صفحه نخست > دیدگاه > برادرم در هرات بازداشت شد!

برادرم در هرات بازداشت شد!

نکته ای مهم برای همه همشهریان با صفا و صمیمی ام ، اعم از شیعه و سنی : مبادا اسیر فتنه سبک مغزان سیاست باز شوید . هرات نماد پر افتخار مدنیت و فرهنگ این سرزمین است و بسی نامردمان در کمین هرات و هراتیان نشسته اند . این روزها صدای هرات ذهن و روان استبداد زدگان را پریشان کرده است .
احمد بهزاد | نماینده ی مردم در پارلمان افغانستان
يكشنبه 11 سپتامبر 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

در ادامه دسیسه های حکومت و اعمال فشار بر اعضای ایتلاف حمایت از قانون ، عصر دیروز شنبه برادرم

محمود رضایی مدیر لیسه خصوصی توحید ، چندی پیش بعنوان یکی از مدیران موفق مکاتب غیر دولتی به لندن دعوت شد
محمود رضایی مدیر لیسه خصوصی توحید ، چندی پیش بعنوان یکی از مدیران موفق مکاتب غیر دولتی به لندن دعوت شد

محمود رضایی مدیر لیسه خصوصی توحید به حکم سارنوالی دستگیر شد . دلیل بازداشت وی پخش سی دی های اهانت آمیز به خلفای راشیدین در یکی از شعبات لیسه توحید عنوان شده است . اما این همه داستان نیست .

1 - حدودا دوهفته پیش یکی از عناصر ماجراجو در هرات ( فاروق حسینی ) در تماس تلیفونی و به بهانه انتقادات من از حکومت و آقای کرزی ، کلمات رکیک و تهدیدآمیزی به کار برد .

نامبرده که از سران شبکه های ارعاب و فشار در هرات است دارای روابط پیچیده ای با بعضی محافل سیاسی و کنسولگری ایران در هرات است . وی در ماجرای عاشورای سال 84 هرات نقش فعالی در درگیریهای فرقه ای ایفا کرد و مدتی تحت بازداشت قرار گرفته بود .

2 - تقریبا همزمان با تهدیدهای تلیفونی ، یکی از نامزدان ناکام انتخابات پارلمانی ( وحید طاهری ) برادر داکتر اسپنتا رییس شورای امنیت ملی در یکی از میزگردهای تلویزیونی ادعا کرد : یکی از وکلای هرات چنان ثروتمند شده است که مبادرت به تأسیس لیسه خصوصی و دانشگاه در هرات کرده است .

اشاره آقای طاهری به لیسه توحید و دانشگاه اشراق بود که برادرم محمود رضایی از جمله مدیران آن است .

3 - از هفته گذشته ماجرای دیگری در هرات آغاز شده است . سی دی های که گفته می شود در آن به خلفای راشدین اهانت روا داشته شده است به طرز مشکوکی در شهر هرات تکثیر و توزیع شده است . این سی دی ها تهیه شده در ایران است .

4 - همز مان منابعی در هرات برایم خبر دادند که تلاشهایی از جهات مختلف براه افتاده است تا ازین جریان فتنه ای بوجود آورده و آنرا به مدیریت لیسه توحید نسبت دهند و به نوعی مرا در ماجرا وارد سازند و یا اینکه از بازداشت برادرم حربه ای فشاری علیه من بسازند .

سرانجام عصر شنبه برادرم محمود را دستگیر کردند .


با توجه به روند جریانات به نظر می رسد حلقاتی در درون و بیرون از حکومت دست به دست هم داده و قصد دارند فتنه ای جدیدی را به هدف تصفیه حسابهای سیاسی سازمان دهند . درین جا لازم است نکاتی را یادآور شوم :

الف - لیسه توحید یکی از با سابقه ترین مراکز خصوصی آموزشی کشور است که در سال 1371 تأسیس شد . فعالیت های این مرکز آموزشی حتی در دوران حاکمیت طالبان نیز متوقف نشد و صدها تن از دانش آموزان دختر را بطور مخفیانه تحت پوشش برنامه های تعلیمی خود قرار داد .

درین مرکز بیش از 4 هزار دانش آموز شیعه و سنی به تحصیل مصروف اند و به دلیل جذاب بودن برنامه های آموزشی آن فرزندان اکثر مقامات محلی هرات جزء دانش آموزان لیسه توحید هستند . تا کنون سابقه نداشته است که مسایل تفرقه انگیز فرقه ای در محیط تحصیلی این مرکز طرح شود .

ب - براه افتادن موج گسترده ای از تهدید ، اهانت های مذهبی و تدارک حملات فیزیکی فضای هرات را متأثر ساخته است . درین بین برخورد شدید با یکی از چهره های فعال فرهنگی هرات که در طول 19 سال و در بحرانی ترین شرایط امنیتی حتی در عصر طالبان حاضر به ترک شهر خود نگردید و به تعلیم و آموزش فرزندان این آب و خاک پرداخت جای تأسف دارد .

در حالیکه بسیاری از مجرمان خطرناک ، قاچاقچیان ، اختطاف گران و تروریستها آزادند و بد تر از آن مورد تمجید و تجلیل قرار می گیرند ، بازداشت یک آموزگار موفق بر اساس یک شایعه نمی تواند همه ماجرا باشد . لابد اغراض و اهداف دیگری در پشت آن نهفته است .

ج - هرگاه حلقه مافیایی قدرت برنامه ای تدارک دیده باشد که با توسل جستن به عواطف مذهبی مردم و بوسیله بازداشت برادرم اهرم فشاری علیه من جهت عقب نشینی از مواضع سیاسی ام بسازد ،باید بگویم : زهی خیال باطل !!!

د - و نکته ای مهم برای همه همشهریان با صفا و صمیمی ام ، اعم از شیعه و سنی : مبادا اسیر فتنه سبک مغزان سیاست باز شوید . هرات نماد پر افتخار مدنیت و فرهنگ این سرزمین است و بسی نامردمان در کمین هرات و هراتیان نشسته اند . این روزها صدای هرات ذهن و روان استبداد زدگان را پریشان کرده است . از همین رو با خدعه ای دیگر آمده اند تا نزاعی شیطانی براه اندازند و بسیار حسابها را تصفیه سازند . درین شرایط تدبیر و خرد ورزی و دوری از احساسات پوچ فرقه ای بهترین وسیله مقابله با شیطنت های تیم مافیایی حاکم است .

به همه دوستانی که طی ساعات گذشته با من تماس داشته اند گفته ام : در چنین مواقع بهترین و مناسب ترین واکنش به حتی توهین ها و اهانت ها صبوری و متانت است . چه ، آنها که تحت تأثیر جوسازیهای بعضی از ملایان درباری و یا شبکه های فرصت طلب فرقه ای و یا هم تحت تلقینات دسیسه سازان حکومتی ، فحش و دشنام می دهند و نا صبوری می کنند ملامت نیستند . با آنها باید رویه ای اخلاقی و عقلانی پیشه سازیم تا مبادا تیر تاریک اندیشان به هدف نشیند .

این همه مایه شرم برای حکومتی است که برای تمدید حیات ناپاک اش به کثیف ترین دسیسه ها متوسل می شود . اما خدا با صابران است .

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • باقی سمندر
    سنبله ۱۳۹۰
    سپتامبر سال۲۰۱۱

    سلام به همه خوانندګان ارجمند کابل پرس?
    سلام به اقای احمد بهزاد

    نیک میدانیم که حاکمیت در افغانستان همواره تفرقه انداخته وحکومت نموده است . مردم دلاور هرات بارها با برده باری وګاهی هم با مشت کوبنده به دهن مستبدین کوبیده است . نفاق افګنی -مذهبی را در هرات مردم بخاطر دارند - میدانید چند صد خانواده یهودی در هرات زندګی مینمودند و حالا کجایند ؟
    تعصب مذهبی میان شیعه وسنی هم در هرات بارها دامن زده شده است و این بار آخر نیست .
    مردم هرات دربرابرتفرقه افګنان همیشه متحدانه ګام ګذاشته اند .
    آیا دهم اسد ۱۳۴۸ خورشیدی را بخاطر دارید و یا برایشما ګفته اند ؟
    در دهم اسد ۱۳۴۸ خورشیدی در زمان زمامداری محمد ظاهر شاه - شهرهرات برای ۲۴ ساعت در اداره و کنترول مردم هرات بود
    از ۲۴ تا ۲۷ حوت سال ۱۳۵۷ بازهم مردم هرات در برابر ظلم وستم واستبداد حکومت حفیظ الله امین وکودتا چیان قیام کردند و فرقه زلمی ګوت هم به قیام پیوست وجنبش مسلحانه سالها ادامه یافت .
    از اینرو بایست همه تفرقه افکنان بدانند که با آتش بازی ننمایند. دامن زدن به تعصبات قومی - دینی ومذهبی - سمتی و منطقه ای در خدمت مستبدین از هر قماش است وخواهد بود .
    به هیچ نوع تفرقه افګنی بایست میدان نداد.
    آقای رضایی بایست به زودی از حبس رها ګردند . من بخاطر دارم که یک جوان را از دانشګاه بلخ - مزارشریف به بهانه تکثیر رساله های در مورد زن از انترنیت ګرفتار نموده و برای بیست سال محکوم به زندانی نمودن ساختند .پرویز را همه میشناسیم - برادرش خبر نګار بود واست وبخاطر برادرش - پرویز را زندانی ساختند .
    در افغانستان همیشه اینچنین بوده است که نخست فرد را میګیرند و بعدن برایش دلایل جرمی میتراشند .
    من برای رهایی فوری وعاجل آقای رضایی اعلان همبستګی مینمایم .
    باقی سمندر

    • قبل ازهمه خدمت دست اندر کاران سایت وزین کابل پرس? عرض ادب دارم ،واما بعد از آنجا که شخص بهزاد که نمیدانم چگونه سمارق وار در فضای سیاسی کشور بدون کدام پیشنه سبز نموده خودش نزد احل نظر سوال بر انگیز است،در ثانی تاجایکه به همه گان مثل روز روشن است از عمال ایران است وگاهگای هم که دربعضی از گردهمای های خود گویا انگشتکی بطرف ایران نشانه میگیرد ترفندی بیش نیست زیرا تا چنین وچنان نکند خرک خود به مقصد نرساند ،واین حادثه اخیر هم دخل شان را کشید.جناب محترم باقی سمندر هستند بزگوارانیکه همیشه گوش بزنگ ایستاده اند تا واقعه رخ دهد واز آن واقعه بلا وقفه دستاویزی بنفع آنانیکه جنابان به آن وابسته اند بسازند،ویک قوم مشخص را مورد ملامتی قرار دهیند ،جناب محترم باقی سمندر خود با وجدان پاکیکه دارید قضاوت کنید ،که این بزرگواران که باشکم های پر در در اروپا ویا کشورهای غربی دگر لم داده اند زمانیکه یک مشکلی برایشان پیش میآید زمین وزمان از فغانشان کر میشود که گویا فلان کارمند نشنلیست است با خارجی ها رویه زشت میکند وساعتها با دهن کف کرده دم از حقوق شهروندی میزنند اما وقتی بطرف وطن خود نظاره میکنند فاشیستر از هر فاشیست میشوند،دوستی دارم که تاز از هرات آمده است امروز ساعت دو بعد از ظهر با او ملاقات داشتم وقضیه را ازاو جویا شدم واقعآ همان طوری بود که پیام یک هم وطن بنام مسلمان در پیام بعد از جناب شما گزارش داده بودند با اضافه اینکه واقعآ دست ایران در قضیه دخیل است ومیخواهد اوضاع هرات را متشنج ساخته وپلان های شوم خود را عملی سازد .بفرموده جناب شما مردم با فرهنگ هرات همیشه دربرابر تفرقه انداز متحدانه گام میگذارند،به امیداینکه دیگر در افغانستان بهزاد های وجود نداشته باشد تا تفرقه افگنی نمایند با احترام صمیم جمشیدی

  • برادر بزرگوارم ازینکه شما در قسمت وحدت با محترم آقای بهزاد مشت آهنین خویش را درهمین شرایط که این فرهنگ از وطن ماوشما کوچ کرده دوباره احیا و آماده نمود ید جهان سپاس از شما !
    مگر ازینکه عجولانه تصمیم گرفتیم شاید خوننده هااشتبا کند که شما یا ناخوانده امضآ کردیم ویا شریک جرم محترم مدیر صاحب استیم
    بااحترام
    عاقلان را اشاره

    • من از والی ویا استاندار خردمند هرات خواهشمندم که درابن توطه ها با چشم باز وواقع بینانه عمل نماید وبه هرکس وناکس پروانه گرفتاری شخصیتهای معلوم الحال ومفید به حال روشنگری را ندهند که همه ی این نیرنگ بازیها بدوش نفر اول ولایت خواهد بود وتوجه بدارند که خرد باختگان دور دستارخوان قدرت از هر نیرنگ کار میگیرند تا گلوی فرزندان راستین را که حامی رشد فرهنگ وبینش انسانی اند، خفه بدارند ومیدان را برای تفکر قبیله گرایی وطالب سازی وگلبدین پروری گشاده گردانند واین بر والی خردمند وروشنفکر هرات است که دراین زمینه ازدقت کارگرفته ، دستهای نا مریی را کوتاه گرداند. وبرای اقای بهزاد یاد آورمیشوم که راه رسیدن به دموکراسی ومردم سالاری دشوار ی های خود را دارد وراه راستین است وبالاخره کامیابی از آن رهروان این راه خواهد بود وشما هرگز تحت تآثیر چنین اعمال خشن گرایانه این حکمت مستبد وجعلی نروید وصبر داشته باشید، ظرفیت زمانی کار خود را خواهد کرد واین رژیم بی پایه را به زودی از سر مردم دور خواهد ساخت ومردم صاحب سرنوشت خویش خواهند شد به امید خداوند توانا ودانا ! فاشیزم با مرگ خود نزدیک شده است وافکار عامه بیدار گردیده وجوانان خردمند هوشیار شده اند واین نماد مرگ زود هنگام دیکتاتوران است . موفق باشید

  • ماجراي ليسه خصوصي توحيد در هرات
    خليل احمد جامي
    امروز وقتي در انترنت جستجوي كردم، در سايت افغان پرس، جملة به نظرم خورد كه در آن آقاي بهزاد نمايندة محترم پارلمان، ظاهرا به صورت خاصتر، مردم هرات را زير عنوان (برادرم در هرات بازداشت شد) ، مورد خطاب قرار داده و ماجرا را نوعي توطئة سياسي بر ضد خود عنوان كرده بودند .
    از آن جا كه بنده به صورت كامل در جريان اين موضوع قرار داشتم ، وظيفه خود دانستم تا براي مزيد معلومات مردم افغانستان و همچنين جلوگيري از هر گونه سوء برداشت و سوء تعبير از اين ماجراي تاسف بار، در زمينه نكاتي را خدمت عزيزان به عرض برسانم.
    اين ماجرا در هرات زماني آغاز شد كه در يكي از شعبات ليسة خصوصي توحيد، واقع جادة مهتاب سي ديهاي براي شاگردان اين مكتب از جانب مسئولين توزيع شده بود.
    والدين تعدادي از شاگردان اين مكتب، با سي دي هاي در دست داشته خود، به مسجد محل نزد شوراي مسجد مراجعه كرده و مدعي شدند كه اين سي دي حاوي مطالب توهين آميز به مقدسات مسلمانان است كه توسط مسئولان مكتب توحيد، به قيمت پنجاه افغاني بالاي فرزندان ما به فروش رسيده است!
    والدين شاگردان اظهار داشتند كه ما موضوع اين سي ديها را با مسئولان اين مكتب در جريان گذاشتيم اما آنها به اين امر اعتنايي نشان دادند!
    وقتي محتواي اين سي ديها بررسي شد واضح گرديد كه اين سي دي ها از كشور ايران وارد شده و به گونة بسيار زننده به ارزشهاي اعتقادي مسلمانان اهل سنت، در آن توهين صورت گرفته است. مردم محل وقتي از ماجرا با خبر شدند بسيار به هيجان آمدند! اما شوراي مسجد با خواهش و دلجويي، آنان را قناعت دادند كه مسئوليت پيگيري اين مشكل را به عهده آنان بگذارند.
    از آن جا كه اين ماجرا در اواخر ماه مبارك رمضان به مسجد محل اطلاع داده شد ، شوراي مسجد تعقيب و پيگيري موضوع را به خاطر برهم نخوردن آرامش معنوي روزه داران ، به بعد از ماه مبارك محول كرد.
    واضح است كه اين گونه وقايع محدود به يك منطقه نميماند، و بر همين اساس آقاي مير فاروق حسيني و ديگر علماي هرات نيز توسط مردم در جريان آن قرار گرفتند.
    بعد از سپري شدن ماه مبارك رمضان و عيد فطر، موضوع توسط آقاي مير فاروق حسيني و تعدادي ديگر از علما به شوراي ولايتي هرات و شوراي علماي اين ولايت مطرح گرديد و قرار بر اين شد كه اين پرونده به صورت رسمي از طريق مراجع قانوني مورد پيگرد قرار گيرد.
    آقاي مير فاروق حسيني، به شوراي مسجد محل ما خبر دادند كه فردا سه شنبه ساعت 10 قبل از ظهر قرار است كه اين موضوع در شوراي ولايتي با حضور مسئول مكتب توحيد مطرح شود ، تعدادي از اعضاي شوراي مسجد را آن جا بفرستيد.
    تعدادي از اعضاي شوراي مسجد كه بنده نيز در آن ميان بودم ساعت 10 صبح به سمت شوراي ولايتي حركت كرديم، اما به ما گفته شد كه به دليل آمدن مهمانهاي رسمي به اين شورا ، پيگيري موضوع رسما ، به رياست معارف هرات محول گرديده است آن جا مراجعه كنيد.
    ما به رياست معارف رفتيم و در آن جا متوجه شديم كه شوراي ولايتي ساعت 9 صبح با حضور رئيس معارف هرات و مسول مكتب توحيد ملاقات كرده اند و گويي بعد از اين كه مسول مكتب توحيد، از پذيرش اين مسئوليت ابا ورزيده و توزيع سي ديها را دسيسه دشمنان خود قلمداد كرده بود، پيگيري موضوع را به رياست معارف محول كرده بودند.
    رياست معارف در جريان اين مشكل قرار گرفت و قرار شد كه هياتي را براي بررسي به منطقه اعزام كند.
    ساعت دو و نيم بعد از ظهر از جانب مكتب توحيد به شوراي مسجد اطلاع دادند كه هيات هاي معارف شما را به مكتب فرا خوانده اند.
    ما چند نفر به اين مكتب رفتيم و چهار نفر از رياست معارف به شمول آقاي فرزدا معاون رياست معارف و معاونيت تعليمات اسلامي و... آن جا تشريف داشتند و آقاي رضايي مسئول مكتب نيز آن جا بودند.
    وقتي ما رسيديم قبلا اين هيات استعلامهاي را به مسئولين مكتب داده بود و از ما نيز ماجرا را استعلام كردند.
    اين تحقيق در حالي انجام شد كه بار ديگر از جانب والدين شاگردان شكايتهاي پيهم از تخلفات غير اخلاقي مسئولان مكتب به مسجد ميرسيد، از جمله اين كه مسئولين اين مكتب همان روز صبح، به صنوف مراجعه كرده و از اطفال خواسته بودند كه اگر كسي براي پرسش از شما اينجا آمد شما توزيع سي ديهاي (گل ياس ) و( گل زهرا ) و (گل كعبه) را انكار كنيد! و جالب است كه وقتي يكي از شاگردان از معلم خود ميپرسد، خانم معلم! آيا دروغ بگوييم، او به ايشان ميگويد: بلي بگوييد اشكالي ندارد!
    در جريان همين نشست من به آقاي رضايي گفتم كه اين موضوع غير قابل انكار است و اگر شما خواسته باشيد ما ميتوانيم آن را به ساده گي ميان خود حل و فصل كنيم، اما ايشان از پذيرش موضوع به شدت انكار كردند و گفتند كه ما هم به دنبال پيدا كردن مرتكبين اين جنايت هستيم! من گفتم كه نيازي نيست، چون ما اسم كساني را كه اين كار را كرده اند ميدانيم و شاگردان هم آماده اند در اين باره شهادت بدهند! ولي به هر حال ايشان از پذيرش اين مسئوليت توسط پرسونل خود سر باز زد!
    هيات بعد از اتمام معلومات كتبي از ما ، به سوي صنوف رفتند، تا شهادت بچه ها را نيز در اين مورد بشنوند و وقتي به صنوف مراجعه كردند، فقط از يك صنف هفت نفر گفتند كه اين سي ديها براي ما توسط چه كسي از معلمان داده شده است!
    فرداي آن روز هيات ديگري به شمول نماينده امنيت ملي و نماينده قومانداني امنيه به مكتب آمدند كه البته اين بار شوراي مسجد در جريان قرار نگرفت، اما باز هم تعداد ديگري از شاگردان گفته بودند كه اين سي ديها براي ما توسط فلان معلم توزيع شده است!
    با تثبيت جرم با شواهد انكار ناپذير، شوراي علما و شوراي ولايتي، علما و همچنين مردمي كه اكنون به صورت همگاني در جريان قرار گرفته بودند، با اصرار از مقامات خواستند تا ماجرا، به صورت رسمي و قانوني مورد پيگيري توسط دولت قرار گيرد.
    قابل به ذكر است كه قرار مسولين ، بر اين بود كه موضوع چون بسيار حساس بود و در ضمن وضاحت تام داشت، بايد قبل از روز جمعه ،توسط مراجع قانوني فيصله شده و نتيجه آن به مردم اعلان ميشد، اما متاسفانه در اثر دخالتها و فشار هاي كه از سوي بعضي جهات بالاي مسئولان وارد ميگرديد، حتي اجازه ندادند در تلويزيون ملي هرات، اطلاعيه شوراي ولايتي و شوراي علما و رياست معارف پخش و نشر شود كه اين موضوع موجب بدبيني فراوان مردم و علما گرديد.
    ساعت حوالي شش و نيم عصر پنجشنبه ، آقاي صديقي رئيس اتحادية صنفي معلمان و آقاي سيد وحيد رحماني مدير مكتب آريانا به خانة ما تشريف آوردند و گفتند كه آقاي رضايي ميخواهد كه موضوع را به شكلي ختم به خير كنيم! من به ايشان گفتم كه بسيار خوب است، نظر من اين است كه من امشب بعد از نماز عشاء موضوع را با شوراي مسجد در ميان بگذارم و اگر آنان موافقت كنند، آقاي رضايي ، روز شنبه به شوراي ولايتي تشريف بياورند و از مردم خود صادقانه معذرت بخواهند - ان شاءالله - مشكل از جانب ما حل ميشود اما اين كه دولت و ديگران چه تصميم خواهند گرفت امري است كه من در آن باره چيزي گفته نميتوانم.
    بعد از نماز شام، دوستان رفتند و متعاقب آن از كازرگاه خبر دادند كه علما در آن جا براي تصميم گيري در بارة موضوع تجمع نموده اند و قوماندان امنيه هرات بعد از باخبر شدن از اين تجمع ، غرض صحبت با آنان به آن جا مي آيد و از ما نيز خواستند كه همين اكنون آنجا برويم.
    من با آقاي صديقي تماس گرفته و گفتم كه فرصت خوبي فراهم آمده است، شما همراه آقاي رضايي همين اكنون به كازگاه تشريف بياوريد، من مطمئن هستم كه موضوع را ميتوانيم همانجا ميان خود فيصله كنيم و مشكل حل ميشود! اما خبر دادند كه آقاي رضايي ميگويد، در اين باره بايد با دوستان خود مشوره كند و از آمدن خود داري كرد.
    وقتي ما آن جا رسيدم، صد ها تن از علما و بزرگان حضور داشتند و قوماندان امنيه نيز براي بررسي حالت آن جا آمده بود.
    به همه حال قوماندان امنيه با علما صحبت كرد و قول داد كه همين امشب ، تا يك ساعت ديگر موضوع را فيصله كند و روز شنبه پيگيري موضوع از طريق مجاري قانوني آغاز شود و دروازة اين مكتبي كه به مقدسات مسلمانان توهين روا داشته است، مسدود گردد! و از علما تقاضا كرد كه خويشتن داري نشان دهند و فردا دست به اقدامي نزنند!
    جناب مولوي صاحب مجيب الرحمن و ساير علما اين قول قوماندان امنيه را به خاطر مصالح مردم پذيرفتند و شب ساعت 9 ونيم، اطلاعية رياست معارف از طريق تلويزيون پخش شد كه در آن گفته شده بود: مسول مكتب توحيد به علت توزيع سي ديهاي اهانت آميز به مقدسات، به مقامات قضايي سپرده شد و دوسيه به صورت جدي تحت پيگيرد است.
    اين اعلاميه مردم را تسلي كرد و فردا علما از طريق منابر اعلان كردند كه دولت يك هفته وقت دارد ، فيصلة نهايي را در اين مورد اعلان كند!
    فكر ميكنم روز يكشنبه آقاي رضايي دستگير و جهت تحقيقات به مراجع قانوني سپرده شد.
    اين كل ماجراست و من شخصا در حالي كه از اين بابت خيلي متاسف و ناراحت هستم، بايد بگويم، آن گونه كه آقاي بهزاد نوشته اند نيست، بلكه اين مشكل را شخص برادر شان به وجود آورد، و در اين جا هيچ دسيسة پنهاني مخصوصا از جانب سياست مداران -كه واقعا مردم از آنان خسته اند- در ميان نبود. بلكه بر اساس آن چه كه من ديدم تا به اكنون، واقعا مردم هرات هوشيارانه ، در اين مورد از خود خويشتن داري و صبر بزرگوارانه نشان دادند و از حرفهاي علما متابعت كردند، ور نه ، آن گونه كه من غليان احساسات را مشاهده ميكنم، اگر از آن جلوگيري نميشد، اكنون از مكاتب برادر آقاي بهزاد، در هرات هيچ اثري باقي نميماند و شايد خونهاي فراواني هم به زمين ريخته ميشد!
    لذا خوب است كه ما در چنين وضعيتها، براي يافتن راه حل منطقي براي مشكلات،آستين همت بالا زنيم، و اين كار ايجاب ميكند كه واقعيت نگر باشيم و همان طور كه به نقد ديگران مي پردازيم ، به نقد خودي نيز توجه مبذول داريم!
    متاسفانه در جامعة ما، اين همان معضلي است كه سخت ما را تهديد ميكند، هر مشكلي كه متوجه ما ميشود، فورا آن را به ديگران نسبت ميدهيم و هرگز در پيدايش آن نقش خود را در نظر نميگيريم و لو آن گاه كه جز ما در آن هيچ نقشي هم وجود نداشته باشد!
    خداوند به ما انصاف عنايت كند.
    اين ماجرا را به اين جهت نوشتم تا حقيقت براي همگان روشن شود و اگر هم آقاي بهزاد از آن چنان كه بوده اطلاعي نداشته اند، اكنون مطلع شوند.
    البته جزئيات ماجرا نيز نزد من هست! اگر كساني خواهان آن باشند ميتوانم آن را در اختيار شان قرار دهم.

    • جناب مسلمان این همه که گفتی چرا در این باره نمیگی که بیش تر از 1000 شاگرد لیسه توحید از ماسنی ها است اطفال اکثر کلانای شهر و تاجران،میشه پرسان کنم ما چرا اطفال خود را به این مکتب که از ندیم و قدیم میفهمیدیم مخصوص شیعه ها هست روان کردیم؟مه میگم،چرا که همه ما میدانستم که در این مکتب مسائل مذهبی و فرق بین شیعه و سنی وجود نداره.به شیعه شرعیات خودشان و به اطفال ما مسائل مذهب خودمان تدریس میشه و تا به امروز هم کسی کدام اعتراضی نداشته چون همه چیز به خوبی پیش میرفته،تا امروز ما از اطفال خود نشنیدیم که بگن استاد ما از خلفای راشدین بد میگن و یا توهین میکنن.ما اطفال خود را اونجی روان میکنیم تا درست علم فرا بگیرن اما این چند روز میترسیم اطفال خور به مکتب روان کنیم او هم از دست سنی های خودمان از این ترس که حاله مکتب در ندم.

  • باقی سمندر
    سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی
    سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی

    سلام به خوانندګان ارجمند کابل پرس?
    سلام به هموطن ای که نام شان در پیام شان دیده نمیشود ، اما پیام شان چنین جلوه ګر شده است.
    « برادر بزرگوارم ازینکه شما در قسمت وحدت با محترم آقای بهزاد مشت آهنین خویش را درهمین شرایط که این فرهنگ از وطن ماوشما کوچ کرده دوباره احیا و آماده نمود ید جهان سپاس از شما !
    مگر ازینکه عجولانه تصمیم گرفتیم شاید خوننده هااشتبا کند که شما یا ناخوانده امضآ کردیم ویا شریک جرم محترم مدیر صاحب استیم
    بااحترام
    عاقلان را اشاره »
    سخنی با شما برادر ګرامی !
    نخست چند توضیح مختصر ارایه میدارم تا سو تفاهم در میان نیاید .
    من شخصن هيچ نوع شناخت مستقیمی ازآقای احمد بهزاد ندارم . یکبار صدایش را در تالار پارلمان افغانستان از نزدیک شنیده ام . اوانیکه جلسه ای بعد از استیضاح در مورد رنګین دادفر سپنتا دایر شده بود و سخن در مورد یک رای بود. رایی که اګر ابطال میشد – به نفع رنګین دادفر سپنتا تمام میشد و اګرشمرده میشد بر ضد وی بود. من تمام داستان همانروز ها را در پارلمان افغانستان با سفر رنګین سپنتا در عربستان سعودی و جلسه ای در پشت درهای بسته میان شهزاده سعودی وسپنتا همان روز ها ارزیابی نمودم –شهزاده سعودی به اندازه یک متر یا کمی بیشتر از یکمتر پارچه ای را که به ګرد خانه کعبه شریفه با زر وطلا دوخته شده ومیشود – برای رنګین دادفر سپنتا به مثابه حسن نیت تحفه داده بود –اما جلسه در بیرون درز کرده بود و زمامداران تهران در پارلمان کابل انتقام ګیری را شروع نمودند ـ و مساله « اخراج پناهندګان » از ایران فقط یک درامه سازی برای فریب دادن مردم در بیرون ووکلا در داخل پارلمان بود وګردید ودیماګوګ ها نقش آفریدند و .... همانروزسخنرانی آقای بهزاد را در داخل تالارپارلمان از نزدیک شنیدم ومتوجه ګردیدم که آقای احمد بهزاد چګونه با کی ها در یک ایتلاف قرارګرفته است ودر زیر کاسه چه نیم کاسه هایی است .
    همانروز برای مدتی در تفریح جلسه پیش از رای ګیری تصادفن– با ملالی جویا و شکریه بارکز ی وبشر دوست هم چند سخنی داشتم . برای من موضوع روشنتر ګردید . من دوباره در همان جایی که برای خبرنګاران اختصاص داده اند – رفتم ونشستم وجریان رای ګیری را دیدم و دانستم که انروز چکونه فاروق وردک ګه آنروز ها وزیر امور پارلمانی بود وشرکایش - توانسته بودند جلسه ای را بنام « دفاع از پناهندګان افغان » سرهمبند ی نمایند و – همچو فضایی را در پارلمان ایجاد نمایند ودیدم که احمد بهزاد در کدام جایګاه قرار داشت وچه ګفت وهمه شنیدند ومن هم شاهد مشت ولګد پراکنی وکلا در پارلمان بودم و داستان بحران میان قوه مقننه و قضاییه واجراییه راهم تا پایان کار وزیر خارجه هما ن وقت یعنی – رنګین داد فر سپنتا و وکلاو وکیل همان وقت یعنی احمد بهزاد دیدم ام تاهمین لحظه لب به سخن نګشودم .
    بار دیګروقتی بحران در میان وکلا و حامد کرزی و اطرفیانش یعنی فاروق وردک و خرم و ګروه ارګ نشین شدت ګرفته بود و کرزی پافشاری مینمود که با متقلبین در پارلمان باید توسط محکمه اختصاصی برخورد ګردد و ووکلا طرفدار ګشایش پارلمان بودند – در همان زمان جلسه های خصوصی وسرپوشیده در هوتل انتر کانتی ننتال دایر میګردید .
    من در همان روز ها ی اخرین حینیکه دیمستورا با بیست نفر از وکلا در یک اتاق دید ووادید داشتند و قرار براین شده بود که بزودی پارلمان افتتاح ګردد و دو پیش شرط را حامد کرزی و فاروق وردک واعوان و انصارشان برای ګشایش پارلمان ارایه کرده و از طرف وکلا در مورد سه پیشنهاد سخن ګفته میشد – من همانروز تا اخرین اعلان توافق وکلا ووزیر مشاور در امور دولت درهوتل انترکانتی ننتال ودر همان جلسه که توافق اعلان ګردید -درباغ بالای کابل بودم . در همانجا یکبار دیګر – از دور اقای احمد بهزاد را دیدم ـ
    ساعتی بعد اقای محمد یونس قانونی با دیکران سلام وعلیک داشت ومن هم تصادفن در همان نزدیکی هابودم ودر یک قطار با وکیل جوان بکتاش... وشکریه بارکزی ووکلای دیګر در نزدیکی های دروازه نشسته بودم و چند جمله ای با محمد یونس قانونی ګفتم - انوقت جلسه پایا ن یافته بود .
    نیم ساعت بعد از پایان جلسه عبدالرب رسول سیاف در هوتل انترکانتی ننتال امد وبه همه سلام وعلیک کرد .
    در همین روز نیز من ازدور وکلارا دیدم و آقای احمد بهزاد را نیز -مینویسم که از دور. من با آقای احمد بهزاد هیچ نوع دوستی یا دشمنی نداشتم وندارم . همان شب همه وکلا بسوی منازل شان با خشنودی در موتر های شد ګلوله و بادیګارهایشان رفتند و حامد کرزی و فاروق وردک وشرکا نیز در ارګ خشنود بودند وجش ګرفتند.
    اینکه باقی سمندر همان شب چه دید وچه کشید وزورمندان به وسیله ایادی شان که بیخبر از دنیا بوده وتابع امر میباشند- چه ګونه شبی تارمن را تار تر ساختندو چګونه آن شب را ودرکجا بسرر سانیدم – باشد این موضوع برای سالهای بعدی .
    اینکه دوروزبعد (در ششم دلو ۱۳۸۹ ) جلسه شورا در کدام سالون دایر شد وبازهم چه روزی را جوانان از دنیا بی خبر و تفنګ امریکایی بر شانه وخنجربه کمر بالای باقی سمندر در برابر شفاخانه وسالون برګزاری موقت پارلمان آوردند ومن چه ها دیدم – این هم به مثابه خاطره فراموش ناشدنی در ګوشه ذهنم باشد تا روزی برای جوانان بنویسم که چه دیدم وچه شنیدم .
    فشرده اینکه من میتوانم بنویسم که در مورد خواندن واژه های میان سطر ها وبرخوردهایی ګوناګون کم وبیش آشنا می باشم . من ناخوانده امضا نمیکنم و نه شما منصور نام داریدکه کتابی نوشته باشید ونه من حامدکرزی ام که ناخوانده امضا بنمایم .
    هنګامیکه شکایت را از زبان اقای احمد بهزاد را در کابل پرس خواندم – وهیچ نوع تردید نامه ی از جانب اقای احمد بهزاد نه در کابل پرس ونه درصفحه فیس بوک مربوط به اقای احمد بهزاد در رد همونګاشته ای نخواندم تصمیم ګرفتم با بیان شجاعت مدنی از اقای رضایی برادر آقای بهزاد حمایت نمایم و به همه دست اندرکاران امور درمورد وقایعی که میتواند در راه باشند – هوشدار بدهم ـ از فاجعه ایکه بنام جنګ شیعه وسنی سامان داده میشود -هوشدار بدهم .
    من از جوان احساساتی آقای احمد بهزاد کدام توقع نداشته ام وندارم – من از حوادثی که میتواند ببار آورده شود – هوشدار داده ام .
    در پایان مینویسم :
    اګر شجاعت مدنی جرم باشد – من خود را مجرم نمیدانم – من طرفدار صد ها نوع نافرمانی مدنی توام با شجاعت مدنی میباشم تا بتوانیم اصطکاکات را به شکل درست بسوی حل شدن بکشانیم نه آنکه زدو خورد های مذهبی – شیعه وسنی یا برخوردهای میان اقوام را میدان داده باشیم ویکبار دیګر هرات نازنین مانند کابل یا مزارشریف بخاک وخون کشیده شودو میدان خون ریزی جنګ های نیابتی کاخ نشینان جماران و جده قرار ګیرد ، برای من منافع ملی و سلامتی مردم ام هزارها بار وملیون ها بار نسبت به منافع آیت الله ها و یا خادمین حرمین شریفین ارجحیت دارد و تاهنوز حدیث نبوی (ص)« حب الوطن من الایمان » برایم از اصالت بزرګ برخوردار است .
    بازهم از دوستان یک اشاره واز من به سر دویدن .
    یار زنده و صحبت باقی

  • سلام به همه و بخصوص به دوستاني كه در مورد اصل ماجرا سخن گفته اند.
    موضوع ارتباط برادر آقاي بهزاد و خودش با ايراني ها، انكارناپذير است. آقاي بهزاد برخلاف تصور عام، در معامله و زد و بند حريف ندارد. او در زمان انتخابات رياست جمهوري با تاجيك ها معامله كرد و بلندگوي شوراي نظار در ميان جامعه هزاره شد. پس از آن در زمان انتخابات پارلماني با وجود تمام شعارهايي كه بر عليه كرزي مي داد، با ارگ معامله كرد و در شوراي امنيت ملي وقتي بحث از بود يا نبود ايشان در هيأت اداري پارلمان مطرح مي شود، كرزي شخصاً از بهزاد دفاع مي كند. همچنان ‌ با ايراني ها نيز وارد معامله شد و هزاران دالر از ايران در زمان كمپاين انتخابات دريافت كرد.
    البته كاري به معامله گري ايشان نداريم. رسم سياسي در افغانستان اين است كه بايد از راه معامله و دروغ بالا بيايي ورنه زمين مي خوري!. اما آنچه دردآور است اين است كه ايشان براي سرپوش گذاشتن بر رسوايي هاي خودش و برادرش، از جان مردم ما مايه مي گذارند و در شهري كه به شدت موضوعات مذهبي حساسيت برانگيز است، رسوايي جاسوسي شان را مي خواهد با مايه گذاشتن از جان مردم بپوشاند. جامعه تشيع هرات بايد اين هوشياري را داشته باشد كه براي موضوعاتي از اين قبيل، جان شان را به خطر نياندازند و آرامش و همزيستي شان را به پاي مزدوران ايران نريزند!

  • منافق يعني چي؟
    آقاي بهزاد در جبراييل هرات سخنراني داشت واز ايران بدگويي كرد ولي حلا برادرش نماينده ايران در هرات است معليمين ومتعلمين خود را به سير علمي به ايران روان ميكند و مواد درسي خويش را تامين ميكند .ولي اين را بدانيد كه خدا اين چنين رسوا ميكند .قضيه پخش سي دي ها كه درآن خلفاي راشدين كافر ذكر شده مثل روز روشن است كه توسط معلمين مكتب توحيد پخش شده كه اكثر شاگردان مكتب حتي شيعه به آـن معترف هستند و به نظر من وطن فروشي از ناموس فروشي هم بدتر است چي شيعه باشد چي سني يا هرقوم ومذهب ديگر

  • احمد بهزاد ، ادعاى علماى شيعه ولسوالى انجيل را در برابر خويش بى بنياد خواندکابل آژانس خبرى پژواک ، ٢٠ سرطان1386
    احمد بهزاد وکيل منتخب هرات، برخى از اعضاى شوراى علماى شيعه ولسوالى انجيل اين ولايت را حاميان منافع ايران ميداند؛ اما طرف مقابل همچو ادعا را بى اساس و آنرا توهين به خود تلقى ميکنند . اختلاف ميان هر دو جانب در ماه گذشته، بعد از آن شروع شد ، که بهزاد در مسجد ولى عصر ولسوالى انجيل سخنرانى کرد .

    اعضاى شوراى علماى شيعه ولسوالى انجيل در واکنش به اين سخنرانى، نامه اعتراضيه عنوانى ارگانها امنيتى، دفتر رياست جمهورى ،ولسى جرگه، والى هرات ، شوراى عالى علماى شيعه افغانستان فرستاده است . در اين نامه آمده است : (( بهزاد با رها آنها را بدون هيچ سند و مدرک مشخص ،عامل خارجى ها خوانده است اين فرد،ت مام مقدسات جهادى مار ا زير سوال برده و کليه مجاهدين را با عناوين واهى( بى بنياد ) مورد اهانت قرار داده است .)) قرار اين نامه ،بهزاد علماى دينى را صرف به جرم اشتراکات مذهبى و اينکه در ايران تحصيل کرده اند ،جاسوس ايران خوانده و آنها را به گرفتن پول ،از قنسلگرى ايران متهم کرده است .

    اعلاميه همچنان افزوده است : (( بهزاد در مسجد ولى عصر ولسوالى انجيل ،علما را به کفار قريش و خود را به پيامبر اسلام تشبيه کرده که توهين بزرگى به حيثيت و شرف آنان وارد نموده و ما عليه ايشان ادعاى شرف داريم .)) منبع گفته است که آنها در مورد سخنرانى بهزاد، کست و سى دى ها را در اختيار دارند . اينها همچنان خواهان محاکمه بهزاد شده اند .

    اما بهزاد ، ادعا هاى ياد شده را بى بنياد خواند ، وى به آژانس خبرى پژواک گفت : ((برخى از افراد در اين مسجد، از طرف قنسلگرى ايران سازماندهى شده بودند، تا از سخنرانى من در بين مردم جلوگيرى نمايند، زيرا من چند بار در مورد ايران درپارلمان موضع گيرى نموده بودم .)) به گفتۀ بهزاد ، شيخ غلام رضا زاهدى که در منطقه انجيل رئيس کتابخانه ايرانى ها است در اين روز گفته بود که به کسى حق نمى دهد که عليه ايرانى ها حرف بزند . به عقيده موصوف ، همچو اظهارات نشاندهنده ارتباطات آنها با ايران ميباشد . بهزاد گفت : (( قنسلگرى ايران، از قبل اقدام نموده بود تا مانع اين سخنرانى شود واين کار توسط اين افراد که وابسته به ايرانى ها است ،صورت گرفت .))وى گفت : (( من با مردم منطقه مشکل ندارم اما سه چهار تنى هستند که به مخالفت از من و طرفدارى ايران ميخواستند مانع سخنرانى من شوند .)) به گفتۀ بهزاد ، در روز سخنرانى که راجع به ولسى جرگه و مشکلات مردم بود ، مردم اخطار زاهدى را رد کردند و بالاخره اين افراد که ميخواستند محفل را اخلال کند ، فرار نمودند .

    بهزاد ، اين ادعا ها را که گويا وى تمام علماى شيعه را به کفار قريش و خود را به پيامبر اسلام تشبيه نموده رد کرد اما پذيرفت که وى فقط شمارى از اعضاى حاضر دراين مسجد را که وى را از سخنرانى در مورد مداخلات ايران منع ميکرد ، به کفار قريش تشبيه کرده است . بهزاد گفت : (( يک وکيل حق دارد که عليه يک حکومت بيگانه، موقف داشته باشد .))به گفته بهزاد ، وى در مورد اين ماجرا به امنيت ملى ولايت هرات اطلاع داد و به اساس همين اطلاع زاهدى گرفتار شد اما بعدا به ضمانت يک تن از اعضاى شوراى ولايتى رها گرديده اما ممنوع الخروج اعلام شده است . بهزاد ، در مورد اينکه اعضاى شوراى علماى شيعه انجيل خواهان محاکمه اش ، شده است ، گفت : (( من خودم علاقه دارم که اين قضيه، توسط محاکم تعقيب شود .))

    اما شيخ عزيز الله نجفى عضو شوراى ولايتى هرات ، به آژانس خبرى پژواک گفت که اين مسله تاحدودى حل شده و وى ميخواهد که ميان احمد بهزاد ومخالفانش ،فضاى هماهنگى واز خود گذرى را ايجاد نمايد .نجفى نيز گفت که احمد بهزاد ميخواست که قبل از نماز جمعه در مسجد سخنرانى کند اما زاهدى مانع وى شد و به اين صورت به بهزاد توهين صورت گرفته است . مسؤولان قنسلگرى ايران ، در مورد اين منازعه در حال حاضر، از ابراز نظر خود دارى نمودند . سکرتر قنسل ايران درهرات به آژانس خبرى پژواک گفت که درحال حاضر، قنسل در ايران به سر ميبرد و آنها نميتوانند در اين مورد، ابراز نظر نمايند .
    اما حالا از برادربهزاد بشنويد:
    اداره لیسه توحید با اهداف والای فرهنگی ، سالانه اردوهایی ویژه دانش آموزان ممتاز و معلمین برگزیده مراکز آموزشی برگزار می نماید . در تعطیلات تابستانی سال تعلیمی 1388 با همکاری نمایندگی جمهوری اسلامی ایران در هرات و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ایران اردویی متشکل از معلمین برگزیده مراکز آموزشی لیسه توحید ، مدرسه القرآن و مدرسه علمیه عترتیه در شهرهای مختلف جمهوری اسلامی ایران همراه با زیارت ، بازدید های علمی و اجرای برنامه های فرهنگی برپا گردید . tohid-rezai.blogfa.com/

  • جالب است در ملکی که فساد و تجاوز و اختلاس و زور و مواد مخدر و افتخار به لونگی چرکی و انتحار و ... بیداد می کند این چنین از دین و مذهب سخن رفته و حمایت میشود!!! ده ها و ده ها خائن به حقوق ملت (قاچاقچی، اختلاسگر، رشوت خور و "انتحاری های متعهد") از چنگ قانون و عدالت گریخته اند و باز علما و مذهبیون دم از دین و عدالت می زنند؛ افسوس و صد افسوس ... دین بازیچه ای بیش نیست برای اربابان قدرت و این مردم ساده اند که صرف قربانی میشوند. (دین افیون ملت هاست)

    و سخنی با جناب باقی سمندر!
    محترم سمندر صاحب، در تعجبم که چرا اگر حقیقتی وجود دارد به افشای آن نمی پردازید و همانند بازیگران صحنه سیاست به بازی با حقایق و اذهان کنجکاو می پردازید؟! آیا می خواهید همچون امرالله رئیس پیشین امنیت نزاکت های ملی را پیشه کنید و از گفتن حقایقی که می تواند سرنوشت را تغییر دهد ابا ورزید؟!

  • باقی سمندر
    ۲۳ سنبله ۱۳۹۰ خورشیدی
    سیتامبر سال ۲۰۱۱

    سلام به خوانندګان شرافتمند در کابل پرس?
    سلام به آقای سعد مبارز

    تصور نماییدکه اګر جنګ مذهبی را درهرات بیشتر از حالادامن بزنند - چه بلایی برسر مردم هرلات خواهند آورد ؟
    هرات از دیر زمانی دروازه تمدن ها است - اګر هرات را بی ثبات و بی اختیار وپراګنده بسازند - یفین داشته باشید که هرات به کابل دیګر تبدیل خواهد شد و ماننددیروز مردم ګروګان پنج جنایت پیشه خواهند بود . در سرزمینی که پنج تن جنایت پیشه میتواند از ساعت یکنیم بعد از چاشت تا ۹ شب مردم کابل را ګروګان بګیرد تا باداران جنایت پیشه شان دفتر ودیوان در قطر باز نمایند و آقایون در کنفرانس دوم بن در پنجم دسامبیر ۲۰۱۱ و در کنفرانس استانبول درپیش از کنفرانس دوم بن امتیار بګیرند- ااګر جنایت پیشهګان با آتشدن جنګ مذهبی - شیعه وسنی هرات را باز به میدان بازی خود تبدیل نمایند - هزاراننفر به خاک وخون خواهد کشیده شد
    برای جلوګیری از جنایات باید سنجیده نوشت وصد بار ګز نمود و یکبار برید.
    من یک هوشدار نامه ای را در پایان مینویسم - شما دروسط خط ها جواب خویش را حتمن میخوانید

    باقی سمندر
    سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی
    چهارشنبه
    سپتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی
    سلام به همه وطنداران شریف وباعزت وبا وقار
    طالبان ای تامغز استخوان سیاه همین دیروز نتنها ګودکان مکتب را در سرک وزیر اکبرخان به خاک و خون کشانیدند - بلکه همه مردم کابل یعنی پنج ونبم ملیون انسان را در اضطراب وپریشانی محض قرار دادند . تصور نماییدکه اګر این جنایت پیشګان تاریخ تیرشده قرون وسطایی وتامغز استخوان سیاه
    - عقربه ساعت تاریخ را یکهزار سال دیګر بتوانند به عقب برګردانند - چه حالی برمردم افغانستان ومنطقه ودنیا مستولی خواهد ګردید ؟
    شما فقط طالبان را در ارګ و یا در روی سرک ها ودشت ها یا با نکتایی ها نبینید - عده ای دیګری که خود را طالب نمیخوانند و از حرکت طالب وحکمتیار و آی- اس آی بنام « حرکت مقاومت ملی ۰ ضد امپریالیستی » دفاع مینمایند - اینها مارهای دهن آستین مردم افغانستان وستون پنجم آی - آس آی در لباس « روشنفکران »
    اند - این چوچه طالبان بیخدا و بیوطن که خود را به دروغ «انتی امپریالیست » میدانند ودر عمل درخدمت امپریالیسم جهانی بوده و زیر نام
    مبارزه برضد حکومت مستعمراتی کابل » عملن در خدمت استخبارات منطقه وجهانی فرار دارند و کابل رابی ثبات میسازند و افغانستان را بی ثبات میسازند وتا باداران شان به اقتداربرسند و در کنار ملاعمر - ملا ګلبدین و شرکا بنشینند و بخون رفقا وعزیزان ګرامی ایکه در زیر آتش متقاطع دشمنان رنګارنک سالها رزمیدند ودرفش استقلال سیاسی - تامین آزادی -دیموکراسی و برابری وعدالت اجتماعی را لحظه ای از دوش نګذاشتند - معامله ګری مینمایند . این مارهای دهن آستین را بشناسید-

  • من موافق هستم که دکتاتور کرزی و حلقات مافیایی حکومتش برای بدنامی نماینده های واقعی مردم و ریشه کردن علایم بروز دموکراسی در افغانستان از هیچگونه رذالت دریغ نمی کنند.
    ولی امروز زمانیکه خبر پرخاش سرحدی در هرات را شنیدم، مشتبه شدم که مبادا امریکا بخواهد جنگ با ایران را از هرات آغاز کند. حالا اشتباه من بیشتر می شود که بخاطر زمینه سازی این هدف هرات را در جنگ شیعه و سنی غرق کرده و کسانی را که به مردم هرات محبوب اند , می توانند ازدسیسه جلوگیری کنند، بدنام کنند.
    اگر چنین باشد مردم با فرهنگ هرات باستان باید بیدار باشند و اوباشان وهابی و آخندی را افشا و تحریک های آنها را خنثی کنند.

  • salam ba hama
    jang soneha wa shea ha dar herat hatme ast wa behzad manend mar dosara kar mezanad ham ba amreka ast ham ba iran

    • سلام اقای بهزادازانجاییکه من ترامیشناسم شخص ماجراجوی وفتنه انگیزهستی همیشه باّپیدا اکردن بهانه ی چهره منحوس ات درمطبوعات اشکارساخته گفته های که ایرانیان برایت دیکته میکنند سرزبان می رانی چنانکه دیده وشنیده میشود شما سوادکافی ندارید تنهاچرندگفتن سوادنیست فقط چنداصطلاح ایرانی رابه زبان راندن نمایندگی ازفهم تونمیکند بهتراینست که به مسایل فکرکنی که به خیرهمه اقوام کشورباشد محتوای کله ات را فقط عقده های شیعه ایرم تا نوک بایت پرکرده وانباشته اند وقتی کی ترامیبینم برادرات هم مانند خودت شغال بیش نیست
      هرکس کی شروفتنه می انگیزدیقین است که خصلت شیطان راازآن خودکرده است به امید اینکه ازین خصلت به زودی دوری جسته وبرادان شیعه رانیزکمک کن که باعث بدبینی ونفرت اقوام کشورنه شوند

  • این کاراسماعیل خان لعین است لعنت براین سگ

  • این چه جهانی است که نوشیدن می نارواست
    این چه بهشتی است در آن خوردن گندم خطاست!

  • من فکرمیکنم جناب شیخ مجیب الرحمن بهترین جواب را به این رافضی های ایرانی دادومشت محکمی بردهان بهزادودیگرسگان ایران زد.

  • زنده باد بهزاد قهرمان

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس