاگرفتن رقابت های قبیله ای در افغانستان ابراز نگرانی کرده و گفته اند که پافشاری تیم کرزی و حلقه ی حزب اسلامی در دولت بر مصالحه با طالبان و بازگرداندن آنان به قدرت از همین رقابت های قبیله ای ناشی می شود. آنان می گویند که اعدام کاکای ظاهر قدیر بنام عبدالحق در سال 1380 خورشیدی توسط طالبان برای کنترل قبایل
مشرقی بوده است. او از نفوذ گسترده ای در بخش مشرقی برخوردار بود و گفته می شود انتخاب اصلی آمریکایی ها برای ریاست جمهوری افغانستان پس از طالبان محسوب می شد.
این منابع تاکید می کنند که قتل پدر ظاهر قدیر در سال 2002 نیز از همین رقابت ها ناشی شده و ممکن است حلقه جنوبی و حامد کرزی مستقیم در آن دست داشته باشند. زمانی که ملا عمر به عنوان رهبر طالبان از جنوب انتخاب شد، گروه قدیر به مخالفت با طالبان برخواسته و تا آخر در جبهه ضد طالبان قرار داشت. در همان زمان پاکستان و گروه طالبان گروه حقانی را در مقابل آنان مورد حمایت قرار دادند.
این منابع به موارد دیگری نیز از جمله قرار دادن گل آغا شیرزوی معروف به بولدزور کرزی در ولایت ننگرهار اشاره کرده و می گویند که حلقه ی جنوبی به پاکسازی حلقه ی مشرقی از هرم قدرت موفق شده و برنامه شیرزوی در ننگرهار گسترش قدرت نفوذ قندهاری ها در مشرقی ست. منابع کابل پرس که عضو مجلس سنای افغانستان می باشند می گویند که بر همه کاملا روشن است که خانواده و اطرافیان کرزی به شمول برادر کشته شده اش احمد ولی کرزی بصورت گسترده در تولید و قاچاق مواد مخدر دست دارند، ولی هیچ اثری از پیگیری قضایی آنان نیست.
ظاهر قدیر رییس ائتلاف حمایت از قانون در پارلمان می باشد و گفته می شود که خانواده ظاهر قدیر در مشرقی از نفوذ قابل توجهی برخوردار بوده و تنش ها میان قبایل جنوبی در محوریت قندهار و مشرقی در محوریت جلال آباد افزایش خواهد یافت.
پيامها
22 آگوست 2011, 00:14
سلام آقای نویسنده......
لطفاً کمی دقت کنید..... کسی که از پارلمان بیرون شده حاجی صاحب ظاهر قدیر نیست، حاجی عبدالقدیر است.
حاجی ظاهر قدیر پسر حاجی قدیر از ننگرهار است. حاجی عبدالقدیر از پکتیکا میباشد
22 آگوست 2011, 06:31, توسط ی. صمیم
دوستِ عزیز؛
خونِ قبیله در رگ و پیِ شما هم با شدتِ زیاد در جریان است. از بس که طرفدار و علاقه مندِ آقای قدیر ظاهر و خانواده اَش استید، بی مقدمه و دقت به کابل پرس? حمله کرده اید. راستش در تمامِ نوشته اشاره ای به برکناری آقای ظاهر نشده است، بلکه کابل پرس حقایق را از زدید و زاویة دیگری بررسی کرده است و آن، پشینة تقابل های قبایل مشرقی و جنوبی است که خیلی هم به مسألة برکناری حاجی عبدالقدیرِ ظاهر ارتباط نگرفته است. کمی دقیق بخوانید، سپس انتقادکنید.
22 آگوست 2011, 06:39, توسط بهیر خوگیانی
اینکه ظاهر قدیر قاچاقبر است جای شکی نیست ولی این فیصله حارنوالی نشان میدهد که کرزی قضا وسارنوالی را به نفع خود استفاده سیاسی میکند وتمام فیصله های سارنوالی وقضا سیاسی است.
ایا کسی از قاچاقبر بودن کرزی وخاندان کثیف وی خبر ندارد؟ ایا احمد ولی بزرگترین قاچاقبر قرن حاضر نبود؟ ایا محمود کرزی قاتل چندین عضو پارلمان افغانستان در بغلان نیست؟ چرا قضا این خاینین را کش نمیکند؟
ظاهر قدیر بیدی نیست که با بادگنده کرزی بلرزد. بعداز قذافی حاکم جبار لیبی اکنون نوبت کرزی حاکم غدار کابل است. ما مردم مشرقی این وعده را میدهیم!
22 آگوست 2011, 18:50
مقاله اصلاح شده. اگر کسی مقاله را شب خوانده باشد میداند که من چه میگویم
22 آگوست 2011, 02:38, توسط کنشکا
کابل پرس? اسنادی را نشر میکند که بصورت ویژه ارسال شود و منبع قوي داشته باشد!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
اینرا باید طوری ذیل نوشت:
( کابل پرس اسنادی را نشر میکند که کاملا دروغ و هیچ منبع آنرا تایید نمیکند، بلکه از شکم خود کابل پرس از راه ؟؟؟؟؟ بیرون میشود.)
پدر کرزی و معنوی، حاجی ظاهر قدیر را حذف کرده نمیتواند، عالیجناب به کسی که شما اشاره میکنید، او عبدالقدیر از ولایت پکتیکا هست، او ظاهر قدیر از ننګرهار یا مشرقی نیست.
کابل پرس هم عجب منابعی دارند؟؟؟؟؟؟؟ مثل هما سلطانی، ملا عمر را در خانه خود نګاه میکند.......
22 آگوست 2011, 04:31, توسط خان
حلقات لوی پکتیا در قالب طالب , گلبدینی وخلقی ها در رقابت با لوی ننگرهار و لوی قندهار قرار دارند .
اوغان باسواد لوی فکتیا خلقی و از لوی ننگرهار پرچمی یست واین خود انان را در برابر قندهار متحد کرده نمی تواند ورنه درد هر دو مشترک و دشمن هر دو یکیست ...!! همچنان نفوس لوی فکتیا و سطح باسوادان انان هرگز به پای لوی ننگرهار رسیده نمی تواند , ننگرهار باسوادنی در بخش های پرچم , مجاهدین , اوغانملت وسکولر غربی دارند اما فکتیا تنها در بخش چپی های خلقی روشنفکر دارند و بس , بد بختی فکتیا را شاه پرستان پیر گیلانی دو چندان میکند چونکه از طریق انان واپس به پیروی قندهار یان کشانیده میشوند .
حلقات لوی مشرقی در رقابت همیشگی با لوی قندهار بخاطر خارج ساختن رهبری اوغانها از دست قندهار , موضوع رسمی ساختن زبان لوی ننگرهار بجای اوغانی قندهاری بخصوص که مشرقی بیشترین تحصیل کرده های اوغانی و گروه اوغانملت و پرچمی ها و غرب نشین ها را دارند همچنان حلقات مجاهدین و اوغانملت انان بر خلاف لوی فکتیا خواهان متحد شدن وهمکاری کردن با لوی فکتیا میباشند تا همه غلجایی ها را با خود یکجا کنند و به میدان مبارزه قندهاریان بروند .
خوب !! در میان ما هم سیل بین شر بخیزه که خیر ملت در ان باشه !!
نویسنده بسیار درست و دقیق فکر کرده اند .
22 آگوست 2011, 05:02, توسط ر.بازارکی
لطفاً مقاله را کامل بخوانید و بعداً اظهار نظر کنید . درمقاله از حذف ظاهر قدیر چیزی گفته نشده بلکه در ارتباط به پروندهً که اخیراً از سوی لوی سارنوالی برعلیه وی در خصوص قاچاق مواد مخدر باز شده ذکر گردیده.
22 آگوست 2011, 05:33, توسط مشرقیوال
جناب میر هزار منافقت به درد نمیخود پشتون پشتون است ولو که از هرجا باشد برای ما قابل قبول است
22 آگوست 2011, 06:45, توسط ی. صمیم
دوست عزیز و قبیله گرا؛
هیچ کسی هم پشتون را به جانِ پشتون و یا به مال و ناموسِ پشتونِ دیگر تحریک نکرده است، آن چه را که میرهزار نوشته است، صرف بیانِ حقایق است. قدرت، جیب و جایگاه از همة مرزها می گذرد. کمی دقیق و عقلانی بیاندیش: قتل عبدالحق چرا اتفاق افتاد؟ چرا بارکزایی ها سدوزایی ها را از میان برداشت، مگر آنها پشتون نبودند؟ حال هم تقابل منافع و قدرت در بینِ طبقة حاکمة ملیتِ پشتون یک امر آشکار است که هیچ کسی آن را انکار کرده نمی تواند. تضاد منافع و علایق، شکل دهندة نگرش سیاسی افراد است. این واقعیت تنها در بینِ پشتون ها نیست، بلکه در بینِ همة مردمانِ جهان و به ویژه در بینِ سایر اقوام افغانستان هم بسیار آشکار است: تقابل ربانی با قانونی و عبدالله و صالح... تقابل محقق و خلیلی و برخی دیگر با آنها، تقابل دوستم و مالک و برخی دیگر...
لُطف کُن به ناحق رگ های گردن اَت را آماس نده! طرفدار حق باش؛ حتا اگر خون قبیله در رگ های اَت جاریست.
22 آگوست 2011, 09:39
ba shoma moafiq hastam. pashtuna hech wakht haqaiq ra qabol nami konad. harchan ke az haqiqat harf bizani anha megan ghalat ast. bigzar ba hale khode shan. Man yag Hazara hastam wa az haq namegzaram, megam ke rahi Khalili, Mohaqiq wa Bashardost farq mekonad: Khalili yag monafiq wa Bashardost yag bashardost.l
22 آگوست 2011, 09:50, توسط مظلوم لوگری
خیرببینی صمیم جان که سرش را خلاص کردی برای آنها شیر وقیر یک رنگ دارد .مقصد که تولید یک جا باشد .
22 آگوست 2011, 18:55
درست میگوید دوستم.. جالبتر از همه،،،،،، اگر مقاله اش را شب میخوادید از خنده گرده درد میشودید.....
حالا مقاله اصلاح شده اش است...
22 آگوست 2011, 19:14, توسط کامران میرهزار
سلام بر خوانندگان عزیز کابل پرس?
حق با این خواننده محترم است. در ابتدا نام وکیل ولایت پکتیکا به اشتباه در متن بالا آمده بود.
با احترام
22 آگوست 2011, 09:36, توسط ولی
سلام ټولو ته!
د پښتنو د ټوټی ټوټی کولو۰ کمزوره کولو۰ ذلیلولو او حتی محو کولو لپاره له ډیر پخوا نه دسیسی او ډرامی جوړیدی او جوړیږی کله د خلجی او درانی ډرامه جوړه شی کله کوز او بر کله د مشرقی او جنوبی او کله څه او کله څه خو له نیکه مرغه مطلوبی نتیجی ته ندی رسیدلی۰ په دی کار کی حتی انګریزان پاتی راغلی او دا اوس هم د منهوسی کرښی دی خوا او هاخوا داسی حلقی زوروری دی چه د یووالی ناری وهی۰ پاتی شوه د څو بیخبرو ټوپونه وهل چه غواړی د انګریزانو اکټونه وکړی۰ زه خو وایم چه بیخی چټیات دی۰
24 آگوست 2011, 04:36, توسط سالنگی
کله خر ودم خر هردو یکیست چه حاجی قدیر چه قدیر زاده هردو یک اوغان هست و پشتون.که پشتون را در فرهنگ امروزی یعنوان انتحاری وکسی که مکاتب را میسوزانندو کسی که مرده را با شلاق تبریه میکنندو کسی که زنان را گوش وبینی میبرند وکسی که بچه های هفت و هشت سال را دار میزنند وگسی که تریاکش جهانیست و کسی که هفت پشت جد شان مزدور بوده اند وکسی که مردم خود را میکشد تا پاکستانی هارا عنوان ناقلین داده سرزمین های گندم زاررا برای شان توضیع نمایند وکسی که نمره اول وحشیگری را کاسب است میشناسند. بلی پشتون پشتون است که از پکتیا باشد چه از لغمان هردو وحشی و لجام گسیخته و شرور اند.
البته دور از جان برادران با فرهنگ و وطن دوست مشرقی
26 آگوست 2011, 23:30, توسط فهیــم سالنګی
برادر محترم و ګرامی!! پشتون وحشی نیست، شما خود وحشی و کم ظزف هستید که در مقابل اشتباه یک شخص به تمام مردم یک قوم اهانت میکنید. ما نمی توانیم در مقابل معامله ګرایهای قومندانان سالنګ تحت قومنده احمد شاه مسعودبا روسها که موجب شهادت هزاران افغان بی ګناه چی در شمال و چی در جنوب شد به تمام سالنګی ها اهانت کنم کخ شاید شمایکی از انها باشید، ما همچنان نمی توانیم در مفابل خیانت های شورای نظار و مسعود که در مقابل مردم بی دفاع و مظلوم هزاره انجام داد به تمام مردم پنجشیر اهانت کنیم.شما شاید تکلیف روانی داشته باشید زیرا در یک جا میګوید( پشتون پشتون است که از پکتیا باشد چه از لغمان هردو وحشی و لجام گسیخته و شرور اند)و بعد میګوید (البته دور از جان برادران با فرهنگ و وطن دوست (...) فکر میکنم که باید نزد داکتر بروید و خود را تداوی کنید زیرا شما نه استقرار فکری داریدو نه تربیه فامیلی. قضاوت از مردم
22 آگوست 2011, 09:39, توسط Aryan
ظاهر قدیر، پسر حاجی قدیر از جمله اوباشان جنگسالار ننگرهار است که در چپاول و شرفباختگی در آن ولایت شهرت دارد. خانواده قدیر که از جهادی های خونخوار بشمار میروند، همه دزدان و پاتک سالارانی اند که مردم ننگرهار بیش از سه دهه است زیر بار ستم و استبداد اینان قرار دارند.
ظاهر قدیر که به سبک لچک ها صحبت میکند، از بیسوادان جاهلی است که به زور پول و تقلب و تفنگ به طویله ملت راه یافته است. در موش و پشک بازی های جاری میان حکومت و قضا و پارلمان، این مردک بیش از دیگران نقش پشک را بازی کرده بالا و پایین میپرد و تهدید به زور میکند.
گفته میشود که او دهها تن از اوباشان تفنگ دارش را در خانه هایی در اطراف تعمیر پارلمان جابجا کرده هشدار داده است که اگر برای جاگزین کردن تعدادی از اعضای پارلمان با اعضای جدید کوششی صورت گرفت، وی از زور تفنگ کار خواهد گرفت!
این عناصر خاین و مزدور که در طول عمر از میله تفنگ شان خورده اند، در حالی اکت دموکراسی میکنند که معنی آنرا نمیدانند و هنوز هم در یک دست تسبیح و در دست دیگر تفنگ به قاپیدن ملت مظلوم ما مشغول اند. اینان برای رسیدن به مقام و چوکی حاضرند حمام خون راه اندازند و مثل دوران امارت شان در دهه نود میلادی هزاران تن را از دم تیغ کشند و شهرکابل را به مخروبه مبدل سازند.
22 آگوست 2011, 12:21, توسط بنده حقیر
نظردهندهءکودن یگنه کسی که برخلاف عملات پاکستان مبارزه میکردهمین حاجی قدیربود.پس توکودن نوکرپاکستان چگونه ادعای پوچ خودرابالای یک مبارزوطندوست ابرازمیکنی
22 آگوست 2011, 13:02, توسط مزاری
دوستان درود ! امروز در رهبری اوغانستان کی دزد نیست ؟ کی جنگ سالار نیست ؟ دزد و جنگ سالاری که با وجود دزدی و جنگ سالاری پرچم نوکری پاکستان و ایران را هم بدوش کشد بهتر است یا دزد و جنگ سالاری که دشمنی خود را با سیاست ماجراجویانه دولتمردان پاکستان و ایران اعلام بدارد ؟ اگر برادران پختون دزد و جنگ سالار ما مانند دزدان و جنگ سالاران تاجک ، هزاره و ازبک به این حقیقت پی ببرند که پاکستان دشمن شان است ، ما از همان دزدی و جنگ سالاری شان بخاطر منافع بزرگ میهنی ، همچنان که امروز ( تأکید میکنم که امروز ) از دیگر دزدان را نادیده گرفته ایم ، از ایشان را هم نادیده گرفته برایشان برادر و هموطن خطاب خواهیم نمود . آیا اظهارات داوودزی را در پاکستان فراموش کردید ؟ آفرین به ظاهر قدیر پختون که مردانه میگوید مرگ به پاکستان !! من حقیر ، تا که وکیل صاحب ظاهر قدیر به همین اندیشۀ خود پا برجاست امروز از تمام جنایات وگناهانش در گذشته و هرگز برایش بی احترامی نخواهم نمود ! فردا تاریخ ومردم اوغانستان از ایشان خواهند پرسید .
ما در برگ برگ تاریخ این سرزمین که اوغان ستانش لقب داده اند ، شاهد برادر کشی ها ، پدر کشی ها ، برادر کور کردنهای اقوم و قبیله های اوغانی بوده ایم . کشتن و حذف کردن عضو یا اعضای یک قبیله توسط قبیلۀ دیگر ، قانونمندی و شرایط بی بدیل قانون پختونوالیست . این قبایل تنها با کشتن یکدیگر و جنگهای قبایلی میتوانند غیرت و پختونوالی خود را تمثیل کنند . شما یکبار همان سروده باری جهانی را بدقت و با معنی درونمایه گوش کنید ، پی خواهید برد که این کشتنها و جنگ و جدال ها جز فرهنگ کوچی و قبیله است . چرا گپ را به درازا میکشید ؟
22 آگوست 2011, 10:38, توسط شهبازشینواری
مشرقی وجلال اباد سهم مهمی در انتخابات کرزی داشتند. امروز یک عده مافیای وقاچاقبر یکجا شده اند ومیخواهند که مردم بافرهنگ مشرقی را چلنج بدهند. مردم مشرقی هرگز این اجازه را نخواهند داد. اگر ظاهر قدیر قاچاقبر است ایا کرزی از کدام خاندان نیک نام است؟ ایا برادران وی قاچاقبر نیستند؟
ظاهر قدیر صدای عدالت خواهی است. ظاهر قدیر تنها حمایه مردم مشرقی را نه بلکه تمام مردم افغانستان پشت وی ایستاده هستند. ایا شما کور هستید وندیده اید که به عقب ظاهر قدیر هم هزاره وتاجیک وپشتون وایماق ایستاده هستند؟
حمایت مردمی از ظاهر قدیر حکومت فاسد, دزد وقاچاقبر وتروریست پرور کرزی را وارخطا ساخته ودرصدد توطیه برعله وی ساخته است. این را کور خوانده اند
22 آگوست 2011, 13:41, توسط ( حقبین )
آقایان شهباز شینواری و مزاری صاحب کاملا درست میگویند. فعلا آواز ظاهر قدیر آواز ملت افغانستان است ، از وی حمایه کنید و نگذارید که این آواز با نیرنگ و توطیه در گلو خاموش ساخته شود.
جناب ظاهر قدیر ! مردم افغانستان با تو همنوا اند وهنگام ضرورت از تو حمایه میکنند. از تهدیدات و دسایس چند کون لچ از فرنگ امده نترس ! با همت و استوار در راهی که گام گذاشته یی به پیش...
22 آگوست 2011, 13:51, توسط خان
شاباز خانه ورور !!
ما هم همین را میگویم به پا خیزید ظلم که بر غیر اوغان از قندهار رسیده به تو غلجایی هم رسیده است , اگر رسمت زبان باشد پس چرا زبان لوی جلال اباد رسمی نشود که نفوس بیشتر ی نسبت به لوی قندهار را دارند , اگر تعلیم یافتگان و باسوادن و سکولر خلقی و مجاهد ... شما را با قندهار محاسبه بکنیم قندهار ذره یی بیشتر در برابر ان نیست , دانشگاه جلال اباد دومین دانشگاه خراسان زمین بعد از کابل است حین چپاول و تخریب دانشگاه کابل حتی دانشگاه شما مقام اول را به خود اختیار کرده بود , همچنان بیشترین وطن فروشی اوغانی را حاکمان قندهار در حق این سر زمین مرتکب نه شما ها ولی نام کل اوغان را به زمین زده اند ...... بیشترین چرس و افیون را نیز قندهار عرضه میکنند , بیشترین تخریب و حریق کردن و کشتن و سوختن خانه و مکتب و زمین ملت را نیز قندهار .. ایا بودن گل اغا بیسواد , لاف زن, همجس گرا ,ادمکش ... منحیث والی توهین به تمام مردم لوی جلال اباد نیست توهین به علم و دانش نیست هیچ مردی در شهری شما پیدا نشد که این نوکر پاکستان را بر شما حاکم نمودند یا گناه تان دانش و تحصیل شماست ؟؟؟
24 آگوست 2011, 15:09, توسط پاچا - له سویډنه څخه
حاجي ظاهر بايد په دې پوه شي چې پلار دې لږ تر لږه ننګرهار د سولې يو کوربه ګرځولی وو او له خپلمنځي اختلافونو نه يې ځان لېرې او ګوښه ساتلی وو چې د همدې ټکي له برکته ننګرهار د ټولو متخاصمو او متفرقو ډلو ټپلو د سولې يو مشترک کوربه ځای وو، خو اوس ترې ستميان د دولت او د ولسمشر په مقابل کې د يوې وسيلې په توګه کار اخلي چې بدې پايلې به ورته ولري او ګټه به يې ستميانو او ايران پلوه او نورو ته وي نه ده ته. له پلاره يې سياف وتښتېده چې مسعود به ورته راولي، خو چې له سروبي پورته شو، نو شکر يې ويست چې له قديره يې ځان خلاص کړ او هم يې مسعود له راتګه پښېمانه کړ. نو ستاسو له پلار سره دغسې دوکه يوځل شوې وه، نو ته خو يې لا زوی يې د پلار پورې دې سياسي تجربه هم کمه ده داسې نه شي چې د ستميانو، ايرانيانو او د نورو د ناولو موخو لپاره قرباني شې. که سياف ترې په پلمه خوشې شوی نه وای، نو دومره وينې به په کابل کې نه وای بهېدلی او نه به کابل په داخلي خپلمنځي جګړو کې دومره وران شوی وای او نه به راباندې د حميدګل زړه يخ شوی وای چې له کابله بايد لمبې پورته شي او وسوځول شي، لکه چې وسوځول شو.
حاجي صاحب دين محمد يې مشر تره دی لږ تر لږه خو دومره کولای شي چې په ځېنو کارونو کې ترې مشوره واخلي او زه بيا حاجي صاحب دين محمد ته حيران يم چې هلته د سولې په شوری کې غړيتوب لرې او په هغه پروسه کې له ولسمشر نه ملاتړ کوې، خو دلته دې بيا وراره د ستميانو په لاس کې لوبيږي چې دا به يې کورني اعتبار ته ډېره صدمه ورسوي.
اول خو دې خدای ولسمشر کرزي ته انصاف ورکړي چې له ځانه يې داسې تورې بلاوې راتاوې کړي چې يوه يې له بلې نه بدتره او نه ورته مخلص دي. دا پخپله ده ته د شرم خبره ده چې نژدې يو کال يې له ټاکنو تېر شو او غوبل يې لا تراوسه خلاص نه دی. په داسې يو غريب هېواد کې چې د نړيوال ائتلاف په شتون کې له يوې خوا د اسلام اباد لاسوهنه او له بل لورې د تهران لاسوهنه ښه په زغرده روانه ده او هره لوری کوښښ کوي چې ګران هېواد افغانستان خپل لوري ته کش کړي، خو کش کولای يې نه شي. څه زموږ ولسمشر پس او څه يې کارونه او اداره له فساده ډکه او هم يې بهرني او داخلي دوستان ورته مخلص نه دي، نو نوموړی به خپله په داسې د هرج ومرج او د کشمکش په صورت کې څنګه خلاص کړي.
عراق هم له همدغسې ورته مشکل سره ګېر وو، خو بيا يې هم له اته مياشتو وروسته دومره وکړای شو چې لږه د اوړو پوزه ځانته کښېږدي، خو زموږ ولسمشر دا کار هم نه شي کولای چې د سوال يارانه ده، داسې نه شي چې ورباندې له يوې مخې چپه نه شي.
له دې داسې جوتيږي چې ولسمشر پخپله خپل نافذه قانون ته د شک په سترګه ګوري، نو له نورو به يې څنګه د تعميل تمه وکړي او له بل لورې يې دښمن (مخالفين) ورته د ارګ دروازو ته وررسېدلي چې له هرې ورځې په تېرېدو سره ترې حالات خرابيږي، نو په دغسې يو متزلزله او د هرج ومرج په صورت کې به د ده اداره او حکومت څنګه برياليتوب ترلاسه کړي په داسې حال کې چې ځانګړې محکمې يې ۶۲ تنه رد کړل او پر ځای يې د نورو ۶۲ تنو د بيرته تقرر فيصله کړې او معنوي چې لومړی منکر وو او يو يې هم نه منلو، خو اوس يې ايله ترې نهه تنه ومنل. او له قانونه د ملاتړ ډله بيا پخپله دريځ کلکه ولاړه ده او هم يې ښکاره پيغام معنوي او هم يې ولسمشر کرزي ته ورکړی چې موږ به د دوی د دروازو مخې ته هم ورشو او پرې به نه ږدو چې زموږ برحال وکيلانو کې څوک تغيير وتبديل راولي.
نو په داسې يو ګډوله لوبه کې چې خپله ولسمشر خپل نافذه قانون ته د قدر په سترګه نه ګوري او نه د محکمې پرېکړې ته د قدر په سترګه ګوري، معنوي خو لا له پخوا نه – نه محکمه او نه ستره محکمه او نه قضا پېژندله او نه يې اوس مني او نه يې منلو ته لېوالتيا لري او له قانونه د ملاتړ ډله او ولسي جرګې خو لا په ښکاره د پنځو تنو د استعفاء غوښتنه کوله او لا ډېرې فيصلې يې کړې وی او ځېنو ادارو نه يې غوښتنه کړې وه چې نور دې دغه پينځه تنو د حکم تعميل نه کوي او بيا له قانونه د ملاتړ په نوم يې ډله هم جوړه کړې چې قانون پلی کړي.
خو چې سړی وګوري همدغه خبره دلته زموږ له ولسمشر سره اړخ لګوي چې ((الخائن مع الخوف)) که نوموړی په پوست کې پاک وای، نو داسې کثيف او له هېواده پردۍ او خاينې څېرې به يې له خپل ځان سره نه ساتلای. د نړيوالې ټولنې له موقفه او شتونه به يې ګټه اخېستی وای او د يوې ښې ادارې او حکومتدارۍ يو ښه فعاله ټيم به يې جوړ کړی وای، چې نن به نه ده او نه هېواد ته دومره لوی سرخوږی وای او نه به حاجت دومره بېروکراسۍ ته وای چې نوموړی امرونه او احکام د کاغذ پر مخ خلکو ته ورکوي، خو ولې منښته يې د نوموړي خپل ټيم او نه يې داخلی او بهرنيو مخالفينو ته دوه توته اهميت نه لري. که يې درلودای، نو نن به پرې نه معنوي ملنډې وهلې او نه يې له قانونه د ملاتړ ډله او نه به يې ولسي جرګې دومره شرمونې ته بډې راوهلی وای او نه به يې ده او نه به يې د هېواد قضایي ارګانونو، سترې محکمې او نه ځانګړې محکمې ته ګوتڅنډنه کوله او نه به يې د دوی فيصلو ته دومره بې اعتنايي کوله. خو دومره خبره ده چې د هېواد قضايي ارګانونو ته په سپکه کتل د ځان سپکاوی دي. د نړۍ په هر ګوټ کې چې چا قضايي ارګانونو ته په سپکه کتلي ښه ورځ يې بيا په خپل ژوند کې پخپلو سترګو نه ده ليدلې، نو زموږ دغه زورور او نامنونکي چې لا د بل پر اوږو سپاره هم دي، نو څه خير به وکړي؟
زموږ دروني او بهرني دښمنان درګرده موږ ته خپل شوم پلانونه جوړوي او د هېواد ولسي جرګه بيا د داسې مسايلو ښکار شوې چې د يو کال په تېرېدو سره يې لا تراوسه کومه د کار وړ کارنامه لا ترسره نه کړه، خو په لوی لاس د پرديو د لاسوهنو ښکار شوې. همدا وجه ده چې فراري طالب له سرحده ورپسې راواوښت او له غرونو نه ورپسې راکښته شو او ان تر دې چې نن ورته په پلازمينه کابل کې پر مهمو ودانيو او سفارتونو، هوټلونو او ان تر وزارتونو او د واليانو تر کارځايه او ان د ولسمشر تر کوره ورورسېدل او د نوموړي خپل ورور يې ورته د ساتونکيو په شتون کې د ده پخپل کور کې ورته وواژه او سلاکار او وطنوال يې ورته هم په کابل کې پخپل کور کې په نښه کړل او د ولسمشر ملا يې ورماته کړه. دښمن دښمن دی هېڅ زړه سوی نه لري چې لاس يې بر شي صرفه نه کوي، خو ولسمشر به په داسې يو کمزوري حالت او نامخلصه يارانه کې څه وکړي او د چا د ځواب ويلو به شي او تاريخ ته په کتو سره انګرېزانو تل زموږ له ضعفه ګټه اخېستې چې بالاخره يې څه ټوټه له هنده راغوڅه کړه او څه يې له موږه غوڅه کړه او زموږ په څنګ کې يې زموږ اسلامي همسايه راته وزېږاوه چې نن ترې ځورېږو او له وينو تويولو مو خوند اخلي. پرون يې راته مجاهد او نن يې راته طالب زېږولی او خپله کراره ناست دی. نړيوالو ته يې هم دوکه ورکړې او موږ ته يې هم راکړې، خو د دوی سوداګري پکې ښه ګرمه روانه ده. هم يې موږ ځانته تړلي او مختاج کړي يو او هم يې د امريکا په شمول ټوله نړيواله ټولنه او تهران ترې هم ځان کم نه بولي. په حقيقت کې زموږ سياسي واقتصادي او فرهنګي خپلواکي ټوله نن د همدوی تر سيده نفوذ او اغېز لاندې ده. هر څو چې ترې د خلاصون لاس وپښې وهو، هومره د سرېښتو په ډنډ کې ډوبيږو چې په نتېجه کې يې لاره له ټولو ورکه ده. يو شی چې موږ ته په دې دريو لسيزو کې په ميراث راپاتې شو هغه زموږ بدبختي او موږ بايد د خپلو همسايه وو او د نورو د ګټو لپاره قرباني شو او بس.
22 آگوست 2011, 20:35, توسط baqi samandar
باقی سمندر
اسدسال ۱۳۹۰
اګست سال ۲۰۱۱ میلادی
سلام به خوانندګان عزیز کابل پرس?
من خبر و تبصره ها موا فق و مخالف با خبر منتشر شده را خواندم . برای آنکه تبصره هاوتبادل افکاردرجهت سلامتی مردم افغانستان ووطن عزیز ماکه خانه مشترک همه مردم افغانستان و شما ومن میباشد - سیر وحرکت نماید - به اجازه شما خبری را از یک منبع خبری آشکارا و موثق در خدمت شما میګذارم تا افراد ونام ها دقیق تر ګردند.
لطفا توجه نمایید تا خبر را ازکروه کلید در پایان بخوانیم . سپاس ګزارم . مننه ـ
اعلام فیصله نهایی کمیسیون انتخابات با 9 تغییر
تهيه شده توسط کلید
يكشنبه 30 اسد 1390 ساعت 12:20
کميسيون مستقل انتخابات، 9 تن از کانديدان معترض انتخابات سال گذشتهء ولسى جرگه را که قبلا ناکام اعلام کرده بود، به عنوان برنده انتخابات اعلام کرد.
فضل احمد معنوى رئيس کميسيون مستقل انتخابات، امروز در کابل به خبرنگاران گفت که این 9 تن، کانديدانى هستند که در نتايج ابتدايى انتخابات موفق بودند؛ اما در لست نهايى، از لست افراد موفق خارج شده بودند.
وی همچنین گفت که اين 9 تن شامل 62 کانديدى هستند که توسط محکمهء اختصاصى موفق خوانده شده اند.
معنوی همچنین گفت که به اساس فيصلهء نهايى اين کميسيون؛
محمودخان سلمان خيل به عوض عبدالقدير از ولایت پکتيکا،
سارنوال عبدالرؤف به عوض عبدالولى نيازى از بدخشان،
حاجى عاشق الله وفا به عوض محمدظاهر غنى زاده از ولايت بغلان،
احمدخان سمنگانى به عوض محمدطاهر زهير از ولايت سمنگان،
گل محمد پهلوان به عوض شاکر کارگر از ولایت فارياب،
نثاراحمد غوريانى به عوض محمد رفيق شهير
و رحيمه جامى به عوض سمين بارکزى از ولایت هرات،
معلم ميرولى به عوض مسعود خان نورزيى از هلمند
و حميد الله توخى به عوض عبدالحبيب انديوال از ولایت زابل
به ولسى جرگه معرفى مي شوند.
اين فيصله، در حالی از سوی کميسيون مستقل انتخابات اعلام شده که شماری از اعضای ولسی جرگه در قالب ائتلاف حمایت از قانون، بر عدم تغییر در ترکیب فعلی ولسی جرگه تاکید می کنند.
از سوی دیگر، کاندیدان معترض نیز تاکید دارند که باید تمامی 62 کاندیدی که از سوی محکمه اختصاصی برنده اعلام شده اند، به شورای ملی راه یابند.
این فیصله از سوی کمیسیون بعد از آن اعلام گردیده که رئیس جمهور کرزی، با صدور حکمی، کمیسیون را موظف به حل مشکلات انتخاباتی کرده بود.
پیش از این محکمه خاص مربوط به انتخابات، در فیصلهء خود، به برکناری 62 نمایندهء برحال و جایگزینی 62 نامزد معترض به جای آنها حکم داده بود.
22 آگوست 2011, 21:21, توسط نجيبه بينا
ظاهر قدير با شهامت عام و تام از قانون دفاع كرده است.من ازين جا قياس ميكنم كه بدر اين شخص هم يك انسان وطن دوست بوده است.
مسسوليت عام و تام همه بحرانهاى بيابى بدوش كرزى و اطرافيان ما فيايي و خاين و كلبدالينى اوست.واين محاكم دست نشانده و دست نكر مزخرف به حيث مزدور دركاه خدمت ميكنند و به جاى عدالت جنايت ميكنند.بلا خره جنايت كردند. يك هرج و مرج را بعد از انتخابات مجلس نماينده كان براه انداختند كه كشور غرقه به خون را به طرف تباهى ميبرد. واقعا كه اين نخسه از طرف دوشمن ترتيب شده بوده باشد و يا اين رييس جمهور يك خاين ملى بوده و مغز كله خر را خورده است. باور كوه اكر مغز كله خر را هم كسى خورده باشد اين طور كردن شخى و خر كرى نميكند.ان فرمان بيمغزش كه 62 نفر برنده و 62 نفر با زنده.
امروز ان ابر مرد صادق خاص بخاطر نجات وطن از كرداب ساخته كرزى با يد جام زهر را مينوشيد و كارى ميكر د كه تشنكى سلطان تقلب را فرومينشاند.باز هم همه ميدانستند كه با زنده ها قنا عت نخواهند كرد.
ايا كرزى به قناعت داكتر عبدالله برداخته بود؟
اين كدام مكس كرزى را كزيده بود كه به اين بحران برداخت؟
ايا جان جور و ك و ن ت ن ك براى اين خاين ملى نميفاريد؟
ايا همه مشكلات مملكت را اين خاين حل كرده بود؟
معنوى صاحب اين خاين كارى كرد كه يك جام زهر جه كه صد جام زهر اكر بنوشى مشكل حل نشود و با جامهاى بعدى مشكل هنوز بيشتر شود.
مورده كوز نميزند و اكر كوز زد كفن را باره ميكند.
اينست رييس جمهور ما و اينست حكومت دارى يك مشت از فاشيستان قبيله و حكومت تك قومى و محاكم با تعلق و متملق و مزدور قبيله.
اين سيستم فاشيستى قبيله را بنام دموكراسى هم ياد ميكند. و كشور هاى كه دموكراسى را تجربه ميكنند اب در دهن كرفته اند و در برابر اين خاينين بحران زا خاموش هستند.
من هم از حاجى صاحب قدير حمايت ميكنم و لى يك خواهش دارم كه بخاطر نجات و طن مانند معنوى يك جام زهر را او و ديكر دوستان هم بنوشندو اين اخرين تصميم كميسيون مستقل انتخابات را ببزيرند و به بحران خاتمه بدهند و بار لمان عزيز كشور به كار خود شروع كند.
بخاطر نجات وطن حاجى صاحب عزيز القدر يك جام زهر را بنوش و جشمت را بت كو بكزار كه بارلمان به كار عادى بركردد.
بخاطر نجات وطن شما هر كدام از حق خود بكزريد.از دعوا بكريد. مرك بر كرزى اين خاين ملى كه كشور را به طرف تباهى ميبرد.
24 آگوست 2011, 08:18
دررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
24 آگوست 2011, 12:07, توسط میلاد
بلی پالیسی کرزی طوریست که هیچ گاهی کدر های مشرقی را اجازه ورود به دولت نخواهد داد زیرا مردم مشرقی هیچ گاهی تحت اداره یک شخصی بی کفایت که تصمیم گیری اش مانند یک طفل یک ساله میباشد ، قاتل و مقتول ، ضالم و مظلوم همه را به یک چشم میبیند صرف بخاطر حفظ بقا خویش ، وی از ابا و اجداد شان یاد گرفته اند که باید از همه چیز بگذرید اما از قدرت نه و کرزی خان و تیم جاهل اش که همه از بیسوادان کندهار تشکیل شده میداند که نباید به مردم مشرقی در حکومت سهم داد تا نشود قدرت را از دست بدهیم بنا کرزی خان و تیم بیسوادش در صدد حذف مردم مشرقی برامده تا جای که ما اطلاع داریم حتی کسانیکه در پست های خیلی کوچک چون ریاست نیز قرار دارد انها را از پست های ایشان حذف میکنند و به عوض از گروپ وردگی ها به رهبری فاروق وردگ تعین میکنند .
24 آگوست 2011, 14:38, توسط راحله جواد
( د زمري (اسد) پر ٢٩ مه خبرخپورسو چي د کندهار د امنيتي وضعي او کندهاريانو د ژوند د ښه کېدو په خاطر افغان ولسمشر د موجوده کابينې د سرحدونو، قومونو او قبايلو چارو وزير ښاغلى اسدالله خالد، د کندهار د امنيتي او نظامي چارو د همږغي کوونکي په توګه ګمارلى، سره ددې چي د سرحدونو وزارت رهبري به هم ورپه غاړه وي.) وختونو، تجربو، حالاتو او تاريخونو ثابته کړې خبره ده چي آسيا د نړې ، افغانستان د آسيا او کندهار د افغانستان زړه دى، که کندهار نارامه وي نو افغانستان به نارامه وي او که افغانستان نارامه وي نو اسيا او ټوله دونيابه نارامه وي! د تيري څه کم نيمي لسيزي راهيسي چي کندهار نارامه دى نو ټول افغانستان يې نارامه کړى دى او ددغي نارامۍ شدت د اوسني نظام د سقوط وېره خپره کړې ده، په وروستيو دوو کلونو کي د خورا لويو امنيتي پېښو يادوني کولاى سو: د ترور سوو قومي مخورو شمېره تر شاوخوا زروتنو ورسېده، خورا لوى او بې شمېره ډلييز بريدونه ترسره سول، د کنهار نظامي زندان په خورا حيرانوونکې توګه مات سو، د دولت واک تر بېخي تنګي دايرې محدود سو، پينځه اتيا سلنه دولتي ادارې بې سره او بې کارکوونکو سوې او بلي خواته د دولت مخالفين پياوړي سول او نور.... مسايل چي يادول يې ډېر وخت نيسي! دا هم تر ډېره معلومه خبره ده چي د کندهار د ادارې پخوانى مشر ښاغلى ويسا يو کمزورى سړى دى او دولت ته پکار وه چي پخوايې لا يو پياوړى، په نظامي او امنيتي چارو پوه، مدير او مدبر استازى استولى واى، داچي اوس يې ښاغلى خالد پر دغه دنده ګمارلى ، راځم د ښاغلي خالد د ټاکني موضوع ته: ښاغلى اسدالله خالد د افغانستان د سرحدونو، قومونو اوقبايلو چارو بر حال وزير او د امنيت شورا غړى په عمر ځوان خو په تجربه مشر سياستوال او غښتلى نظامي سړى دى، له خانداني پلوه د پېړيو پېړيو څخه د خاني، روښانفکره او مشري کورنۍ خاوند دى، نيکونه يې د قومونو مشران او پلاريې د ولسي جرګې غړى تېر سوى دى، ښاغلي خالد د زدکړو سره په څنګ کي د روسانو په مقابل جهاد کي ونډه اخيستې، د خپل منځي جګړو پر مهال يې سره ددې چي لوړي زدکړي کولې د اسلامي حرکت د ګوند غړيتوب درلود، د طالبانو د نظام د سقوط وروسته يعني په اوسني دولت کي يې بېلابيلي مهمي دندي پر مخ وړي دي ، چي له جملې يې د غزني واليتوب، د کندهار واليتوب، او د سرحدونو، قومونو او قبايلو چارو وزارت يادولاىسو: د کندهار د ولايت د مشرۍ پر مهال چي د دولت مخالفين په ډېرښت او د جوش په مرحله کي ول ښاغلي خالد د کندهار د ساتلو او مخالفينو د ځپلو دپاره ډېري موثري طرحي عملي کړي وې، د دولت د مخالفينو يوه لويه جبهه او د هغې مشر ملاداد الله د ده دمشرۍ په موده کي له منځه يووړل سول، په کندهار کي د ښاغلي خالد د ولايت تر دورې تر ډېري مودې وروسته چي لا هم کوم امن موجود وو، اساس يې ښاغلي خالد ترتيب کړى وو، زړورتوب، حساسوالى، خواخوږي ، قاطعيت او پاکوالى خو يې بيخي تاريخي او نمونوي يادګارونه پرې ايښي ول ...! منفي تبليغات، اوازې او افواهات چي سوړ جنګ تشکيلوي اوس يې ډېر رواج موندلى، د خالد په هکله هم د هغه حريفانو او د دولت دښمنانو ځيني بې اساسه اوازې خپرولې او لا يې هم تر ځينو مضرو رسنيو پوري خپروي خو هغه سره ددې چي بيخي بې اساسه دي د سيمي او وضعي دپاره هم په تاوان دي. د کندهار د امنيتي وضعي د توپاني کيښتۍ دپاره به که ښاغلى ويسا، د امنيتي ادارو چارواکي او ولس همکاري وکړي ښاغلى خالد ګټور تمام سي! د هغه امنيتي او نظامي تجربې، د سيمي او ولسونو سره بلديت، قاطعيت او زړورتوب ، په دولت کي د هغه د پام وړ موقف، د امنيت شورا او کابينې غړيتوب او دسيمي او ولس دپاره د هغه د خدمت احساس کندهار ته د وضعي د ښه کېدو هيله ورکوي. د کندهار او کندهاريانو د سوکالۍ په هيله
24 آگوست 2011, 23:58, توسط مزاری
خان عزیز کجایی که درد دل این بانو پیغله اوغانی را ترجمه کنی ، تا بدانیم در کندوچه دلک شان چی کلوله شده و چی گفتنی هایی دارند ؟ ولی این دوستدارت پیش ازینکه ترجمه کنی تشکری و خانه آبادی می گویم ، نشود که از آه ، افغان و گریه زیاد فراموشم شود !!
26 آگوست 2011, 06:05, توسط خان
مزاری صاحب سلام .
این راحله جان خواسته چون ملالی میوند در مجالس مرد بی چادر و با چادر شعر گویی و نر ها را تشویق کنند .
راحله جان جمال خواهر زاده استاد سیاف یا اسداله خالد که یکزمان والی قندهار بود(اینک فکر کنم وزیر سرحدات و قبایلمیباشند ) را دیده و برایش کمال تراشی کرده اند .
ښاغلى اسدالله خالد ....بر حال وزير او د امنيت شورا غړى په عمر ځوان خو په تجربه مشر سياستوال او غښتلى نظامي سړى دى،"خالد وزیر بر حال و عضو شورا امنیت , جوان اما با تجربه , سیاستمدار بزرگ , و نظامی بی همتا است .
له خانداني پلوه د پېړيو پېړيو څخه د خاني، روښانفکره او مشري کورنۍ خاوند دى، نيکونه يې د قومونو مشران او پلاريې د ولسي جرګې غړى تېر سوى دى، از لحاظ طبقات خاندانی از قرن ها به این طرف خانزداه و روشنفکر و ازخاندان بزرگ هستند , پدرکلانش بزرگ قوم , پدراش عضو مجلس عوام بوده .(((مردم پغمان کابل فارسی زبان و متشکل تاجک ها اما از دو مذهب سنی و شیعه هستند لهجه انان مشابه به مردم شمالیست زمین و باغ اینان در مناطق خوب و داخل بازار و گرد و نوا ان قرار دارد اگر چه قسمت زیاد انرا ظاهر و محمد زایی ها عبدالرحمن و امان اله خان مصادره و برای خود و دولت گرفته اند اما باز هم مناطق انان از بهترین های پغمان میباشد , در مقابل اوغان های کوچی بعد ها در ان بالا ها در بین دره های تنگ وتاریک پغمان جابجا شده اند اینک خود را صاحب پغمان قلمداد و خاندانی ....معرفی میکنند .
ښاغلي خالد د زدکړو سره په څنګ کي د روسانو په مقابل جهاد کي ونډه اخيستې، د خپل منځي جګړو پر مهال يې سره ددې چي لوړي زدکړي کولې د اسلامي حرکت د ګوند غړيتوب درلود، خالد بر علاوه که درس میخواند در مقابل روس ها جهاد هم میکرد در جریان جنگ ها تحصیلات عالی را هم تکمیل کرده .دو خربوزه را در یک دست میگرفته کسی که در پشاور بوده و درس میخوانده چه وقت جهاد میکرده !!!
د طالبانو د نظام د سقوط وروسته يعني په اوسني دولت کي يې بېلابيلي مهمي دندي پر مخ وړي دي ، چي له جملې يې د غزني واليتوب، د کندهار واليتوب، او د سرحدونو، قومونو او قبايلو چارو وزارت ..
بی بی جان خوشحالی و اتن کرده که بتاریخ 29 "اسد یا بگفته تره کی بابا ماه ازمری یا شیر " کرزی خان اسد اله خالد را با حفظ مقام کنونی اش منحیث هم اهنگ کننده قوت های امنیتی قندهار انتخاب کرده تا امنیت قندهار را مثل گدشته یا مثل زمان ولایت کردنش عادی بسازند .
بی بی عقیده دارد که در دوران حاکمیت یا ولایت کردن او قندهار امن و امان بود !!! او حالا نیز میتواند امنیت را به هر فرد و هر خانه قندهاری دوباره باز گرداند !!
بی بی گفته که او (خالدابن ولید) سیافی صاحب تجربه امنیتی ونظامی یست و با اقوام منطقه !! بلدیت, قاطعیت و دلسوزی دارد , والی پخته سن بد قهواره کنونی قندهار جناب ویسا چندان به طبعیت زنانه اش خوش نخورده است از این رو بگفته خود شان از او " سر تکوی ".
بی بی جان در باره خرابی امنیت کل وطن تشویشی ندارد, نظر و پشنهادی در رابطه به تغیر وزیر دفاع دوصد کیلویی کرزی ارائه نمی کنند ؛ در باره اینکه غنی احمدزی کوچی چندی قبل گفته بود که امکانات قول اردو شمال برابر است به کل امکانات وزارات دفاع داکتر نجیب !! این شتر چران اوغانی اگر عینک اش را به چشم میداشت تنها وتنها به سیستم راکت ها, توپ های ضد هوایی , رادار ها, طیارات اکمالاتی هیکوپتر ها بم افگن ها اگر توجه میکرد باز یک چنین ادعا خنده اور را بیرون نمی داد . از اینرو باید غنی و خالد .. همه همه متخص کارپوه نطامی قلمواد میشوند ....
کمی در بارباره اسد اله خالد : خود اوغان ها در باره تحصیل خواهر زداده سیاف ادعا های گوناگونی داشته اند اسناد تحصیلی او را از فاکولته های قصه خوانی پشاور قلمداد کرده اند . همچنان ادعا کرده اند یکی از خصلت های او کاملا به خلصت های جوانی گلبدین حکمتیار میماند , مردم قندهار از زن باره گی او داستان بیان کرده اند که در ان شرایط دشوار قندهار تعداد زیادی از اناثیه قندهار را به هوس نغمه جان به خانه و پس خانه اش میکشانید و قندهاریان چندین بار به مقامات و کرزی شکایت بردنند , از دزدی و اختلاس اش چی بگویم این خو کسب فامیلی شان است , یخن پوشیدن های دست دوزی دختران قندهاری ,چوته پوشی ( سر پایی قندهاری یا چپلی ) لهجه خود را قندهاری کردن ... را بگداریم برای زمان دیگر ...
این بود خلص یاوه گویی دلداده کامپوتر نویس بی بی ملالی میوندی اگر چه ارزش خواندن و ترجمه کردن را نداشت اما بخاطر گل روی خودت واحترام به مزاریان مهمان نواز نص حکم بی بی راحله را خدمت بیان کردم .
با احترام خان
25 آگوست 2011, 09:45, توسط شېرشاه منصور
د تېرو څو اونیو راهیسې د افغانستان د تلوېزیونونو له لارې تر سترګو کېږي چې په ولسي جرګه کې د ننګرهار د خلکو استازی الحاج عبدالظاهر له قانون نه د ملاتړ ټلوالې سره د ولسي جرګې انګړ کې پلتۍ وهلي دي. نږدې هره شپه لیدل کېږي چې حاجي صیب د شمالي ټلوالې، او نورو ستمیانو تر منځ د هغوي د چایچکو په شور کې انقلابي ویناوې کوي.
دا به ډېره ښه او د قدر وړ خبره وي چې حاجي صیب را پاڅېږي او په هېواد کې د نابرابریو او له قانون نه د سرغړاویو په وړاندې درېږي او د رښتیا چغه پورته کوي. آخر د ننګرهار خلکو خو د همداسې یوې سپېڅلې موخې لپاره د ده صندوق ته د هوکړې کاغذونه ارتېیلي دي.
خو د خپګان ځای پکې دا دی چې له بده مرغه حاجي صیب څخه په دې تېرو څو ورځو کې د هېواد بیرغي دښمنانو، ستمیانو، او د ایران نورو تالي څټو ډېره بده استفاده پیل کړې ده. حاجي صیب ته چې په کومو غونډو کې نن سبا چایچکې وهل کېږي هلته د لطیف "بدرام" او فاضل "سګچارکي" په څېر خلکو باداري ده، هغه خلک چې د دې وطن له وجود نه سرب منکر دي، هغه وطن چې د حاجي صیب پلار، ترونو، او د کورنۍ لسګونو غړو یې د ساتلو لپاره سرونه نذرانه کړل.
پرون چې حاجي صیب ظاهر کومه غونډه کې ګډون کړی و، هغه غونډه لطیف بدرام په خپله ایرانۍ لهجه پیل کړه، او د هېواد روان نظام او جوړښت ته یې تېره ګواښونه وکړل. په ده پسې ګڼ نور پېژندل شوي ویناوال هم وګواښېدل. په پای کې چې د حاجي صیب ظاهر وار ورسېده، ما د ځانه سره وویل چې ځه اوس خو به بلاخره څوک یو ټکی پښتو ووایي، او لږترلږه به رښتیا ووایي. خو زه ډېر سخت غلط ثابت شوم، او زما یواځینی استاځی حاجي صیب ظاهر، چې ما ترې نه ډېره هیله درلوده، هغه هم په پاړسي ګډ شو.
دې سره ماته د نږدې لس کلو پخوا یوه تاریخي پېښه را په زړه شوه. کله چې د افغانستان لپاره د بن لومړنۍ نړیواله جرګه ناسته وه، نو دوه پرلپسې ورځې په ټول تالار کې څوک یو ټکی پښتو ونه غږېده. د غونډې په دویمه ورځ د حاجي ظاهر پلار، ارواښاد شهید حاجي قدیر راولاړ شو، او څرګنده یې کړه چې په کومه ناسته کې چې د افغانستان د ټولو نه لوی قوم، او دهغه قوم ژبې ته درناوی نه وي شوی، په داسې غونډه کې زه په ګډون کولو ځان تاریخ ته نه ملامتوم. همدا پېښه وه چې حاجي قدیر تر ننه پورې په پښتنو کې په ښه نوم یادېږي. خو د زمانې جفا ته ګوره چې د همغه اتل حاجي قدیر زوی نن د بدرام غوندې ستمیانو په لومه کې نښتی دی، او په خپله ژبه غږېدو باندې شرمېږي.
زه حاجي صیب د کرزي د فاسدې ادارې په وړاندې د غږ پورته کولو نه نه ستنوم، خو هغه څه چې ما ځوروي هغه د ستمیانو په لاس کې د حاجي صیب لوبېدل دي. حاجي صیب به ډېر ښه برېښېدلی و که ده په همدې غونډه کې له افغانستان نه دفاع کړې وه، او ستمیانو ته یې د هغوی د ګواښونو خوله ماتونکی ځواب ویلی و.
که چېرې حاجي صیب غواړي چې د خپل پلار په څېر د خلکو په من کې یو مثبت نوم وګټي نو په کار دی چې د ستمیانو له هېواد دښمنه کړو وړو نه ځان نااړونده کړي، او په چارو یو خپلواک دریځ خپل کړي.
31 آگوست 2011, 21:23, توسط سیس
شما همین شیر شاه منصور را نگاه کنید که نمونهای است از نسل فاشیستهای اوغان .چهار چشمی به همایش ها وکنفرانسها نگاه میکنند وفقط متوجه این امر اند که کی به اوغانی گپ میزند وکی نمیزند!!اگر به اوغانی کسی گپ نزد دیگر جایی برای پرسش باقی نمیمان وان شخص خاین به اوغانستا و... به حساب میرود این دیوانگان قوم پرست دیگر به محتوای سخنان کسی توجه ندارند وتنها به این می اندیشند که چرا فلانی به اوغانی گپ نزد .حال بیا وپوره کن.شما فکر کنید این گونه افراد امروزکه نهاد های کشوری را در اختیار دارند برسر منافع وحقوق غیر اوغانها چه خواهند اورد؟بااین ادمها میشود یکجا زیست؟واین پرسش اساسی که ما چرا باید از اوغانها اطاعت کنیم پاسخ میطلبد .پاسخ که میتواند سرنوشت مردم ما را رقم بزند