صفحه نخست > کارتون > احمد شاه ابدالی، احمد شاه مسعود

احمد شاه ابدالی، احمد شاه مسعود

یک کارتون
عتیق شاهد
يكشنبه 11 سپتامبر 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • باقی سمندر
    سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی
    سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی

    من به دو تابلوی هنری آقای عتیق - شاهد نګاه نمودم ـ اینک یک پیشګفتار برای بحث در مورد احمدشاه مسعود را در اینجا منتشر میسازم - تا همه آنهاییکه علاقمند بحث جدی اند - وارد بحث شوند .درمورد من تاحال بسا از اشخاص افراد با نام مستعار نوشته اند - برای من احمدشاه مسعود نام مستعار نیست - یک بخش از تاریخ افغانستان است ـ بایست مورد ارزیابی - نقد وبازنګری قرار ګیرد .
    اینک آاز پیشګفتار برای بخث های جدی !

    نهم ماه سپتامبر ۲۰۱۱ میلادی دهمین سالګرد شهادت احمد شاه مسعود است .

    دو روز پیش از یازدهم سپتامبر سال ۲۰۰۱و یک روز بعد از شهادت احمد شاه مسعود یعنی بروز دهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ – جنرال محمود احمد رییس سازمان جاسوسی آی – اس آی پاکستان با رییس سازمان جاسوسی – سی – آی – ای – تینت درواشنګتن - امریکا باهم دیګر دیداری داشتند .
    باب وود وارد در کتاب بوش در جنګ ګزارش داده است .
    محمود احمد ریس آی –اس - آی ګفته بود که :
    « رهبر طالبان ملا عمر یک فرد مذهبی با علایق انسان دوستانه بوده ومردیست بدون قهر وخشونت و زیر رهبری جنګ سالاران زیاد رنج کشیده است »
    باب وود وارد – بوش ات وار

    بروز نهم سپتامبر ۲۰۰۱ یا ده سال پیش از امروز احمد شاه مسعود را در شما ل کوه های سر به فلک کشیده هندوکش در منطقه خواجه بهاالدین دونفر عرب که ګویا خبر نګار بودند وپاسپورت اروپایی – بلژیکی داشتند – به شهادت رسانیدند .
    همانطوریکه احمد شاه مسعود در زمان زندګی سیاسی اش ازدهه چهل خورشیدی – دهه شصت میلادی فرد مومن ومسلمان بود تا پایان عمر به مثابه يک مومن مسلمان پابرجا ماند .
    در دهه چهل خورشیدی احمد شاه مسعود شاګرد لیسه استقلال در کابل بود و در خانواده ای مربوط به قشر متوسط در کارته پروان کابل – به نزدیکی های سینمای بهارستان زندګی مینمود ـ پدرش دوست محمد خان رتبه دګروالی داشت .
    احمد شاه مسعود درزمان زندګی سیاسی و بعد از شهادت رسیدن اش دوستان و دشمنان ای داشت و از دیدګاه های ګوناګون تا حال در مورد وی برخورد صورت ګرفته است .
    یک – عده ای احمد شاه مسعود را خالی از هر نوع اشتباه سیاسی ونظامی میدانند .
    دو – عده ای احمد شاه مسعود را سرتاپا دارای اشتباه و حتی فراتر از اشتباه میدانند .
    سه- عده ای احمد شاه مسعود را دارای دستاورد های مثبت ومنفی میدانند .
    من قصد ندارم که در مورد نظریات هر سه بخش در اینجا نظرم را بیان دارم .
    میتوانم به شکل کوتاه بنویسم که اګر قرار باشد بیوګرافی احمد شاه مسعود دقیقن مورد مطالعه قرارګیرد ، چنین به نظر خواهد رسید :
    احمد شاه مسعود در زمان کودکی و رفتن به مکتب در بازارک پنجشیر....
    احمد شاه مسعود در زمان کودکی وسفر و شاګرد بودن در لیسه موفق هرات .....
    احمد شاه مسعود در کابل و شاګرد بودن در لیسه استقلال و علاقمندی به ورزش وفوتبال
    دهه چهل خورشیدی و شصت میلادی .....
    احمد شاه مسعود ومحصل بودن دردانشګاه پولیتخنیک کابل .....
    بررسی هر چهار برهه زنده ګی احمد شاه مسعود در محیط اجتماعی میتواند هر انسان علاقمند را در چګونګی شکل ګرفتن شخصیت فردی- سیاسی و اجتماعی وی کمک نماید .
    علاقمندی پدر احمد شاه مسعود و شرکت در جلسات دوستانه و سیاسی با جنرال غلام علی خان پنجشیری – رییس تربیت بدنی وورزش در وزارت دفاع افغانستان و دوستان دیګراش و جلب توجه احمد شاه مسعود به سیاست وورزش ( فتبال )را نیز نمیتوان از دیده فروګذاشت .
    مبارزات علنی و نشر جراید در کابل
    جنبش دانشجویی درسوم عقرب سال ۱۳۴۴ خورشیدی – ۲۵ اکتوبر سال ۱۹۶۵ میلادی فضای اختناق ای راکه بعد از سرکوبی جنبش هفتم و بویژه هشتم شورا بعد از جنګ دوم جهانی میلادی از کران تاکران افغانستان بیداد مینمود ، شکستاند و شور وهلهله و جروبحث و افکار وجریانهای ګونا ن سیاسی از چپ تا راست و میانه و جنبشهای اعتصابی – کارګری – دهقانی و محصلی را به میدان کشید .
    تشکیل شدن سازمانها و احزاب مخفی و منتشر شدن جراید علنی و دولتی و غیر دولتی در افغانستان
    جرایدی غیر دولتی که به شکل علنی در افغانستان به نشرات شروع نمودند به بیست ونه جریده در تاریخ روزنامه نګاری افغانستان بعد از لویه جرګه قانون اساسی سال ۱۳۴۳ خورشیدی – ۱۹۶۴ میلادی – ثبت ګردیده است .
    درماه میزان سال ۱۳۴۴ سازمان جوانان مترقی افغانستان ایجاد شد و در سال ۱۳۴۷ خورشیدی نخستین جریده ای بنام شعله جاوید منتشر ګردید .
    جریده شعله جاوید – ناشر اندیشه های دیموکراتیک نوین دارای ګرایش چپ از موضع ملی- دیموکراتیک بود و یازده شماره جریده شعله جاوید در مطبعه دولتی افغانستان در سال ۱۳۴۷ منتشر ګردید .
    حزب دیموکراتیک خلق – با نشرنمودن جریده خلق در صحنه حضور علنی یافت .
    سازمان جوانان مبارز اسلامی نیز در سالهای ۱۳۴۸ تشکیل ګردید .
    آنزمان در افغانستان بیست ونه جریده غیر دولتی در کابل منتشر میګردید . جراید دولتی نیز در کابل و سایر وولایات منتشر میګردید .(۱)
    شما میتوانید نام جراید وناشرین و زمان نشرجراید را در بخش رویکرد ها مطالعه نمایید
    علاقمندان سازمان جوانان مبارز اسلامی را اخوان المسلمین نیز میخواندند .
    احمد شاه مسعود در سالهای پرسر وصدا ی افغانستان در دهه چهل خورشیدی و شصت میلادی علاقمندی به جریان اخوان المسلمین داشت . افکارسیاسی احمد شاه مسعود همان سالها شکل ګرفت و بعد از کودتای ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ – افکار احمد شاه مسعود مانند افکار برخی جوانان مبارز اسلامی درحالت تغییربود و درتجربه دریافت که میان خودش وګروه ګلبدین حکمتیار وحاکمیت پاکستان و آی اس – آی خط فاصل ایجاد نماید احمد شاه مسعود به تا پای جان به دین اسلام وفادار ماند و از نګاه تشکیلاتی ګروه ګلبدین و همفکرانش را رد کرد .
    کودتای هفت ثور ۱۳۵۷ خورشیدی – ۱۹۷۸ میلادی
    درسال های بعد از کودتای هفت ثور – احمد شاه مسعود در سال درسال ۱۳۵۸ از راه نورستان به پنچشیر رفت و در مبازه مسلحانه که آغاز شده بود – سهم ګرفت .
    در دره پنجشیر جوانان زیادی علاقمند مبارزات سیاسی وفکری وفرهنګی در دهه پیش از کودتاهای ۲۶ سرطان و هفتم ثور ۱۳۵۷ بودند و ګرایشهای فکری ګوناګون داشتند .
    یک – خروش که یک تن از اعضای سازمان جوانان مترقی بود – در پنجشیر بدنیا امده و دوستان و طرفداران ای داشت .
    کوهیار ، واحد بشر دوست ،عبدلا حد و دیګران در دهه چهل خورشیدی و شصت میلادی دارای ګرایشات چپ و طرفداران شعله جاوید - جنبش دیموکراتیک نوین بودند .
    عبدالاحد عضو رهبری سازمان رهایبیخش افغانستان ( سرخا ) در پنجشیر به نوبه خود فعالیت سیاسی را سازماندهی میکرد .
    دو – هادی کریم و دوستانش نخست در اساس ګذاری حزب دیموکراتیک خلق سهم ګرفتند و بعدن منشعب شدند و اینها در سپید چهر پنجشیر بیشتر از مناطق دیګر دارای علاقمندان بودند
    سه – در دره هزاره عبدالحفیظ آهنګر پور دارای دوستان و علاقمندان ای بود .
    چهار – دستګیر پنجشیری – وعبدالحمید محتاط و دوستانشان همه دارای ګرایشات سیاسی دیګری بودند و عبدالحمید محتاط در کودتای ۲۶ سرطان فعالانه شرکت نمود وسهم ګرفت و دستګیر پنجشیری از حزب دیموکراتیک خلق انوقت در زندان دهمزنګ در اسارت بسر میبرد .
    پنج – دکتر فیض محمد که عضو رهبری ګروه انقلابی خلقهای افغانستان ومنشعب از شعله جاوید بود – بعد از کودتای ۲۶ سرطان ۱۳۵۲در پنجشیر به سمت دکتور فعالیت کرده و سازماندهی وسیعی را در آن جا شروع کرده بود .
    ګروه های طرفدار اخوان المسلمین در پنجشیر کوشیدند بفرمان ګروه کلبدین حکمتیار بعد از کودتای ۲۶ سرطان زیر رهبری آی – آس آی و پروفیسور ذوالفقار علی بوتو – استاد دانشګاه اکسفورد و مرد ممتاز در اسلام آباد درپیش ازجشن شبهای ۲۶ سرطان دست به قیام مسلحانه بزنند ، اما موفق نشدند ومردم محل به ګرفتاری شان کوشید و عده ای را دولت محمد داود زندانی نمود .
    احمد شاه مسعود در این سال ۱۳۵۳ – تجارب عملی از پنجشیر بدست آورد و در نتیجه فاصله اش از ګروه ګلبدین حکمتیار زیاد تر ګردید و بسا از دوستان و یاران اش را کودتاچیان بعد از کودتای هفت ثور در زندان پلچرخی به شهادت رسانیدند و این خود شناخت احمد شاه مسعود را از ګروه ګلبدین حکمتیار و آی – اس – آی بیشتر ساخت .
    کودتاچیان هفت ثور برای شان سه دشمن را تعیین کرده بودند
    یک – اخوان المسلمین
    دو – افراطی های چپ
    سه – ناسیونالیست های تنګ نظر

    ادامه دارد

  • باقی سمندر

    بخش دوم

    کودتاچیان هفت ثور برای شان سه دشمن را تعیین کرده بودند
    یک – اخوان المسلمین
    دو – افراطی های چپ
    سه – ناسیونالیست های تنګ نظر

    در سال ۱۳۵۷ – ۱۳۵۸ سرکوب نمودن مخالفین بالقوه و باالفعل رژیم کودتای هفت ثور به شکل سوسیال فاشیستی شدت ګرفت .
    سازمانها ،ګروه ها وافراد که منشعبین از جریان دیموکراتیک نوین بودند- مانند ګروه انقلابی خلقهای افغانستان – سازمان رهایی بخش خلقهای افغانستان ( سرخا )و سازمان مبارزه برای آزادی طبقه کارګر ( اخګر )زیر ضربه اګسا و کا – ګی قرار ګرفتند و ضربات خونباری را به رهبری وبدنه وکادر ها ی شان را متحمل شدند .
    افراد وعناصر عضو وعلاقمندان اخوان المسلمین به زود ترین فرصت از کابل فرار نموده و عده زیاد شان به پاکستان و بعدن به ایران مهاجر شدند .
    در نورستان مبارزه مسلحانه شروع شده و در ۲۲ میزان سال ۱۳۵۷ دره نورستان زیر کنترول علاقه دار محمد امین بود .
    در پنجشیر نیز احمد جان پهلوان و دوستانش که از کابل فرار کرده بودند – دست به تفنګ برده و مبارزه مسلحانه را شروع نموده بودند .
    طرفدران عبدالحفیظ اهنګر و علاقمندان سازمان انقلابی زحمتکشان افغانستان ( سازا ) نیز در پنجشیر و در بدخشان دست به تفنګ برده و مبارزه مسلحانه را شروع نموده بودند .
    احمد شاه مسعود بعد ازکسب نمودن تجربه عملی در زمان کودتای ۲۶ سرطان این بار در سال ۱۳۵۸ از راه نورستان وارد دره پنجشیر ګردید .
    در نخستین روزها و ماه های سال ۱۳۵۸ برخورد های مسلخانه ای در پنجشیر میان ګروه های مسلحانه تحمیل ګردید و جناح چپ بزرګترین تلفات فزیکی را در پنجشیر در میان خون و آتش به تجربه نشست . ممکن روزی از روز ها با مطالعه اسناد منتشر شده و تاریخ شفاهی محققین بتوانند در این مورد مطالعه نمایند و تجارب تلخ آن روز کار را به رشته تحریر بیاورند .
    شخصیت سیاسی ونظامی احمد شاه مسعود و جبهه پنچشیر پیوسته در یک حال نماند و دچار تغیرات ای ګردید .
    درششم جدی سال ۱۳۵۸ آوانیکه اتحاد شوروی آن زمان رسمن به افغانستان تجاوز نمود – جنګ و مقاومت و جهاد برضد شوروی در سراسر افغانستان اوج ګرفت وګسترش یافت.
    جناح چپ منشعب از جریان دیموکراتیک نوین ( شعله جاوید ) طرفداران شوروی را رویزیونیست ها – سوسیال فاشیستها ورهبران کریملن را سوسیال امپریالیستها و تزاران نوین کریملن میدانستند وتا امروز نیز بر این دیدګاه خود پابرجا میباشند .
    ګلبدین حکمتیار در سخنرانی هایش برچم وخلق را کمونیست و مارکسیست لنییست خواند ه و شوروی را کمونیستی مینامید ند و هرجنایت و استبداد دولت کودتایی هفت ثور را بنام سوسیالیسم وکمونیسم جلوه میدادند .
    حفیظ الله امین از انقلاب کبیر ثور و دیکتاتوری پرولتاریا و ساختن جامعه سوسیالیستی با دوملیون نفر ګپ میزد .
    مبارزه نظامی – سیاسی – فرهنګی – ایدویو لوژیکی وجهانی طرفدران شوروی وکومیکان وپکت وارسا در سطح افغانستان – منطقه از یک طرف و طرفدران ایالات متحده امریکا – اروپا و ناتو و « جهان آزاد »از طرف دیګر شدت وحدت یافت.
    نمایندګان سیاسی – نظامی – استخباراتی دولت های منطقه – اروپا و امریکا و استرالیا و کشور هایی آسیایی در افغانستان وپاکستان و بخشن در ایران حضور پیدا نمودند و جنګ شکل ګسترده تر ګرفت .
    شورای نظار نیز تاسیس ګردید و جنګها اوج بیشتر یافت . احمد شاه مسعود نیز در این زمان ( آتش بس دوساله با روسها) را با تجارب ګوناګون دید و پشت سر کذاشت
    و در این مورد میتوان زیاد نوشت .
    کودتای هفتم ثور از سال ۱۳۵۷ تا ششم جدی و خروج شوروی را من در مقاله های جداګانه مورد ارزیابی قرار داد ام – پس بطور فشرده مینویسم که :
    بعد از معاهده ژنیو و خروج قوای شوروی و آخرین فرد یعنی جنرال ګروموف – جنګ در افغانستان خلاص نشد ووارد دوردیګر شد.
    تجارب احمد شاه مسعود نیز در داخل جبهات در افغانستان روز بروز شکل میګرفت تا اینکه جنګ جلال آباد شروع ګردید واحمد شاه مسعود در جنګ جلال آباد به شکل علنی رهبری پاکستان و آی اس – اي را رد نمود و در جنګ جلال آباد به نفع احزاب هفتګانه سهم نګرفت . هزاران نفر داو طلب و مجاهدین اخوان المسلمین از همه دنیا به رهبری بن لادن و الظواهری در افغانستان فعال بوده و در جنګ جلال آباد نیز متشکل تر حرکت نمودند .
    احمد شاه مسعود در این جنګ عملن ازطرفدران بن لادن و الظواهری و انترنا سیونالیسم اخوان المسلمین فاصله بیشتر ګرفت .
    سقوط شوروی
    بیرق تزاران نوین رسمن در فرازکریملن برافراشته شد وشوروی نقاب سوسیالیستی را از رخ به دور ساخته و رخ امپریالیستی اش را برملاتر ساخت .
    افرادی که خود ر ا «حزب دیموکراتیک خلق » « حزب پیشاهنګ طبقه کارګر » میکفتند – رسمن توبه نامه داده و نام « حزب وطن » را بالای حزب خود کذاشتند ویک بار دیګر نام حزب وطن را که موسس آن میر غلام محمد غبار بود – مورد سو استفاده قرار دادند .
    ارزیابی این همه بخشها در یک نوشته کوتاه ممکن نیست اما می باید روزی مورد ارزیابی قرار ګیرد .
    وقتی رژیم برسر اقتدار در کابل که درراس آن نجیب الله قرارداشت،از درون پاشید و اعضای حزب به ګروه های قومی ګرایشات شان را برملا تر ساختند و رفیع و ګلاب زوی وطن جار و شرکا به حزب اسلامی پیوستند .
    جنرال خداداد وشرکا به حزب وحدت پیوستند ،
    جنرال مومن – جنرال بابه جان وحنرالهای دیګر با وکیل وزیر خارجه و همفکرانش با جنرال دوستم و یارانش به شورای نظار نزدیک تر شدند .
    سقوط دولت نجیب الله وحزب کویا وطن
    وضعیت طوری دیګری ومجاهدین داخل کابل شدند و حزب وطن به ګروه های قومی منشعب شد .احمد شاه مسعود سال ۱۹۹۲ میلادی با احمد شاه مسعود سال ۱۹۷۹ از نګاه عملی ونظری فرق های رادر زندګی سیاسی – نظامی اش تبارز داد .
    کابل به میدان جنګ ها تبدیل شد . هزاران نفر در جریان جنګ ها به شهادت رسیدند .
    تنظیم های هفت ګانه و هشت ګانه نشان دادند که چکونه با ګلوله واسلحه بجان همدیګر ومردم یورش بر دند .
    طالبان
    طالبان را در کویته باکستان شکل داده و سازماندهی کردند . تا رسیدن طالبان بکابل جنګها ادامه یافت که حکایت هرکدام شان نیار به نوشتن کتابها دارد،
    وقتی طالبان به کابل رسیدند – نیروهای طرفدار احمد شاه مسعود از کابل به دره پنجشیر عقب نشینی نمودند .
    مسعود ومقاومت برضد طالبان
    این بخش زندګی احمد شاه مسعود بیانګرتجارب دیګریست . مسعود در برابر طالبان و آی ایس – آی مقاومت نظامی را سازماندهی نمود و اینبار جنګ احمد شاه مسعود در برابرآی – اس – اي وانترناسیونالیسمی که شامل اخوان المسلمین – سلفیسم وبخشهایی از وهابیسم بود – شکل ګسترده تر ګرفت .
    سر انجام انترناسیونالیست های طرفدار بن لادن و شرکا در اثر توطیه ای احمد شاه مسعود را ترور نمودند و احمد شاه مسعود بروز نهم سپتامبر ۲۰۰۱ به شهادت رسید وبروز دهم ماه سپتامبر همان سال رییس آی اس – آی به رییس سی – آی – ای در واشنګتن ګفت :
    « رهبر طالبان ملا عمر یک فرد مذهبی با علایق انسان دوستانه بوده ومردیست بدون قهر وخشونت و زیر رهبری جنګ سالاران زیاد رنج کشیده است »
    باب وود وارد – بوش ات وار
    دو روز بعد از به شهادت رسیدن احمد شاه مسعود در یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ برج های دوګانه مرکز تجارتی جهان در نیویارک و مرکز وزارت دفاه امریکا در پنتاګون با هواپیماهای بوینګ مورد اماج قرارګرفت . از انروز تاحالا ده سال می ګذرد .

    یک – هفته نامه جریده وحد ه – ناشر – مولانا خسته - زبان پشتو ودری – از ۳۱ جنوری ۱۹۶۶ تا ۲۰ جون ۱۹۶۶

    • دو
      جریده پیام امروز مدیر مسوول غلام نبی خاطر - ناشر ین عبدالروف ترکمنی ومحمد طاهر محسنی ( غلام نبی خاطر در کانادا زندګی مینماید و محمد طاهر محسنی در المان ) هفته نامه پیام امروز بزبان دری از ۹ فروری ۱۹۶۶ تا ۲۵ می ۱۹۶۶ منتشر میګردید .
      سه-
      جریده افغان ملت - مدیر مسوول– غلام محمد فرهاد – ناشرین – ق – حداد –ح – رفیع – از ۵ – اپریل ۱۹۶۶ – ۱۵ می ۱۹۶۷
      چهار - جریده خلق - مدیر مسوول نورمحمد تره کی – ناشر – بارق شفیعی
      زبان پشتو – دری – از ۱۱ – اپریل ۱۹۶۶ تا ۱۶ می – ۱۹۶۶
      پنج – مردم – هفته نامه – مدیر مسول سید مقدس نګاه – ناشر – غلام محب الدین تفویض- زبان پشتو – دری – از ۱۱ می ۱۹۶۶ تا ۱۱ جون ۱۹۶۶
      شش-
      مساوات – مدیر مسوول - الف- س – رشاد - محمد شریف ایوبی – ناشرین – محمد رحیم الهام و عبدالغنی میوندی – زبان دری و پشتو اغاز به نشرات ۲۴ جون ۱۹۶۶
      هفت -
      پیام وجدان – مدیر مسوول – عبدالروف ترکمنی – ناشر- عبدالروف ترکمنی - زبان دری – پشتو - ۲۴ جون ۱۹۶۶
      هشت –
      پرچم – مدیر مسوول – سلیمان لایق - ناشرین – سلیمان لایق – م- الف – خیبر – زبان دری - پشتو- از ۱۴ مارچ ۱۹۶۸ تا ۱۵ جولای ۱۹۶۹ میلادی
      نه –
      صدای عوام – مدیرمسوول – داکتر الف- ک- فرزان – ناشر – م- الف- حنیفی
      زبان – دری – پشتو - از ۲۷ مارچ ۱۹۶۸ تا ۲۰ جون ۱۹۶۸
      ده-
      هفته نامه شعله جاوید – مدیر مسوول – دکتر محمد رحیم محمودی – ناشرین دکتر محمد رحیم محمودی – دکتر هادی محمودی – زبان دری – پشتو- از ۴ – اپریل ۱۹۶۸ – تا ۱۰ جولای ۱۹۶۹ میلادی
      یازده –
      هفته ترجمان - مدیر مسوول – پروفیسور –دکتر عبدالرحیم نوین - ناشر – علی احمد بشیر – زبان دری – پشتو – ۱۸ – آپریل ۱۹۶۸ میلادی
      دوازده –
      جریده سبا- مدیر مسوول – غلام نبی خاطر – ناشر – غلام نبی خاطر – زبان –دری و پشتو - ۸ می ۱۹۶۸
      سیزده –
      کمک – مدیر مسوول م- کمک – ناشر – م –کمک – زبان / دری و پشتو
      یک اګست ۱۹۶۸ ( یک شماره منتشر ګردید )
      چهارده –
      کاروان – مدیر مسوول –کشککی - ناشر – عبدالحق واله – زبان / دری و پشتو- ۱۰ – اکتوبر ۱۹۶۸
      پانزده –
      هفته نامه ګهیځ – مدیر مسوول – م – ګهیځ - ناشرین – م – ګهیځ و الف – سلیم فرغانه ای- زبان / پشتو و دری - ۱۳ – اکتوبر ۱۹۶۸
      شانزده –
      هفته نامه پروانه - - مدیر مسوول – الف – پروانه – ناشر- الف – پروانه – زبان / دری و پشتو - دوم - دسامبر ۱۹۶۸ - تا ۲۰ جنوری ۱۹۶۹
      هفده –
      هفته نامه هدف - مدیر مسوول – غ- م- اور مل – مدیر مسوول – محمد رحیم مهربان – زبان / دری و پشتو- ۱۱ دسامبر ۱۹۶۸ تا ۱۳ – اګست ۱۹۶۹
      هجده –
      جبهه ملی – مدیر مسوول – عبد الرب اخلاق – ناشر – عبد الرب اخلاق – زبان / دری – پشتو- از ۳۰ دسامبر ۱۹۶۸ تا ۱۵ جون ۱۹۶۹ میلادی
      نزده –
      هفته نامه پکتیکا – مدیر مسوول – شاه زمان ورز- ۲- ستانیزی – ناشرین – شاه زمان ورز - و ستانیزی – زبان / پشتو و دری – ۱۰ مارچ ۱۹۶۹
      بیست –
      هفته نامه سپیده دم- مدیر مسوول – الف- ب- کبیر و محمود فارانی – زبان دری و پشتو – ۱۲ مارچ ۱۹۶۹ تا ۱۰ سپتامبر ۱۹۶۹
      بیست ویک –
      هفته نامه افغان ولس – مدیر مسوول – ق- خادم – ناشرین – صادق و ع – ق – عبدالرحیم زی / زبان پشتو - ۳۰ جولای ۱۹۶۹ تا ۱۵ سپتامبر ۱۹۶۹
      بیست و دوم-
      هفته نامه اتحاد ملی – مدیر مسوول – الف- ح – مژده – ناشرین – الف- ح – مژده و الف- ح – نصیری – زبان / دری و پشتو - ۱۹ جولای ۱۹۶۹
      بیست وسه –
      هفته نامه روزګار – مدیر مسوول –ی – فرند – ناشر – ی – فرند / زبان / دری و پشتو – ۲۸ –اکتوبر ۱۹۶۹
      بیست وچهار –
      هفته نامه افغان – مدیر مسوول – م – ی –ولسمل – ناشر – م – ی – ولسمل – زبان / پشتو و دری - ۶ سپتامبر ۱۹۶۹
      بیست و پنج –
      هفته نامه ندای حق - مدیر مسوول م. الف. س .صادقی – ناشر- زرمتی – زبان دری و پشتو – ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۱ تا ۱۸ جنوری ۱۹۷۲
      بیست وشش –
      ملت – مدیر مسوول فدا محمد فدایی – ناشر حبیب الله رفیع – زبان / پشتو و دری
      ۲۶ سپتامبر ۱۹۷۱ تا ۱۰ جنوری ۱۹۷۲
      بیست وهفتم –
      هفته نامه افکار نو –مدیر مسوول – ن. نورزاد –ناشر – ضیا حیدر – زبان / دری و پشتو – ۳۰ – اکتوبرسال ۱۹۷۱ تا ۱ نوامبر ۱۹۷۱
      بیست وهشت –
      هفته نامه پیکار- غ. م . الماسک – ناشر غ.م . الماسک – زبان/ دری و پشتو ۱۵ دسامبر ۱۹۷۱
      بیست ونه –
      شوخک – مدیر مسوول الف. غ. اودس – ناشر الف . مختار – زبان / دری و پشتو ۱۶ دسامبر ۱۹۷۱ تا ۸ جون
      ۱۹۷۲

    ۱-
    کتاب
    AFGHANISTAN
    Die Unterwerfung einer Nation
    نویسنده – سید مصدق رهین – از انتشارات اتحادیه عمومی محصلین افغانی در خارج از کشور ( ګوافس )
    .

  • اقاي سمندر
    قبل از انكه به گفتار هاي شخص خود در باره اقاي مسعود ادمه بدهد يك سوال مختصر دارم شما فرموديد كه (مسعود
    درسال های بعد از کودتای هفت ثور – احمد شاه مسعود در سال درسال ۱۳۵۸ از راه نورستان به پنچشیر رفت و در مبازه مسلحانه که آغاز شده بود – سهم ګرفت)

    اقاي مسعود پيش از اين در كجا بود ؟
    كودتاه در دوهم ثور سال 1357
    به وقع پيوسته بود
    ايا اين واقيت ندارد وقتي كه مردم قهرمان افغانسان در بيسياري از نقاط به شمول هرات ،دره صوف، نورستان، پكتيا، پنجشير و ديگر ولايات عملان قيام را در مقابل حكومت كومونستي اغازيده بود اقاي مسعود در پاكستان به سر ميبرد؟
    تميم

    • باقی سمندر
      سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی
      سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی

      سلام به خوانندګان ګرامی کابل پرس?
      سلام به آقای تمیم
      شما پرسیده اید که :

      «قبل از انكه به گفتار هاي شخص خود در باره اقاي مسعود ادمه بدهد يك سوال مختصر دارم شما فرموديد كه (مسعود
      درسال های بعد از کودتای هفت ثور – احمد شاه مسعود در سال درسال ۱۳۵۸ از راه نورستان به پنچشیر رفت و در مبازه مسلحانه که آغاز شده بود – سهم ګرفت)
      اقاي مسعود پيش از اين در كجا بود ؟
      كودتاه در دوهم ثور سال 1357
      به وقع پيوسته بود
      ايا اين واقيت ندارد وقتي كه مردم قهرمان افغانسان در بيسياري از نقاط به شمول هرات ،دره صوف، نورستان، پكتيا، پنجشير و ديگر ولايات عملان قيام را در مقابل حكومت كومونستي اغازيده بود اقاي مسعود در پاكستان به سر ميبرد؟
      تميم »

      اقای تمیم اینک پاسخی برای پرسش شما مینویسم که :
      احمد شاه مسعود در سال ۱۳۵۴ خورشیدی برابر به ۱۹۷۵ میلادی در زمان ریاست جمهوری محمد داود با یارانش که جز دسته وګروه « نهضت جوانان مسلمان » خود را مینامیدند – در پنجشیر رفته و قرار ګذاشته بودند که جنګ مسحانه را آنها از پنجشیر شروع نمایند . ګلبدین برایشان ګفته بود که طرفداران جنرال عبدالکریم مستغنی که انوقت معاون وزیر دفاع یا لوی درستیز بود – کودتا مینماید
      اما احمد شاه مسعود ودوستانش ګوش به رادیو داشتند وخبری از کودتا در کابل نشنیدند - حرکت شان در پنجشیر سرکوب ګردید نیمی زخمی ونیمی شهید شدند واحمد شاه مسعود با افرادی که زندهمانده بودند از پنجشیر در سال ۱۳۵۴ خورشیدی بسوی پاکستان مهاجرت نمودند .
      اختلافات احمدشاه مسعود با ګلبدین حکمتیارشدت ګرفت . ګروه ګلبدین حکمتیار – با دستیاری بابر وزیر برحال ذوالفقار بوتو احمدشاه مسعود را در پاګستان زندانی ساختند و مسعود از زندان فرار کرد و راهی جاجی شد وګاهی در پاراچنار پاکستان زندګی میکرد .
      در هفتم ثور سال ۱۳۵۷ خورشیدی در شهر کابل کودتا صورت ګرفت و ګروهای خلقی و پرچمی به اریکه فرمانروایی رسانیده شدند .
      احمدشاه مسعود با عده از دوستان شان در جوزای سال ۱۳۵۸خورشیدی برابر به ماه می – جون سال ۱۹۷۹ میلادی از راه نورستان بسوی پنجشیر رفتند . نورستان را مردم در سال ۱۳۵۷ آنهم در ۲۲ میزان آزاد ساخته بودند ـ محمد انور امین که مشهور به علاقه دار بود – قوماندان جبهه نورستان بود .
      در جاهایی که شما نام برده اید – درهرات – دره صوف –نورستان – پګتیا – پنجشیرمردم به شکل خود بخودی بپا خاسته بودند . در هزاره جات مقاومت مسلحانه شروع شده بود . همان سالی که احمد شاه مسعود در ماه جوزا سال ۱۳۵۸ – به پنجشیر از راه نورستان رفت – حتی در شهر کابل دو خیزش مسلحانه یکی در چند اول و دیګری در بالاحصار کابل به وقوع پیوسته بود .
      امید وارم توانسته باشم – به سوالهایی شما پاسخی ارایه نموده باشم . بازهم تاحدی که توانایی دارم به پاسخ شما خواهم نوشت .
      خدا نګهدارشما
      یار زنده و صحبت باقی

    • بلی اقای مسعود در پاکستان بودند ودر انجا هم بر ضد افکار و نزدیک شدن اقای حکمتیاربه ای اس ای با سایر برادران مسلمانان مبارزه می نمودند که یکی از معاونین نهضت بنام داکترجان محمد ازولایت کنر به توطیه حکمتیار و قاضی امین وقاد توسط ای اس ای به شهادت رسید در این زمان بود که مسعود پی به عمق توطیه ای اس ای برد و از انجا به شکل مخفیانه به چتران و ازانجا به نورستان فرار نمود.این معلومات رامیتوانید از نبشته های اقای وقاد و خاطرات انجنیر ایوب که در ان زمان مسول روابط خارجی نهضت بود واز توطیه مسعود را نجات داده بود بدست اورید .

  • مطالب باقى عزيز را خواندم,خيلى برايم جالب بود.راستى من كه سايه مسعود و اخوان المسلمين را به تفنك ميزدم و از تنكنظرى شان و ازينكه از سر نيزه حرف ميزدند سخت نفرت داشتم از فرط نفرط و اعتراض به طرف مقابل اخوان المسلمين رجوع كردم,با انكه با انها هم تماما موافق نبودم و لى را ه سومى و جود نداشت.يا اخوانى خر كه يك ترسيمى مانند طالبان امروزى از انهاداشتم و يا تيورى ماتر يا ليزم كه انرا هم نميخواستم.انتخاب دربين بد و بد تر بود وياانتخاب در بين وبا ويا كولرا.
    ولى بعد ها من كه متوجه مسعود ,نظريات و عمل مسعود بزرك شدم,نظر من هم در مورد يك قشر از قماش مسعود تغير كرد و من علامند راه مسعود شدم بعد در جنك با طاان,اى اس اى و حكمتيار از جمله طرفدران سرخت مسعود شدم.
    امروز به مسعود به صفت قهرمان ملى كشور سخت احترام دارم.

  • یارا عتیق شاهد که با هرچه نام مجاهد بر آن است سخت دشمنی داری. خدا کند که خاطرات زمانیکه معاون چریک (بجه بی ر... قومندان) بوده ای ترا اینقدر عقده مند نساخته باشد. شاهد خان مجاهد تا مجاهد است.
    گذشته از آن تو فکر میکنی که مسعود را اینقدر خدا زد که ابدالی بینی خود را باید پت کند؟ نظر به واقعیت های تاریخی او باید سوراخ دیگرش را پت نماید که گند آن بالا نیاید.

  • جناب سمندر
    از جواب شما ممنون، شما فرموديد :
    (

    واحمد شاه مسعود با افرادی که زندهمانده بودند از پنجشیر در سال ۱۳۵۴ خورشیدی بسوی پاکستان مهاجرت نمودند
    مسعود از زندان فرار کرد و راهی جاجی شد وګاهی در پاراچنار پاکستان زندګی میکرد .

    احمدشاه مسعود با عده از دوستان شان در جوزای سال ۱۳۵۸خورشیدی برابر به ماه می – جون سال ۱۹۷۹ میلادی از راه نورستان بسوی پنجشیر رفتند)

    قرار فرموده شما با در نظر داشت اينكه يك قسمت از كشور عملاُ به جهاد پرداخته و مناطقي از لوس رژيم آزاد شده بود، اقاي مسعود قريب چهار سال را در پاكستان به سر ميبرد ؟1354-1358

    اقاي مسعود صرف يكماه در جاجي مقيم بود، بعدآ كابل رفته وبا سپري نمودن سه ماه دوباره به پاكستان امد.

    . تميم

  • باقی سمندر
    سنبله ۱۳۹۰ خورشیدی
    سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی

    سلام به خوانندګان ارجمند کابل پرس?
    سلام به آقای تمیم

    ګودتا ۲۶ سرطان در سال ۱۳۵۲ خورشیدی به وقوع پیوست . احمد شاه مسعود در زمان ریاست جمهوری محمد داود ازپنجشیر افغانستان - بسوی پاکستان درسال -۱۳۵۴ مهاجر ګردید .
    کودتای ۷ ثور در سال ۱۳۵۷ رخ داد واحمد شاه مسعود یکسال ویک ماه بعد یعنی سیزده ماه بعد از کودتای هفت ثوردرماه جوزا ۱۳۵۸ داخل افغانستان رفت وتفنګ به شانه انداخت ودر سنګرجا ګرفت و رزمید با افکارو نظریه خودش نه با افکار ګلبدین یا آي -آس -آی .
    یکبار در عقرب سال ۱۳۶۹ یعنی یازده سال بعداز سال ۱۳۵۸ براساس دعوت لوی درستیز پاکستان که جنرال اسلم بیګ نامداشت - به پاکستان رفت و بعد ازختم جلسه ها پیش شرط ها ووعده های آی اس - آی را نپذیرفت و برپایګاه های خود در داخل افغانستان برګشت نمود .
    نه بار روسها بالای پنجشیر حمله نمودند و در همه جنګ ها احمد شاه مسعود مقام فرماندهی را داشت ووی را در پنجشیر آمرصاحب می ګفتند ،( برای دوسال یک پیمان متارکه بین روسها و احمد شاه مسعود بوجود آمده بود )
    مسعود در افغانستان در نهم سپتامبر سال ۲۰۰۱ - دو روزپیش از یازدهم سپتامبر۲۰۰۱ به شهادت رسید و به دین ومذهب و ایمان و وطن خود وفادار ماند.
    بعد از کودتای هفتم ثور ۱۳۵۷ بیشتر از پنج ملیون نفر از افغانستان به بیرون کشور مهاجرت نمودند وبیشتر از صد هزار نفر در اروپا و امریکا پناهنده شدند اما احمد شاه مسعود شب وروز را با شکست و پیروزی و با شکست ها و نا آرامی ها در سنګر ها ماند.
    من در بستر آرام میخوابیدم ُ اما احمد شاه مسعود دو شب در یک بستر دریک جای نمیخوابید .
    نان من ګرم و آب من سرد بود اما درچانته احمد شاه مسعود ګاهی توت وګاهی ګندم بریان بود .
    من یعنی باقی سمندر میشناسم صد ها نفری راکه بر احمد شاه مسعود میتازند اما توانایی یک روز نا ارام خوابی و یک روز ګرسنګی و یک روزه مبارزه مسلحانه را نداشتند وندارند .
    انصاف کجاست ؟
    مردم افغانستان سالها رزمیدند و در مناطق ای که احمد شاه مسعود آمریت داشت - هزاران نفر هم رزمیدند و مسعود درمیان مردم زندګی نمود و درمیان مردم مبارزه کرد ودر میان مردم جان داد .
    راه های فکری من ومسعود ازهنګام جوانی تا زمان شهادت اش بسیار ازهم دیګر فاصله داشت اما نامردی خواهد بود اګر من در غیاب انسانی که به خون ټپیده و به شهادت است - واقعیت را آنطوری که بوده است کتمان نمایم .
    وقتی من از احمدشاه مسعود مینویسم که احمد شاه مسعود به جاودانګی پیوسته است .
    یار زنده وصحبت باقی

    • متن معاهده مخفی بین احمدشاه مسعود و قوای اشغالگر شوروی در افغانستان
      این سند بوسیله جنرال گروموف، جنرال تنی و احمدشاه مسعود امضأ گردید.
      1. گروه مسلح پینجشیر کلیه عملیات نظامی خود را در سالنگ جنوبی و مناطق همجوار متصل به شاهراه کابل-حیرتان، بشمول استعمال هرگونه اسلحه در مناطقی که بدست قوای مسلح پینجشیر قرار دارد، علیه مواضع قوای شوروی، افغانی، محافظین سرحدی و حارندوی متوقف سازد.
      2. گروه مسلح پینجشیر مسؤلیت حفط خطوط مخابراتی بین تاجیکان و چاگانی را بدوش گرفته و مانع حمله، قطاع الطریقی و سایر اعمال خصمانه علیه قوای شوروی و افغانی گردد.
      3. طرف شوروی طبق موافقه دوجانبه مسؤلیت تهیه تدارکات، ضروریات فوری و سائر مواد مورد احتیاج را برای تقویه و نگهداری پینجشیر و سایر مناطق متعلقه بر حسب وقت تعین شده بدوش میگیرد.
      4. به سائر گرو ها و دسته جات مسلح اجازه داده نخواهد شد تا در مناطق مربوطه داخل شده و علیه قوای شوروی و قوای افغانی دست به حملات تروریستی و تخریبی زده و پایپ لاین را منهدم کنند.
      5. تبادله معلومات و مساعی مشترک جهت پیداکردن اتباع شوروی و افغانی در منطقه مورد نظر بین دو جانب بعمل خواهد آمد.
      6. در صورت خلق و اوج تشنج ، مشاوره لازم در مورد اجتناب عملیات جنگی و برقراری صلح در منطقه مورد نظر بین دو جانب بعمل خواهد آمد.
      7. مؤثریت این پروتوکول در سراسر قلمرو 30 کیلومتری در هردو سمت بین تاجیکان و چاگانی امتداد خواهد ییافت. در ماورای این قلمرو، قوای شوروی و قوای مسلح پینجشیر حق دارند تا عملیات نظامی را علیه سائر گروه های مسلح متعلق به دیگر تنظیم های مجاهدین براه انداخته و ایشان را محو نمایند. خصوصاّ گرو های که عملیات نظامی را علیه هردو جانب متعاقدین متوقف نساخته اند.
      8. پروتوکول حاضر از لحظه امضأ و صحه گذاشتن به آن مرعی الاجرا میشود.
      در افغانستان، دسامبر 1988 MO SSSR منبع: عملیات گروه
      Shabarshin (شبارشین 177-214 )
      تذکر: به پاراگراف 3 و 4 توجه فرمائید.

  • از نوشته های اقای سمندر معلوم می شود که حکمتیار .مسعود ودیگران سالها قبل از کوداتای ثور1357 کمر را بخاطر ویرانی وطن بدستور سازمان استخباراتی پاکستان بسته بوده اند. چرا در در مقابل داود کوداتا؟ او که یگ شخص مسلمان بود. تا هنوز ما فکر میکردیم که انها بعد از کوداتای 7 ثور 1357 شروع به ویرانی و تباهی کشور نموده اند وو انها در سال 1354 یعنی 4 سال قبل از کودا تای ثور 1357 وطن را ترک و به اغوش ISI پنا برده اند

    • این جواب جلال جان را من میدهم!
      رژیم سردار داوود بوسیله روسها بقدرت رسید قبل ازاحمدشاه مسعود واخوانی ها شخصیتهای مهمی مثل هاشم میوند وال وجنرال اورنګ شاه وغیره نیز به اتهام کودتا ګرفتار وراهی دیار عدم ګردیدند. هیچګاهی یک دانشجوی کلاس دوم یک دانشګاه که بهترین ایام عمر خویش را سپری میکند علاقه ای به ترک خانه، مادر واعضای خانواده وبالاخره همصنفان وهمباری های خویش ندارد تا وقتیکه حیات کسی درخطر نیفتد. چه باید میکرد او هم مثل انجنییر حبیب الرحمن درکابل باقی میی ماند تا رژیم داوود وی را سربه نیست کند؟
      این هم قابل یاد آوری است که بعداز فرار مسعود ازخانه اش مادرش نیز به مرض سرطان متبلاشده ودرهمان سالها ازدنیا پدرود ګفت

  • باقی سمندر
    سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی
    سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی

    در باره احمد شاه مسعود

    سلام به خوانندګان ارجمند کابل پرس?
    سلام به اقای جلال

    البته شما میدانید که با انتشار دو تصویری که آقا شاهد رسامی نموده و شباهت به دو کاریکاتور دارند – درکابل پرس سکوت برقرار بود و هربیننده به یقین برداشتهای خود را داشت ودارد . من بدون آنکه کوچکترین تبصره ای براحمد شاه درانی که در تواریخ بنام احمدشاه بابا یاد میګردد- نوشته باشم – در مورد تصویر دوم یعنی احمد شاه مسعود کوشیدم تا در بحث باز ګردد و نیم ګوشه از نظرم را در مورد شرایط پیش از سال ۱۳۵۲ یا پیش از کودتای ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ بطور فشرده بیان نمودم .
    من نظر خود را درمورد کودتاها بطور مفصل بیان داشته ام و در تارنمای ګفتمان دیموکراسی افغانستان – بخش نویسندګان – به نام باقی سمندر منتشر شده اند – در اینجا نمیخواهم وارد بحث درمورد کودتا ها باردیګرګردم .
    چون سخن از احمد شاه مسعود و ګلبدین نموده و چنین بیان داشته اید که :
    « از نوشته های اقای سمندر معلوم می شود که حکمتیار .مسعود ودیگران سالها قبل از کودتای ثور1357 کمر را بخاطر ویرانی وطن بدستور سازمان استخباراتی پاکستان بسته بوده اند. چرا در در مقابل داود کودتا؟
    او که یگ شخص مسلمان بود. تا هنوز ما فکر میکردیم که انها بعد از کودتای 7 ثور 1357 شروع به ویرانی و تباهی کشور نموده اند و انها در سال 1354 یعنی 4 سال قبل از کود تای ثور 1357 وطن را ترک و به اغوش
    آی – اس – آی – پناه برده اند »

    من بطور بسیار فشرده مینویسم که :
    من درتبصره هایی در بخشهای مقاله ای که آقای « پرویز – بهمن » در باره احمد ولی کرزی برادرحامد کرزی نوشته اند – نیز اشاره هایی داشته ام که اینک بخاطر جلوګیری ازاطناب یا درازی کلام از نوشتن دوباره خود داری می ورزم .
    برای اینکه نظرم را برای شما در باره اوضاع انروز بطور فشرده بنویسم –تذکر دادن به چند جمله را اضافی نمیدانم .
    درآخرین سالهای سلطنت محمد ظاهر شاه – تظاهرات و اعتصابات و اختلافات در جامعه افغانستان برضد سلطنت ودولت روزبروز ګسترش می یافت .
    در جریده «پرچم » شعری را بارق شفیعی بخاطر سالګرد لنین نوشته بود و در بخشهای اخرین « درود برلنین » نوشته بود . همین درود ګفتن برلنین باعث ګردید که بخش از دولت مداران که درراس قدرت قرار داشتند – ماشین تبلیغاتی را بکار انداختند و بسیاری ازملاها ومولوی ها از سراسر افغانستان جوقه جوقه بکابل بیامدند و تظاهرات دامنه داری برضد بارق شفیعی و پرچمی ها و در نهایت بر ضد شوروی انوقت شروع ګردیده بود . حتی ملا ها در شهر جلال آباد جوانی را که عبدالرحمن نام داشت و از پشه ای لغمان بود در ملای عام کشته بودند .
    اختلافات اصلی از وزارت پلان افغانستان درباره پلان ګزاریهای پنجساله شروع شده بود که در سرمایه ګذاری ها برای پلان پنجساله در کنار سرمایه ګذاری های شوروی – نقش امریکا و المان غرب و اروپا نیز برجسته ګردیده بود و این به نفع شوروی انوقت نبود .البته اګر خواسته باشید من داده ها یا رقام وامار اقتصادی رابریتان خواهم نوشت .
    ملاها ومولوی ها را بروی سرک های کابل فراخوانده بودند تا دست به اعتصاب میزدند زیرنام مرګ برکمونیسم ومرګ برشوروی ومرګ برلنین – بیشتراز آنچه در برنامه ریزی ها داشتند برای امریکا واروپا امتیازبدست بیاورند . اختلافات اقتصادی میان طرفداران شوروی و امریکا یا بلوک شرق وغرب در روی سرک ها بوسیله ملا ها ومولوی ها از یک طرف و حزب
    «پرچم وخلق »از سوی دیګر نمایندګی میګردید .
    دولت محمد ظاهر شاه سرانجام تصمیم ګرفت تا ملاها ومولوی ها را بعد از ماه ها مظاهرات در یکی از شب ها درحالت خواب در مسجد پلخشتی درخواب غافلګیر نموده و در موتر های لاری بوسیله پولیس به چهار ګوشه مملکت روان ساخت . در ظاهر امر ګویا جامعه آرام شد .
    تظاهرات کارګران – دهقانان – روشنفکران با طرح خواسته های سیاسی واجتماعی روز بروز اوج میګرفت و در بین روشنفکران هم جناح های ګوناګون برجسته تر میګردید .
    در پوهنتون کابل – دولت کابل باهمدستانش ودستیاری ګلبدین یکی از سخنګویان جریان شعله جاوید بنام سیدال سخندان را کشته بود و سیدال به شهادت رسید .
    حکمتیار را دولت زندانی ساخت وموسی شفیق حکمتیار را از زندان رها ساخت ووی به پا کستان رفت ـ در زمان پادشاهی محمد ظاهر شاه .
    اګرفراموش ننموده باشم – منهاج الدین ګهیځ نیز ترور ګردید و ....
    حکومت پاکستان و آی – اس آی تا آنوقت رسمن فقط رادیو کاکاجان را با سردمداری مهرخان ( به ګمانم مهرخان شوهر میرمن پروین ای اواز خوان بود که از کابل فرارکرده و به دام پاکستان افتیده بود ) برضد افغانستان بدست داشت ودولت انوقته پاکستان توانایی مقابله رویاروی یا از پشت سر زدن را با دولت افغانستان نداشت . با رفتن حکمتیار که به اشاره موسی شفیق صدراعظم به پاکستان رفت – دولت پاکستان زیر رهبری پروفیسورذوالفقار علی بوتوکه شعارش چنین بود :
    پاکستان وطن ماست – سوسیالیسم اقتصاد ماست – اسلام دین ماست
    آقای ګلبدین را به آغوش ګرفت و حمایه نمود و وبعد از کودتای ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ خورشیدی در میدان جنګ ها فرستاد تا از دولت افغانستان امتیاز بګیرد . فاجعه از همین جا شروع شد وتاحال ادامه دارد .
    ګلبدین به فرمان آی- اس – آی شایع کرده بود که برضد جمهوریت داود کودتا مینماید و « نهضت جوانان اسلامی » به قدرت میرسد .
    جوانانی بی تجربه و پیرو « نهضت اسلامی » هم باور نموده بودند. کودتاچیان دردولت داود خان بعد از کودتای ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ کوشیدند تا راه را برای شوروی باز تر سازند و به ګرفتاری مخالفین بالقوه (نیروی در خود ) شروع کردند – میوند وال وجنرال ملکیار و جنرال میراحمد شاه و عارف ریګشا و دهها انسان را به جرم کودتا ها ګرفتارنموده بودند و بسیاری را در زیر شکنجه ها در زندان کشتند که کشتن میوند وال در در زیر شکنجه ها در داخل زندان ای کابل در افغانستان بزرګترین سر وصدارا در بین مردم براه انداخت .
    در حدود دوصد نفر از اعضا وعلاقمندان « نهضت جوانان مسلمان » را طرفداران داود ګرفتار نمودند – جګړن محمد غوث یکی از خویشاوندان احمد شاه مسعود نیز در بین ګرفتار شده ګان بود.
    احمد شاه مسعود با دوستان شان در دره پنچشیر ګروه چریکی را تشکیل دادند .
    استدلال ګلبدین به اشاره آی – اس – آی این چنین بود که :
    در اطراف کابل باید حرکتی نظامی ای شروع شود تا بهانه ای برای بیرون اوردن تانک ها از قشله ها و یا پایګاه های نظامی پیدا ګردد و وقتی تانکها برای سرکوب شورشیان بیرون شدند – تغییر موضع داده و به طرفداری شورشیان وبرضد دولت جمهوری داود خان برمیخیزند و دراین صورت رادیو ګابل و ارګ را میګیرند و کودتا هم کامیاب میګردد و جنرال مستغنی ګویا از این کودتا با خبر است وحمایت میکند .
    این بود نقشه ای محصول ذهن – آی – اس – آی وګلبدین اما کودتا نشد و جوانان سرکوب شدند – مردم از جوانان « نهضت اسلامی » حمایت نکردند و دراینجا احمد شاه مسعود نخستین تجارب اش را بدست آورد.
    حالا که از این حادثه سی وهفت سال میګذرد و خون ملیونها انسانها در سرزمین ما ریخته شده است و تاهنوزافغانستان بخاک وخون شط میزند – آی –اس – آی یک ګروه نه بلکه ده ها ګروه مسلح وغیر رنګارنګ را نه تنها در کوه ها حتی در ارګ ریاست جمهوری افغانستان نیز در اختیار دارد و برضد منافع ملی افغانستان سازماندهی کرده ومیکند ـ
    احمدشاه مسعود در عنفوان جوانی در سال دوم کودتای ۲۶ سرطان راه خود را از راه ګلبیدین و آی اس آی جدا کرد و با ریختن خون خویش در خواجه بها الدین ثابت ساخت که چه فاصله ای میان وی و نوکران آی – اس آی قرار داشت ودارد.
    درمورد معاهده باروسها ها هم خواهم نوشت . کم من کرم شما.
    یارزنده وصحبت باقی

  • جناب سمندر سلام مرا هم بپزيرد
    هدف بنده جز دانستن واقيت ها چيزئ ديگر نيست اما متسفانه كلتور اففاني ماند ديگر موضوعات به مقايسه دگر كشور هاي مترقئي هنوز شكل ابتداي را دارا است، يك تعداد نادانسته از جو وعمق مسايل ميخواهد واقيت هاُي پيچيده را سر سرانه مينويسند، يك گروه واقيت را به ذوق خود بدون اسناد پيش كش ميكند، و گروهي واقيت ها را بدون در نظر داشت بعد مثبت و يا منفي در اختيار خوانده پشكش ميكند يك دليل عمده خوف از بر خورد اشخاص قضيه و يا طرف داران اين اشخاص ميباشد
    بعد از خوانش دو مقاله جناب شما و جواب به سوال هاي بنده ار تاريخ استفاده خوب داريد اما در بسياري موارد از گفتن واقيت ها ترفه ميرويد و يا مسايل را با مخلوت كردن جواب دل خواه خود تنظيم ميكنيد.
    به هر صورت از ينكه جواب مستقيم در باره حضور تقريبآ چهار ساله اقاي مسعود به پاكستان نداديد باكي نيست

    از شما در باره دو موضوع ميخواهم بپرسم
    اول دليل رفتن اقاي مسعود در سال 1369
    به پاكستان و ملاقات نه تنها با اسلم بيگ باكه اسحاق خان، قاضي حسين احمد و جنرال حميد گل ريس ا س ا چه بود و نقش هل بلورك نماينده امريكا كه در ان نشست حضور داشت چه بود؟

  • باقی سمندر
    سنبله ۱۳۹۰ خورشیدی
    سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی
    سلام به خوانندګان ګرامی
    سلام به آقای تمیم

    من میکوشم تا چند ساعت دیګر کارهایی دیګری راکه پیش رو دارم - سربراه بسازم و بعدن حتمن در باره پرسش های شما و موضوع معاهده با روسها خواهم نوشت .
    یار زنده وصحبت باقی

  • باقی سمندر
    سنبله سال ۱۳۹۰
    سپتامبر سال ۲۰۱۱

    سلام به همه خوانندګان عزیز کابل پرس?

    سلام به آقایون که درمورد احمدشاه مسعود تحقیق ومطالعه دارند وتا حالا نوشته اند.
    امیدوارم تا شما بنویسید و دیګران ومن هم بخوانیم . من چشم براه نوشته های شما میباشم.
    فکر مینمایم وامید وارم که برای چند ساعت دیګر نیز مصروفیت های دیګرم را بتوانم بپایان برسانم تا وقت کافی برای خواندن ونوشتن بیابم.
    یار زنده وصحبت باقی

  • باقی سمندر
    ۲۲ سنبله سال ۱۳۹۰خورشیدی

    سپتامبرسال ۲۰۱۱

    سلام به خوانندګان ارجمند کابل پرس?
    سلام به آقایون حکمت - تمیم - عبید الله وهمه وطنداران
    تاحالا دوبار نوشتم که مصروف میباشم - اینک شما را هم درجریان میګذارم - لطفن خبر را از زبان کلید بخوانید .

    درگیری بین نیروهای امنیتی و طالبان در شهر کابل
    تهيه شده توسط کلید
    سه شنبه 22 سنبله 1390 ساعت 14:16

    درگیری بین نیروهای امنیتی و طالبان در شهر کابل

    گزارش ها می رسانند که شماری از افراد مسلح حوالی ساعت یک و نیم بعد از ظهر امروز با نیروهای امنیتی در چهار راهی عبدالحق شهر کابل درگیر شدند.
    در جریان این درگیری صدای چندین انفجار نیرومند نیز شنیده شده است.

    به اساس گزارش ها، درگیری هنوز هم میان مخالفان و نیروهای امنیتی ادامه دارد.

    گفته می شود که مهاجمان مسلح به سلاح های سبک و سنگین مجهز اند.

    این مهاجمان با استفاده از تعمیری که در این چهارراهی قرار دارد راکتی را نیز پرتاب کردند که در سرک 12 وزیر اکبر خان به یک موتر حامل اطفال مکتب اصابت کرده است.

    در برخی از گزارشها آمده است که حمله کنندگان با وارد شدن به یک تعمیر نیمه کاره در چهار راهی عبدالحق، سفارت امریکا در کابل را هدف قرار داده اند.

    مسئولان امنتی از تمامی ادارات دولتی و مکاتبی که در اطراف این محل قرار دارد خواسته اند تا زمان مهار این حمله در همانجا باقی بمانند.

    تلفات دقیق این رویداد تا حال اعلام نشده است.

    ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان مدعی شده است که حمله کنندگان از اعضای گروه طالبان می باشند.

    همچنین از انفجار در منطقه دهمزنگ شهر کابل نیز خبر داده شده است.

    خبرگزاری بخدی گزارش داده است که یک انتحار کننده وارد زون شمشاد که در نزدیکی مدرسه خاتم الانبیا قرار دارد وارد شده و دست به انفجار زده است.

    در خبر آمده است که یک پولیس و یک غیرنظامی بر اثر این انفجار کشته شده است.

    همچنین یک انتحاری دیگر خود را در مقر پولیس سرحدی روبروی باغ وحش منفجر کرده است.

    گفته شده است که در این انفجار یک سرباز پولیس زخمی شده است.

  • bibakhshid, az jinayati ishan dar kabul agar chezi medanid ham binawisid lotfan, ki onhama mardommi bigona ra chera qatli am kardan...chera ishan bajoz khodesh kasi digarra namekhast....? ki baies amadani Taliban dar afghanistan shod..? aga ishan mebood fikr namekonid ki aosae afghanistan mesli zamani rabbani meshod..? hala waqian ahmad sha masaod ba on hama jinayad qahramani milli metawanad bashad ..ya shahid..?

    • باقی سمندر
      ۲۲ سنبله سال ۱۳۹۰
      سپتامبر سال ۲۰۱۱ خورشیدی

      سلام به خوانندګان کابل پرس? در سیراسر دنیا

      خواننده ای ګرامی

      در باره خبر امروزدر کابل تا این لحظه چنین میتوانم اخبار چند منبع و تبصره خود را پیش چشمان شما بګزارم .
      کابل (پژواک، ٢٢ سنبله٩٠): درحملات مسلحانه و انتحارى امروزدرشهرکابل، هفت تن کشته و هفده تن تن ديگر مجروح گرديدند وهنوزهم دريک نقطۀ شهر مقاومت يک تا دوتن از مهاجمان ادامه دارد.
      اين مطلب را پاسوال محمدظاهر رييس تحقيقات جنايى زون یک صدویک آسمايى کابل، حوالى ساعت هشت شب امروز، به آژانس خبرى پژواک اظهار داشت .
      به اساس معلومات منبع، درجمع کشته شده ها ٤ پوليس وسه فرد ملکى و دربين مجروحين پنج پوليس و دوازده فرد ملکى شامل ميباشند .
      به گفتۀ وى، نيروهاى امنيتى تلاش دارند تا مهاجمان باقيمانده را درتعميرى واقع چهارراهى عبدالحق، هرچه زودتر از بين ببرند.
      مهاجمان يادشده، حوالى ساعتیکونیم بعد از ظهر امروز، داخل يک تعمير نيمه کاره در چهارراهى عبدالحق درشهر کابل گرديده، سفارت امريکا، قوماندانى عمومى نيروهاى آيساف و تاسيسات دولتى را هدف قرار دادند.
      همچنان امروز در مناطق دهمزنگ، ليسۀ حبيبيه و سرک ميدان هوايى شهر کابل نيز طالبان حملات انتحارى را انجام دادند.
      ذبيح الله مجاهد سخنگوى گروه طالبان گفته است که اين حملات را طالبان مسلح، با استفاده از توپ هشتاد ودوم ملى مترى، راکت شانه اى، پيکا، کلاشينکوف، بم هاى دستى و واسکت هاى انتحارى انجام داده است .
      به گفتۀ وى دراين حملات ، تلفاتى به نيروهاى افغان و خارجى وارد گرديده است.
      يایان خبر وکزارش از پژواک

      خبرګزاری باختر چنین ګزارش داد
      تاکنون سه تروریست در ساختمانی در چهارراهی شهیدعبدالحق کشته شده است

      سخنگوی وزارت امور داخله میگوید که سومین حمله کننده در ساختمان چهارراهی شهید عبدالحق پس از شام امروز از پا در آورده شد، اما مقاومت تروریستان در ساختمان ادامه دارد
      سخنگوی وزارت امور داخله میگوید که سومین حمله کننده در ساختمان چهارراهی شهید عبدالحق پس از شام امروز از پا در آورده شد، اما مقاومت تروریستان در ساختمان ادامه دارد
      صدیق صدیقی که با خبرنگار آژانس اطلاعاتی باختر صحبت میکرد افزود، ساختمان متذکره کاملاً" در محاصره نیروهای امنیتی قرار دارد و احتمالا" یک یا دو مهاجم هنوز هم در داخل ساختمان وجود داشته باشد

      صدیقی افزود که یک پولیس درین رویداد شهید و یک پولیس دیگر زخم برداشته است.
      بعد از ظهر امروز شماری از مهاجمان به ساختمان نیمه کاره در چهارراهی شهید
      عبدالحق هجوم برده، اهدافی را به آتشباری گرفته و با نیروهای امنیتی درگیر شدند

      همچنان حمله کننده انتحاری دیگر خود را در چهارراهی دهمزنگ منفجر ساخته و یک انتحار کننده دیگر در مقابل مدرسه خاتم النبین خود را منفجر ساخت.
      به گفته ثریا دلیل سرپرست وزارت صحت عامه درین رویداد ها بیست و یک تن زخمی گردیده و یک جوان شهید گردیده است. درهیمن حال برخی از رسانه ها شمار کشته شده گان این رویداد ها را شش تن گزارش داده اند »
      (خبر از باختر —)

      یک مسوول وزارت داخله تائید کرد که در مسیر سرک دهمزنگ شهرکابل انفجاری صورت گرفته است.
      یک مسوول وزارت داخله تائید کرد که در مسیر سرک دهمزنگ شهرکابل انفجاری صورت گرفته است
      داکترنجیب الله معاون دفترمطبوعاتی وزارت امور داخله باتائید این خبر به آژانس اطلاعاتی باختر گفت که تا هنوز تلفات بر خاسته از این حادثه معلوم نیست
      درهمین حال گزارش های وجود دارد که انفجاری درمقابل مدرسه خاتم النبین صورت گرفته است اما مقامات وزارت داخله این خبر را تائید نکرده اند.
      برخی از رسانه ها از قول شاهدان عینی، انفجار در دهمزنگ را حمله انتحاری وانمودکرده گفته اند، دراین رویداد یک پولیس نیز زخمی شده است » ( خبرکزاری باختر )
      « شهروندان کابل روزی پر رعب، و حشت و خونین را سپری کردند
      هیچ خانواده در کابل سراغ نمی شد که بخاطر فرزندش و اقارب اش نگران نبوده باشد
      . این حالت را کی به شهر و شهروندان مستولی گردانیده بود.
      کی ها مردمان مظلوم کابل را چنین میسازند
      مبصر سیاسی آژانس اطلاعاتی باختر به این پرسش ها از دید مردم و با تحلیل مردمی پاسخ میدهد
      در قاموس خبرنگاری، مردم بهترین خبرنگاران توصیف شده اند بر همین بنیاد مردم میگویند، تروریستان، حامیان بین المللی آن هرگز به فکر و اندیشه مردم نیستند،
      هرگز آرزو ندارند مردم افغانستان آرام و آسوده باشند، استراتیژی حامیان تروریزم افغانستان ضعیف و ناتوان است
      و تا زمانیکه چنین حلقه ها در منطقه وجود داشته باشندو جامعه جهانی به آن توجه نکنند، مردم افغانستان روزهای بد و بدتری را سپری خواهند کرد.
      زیرا حامیان تروریزم با سماجت و پررویی هم تروریزم را می پرورانند،
      هم تروریزم میسازنند و هم به گفته معروف برف بام خود را بالای دیگران می اندازند.
      به باور مردم، کابل خونین و زخمی، مردم مضطرب وسرگردان پیوسته زجرکشیده اند، آسیب دیده اند و کسی به فریاد آنها نرسیده است
      . کی ها گلیم ماتم را بر خانواده های شهروندان گسترانیده اند
      مردم میگویند، تروریستان مردم را می کشند، گلیم غم و ماتم را بر خانه ها هموار می کنند. اما در ظاهر دوستان و در باطن دشمنان از آنها حمایت می کنند
      حوادث امروز نشان داد که تنها چند تروریست و آدم کش نمی تواند چنین برنامه ای گسترده ای
      را برای قتل و کشتار سازمان دهند، حتی دسته ها و حلقه های اند که آنها را تجهیز،آموزش و تمویل میکنندتامردم افغانستان را بکشند، ساختمان ها را ویران کنند وامتیاز بیشتر بدست آرند »
      ( پایان خبروتبصره از باختر آژانس ).

      وطندار نازنین من !

      جنایت کاران جنګ را درکابل کشانیدند تا با اعمال قدرت وتکیه بر زورتفنګداران تامغز استخوان سیاه وارتجاعی شان به اریکه قدرت سیاسی برسند و خود را برسرنوشت مردم افغانستان حاکم ګردانند وجنایات ګذشته را درکابل وهمه افغانستان تکرار نمایند وکابل را بازهم حمام خون بسازند . عده ای ګه خود را «روشنفکر »میدانند – این حرکات را « جنبش مقاومت ملی » میخوانند و با دفاع از این نوع حرکات خودرا « ضد امپریالیست ومترقی » جلوه میدهند ومن – یعنی باقی سمندر را – «نوکر امپریالیسم .... » میخوانند
      – من اخبار را برایشما وبرای تاریخ مینویسم تا در آینده دیده شود که کی ها در کجا قرار دارند و چګونه برای بازهم بخاک وخون کشیدن کابل ومردم تمام افغانستان متحد وموتلف شده اند . جزیات خبر را یکبار دیګر باهم میخوانیم .
      اخبارخونین کابل امروز چنین است –
      امروز عده ای از افراد مسلح بین ساعت یک و نیم بعد ازچاشت با نیروهای امنیتی در چهار راهی عبدالحق شهر کابل درگیر شده و.
      در جریان این درگیری صدای چندین انفجار نیرومند نیزبه ګوش رسیده است .
      مهاجمان مسلح به سلاح های سبک و سنگین مجهز بوده اند واین سوال همیشه در ذهن همه خوانندګان خطور مینمایند که این همه سلاح را درداخل کابل کی ها در خدمت شان وچګونه قرار میدهند ؟
      شما خودتان در این مورد بیاندیشید .
      این تفنګداران با استفاده از تعمیری که در این چهارراهی عبدالحق قرار دارد راکتی را نیز پرتاب کردند که در سرک 12 وزیر اکبر خان به یک موتر حامل اطفال مکتب اصابت کرده است وهنوز تعداد دقیق اطفالی که به خاک وخون کشیده شده اند – دقیق نیست .
      در گزارشها یی میخوانیم که حمله کنندگان با وارد شدن به یک تعمیر نیمه کاره در چهار راهی عبدالحق، سفارت امریکا در کابل را هدف قرار داده اند .
      دراخباری که تاحالا بدسترس میباشد میخوانیم که :

      از انفجار در منطقه دهمزنگ شهر کابل رخ داده است -
      یک انتحار کننده وارد زون شمشاد که در نزدیکی مدرسه خاتم الانبیا قرار دارد وارد شده و دست به انفجار زده است-.
      یک پولیس و یک غیرنظامی بر اثر این انفجار کشته شده است.

      همچنین یک انتحاری دیگر خود را در مقر پولیس سرحدی روبروی باغ وحش منفجر کرده است.
      گفته شده است که در این انفجار یک سرباز پولیس زخمی شده است
      امار دقیق کشته شدګان وزخمی ها تاحالا معلوم نیست .

  • نمی توان و نباید نام این کار جناب عتیق را بی فرهنگی نامید خوب بالاخره چیزی بنام آزادی بیان وجود دارد و هر کسی و بخصوص کسانی که به توانایی هایی چون خطابه، نویسندگی، رسامی و کاریکاتور دسترسی دارند اختیار دارند در موارد مختلف ابراز نظر کنند.
    موضوع مهمی که در اینجا به نظر من می رسد این است که کدام جانبداری "عقیدتی" وجود ندارد بلکه صرف بخاطر عقاید نژادی و قومی است که تاجیکان از مسعود بعنوان یک ابر قهرمان معاصر یاد می کنند و او را چونان مردی افسانه ای ساخته اند (مرا به یاد ابر قهرمانانی چون "مرد عنکبوتی"، "سوپرمن"، "بتمن" و "کاپیتان امریکا" - که فیلم جدیدش به روی پرده های سینما است - می اندازد) در صورتیکه در بین هر قومی چنین رهبرانی وجود دارد و مسعود یک قهرمان "ملی" و مورد قبول سایر اقوام نبوده و نیست (تبارز خاص این حقیقت را می توان در گفته های خصمانه هزاره ها در مورد شرارت و قساوت مسعود مجاهد دید! و پشتونهای افغانستان نیز با توجه به اتوریته شان نظر چندان مثبتی نسبت به وی ندارند). اگر کدام موارد معدودی از اقوام دیگر را می بینید که به طرفداری ظاهری و یا ابراز نظرهای عارفانه و شاعرانه درباره مسعود می پردازند فقط بشنوید و باور نکنید؛ که اینان خودفروخته و بندگان مال و عزت تعارفی از جانب اربابان خود اند.

    • اقاى مبارز درست ازادى بيان هرجه كه دلت ميخواهد بكو بنويس و رسم كو.راجع به جانب دارى عقيدتى كفتى جطور از دلهاى مردم خبر دارى كه اينش عقيدتى است و انش نيست؟
      ازين انكار نميكنيم كه اقوام برادر كه در تحت ظلم فاشيتى قوم برادر بشتون قرارداشتند و قربانى ها داده اند و نخبه كانى در بطن خود برورش داده اند واين نخبه كان حق داشتند كه از قوم خود در برابر تجاوزات بر شرف و عزت قوم خود از قوم خود دفاع كنند.بشتون بشتونوالى ميكند همه يك ديكر خودرا حمايت ميكنند.اكر دشمنش هم باشد بشتون باشد از يك هزاره و يا اوز بيك او را بهتر ميداند.تو خوبرادر بيخبر از دنيا حرف ميزنى كه خوش خودت بيايد برايت مهم نيست كه تر و خشك را خوركنى.
      يكبار به وجدان خود فكر كو...تا مسعود زنده بود مردم در نيويارك ارام ميخوابيدند.بن لادن اول بايد ان ابر مرد بزرك را از بين ميبرد بعد كاخهاى سر به فلك را.تو كه عضمت را نبينى بس كور هستى كه ابر قدرت بزرك در كوهاى هندوكش بر بايش اوفتاد او ساده او خوكدام قدرت دولتى نيود وزير نبود وكيل نبود.يك مرد خدا با دست خالى قريب جهان در ارامش بود اوبر عليه طالب حيوان صفت و اى اس اى خون خوار رزميد و بلا خره ايستاده جان داد.
      راستى مسعود دشمنان هم داشت. يك عده انسانهاى زبون و زليل كه خود زير باى دشمن اوفتاده بودند انها بر عليه مسعود موشكافى هاى ميكنند و كور خود و بيناى ديكران هستند.
      مسعود در رو ى جهاى شناخته شده است در بسيارى از كشور ها جاده ها به نام ان نامى نامكزارى شده است.شايد انها هم منشه قومى و يا نزادى داشته باشند.ويا در ان كشور از قوم تاجيك زياد هستند.
      اين برادشت نتيجه فهم,درك و حواس خودت است.من كه نا خوان هستم به خود اجازه نميدهم كه قضاوت كنم,به خصوص در مورد مردان عزيز القدر و نامى مانند مسعود قهرمان كه در تمام جهان نامش را مردم به افتخار ياد ميكنند.

  • باقی سمندر
    سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی
    چهارشنبه
    سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی
    سلام به همه وطنداران شریف وباعزت وبا وقار
    طالبان ای تامغز استخوان سیاه همین دیروز نتنها ګودکان مکتب را در سرک وزیر اکبرخان به خاک و خون کشانیدند - بلکه همه مردم کابل یعنی پنج ونبم ملیون انسان را در اضطراب وپریشانی محض قرار دادند . تصور نماییدکه اګر این جنایت پیشګان تاریخ تیرشده قرون وسطایی وتامغز استخوان سیاه
    - عقربه ساعت تاریخ را یکهزار سال دیګر بتوانند به عقب برګردانند - چه حالی برمردم افغانستان ومنطقه ودنیا مستولی خواهد ګردید ؟
    شما فقط طالبان را در ارګ و یا در روی سرک ها ودشت ها یا با نکتایی ها نبینید - عده ای دیګری که خود را طالب نمیخوانند و از حرکت طالب وحکمتیار و آی- اس آی بنام « حرکت مقاومت ملی ۰ ضد امپریالیستی » دفاع مینمایند - اینها مارهای دهن آستین مردم افغانستان وستون پنجم آی - آس آی در لباس « روشنفکران »
    اند - این چوچه طالبان بیخدا و بیوطن که خود را به دروغ «انتی امپریالیست » میدانند ودر عمل درخدمت امپریالیسم جهانی بوده و زیر نام
    مبارزه برضد حکومت مستعمراتی کابل » عملن در خدمت استخبارات منطقه وجهانی فرار دارند و کابل رابی ثبات میسازند و افغانستان را بی ثبات میسازند وتا باداران شان به اقتداربرسند و در کنار ملاعمر - ملا ګلبدین و شرکا بنشینند و بخون رفقا وعزیزان ګرامی ایکه در زیر آتش متقاطع دشمنان رنګارنک سالها رزمیدند ودرفش استقلال سیاسی - تامین آزادی -دیموکراسی و برابری وعدالت اجتماعی را لحظه ای از دوش نګذاشتند - معامله ګری مینمایند . این مارهای دهن آستین را بشناسید-

  • جناب اقاي سمندر
    مضمون را شما شروع كرديد در ارتباط اقاي مسعود است لطفآ به موضوع بحث صحبت كنيد اخبار روزمره را در اين قرن بيست ويكم حتا مردم در جنگل هاي افريقا به صورت زنده مشايده مكند

    • عتیق ئشاهد شاید از همان مردار خورهای خلقی باشد که با یتیم شدن به پاکستان و آی اس آی ازدواج شده و با مسعود و دشمنان آی اس آی سخت سر دشمنی دارد-
      واقعییت همین است که بایددشمنی داشته یاشد -چون پدر این یتیم را مسعود به زانو در آورد و او را مجبور ساخت که به آی آس آی بپیوندت و این سگ فاشیست که در رقصیدن به بیگانگان و شوهر گرفتن عادت نموده باید هم چنین نماید.

    • باقی سمندر
      سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی
      سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی

      سلام به خوانندګان ګرامی کابل پرس?
      سلام به آقای تمیم

      حوادث تهاجمی جنایت پیشګان در کابل بیشتر از بیست ساعت همه مردم کابل را سراسیمه ساخت و من هم از این حالت مستثنی نبودم ونیستم . امروز خواندم که حقانی وارد میز مذاکرات با امریکایی ها می ګردد - از اینرو بحثی را که من شروع نمودم -همه خواندیم که اززوایای ګوناکون به احمدشاه مسعود و دوران زندګی اش برخورد صورت ګرفته بود - اما وقتی متوجه میګردید - که عده ای عفت کلام را پاس نمیدارند و به فحاشی و لجن پراګنی میپردازند - شما چه میخواهید بنویسید ؟
      به نظر من بایست همه دوران کودتای هفت ثور۱۳۵۷ تا حالا بایست با دیدګاه انتقادی مورد ارزیابی قرار ګیرد اما بجای ارزیابی انتقادی با دشنام سرایی عده ای معلوم الحال و مجهول الهویه نمیتوان بی اعتنا بود وناګذیر خاموشی برګزید چون جواب شان جز خاموشی جمله ای نیست .
      امید وارم درکابل پرس در بخشهای دیګر فضای بحث سالم ودیموکراتیک بوجود بیاید و من هزاران سینه سخن دارم که خواهم نوشت .
      یار زنده وصحبت باقی

  • aaya bar khaastan raakityar ( ghulbudin ) wa buz kohi ( masood ) dar muqaabil daud khan durust bood?????een ke 1 rooz masood yaa deegar khaaineen dar pakistan boodan ya chand saal farq namaikunad ,,,,een hamma khiyaanat karda and share kabul wa afghanistan raa wairaan ,choor wa chapawal karda and,,,,,,,,wa aakhir nateeja ham ba nafi dushmaanan afghanistan boda wa bas,,,,,,,,,,,haich kudaam eenhaa barai manafi melli kaarai nakarda and......dar bain tamaam mardom afghanistan insaan hain basaa paak ,baa istaidaad wa watanparast nisbat bar een khaineen paida maishod ,maishawad wa khwaahad shod.................az een tarafdaari hain bai jaan ba haich jaa namairasiam juz raikhtaandan aab dar aasiyaab dushman,,,,,,,,,,,,,,,,,,,,fikir bar aayanda kunaid.
    afghan

  • بسیار زیبا. تشکر از شما شاهد عزیز

  • احمدشاه ابدالی خائین اولی

    • باید هم احمدشاه ملتانی بینی خود را ببندد.
      شخصیکه در در بار و در بالین شاه (نادر افشار) بزرگ شده واز مقبولی خاصی درنوجوانی و جوانی برخوردار باشدهمچنانکه از نعمات مادی بزرگی برخور دار بود- حقش است که از یک شخصیت استقلال طلب و شکم گرسنه که همه عمر خویشرا در راه مبارزه برضد استعمارگران در کوه ها و دره ها و در میدانهای نبرد عادلانه با وضع ناگوار و رقتبار و شوریده حالی و بدون قیافه شاهانه وبدون خوشکلی و سر وضع نامناسب سپری نموده - نمیشود که در نزد بچه درباری قابل قبول باشد.

  • احمدشاه ابدالی یک شخصیت بود ازین نباید چشم پوشی کرد چون واحمدشاه مسعودبزرگ نیزچون استادخلیلی شاعرمعاصرافغانستان میفرماید لوای فتح بلنداست ازدواحمدشاه سپاه دارجوان وجهان ستان کبیر

  • تفاوت فراوان میان این دو وجود دارد اول اینکه احمدشاه درانی چون چنگیز خان بالای مردم بی دفاع هندوستان هفت بار جمله کرد قتل کشتار غارت نمود که امروز مایه افتخار قبیله بی فرهنک است در حالیکه تاریخ این را محکوم میکند ولی مسعود در برابر تجاوز ایستاد و دوم اینکه وی در دربار نادرشاه خراسانی بزرک شد و بدوران رسید که مورخین دیدکاه های زیادی اخلاقی درین مورد دارند از تمام اون های که به این سایت سری میزنند قضاوت کنند آیا تجاوز به سرزمین دیگران کار درست است و اگر درست است پس تيمور، چنگيز، روس و انگليس برحق بودند كه درين سرزمين جوي خون راه انداختند.

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس