صفحه نخست > دیدگاه > افغانستان پس از يازده سپتامبر، همچنان بر لبه پرتگاه

افغانستان پس از يازده سپتامبر، همچنان بر لبه پرتگاه

كشورهاي كه براي مبارزه با طالبان و القاعده به افغانستان آمده اند، سياست گذاري مشترك و همسو در قبال طالبان و القاعده و حكومت افغانستان ندارند.
یعقوب یسنا
جمعه 16 سپتامبر 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

يازده سپتامبر آغاز تاريخ سياسي جديد در افغانستان نه بلكه در جهان بود. پس از يازده سپتامبر، القاعده به عنوان تروريسم بين المللي از طرف امريكا معرفي شد و امريكا بيرون از مرزهايش اقدام كرد به سركوبي القاعده.

در ضمن اين اقدام، مرز بندهاي سياسي جهاني را نيز براي مبارزه با القاعده به وجود آورد كه اكثر كشورهاي غربي به حمايت از امريكا به ضد القاعده وارد كارزار شدند.

نخستين اقدام بيرون مرزي امريكا به ضد القاعده در افغانستان صورت گرفت كه در نتيجه اين جنگ القاعده و طالبان سقوط كرد. به حمايت امريكا و كشورهاي غربي، حكومت جديد در افغانستان رويكار آمد كه تا هنوز ادامه دارد.

اگر از يك چشم انداز كلي، افغانستان پس از يازده سپتامبر را با دوره طالب مقايسه كنيم، به مزاياي سياسي و اجتماعي اي برمي خوريم كه در دوره طالب و القاعده در افغانستان، جامعه و كشور از آن بي نصيب بود. اين مزايا را به طور نسبي مي توان آزادي زنان، مشاركت سياسي و حق راي، آزادي مطبوعات و ... دانست.

در صورتي كه به افغانستان پس از يازده سپتامبر، از چشم انداز خاص تر يعني حكومت داري خوب، نگاه كنيم، متوجه مي شويم كه هنوزهم در همان جا قرار داريم كه پس از يازده سپتامبر قرار داشتيم. حتا مي توان گفت در آن موقع مردم به تداوم وضعيت در افغانستان خوش بين بودند اما اكنون ديگر كمتر كسي، خوش بيني به تداوم وضعيت موجود دارد، حتا مقامات حكومتي.

يازده سپتامبر در افغانستان به يك شروع ناتمام مي ماند. اين شروع به يك نتيجه مطلوب نرسيد و افغانستان به يك حكومت داري خوب نرسيد. با وصفي كه از يازده سپتامبر ده سال مي گذرد اما نبود امنيت، بحران هاي سياسي و اجتماعي، فساد اداري و حضور طالبان و القاعده، هر روز در افغانستان بيش تر مي شود.

گويا امريكا، نيروهاي بين المللي و حكومت افغانستان، فقط براي اين است تا از تصرف مجدد افغانستان توسط طالبان جلوگيري كنند. هر روز بيش تر از بيش شايع مي شود كه طالبان رويكار مي آيد. در صورتي كه وضعيت موجود بهم بخورد و طالبان يا شبيه طالبان رويكار آيد، در اين صورت ما پس از ياده سپتامبر در افغانستان هيچ دستاوردي نخواهيم داشت جز يك جنگ ده ساله فرساينده.

اين كه پس از يازده سپتامبر ما چرا هنوز در لبه پرتگاه قرار داريم و به يك حكومت داري خوب و امنيت سياسي و اجتماعي دست نيافته ايم، اين موارد را مي توان چالش و موانع آن دانست:

حكومت گران افغانستاني پس از يازده سپتامبر، هيچ گاه براي سيستم حكومت داري در افغانستان نينديشده اند. فقط براي ماندن خود شان در قدرت فكر كرده اند. به اين فكر نكرده اند تا براي يك نظام سياسي ثابت، سيستم سياسي كارا ايجاد كنند. تنها به اين اكتفا كرده اند كه يك شخص را از يك پست به پست ديگر جابجا كنند و گاه خاطر اين و گاه خاطر آن را خوش نگاه دارند و با اين كار قدرت خود شان را حفظ كنند. فقط بازي كرده اند.

اين گونه بازي هايي سياسي در سياست به شكنندگي نظام سياسي مي انجامد و بحران سياسي به ميان مي آيد كه يكي از علت هاي بحران موجود در كشور همين گونه برخورد با سياست است.

فساد مالي به طور گسترده هم از طرف كشورهاي كمك كننده و هم از طرف حكومت افغانستان، صورت مي گيرد. كمك هاي كه به افغانستان صورت گرفته هيچ زيربناي اساسي در هيچ عرصه از آن ساخته نشده است. فقط در فساد مصرف شده است.

حكومت، اين فساد را به دوش انجوهاي خارجي و داخلي مي اندازد. حكومت هاي كمك كننده به دوش حكومت افغانستان مي اندازند. معلوم نيست كه به كجا مصرف شده است. در ضمن بسياري از تاسيسات داخلي كشور به سرمايه گذاران خارجي فروخته شده و بر قرضه هاي كشور افغانستان روز به روز افزوده مي شود. اين قرض به دوش مردم افغانستان افزوده مي شود كه يك روزي بايد آن را بپردازند.

كشورهاي كه براي مبارزه با طالبان و القاعده به افغانستان آمده اند، سياست گذاري مشترك و همسو در قبال طالبان و القاعده و حكومت افغانستان ندارند.

هر كشور دنبال تطبيق سياست گذاري خويش است و برنامه سياسي خاص خود شان را دارند. امنيت و حكومت داري افغانستان پس از يازده سپتامبر در وسط منافع سياسي چند كشور بزرگ از جمله امريكا، انگلستان، آلمان و فرانسه قرار گرفته است كه اختلاف اين منافع، بر سياست گذاري و حكومت داري در افغانستان تاثير مي گذارد.

حتا برخي از پژوهشگران به اين نظر است كه تدوام القاعده و طالبان، بستگي به منافع و برنامه هاي سياسي همين كشورها دارد. در صورتي كه حضور اين كشورها در افغانستان همسويي مشترك و قابل كنترول پيدا نكند، افغانستان در گرداب سياسي و نظامي قرار خواهد داشت.

طوري كه افغانستان در سياست گذاري داخلي دست به ايجاد سيستم سياسي نزده است همين طور در سياست گذاري خارجي اش نيز، كاري را انجام نداده است كه سياست خارجي افغانستان با كشورهاي منطقه و جهان مشخص باشد.

حكومت گران افغانستاني به ويژه رياست جمهوري در سياست خارجي اش گاه روابط سياسي اش با يك كشور گل مي كند و گاه با كشور ديگر؛ در حالي كه اين كشورها در سياست خارجي با هم به طور جدي اختلاف دارند. اين گونه برخورد حكومت افغانستان با سياست خارجي افغانستان به يك بازي مي ماند تا به يك سياست گذاري خارجي.

حكومت گران افغانستاني مي خواهند با اين گونه بازي، شريك خارجي قدرت مند شان را تحت فشار آورد كه قدرت اين حكومت گران را در افغانستان حفظ كند. اما به اين فكر نيستند كه منافع سياسي كشور مهم تر از منافع يك يا چند فرد است.

پس از يازده سپتامبر، آنچه كه در افغانستان ظاهرا از ميان برداشته شده، امارات القاعده و طالبان و رويكار آمدن حكومت موجود است. نا امني و تصور حضور طالبان، هر روز فزوني مي يابد. بحران سياسي، اجتماعي، مالي و فساد اداري گسترده تر مي شود. حضور جامعه مدني و نهادينه شدن دموكراسي از رونق مي افتد.

وضعيت سياسي در افغانستان پس از يازده سپتامبر، هيچگاه به ثبات و امنيت نينجاميد. نگراني مردم هر روز بيشتر مي شود. كشور و مردم افغانستان از آن روزگار تا اكنون همچنان بر لبه پرتگاه قرار دارد.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس