كرده هاي عجيب الحاج باز محمد خان!
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
در اين اواخر رخداد هاي عجيب و غريب را شاهد هستيم. يكي از محل هاي اين گونه رخداد هاي عجيب ولسوالي تاله و برفك ولايت بغلان بوده است. قبل از آنكه به اصل مسله پرداخته شود تاله وبرفك را مختصراً به معرفي ميگيرم تا خواننده محترم بگروند يا شناختي از تاله و برفك را داشته باشد. ولسوالي تاله و برفك يكي از چهارده ولسوالي ولايت بغلان است كه در گذشته ها علاقه داري بود اما بعد ها به ولسوالي ارتقاء نمود. تاله و برفك متوصل به ولسوالي دوشي ولايت بغلان و ولسوالي كهمرد باميان است. ولسوالي نامبرده داراي زمين هاي وسيع زراعي بوده كه از دريايي هاي باميان و ييلاق هاي دره نيكپي سيرآب ميگردد. باشنده گان اين محل به شغل زراعت و دامداري مشغول ميباشند. اكثريت نفوس اين ولسوالي را هزاره هاي سني مذهب، شيعيان اسماعيليه و شيعيان اثناعشر تشكيل ميدهد. اما، در افغانستان برداشت اين است كه شيعه يعني هزاره، هزاره يعني شيعه. پس روي اين برداشت هزاره هاي سني اين محل خود را به تاجيكها نسبت ميدهند و گاهگاهي هم خود را ازبك ميخوانند در حاليكه گويش و قيافه آنان به هزاره ها ميماند تا تاجيك ها و ازبك ها. به هر صورت، تلاش من در اين نبشته اينست تا قضايايكه در اين اواخر در اين ولسوالي رخ داده است، روي آن تمركز داشته باشم. هزاره هاي سني اين محل به نام قوم كرم علي ياد ميشوند و از دو گروه دولت بيگ و قره متشكل است. افراد مكتب خوانده در بين آنان وجود ندارد گفته ميشود 98 درصد نفوس آنان را بي سوداد كامل تشكيل ميدهد. افراد با نفوذ اين قوم حاجي ولي كه سال پار در يك حادثه ي ترافيكي از بين رفت و الحاج حاجي باز محمد ميباشند كه هردو از قوماندانان دوران جهاد و از فرماندهان اسبق گروه طالبان ميباشند كه در كشتارها و ويراني هاي باميان و دره كيان در آن زمان نقش بارز داشتند. در مورد حاجي باز محمد گفتني هاي زياد وجود دارد ولي فقط چند مورد را مشت نمونه خروار در اينجا ميخواهم تذكار گردم اكنون حاجي باز محمد خان در سن هشتاد/هشتاد ودو سالگي قرار دارد. داراي چهار زن و ده ها فرزند و نواسه ميباشد. از جمله چهار بار ازدواجش دو ازدواجش خيلي سوال برانگيز بوده است، يكي در زمان هاي جهاد خسر بره اش كشته ميشود و حاجي باز محمد خان ادعاي وراثت نموده خانم خسر بره اش را به عقد نكاح خويش در ميآورد يعني همسربرادر زن خود را به زني ميگيرد. دومي پنج سال قبل برادرزاده اش كشته شد و تازه عروس برادرزاده اش را به عنوان اينكه من وارث هستم اين تازه عروس بيست ساله را ه عقد نكاح خويش در آورد اين درحالي بود كه اين خانم جوان در سن بيست سالگي و خود حاجي باز محمد خان در سن هفتاد و پنچ سالگي قرار داشت. حاجي بازمحمد خان اين زنان بنام وراثت به دام خويش انداخته و به زني خويش در ميآورد. فكر ميكنم كه ازدواج يك مرد هفتاد و پنج ساله با يك دختر خانم بيست ساله به دور از انصاف است. قضيه كه چند هفته قبل رخ داده است اينست كه يك دختر جوان باز محمد خان با پسر كاكا وي كه دامادش نيز است فرار نموده است. در حاليكه همين مرد چهار فرزند نيز از دختر حاجي باز محمد دارد ولي زن و چهار فرزندش را به خانه حاجي باز محمد رها نموده و با اين دخترجوان يعني خواهر زنش با صد هزار دالار آمريكايي شبهنگام از منزل حاجي بازمحمد دست به فرار ميزند. و حاجي محمد خان طبق سنت هاي قبيله اي فرزندان دامادش يعني سه نواسه اش را به بد ميگيرد. در تاله وبرفك اگر فردي به جرم زنا يا فرار با خانمي متهم گردد بنابر سنت هاي حاكم قبيله، فيصله اينست كه يك دختر كبيره و دوختر صغيره به جانب مقابل به بد داده ميشود. بعد تر از قضيه فرار دختر جوان حاجي باز محمد خان يك مولوي معروف در تاله و برفك به جرم زنا با يك خانم گرفتار گرديده است. در اوايل، فيصله اين شده بود تا هردو از طرف اهالي تاله وبرفك سنگسار گردد ولي بعد ها به بد دادن يك دختر كبيره و دو دختر صغيره فيصله ميگردد. اين مولوي دو دختر و يك دختر برادر خود را به مرد مقابل به بد ميدهد.
در تاله و برفك ناحيه است كه به نام شهر سگان معروف بوده است. اين ناحيه را ازينرو، شهر سگان نام نهاده شده بود كه از آغاز جهاد تا به دوران حكومت گروه طالبان كه در هر دوره حاجي باز محمد خان به عنوان فرمانده ارشد بوده و صد ها جوان را افراد وابسته وي به اين ناحيه ميبرده و به گلوله مي بسته و به كام مرگ مي فرستادند. الحاج حاجي باز محمد خان نه تنها افراد حكومتي آن زمان ها را در اين محل به قتل ميرساند بل، افراد زيادي را از خود تاله وبرفك اگر به جرم خلاف ورزي از شريعت متهم ميگرديد دراين محل سنگسار، زنده به گور و يا به گلوله مي بسته است. و سگان قريجات دور و نزديك به اين محل براي خوردن گوشت انسان ها ميآمدند اين محل جاي ازدحام سگان بدل گشته بود از اينرو اهالي تاله و برفك اين محل را به شهر سگان مسمي كردند. تا چند سال قبل اگر از اين محل عبور ميكردي وحشت ميكردي به هرجا اسكليت هاي بوسيده انسان ها به چشم ميخورد. از چهار سال بدينسو اين محل نامش را از شهر سگان به شهر ستاره گان اختصاص داده است. آخرين گفتني در مورد حاجي صاحب اينست كه وي حتا الفبا را خوانده نميتواند اما صد ها معصوم جوان، زن و مرد بلاثر فتواي اين شخص راهي گورستان ها شده است. ستم هايكه بر جان مردم كرم علي از سوي حاجي باز محمد خان رفته است تا صد ها سال ديگر جبران نخواهد شد و اهالي تاله و برفك بيش از همه آنرا با گوشت و خون خويش حس خواهند كرد!
پيامها
4 فبروری 2012, 15:07, توسط محسن
حاجی باز محمد یکی از قومانانان تروریست سیدمنصور نادری بود که از خان آباد کندز است. موصوف هزاره نمیباشد. این جانیان وقتی منفعت سیاسی باشد سید، اوغان و یا تاجیک می شوند و وقتی که نام بدگی و جنایت آنها گزارش می شود، از طرف مغرضین هزاره معرفی میشوند.
5 فبروری 2012, 05:16, توسط افسانه صباح
محسن عزیز سلام
من نمیدانم که شما در مورد کدام حاجی بازمحمد صحبت می نمایید. من در مورد حاجی باز محمد تاله وبرفکی نوشته ام. حاجی صاحب باز محمد خان یکی از افراد سرسخت مخالف و دشمن سید منصور است و هیچگاه به دامان سید منصور نادری نه افتیده و در گذشته ها حاجی صاحب همواره با سید منصور در جدل بوده است. حتی گفته میتوانم که حاجی باز محمد خان با سید منصور نادری در یک سفره هم طعام صرف نکرده است. پس چگونه حاجی باز محمد را به یکی افراد وابسته به سید منصور نسبت میدهید و به کدام شواهد؟
تشکر
افسانه صباح
آنلاین : http://http://kabulpress.org/my
5 فبروری 2012, 14:54, توسط nabi
تشکر از ا فسانه صباح که ولسوالی تاله برفک را برای ما معرفی کردن جالب بود
اما راجع به حاجي باز محمد راهی توبه باز است توبه کند توبه
جاغوری
آنلاین : haji
6 فبروری 2012, 07:25, توسط آذین
اگر ترجمه این مطلب را در یک جریده اروپایی نشر کنید اروپاییان از وحشت افغان ها شاخ می کشند . این سرزمین به خدا چنگل است ، جنگل . پسر بچه های خوردسال را سالها دور از نور آفتاب در زیر خانه ها برای سالها نگهمیدارند و شب ها با زنگ و جامن میرقصانند و بعد خرپول ها با پرداخت یک مشت پول به صاحب بچه به این پسران صغیر و معصوم تجاوز جنسی می کنند . اگر دختر باشد تا آخرین نفر خودشان را تخلیه می کنند . هیچ آدمی با وجدانی نیست که فریاد در گلو گره خورده ی آن بیچاره گکان را بشنود . بر این سرزمین نفرین شده اگر از آسمان سنگ ببارد هنوز هم کم است . نفرین زمین و لعنت آسمان بر هر که بی تفاوت و با تفاوت این سرزمین . معمای برای خود هستیم و مشکلی برای بشریت . در اسناد من نام این خراب شده نوشته شده است . در میدان های هوایی و ختی چشم شان بر این واژه « افغان - افغانستان » می افتد با تعجب به صورت من خیره می شوند گویی اجنه دیده اند و من از شدت شرم نمی دانم چشمانم را کجا پنهان کنم .
همو راست گفته « سعدی »
ز سگ عف عف ز زاغان غان گرفتند / که نام نکبتش افغان گرفتند
سعدیا روز ازل حسن به ترکان دادند / ذلف پرچین کمر نرم به ایران دادند
ناز و کرشمه را همه با مردم هند / خری و احمقی و جهل به افغان دادند .
6 فبروری 2012, 08:58, توسط وردکی
>>> صفات و تعریفات افغان و یا اوغان....
هر کجا انسان بود، من انتحارش می کنم,
کودک و زن گیرم آید، سر به دارش می کنم,
هر کجا حیوان ببینم، می کشَم تیغ از گلو ...,
من قصابی قرن بیستم، پار پارش می کنم, .
... ریش و لنگی می گذارم، لکه بر اسلام زنم,
قوم اسراییلم و نیک نامی، بارش می کنم,
واسکتی دارم که اجدادم، به من میراث داد,
هرکه گوید لااله، آنوقت شکارش می کنم,
گر به تاریخ ام بینی، بزچرانی کرده ام,
مکتب و مسجد نخواهم ، غارغارش می کنم,
بن لادن بهر من ، امروز پیغمبر بود...
جان خود را من فدای ، هر شعارش می کنم,
همچو خَر هَنگ می زنم ، فرهنگ می خندد به من,
عاقبت روزی به پشت خود، سَوارش می کنم,
زه پتنگ یم ، زه ملنگ یم، زه څوان,
خلتَه ام را هر که پُر کرد، زود کارش می کنم,
هستم اوغانی جنوبی ، دا زما هم ډنده ده,
وحشت و دهشت بیارم ، بی قرارش می کنم,
من چرا بار غلامی را، ز پنجابی کشم ؟؟,
پول دهد هر کس بخواهد، غارغارش می کنم,
گر فریب ات می دهم، از حال این کشور بپرس؟,
انتحارش کرده بودم، انتحارش می کنم..
11 جولای 2012, 11:16, توسط غلام رسول رحیمی
بنام خداوند توانا
برادران وخواهران عزیز!
مقاله فوق راجع به تاله وبرفک وشخصیت محترم حاجی باز محمد خان کاملا" غلط بوده اول اینکه تاله وبرفک مهد علوم اسلامی بوده سالانه دها فرزند ولایات بغلان وبامیان وسمنگان وپروان از مدارس دینی ودارالحفاظ های این ولسوالی دستار فضیلت به سربسته وحافظان قرآن وعلمای دین فارغ میگردد درین ولسوالی 24باب لیسه ومتوسطه ودها باب مدارس دینی ویک باب دارالمعلمین میباشد به تعداد بیشتر از 100نفر اولاد این ولسوالی در پوهنتون ها ی ولایات افغانستان مشغول فراگیری تحصیلات عالی میباشد . درمورد حاجی باز محمد خان باید نوشت که نامبرده شخص مجاهد وبیش از 35 سال عمر عزیزش را در راه خدمت به اسلام وآزادی وطن از چنگال متجاوزین وغلامان حلقه به گوش ایشان سپری کرده است قابل ذکر است که تعداد کثیری از دولت مردان افغانستان همچو محترم رحیم وردک وزیر دفاع کشور وعلی احمد جلالی وزیر سابق داخله تحت رهبری پیر سید احمد گیلانی رهبر محاذ ملی افغانستان از جمله همسنگران حاجی صاحب بوده وخدمات ایشان برای مردم افغانستان قابل قدر است هرنوع تبلیغات سو وپروپاگند در مورد موصوف غلط میباشد واین کار کاردشمنان اسلام ومزدوران کفر والحاد میباشد .درمورد شهر سگان که یک قریه تاله وبرفک است یاید یاد آوری نمود که این نام مربوط به صدها سال قبل بوده وبه تاریخ های قرون دوم وسوم میلادی برمیگردد واظهارات مقاله نویس محترم قابل خنده ومضحک میبلشد.
16 سپتامبر 2012, 02:17
به جواب غلام رسول خان !
من از ولايت بغلانم وبا مواصفات باز محمد خان كرم على معرفت دارم ٣٥ سال جنك در برابردولتهاى وقت وبكلوله بستن هزاران انسان ونام كذارى شهر سكان از خوردن كوشت واستخوان انسانها دروغ هم نيست خدادروغ كويان را لعنت كند ولى از ظالمى كه نه ترس از خدا دارد ونه شرم از امت شما درعمل با وى شريك جرم هستيد ودر القاعده وطالب خدمت كردنش نيز كاملا درست واينكه در تنظيم يير صاحب كيلانى بود نيز درست است ولى جنايت وقتل وغارت او از اعمال خود اوست اكر كر زى اورا مسلح كند درجنايات او شريك خواهد بود زيرا بازمحمد از جمله قاتلين ومتخطى هاى حقوق بشر است كه بشرئت جنايت اورا فراموش كرده نمى تواند كه به تمام انسانهاى بغلان معلوم است بغلانى