شناسنامه بن لادن

رد پای فرعون | نقش ایران در ترور احمد شاه مسعود " | بخش ششم/ در گرماگرم اختلاف عبدالله عزام با اسامه، عبدالله عزام با دو تن از پسرانش به هنگام ورود به مسجد درسال 1989بر اثر انفجاری مرموز که هیچ کسی مسئولیت آن را به دوش نگرفت، جان خود را از دست داد و بن لادن از مزاحمت های وی رهایی یافت.
رزاق مأمون
چهار شنبه 8 سپتامبر 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

همرسانی

کتب و آثار زیادی درباره شناسنامه بن لادن در سطح دنیا منتشر شده است. سجایا و خصلت های بن لادن از زوایای خصوصی نیزتعریف شده است. خانم کارمن، همسر برادر بزرگ اسامه درباره وی چنین می نویسد:

اسامه بن لادن برادر کوچک شوهر من – یسلام- است. یکی از چندین برادر که او را هنگامی که درعربستان زندگی می کردم، دورادور می شناختم. درآن زمان اسامه بسیار جوان بود؛ اما همواره به نظر می رسید بردیگران احاطه خاصی دارد. او قد بلند داشت. مستبد بود وزهد وتقوای شدید او هراس انگیز بود؛ حتی برای آن دسته از اعضای فامیل که خود پایبند اصول مذهبی بودند.

اسامه علیه خاندان سلطنتی عربستان شورید وبیانیه هایی در باب فساد و رشوه خواری آن ها ووابسته گی عمیق شان به امریکا صادر کرد و سرانجام در پی این اقدامات، خاندان سلطنتی او را از کشور راند.

بانو کارمن به نقل از شوهرش یاد آور می شودکه اسامه اگرچه درتبعید ( افغانستان) به سر می برد، اما اعضای افراطی خاندان سلطنتی درعربستان از وی همچنان حمایت می کردند. اسامه دلیر وافراطی بود ودرعین حال عضو خانواده ثروتمند وبا نفوذ محسوب می شد که بزرگترین و قدرتمند ترین شرکت ساختمانی عربستان را اداره می کرد. من افکار ونظریات افراطی او را به خوبی می شناختم. مطمئن بودم که او توان ایجاد هر فاجعه ای را دارد. بنا براین، وقتی در نهم سپتامبر 2001خبر مرگ مبارز افغان، احمدشاه مسعود را درتلویزیون دیدم، شک نداشتم که کار اسامه است. با شنیدن این خبر، نا خود آگاه به سوی تلویزیون رفتم و با احساسی از غم و درد گفتم:
کار اسامه است. او دارد آماده می شود تا فاجعه ای عظیم به بار آورد.

دوستی در اتاق نشسته بود و با تمسخر گفت:

کارمن! تو بی خودی ذهنت را درگیرمی کنی!

اما من واقعیت را می دانستم. ای کاش اشتباه می کردم.

عروس خانواده بن لادن می نویسد: « شیخ محمد بن لادن24 پسر و 29 دختر داشت. شیخ محمد از همه جهت یک شیخ واقعی بود. جالب آن که او درکشور همسایه عربستان، یعنی یمن، دیده به جهان گشوده بود. با آن که خواندن ونوشتن نمی دانست، موفق ابتدا شرکت کوچکی راه اندازی کند وسال ها بعد، تبدیل به یکی از بزرگ ترین شرکت های ساختمانی درخاور میانه شد. او پیش از سقوط هواپیما و مرگش درسال1967 در پنجاه نه سالگی، به یکی از ثروتمند ترین مردان جهان تبدیل شد. شیخ محمد زنان پیر خود را طلاق می داد و زنان جوان تری اختیار می کرد. وقتی او مرد، از بیست و دو همسرش، بیست ویک نفر در قید حیات بودند. سال ها بعد، از یکی از وفادارترین خدمه شیخ محمد شنیدم، شبی که او درحادثه هوایی جان سپرد، برنامه ازدواج با همسر بیست وسومش را چیده بود و قرار بود به خانه عروس برود که هواپیمایش دچار سانحه شد.»
اسامه ازدرون چنین خانواده ای سر برآورد و همان راهی را برگزید که هیچیک از برادران وخواهرانش درآن قدم نگذاشته بودند.

اسامه میراث پدر را دراختیار گرفت وراه جهاد درافغانستان را درپیش گرفت. بن لادن ساختار بزرگ تشکیلاتی و پایگاهی عرب های چند ملیتی را درکوهستان های مرگ و جنگ به وجود آورد. وی همچنین روابط نزدیکی با شاه فیصل داشت. ای.اس.آی پاکستان بار ها از ترکی بن فیصل رییس آژانس اطلاعاتی عربستان سعودی درخواست کرد که یک مقام سلطنتی را به فرماندهی نیروهای نظامی عربستان بگمارد؛ تا تعهد خانواده سلطنتی نسبت به جهاد مسلمانان محرز گردد. تنها مردم فقیر، محصلان، تا کسی داران و قبایل بدوی عربستان برای شرکت در جنگ آمادگی داشتند؛ اما هیچ شهزاده ناز پرورده حاضر نبود برای جنگ از کوه های افغانستان بالا برود.

بن لادن، اگر چه منسوب به خانواده سلطنتی نبود، به حد کافی به این خانواده نزدیک بود و مطمینأ آن اندازه ثروت داشت که موقیعت رهبری نظامیان عربستان را احراز کند. بن لادن، شاهزاده ترکی و ژنرال حمید گل به دلایل مشترک به صورت دوستان و متحدان نزدیک در آمدند.

بن لادن اولین بار در دانشگاه جده با عبدالله عزام ملاقات کرد و او را به عنوان رهبر فکری جهان اسلام حرمت نهاد. سرمایه های سعودی و کمک های موسسات خیریه اسلامی به سوی عزام و «مکتب الخدمت» او سرازیر شد، تا داوطلبان تازه نفس را تحت پوشش قرار دهد.

پیش از ظهور اسامه بن لادن، دفاتر «مجمع جهانی اسلام» و «اخوان المسلمین» در پیشاور به وسیله دکترعبدالله عزام مغز مبتکر جهان اسلام سرپرستی می شد.

عبدالله عزام در ناحیه جنین سرزمین فلسطین چشم به دنیا باز کرد و در دهه هفتاد میلادی از دانشگاه پر آوازه ازهر مصر گواهینامه دکترا دریافت کرد. او از نزدیکان سیدقطب یکی از رهبران مشهور جنبش اسلامی مصر به شمار می رفت که از سوی دولت جمال عبدالناصراعدام شد. عزام درسال 1984 به پشاور رحل اقامت افگند و پیش ازآن در دانشگاه اسلامی اسلام آباد پاکستان تدریس می کرد. اتحاد فکری اسامه با عبدالله عزام درهمین سال شکل گرفت و حتی آنان در ادامه توسعه برنامه های جلب کمک برای جهاد افغانستان علاوه از دفاتر جمع آوری اعانه درکشور های عربی و مسلمان، در شهر اریزونای ایالات متحده امریکا نیز دفتری را گشودند. تا این زمان امریکا از عملیات سربازگیری اسامه و دکتر عزام برای جنگ افغانستان حمایت می کرد. آقای بیردن از مقامات سیای امریکا که این عملیات را تحت نظر داشت، از نتایج آن راضی بود. اما بعد ازمدتی، دکترعزام از نحوه رفتار اسامه درجنگ افغانستان به خرده گیری پرداخت و فعالیت های وی را مخالف مأموریت اصلی وی قلمداد کرد. بنا به حواله استخبارات امریکا، وی گفته بود:

«هدف، کار با افغان ها بود؛ نه ایجاد تشکیلات برای عرب ها»

بن لادن به نکته نظرات دکتر عزام وقعی نگذاشت و ساختن زیرساخت های نظامی در منطقه جاجی و پکتیا و دره ژوره ولایت خوست اقدام کرد. اسامه معتقد بود که پایگاه های عرب ها درجنگ افغانستان باید جدا و مشخص باشد. یک علت این اقدام آن بود که عرب ها ناسازگار تراز افغان های جهادی بودند. علاوتا عرب ها برافراشتن بیرق ها بر فراز گورستان ها را که در افغانستان معمول است، جهالت می دانستند و این مساله می توانست به آشوب بزرگی بدل شود.

در گرماگرم اختلاف عبدالله عزام با اسامه، عبدالله عزام با دو تن از پسرانش به هنگام ورود به مسجد درسال 1989بر اثر انفجاری مرموز که هیچ کسی مسئولیت آن را به دوش نگرفت، جان خود را از دست داد و بن لادن از مزاحمت های وی رهایی یافت.

وی با روش های افراطی بن لادن و حکمتیار مخالف بود و طرفدار تغییرات تدریجی در کشور های اسلامی بود. بعد ازمرگ عبدالله عزام، اسامه تشکیلات وی را در کنترول خود گرفت و آقای عبدالله انس داماد دکترعزام را از صحنه کنار زد. نام شبکه القاعده از نام یک پایگاه عرب ها که در دره جاجی پکتیا به "قاعده" شهرت داشت، اخذ شده است.

در زندگی بن لادن قبل از رفتن یه افغانستان هیچ امر خارق العاده مشاهده نمی شود. او در حوالی 1957 به دنیا آمد و هفدهمین فرزند از 57 فرزند پدر یمنی اش بود. مادرش سعودی تبار و یکی از چند همسر شیخ محمد بن لادن به شمار می رود. هنگامی که بن لادن در مقطع فوق لیسانس رشته مدریت تجارتی در دانشگاه عبدالعزیز مشغول تحصیل بود، به مطالعات اسلامی علاقه مند شد. او لاغر اندام و دارای دست و پای دراز و ریش پر پشت است و با قد بلند 195 سانتی متری، یک سر و گردن بلند تر از هم سن وسال های دوره دانشگاهی اش به نظر می رسید. دوستانش وی را فردی آرام و پرهیزگار می دانستند، اما این ها حکایت از ویژگی خاصی نداشت.

پدر بن لادن از حامیان مجاهدین افغان بود و به آن ها کمک مالی می کرد؛ به طوری که اسامه تصمیم گرفت به آن ها بپیوندد، خانواده اش با خوشحالی موافقت کردند. اسامه ابتدا در سال 1980 به پیشاور رفت و با رهبران مجاهدین دیدار کرد. وی پس از آن بار ها همراه با کاروان های کمک عربستان سعودی به آن جا سفر نمود و نهایتأ در 1982 تصمیم گرفت در این شهر مستقر شود. او چند تن از مهندسان شرکتش را همراه با تجهیزات سنگین ساختمانی با خود به پشاور برد، تا برای مجاهدین افغانستان جاده و ذخایر مهمات بسازد. بن لادن در سال 1986 برای ایجاد مجموعه بناها و تونل های زیر زمینی در«خوست» که تأمین سرمایه اولیه آن به عهدۀ سیا بود، کمک کرد. این مجموعه ها را، که در اعماق کوه ها و در نزدیکی مرز پاکستان ساخته می شد، به عنوان مخازن بزرگ تسلیحات و مراکز آموزشی و پزشکی مجاهدین در نظر گرفته بودند. او برای نخستین بار در خوست پایگاه های آموزشی خاص خودش را برای عرب- افغانها تأسیس کرد؛ آن ها این سعودی لاغر اندام، ثروتمند و پر جذبه را رهبر خود خواندند.

بن لادن بعد ها در این رابطه گفت:

«سعودی ها برای مقابله با روس های کافر مرا به عنوان نماینده خود در افغانستان برگزیدند. من در پاکستان در ناحیه مرزی با افغانستان مستقر شدم. در آنجا از داوطلبانی استقبال می کردم که از سعودی و دیگر کشور های عربی و مسلمان می آمدند. اولین پایگاه آموزشی خود را در نقطه ای ایجاد کردم که در آن افسران پاکستانی و آمریکایی داوطلبان را آموزش می دادند. تسلیحات مورد نیاز را امریکایی ها و پول آن را سعودی ها تآمین می کردند. من به زودی دریافتم که فقط کافی نیست در افغانستان بجنگیم، بلکه باید در تمام جبهه ها و علیه کلیه ستمگران کمونیستی یا غربی مبارزه کنیم».

سازمان سیا در سال 1989 تعداد عرب ها را درپایگاه هایی در پکتیا حدود چهار هزار نفر تخمین کرد و بر اثر مشوره های عربستان سعودی و پاکستان، سلاح و مهمات زیادی را برای آموزش جنگی آنان ارسال کرد. با آن هم آقایان بیردن واندرسن مأموران سیا در بخش افغانستان به هنگام حضور در دره جاجی پکتیا از سوی عرب ها مورد تهدید قرار گرفتند. یک عرب با اشاره به آنان گفت:

کافر ها نباید به افغانستان بیایند!

افسران سیا حضور این پایگاه ها را"توطئه خطرناک" توصیف کردند اما این برداشت بر پالیسی حکومت امریکا هیچ تأثیری نداشت.

رد پای فرعون

نقش ایران در ترور احمد شاه مسعود/ سرگفتار نویسنده

بخش اول: مهمان سرکش

بخش دوم: جلسه القاعده درقندهار

بخش سوم: به سوی هندوکش

بخش چهارم: مهمانان در کابل

بخش پنجم: نگاهی بر چلیپای شمشیر ها

بخش ششم: شناسنامه بن لادن

آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید

پيام‌ها

  • خدمت همۀ فرهیخته گان خدا پرست و دینداران ساده دل ارجمند ، عیسی پرستان پر مدعا وبیدینان پرتلاش خردمند بویژه دوست کم نمای پر ادا وانجیرگل لیل القدر پیدا ، جناب الحاج حرمین کرمین شریفین بیسواد بی خطا ، سرپلی عزیز پرجفا که امید و آرزومندیم غیابت های شان صغرا بوده و با قلب پر صفا وعزم و جزم راسخ و بیریا به ملاقات دین حقیران ومذهب فقیران حضور بهم رسانیده باشند ، هزاران درود و هزاران سلام .

    این دین حقیر مذهب فقیر را فقط یک جمله نوشتۀ آقای مأمون واداشت تا این چند سطر پیام را حضور شما غزیزان نکته دان سخن سنج بنگارم که : جناب الحاج شیخ محمد بن لادن التاجر، قبله گاه سپه دار لشکرشریعت محمدی و پرچم دار عزت و آبروی مسلمین جناب شیخ العظمی اسامه بن لادن 22 زن شرعی داشتندی و ثمرۀ این عقود 53 فرزند است .

    های مسلمانان ! اگر این عقود پدر جناب اسامه راست بوده باشد ، معلوم نیست شیخ العظمی اسامه بن لادن از جمله فرزندان حلالی جناب شیخ محمد اند یا از حرامی ؟ زیرا دین اسلام فقط چهار زن را حلال حکم فرموده و زیادتر از آن حرام است . روی این قاعده قرآنی رهبر القاعده لادنی چوچۀ حرامی تازیی بیش نیست .

    شاید جناب شیخ محمد استخارۀ نموده اند و ازعالم ملکوت هم پاسخی به گوش هوش شنیده باشند که : ما ترا فرزندی اعطا خواهیم نمود که در جهاد فی سبیل الله به همکاری انگلیس و امریکا ، علیه سرزمین کفار بشتابد که عمری در محراب کج سجده نموده و در سوراخ طرف قبله شاشیده اند . بعد پیروزی وغلبه برکفار ، کنیزانی را که از ال کفار به عقد میآوری برتو حلال مینمائیم . مانند صد ها زنی که آل مجددی بر امیر حبیب الله خان از کافرستان ( نورستان ) حلال و روا فتوا داده بودند .

    ویا شاید ما تا هنوز به دینی که بر ما قبولانده اند به زور شمشیر به طور حال و قال واقف نیستیم که هر ریش دار تازی دارد برریش سوختۀ بابای ما میخندد ؟

    وای بر حال ما که هر حلالی و حرامی تازی زاده در قرن بیست و یکم ما را بر سر انگشتانش میرقصاند و با سرنوشت ما بازی طفلانه سر داده است . از حاجی صیب سرپلی معذرت میخواهم که باز بر روی نیکوی سگان دوست شان مجبورم آب دهن بیفگنم .

    • کافر پریسیان ارجومند و کافر پرستان گرامی و مزاری جان عید تان مبارک !
      اگر راست پورسان بکونین مه د ای چند وقتی که نبودوم و سفر های دور و درازی داشتوم و د مابین گبر و ترسا و کافر و زندیق و عیسوی و بت پرستان و بیخدا ها بسیار گشت و گذار کدوم . اها " منافق ها را هم یکتا یکتا دیدوم و کتیشان گپ زدوم و گپایشانه شنیدوم اماااااا گپای نفاق انگیز تر از گپای شوما ره د اونا نیافتوم .
      حالی دانستوم که منافق ترین و پست ترین کافر ترین و گمراه ترین با معذرت از دوستان. خر دماغ ترین خردمندان جهان و افغانستان د امی سایت کابل پریس جم شوده کابل پریس را کافر پریس ساخته ان .
      خوده عاقل و هوشیار میگیرن د حالیکه احمق ترین مردوم جهان استن / خوده خردمند میگیرن د حالیکه خردماغ استن بخشیش باشه که بنده باز میخایه حق بگویه سگ صفت ترین مردوم هم د امی کافر پریس جم شودگی استن . همه دروغ گوی همه تومت چی همه بوهتان گر همه بر ضد اسلام عزیز پای خوده لوچ کردگی استن . یا اسامه ره بهانه کده دلی خوده سر اسلام خالی میکونن و یا طالیبا ره بهانه و آلی دیست خود میسازن کسی بنام بابک میایه کسی بنام شمشاد کله کشک میکونه و کسی هم بنام مزاری گپای منافقت آمیز میزنه خلاصه دردیشان امو یک درد است (درد کمپیر غوزه) از یکطرف مسلی سابق بیکار نیستوم که کتی شوما مردوم پنج و چار بکونوم و از طرفی دیگه وقتی شونیدنی گپای بی ارزشی پور از فتنه و توهین ره هم نداروم هر وقت دلیم شود و بیکار بودوم و وقت داشتوم یگان یگان گپای خوده میگوم و باز ای کافر پریس شوما ره واز نمیکونوم . بلکه با انتر نتتان بی رابطه میشوم و نمیخایوم باعسی درد سری مردوم شوم .
      مزاری صاحیب د حالیکه میدانه مه هم مخالیف ای نفر استوم باز هم د مه نشان میته که اسامه 22 زن داره . یک زره از خدا که نمیشرمی از مردوم حیا بکو و بی خلطه و بی ثبوت گپ خو نزن . اگه راست میگین پس ثبوت و دلیل بیارین و الا مه هم میتانوم بگویوم که شوما غیر از زن خود با 33 زن و دوختر های غربی و شرقی رابطی غیر مشرو دارین . آیا ای گپی بی ثبوت مه ارزش داره ؟
      مزاری صاحیب ! ای اسلامی که سریش ریشخند میزنی دین حق است و خداوند زنده و قادر و صبور بالای سرما وجود داره و گپای تو ره و نویشتای تو ره خانده میتانه و درون دلیته میفامه ای که عقلیت نمیرسه مه دیگه چطو کنم . بخدای هجده هزار عالم قسم است که هر نویشتیت د جانیت یک بلای بدی میشه که گمانیشه هم نکده باشی بیغم باش . میدانوم که از ای نویشتایت مثلی بابک و بابکی ها خوشحال میشن و با ای نویشتایت پیشیشان رسوخ پیدا میکنی . لاکن صبا اینا بدردیت نمیخورن و د قبریت نمیدراین . بیخااااااااااااار استی .
      امو گپی خودکیت د یادیم آمد که اگه اوتو نبود هیچ ما و هیچی تو و اگه اموتو بود و اموتو شود که ای سرپلی بیسواد میگه و اموتو هم است . وای بحالیت و وای بحالیت و باز هم وای بحالیت خات شود مزاری جااااااااان .
      گاهی خوده خدا باور میگیری و گاهی هم از خدا منکر میشی چرا ؟؟؟
      اگر خدا وجود داره دینیش هم حق است . محمد مصطفی (ص) هم پیغمبریش است و شریعتیش هم تا روزی قیامت پای برجا خات ماند . آیا مومکن است با ای خیزک و جستک کافرا و راوشی ها و بابکی ها و زندیق ها دینیش از بین بره ؟؟؟
      با او خدای که د چشمیت نور بخشیده و با عقلی که بریت داده چه نیست که نسازی و با دیست و پایت کوجا نیست که نروی ( یک هفته پیش مه کوجا بودوم امروز د کوجا استوم ) مرغ بی بال واری میتانی مخالفت بکنی ؟؟؟
      سری کی ریشخند میزنی ؟؟؟ کی ره دو و دشنام میتی ؟؟؟ با کی میجنگی ؟؟؟ کتی چه ؟؟ کتی عقلیت ؟؟ کتی امی دماغیت ؟؟ با امی وجودی خورترکیت ؟؟ مگر خودیته د مقابلی جهان چه فکر میکونی ؟؟؟ ولله مه خو د عقلی شوما واری یک انسانی که از یک نوطفی کثیف آب منی ساخته شوده و از یک شرمگا برامده و د درون دیگه شرمگا درامده و شرمگاهی دومی را بی ادبی معاف باشه پاره کده برامده باشه حیران استوم و شوما د عقلی مه .
      پس ما چطو میتانیم حکمت های خدای خوده که مثلی ما به ملیون ها ملیون رقم مخلوق داره بدانیم ؟؟؟؟؟؟؟؟
      اندیوال جان عزیز ! نمیدانوم چرا شوما ره باز هم دوست داروم و نمیخایوم کافر و بی دین و زندیق و منافق بانین ؟ آخر شوما یک نویسنده و یک شخصی هوشیار و کونجکاو و روشن دماغ و خردمند و خرد جو و حق بین استین شوما ره بخدا و یا بهر چیزیکه د او باور دارین یک دفه از اخلاص و کونجکاوی قرآن ره بخانین و تفسیریشه مطالیه بکونین و سریش غور بکونین شاید د حقیم دوعا گوی شوین .
      خداوند میگه : قسم به مدار های ستاره گان و اگر بدانین این یک قسم بزرگ است که این قرآن کریم که در لوح محفوظ است برحق و فرستاده شده از طرف من است . مزاری جان ! آیا بزرگترین قدرت خدا امی مدار های ستاره ها نیست ؟ آیا مومکن است که ای گپه یک نفر بیسواد د امو وقتی جاهلیت از خود جور کده بگویه ؟؟؟ و مثلی ای آیاتی است که فکر میکونم ترک ترکی سریته خلاص میکونه . تا نویشتی راویش ره و بابک ره خاندن نویشتی قرآن ره یکبار بخوان و توبه بکو و هیچ وقت اعمالی آخند های تان را د زیر نظر نگی که همگیشان د راهی غلط استن . باد از قرآن حدیث و سیرت را بخان تا علت 11 زن و 12 زن داشتن پیغمبریته بدانی و ای اسامه گکا ره به او تشبی نکونی . تشکرااااات فقط نیم سات استوم اگه جوابیتان آمد میخانوم و الا شاید روزی بیایوم و ای کافر پریسیتانه واز بکونوم که ای نویشته ها د روی صفه نباشه و مه پیدایش نتانوم . موفق باشین دوست قدیمی مه مزاری جان .

    • به دوستان و عزیزان کابل پرسی یا بگفتۀ حاجی صیب کافر پرسی عید رمضان را تبریک میگویم و از پروردگار خویش آرزو و تمنا دارم همۀ ما وشما عزیزان را به راه راست هدایت بفرماید تا رستگارشویم .

      حاجی جان تشکرازینکه پیامم را ( همیتو سرسره کی ) خواندید . مثلیکه یکماه روزه داری شما را کمی بی حوصله کرده که در نوشتن پاسخ پیامم عجله کرده به یک باره آب را ندیده ، موزه را از پا کشیده اید . من از ده نوشته ام و شما دارید از خوردی و کلانی درختان جنگل گله مندید . کمی خونسرد شوید که با نوشتن خردماغ ، سگ صفت و و ، شما را که از بیگ بانگ خبر ها دارید و از مدخل زور زور کتابها برآمده گی هستید شایسته نیست . بگذارید با نوشتن این سخنان سخیف و رکیک دل بدماشک های چون خان تنویر خان ها و خان ولی خان و دیگر خان های دوسره خوش شود .

      از شما خواهشمندم یکبار دیگر رنج دیده ها برده پیامم را (با مزه و تزه ) بخوانید ، اگر کدام حرفی و یا جملۀ که از حیقت بدور باشد و باعث رنجش خاطر آن بزرگوارشده باشد ، برایم بنویسید تا معذرت خواهی نمایم . در غیرآن پیام جوابیۀ شما خارج از بحث است .

      یک مطلب را میخواستم درپایان برایتان یاد آوری نمایم که احکام دین 1400 قبل اسلام را با کردارمسلمانان تازی امروزه در یک پله قرار دادن کمی جفایست با آرزو های پیامبر اکرمش ( خدا جای دیگریست اگر عاقلیم ).

      مولانای بزرگ میفرماید : آنها که به سر در طلب کعبه دویدند/ چون عاقبت الامر به مقصود رسیدند/ رفتند در آن خانه که بینند خدا را/ بسیار بجستند خدا را و ندیدند/ چون معتکف کعبه شدند از سر تکلیف/ ناگاه خطابی هم از آن خانه شنیدند/ کای خانه پرستان، چه پرستید گل و سنگ/ آن خانه پرستید که پاکان طلبیدند/ آن خانه دل و خانه خدا واحد مطلق/ خرم دل آنها که در آن خانه خزیدند/...فقط همین

  • اصلاء رزاق مامون چه احتیاج داره که تاریح بنویسه و باز هم در تاریخ نویسی خود از دروغ گفتن کار بگیره . من یکی از زنان عثامه بن لادین را برای شما معرفی کنم تا اشخاص مانند سرپلی و حبیب الله که از ملاه و اخوند و چلی و پای دو های مساجد جای ذبح نمودن غیرت و اخلاقیات افغانی دفاع میکنند بدانند که با خدا بودن تا با ملاه و اخوند بودن فرق میکند و وقتی تمام معنویت خود را در پای کسی مانند ملاه عمر و یا ملا لنگ و یا ملاه کور میاندازید باید بدانید که این ملاه ها در اول باعث خفت و سر افگنده گی تمام شما مسلمانان بی غیرت و وطن فروش هستند و بودند و تا عرب است این احمق ها در نوکری انها نه تنها خود و خانواده خود را از دمب خود میکشند , بلکه شما ها را نیز بی عزت ساخته به پای عربها میاندازند . یکی از ان اشخاص ملا عمر است که در یکی از شب های تاریک پکتیا در قریه زازی عثامه بن لادین به زیر لحاف دختر ملا عمر میخزد وبه ان دختر که زیاد تر از نه 9 سال عمرنداشت تجاوز میکند , این یک مسله عیان است و همه از این خبر دارند , سه ما بعد که دختره شکمش بالامیاید ملا عمر مجبور میشود که به تجاوز عثامه بن لادین شکل و رنگ و روغن اسلامی بزند و دختر نه ساله خود را که سه ماهه شکم دار بود به عقد عثامه در بیاورد . درست مثل اخوند محسنی که به دختر نه ساله , , خواهر یکی از شاگردانش که برای سوختاندن قریه جات ء گرد ونواح بامیان از شهر مشهد ایران به نام جهاد فی سبیل الله فرستاده شده بود تا مردم خود را , تا قوم خود را , تا هم نسلان خود را , برای خوشنودی یک عده بچه نه نه شلوار پاتشتی ایرانی بکشد , , ان شاگرد اخوند محسنی خواهر صغیر خود را موقع رفتن به جهاد ادمکشی و قتلو قتلو امانت نزد شیخ محسنی گذاشته بود , ولی شیخ تا برگشت شاگرد منتظر نشد و به دختره مانند عثامه بن لادین تجاوز نمود و وقتی شکم دختره بالا امد همرایش ازدواج اسلامی نمود و حتی بی شرمی و بی حیای و بی غیرتی اسلامی از کجا تا کجا که قوانین شریعه " کاشت تخم در کشتزار های ( زن ها ) که خداوند برای انها در قران برای ایشان وعده داده است ( سوره النسا ) " از سن 18 به سن نه 9 ساله گی برای دختر ها تغیر داده بود , که چیغ تمام انسانهای دنیا را بر سر خود در اورده بود . این جنایات کاران منظور از اخوند ها و ملاه ها و چلی ها و کرزی ها و ملا عمر ها و اخوند خامنیهء ها و اخوند محسنی ها و امثالهم دارای هزاران فرزند نا مشورع در کشور های اسلامی هستند .

    • سلام برای همه
      مزاری وtrader
      شما ميتوانيد درسرک ها برايت اعلان افتخارتانرا از اشغالگران وپشتيبانی راکنيد.
      حق هميشه برباطل پيروز است.صرف برای شماها مينويسم لعنت الله(ج)برمنافقان دروغگويان مرتدان وطنفروشان چاپلوسان جاسوسان وکافران موفق باشيد

    • وتازی پرستان !

      خبیب جان ، شاید منظور شما از نوشتن این جمله ( ... شما ميتوانيد درسرک ها برايت اعلان افتخارتانرا از اشغالگران وپشتيبانی راکنيد. ) شما میتوانید در سرک ها پشتیبانی تانرا از اشغالگران اعلان نموده افتخارنمائید ؛ باشد ، درست است ؟ مکتب رفتن عیب ندارد خبیب جان !

Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس