پيامد مذاكره و مصالحه با طالبان
اين همه حملات دقيق و سنجيده شده طالبان، مي تواند اين شك مردم را به يقين برساند كه طالبان در درون حكومت نفوس قابل ملاحظه اي دارد يا اين كه از درون اين حكومت با طالبان همكاري صورت مي گيرد.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
حكومت افغانستان هر بار كه طرح مصالحه و مذاكره را با طالبان پيش كشيده است. طالبان به طرح پيشنهادي حكومت پاسخ دندان شكن داده است. با اينهم حكومت از در نرمش و مصلحت با طالبان برخورد كرده است. اين نرمش و مصلحت، فرصت تبارز و نمايش را به طالبان فراهم كرده است و طالبان با استفاده از اين مصلحت حكومت، به فعاليت هاي نظامي و تبليغات سياسي دست زده است.
نوعي از ذهنيت زدگي را هم در بين مردم افغانستان و هم در جامعه جهاني خلق كرده است كه طالبان از قدرت قابل حسابي، برخوردار است و حتا نسبت به حكومت افغانستان قدرت بيش تر دارد.
هميشه پيام طالبان به حكومت اين بوده است كه طالبان اين حكومت را نمي خواهد و قصد شان اين است تا اين حكومت را براندازند.
طالبان در هر مناسبت ملي و حكومتي، با انتحار و حملات مسلحانه شان به حكومت، پيام مشخص و روشن داده است. در روز استقلال امسال، حمله انتحاري را در بخش فرهنگي سفارت انگليس انجام دادند. در هفته شهيد، چند حمله انتحاري و يك حمله مسلحانه را كه مدت بيست ساعت طول كشيد در محل هاي عمده و مركزي شهر كابل به راه انداختند.
اين حملات انتحاري از طرف طالبان پاسخي بود به مناسبت هفته شهيد و هم پاسخي بود به خاطر استقبال حكومت افغانستان، ناتو و امريكاه از گشايش يك نمايندگي سياسي طالبان در قطر دوبي.
معلوم نيست حكومت بااين برخورد طالبان با مردم افغانستان، از كدام چشم انداز سياسي، همواره طرح پيشنهادي مصالحه و مذاكره را به طالبان مي دهد.
در حالي كه پاسخ طالبان، همواره مشخص و روشن است: ما (طالبان) تو (حكومت افغانستان) را نمي خواهيم. بهتر اين است تا حكومت نيز در قبال طالبان، برخورد مشخص، سنجيده شده و روشن داشته باشد. در صورتي كه برخورد حكومت با طالبان همچنان از چشم اندازهاي نامشخص و ناروشن صورت بگيرد؛ امكان فرصت بيش تر نمايش و دست رسي به منابع قدرت را براي طالبان فراهم مي كند.
حكومت مي تواند با طالبان راه مصالحه را به پيش بگيرد اما چگونگي اين مصالحه مهم است. چشم انداز اين مصالحه، بايد روشن و مشخص باشد. راهكارهاي عملي، براي اين مصالحه در نظر گرفته شود نه اين كه زير نام اين مذاكره و مصالحه، پول مصرف شود اما معلوم نباشد كه اين پول به كجا و براي چه مصروف شده است. امروزه، هزينه هاي زياد، زيرنام مصالحه با طالبان مصروف مي شود بدون اين كه نتيجه اش معلوم باشد. حتا مي توان گفت: زيرنام مصالحه با طالبان فساد مالي صورت مي گيرد.
اين همه حملات دقيق و سنجيده شده طالبان، مي تواند اين شك مردم را به يقين برساند كه طالبان در درون حكومت نفوس قابل ملاحظه اي دارد يا اين كه از درون اين حكومت با طالبان همكاري صورت مي گيرد.
در غير آن چگونه طالبان مي تواند به مركز شهر كابل داخل شوند و در يك بلند منزل سنگر بگيرند و براي دو روز مهمات خفيف و سنگين براي جنگ و زير آتش گرفتن موقعيت هاي خاص شهر كابل داشته باشند. اين حمله در حالي صورت مي گيرد كه در هر چهار راه اين شهر، كنترول و پسته هاي امنيتي وجود دارد.اين حمله طالبان با راكت به شهر كابل بيانگر اين است كه در اين شهر نه نيروه امنيتي اي وجود دارد و نه هم استخبارات.
اگر وجود داشته باشند، چگونه مي توان باور كرد كه نه نفر با راكت به مركز شهر وارد شوند، وزارت دفاع، داخله و امنيت ملي از آن بي اطلاع بماند. يا اين كه نيم كاسه اي زير اين كاسه هست؛ كه اين همه امكان را براي طالبان در درون اين حكومت فراهم مي كند. در صورتي كه نيم كاسه اي وجود نداشته باشد، حكومت بايد در طرح و برنامه نظامي و امنيتي اش تجديد نظر كند و برنامه هاي استخباراتي و امنيتي كارامدتر روي دست بگيرد. تا بتواند لااقل از وقوع حملات انتحاري و مسلحانه طالبان، جلوگيري كند.
با اين همه يغماگري طالبان، بازهم اگر حكومت بدون در نظرگيري برنامه و راهكار مشخص، همچنان با عجز و بيچارگي و مصلحت هاي نا روشن براي مذاكره و مصالحه با طالبان ادامه بدهد، اين مساله مي تواند قوت بگيرد كه حكومت در افغانستان سياست داخلي مشخص و منافع سياسي مشخصي را دنبال نمي كند و فاقد يك كليت سياسي و مجموعه اي از تناقضات است كه در اثر يك فشار كردهم آمده است و از سرچشمه هاي مختلف آب مي خورد و هر گروه وابستگي اي دارد، كه در خدمت همان وابستگي اش قرار دارد و براي تحقق مرام هاي همان وابستگي اش در درون اين حكومت كار مي كنند.
مساله اساسي اين نيست كه حكومت با طالبان مصالحه نكند. حكومت بايد براي صلح و رويكارآمدن يك نظام سياسي باثبات، كار كند. اما اين كار بايد داراي راهكار مشخص سياسي، اجتماعي، اقتصادي و قانوني باشد.
طالبان با پذيرفتن راهكار مشخص، مي تواند شامل نظام سياسي كشور شود. در صورتي نبود يك راهكار مشخص براي مصالحه با طالبان، مردم افغانستان هر روز قرباني اين برنامگي و مصلحت هاي ناروشن حكومت، مي شود. بدون يك چشم انداز روشن در مذاكره و مصالحه با طالبان، غير از قرباني مردم، پيامدي ديگر وجود نخواهد داشت.
نرمش و مصلحت نا مشخص حكومت در برابر طالبان، مردم اين كشور را به قراباني گرفته و نظام سياسي، اجتماعي، اقتصادي، بازار و سرمايه گذاري، و جامعه مدني را به چالش كشيده است. پس بهتر است حكومت با چشم انداز روشن و بدون هيچ مصلحت و علايقي، با قوت و قدرت يك حكومت با يك گروه مخالف خود (طالبان) برخورد كند يا هم وارد تفاهم سياسي شود. در غيرآن، همان برخورد ده ساله طالب با مردم و حكومت افغانستان تكرار خواهد شد.
پيامها
25 سپتامبر 2011, 13:24, توسط بينا
اى اس اى از يكطرف دولت كرزى را فريب ميدهد و مصروف نكاه ميكند و به نام اين و ان ,ان عده از طالبانيكه با خون جندين جوان وطن كرفتار ميشوند,رها ميكند.واز جانب ديكراى اس اى تو سط افراد مجرب خود كه در بين كوجى و ناقل و بشتونهاى وطن ما زرق كرده,انها از نزديك اوضاع را نظاره ميكنند و بلان ترور نخبه بان اقوام برادر را ميكشند.در قريه هاى بشتونها عمليات اجازه نيست,زيرا وحدت مزخرف ملى بر هم ميخورداين را اى اس اى براى اسايش خود هميشه زرق ميكند.دولت قبيله كه بشتونها در ان تمام امورات را در دست دارند,از فرط قبيله برستى كور و ديوانه وار دشمن مانند ماهى در اب است,تنها بخاطر اينكه انها هم بشتون هستند.بنام كوجى با كستان كشور ما احاطه كرده ,اين قبيله برستان مزخرف كور هستند,نميبينند.با كستان با دودست در كلوى دارد ما را خفه ميكند,ولى اين دولت كرزى هيج اقدامى بخاطر نجات از جنك با كستان نكرد.بايد در دولت يك خانه تكانى شود.اطراف كرزى يك عده به استيلا مشاورين كرزى جاسوسان با كستان هستند.همين مشوره در قسمت بارلمان كه انها به كرزى دادند,بحران افريد.حتمى اين مشوره دشمن است ويا كرزى مغز كله خر را خورده است كه اينطور مردار در مردار كرد كه هيج كسى توان باك كردن انرا ندارد.مانند اين صداها قانون شكنى ديكر.
25 سپتامبر 2011, 13:45, توسط نادر
تبعیض قومی چقدر چشم و دل ترا نابینا ساخته است. به همان اندازه که از طالبان نفرت دارم به همان اندازه از آدم های مانند تو "نابینا" بیزارم. تو شکایت داری که "در قريه هاى پشتونها عمليات اجازه نيست". واقعاّ که نابینا و کوردل هستی. هرروز قریه ها در کدام مناطق افغانستان بمباردمان میشود؟
طالب و قومپرستان متعصب دو روی یک سکه اند.
25 سپتامبر 2011, 18:59, توسط baqi samandar
باقی سمندر
میزان سال ۱۳۹۰ خورشیدی
۲۵ سپتامبرسال ۲۰۱۱ میلادی
سلام به خوانندګان کابل پرس?
لطفن در دوبخش پایین دوخبر جداګانه را درمورد همین بحث آقای یعقوب یسنا هم بخوانش بګیرید .
عتراف پاکستان به رابطه با گروه حقانى
تهيه شده توسط کلید
يكشنبه 03 ميزان 1390 ساعت 13:25
اعتراف پاکستان به رابطه با گروه حقانى
پاکستان به ارتباط خود با گروه حقانی اعتراف کرد.
به گزارش خبرگزاری پژواک، مقامات پاکستانی گفته اند، تنها آنها با گروه حقانى رابطه ندارند، بلکه کشورهاى ديگرى نيز دارای این گونه روابط می باشند.
مقامات پاکستانى،اين اظهارات را پس از آن ابراز داشته اند که مقامات بلندرتبهء امريکايى، پس از حمله برسفارت امريکا در کابل، حکومت و ادارهء استخباراتى پاکستان را متهم کردند که نه تنها با گروه حقانى رابطه دارند، بلکه در حملات اخير کابل، باگروه حقانى کمک هم نکرده اند.
اميرالبحر مايک مولن لوى درستيز اردوی امريکا، هفتهء گذشته به سنای آن کشور گفته بود که گروه حقانى، بازوى راست آى اس آى است و اينکه پاکستان تشنج و تخريبکارى را به افغانستان صادر مى کند.
تورن جنرال اطهر عباس سخنگوى اردوی پاکستان، براى اولین بار پذيرفته است که آنها با گروه حقانى رابطه دارند.
وى همچنین گفته است که اين روابط، به اين معنى نيست که گويا آنها با گروه حقانى کمک مى کنند.
اطهر عباس گفته است:" براى شبکه هاى استخباراتى، لازم است تا با مخالفين خود و حتى گروه هاى تروريستى نيز رابطه داشته باشند."
اطهر عباس امروز یکشنبه در اسلام آباد، ادعا کرد که گروه حقانى در ولايات کنر و نورستان افغانستان، فعال است.
این در حالیست که مقامات امريکايى و افغان، چندين بار گفته اند که گروه حقانى، در مناطق قبايلى پاکستان و درساحهء وزيرستان شمالى، مقيم است و از همانجا حملات خود برافغانستان را تنظيم مى کند.
سخنگوى اردوی پاکستان گفته است که از حمله بر سفارت امريکا درکابل، هيچ مفادى به پاکستان نرسيده و دراين مورد، از سلسله تبليغاتى که در رسانه هاى امريکايى به راه افتاده است، هيچ مفادى به امريکا نيز نخواهد رسيد.
پیش از این مايک مولن رئيس اردوی امريکا گفته بود که اگر پاکستان عليه گروه حقانى اقدامى نکرد، امريکا دست به اقدام خواهد زد.
ازروزنامه ۸ صبح
کمیسیون دفاعی مجلس نمایندگان خطاب به شورای امنیت سازمان ملل: جلو مداخله پاکستان را بگیرید
دوشنبه 04 میزان 1390 ساعت 19:23 قدرتالله جاوید
چاپ
کمیسیون امور دفاعی و تمامیت ارضی مجلس نمایندگان افغانستان خواهان قطع فوری پرتاب راکتها از جانب پاکستان به خاک افغانستان شده است.
این کمیسیون همچنین از شورای امنیت سازمان ملل خواسته است تا برای حل بحران موجود میان افغانستان و پاکستان ناشی از مداخلههای پاکستان در امور افغانستان، افغانستان را کمک کند.
شکریه بارکزی، رییس کمیسیون دفاعی مجلس نمایندگان کشور که روز گذشته دریک نشست خبری با رسانهها صحبت میکرد گفت که مداخلهی نظامی پاکستان با پرتاب راکتها و حملههای توپخانهای از یک سال به اینسو در ولایتهای شرقی و جنوبشرقی افغانستان ادامه داشته و در تازهترین مورد در چند روز گذشته، نظامیان آن کشور صدها مرمی راکت را به ولایتهای کنر و نورستان پرتاب کردهاند.
رییس کمیسیون دفاعی مجلس نمایندگان حملههای راکتی نظامیان پاکستان به خاک افغانستان را« بیشرمانه» خواند که به گفتهی وی این کشور برخلاف موازین بینالمللی و احترام به تمامیت ارضی افغانستان تاکنون به آن عمل کرده است.
خانم بارکزی با تقبیح حملههای راکتی پاکستان گفت که حکومت افغانستان مساعی دیپلوماتیک را برای قطع مداخلهی پاکستان انجام داده و شورای امنیت سازمان ملل نیز برای حل بحران موجود میان افغانستان و پاکستان مداخله کند.
بارکزی گفت: «ما اعضای کمیسیون دفاعی و تمامیت ارضی ولسی جرگه (مجلس نمایندگان) در حالی که این اقدامات خصمانهی پاکستان را تقبیح مینمایم، خوان عملی شدن موارد ذیل هستیم: اول- قطع فوری حملات راکتی برحریم افغانستان؛ دوم- مداخلهی شورای امنیت سازمان ملل متحد درحل این بحران؛ سوم ـ انسجام تمام قوتهای ملی و دولتی درامر دفاع از وطن، حفظ تمامیت ارضی، سرحدات کشور؛ چهارم مساعی دیپلوماتیک کشور در جهت قطع مداخلات متداوم پاکستان درامور داخلی افغانستان و احترام گذاشتن به حاکمیتهای طرفین.»
مقامهای امنیتی ولایتهای کنر و نورستان در سه روز گذشته اعلام کرده بودند که ارتش پاکستان تاکنون بیش از 300 مرمی توپ را به این ولایتها پرتاب کردهاند که در نتیجهی آن دومحراب مسجد تخریب، یک تن کشته، یک تن زخمی و هفت منزل تخریب گردیده است.
پیش از این نیز در نتیجهی پرتاب راکتها و حملههای توپخانهای پاکستان در اوایل سالروان خورشیدی نزدیک به صد تن از باشندههای ولایتهای شرقی و جنوبشرقی کشور کشته و زخمی شده بودند؛ صدها خانه تخریب و صدها خانواده مجبور به ترک منازل شان شده بودند.
اعضای کمیسیون دفاعی مجلس نمایندگان میگویند که مطابق توافقنامهی 2001، شورای امنیت سازمان ملل متحد مسوولیت دارد تا از مردم و دولت افغانستان در مقابل هرگونه مداخلهی بیرونی، حمایت کند.
درحال حاضر به شمول نیروهای امنیتی افغانستان بیش از 400 هزار سرباز مسوولیت تامین امنیت افغانستان، مبارزه با تروریزم و حفظ سرحدات کشور را دارند.
اما نیروهای آیساف همواره تاکید کرده بودند که وظیفهی این نیروها درداخل افغانستان است و بدون توافق شورای امنیت سازمان ملل و پیمان اتلانتیک شمال(ناتو) نمیتواند درخاک پاکستان مداخله کنند.
هرچند در اویل سالروان خورشیدی حملههای راکتی پاکستان برقلمرو افغانستان منجر به تیرهشدن روابط بین افغانستان و پاکستان شد، ولی مقامهای افغان گفتند که نمیخواهند خاک پاکستان را هدف قرار داده و مردم غیرنظامیان پاکستان قربانی شوند که این مساله انتقادهایی را درسطح ملی به همراه داشت.
خانم بارکزی گفت که برای مردم افغانستان دیگر قابل قبول نیست که دولت افغانستان از موضع ضعیف با دولت پاکستان صحبت کند و از همینرو خواهان مداخله شورای امنیت سازمان ملل هستند.
خانم بارکزی گفت: «برای مردم افغانستان دیگر قابلتحمل نیست که از موضع ضعف بادشمن خود روبرو شود و آنچه را که جمهوری پاکستان انجام میدهد، حملات راکتی بر حریم افغانستان، نقض صریح تمام موازین بینالمللی و بینالکشوری است.» خانم بارکزی افزود: «به همین دلیل است که ما از شورای امنیت سازمان ملل متحد تقاضا کردیم که به صورت مستقیم آن ابتکار را به دست داشته باشند، و در این بحران، افغانستان را کمک کنند.»
اعضای کمیسیون دفاعی مجلس نمایندگان همچنین از حکومت افغانستان خواهان بازبینی روابطش با کشورهای همسایه، به ویژه با پاکستان شدند.
اعضای این کمیسیون از مردم مناطق مرزی در شرق افغانستان نیز خواستند تا برای تامین امنیت مناطق شان با نیروهای امنیتی کشور همکاری کنند.
این اظهارات در حالی مطرح میشود که در تازهترین مورد وزارت خارجهی افغانستان نیز حملههای راکتی پاکستان برخاک افغانستان را محکوم کرده و از بررسیهای گسترده در مورد پرتاب راکتها و تلفات ناشی از آن خبر داده است.
0diggsdigg
26 سپتامبر 2011, 06:10
نادر صحیح میگه . ولی باقی سمند روده دازی بی فایده میکند که خود دلیل بی سوادی اجتماعی و سیاسی این شخص میباشد . مثل نادیده ها واری کابل پرس? را چسپیده است و مثل عریضه نویس های پشت دیوار مسجد پل خشتی واری دراز دراز نوشته میکند . خدا افغانستان را از دست این بی سواد ها نجات بدهد , سمندر باقی خود را افلاطون قلمداد مینماید ( با این شد و مد نوشتن خود ) . بهر صورت من هزاره را با بینی این چنین دراز تا حال ندیده بودم که نویسنده این نوشته را دیدم . فکر میکنم که حتماء مادر کلان محترم ایشان در موقع تولد شدن ایشان , بینی او را کش نموده است و کله اش را تپ تپ نموده دراز نموده است و بعد از دست کاری های بسیار امروز از ایشان در سنین بیست و پنج و یا سی این چنین یک چهره ساخته شده است . ایشان باید متشکر مادر کلان خود باشند . حالا من نمیدانم که روی مسله طالبان و حکومت کرزی که پیش کشیده است بحث کنم ویا از دیدن کتابهای که در عقب کله خود در الماری چپ و راست چیده است متاثر شده با او هم عقیده گردم . اخر هر کسی که میخواهد خود را سیاسی جلوه دهد یا به طالب لگد میزند و یا کرزی را حرامی میگوید . مثل کاظمی که برای شهیر شدن از عکس گرفتن به شیوه پای بوسی و دست بوسی اخوند های قمی نیز کوتاهی ندارد و تا اینکه خود را شاعر درست نموده است ورنه تصمیم داشت که جانشین محسنی در قلعه فتح الله خان شود . یعنی جانشینی محسنی در مسجد قلعه فتح الله خان اخوند و یا ملاه باید دختر نه ساله که از طرف یتیمی دیگری به او اعتبار شده مورد تجاور قرار دهد تا بعداء به مسند حاجات الله و یا ایت الله و یا شیخ المراقبین منتخب گشته و مردم از فیض او مستفید گردند . توبه باز روی این مبحث طالب و کرزی نتوانستم خود را برسانم . باشد حالا که به اراده خداوندی من محسنی و کاظمی را تشت از بام نمودم من هم شکرالله گفته پی کارم میروم صحبت به قیامت .
26 سپتامبر 2011, 19:01, توسط کشن آبادی
طعنه زدن به قیافه وشکل دیگران عمل غیر اخلافی است. بینی کوتاه یادراز کسی - چه هزاره باشد وچه غیر هزاره - نمی تواند مایه ی شرمساری یا افتخار کسی باشد. اما عقل کوتاه و فرهنگ سیاه اندیشی می تواند مایه ی ننگ باشد. توهین کردن نشانه ی بلاهت است.
27 سپتامبر 2011, 07:11
نگفتی که قشلاقی کشن اباد در کجای افغانستان است ؟ شابد خودت از پشت کوه امده باشی همرای ایقدر نستعلیق گفتنت . من در اصل توهین ننموده بودم , ولی تو یک سلسله عادات ء عنعنوی افغانستان را که در قدیم ها مردم در خانه داشتن با ( تکرار ) نمودن به اهانت و توهین تبدیل نمودی . میفهمی که چیست . تو باید در مکتب را از صنف اول دوباره شروع کنی , حتی فبل از صنف اول رفتن به مکتب رسمی باید در حجره ملاه الف دو ضبر ان را خوب بخواند تا ابجد دان شوی . اگر زبان درازی بی مورد نموده بودی ایلاه دادنیت نیستم والی حرف سنجیده گو الی خموش .
27 سپتامبر 2011, 07:10, توسط سعد مبارز
بعد از این همه جفا و ستم و بربریت طالبان باز هم دم از مصالحه و آشتی (!!!) با آنها می زنند!؟ آخر تا کی خودشان را به کوچه حسن چپ میزنند؟
راهکارهای حل معضل طالبان و تروریسم در افغانستان:
1- روشن ساختن تکالیف با پاکستان (که مرکز صدور تروریست و پناهگاه و آموزشگاه رسمی طالبان و تروریستان است) از منظر روابط سیاسی، اقتصادی و استراتژیک.
2- روشن ساختن تکالیف مذکور با ایران و مخصوصاً سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بالاخص شاخه قدس این سپاه که مسئول عملیات برون مرزی است (که مرکز صدور اسلحه و تجهیز مخالفان حکومت افغانستان است).
3- سرکوب هر نوع خشونت، اعمال خصمانه و خرابکارانه و قلع و قم نمودن تمام تروریستان و آدمکشان طالب و گروه هایی چون حزب اسلامی و ... (بدون هر گونه بخشش در صورت زنده دستگیر شدن دشمن).
4- خواستن همکاری جدی و صادقانه بر مبارزه با تروریسم منطقه ای از سوی کشورهایی چون روسیه و آسیای میانه که گروه های چون تروریستان چچنی و ازبکی و ... از مناطق آنها وارد می شوند (امنیت کامل در شمال).
5- گسترش و تقویت سواد و آموزش در کشور و جلوگیری از ایجاد تفکرات تعصبانه و افراطی بخصوص و بخصوص در مناطق جنوبی، آموزش تدریجی قبیله نشین ها و عادت دادن آنها به زندگی متمدنانه عاری از خشونت و جنگ، گسترش فرهنگ دولت محوری و فاصله گرفتن از سنتهای بدوی قبیله ای و مدرنیزه کردن آنها (چیزی که در مورد سرخ پوستان امریکا تا حد زیادی تطبیق شده و نتیجه بخشی زیادی هم داشته است!)
6- ایجاد نیروی ویژه مبارزه با تروریسم (چیزی شبیه واحد ضد تروریسم امریکا - CTU) و بوجود آوردن یک مرکز هماهنگی و فرمان مشترک بین افغانستان، پاکستان، ایران و کشورهای درگیر منطقه با هدف تحقق صلح و ثبات منطقه - یک کمیسیون مشترک امنیتی با صلاحیت.
7- تجهیز و تقویت نیروهای پولیس مرزی و کنترل سختگیرانه تر مرزها بخصوص مرزهای مشترک با پاکستان و بکارگیری تمهیدات ویژه ضد تروریستی در این مرزها.
"تمام این موارد و بخصوص مورد آخر به بودجه کلانی نیاز خواهد داشت که دراین راه باید یک دولت خدمتگذار به خلق در رأس باشد و نه دولتی فاسد و جیب انگار! پس میتوان نتیجه گرفت که تحقق امنیت در کشور شدیداً و قویاً به موجودیت دولتی کارآمد، دلسوز، مقتدر و با صلاحیت بستگی دارد."
27 سپتامبر 2011, 07:14
هی مبارز !
شما با جنگسالار و طالب و فرستنده های آی اس آی دشمن هستید نه با تمام پشتون های افغانستان . پشتون ها خودشان مثل هزاره ها واری در زیر رنج و فقر مستقیم قرار دارند . از خلیلی و محقق گپ بزن که در پشت سیا ف در نماز جنازه قاتل مردم افشار ربانی نماز جنازه میخواند .
27 سپتامبر 2011, 18:32, توسط کشن آبادی
به شخص بی نام ونشان !
با این لب ولهجه ی لچکانه ات باید یکی از همان فاشیست های پشتونی باشی . باتو حرف زدن حرام کردن وقت است. تو نخست اندکی قرهنگ وادب بیاموز وبعد وارد دنیای انترنیت شو. در این دنیا برای اوباشانی مثل تو جایی وجودندارد.
29 سپتامبر 2011, 07:43, توسط سعد مبارز
بی نام جان!
کدام اثری از نژادپرستی در نوشته من نیست و اگر اشارتی به فرهنگ گَند قوم و قبیله رفت کاملاً بجا بوده و بلی حق با توست که خلیلی و محقق هم جزو رهبران خائن به ملت هستند و باید سزای جفاکاری های خود را ببینند و به امید آن روز که به سرنوشت ربانی و قاچاقچی بزرگ "کرزی" دچار شوند.