صفحه نخست > دیدگاه > تاجران دین و سوء استفاده از اسلام

تاجران دین و سوء استفاده از اسلام

خلیل الرحمن (الفت)
چهار شنبه 14 سپتامبر 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

تطبیق، درجۀ موفقیت و دوام هرمفکوره، نظام ویا قانون دریک جامعه درکنار عنصر مالی مربوط به سه عامل مهم دیگر است.
اولاً خود مفکوره یا نظام که به شکل، چهره وماهیت اصلی آن بمردم عرضه گردیده ودرلباس خود بدون مسخ شده ظاهر گردد. مثلاًدیموکراسی یا کمونیزم نباید درلباس اسلام بمردم پیشکش شود تا از ابهام، سرگمی و سؤ تفاهمات جلوگیری بعمل آید. مردم باید بوضوح بدانند که محتوای نظام یا فکر جدید چیست؟
دوم خود مردم اند که آیا این مفکوره یا نظام را بادل باز می پذیرند یا اینکه تطبیق، دوام و بقای آن بدون استعمال قوه ناممکن است. البته سطح باسوادی مردم نیز دراین راه نقش تعین کنندۀ دارد.
سوم مدیران و مجریان مفکوره یا نظام اند که باید به آن اعتقاد وایمان کامل داشته وصادقانه در راه تطبیق آن بکوشند حتی اگر در نتیجه تطبیق آن منافغ شخصی شان از بین برود.
درمورد کمونیزم که با کودتاهای خونین که نام آنرا انقلاب میگذارند آغاز میشود کوشش میشود که یک چهرۀ زیبا ونازنین از آن ارائه گردد وبمردم وعده های نان، لباس ومسکن داده ونوید یک جامعه بی طبقات رامیدهند. جوانب زشت آن مخصوصاً اینکه کشور و درنهایت جهان را به یک زندان تبدیل مینماید که توسط رژیم های پولیسی اداره میشود حرفی نمی زنند. این مجریان با وجود آنکه خودرا نماینده گان طبقات زحتمکش وستمدیدۀ کارگران و دهقانان میپندارند مگر درمدت کمی بعد از کسب قدرت از زحمتکشان فاصلۀ زیادی گرفته و به بزرگترین ثروتمندان تبدیل میشوند. چون این آیدیالوژی بنا بر خاصیت استبدادی آن با طبعیت بشر ناسازگار است موردقبول واقع نمیگردد. در نتیجه می بینم که بعد از مدت کمتر از یک قرن روبه زوال میرود.
دیمکراسی غربی باهمه کم و کاست های آن درجوامع غربی نتیجه نسبتاً خوبی داد زیرا هر سه عامل تعین کنندۀ موفقیت آن در غرب موجود بود. اما همینکه این مفکوره به جهان سوم صادر میگردد ماهیت آن بکلی تغیر میکند.
بطورمثال درکشورما ورود ان با توپ و تانک، کشتار، ظلم واستبداد همراه بود. مردم افغانستان جایگاه اخلاق را که در اسلام مقام بس والایی دارد در دیموکراسی خالی یافتند. از طرف دیگر باوجود انکه به ان لباس اسلامی برتن کردند اما در عمل از تطبیق احکام شریعت اسلامی اثری نبود واین موضوع دربین مردم شکوک راخلق نمود. همچنان اورندگان این مفکوره جهت تطبیق آن به مجریان فاسد درکشور متوصل شدند و به جمع اوری ایشان که اصلاً درموارد دیگری بدرد شان میخوردند، از اطراف واکناف کشور شروع نمودند. برای این اشخاص بجز منافع شخصی نه دیموکراسی کدام معنی داشت ونه به اسلام صادق و وفادار بودند. باتوزیع ده ها میلیون دالر توسط کارکنان اداره مرکزی استخبارات آمریکا به این اشخاص تهداب و اساس فساد نظام جدید و درهمانجا گذاشته شد.
درنتیجه نارضایتی عمومی ملت را باراورد مردم دیدند که در تحت نام دیموکراسی تعداد زیادی کشته شدند. در زندانها واقعات هولنا کی بوقوع پیوست سر بازان مدعیان دیموکراسی که ادعای ناجی بودن مینمودند رفتارشان با مردم با رفتار شان با برده های سیاه پوست افریقائی فرقی نداشت. جان، مال و ناموس مردم دیگر مصئون نبود. عدۀ قلیلی خیلی ثروتمند شدند وقشر عظیم جامعه با فقر و تنگدستی دست وگریبان گردیدند.
درینجا میخواهم به موضوع دیگری اشاره کنم که تاثیر آن در موفقیت نظام دیموکراتیک حیاتی است. دریک دیموکراسی پارلمان حیثیت قلب را دارد واگر قلب سالم باشد درجه سلامت نظام خیلی بلند خواهد بود. اعضای پارلمان باید اقلاً به الفبای دیموکراسی اشنایی داشته باشند بناٌ لازم است که برای عضویت پارلمان یک حد اقل درجه تحصیل تعین شده باشد. اما متاسفانه چون در تدوین قانون اساسی افغانستان جنگسالاران رول مهمی داشتند چنین حدی نه درمورد شورای ملی، نه درمورد اعضای حکومت نه درمورد اعضای ستره محکمه ونه درمورد رئيس جمهور ذکر گردیده است. دربعضی موارد اگرچه بطور مبهم داشتن تحصلات عالی ذکر گردیده مگر بطور مشخص از تحصیلات رسمی اکادمیک که در کدام سطح باشد و کدام مدرک تحصیلی را دارا باشند ذکری بعمل نیامده است. این واقعاً کارثۀ بزرگی است که در قانون اساسی افغانستان حتی باسواد بودن نیز به حیث شرط عضویت در ارگان قانون سازی دولت ذکر نگردیده ونتایج این غفلت راهم میتوان عملاً بطور واضح مشاهده نمود که قوای ثلاثه در برابر همد یگرسنگر گرفته و یکدیگر راتهدید مینمایند گوئی که در استانه جنگ قرار دارند.
درمورد دین مقدس اسلام، نظام ساخته و پرادخته بشر نبوده که منافع این یا آن گروه مشخص درآن تضمین شود بلکه از طرف خالق کاینات بدون در نظر گرفتن تبعیض و امتیاز با شعار " هر اینه گرامی ترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست" بحیث رحمت به همه جهانیان ارسال گردیده است. مجریان آن نیز باموجودیت سیدالبشر در رأس آن و خیار افراد بشر در اطراف اواز متقی ترین بندگان خداوند بودند که منافع شخصی، سرومال خویش را در راه موفقیت این دین الهی نثار کردند. مردم نیز بنوبه خویش با فداکاریها و قربانی هایئکه دادند عملاً ثابت نمودند که با دل و جان ازین نظم جدید حمایت نموده وآنرا قبول نمودند. درنتیجه دین مقدس اسلام بعد از چهارده قرن به آن درجه استحکام خویش رسیده که دشمنان اسلام درتلاشهای خصمانه شان بر ضد اسلام به یأس و ناامیدی قطعی خیلی قریب گردیده اند.
حال بر میگردم به وضع کنونی افغانستان که چه چیز سبب این همه بدبختی ها گردیده است. برای تشخیص خویش به وقت زیاد ضرورت نداریم. درنگاه اول واضح میشود که نقص اصلی به مجریان امور بر میگردد که قبلاً تشریح گردید که از چه قماشند. قانون را فقط وقتی قبول دارند که به نفع شان باشد ومنافع شخصی شان فوق منافع ملی قراردارد. قانون درمقابل زور و قدرت شان باید سر تعظیم فرود آورد. در مورد تطبیق قوانین نیز بنابر ماهیت قانون اساسی که ایا اسلامی است یا مطابق ارزش های دیموکراسی غربی تدوین گردیده است از یک روش شترمرغی استفاده میشود. هرگاه یکی از قدرتمندان نظام مرتکب جرم وجنایتی شود محاکمه نمیشود زیرا هیچکس حاضر نمیشود که این خطررا متحمل شود که بر ضد او اقامه دعوی نماید. بناً گفته میشود که بنابر حکم قانون تاوقتیکه محکمه فیصله ننماید او بری است. هیچکس سوال نمیکند که چه کسی اورا به محاکمه بکشاند؟
در تحت شرایط "خود کوزه وخود کوزه گروخودگل کوزه" این کار" خیال است و محال است وجنون" باورکنید بدون شوخی اینرا گفتم. از قراین چنان معلوم میشود که این اشخاص درین دنیا از هرگرنه تعقیت وپیگرد قانونی درامان اند واگر احیاناً عرصه برایشان بسیار تنگ شد به سرزمین حامیان اصلی شان، یعنی ایالات متحده امریکا پناه میبرند. بر عکس اگرانسان فقیر و بیچاره متهم به ارتکاب خطائی شود باید سالها را به پیروی از گفته حکیمانه "(همه را به یک چشم باید دید)" مانند زورمندان بدون محاکمه اما نه درهوای ازاد بلکه د رزندان بسر برد بدون اینکه بداند جرمش چیست. درین موارد نه از احکام اسلام ونه از مزایای دیموکراسی استفاده میشود علت همه این بی عدالتی ها را اگر در یک کلمه خلاصه کنیم همانا به کلمه زشت فساد بر میخوریم و درینجا به اصل موضوع این نوشته که سؤاستفاده از اسلام است میرسیم.
الله عزوجل درآیات دهم ویازدهم سورۀ صف فرموده است که درینجا به ترجمۀ دری آن میپردازم! ای مسلمانان آیا دلالت کنم شمارا به تجارتی که برهاند شما را از عذاب درد دهنده (10) ایمان آرید به خدا ورسول او و جهاد کنید درراه خدا با اموال خود و با جان های خود این بهتر است برای شما اگر میدانید (11) درتجارتیکه درین آیات مبارکه ذکر شده طرف معامله خداوند جل جلاله است ومتاع تجارتی اموال و جان های بند گانش است گمان میکنم که معنی این آیات توسط بعضی اشخاص بطور معکوس فهمیده شده طوریکه اسلام را میفروشند تا کسب مال و قدرت کنند و جان های خویش را حفظ نمایند.
همه اشکال فساد مردود است اما سوء استفاده از دین خداوند بد ترین شکل جنایت است. سوء استفاده از اسلام علل و اشکال مختلف دارد. علل آن عبارت است از منافع مادی یا بدست اوردن قدرت وگروهی هم پیروان عروسی قدرت و ثروت میباشند.
سوء استفاده هائى هم بعلت جهل ونادانی عدۀ بعمل می آید. در برخی از کشورهای اسلامی دولت ها نیز درسوء استفاده از اسلام راه افراط می پیمایند.
یکی از اشکال این سوء استفاده از اسلام استفاده از رکن پیجم اسلام یعنی ادای فریضه حج است. همه ساله میلیونها مسلمان مومن موحد فقط به تأسی از امر خداوند و جلب رضایت او به ادای این فریضه میپردازند. درنزد این اشخاص حج رکنی از ارکان اسلام است که خالصاً لوجه الله انرا انجام میدهند. مگر تعدادی هم وجود دارند که از حج برای رسیدن به اهداف مالی، سیاسی و برخی هم حتی برای سرپوش گذاشتن برجنایات خویش مثلاً قاچاق مواد مخدره استفاده نموده واز کلمه حاجی یا الحاج برای فریب مردم استفاده مینمایند تا کسی برآنها گمان قاچاقبر نکند. بعضی از تاجران، طبیبان واهل کسبه ازین راه به تعداد مشتریان خویش می فزایند.
استفاده از کلمه حاجی درساحه سیاست با زار گرم دارد. سیاستمداران برای آنکه متقی و پرهیزگار جلوه نمایند و کاندیدان شوراها برای جلب آرای هر چه بیشتر مردم از آن استفاده میکنند. این کاندیدا ها در مبارزات انتخاباتی خویش برلوحه های کنار جاده ها و بر سیارات اسمای تعداد کثیری از اقارب راکه حاجی اند نیز مینویسند.
دردین مقدس اسلام هر عمل مشروعیت خویش را از کتاب الله و سنت رسول الله اخذ مینماید ودر صورت عدم وجود دلیل درکتاب و سنة، آن عمل مردود است.
استعمال کلمه حاجی یا الحاج چه از آن سوء استفاده شود ویا نشود نه در صدر اسلام رایج بوده نه در زمان تابعین ونه تاقرون متمادی بعد از آن. شاید تاریخ این رسم و عادت ناپسندیده از چهارصد یا پنچصد شال بیشتر نرود و دارد اهسته آهسته از حالت مادام العمری مانند ریاست جمهوری سوریه و بعضی کشورهای دیگر شکل موروثی را بخود میگیرد وبعد از فوت پدر پسر بشکل اتومات حاجی تلقی خواهد شد. این کلمه مانند کلمات دوکتور، انجینر، پوهاند، پروفیسوروغیره نیست که تا اخر عمر مورد استفاده قرار گیرد. یک مسلمان فقط دروقت حج و در حالت ادای مناسک حج حاجی (حج کننده) است. اگر این عمل، نیک وپسندیده میبود علمای اسلام و مخصوصاً امامان جلیل القدر آن از جمله امام باقر، امام جعفرصادق، امام موسی کاظم، اماشافعی، امام مالک، امام حنبل، امام بخاری، امام مسلم و غیره رضی الله تعالی عنهم جمیعاً. حتماْ این کار را میکردند و خود را حاجی مینامیدند. زیرا ایشان هم از نگاه علمیت و هم از نگاه تقوی و انجام حسنات پیش قدم بودند.
تعدادی هم وجود دارند که در پهلوی ادای فریضه حج مسجدی هم بنا نمودند تا ازین طریق به قدرت و ثروت برسند. بعضاْ این تلاشها به موفقیت نمی انجامد مثلاٌ یکی از این اشخاص در کنار اداری فریضه حج مسجدی هم بنا نمود که در لوحه مسجد که بر جاده عمومی قرار داشت بر علاوه ذکر شجرهْ نسب خویش مصارف مسجد را به افغانی، کلدارپاکستانی و دالرامریکایی هم درج نمود و تاریخ شروع و ختم پروژه را با یک سلسله معلومات نامربوط دیگر نیز در آن کنجانید مگر در آخر کار به هدف اصلی خویش که چوکی بود نرسید. این شخص با اعتقاد به اینکه اگر هدف از یک طریق بر آورده نشد همیشه طرق دیگری هم وجود دارند از یک خطهْ شیطانی استفاده کرده و مرتکب چنان جنایت شنیعی شد که جزایش در شریعت اسلام فقط و فقط سنگسار است. راویان حکایت میگویند که این استاد شیطان باین وسیله توانست برای مدتی در یکی از وزرات ها چوکی ریاست بدست آورد و چرا نه؟ ایا در غرب اشخاص ازین قماش به پست های وزارت و ریاست جمهوری نرسید اند؟ آیا دنباله روی از غرب کار بدی است؟ فاعتبرو یا اولی الابصار!
یکی دیگر از استفاده کننده گان شخصی است که عضویت یکی از احزاب سیاسی را که با اسلام میانه خوبی ندارد در یک کشور خارجی دارا ست. این شخص قبل از آمدن به افغانستان در مباحثات خویش در رسانه ها موقف های ناسازگار با اسلام داشت اما همینکه داخل نظام شد به تدریج یک چرخش یک صد و هشتاد درجه را تکمیل نموده و حتی مدعی شد که عضویتش در آن حزب هم به خاطر دفاع از اسلام و مسلمین بوده است. این شخص که از تحصیلات عالی برخور دار بوده و در علم اقتصاد هم وارد است با استفاده از پرنسیپ های اقتصادی یک هدف خیلی بزرگ را که بدیگران خیلی گران تمام میشود با کمترین مصارف یعنی خرید دو عدد جاینماز بدست آورد و از ولسی جرگه راْی اعتماد کسب نمود. البته چیزی را که من هنوز هم ندانسته ام موضوع دو عدد جاینماز است در حالیکه هدف با یک عدد جاینماز هم برآورده شده میتوانست. آن عالیجناب دیگری که دو عدد جاینماز دارد یکی را برای استفاده احتمالی امام زمان ریزرف نموده است ور نه خود تنها از یک عدد استفاده میکند.
حال میخواهم سودمندترین و موْثرترین طرق بدست آوردن ثروت وقدرت را ذکر کنم و آن عبارت از سؤ استفاده از جهاد که یکی از فرایض در اسلام و خیلی مقدس است میباشد. استفاده کننده گان این طریقه که قبل از جهاد به اصطلاح عوام در زمین سایه و در آسمان ستاره نداشتند بعدها آنقدر ثروت های افسانوی اندوختند که حتی بانکها بنا بر کمبود مکان از پذیرفتن پولها عاجز ماندند و مجبورشدند که این پولها را در کانتینرها نگهداری نمایند. این عمل موجب بلند رفتن نرخ کانتینرها کردید و تجارت آن خیلی رونق گرفت که بنوبه ٔ خویش در مسٔله ایجاد مشاغل و رفع بیکاری هم خیلی مؤثر واقع شد. از این کانتینرها بعدها در موارد دیگر نیز مانند بندیخانه، اطاقهای خفقان و اعدام خانه استفاده بعمل آمد.
این اشخاص که از هوا داران عروسی ثروت و قدرت بودند بر چوکی های بزرگ دولتی هم تکیه زدند و ازین راه هم صاحبان شهرک ها، هزار ها جریب زمین زراعتی، و عمارات و قصرهای عدیده هم شدند خداوند بر مال ایشان برکت نهد وحسودان راعفو نماید. آمین.
سؤ استفاده از اسلام توسط بعضی دولتها نیز بعمل می آید زعمای این کشورها خود را نماینده خداوند دانسته و ادعا دارند که انتصاب شان نیز یک امر الهی است و حتی درین اواخر ادعای معصومیت شان نیز بر سر زبانهاست. ایشان هر انتقاد از خود را به مثابه انتقاد از دین و حرب با خدا پنداشته و مخالفین خویش را به اشد مجازات میرسانند گر چه جرم فقط اشتراک در تظاهرات بوده باشد.
ایشان از حربه متهم نمودن مخالفین به جاسوسی برای غرب صهیونیزم و یا قاچاق مواد مخدره نیز استفاده میکنند.
بعضی از گروپهای مبارز و جنگجو نیز از مقدسات اسلامی استفاده کرده و در تحت نامهای مثلاً حزب الله یا جندالله و یا استفاده از کلمات خاتم الانبیا، قدس اصحاب پیامبر،آل بیت پیامبر مرتکب گناهائی میشوند که اضرار شان برای خود شان به مراتب بیشتر از ضرری است که بدیگران میرسانند زیرا به آخرت خویش ضرر میرسانند. ایشان باید بدانند که اگر در نتیجه این عملیات انتحاری یا بمب های کنار جاده یک شخص بیگناه هم تلف شود شامل کسانی میشوند که خداوند جل جلاله در آیه ۹۳ سورهٔ نساء در بارهٔ شان فرموده است: ترجمه (و هر که مسلمانی را عمداً بکشد پس جزای او دوزخ است و در آنجا جاوید باشد خداوند بر او غضب کرده و او را لعنت کرده است و برای او عذاب بزرگ اماده ساخته است.)
البته موارد سؤ استفاده از اسلام خیلی زیاد است که درینجا فقط بطور مشت نمونه خروار از آنها ذکر بعمل آمد.
همانطوریکه خداوند این دین را به حیث رحمت به جهانیان فرستاده است آمیدوارم همه مسلمانان در همین راه بکوشند تا شعار جهانی اسلام یعنی صلح، عدالت، امنیت و اخوت همه افراد بشر در تحت کلمه لا اله الله جامه عمل بپوشد.
امیدوارم همه کسانیکه به روز جزا ٔ و حساب ایمان دارند فقط برای لحظه به حالت وحشتناک قبر فکر کنند و به طریق رشد و صواب بر گردند. در همه اعمال خویش از احکام دین مقدس اسلام همانطوریکه خواسته شارع است در راه خیر و صلاح بشریت و بدست آوردن اجر الهی استفاده کرده و گذشته خویش را تا اندازۀ با اعاده حقوق غصب شده به صاحبان شان قبل فوت آوان جبران نمایند.
باید بدانند که مرگ بدون تک تک به سراغ انسان می آید و گریز از حساب و جزاء آنطوریکه در عدالت بشری برای شان ممکن گردیده است در تحت عدالت خداوندی محال و ناممکن است. ومن الله التوفیق پايان

واژه های کلیدی

دين، عقايد و باورها
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • باقی سمندر
    سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی
    سیتامبر سال ۲۰۱۱ میلادی

    سلام به خوانندګان ارجمند وګرامی ګابل پرس
    سلام به آقای الفت !
    آقای الفت من مقاله های شما را باعلاقه خواند م - قصد ندارم که بحثی را باشما بیاغازم ـیک پرسش کوتاه برایم ا ز متنی پیدا شد که شما نګاشته اید - لطفن توجه نمایید :
    «
    اگر این عمل، نیک وپسندیده میبود علمای اسلام و مخصوصاً امامان جلیل القدر آن از جمله امام باقر، امام جعفرصادق، امام موسی کاظم، اماشافعی، امام مالک، امام حنبل، امام بخاری، امام مسلم و غیره رضی الله تعالی عنهم جمیعاً. حتماْ این کار را میکردند و خود را حاجی مینامیدند. زیرا ایشان هم از نگاه علمیت و هم از نگاه تقوی و انجام حسنات پیش قدم بودند. »
    پرسشم اینست :
    نظر شما در مورد امام اعظم -نعمان -بن ثابت چیست ؟
    اسم نعمان فرزند ثابت چاریکاری را شما بیان ننموده اید - لطف نمایید در این اندکی روشنی بیاندازید ؟
    سباسګذارم
    باقی سمندر

    • Muhtram Olfat,
      If Siaf ,Golbodin, Khomaini Mulla Omar and others or not real Islamic leaders and don’t represent islam then who does?. Kholafaie Rashidin which they killed each other, The Mawiets which killed Prophet uncle and grandsons or the Arab invaded army commanders who killed thousand innocent people ,destroyed thier houses and enslaved thier innocent children.Do you call this a peace ans justice religion?.

  • از پیغمبری که سواد خواندن و نوشتند نداشت و خدای که به اشتباه به جای اینکه پیغمبر را از میان ایمان اورده گان به خودش یعنی ادیانی که در ان زمان مروج بود , انتخاب کند , که نکرد , و خدای که در چهار دین کتاب دار به چهار چهره مختلف تعریف گشته است , باید این چنین امتی بی سواد و جاهل قداره بدست باقی بماند تا نام خد ای جهنم و بهشتی بی غیرتی و بی ناموسی را که خواهران و مادران و برادران و پدران با هم عریان و لخت در کنار نهر های شراب در هم اغوشی همیشه گی امیخته اند به نام ثواب ننگینی که خلاف عنعنات مردم غیور افغانستان مبیاشد ؛ ؛ ؛ زنده نگه کند .

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس