صفحه نخست > دیدگاه > مروری بر مهمترین نکات حیات سیاسی افغانستان

مروری بر مهمترین نکات حیات سیاسی افغانستان

داکتر ثنا نیکپی
پنج شنبه 15 سپتامبر 2011

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

بتاریخ هجدهم جون سال روان مقاله یی را بنام " مروری بر مهمترین نکات حیات سیاسی افغانستان"نوشته بودم که در سایت کابل پرس نشر شده بود. در آن مهمترین جریانات سیاسی افغانستان در نه نکته بیان شده بود.
اینک با گذشت دو ماه همان نکات دستخوش انکشافات جدید شده یا جریانات جدیدی رویدست گرفته شده است که بیان آنها را در بخش دوم این مقاله ضروری می پندارم.

نکته اول: وارد کردن اجباری 9 نفر به عضویت پارلمان افغانستان

حامد کرزی بعد از تخلفات روشن از قانون اساسی، قضیه تقلب در انتخابات پارلمانی را به جنگ گسترده روانی با پارلمان تبدیل کرد و آنرا تا جنگ گرم و مداخله نظامی به پارلمان انکشاف داد. بعد از مداخله نظامی حتی به کسانی که حوادث را بعد از وقوع آن میدانند هم روشن شد که کرزی در اجرای این اقدام تنها نیست. حامیان خارجی اش که بنام "صلح و دموکراسی" به افغانستان آمده اند، در عقب وی قرار دارند.

در سال 2003 که دولت جهانی یا "جامعه بین المللی" ، تبلیغات دموکراسی و آزادی (لبرالیزه ) ساختن کشور های نظیر افغانستان و عراق را تبلیغ میکردند، من مقاله یی را بنام (جنگ امریکا و عراق "برخوردهای جدید در مناسبات بین المللی و روابط خارجی") ، نوشتم که در صفحه 12 شماره 150 ، 15 می 2003 دوهفته نامه زرنگار در کانادا نشر شد. در قسمتی از این مقاله آمده است که " (برخورد جدید ... می خواهد نشان بدهد که «دموکراسی » متاع پرارزشی است که تنها آنها (امریکایی ها...) می توانند آنرا تولید کرده و به کشور ها و ملل دیگر صادر نمایند. کشور های آسیایی و مسلمان در بدل این متاع از استقلال ، آزادی و معتقدات شان بگذرند، تا این متاع را بدست آرند. زمانیکه آنرا بدست آورند ، حق استفاده از آن را ندارند. زیرا تنها صاحبان «دموکراسی» می توانند بدست خود شان آنرا طوریکه می خواهند تطبیق نمایند. کسیکه به این متاع و شیوه های عرضه آن از جانب «مولدین)، ارزش قایل نمی شوند ، «تروریست» است.)

اکنون با گذشت هشت سال از نشر این نوشته می بینیم که اجاره داران دموکراسی چطور مانع دموکراسی نوپا در افغانستان می شوند و بخاطر ریشه کردن بروز اندکترین علایم دموکراسی با قوای نظامی بالای آن حمله می کنند. زیرا آنها به این باور هستند که افغان ها حق استفاده از دموکراسی را ندارند. اجرا کننده دموکراسی باید خود آنها باشند تا مفهوم دموکراسی را با دکتاتوری و دسپتیزم مخلوط و مغالطه نمایند. من هشت سال پیش گفته بودم که غربی ها در افغانستان دموکراسی نمی خواهند و حالا هم می گویم که غرب در صدد آنست تا افغانستان را به لابراتواری تجربوی برای دستیابی به اقتصاد منطقه استفاده کنند و هیچگاه آنها طرفدار صلح و ثبات و ترقی در افغانستان نیستند. هرگاه کرزی رضایت و اجازه یونما و قوای خارجی را نداشته باشد، هرگز نمی تواند، بالای پارلمان لشکرکشی کند و نهادی که صلاحیت سلب اعتماد وی را دارد تارومار نماید.

در سال 1992 زمانیکه گماشته شده کشور های غربی یلتسن پارلمان برحال روسیه را که می خواست وی را سلب اعتماد کند، به آتش توپ بست، کشور های غربی از یلتسن حمایت کردند. اکنون "جامعه جهانی" از دکتاتوری کرزی دفاع می کند، نه از دموکراسی که در موجودیت و فعالیت های پارلمان افغانستان تبلور دارد.

نکته دوم: آمادگی برای برگزاری کنفرانس "بن دوم"

افغانستان به مثابه "لابراتوار" آزمایشات "جهانی ساختن " با استعمال زور برای کشور های بزرگ زیر نام "جامعه جهانی" تبدیل شده است که سرنوشت آن در روم، بن و لندن رقم زده می شود. بعد از کنفرانش های بی شمار خارجی که افغانستان را تا پرتگاه نابودی رسانیده اند، اینک کنفرانس دوم بن در باره سرنوشت افغانستان دایر می شود.

گرچه دادفر سپنتا مشاور امنیتی رییس جمهور و راین کراکر، سفیر آمریکا در کابل از عدم اشتراک طالبان در بن دوم سخن گفتند و وعده دادند که طالبان در آن اشتراک نخواهند داشت، ولی استفاده جویی ها ، نیرنگ ها و تقلبات بخاطر اشتراک طالبان در این کنفرانس به شدت جریان دارد. این تلاش ها از جانب حلقات حکومتی کرزی در داخل از یکسو و فشار پاکستان و انگلیس از سوی دیگر شکل داده می شود. یعنی گروه افغان ملت که اعضای آن گل های سر سبد حکومت کرزی هستند، از داخل حکومت، آی اس آی با وارد نمودن فشار بالای افرادش در حکومت، رهبران مجاهدین و طالبان در منطقه و حکومت انگلیس که داعیه دار بدون چون و چرای استقرار قدرت طالبان در افغانستان هست، در سطح اروپا و جهان در باره نقش حتمی طالبان تاکید کرده و از هر نوع نیرنگ، دسیسه، تحریکات سیاسی، استفاده از ابزار های دپلوماتیک دریغ نمی کند.

تفاوت گرایش امریکایی از گرایش پاکستانی-انگلیسی در گفت و گوی ویدیوی دادفر اسپنتا که در18 اگست سال جاری در سایت بی بی سی نشر شده به خوبی مشهود است. اسپنتا می گوید: " متاسفانه خلاف اراده ما و هم اراده امریکا مساله زیر فشار یک سلسله شایعات و تبلیغات غلط رسانه یی شد. متاسفانه شبکه های استخباراتی بعضی از حلقه ها، اسناد جعلی را توسط رسانه ها نشر کردند. در پارلمان افغانستان، همچنان افکار عامه افغانستان، در کشور های منطقه دست به شایعاتی زدند که واقعیت نداشت. ما بخاطر این که به این شایعات پاسخ بگوییم و همچنان به نگرانی های مردم افغانستان، پارلمان افغانستان و به نگرانی های کشور های همسایه خود پاسخ بگوییم ناگزیر شدیم ، یک سلسله مسایل را در سطح علنی در گفتگو های دوجانبه با کشور های همسایه و منطقه مطرح کنیم."

از قراین بر می آید سیاستمداران امریکا درک کرده اند که طالبان برای اشتراک در این کنفرانس آماده نیست و تا دیر زمانی آماده نخواهند شد. این گرایش امریکایی در باره اشتراک طالبان در کنفرانس بن دوم است. گرایش دوم که بیشتر پاکستانی-انگلیسی است، گرداننده های آن دست به تقلبات و نیرنگ های زیاد زده و میزنند، تا طالبان را جز حتمی این پروسه سازند که می توان ملاقات پنهانی لندن را که میان افراد طالبان و کرزی، ملاقات ناوری را که میان فاطمه گیلانی، شکریه بارکزی، سلام ضعیف ، متوکل و افراد دیگر اجرا شد، سفر کرزی به عربستان سعودی، حملات پی در پی طالبان که به هدف بلند نشان دادن مورال جنگیآمها سازمان داده می شود، و ده ها مثال دیگر را که از طرف حکومت کرزی، آی اس آی و دست های بالاتر انسجام داده می شود، نام برد.

نکته سوم: دامن زدن جنگ سنی و شیعه یا لبنانیزه ساختن افغانستان

ایجاد نفاق میان شیعه و سنی یکی از ظرفیت های بزرگ و موثر دشمنان صلح در افغانستان است. این روش که در ادبیات سیاسی جهانی بنام لبنانیزه ساختن یاد می شود، یکی از خطرناکترین شیوه های است که در عراق، پاکستان و هند مورد استفاده دستگاه استخباراتی کشور های جهان قرار گرفته است.

در افغانستان چند بار در مورد این نکته آزمایشاتی انجام شده که حمله کوچی ها بالای مناطق هزاره نشین، تبلیغات گسترده جهانی و جنگ های انترنیتی از نمونه های این فعالیت ها است. شاید استفاده از انداختن جنگ سنی و شیعه از آخرین شیوه های این کشور ها باشد. ولی منافع و پلان های منطقوی جامعه جهانی در افغانستان و فراتر از افغانستان شاید آنها را وادارد کند تا از این شیوه نیز کار بگیرند.

در صورت بکاربرد جنگ سنی و شیعه در افغانستان ، هرات مناسب ترین بستر برای اجرای این نیت شوم خواهد بود. زیرا در ولایت هرات پیروان تسنن و تشیع زندگی می کنند که از زمان مجاهدین تا اکنون کار زیادی انجام شده تا وضع را در این ولایت متناقض نگهدارند و بنیادگرایی را بر این سرزمین هنرپرور و مهد شعر و ادب تحمیل نمایند که خودسوزی هزاران زن و دختر در هرات یکی از نمونه های تحمیل متداوم بنیادگرایی و افراطی گری مذهبی است.

در این روز ها از بروز مناقشه سرحدی میان ایران و افغانستان سخن گفته می شود و بجای استعمال کلمه زیبای هراتی از هراتی های سنی و شیعه به مفهوم نفاق افگنانه آن یادآوری می شود. شاید این موضوعات برای آغاز نفاق سنی و شیعه در هرات کافی نباشد. ولی بیانگر علایم نفاق و آغاز تلاش دشمنان صلح در افغاننستان می باشد. یکی از دلایل عمده همه ناامنی در افغانستان حمله طالبان در پایتخت است که می تواند بخاطر زمینه سازی موجودیت قوای خارجی در افغانستان باشد که هرات نیز محل مناسب برای جابجا شدن قوای نظامی خارجی می باشد. مشکل اکنون در جابجا ساختن قوا نیست، مشکل عمده زمینه سازی آنست که با ناامن ساختن هرات این کار انجام شود. همانطوریکه جنگ را از جنوب به شمال افغانستان انتقال میدادند که فعالیت های بعدی نظامی و استخباراتی را آماده کنند، حالا نوبت هرات است. اگر هرات برای این هدف ها در نظر گرفته شده باشد، و زمینه سازی آن از طریق جنگ سنی و شیعه انجام شود، برای هرات و افغانستان خطرناک خواهد بود که منجر به لبنانیزه شدن افغانستان میگردد و این مرض به سایر نقاط افغانستان سرایت خواهد کرد که پیامد های آن جبران ناپذیر خواهد بود.

نکته چهارم: تشدید حملات "طالبان” در پایتخت و اطراف آن

در دو هفته اخیر ما شاهد حملات چشمگیر طالبان در پایتخت و نواحی اطراف آن بودیم که این پیروزی طالبان مشکوک به نظر می رسد. در حالیکه جامعه جهانی و نظامیان ارشد ناتو از شکست طالبان و متلاشی شدن شبکه القاعده حرف می زنند، طالبان "شکست خورده" در قلب کابل و بالای قرارگاه های ناتو حمله ور می شوند. این توانایی برای طالبان فقط با همکاری و همدستی حکومت کابل و دستگاه آی اس آی میسرشده می تواند.

علت دیگر نیرومند نشان دادن طالبان تدویر کنفرانس دوم بن است که آی اس آی و انگلیس اشتراک طالبان را به حیث یک قدرت نیرومند جنگی حتمی دانسته و از آخرین تلاش های شان کار میگیرند که حکومت کرزی با آنها همدل و هم صدا است.

نکته پنجم: امریکا در حال برطرف کردن موانع حضور دایمی اش در افغانستان

امریکا در راه تداوم حضورش در افغانستان با مقاومت های داخلی، منطقوی و جهانی روبرو است که مقاومت های جهانی را با معامله های تجارتی از اقتصاد افغانستان، معاملات منطقوی را با دادن رشوت و فشار دپلوماتیک، استخبارت و نظامی و مقاومت داخلی را با دسیسه و نفاق افگنی و سرکوب می سازد.
مثلا هفته گذشته ما شاهد ملاقات رؤسای جمهور روسیه، تاجکستان ، افغانستان و پاکستان بودیم که افغانستان با روسیه قرارداد خریداری تیل و با تاجکستان قرارداد انتقال برق را امضا نمود. همچنان قبل از این ملاقات دیدار سران کشور های عضو اتحاد شنگهای که چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و تاجیکستان شش عضو دایمی اجلاس همکاری های شانگهای اند که در سال ۲۰۰۱ تاسیس شده است. امریکا که از گسترش این همکاری در ممالک آسیایی نگرانی دارد، روسیه را بطرف پاکستان و افغانشتان متمایل می سازد، تا از یکطرف کشور های همکاری های شنگهای را از دید اقتصادی دور نگهدارد و از طرف دیگر روسیه را تطمیع کند که در مورد حضور نظامی امریکا در افغانستان مخالفت نکند. امریکا هراس دارد که مبادا اتحاد همکاری های شنگهای به یک پیمان در مقابل ناتو تبدیل شده مانع حضور نظامی ناتو در افغانستان شود. آخرین تلاش امریکا دور نگهداشتن روسیه، ایران و چین است که بعد از اتحاد و همکاری اقتصادی به ایجاد پیمان نظامی دست نزنند. به این علت است که معاملات اقتصادی دو کشور افغانستان و پاکستان را به روسیه و تاجکستان پیشکش میکند، تا با یک تیر سه فاخته را شکار کند. پذیرفتن حضور نظامی امریکا در افغانستان، درهم شکستن مقاومت های منطقوی و جهانی بخاطر حضور نظامی امریکا ، در انزوا قرار دادن چین و ایران و جلوگیری از شکلگیری یک پیمان نظام در چهارچوب اتحاد کشور های شنگهای. این بود جهات اساسی کار امریکا در برطرف کردن موانع در سطح منطقه و جهان تا بتواند زمینه های حضور نظامی اش آماده نماید.

تا جاییکه مربوط به مقاومت داخلی است، امریکا بیشتر مرهون شیوه های آی اس آی پاکستان و انگلیس در افغانستان باقی مانده است. تا اکنون امریکا نمایندگی مردم افغانستان را نمی شناسد و فقط بر حلقه مافیای حکومت کرزی اتکا دارد. دسایسی که بر ضد حقوق و آزادی، حاکمیت ملی، امنیت ، مصونیت افغانستان از طرف گروه کرزی به همکاری آی اس آی انجام می شود، یا خاموش است و یا موافق. تقریبا همه مشکلات سیاسی و نظامی افغانستان از همین سیاست مکدر و غیر شفاف امریکا سرچشمه میگیرد. امریکا می تواند جلو آی اس آی، کرزی و انگلیس را بگیرد ولی تا حال این کار را نکرده است. متاسفانه برطرف کردن موانع حضور نظامی امریکا در داخل افغانستان تا هنوز بر اساسا دسیسه و عدم احترام بر اراده مردم استوار است. تا این پالیسی ادامه داشته باشد، نارضایتی و تشنج وجود خواهد داشت.

نکته ششم: تغییری ظاهری پالیسی امریکا در مورد ایجاد پایگاه نظامی در افغانستان

دیده می شود که امریکا در زمینه سازی حضور نظامی اش در افغانستان موفق نبوده است. از لحن دولتمردان امریکایی هویدا است که امریکا بخاطر قبول حضور نظامی اش در افغانستان خسته می نظر می رسد. چنانچه آقای کروکر سفیر امریکا در کابل به بی بی سی گفته که "روابط استراتژیک دو کشور بر اساس اعلامیه ای تنظیم خواهد شد که اجرایی شدن آن در مقایسه با پیمان ساده تر است. ما در مراحل مقدماتی مذاکرات قرار داریم. در این مذاکرات فهرستی از تقاضا ها از هر دو جانب وجود ندارد. در این مرحله امضای یک پیمان مطرح نیست، زیرا در سیستم کاری ما پیمانها باید از تصویب کنگره آمریکا بگذرد و برای تصویب آن یک روند خیلی پیچیده وجود دارد."

گرچه اعلامیه نمی تواند حضور امریکا در افغانستان را قانونی بسازد، ولی دیده می شود که امریکا با یک عقب نشینی به شکل ذهنی آماده شده است که در افغانستان غیر قانونی باقی بماند تا بتواند در آینده زمینه را برای حضور قانونی اش آماده کند.

به باور من بزرگترین اشتباه امریکا در زمینه سازی حضور نظامی اش در افغانستان این بود که بیشتر نیروی مادی و معنوی خود را بالای برطرفی موانع منطقوی و جهانی مصرف کرد و به مردم افغانستان توجه نکرد. بجای که مردم افغانستان را قانع کند، آنها را آزرده و متنفر ساخت. قدرت را از مردم گرفت و بر گروه های بی مسوولیت و اوباش سپرد، با ترویج فقر ، فساد و تقلب مردم را ناراض ساخت.

مکثی بر مهمترین نکات حیات سیاسی افغانستان

يكشنبه 19 ژوئن 2011, بوسيله ى داکتر ثنا نیکپی/ متخصص علوم حقوق و دولت

کارشناس در رشته حقوق و دولت

آنلاین :

کابل پرس

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • باقی سمندر
    سنبله سال ۱۳۹۰ خورشیدی

    سخنی یا آقای دکتر ثنا نیک پی !

    سلام به خوانندګان ګرامی کابل پرس? !

    سلام به اقای دکتر ثنا نیک پی !
    آقای دکتر ثنا نیک پی !
    همین اکنون مقاله تحلیلی شمارا خواندم و تشکرازاینکه مارا در خواندن تحقیقات خویش سهیم ګردانید ید ـ امید وارم این ګام روشنګرانه را ادامه بدهید چه شما بهتر میدانید که وظیفه روشنفکر تولید فکر بوده و ما در برهه بسیار حساس ګسست تاریخی از کذشته قرار داشته و حرګت بسوی آینده درخشان یا برګشت به تاریکی های شبیه قرون وسطایی هنوز در بین روشنفکران تاهنوز دقیق نشده است – در حالتی که ما قرار داریم روشنګری شما راه را برای آینده روشن وتابناک تا حدی روشنتر میګرداند . من در مقاله شما به نکاتی برخوردم که عجالتن یک پراګراف را اقتباس مینمایم و دوباره پیش چشمان شما وخوانندګان ارجمند قرار میدهم تا دیده شود که بحثی خواهیم داشت یا خیر؟ شما نګاشته اید :

    « تا جاییکه مربوط به مقاومت داخلی است، امریکا بیشتر مرهون شیوه های آی اس آی پاکستان و انگلیس در افغانستان باقی مانده است. تا اکنون امریکا نمایندگی مردم افغانستان را نمی شناسد و فقط بر حلقه مافیای حکومت کرزی اتکا دارد. دسایسی که بر ضد حقوق و آزادی، حاکمیت ملی، امنیت ، مصونیت افغانستان از طرف گروه کرزی به همکاری آی اس آی انجام می شود، یا خاموش است و یا موافق. تقریبا همه مشکلات سیاسی و نظامی افغانستان از همین سیاست مکدر و غیر شفاف امریکا سرچشمه میگیرد. امریکا می تواند جلو آی اس آی، کرزی و انگلیس را بگیرد ولی تا حال این کار را نکرده است. متاسفانه برطرف کردن موانع حضور نظامی امریکا در داخل افغانستان تا هنوز بر اساسا دسیسه و عدم احترام بر اراده مردم استوار است. تا این پالیسی ادامه داشته باشد، نارضایتی و تشنج وجود خواهد داشت ».
    من توجه شما وخوانندګان را به جمله از جانب شما معطوف میګردانم ونظر خود را نیز باشما وخوانندګان در میان خواهم ګذاشت . لطفن توجه نمایید :
    « تا اکنون امریکا نمایندگی مردم افغانستان را نمی شناسد و فقط بر حلقه مافیای حکومت کرزی اتکا دارد. دسایسی که بر ضد حقوق و آزادی، حاکمیت ملی، امنیت ، مصونیت افغانستان از طرف گروه کرزی به همکاری آی اس آی انجام می شود، یا خاموش است و یا موافق. تقریبا همه مشکلات سیاسی و نظامی افغانستان از همین سیاست مکدر و غیر شفاف امریکا سرچشمه میگیرد »
    فکر مینمایم که در یک مورد باشما هم موافق میباشم وهم نمیباشم – اینکه مینګارید تا « « تا اکنون امریکا نمایندگی مردم افغانستان را نمی شناسد«‎»
    من برایشما مینویسم که متاسفانه تا کنون مردم افغانستان نمایندګی ملی- دموکراتیک خود را ندارد و روشنفکرانی که بتوانند در سطح ملی وبین المللی از منافع آنی وآتی مردم افغانستان نمایندګی نماینند – دچار خرده کاری کاری ها وبسا فرعیات ای شده اند و میباشند که داعیه اصلی مردم به کنار رفته است .
    فرض نماییم که فردا امریکایی ها بخواهند « با نمایندګی مردم » وارد مذاکره شوند – کجاست نشانی وادرس نمایندګان مردم افغانستان ؟
    شما در مورد قوای سه ګانه و بحران وکشیدګی هایش تحلیلی داشته اید که من قصد ندارم تا در آن مورد بنویسم چه نیک میدانیم که هر سه بخش قوا متاثر از ګروه حامد کرزی میباشد و ګروه های دیګر ارګ نیز چشم براه تبانی با طالبان – حقانی – وګلبدین و شرکا اند .
    صف مستقل ملی – دیموکراتیک که بتواند از منافع آتی وآتی مردم افغانستان نمایندګی نماید تا هنوز شکل نګرفته است .
    من توجه شما را به بخشهای از نوشته خودم جلب مینمایم که در شب فردای پیروزی بارک اوبا و همچنان در وقت سفارت اوبا ما در بکرام و سفر نخست وزیر انګلیس در افغانستان نوشته بودم ¬.
    از پیش از توجه شما سپاسګذارم .
    (– مقاله هایی را ای که با عنوان های زیین در ګفتمان از این قلم منتشر ګردید ه است یکبار در بخش نویسندګان – باقی – سمندر لطفن ببینید)
    اگر بارک را بارق بنامیم یا حسین او همانست که است، گزارشی و تبصره ای از ویرجنیا- ایالات متحده امریکا (باقی سمندر)
    ۵ – ۱۱-۲۰۰۸
    از انتخابات در امریکا درست پانزده روز میگذرد و من در شب انتخابات نوشته بودم (فرستنده باقی سمندر
    نیم نگاهی به سخنرانی بارق حسین اوباما در فرودگاه نظامی بگرام، پیشامد ها و پی آمد ها وواکنش ها، بخش نخست (باقی سمندر
    خبر کوتاه است اما قصه دراز (باقی سمندر – )
    ژنرال مک کریستال را به واشنگتن احضار کردند (باقی سمندر)

    سرفراز باشید
    یار زنده وصحبت باقی

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس