سخنرانی تاریخی قسیم اخگر در دفاع از آزادی
کابل پرس درگذشت مبارز آزادی قسیم اخگر را به خانواده و عدالت خواهان تسلیت می گوید.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
نشر نخست در کابل پرس? شنبه 3 می 2008
وقتی جنايتکاران، جلادان، قاتلان و مافيان مواد مخدر در پناه قدرت به کار و بار خود ادامه می دهند، آزادی ست که مورد تجاوز قرار می گيرد!
پيامها
3 می 2008, 18:01, توسط عمر شریفی
آیا درک جناب وزیر از فرهنگ چیست که میکوشد مهمترین رکن دمکراسی و آزادی بیان در کشور را از میان ببرد. حمله به طلوع حمله به آزادی بیان، دمکراسی و نهال نو بنیاد مطبوعات آزاد در افغانستان است. نمیدانم این همه وکلای پارلمان که داد آزادی بیان و دمکراسی را میزدند چرا اینطور خاموش به کنجی خزیده اند. نباید گذاشت که این تاریک اندیشان چراغ آزادی را در افغانستان خاموش و آنرا دوباره به منجلاب بنیادگرائی مذهبی و قومی خویش بکشانند.
4 می 2008, 09:33, توسط محمد علی
زمانی که آقای خرم به تلویزیون ملی که مربوط به ملت افغانستان می باشد با سلاح وارد شود، به تعطیلی کشاندن تلویزیون طلوع شاید کاری زیاد دور از انتظار از ایشان نباشد . این مرد بیشتر به یک قصاب شباهت دارد تا یک وزیر ، آن هم وزیر فرهنگ . وزیری که در حد تئوری جامعه را به دیگ بخار تشبیه کند در حد عمل نمی تواند بیش از این کارآیی داشته باشد . وزیری که به دیگ بخار می اندیشد جایش در رستورانت و قصابی است نه وزارت فرهنگ . موجودیت یک همچو وزیری واقعا برای افغانستان ننگ است .
این وزارت به جای اینکه به احیای افکار دانشمندان سابق افغانستان بپردازد به محدود کردن آزادی می پردازد. دلم بیشتر از اینکه به خودم بسوزد به کسانی همچون حضرت مولانا . ناصر خسرو . ابوریحان بیرونی . سنایی غزنوی . حسین بن سینای بلخی . ابونصر فارابی و .... می سوزد . کسانی که نامشان به نام کشوری گره خورده است که وزیرش هیج از ادب و فرهنگ نمی داند و وزیر فرهنگش جامعه را به دیگ تشبیه می کند .
تو خود بخوان از این مجمل ،حدیث مفصل
البته او خود هم شاید نداند که چگونه ابزار قرار گرفته است . این مرد چون ابزاری است که از راه دین وارد شده است تا اهداف فاشیستی یک عده دیگر را به کرسی نشاند . شاید چند روزی ابر بسازند اما خورشید همیشه از این خراسان طلوع خواهد کرد .
25 می 2008, 23:43, توسط صمدی
سخنان اخگر دل نشین نیست ، زیراوی سابقه مائویسیتی داشته واین اندیشه درمنافی با دموکراسی قرار دارد.اول از اندیشه چپی خویش اظهار ندامت نماید.زیرااین ها سیاست وانقلاب را ازمیله تفنگ بیرون مینمودند.ازدموکراسی باید طرزی ها،غبارها،بلخی ها دفاع نماید نه امثال همچو اخگرها، براهوی هاویاسپنتا.....
28 می 2008, 10:55, توسط خودم دگه....!
راست میگویی، اما به شرطی که خودت هم اخوانی یا پرچمی و خلقی نباشی!!!!!
21 آگوست 2008, 01:37
آقای صمدی گران!
آقای اخگر از اول ماویست نبوده و نیست. امیدا ست بی تحقیق نظری ارایه نکنی. اما درمورد اسپنتا، او، خودش از گذشته اش یاداوری کرد که نیازی به توضیح ندارد. فقط خواهشم این است که بی تحقیق نظری ارایه نکن. زیرا انسان را عقده ای و مریض نشان می دهد.
با تقدیم احترام فراوان
هموطنت از هندوستان.
29 جنوری 2009, 02:03, توسط هویدا
گرچند باید حرمت کلام ولحن آن را در هرموقع باید حفظ شود ولی برای این شخص که به اخگر این چنین ناسنجنده اعتراض کرده, که هرگزاز فکر اش این گب را نگفته بلکه از شکمش کشیده بدون اینکه بداند چپی کیست وچیست. من در جواب می گویم به عنوان یک دو سیاسی نه ازنوع لوچکی وکوچه ای اش .اگر بگویم خواهر ومادرت را بگایم دلنشین است ؟ چون من چپی نیستم یک مسلمان هستم این هم یک سخن مسلمان که تو می خواهی .به سخن های هرزه ات چیزی که برای گفتن نداری وقت خودرا ضایع نکن ونظر ندهید.
به جواب صمدی.
م.ف."هویدا"
29 جنوری 2009, 10:58
دوست که نوشته اخگر ماوییست اس
برادر درست اس که اخگر ها ماوییست اس ولی این اخگر از جمله انان نیست ونسبت قومی هم با انان ندارد پدره ناوی
13 جولای 2013, 10:16, توسط میراحمد لومانی
ارج گزاشتن به سوختن و روشنگری نمودن شخصیت های فرهنگی- سیاسی، و نخبگان جامعه، این سنت نیک و ارزشمند در حقیقت زنده نگهداشتن روح روشنگری در پیکره جامعه ما میباشد!
ارج گذاری از نخبه گان، این همان فروزان نگهداشتن مشعل رهایی توده های میلیونی جامعه ما بوده؛ که این سنت نیک و انسانی، علی رغم خوب کشی های استبداد، میتواند روح عدالت خواهی و روشنگری را در نهاد جامعه ما پی ریزی بنماید. در صورت فعلیت چنین امر، بدون شک نقبی به سوی رهایی و رها شدن مان خواهیم زد.... ممنون از مدیریت کابل پرس?!!
آنلاین : http://loman1.blogfa.com
13 جولای 2013, 11:33, توسط مه
اقای اخگر به راستی انسان است. این گونه انسانها هیچ گاه پیش وجدان خود کم نیستند.
ای کاش دولت و ملت افغانستان از ایشان برای پیدا کردن وجدان گم شده خویش کمک میگرفتند.
در روزگار فعلی دالر و طلا و موترهای لوکس وجدان این دولت و این ملت شده.
خداوند نگهدار اقای اخگر باشد!
13 جولای 2013, 12:21, توسط tajik
نقش لیبرال ها و دیموکرات های افغانستان در تبعیض
در آمریکا چند دهه قبل موقع که سفید پوستان قانون های تبعیض آمیز علیه سیاه پوستان طرح و تصویب می کردند، سیاه پوستان در مقابل چنین قانون ها مبارزه می کردند و خواستار لغو این قانون می شدند. در اینجا بود که بعضی لیبرال ها برای دلداری با سیاه پوستان میامدند و می گفتند ما همه انسان هستیم و دنبال مسایل نژادی نرویم. رهبر سیاه پوستان عدالتخواه آن زمان می گوید که مشکل ما با این لیبرال ها زیادتر بود نسبت با متعصبین. چون این لیبرال ها مانع مبارزه ما در راه عدالتخواهی می شدند و به افکار فاشیستی دیگران قوت می بخشیدند.
حالا در افغانستان هم چنین است که دولتمردان فاشیست هر گونه قانون فاشیستی را طرح و تصویب می کنند و اگر صدای عدالتخواهی بلند شد بعدا چند نفر از همان تیم فاشیسیتی با نیکتایی میایند و می گویند که ما همه یک افغان هستیم شکر غیرت داریم دنبال مسایل قومی نرویم. در پارلمان اگر یک وکیل به صراحت می گوید که همه اقوام غیر پشتون مهاجر است یکی از این لیبرال دیموکراتها در مقابل آن ایستاد نمی شوند و اگر کسی بگوید که ما از همین سرزمین هستیم بعدا همین لیبرال برمی خیزد می گوید ما پشت حرف های قومی نگردیم. اگر تاجک ها که یکی از اقوام بزرگ افغانستان است را فقط ۱۲ فیصد در کتاب های رسمی درج می کنند، ازبیک ها را کمتر از ۶ فیصد درج می کنند ودر چارچوب وزارت دفاع سهم هزاره ها فقط ۱۰ فیصد است اگر بگویی که چرا سهم هزاره ها ۱۰ فیصد است یکی لیبرال میاید می گوید ما همه افغان هستیم دنبال مسایل قومی نرویم. ورودی دانشگاه را هم قومی ساختند و صدها مسایل دیگر را قومی ساختند.
لیبرال دیموکرات های افغانستان هم بدتر از فاشیست عمل می کنند. به جای اینکه در مقابل قانون های فاشیستی مبارزه کنند،برعکس در مقابل عدالتخواهان ایستاد می شوند. این جاست که فاشیست ها که قانون را طرح و تصویب کردند و رفتند دنبال کار شان اما عملکرد لیبرال دیموکرات ها خیلی غیر انسانی است چون این ها در مقابل صدای عدالتخواهی ایستاد می شوند.
از همه کسانی که خود را به قوم و قبیله،نژاد، رنگ،سمت و زبان خاص نمی دانند و می گویند که افکار انسانی دارند خواهش می کنم که دیگر قبل از این که هر قانون فاشیستی طرح می شد برخیزید مبارزه کنید و اگر خود شما مبارزه نمی کنید سد راه برای مبارزین آزادی و عدالتخواهی نشوید. یا خود مبارزه کنید یا دیگران را بگذارید مبارزه کنند.
13 جولای 2013, 17:38, توسط باران
هرگاه جنایتی می شود ، آنهایی که ساکت اند ، دست های شان به جنایت آلوده است .
با وجود مشکلات صحی ، آفرین بر تو آغای اخگر !
احسنت .
13 جولای 2013, 19:15, توسط محمد
آقای صمدی طالبی معلوم میشود چون گفتارش ، تعصبش ، جهالتش به گروه طالبان افغان مانند است تا به د موکراسی . وزیرفرهنگ ، وزیرمعارف ، وزیرمالیه را کی
انتخاب و انتصاب کرده است ازانتخاب کننده انقاد شود چون آقای حامد کرزی متعصب و قوم گرا ا ست وزرای انتخابی اش هم متعصب و قوم گرا هستند به فکرو نیت
بهبودی ملت و مملکت نیستند و من الله توفیق
28 جنوری 2014, 19:45
خداوند آقای قسیم اخگر را بیامرزد و به فامیل محترمشان صبر زیاد عنایت فرماید.
خوب شد آرام شدی و از این فلاکستان به در شدی. جایت بهشت برین باشد.
ای کاش افغانستان چون تو چند تا میداشت!
29 جنوری 2014, 03:23, توسط خان
روح اش شاد يادش گرامي و هميشه باد ، انسان مبارز نترس حق گو و پاك نفس و پاك دست بود ، براي خانواده و دوستانش صبر جميل ميخواهم
خان لندن
همچنان خدمت دوستان كابل پرس سلام و احترام خود را بعد يك مدت طولاني تقديم ميدارم .
29 جنوری 2014, 15:31, توسط انور یوسفی
(آرنولد توین بی) انسان با تکامل به جای میرسد که میتواند اخگر الاهی را بر افروزد ونه هر انسان. اخگر الاهی آن نیروی فطری، خلاقیت و اراده در خود ما است و اگر آن اخگر را بر افروزیم، حتا ستارگان آسمان، هم نمیتوانند کوشش ما را برای رسیدن به هدف تکامل بشری خنسا سازند.
در سوگ از دست دادن قسیم اخگر، سخن سزاوارتر و پُر معنی تر از توین بی نیافتم، که در مقاله ام تحت عنوان قسیم اخگر روشنفکر ماندگار که به تاریخ 21 اگست 2013 در سایت کابل پریس به نشر رسید و امروز بعد از اخگر نیز به همان سخن او را بدرقه میکنیم، که تو همان اخگر الاهی هستی که تا ابد در آسمانِ وطن خواهی درخشید؛ سلام و درود بر تو ای روشنفکر ماندگارِ خراسان زمین.
آنلاین : editor@kabulpress
29 جنوری 2014, 21:07, توسط پارس
روحت شاد باد ای مرد توانا و ازاده، روح ازاده ات در اسمان بیکران و ابدیت ازاده تر باد!
31 جنوری 2014, 08:23
سخنرانی اندیشهبرانگیز قسیم اخگر در جشنوارهی اعلام موجودیت حزب همبستگی افغانستان به تاریخ ۲۹ حمل ۱۳۸۳
اینك به مرحلهاى رسیدهایم كه از طرف صحبتهایی در مورد دموكراسى، اّزادى، پلورالیزم و ارزش هاى مدنى شنیده مىشود. امروز از دموكراسىای صحبت مىشود كه در واقعیت خود دموكراسی اعطایی، دموكراسی هوایی و دموكراسیایست كه از روی ارفاق و قسماً دلسوزی، بخاطر ایجابات استراتیژیك اربابان حاكم بر جهان، به ما داده شده است. صریحاً باید بگوییم كه این دموكراسیای نیست كه ما خواهانش بودیم. دموكراسی میراث شهدای ماست، ارثیهی خون هزار شهید است كه برعلیه استبداد، ستم، تروریزم و استعمار رزمیده اند. دموكراسی هدیهی واصف قندهاری است كه در پای توپ گفت: ترك جان و ترك مال و ترك سر در ره مشروطه اول منزل است. دموكراسی ارمغام خون پاك عبدالرحمن لودین معروف به كبریت است كه بدون محاكمه توسط اعلیحضرت غازی نادرشاه در پای درختی در قصر دلكشاه اعدام شد. دموكراسی میراث محمودی فقید و میراث زولانه های غبار است. و اعلام تولد حزب همبستگی افغانستان، از فرزندان آن بزرگواران، كه امروز شاهد آن هستیم میتواند برای ما مایه امید باشد برای اینكه اینان كسانی نیستند كه یكشبه پس از غرش بی ۵۲ دموكرات شده باشند. این ها از قماش فلان بنیادگرای قاتل مزدور اجنبی نیستند كه یكباره همه شعارهای قبلی خود را گذاشته و دموكرات شده باشند، بیآنكه بفهمند دموكراسی یعنی چه.
از پیروان خط امام و ولایت فقیه تا مریدان جنرال اختر عبدالرحمن و مزدوران آی اس آی و غیره، همه یكشبه دموكرات شده اند. طبیعی است كه دموكراسی اینها نیز از قماش اسلام شان است، طوریكه در زمان اشغال كشور ما توسط اتحاد شوروی، این ها از روس اسلحه میگرفتند و هم دیگر را میكشتند. امروز هم كه اینان میگویند ما دموكرات هستیم و دموكراسی با اسلام هیچ اختلاف ندارد، منظور شان واقعا ًاین نیست كه ما دموكراسی را قبول داریم منظور اساسی چیز دیگر است. در نظر آنان دموكراسی همان تعبیری از اسلام است كه به كمك ماموران آی اس آی كل پشاور را به پولیگون رشیدترین فرزندان آزادی خواه مردم افغانستان تبدیل كردند.
دموكراسی مرحلهای از بلوغ انسانی است. بلوغ را نمیشود گدایی كرد، آزادی و دموكراسی را هم نمیشود گدایی كرد. آنچه بعنوان گدایی بدست بیاید هرچه باشد آزادی دموكراسی نیست. دوستان! با پای همسایه با پای بیگانه به بهشت نمیشود رفت و اگر پای همسایه بتواند شما را به بهشت ببرد، بازهم بهشتی نمیشوید، بهشت محصول كار و مبارزه مردم ما است.
برگزاری این مجلس و این تقریب شكوهمند میتواند برای من این امیدواری را بدهد كه در دادگاه، ما جواب خواهیم داشت كه ما بودیم، هرچند در هیچ بلندگویی سخن های ما شنیده نشد، از دوره مشروطه خواهان، از دورهی واصف قندهاری، عبدالرحمن لودین معروف به كبریت، سرور جویا و غلام محمد غبار تا شهدای كه در پولیگون های "دموكراتیك رفقا" در پلچرخی و یا پولیگون های "اسلامی برادران " در پشاور خون پاك شان نشانهی داعیهی برحق آزادی بیان هست، بودیم و خواهیم بود.