عاشورای خونین کابل و تحلیل خبرنگار بی بی سی
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
آقای داوود ناجی خبرنگار بی بی سی طی گزارش تحلیلی " عاشورای افغانستان؛ باید نگران بود"در مورد نوع برگزاری مراسم سوگواری ایام تاسوعا وعاشورا تحلیل نادرست را ارائه نموده است.
ایشان در بخشی از گزارش خویش میگویند: در ایران نیز روا داشتن تبعیض مذهبی، امر پنهانی نیست و از سوی بخشی از جامعه و همچنین حاکمیت حمایت می شود. درحالی که مقامهای عمدتا سنی مذهب افغانستان حتی شخص رئیس جمهوری، روز عاشورا به تکایا می روند و با شیعه ها در برگزاری مراسم مذهبی شان شریک شده اند.بی بی سی
آقای ناجی شاید توجه نکرده باشد که موضعیگیری های شیعیان هزاره کابلی در اکثر موارد مخالف سیاست های اعلان شده حکومت ایران بوده وبعضا باعث تقابل جدی میان هواداران حکومت ایران وهزاره های کابل شده مثلا "مقاومت های دهه هفتاد هجری شمسی کابل ، حمایت قاطع هزاره ها از حضور جامعه جهانی در افغانستان".
شیعیان هزاره کابلی باوردارند که حکومت جمهوری اسلامی ایران بالای سنی های کشورخویش وهزاره های شیعیه کابل وافغانستان ظلم وتبیعیض های بیشمار نموده می نمایند.
بلی همگی باورداریم "سنی های افغانستان اکثرا کمترین تعصبات مذهبی را درمقابل شیعیان داشته است " وظلم های که از جانب حاکمان سفاک بالای هزاره های شیعیه ادامه یافته است اغلبا ریشه درتعصبات نژاد گرایانه دارد.
درتکایا افغانستان با توهین کردن به مقدسات برادران سنی خویش ویا با تقلید ویا پیروی از کشور دیگری اعتقاد مذهبی خویشرا در خدمت رسیدن به اهداف خشن سیاسی نمی گمارند. درتکای برپا شده از جانب شیعیان افغانی چه در افغانستان ویا دیگر کشورهای جهان بیشتر مسائل اخلاقی ،عاطفی و انسان سازعاشورا مطرح میگردد. دربیشتر این مجالس ارزش انسانی انسانها مورد بحث قرارگرفته بروحدت وهمدلی بین مذاهب تاکید میگردد. شاید برمبنای همین دلیل است که همه ساله رئیس جمهوروتعدادی از اراکین عالی رتبه دولت هم از شخصیتهای مطرح سیاسی و شماری زیادی از سنی ها با اشتیاق فراوان درمجالس عزاداری شرکت مینمایند.
آقای ناجی در قسمت از تحلیل خویش چنین مینویسد. در سالهای اخیر اما یک چیز تغییر کرده است و آن نحوه برگزاری مراسم محرم است، عزاداری عاشورا بطور سنتی در تکیه خانه ها و مساجد برگزار می شد اما در سالهای اخیر، عزاداران کاروانهای هیات عزا داری تشکیل می دهند و از یک محل به محل دیگر می روند. مناطقی از شهر را سیه پوش می کنند، با پارچه های نسبتا لوکس که بصورت خاص و با شعارهای ویژه تزئین شده اند.بی بی سی
درپاسخ به سخنان آقای ناجی باید گفت: با آنکه سالیان نسبتا دورتجلیل از مراسم عزاداری اهلبیت پیعمبر "ص" برای شیعیان نهایت دشوار بود مردم در زیر زمینی های برخی از منازل عزاداری میکردند وبطور نوبتی افراد در کوچه پیره نموده تا عزاداران حسینی را از خطراحتمالی ماموران حکومتی مطلع نمایند. اما درحکومت های که مراسم سوگواری وعزاداری آزاد بوده عزاداران حسینی با ایجاد کاروانهای سینه زنی شب ها وروزها تاسوعا وعاشورا را درسطح شهر طردد نموده وبرعکس تحلیل شما امروز طردد این کاروانها از طرف شب نسبتا کمتر از گذشته صورت میگیرد.
قبلاتکایا و دیوارهای اطراف آن را مطابق بر اقتضای اقتصادی شان سیاه پوش میکردند. اما امروز مردم با تمام دشواری های که دارند در اثر زحمات وپشتکار بدون کوچکترین کمک وتوجه حکومت ویا موسسات خارجی کابلیان شیعیه اقتصاد خانواده های خویشرا چرخانده زندگی آبرومندی دارند.
رشد مصرف در ایام محرم مطابق رشد جمعیت واقتصاد شیعیان در افغانستان بوده در عین حال سرازیر شدن پارچه های ارزان قیمت پاکستانی وماشین دوزی وچاپی شدن لوحه ها در سیاه پوش نمودن کابل ودیگر شهرهای کشور نقش داشته دارد.
هرگاه ضعف حافظه وعدم قدرت تعقل در گزارش آقای ناجی نقش داشته است پس ایشان باید بخاطر آورده بدانند که تکایا ودیوارهای اطراف همیشه از جانب مردم محل سیاه پوش میشده و امروز نیز همان روند ادامه دارد.
افزایش مصارف مردم در محرم کاملا متناسب است با رشد جمعیت، اقتصاد برخی از افراد ،سرازیرشدن پارچه های ارزان قیمت پاکستانی ،ماشین دوزی شدن لوحه ها (مصارف مردم در برگزارنمودن محافل خوشی وغم) نیز بمراتب بیشتر از گذشته میباشد.
شاید برخی نو آوری های کوچک از جانب عزاداران حسینی در سطح شهر دیده شود که عودت مسافرین ومهاجرین از کشورهای خارج با عث تحولاتی در تمام سطوح زندگی مردم شده است پس عزاداری ها نیز ازاین قاعده طبیعی مثتثنا نمیتواند باشد.
همچنان آقای ناجی میگوید " در نخستین روزهای محرم که من در کابل بودم، با سه چهار تن از جوانانی که در غرب کابل، سردری را سیاه پوش می کردند، پرسیدم این پارچه های ویژه از کجا می اید و چه کس یا کسانی آنرا در اختیار شما قرار می دهد. آنها پاسخی برای این سوال نداشتند، فقط گفتند پارچه زیاد است، رایگان است، آدمهای خیرخواه و مومن هستند که این پارچه ها را می خرند. بی بی سی
گرچه ظاهرا جوانان مذکورپاسخ آقای ناجی را گفتند " آدمهای خیرخواه و مومن هستند که این پارچه ها را می خرند". اما از آنجایکه مباحثات ایشان همواره با سیاسیون واشخاص علمی وفکری مطرح بوده است ظاهر جواب آن جوانان قناعت شانرا فراهم نتوانسته است .
به هرصورت برای آقای ناجی بهتر بود کمی بیشتر موضوع را پیگیری میکرد تا میدانست که این جوانان اکثرا شاگردان کراکری میباشند که خوازه های فلیزی را کرائه میدهند. اغلبا صاحب کاربعد از گرفتن سفارش آنان را برای نصب میفرستند.
ایام محرم چون سفارشات زیاد است بیشتر اوقات کارمندان برای نصب کارهای شان در بیرون از مغازه میباشند ونمیتوانند تمام سفارش دهندگان را ببینند تا میتوانستند جواب سوال ایشانرا با جزیات بیشتر از هر سفارش دهنده پاسخ میدادند.
ناجی میگوید اگر واقعا منابع تامین عزادارای های میلیونی و راه اندازی کاروانهای عظیم در سطح شهر، آدمهای خیر و مومن باشند، می شود حادثه امروز را اتفاق نام گذاشت و از کنار آن گذشت.
امیدوارم ابهامات مطرح شده از جانب وی رفع گردیده باشد. اما نخیر! آقای ناجی حادثه امروز را نمیتوان اتفاق نام گذاشت امروزنیز مانند خیلی از روزها در گذشته جنایتی دردناک واعظیم صورت گرفته است که در این حادثه ده ها فرزند یتیم ،ده ها مادروپدر دغدار، ده ها خانم بیوه و ده ها خانواده بی سرپرست شده ونان آوران شان را از دست داده است.شیندن این حادثه هولناک و غم انگیز قلب بشر رامیسوزاند ...
بلی از یک نگاه میتوانید با تحلیل های گمرا کننده همانطوریکه در اغلب موارد شما وبرخی از همکارانتان در بی بی سی چنان نموده اید مانند: سانسور اخباراعتراضات به کشتار مردم مظلوم کویته پاکستان، قتل عام های بهسود، غزنی، غرب کابل سبوتاژ خبری تجمع اعتراض علیه ظلم وبیعدالتی درهنگام کنفرانس بن دوم در شهر بن وده ها اخبار مهم از این قبیل را که قبلا از کنارش گذشته اید .
مدیران سرویس جهانی بی بی سی باید بدانند که گزارشات ،تحلیل های یکطرفه وسبوتاژ خبری برخی از حوادث مهم خصوصا در رابطه به مظلومیت های بعضی ازملیت های طی دو دهه اخیر چهره محبوب قبلی بی بی سی را در انزار مردم افغانستان مخدوش نموده است.
مردم افغانستان این قتل عام را سلسله همان قتل عام های زنجیرئی علیه یکی از اقوام مظلوم افغانستان دانسته که دارای ریشه تاریخی نژادی است.
حکومت پاکستان وسازمان ای اس ای وهمکاران افغانی آنان را متهم اصلی حوادث روزعاشورا در افغانستان دانسته از جامعه جهانی توقع دارند تا در مقابل این فتنه افگنی های آنان عکس العمل مناسبی را ارائه نمایند.
درضمن بنابر تحرکات خیر ای اس ای واعمال وی علیه مردم مظلوم در کویته واینک در افغانستان تشویش قرار گرفتن تسلیحات اتمی ویا مواد کیمیاوی" ذرات خانه های هسته" در اختیار شورشیان وگروه های تروریستی بیشتر افزایش یافته است.
سازمان ملل وجامعه جهانی در مورد امنیت تسلیحات اتمی وذرات خانه های هسته پاکستان اقدامات جدی را باید اتخاذ نمایند.
پيامها
8 دسامبر 2011, 21:44
دوست ګرامی، همانطوریکه شما خود به آن اشاره نموده اید کشور ما افغانستان از این رهګذر خوشبختانه در سطح قابل توصیف و افتخار در جهان قرار دارد. وقتی وضع را با کشور های همسایه و جهان مقایسه مینمایم میبینیم که ما در همچو موارد کمترین مشکل را داشته یم. اما متاسفانه در سالهای اخیر در برګزاری مراسم سوګواری ایام عاشورا توجه کمتر به احساسات بقیه هموطنان ما صورت میګیرد. برګزاری این مراسم آنقدر بزرګ و کلان ګردیده که باعث ایجاد مزاحمت در زندګی بقیه باشنده های کابل میګردد. برای ما مهم نیست که بدانیم پولهای مصارف این مراسم از کجا میشود؟ کسی هم نپرسیده که این مصارف از ګجا تمویل میشود ایا مصارف از کیسه خلیفه است و یا از جیب هموطنان خود ما، پارچه های سیاه مصارف این مراسم از صادرات پاکستان است و یا از تحایف ایران اما موضوعی مهم بی توجه یی هموطنان اهل تشیع ما به احساسات بقیه باشنده های شهر کابل میباشد. آنها باید به این نکته توجه نمایند که در شهر کسانی دیګری هم زیست مینمایند. وضع فعلی برای دیګران تخریش کننده ګردیده و بی توجه یی به احساسات دیګران باعث ایجاد کینه و تنفر میګردد که متاسفانه در آن صورت جای روابط حسنه فعلی را دشمنی خواهد ګرفت و نتیجاتا باعث ریختن خونها بیشتر خواهد شد (خدا نخواسته باشد).
و السلام
لمر
8 دسامبر 2011, 22:35, توسط خ . نبیل مزاری
آقای علی زاده ! میخواستم تأثرات عمیق خود را نسبت شهادت هم میهنانم که در مراسم عزاداری عاشورا طعمۀ انتحار جاهلی شده اند اعلام بدارم و به باز مانده گان شان اگر مانده باشند صبر جمیل آرزو دارم .
اما اینبار با تائید فرموده های آقای لمر ، در قسمت برگزاری مراسم عزاداری امام حسین باید خدمت تان به عرض برسانم که درین سالها این مراسم آنقدر با وسعت و پهنا برگزار میگردد که مزاحمت به مردم غیر مذهبی و پیروان دیگر مذاهب می کنند . مراسم سینه زنی و زنجیر زنی تجملی شده و هرجوانی که زنجیر میزند و سرو روی خود را خونشاران میسازد ، بالای جوان دیگری شعیه که تنها به سینه زنی اکتفا نموده فخر می فروشد . آنعده جوانان و میان سالانی شعیه که نمی توانند به مراسم زنجیر زنی و سینه زنی اشتراک نمایند نوعی خود را تحقیر شده احساس می کنند . اصلأ نمی دانم فرق میان کسی که انتحار میکند و کسی که خود را با قمه مجروح میسازد در چیست ؟ اگر این قاعده و پرنسیپ قمه زنی کمی دیگری رشد کند ، انتهایش انتحار خواهد بود . البته این نظر شخصی خودم است .
امید وارم جوانان اهل تشیع ازین عمل زنجیر زنی و قمه زنی که دیدنش برای انسان وحشت بار است خود داری نمایند و تنها با گریۀ پنهانی و کوبیدن آهسته در سینۀ با لباس قناعت کنند . این آرزوی منست و امید دارم برادران اهل تشیع ازین گستاخی ام سؤتعبیر نکنند .
9 دسامبر 2011, 01:14, توسط فهیم
آقایان لمر و مزاری!
بشریت در اقصی نقات جهان دارایی دین آئین ومذاهب مختلف است که برایش ارزش تلقی میشود ومحترم است نزدی شان ،همینطور در متن این ارزشها مناسبتهای وجود دارد به انواع وطریقه های خاص خودشان ،اما یکسان نیست تمام عقاید وباورهای اشخاص وملت ها جوهر وعنصرشان در نزدی معتقدین عقیده قابل در ک وفهم است،ممکن است با اندیشه وتفکر کسانی ویا به قولی شما احساسات کسانی قابل قبول ویا خوش آیند نباشد ،هسته ای هر باور واعتقادی اخلاص وحالت معنوی آن است نه نوع ظواهر آن، توام با اعتقاد راسخ وخالص نه برای نمایش ونه برای فخر فروشی ومزاحمت های اجتماعی ، چونکه بااصول اعتقادی ما منافات دارد ،وهمینطور من یقین دارم ومطمئینم بر عکس تعابر آقایان تمام هم وطنان عزیز اعم از تمام مذاهب این بر داشت را نداشتند ونخواهیم داشت که هدف از نوع گرامیداشت عاشورا باعث تحریک احساسات آن عزیزان بشود ، ولی هزم وپزیرش این نزدی متعصبین وکور دلان افراطی سخت وتاسف بار خواهیم بود ،عاشورا در جاه جای جهان نه با محوریت ایران این چیزی صادراتی وتولیدی نیست که ایران صادر کننده آن باشد،با اجماع از این مناسبت بزرگی تاریخی تجلیل وگرامی میدارند ،باور مندند با جان دل به آن ارج میگذارند ، برادران عزیز حمایت تلویحی وتوجیه از قتل کشتار از اعمال ناشایست وغیر انسانی ، به طور مستقیم وغیر مستقیم ، در هر نقطه ای افغانستان،تبدیل به زبانه های آتش خواهیم شد که عاقبت آتش شان دامن همه را خواهیم گرفت .
فهیم از پاریس
9 دسامبر 2011, 03:07, توسط حق دوست
ناجی صاحب، "مامور است و معذور". او را معاش نخواهند داد اگر چنین ننویسد. لطفا جدی نگیرید.
جنگ باطل با حق از روز کشته شدن هابیل بدستان قابیل آغاز و تا دمیدن اسرافیل در صور، ادامه خواهد داشت.
یا حق
9 دسامبر 2011, 06:00, توسط ملا نمرود آخوند مجاه
مرگ بر ناجی خبر نگار بی بی سی با این تحلیلش
مرگ بر از دین بر گشته ها
مرگ بر وهابیون روی جهان
9 دسامبر 2011, 08:26, توسط کمال کابلی
مراسم عاشورا و تاسوعا از ساخته های « عضدالدوله دیلمی » پادشاه ایران در قرن چهارم هجری است . این پادشاه شیعی زمانی که به عراق لشکر کشید و خلیفه را شکست داد مقارن ماه محرم بود . گرچه دراین نبرد پیروز شد ولی احمقانه خلیفه را از سریر به زیر نکشید و علیرغم پیروزی بر او ، خلافتش را تأیید کرد و گردن نهاد . علاوه بر این حماقت یکی از کار های جاهلانه و ناشی از تعصب این سلطان که دستور داد در روز عاشورا ، زنهای بغداد و سامره و کاظمین و کربلا در کوچه و میدان شهر بریزند و بر سر و صورت خود بکوبند و موی خویش بکنند و صورت خود خراش دهند و برای واقعۀ روز عاشورا عزاداری کنند . این رسم از آن زمان در میان پیروان تشیع باقی ماند و بعد ها به جای نمایش زنان که از منظر ناموسی خلاف شرع بود ، دسته ی مردان سینه زن و زنجیر کوب و قمه زن بوجود آمد .
و در مورد « بودجۀ » این مراسم ، لطفاً به سایت زیر مراجعه فرمایید . ضرر نمی کنید ، بخوانید لطفن .
http://www.afghan-german.net/u...
9 دسامبر 2011, 08:31, توسط آذین
امام پرستی ، آدم پرستی است . شرک است و کفر است . التجا به آدم ها و آنان را واسطه بین خود و خدا قرار دادن ، شرک است و کفر است . زیر نام اجرای مناسک دینی نظم عامه را مختل کردن ، جرم است . در هیچ جای قرآن از امام ذکری به عمل نیامده است . امام پرستان مشرک و کافر اند .
9 دسامبر 2011, 11:54
pas ba ayn dalayel shoma ba khod haq medahid ke adam bukoshid? chera? . Midani Wahhab sakhtaye kist? m
9 دسامبر 2011, 22:32, توسط فهیم از پاریس
آقای آذین !
آیا میدانی پرستیش وعبادت کجا مفهوم پیدا میکند ؟ آنجایکه که معبودی وجود داشته باشد وآن هم غیرالله تعا لی نمیتواند کسی دیگر باشد ، آیا میدانی مصداق شرک کی نمایان میشود ؟ زمانکه وحدانیت الله تعالی را بغیر شریک سازی ،
این توحید است که خداست وگرنه در غیر این صورت خدایی معنی ندارد ، آیا میدانی کفر چیست وکافر وکیست ؟
کسیکه خدارا انکار میکند ومنکیر است ، ای مسلمان جاهل وبی خبر از اصول ومتون اسلا م ومذهب شیعه ، آیا بهتر نیست آیا زمانش نرسیده که کمی متحول باشیم ؟؟!! بهتر نیست وچشمان مانرا از خس وخاشاک تعصب جهالت واندیشه های طالبانی پاک کنیم ؟ تا حقایق ووافعیات زمان را درست بیبینیم ، آیا بهتر نیست وجدان وانصاف سر شکسته ویا به خواب رفته ام را به وقایع تلخ وتاسف بار وطن عزیز مان بیدار کنیم ؟ آیا شما با چه خرد ومنطق وبا چه شعور انسانی وقایع دلخراش وتکان دهنده یعنی قتل کشتار مردم را حمابت وتوجیه میکنید ؟ حتما وجدا استدلال این است که کفر است ،وکافر است ، وقعا متاسفم برایت ، نباید فراموش کنم که هر آتش در هر گوشه ای افغانستان عاقبت دامن همه راخواهیم گرفت . در پایان همیشه یادت باشد : که چیزی بگو که بدانی . فهیم
9 دسامبر 2011, 23:15, توسط فهیم از پاریس
تصحح میکنم اشتباه تایپی را : کفر چیست وکافر کیست ؟ کسیکه دین اسلام را انکار میکند ومنکیر است . من خدا نویشته بودم که درست نیست . فهیم
9 دسامبر 2011, 10:12, توسط نادر
در سال های قبل از کودتای منفور 7 ثور، در کابل سنی مذهب ها تکیه خانه های خود را و شیعه مذهب ها تکیه خانه های خود را داشتند. هر کدام مراسم عاشورا را طبق رسم و رواج خود شان در داخل این تکیه خانه ها تجلیل میکردند. اکثر مردم سنی با دوستان شیعه به محله چنداول کابل برای عزاداری میرفتند. کوچه های چنداول همان زمان با پارچه های سیاه تزئین میشد، سینه زنی بین جوانان شیعه نیز مروج بود. اما چیزیکه آنزمان مروج نبود، رهپیمائی های بزرگ یا در ملای عام قمه زنی، زنجیر زنی و خونریزی بروی سرک ها بود.
من خودم در روز های عاشورا با دوستان شیعه مذهبم هر سال چندین بار به تکیه خانه چنداول میرفتم و ساعت ها به وعض و قرآن خوانی گوش فرا میدادم. از شنیدن صدای موزون الاهو و سینه زنی جوانان خیلی آرامش روانی احساس میکردم. بعضی ها میگفتند، جوانان شیعه مذهب ما در نیمه شب (وقتیکه زنان و اطفال صحنه را ترک میکنند) در چنداول از قمه و زنجیر زنی نیز استفاده میکنند. اما مردم کابل آنزمان با همان فراخنظری بخصوص خود شان با مثل معروف " عیسی به دین خود، موسی به دین خود" به دین و مذهب دیگران کاری نداشتند.
9 دسامبر 2011, 11:34, توسط خ . نبیل مزاری
آقای نادر سلام ! میخواستم در ارتباط فقط یک اشتباه نوشتاری تان کمی روشنی بیاندازم که شما نوشته اید : صدای موزون الاهو ... .
الاهو، از نگاه معنی نادرست است و معنای (هو نیست) را میدهد . در حقیقت (الله هو) است که بخاطر موزون بودن آهنگ صدا در جر و صحبت صوفیان فکر کنم به طریقت نقشبندیه از تازی به بفارسی (هوالله) را سرچپه (الله هو) جروصحبت میکنند . امید آزرده نشده باشید .
9 دسامبر 2011, 11:55
Chera shoma moslmanan qoran ra mebusid? m
9 دسامبر 2011, 12:02, توسط نادر
آقای نبیل مزاری،
تشکر از تصحیح اشتبای املائی من. من سهواّ کلمه الله را الا نوشتم.
9 دسامبر 2011, 12:08, توسط نادر
باز هم کلمه (اشتباه) را غلط (اشتبای) نوشتم.
معذورم دارید.
9 دسامبر 2011, 12:48, توسط ( حقبین )
نادر جان سلام مرا بپذیرید!
امیدوارم تکرار اشتباه شما را متوجه ساخته باشد که در موضعگیری و قضاوتهای تان نیز متاسفامه عجول بوده اید. پیشنهاد میکنم یکبار به دیدگاه ها و مواضع تان نیز به نظر نقادانه بنگرید زیرا این عارضه و به تکرار ان میتواند یک کمبود در شخصیت شما باشد. از پیام حاضر هیچ هدف رنجانیدن شما را ندارم فقط و فقط از لحاظ روانی این شک در من قوی شد که شما را متوجه ان ساختم.
بدرود
9 دسامبر 2011, 16:16, توسط نادر
آقای حقبین،
اگر زحمت نمیشود، لطفاّ مشخص سازید، که کدام نظر مرا اشتباه آمیز میدانید، تا در رابطه باهم صحبت کنیم.
تشکر!
9 دسامبر 2011, 18:44, توسط محمد عمر کابلی
از آقا کمال کابلی وآذین سوال دارم!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1- سوال اول شما دونفر در کدام دین آئین هستید .
2- اگر مسلمان هستید دروغ گوه دشمن خدا ورسول است
3- به نظر من افغان هم نیستید مسلمان هم نستید صرف از نام کابلی استفاده می نمائید ودر بین مسلمانان شیعه وسنی تفرقه اندازی می نمائید .
4- اگر از مسلمان های مدرن وهابیت باشی کپ شما درست است در کتاب های یهود بنده فقیر همچنین گپ ها را مطالعه کردم .
لعنت خدا بر دشمنان اسلام
10 دسامبر 2011, 00:31
دا آینده باید زنجیر و چاقو زدن ممنوع گردد
10 دسامبر 2011, 23:16, توسط کمال کابلی
پاسخ به همشهری « عمر » رضوان الله تعالی مقامه .
من از ناف کابل « چنداول » هستم . در یک فامیل شیعه ی متعصب به دنیا آمدم . پدرم تکیه خانه داشت و در نوجوانی و ایام جهالت برای مرده های باستان عربان سالها سینه زدم . زخم های تیغدار تا هنوز روی پوست بدم باقیست . از دانشگاه کابل دیپلوم گرفتم و فوق دیپلوم از فرانسه دارم . در بیست کشور جهان سفر کردم و همه کتاب های دینی را بار ها خوانده و حفظم . به قول انشتاین ، همه ادیان زادۀ جهالت بشری است . در طول تاریخ ادیان در خدمت استعمار بوده است . آنقدر انسان به نام دین کشته شده است که در جنگ های عمومی به این وسعت نبوده است . تا همین امروز به نام دین از پیکر بشریت خون می چکد . سی سال است زادگاه من خونچکان است . عادت ندارم قسم بخورم و دروغ هرگز نمی گویم اگر هم کشته شوم . در بین ادیان همان های که گفته اند « میآزار ، نکویی کن » از دیگرانش بهتر است . اگر در کابل هستی نزدیک گدام های نوآباد دهمزنگ کتابفروشی ها است . « گاتهای زردشت » را خریداری نموده چندین بار بخوان . راستی یهود صرف یک کتاب دارد نه چندین تا . تورات است که تازی نامه از روی آن کاپی شده است . با اندک تفاوت که ملایکۀ به نام جبریل در آن نقشی ندارد و برای زنان پیغمبران آیه نازل نگردیده است . صرف روی ختنه پسران بیشتر تأکید نموده است . سه لسان خارجی بلد هستم و تمام کتاب های دینی به شمول « مکالمات کنفوسیوس » را خوانده و در کتابخانه ام حاضر دارم . سالها در تاریخ پوست انداختم . لطفاً تاریخ اعراب قبل از اسلام ، تاریخ اسلام و تاریخ اعراب بعد از اسلام که همان 14 جلد تاریخ طبری است مطالعه نمایید .
ادامه برای بعد .
kamalkabuli.blogfa.com
10 دسامبر 2011, 23:41, توسط کمال کابلی
تذکر :
قسمی که در پیام قبلی ام نوشتم ، تشیع به حیث مذهب در دوران اسلام نبوده و در قرن چهارم هجری توسط یک پادشاه ایرانی اساس گذارده شد که بعداً شاه اسماعیل صفوی تشیع را دین رسمی ایران قرار داد . شیعه « هوا خواه » معنی میدهد و در تورات آمده که : موسی از راه عبور می نمود که یکی از شیعیان موسی با پسر زرگر درگیر بوده و دعوا داشت و موسی با چوب دست بر فرق آن پسر بزد که پسر زرگر بمرد .
از قبر پرستی ، مرده پرستی ، آدم پرستی تا خدا پرستی ، فرق است بسیار .
11 دسامبر 2011, 03:52, توسط کمال کابلی
یاد آور می شوم که در پهلوی چهل روز ماتم کربلا ، روز های پنج شنبه و جمعه ها نیز در تکایا سینه زنی بود و زنان و دختران ( شاید هم از بدبختی خویش ) گریه می کردند . در تکیه خانه عمومی فقط یک شب در سال به نام « شبِ برات » جشن و چراغانی بود و آتشبازی . بعد ها به من گفته شد که آنشب « عمر کشی » است . خانوادۀ من همانند سایر شیعیان به ابوبکر و عمر و عثمان پیوسته لعنت میفرستادند . وختی تاریخ قوم قریش را خواندم در جایی چنین آمده است :
... آنگاه عایشه، عمرو بن عاص رضي الله عنه را نزد خليفه فرستاد و او را به ازدواج با ام کلثوم دختر علي و فاطمه رضي الله عنهما راهنمايي کرد. پس از خواستگاري، علي رضي الله عنه نيز بي درنگ دختر خود را به عقد عمربن خطاب رضي الله عنه در آورد و عمر هم چهل هزار را به عنوان مهريه او قرار داد. عمر رضي الله عنه از او صاحب دو فرزند به نامهاي زيد و رقيه گرديد. الکامل في التاريخ (2/212).
و ابوبکر پدر عایشه و پدر زن محمد بود و پیغمبر دو دخترش را به عقد عثمان در آورد . اولی رقیه که پس از وفات وی محمد دختر دیگرش گلثوم را به همسری عثمان درآورد . عثمان پس از علی ، ابوبکر و زید نفر چهارم بود که اسلام آورد . همه خلفا از قوم قریش و دوستان نزدیک همدیگر بودند . ابوبکر و عمر هردو پر زن محمد بودند و امام علی نیز یک دخترش « ام گلثوم » را به عمر خلیفه به همسری داده بود . امام علی 9 فرزند داشت که از زنان غیر از فاطمه نام های آنان ابوبکر ، عمر ، عثمان بود . عثمان پسر امام علی 54 سال عمر کرد و بیشترین ارث را از امام علی صاحب گردید .
خداوند اشتباهات کودکان را ببخشایاد .
11 دسامبر 2011, 05:40, توسط کمال کابلی
رخصت می خواهم ، یک لحظه فقط .
دین باوری در همه ادیان ریشه در تربیت خانواده و مدرسه دارد ، مگر خدا شناسی جدا از دین است .
آخر این چه گونه خدایی است که تا قرن نوزده هم هر چه « داء و دوا » بود در دست او بود و او بود که ناخوشی می کرد و شفا می بخشید ، به نا گاه دانشمندی به نام پاستور پیدا شده و ثابت کرد و در واقع به او گفت « تو نیستی که مرض می کنی ، بلکه موجوداتی میکروسکوپی هستند به اسم باکتری » پس نباید گفت این چه خدایی است که میکروب را برای تولید بیماری به وجود آورده اما به رسولانش ( موسی و عیسی و محمد ) هیچ ازین میکروب ها سخن نگفته است ؟
خدا شناسی از روی عشق نیست که از روی ترس است . در زمانی که آیت الله محمدی گیلانی برای رضای خدا دو پسر خودش را محکوم به اعدام می کند و می کشد ، عشق به زن و و فرزند در وجود این گوساله مُُرده و جایش را نه عشق به خدا بلکه به عشق خویشتن خویش برای گرفتن جایزۀ بهشت از سوی خدا تبدیل شده است ...
تو دوست عزیز ، بچۀ یک دانشمند را به خانوادۀ مار پرست وحشیان آمازون تحویل بدهید که او را به مدرسه نفرستد و از تعلیم و تربیت والدین ، معلم محروم کنید ، به طور یقین یا مار پرست بار می آید و یا وحشی ..
خدا شناسی و دینداری از مقولات تربیتی است و نامش هم در مدرسه « تعلیمات دینی » است .
آنچه را که آنها از ما ربوده و در زیر زمین مسجد پنهان کرده اند ، عقل و خرد ماست . خدای ما ، خدای مادر ، خدای معلم مدرسه و خدای آخوند ، همان خدایی که برای دستیابی رحمت او ، اولاً بایستی به امر و نهی نماینده گان او گردن بنهیم ، دوم حق و حقوقی که این آقایان مدعی هستند به موقع حضور شان تقدیم کنیم .
همین امشبم
با تو
نه شب های دگر
فقط
12 دسامبر 2011, 05:08, توسط جلال ابادی
شیعه و سنی د افغانستان با هم برادر اند و فرقی نداد من که در قوم پشتون هستم پسرم را په یک دختر شیه نامزاد کرده ام تا این راه و و رویش که قبلا انجام یافته ادامه پیدا نماید
رویش درست حسینی این است تا ما به دیګران محبت داشته باشیم و در راه که منجر به ظلم می شود نرویم و در حق و عدالت همه انسانها را دوست داشته باشیم
11 دسامبر 2011, 06:30, توسط کمال کابلی
فردا شب و شب های دگر
همین حالا همین گونه
در دلت نگیر، خدا ....
باشد ؟
به خاطر تفاوت نظر
معذرت می خواهم
سر و صورت
راحله یار ، بهار سعید
دوستش میدارم
می بوسم
همیشه....
13 دسامبر 2011, 18:14, توسط روشندل رهیاب
افغانستان تنها کشوری است که اهل سنت و شعیان در آن بر اساس دستورات دین مبین اسلام، برادروار و دوستانه زندگی می کنند. بدون شک ملت مجاهد، متدین و دین مدار افغانستان زمین از این لحاظ در میان ممالک اسلامی بی نظیر است. تحلیل های من درآوردی، بی پایه و به دور از وا قعیت از مراسم سوگواری عاشورا در افغانستان و عاشورای خونین 1390 خورشیدی کابل، درست مانند تحلیل واقعییت گریزانه و نامنصفانه داود ناجی از آن به سان زخم ناسوری است که وحدت ملی و زندگی مسالمت آمیز و برادروار ملت شهید پرور ما را تهدید می کند. می بایستی این تحلیل گران مواظب حرف شان باشند.