فقط حکومت غير دينی می تواند حيات شیعيان را تضمين کند!
در افغانستان تنها يک حکومت آزاد و بدون گرايش دينی می تواند تضمين کننده ی حيات اقليت های مذهبی باشد. ورنه برخورد متعصبان در همراهی با چپاولگران در کافر قلمداد کردن شیعیان فقط جان و مال و ناموس آنان را در افغانستان مباح دانسته و آنان را همچنان با جنايات روبرو می کند. تصويب قانون "احوال شخصیه شیعیان" برای جامعه ای که نوگراست و کوشش می کند مشارکت متمدنانه در جامعه داشته باشد، فقط يک توهين محسوب می شود که ريشخند و محدوديت را برای آنان به ارمغان می آورد.
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
کابل پرس?: قانون طالب پسند "احوال شخصیه شیعیان" در افغانستان، قانونی ست که چندی پيش با تلاش های بی وقفه ی شیخ آصف محسنی يکی از متهمان نقض حقوق بشر در افغانستان توسط پارلمان تاييد و سپس به امضای حامد کرزی يار و همدم دزدان، ناقضان حقوق بشر و قاچاقچيان مواد مخدر رسید. اين قانون که در مخالفت کامل با قوانين حقوق بشر قرار دارد، جنجال های فراوانی را در افغانستان و بيرون از افغانستان ايجاد کرده است. قانون طالب پسند "احوال شخصیه شیعیان" که اتفاقا با رضایت کامل طالبان (کسانی که شیعیان را کافر می پندارند و جان و مال و ناموس آنان را مباح) همراه شده، در تضاد با روحيه ی جمعی شیعیان و بويژه هزاره ها در افغانستان محسوب می شود و بازتاب دهنده ی تنها متحجرترين بخش جامعه ی شیعه در افغانستان می باشد.
هزاره ها که تقريبا بيش از نود و پنج درصد جامعه ی شیعیان را در افغانستان تشکيل می دهند، در حداقل دو صد و پنجاه سال اخير قربانی برخورد تبعيض آميز حاکمان و ملايان بوده اند. آن ها در افغانستان بارها به جرم هزاره بودن، شیعه بودن و به فارسی سخن گفتن با نسل کشی، قتل عام، کوچ اجباری، اسارت و بردگی، تجاوز جنسی و چور و چپاول دارايی هایشان روبرو شده اند.
در افغانستان تنها يک حکومت آزاد و بدون گرايش دينی می تواند تضمين کننده ی حيات اقليت های مذهبی باشد. ورنه برخورد متعصبان در همراهی با چپاولگران در کافر قلمداد کردن شیعیان فقط جان و مال و ناموس آنان را در افغانستان مباح دانسته و آنان را همچنان با جنايات روبرو می کند.
تصويب قانون "احوال شخصیه شیعیان" برای جامعه ای که نوگراست و کوشش می کند مشارکت متمدنانه در جامعه داشته باشد، فقط يک توهين محسوب می شود که ريشخند و محدوديت را برای آنان به ارمغان می آورد.
اين قانون پيش از تصويب با مخالفت شدید اهالی نظر بويژه کارشناسان جامعه ی هزاره مواجه شد، در دانشگاه غير دولتی کاتب در کابل سمیناری به اين منظور تشکيل شد و خواسته شد که در صورت تصويب چنين قانونی، با روحيه ی اعلاميه ی جهانی حقوق بشر سازگار شود. اما مخالفت های شدید شیخ آصف محسنی و دار و دسته ی او همراه با استفاده های سیاسی آنان از موضوع و با در اختيار داشتن همان سلاح همیشگی تکفير، به تصويب قانون منجر شد.
بخش هایی از قانون توهين آميز عليه شیعیان:
پيامها
3 آپریل 2009, 23:46, توسط شجاع صبار
این قانون مغایر با قانون اساسی افغانستان و قوانین حقوق بشر میباشد برای من که یک جوان از اهل تشیوع میباشم این قانون قابل قبول نیست و هرگز هم از آن اجابت و پیروی نخواهم کرد خداوند تبارک و تعالی مرد و زن را دارای حقوق مساوی قرار داده است. این ممنوعیت ها نمونه از عصر حجر و غیره مینماید جناب به گفته خودشان حضرت آیت الله باید بداند که ما در قرن بیست و یکم زیست میکنیم و دیگر هرگز از فتوا و دستورات همچون شخص شما و غیره پیروی و اجابت نمی نمایم. پیشوا و رهنما کسی بوده میتواند که جامعه را به اساس نیاز و ضرورت های زمان رهنمای نماید حالانکه بسیاری از فرموده های نبی کریم ص صرف ضرورت زمان شان بوده که به مردم آن زمان هدایت داده بوده ولی در زمان حاضر قابل اجرا نمی باشد.
از این قانون چنین بر می آید که حضرت آیت الله( البته به گفته خود حتی ما نمیدانیم که این لقب را بروی کی داده واز کدام مرجع و آن مرجع امر عنایت همچون القاب ار از کجا در یافت کرده) باز هم بدنبال خواسته های شخصی خود میباشد.
بدربار اقدس لایزال تمنامندیم تا ما جامعه اهل تشیوع بخصوص شیعه اثناعشری را از شر و حضور ایشان رهای بخشد و خداوند تبارک و تعالی برای بنده گانش توفیق هدایت فرمایند تا از فکر و هوش که خداوند تبارک و تعالی برای شان هدیه داده است استفاده نموده و راه راست را برای خود انتخاب نمایند.
آمین
آنلاین : فقط حکومت غير دينی می تواند حيات شیعيان را تضمين کند!
8 می 2009, 08:56, توسط فرید وردک
قندولک آقای شجاع
اول کوشش کن نوشتن را درست یاد بگیری و بعدأ نوشته کن.
3 جون 2009, 00:33, توسط احمدم احمد
با سلام و احترام به محضر شريف جامعه تشيع افغنستان:
اينجانب به عنوان يك شيعه و تحصيل كرده در خارج از مرزهاي وطن با اطلاعاتي كه در مورد قانون احوالات شخصيه مصوب ولسي جرگه دارم؛اين مصوبه را نه تنها ضد بشري و ضد انسانيت نمي شمارم بلكه اين قانون رابر اساس دموكراسي وضامن بقاي جامعه ي تشيع افغانستان مي دانم و از تمامي شما كريتيسم ها درخواست دارم تا به عنوان يك هم كيش و يك هم وطن ؛ديدگاه تعصب نسبت به يك شخص را كنار گذاشته و به صلاح جمع بينديشيد و گوش به نداي ايادي كفر(ناتوو...) ندهيد زيرا همانطور كه خود شما مي دانيد هژموني فرهنگي و رسانه اي اين ملعون هاي زنديق(بر اساس فيلم 4چنگولي)چيزي جز تسلط بر افكار عمومي مسلمانان و مخصوصا اقليت تشيع براساس گل آلودكردن آب در افغانستان نمي باشد.از طرف ديگر اينان كه خود دم از مديريت كشورهاشان بر اساس دموكراسي مي زنند بويي از اين واژه نبرده اندو صرفا اين واژه را قاب كرده و بر سردر كشورهاشان نصب كرده اند و اين مطالب را با بررسي روزنامه و رسانه هاي آنها كاملا مي توان دريافت.
تدوين اين قانون بوسيله جمعي از طلاب و براساس متون ثابت فقه شيعه و سني نگاشته شده و مايه مباهات جامعه تشيع مي باشد كه ازين پس با قانوني مورد قضاوت قرار مي گيرند كه براساس آموزه هاي خود آنها مي باشد.
اين قانون در كنار اختصاص دادن قضات مخصوص براي شيعيان افغانستان كه اميدوارم زمينه هاي اجرايي شدن آن هر چه سريعتر در محاكم افغانستان آماده گردد زمينه لازم را براي جاي گرفتن مذهب تشيع در متن كشور افغانستان فراهم مي كند.
با تشكر و احترامات فراوان
4 آپریل 2009, 00:30, توسط علی اکبر محبی
نه دین دین است و نه مذهب مذهب :
دینی که در موافق مختلف اشکال متضادی برای تصویب و رد کردن به خود بگیرد دین نیست .
آنلاین : زنده گی ...
4 آپریل 2009, 01:22, توسط یک هزاره
من به عنوان یک هزاره تصویب ای قانون را محکوم میکنم .
من با هر چه مذهب است مخالفم تمام بد بختی های ما هزاره ها
اینست که با چشم کور دنبال حر ف های مفت مذهبی میرویم
چرا مردم هزاره از شیخ اصف قند هاری حمایت میکنند !!!
مگر او برای ما چه کرده است ؟
25 آپریل 2009, 15:02, توسط هزاره
گناه شما نيست چون شما نسل كشي هاي قومت را از خاطر برده اي بايد نداني كه چرا هنوز كه هنوز است تحقير ميشوي
8 می 2009, 09:04, توسط فرید وردک
هزاره بچیم اگر مخالف تمام قوانین دینی هستی پش برو لینن و یا ماو ویا کدام بت را خدای خود قرار بده که روز آنها از تو هم بدتر تر است. ببین حماقت و بد بختی های خود را به دین نسبت مده چون دین یک رهنما برای بشر میباشد ونه برای انتقاد اشخاصی بی سواد مثل تو که شاید هیچ چیزی از مذهب و اسلام نفهمی. پس بچیم یک کمی مطالعه کن.
4 آپریل 2009, 05:44, توسط يك انسان
BBC 3.4.2009
دبیر کل سازمان ناتو از قانون اجتماعی جدید افغانستان که به گفته او تجاوز جنسی به زن توسط همسرش را مجاز می داند، به شدت انتقاد کرد و گفت او نمی تواند این موضوع را توجیه کند که سربازان در افغانستان برای دفاع از ارزش های جهانی کشته شوند ولی در همین حال در افغانستان قوانینی وضع شود که یک چنین حقوقی را نقض می کند.
من به حيث يك انسان اين قانون ضد انساني را محكوم ميكنم!
احترام
4 آپریل 2009, 08:07
awal een matalabe tajawoze jensiya mard bar hamsarash ra chi gona tareef mekoneed? wa agar bar aks bashad yani tajawoze jensiye zan bar mard az nazare shoma wa dabeere nato chi hokme darad? wa degar een ke aya zan ha mard haye watane ma een ba een hadde az agahe raseda and ke bedananad dar een qanoon chi naweshta shoda ast, man eenja ke mebenaam yagan ba sawad haye ma ham nafahmeda ke bazi mawade een qanoon chi maniye darad ta chi rasad ba aan hamwatanane na rafta maktab wo na khwanda qoraan , dsar een ja agar bahsi sorat megerad bayad eelmi wa feqhi wa daneshmandana bashad na een ke man wa amsale man beyayand wa harchi dile shan shod benewesand ok
tareq
4 آپریل 2009, 11:03, توسط عبد الله
من یک مسلمان شیعه هستم اما تصویب این قانون را توهین به ارزشهای انسانی میدانم. این قانون فقط زمینه ی استحمار مذهبی را برای ملاهای دینی فراهم می نماید. این قانون مسیر رشد سیاسی هزاره ها را سد می نماید. این قانون به اشاره واستخاره ایران و به همکاری عمال ایرانی و درجهت تامین منافع ایران وبرای ضربه زدن بر هزاره ها تدوین گردیده است. وسلام. تصویب این قانون مصیبت عظیمی است برای هزاره ها.
وسلام
4 آپریل 2009, 20:31, توسط م م
این بیچاره سرباز ناتو کجا بره که او بخوره تا تشنه نباشه..سرباز ی که خون بته حق او خوردن درو مملکت نداره چرا—عجب قضاوتی میکنید..
3 جون 2009, 04:39, توسط آصف سرپلی
م م بچیم گوفتی سربازای ناتو کجا برن و از کوجا او بنوشن و چه ره بخورن و آیا اینا که خون میتن حق ندارن ازی وطن بخورن ؟ سربازکای ناتو ده گور برن و از دینگیل بچیت او بنوشن و چتلیشه چل بکشن و مرگه بخورن و اوناره کی بیا گوفته که خوده سر ما میمان میتراشن و اونا یک حق دارن که زنده ده ای خاک گور شون و بس . فامیدی م م بچیم ...
4 آپریل 2009, 06:54
برادران و خواهران شعیه افغان ما باید از همه اولتر و بیشتر این قانون ضد انسانی و زن ستیز را محکوم کنند. این قانون در تبانی کامل با آخوند های فارس های فاشیست ایران طرح و دارد عملی میشود
این قانون به شیعه های افغان همان قدر بدنامی بار میاورد که طالبان به برادران و خواهران پشتون ما بار آورد و جنایتکار ملی مسعود و ملا ربانی به تاجکها
بر ضد هر کسی که از مذهب و اعتقادات مذهبی مردم به خاطر منافع شان و منافع خارجیان استفاده میکنند بر خیزیم !
4 آپریل 2009, 06:55, توسط نیطاقی
نخست از همه باید گفت که حل معضلات و تنظیم مناسبات اجتماعی از جمله تنظیم امور خانواده و روابط زن و شوهر با صدور قوانین که منشه آن در مطابقت با اصول قبول شده یکهزار و چهار صد سال قبل باشد ناممکن و نامطلوب است و این رخ دیگر از طرز تفکر طالبانی است که حاکمیت موجود متکی بر حمایه سیستم جهانخوار سرمایه داری، مدافع آن بشمار میرود.
پرنسیپ عام حقوقی است که بر اساس آن تمام اتباع یک کشور در مقابل قانون حقوق و مکلفیت های همگون و هم سان دارند. تفکیک اتباع یک کشور بر اصل مذهب و طریقت، اگر از یکطرف نقض اصل فوق است از جانب دیگر زمینه را برای یکه تازی و تسلط عام و تام جاهلان از قماش طالبان عمامه سفید و هم فکران عمامه سیاه هم مانند آن چون آصف محسنی و غیره مساعد میسازد و وطن مارا از معیار های پذیرفته شده دنیای معاصر جدا میسازد.
به عقیده من این رسالت تمام قلم بدستان وطن ( بیدون در نظر داشت شیعه و سنی بودن) است که با قانونی ساختن شیوه حکمروایی ها ی سبک طالبان مبارزه پیگیر را آغاز نمایند در غیر آن با دُره و سوته لنگوته پوشان سفید و سیاه در خانه وکوچه و بازار مواجه خواهیم بود. نیطاقی
5 آپریل 2009, 04:22, توسط باچه آزره
مذهب شیعه وسنی دو روی یک سکه بوده وباصطلاح سگ زرد برادر شغال است . طالبان وجریان محسنی بدون شک نیروی راستین وصادق بوده وتلاش مینمایند آنچه درمذهب برای بشریت حکم شده وعمل نمودن به آن واجب ولازم است را به بشریت امروز تفهیم وعرضه نمایند. اینکه احکام وداده های فکری مذهب برای بشریت امروز مخصوصآ نسل جوان ما غیرقابل قبول ومزخرف مینماید، بایسته آنرا درخود مذهب وقوانین آن مربوط دانست نه به این وآن . مارکس خدابیامرز دربیشتر ازیکصدوپنجاه سال پیش گفته بود که مذهب تریاک است ! وبرای من تازمانیکه مذهب را درعمل ودرجریان زنده گی مادی خود تجربه نه نموده بودم ،نسبت به مارکس کینه وخصومت زیادی در دل داشتم ولی امروزه گفته اورا عالمانه وخردمندانه میبینم. شادباشید
5 آپریل 2009, 09:37, توسط رضا رحیمی
با عرض سلام و خسته نباشید به تمام دست اندر کاران این وب سایت و همجنان مراجعین و بازدیدکنندگان. بنده به تک تک شما احترام دارم اما: خواهش بنده این است که شما تمام قضایاراعالمانه بررسی نموده و نظر خود را محترمانه بفرمایید شما متوجه این حرف شده اید که سک زرد یار شغال چی مفهوم دارد آیا ما های که در مورد خوب و بد بودن نظر میدهیم پیرو یکی از این دو مذهب نیستیم. بلی که استیم آیا در بین این همه انسان هایکه دید و باز دید از این صفحه میناید محترم تر از شما کسی نیست . پس به گفته شما ما ها یا سک استیم یا شغال و تو هم بد تر از همه به جای اینکه تو در این موارد نظر بدهی در مورد حرف خود توجه کن .سخن گفتن از هر ناکس نمیاید سخن از لب شود بیرون پس نمیاید در صفحه عمومی به تمام انسان ها توهین میکنی. در مورد قانون سازی موسنی که شاید در خانواده خودش خواسته این قانون را پیاده نماید در فکر این قانون سازی افتاده من دوست دارم به خانواده خود قانون خود را داشته باشم . او عده کسانیکه در خانواده خود اعتماد ندارد دنبال قوانین سخت گیرانه میرود اما از نظر بنده اعتماد سازی اصل خانواده و قانون سازی است.
8 می 2009, 09:16, توسط فرید وردک
صد افسوس به حال تو باچه ازره.
بچیم تو واقعا بچه هزاره نیستی چون مردم هزاره مثل تو وری باچه نادان نداردو قسمیکه خودت گفتی تو واقعا باچه ازره نه بلکه باچه ارزه یعنی بیکاره میباشی تو با خواندن چند کتاب امروز بالای مذاهب نقد میکنی هزاره جان یک کمی مطالعه کن و هم مارکس را بعد ازین خدایت قرار ده و شایدروز تو بد تر از روز ان کمونستهای دیروز گردد.
موفق باشی ازره جان
4 آپریل 2009, 08:46, توسط علی کاکائی
این اصف قندهاری همیشه برای مردم ما مشکل خلق کرده صد ها جوان ما رابه کشتن داد.حالا که مردم هزاره در سطح ملی و بین ا للملی جایگاه خوبی پیدا کرده. به تحصیل روی آورده. تریاک نمی کارد.صلح دوست است.جوانان ما در سطح ملی و بین اللملی افتخارات آورده. حالا این نیمه شیخ خیانت کار می خواهد این افتخار را از مردم ما بیگرد.ولی کور خوانده ما دیگر ان فریب خورده دیروز نیستیم.
4 آپریل 2009, 08:47, توسط بیات
نوسنده محترم گر چند شخص خودم شیعه هستم ولی سخت مخالف این قانون هستم و واقعا شرم اور است ولی صرف میخواهم بدانم که این آمار دقیق را از کجا گرفته اید که 95 فیصد شیعه افغانستان هزاره است؟
4 آپریل 2009, 15:59, توسط هزاره
سلام بیات جان من هم نمی دانم این امار دروغ را که 95 درصداز شعیان افغانستان هزاره است را از کجا پیدا کردن تا آنجای که من میدانم 99درصد از شعیان افغانستان هزاره است و 1 درصد هم سید جولخور و تاجک های خیانت کار که خودرا بیات یعنی نان شب مانده می نامند و 6یا هفت نفر هم از پشتونها است
آنلاین : هزاره پیوند
4 آپریل 2009, 08:47, توسط سید کاظم شش پر
این قانون برگرفته از دین مبین اسلام بوده و هرکس نمیتواند متابق خرد خویش هر چیز را سبک و سنگین کند خداوند برای بشر کتابی فرستاده که از اغاز تولد تا دم مرگ برایش قوانین فراهم کرده و ازدواج با کودک بالای 9 سال هم بدون اشکال است چرا که بهترین عالم هم ام المومنین حضرت عایشه را در سن هفت سالگی نامزد کرد و در سن 9 سالگی زفاف نمود و این قانون هم متابق باسنت رسول بوده و جای هیچ گونه بحث و جدل را باقی نمی گذارد ما شعیان متابق زندگی رسول زندگی کرده و مثل او به دیار حق میشتافیم و خود حضرت ایت الله محمد اصف محسنی هم مثل بهترین خلق عالم همرای یکی از طلبه های دختر خویش ازدواج نمود و حاصل این ازدواچ میمون دو کودک میباشد.در هیچ کجای کلام الله شرط سن ازدواج قید نشده و در حدیث امده که بهتر است دختران شما اولین بار در خانه شوهرش حیض شود پس معلوم میشود که هر مرد با هرسن وسالی میتواند با یک دختر ازدواج کند .
متاسفانه بعضی از مردم نااگانه از دین بیرون میشوند و می گویند که فلان قانون متابق قانون بشر نیست ما مسلمانها میگویم که چرا فلان قانون متابق قانون اسلام نیست باید که بجای قانون بشر قوانین دینی و اسلامی اجرا شود و انوقت خواهد بود که مردم فوچ فوچ به دین الله داخل خواهند شد ( ورایت الناس یدخلون فی دین الله افواجا) برای کسانی که به حرف خردگرایان گوش فرامیدهند و از دین و علما مثل گوسفند از گرگ دور میشوند عاقبت خیر را ارزومندم
سید کاظم شش پر
4 آپریل 2009, 12:49, توسط خ
آقای ششپر!
جناب شان گاهی به خود موقع داده اند که فکر کنند، آن خالقی که کاینات را با این همه زیبایی ، مملو از عجایب وبدون کوچکترین عیب ونقص بوجود آورده، نه تنها من وشما را قدرت تفکر وتکلم داده بلکه این همه موجودات جهان را با نظم خاص برای ادامه زندگی خلق نموده ، چگونه آنقدر کوچک و بی منطق میشود که کتابها، ادیان وپیامبران مختلف ، ضد یکدیگر را که باعث کشت وکشتار انسان ها که همه خواهر وبرادر هستند و از یک آدم و حوا تکثیر یافته اند فقط در یک منطقه خاصی از جهان وبرای مردم خاص ، بفرستد؟ باید بدانید که ادیان همه ساخته وبافته دست بشر در زمان ومکان خاص بوده است. امروز که شما به کمک دستگاه های را دیو ، تلویزیون و همین کمپیوتر که پیام تانرا درکوتاه ترین لحظه به سراسر جهان پخش مینماید، میدانید که انسان به کهکشان ها راه یافته شب وروز در راه سعادت و بقای بشر قکر مینمایند ولی رهبران و علمای ما تنها وتنها در فکر منافع انفرادی شان ولو به قیمت جان ، آبرو وعزت مردم ووطن ما هم تمام شود، میباشند.این اعمال ضد بشری وانسانی این خونخواران بی وجدان وخودپرست جاهل واقعا" انسان های واقعبین را بیش ازانچه تصور میشود تحت زجر وشکنجهء روحی غیر قابل تحمل قرار میدهد. و اما جای تاسف به انسانهای مانند جناب عالی باخبر از جهان که این عمل ضد انسانی شانرا صحه میدانند. وای بحال این مملکت ومردم بیچاره ومخصوصا خواهران ومادران عزیز و بی وسیله و بیچارهء ما. آرزو مندم طبقه منور وبا وجدان تمام جهان بشر دوست، به هر وسیله ممکن جلوخودسری ها وجنایات ضد بشری این قدرتمندان را بگیرند.
4 آپریل 2009, 18:20
شش پر جان تو برو پلمک گشت کو که گشنه نمانی توره به این گپا چی!!!!!!
5 آپریل 2009, 00:10, توسط شجاع صبار
شش پر: از متن نوشته ات بر می آید که چقدر دل و دین را به شیخ خاین باخته ای حتی توبه نعوذ باالله اگر از شما تقاضا نماید که دختر و خواهر هفت سال و یا نو سال تان را در عقد او در بیاورید مطمینم که این حماقت را نیز انجام خواهی داد- استاد و معلم که به چشم شهوت به شاگرد خود بیبند و آنرا در سن قبل از بلوغ بخاطر شهوت خویش به همسری گزیند و برادر او را به شهادت برساند این به چی معنی خواهد بود.
ما نمی توانیم از تمام دستورات و شرعیت که به زمان فعلی و همسان نباشد پیروی نماییم شاید کم و کو تاهی در شریعت هم وجود داشته باشد البته از شریعت که شما بحث می کنید برای مردم 14 قرن قبل نظر به ضرورت همان زمان صادر شده بود- متوجه باشی که صرف الله ج کامل است نه دیکران
آنلاین : فقط حکومت غير دينی می تواند حيات شیعيان را تضمين کند!
5 آپریل 2009, 04:07, توسط قومندان " پلو "
باعرض ادب خدمت همه ای دوستان ، البته به جواب آقای خ باید گفت که من درکارخدا یعنی خلقت اگرازاوباشد ! بسیار اعتراض دارم وآنرا دربعض موارد فاقد ارزش ومضربحال بشریت میدانم وازآن جمله معایب یکی بسیارجدی وبالاترازاشتباه یعنی خیانت به انسانیت میباشد . شما را زیاد درانتظار نگذاشته ویادآورشوم که این کارشرم آورخدا ، خلق نمودن عرب وبه ادامه آن مجال زنده گی دادن به سید میباشد . این خطاکاری خدا از خلق یهود وپیغمبر قرار دادن موسی که سرچشمه همه ای بدبختی وگرفتاریهای ما میباشد، به مراتب خطرناکتر وافتضاح آور است .
5 آپریل 2009, 06:09, توسط یاسین
خداوند کسی را که مذاهب را بوجود اورد نبخشد نبخشد نبخشد.
آنانیکه مذاهب را بوجود اوردند بی خبر ازین بودند که روز کسانی برسرقدرت خواهد رسید که دین مقدس اسلام را پارچه پارچه کردند.
برادر خواهر مسلمانم بیاید به هرچه مذهب است پشت پا بزنیم وفقط دین خورا معیار قراردهیم زیرا دین معیار است.
امروز ملاهای پیداشده که فقط خواب وخیال سوارشدن به شانه های مارا به سر می پروراند ومیخواهند عقاید فسخ وشده افراط گرایانه شانرا بری ما وشما تلقین کنند درحالیکه عملکرد شان خلاف عقاید شان است شما باورکنید از حافظه مبایل یک ملا صاحب شصت دانه فلم سکسی بیرون شده است.
پس اگر مه تو باشیم حکم سنگ سار ما صادر میشه ولی چون خودش است مشکل نیست
5 آپریل 2009, 11:44
خوانندهء محترم قوماندان صاحب:
اگر کمی در گفتار من دقیق شوید ، مطلب یکی است. توجه فرمائید که من کلمهء (خدا) را در کجا استفاده نموده ام. احترام
11 آپریل 2009, 09:52, توسط ع
من به جواب این قومندان نه بلکه گومندان باید بگویم که شما در کدام لجن زار به بار آمده اید که به کار خدا عیب می گرید تو چند کلاس سواد داری که این گونه حرف می زنی برو به نظر من تا ده سال دیگر هم پستان مادرت بمک تا برزگ شوی بعد بیا در باره مسایل علمی نظر بنویس.
رنگ گو از شلوارت پاک نشده بخی کلان کلان حرف می زنی اگه یک کلاس سواد داری بیا بادلیل ومدرک مثل بچه آدم حرف بزن که مشکل از مشکل جامعه برداشته باشی.
یک بار دیگر اگه نظر بدی خودم می ایم تورا به در خانه ات چوب به کجایت میزنم فهمیدی یانه من یک حرف را چند بار نمیزنم!
9 می 2009, 21:01
hhhhhhhhhh 6par ham masaial dini ra mefama
19 می 2009, 06:47, توسط kk
secularism mean to respect religion it is not against religion u need to know it
4 آپریل 2009, 10:46, توسط حمیرا نائب (جاغوری)
این قانون نه تنها از جانب اهل تشیع، اهل تسنن ، فعالین حقوق بشر، روشنفکران واز جانب هرکس که به حقوق جهانشمول انسان، حقوق و آزاديهاى فردى و مدنى زنان، آزادى بيان و آزادى مذهب و لامذهبى معتقد است بايد فعالانه رد شود.
این قانونی است که با فشار و کشتار با ازادی زنان عملا مخالفت مى کند، با آزادى انديشه و عمل مى جنگد، اتهاماتى مانند فساد، بى اخلاقى، کفر و الحاد براى خاموش کردن هر نوع صداى اعتراضى بکار مى رود، سرکوب و بى عدالتى زندگى هزاران زنانان کشورما را که از هر نوع آزادى محروم هستند، شکل مى دهد و با این قانون حقوق زنان و شیعیان را وحشیانه پامال نموده وروشنفکران و فرهنگیان را وحشيانه مجازات و هزاره ها را شهروند درجه دو محسوب مى نمایند.
مهمترين وجه مشخصه این قانون اين است که خواست شهوترانی و عیاشی مردان را مقدم شمرده و در ارضاع ان هیچگونه سن و سالی را نمیشناسد. اين قانون مردانرا اجازه میدهد تا درامور زندگى خانواده تصمیم گیرنده باشد. این قانون کاملا مغایرقانون اساسی افغانستان، قوانین حقوق بشروجلسه بن بوده که سازمان ملل متحد انرا تعهد نموده است.
شايد ناجورترين و بدترين وجه این قانون از نقظه نطر حقوق انسانى مجازات هايى است که اعمال مى کند واخلاق فردى را در تناقض با اخلاق جنسى قرار مى دهد. شلاق زدن و سنگسار تا حد مرگ از جمله اين نوع مجازاتها هستند و جنسيت و رفتار جنسى قلمرويى است که این قانون سختى در باره آنها اعمال مى کند.
طبق این قانون مرد اخلاقا، قانونا و دينا موظف است زن را بزند. زن از حق انتخاب همسر، تعيين محل سکونت، پوشش خود و حق سفر کردن محروم است. سن بسيار پايين ازدواج درنه سالگى وجه ديگراین قانون است. حکمت اين وجه براساس روش زندگى محمد پيغمبر اسلام است که هنگامى که ٤٣ سال داشت با عايشه که يک طفل نه ساله بود ازدواج نمود. در کليه اين قانون ازدواج قراردادى است که طبق آن شوهر بايد تعهدات جنسى نسبت به همسر خود را بعمل بياورد و از نظر مالى زندگى او را تامين کند. زن بايد هر وقت که مرد بخواهد از نظر جنسى او را ارضا کند. شوهر مى تواند بسادگى و با اعلام سه بار حکم طلاق زن را صادر نمايد. تعدد زوجات تا چهار همسر براى مردان مجاز است وحتی صيغه يا متعه با ازدواج موقت مرد مى تواند تا بى نهايت همسر موقت بگيرد. طبق این قانون مردها مجازند در صورتى که همسرانشان از آنان تبعيت نکنند آنها را لت وکوب کند.
طبق این قانون براى حفظ اخلاق جامعه و جلوگيرى از هرج و مرج جنسى، زنان بايد سراپاى خود را در حجاب اسلامى بيوشانند. این قانون کاملا مخالف آزادى پوشش است و مانع مهمى در رشد فيزيکى و معنوى زنان است. اين غير انسانى است که زنان را چنين در حجاب بييچند در حاليکه طبق قرآن و احکام اسلامى اين مردان هستند که قابل اعتماد نبوده و نمى توانند خود را کنترل نمايند. براى حفظ اخلاق جامعه زن نبايد با مردى که با وى نسبتى ندارد تماس داشته باشد. اين جداسازى جنسى، شرکت زنان در زندگى و فعاليتهاى اجتماعى را بسيار مشکل مى سازد، به اين ترتيب مانع شرکت و حضور زنان در جامعه شده و آنان را زندانى، منزوى و ناتوان از بالفعل کردن استعدادهايشان مى کند.
اعتقاد به دين بايد کاملا داوطلبانه و يک امر خصوصى و فردى باشد، در غير اين صورت کسانى که به مذهبى عقيده ندارند نه از سر تصميم و تعهد فردى خود بلکه بخاطر ارعاب و فشار به آن دين مى گروند. وقتى که پاى قانون به ميان مى آيد ديگر مذهب چيزى بين فرد و اعتقادات دينى اش نيست.
توجيه گران اسلام غالبا ادعا مى کنند که اين نوع استدلالات بر اساس بدفهمى از اسلام صورت گرفته و اسلام دين صلح و دوستى است. اين توجيه گران از اين يا آن سوره براى شما نقل قول ميآورند تا ادعاى خود را ثابت کنند. اما درست مانند انجيل در مسيحيت البته در قرآن هم احتمالا آيه هايى براى اثبات اين يا آن نظر وجود دارد. تنها پاسخ به اين ادعاى توجيه گران و اسلامى ها اين است که با نمونه هاى زنده و واقعى نشان داد که بر مردمى که به زير سلطه قانون اسلامى افتاده اند چه گذشته و چه مى گذرد.
انسانها قابل احترام هستند اما هر اعتقاد آنها محترم نيست. تلاش براى جرم کردن اسلاموفوبيا تلاشى زيرکانه براى سرکوب انتقاد از اسلام تحت پوشش مبارزه با راسيسم است. ضرورى است که بايد بين انتقاد از اسلام، ترس از اسلام، اسلام ترسى يا نفرت از مسلمانان تمايز و تفاوت قايل شد. اما غالبا انتقاد از احکام و روشهاى اسلامى و انتقاد از دين اسلام برچسب راسيسم و تنفر از مسلمين را مى خورد تا انتقاد را بسادگى و راحتى خاموش کنند
اما اگر اسلام واقعا با دفاع از جهاد براى سلطه بر جهان خشونت را اشاعه مى دهد، وقتى واقعا به مردان مجوز آسمانى مى دهد که همسران خود را کتک بزنند؛ و حکم مى دهد که شهادت يک زن در دادگاه نيمه شهادت يک مرد در محضر دادگاه است؛ و اعلام مى کند که مسلمانان نبايد با يهوديان و مسيحيان دوستى کنند، چرا نبايد از اين دين ترسيد؟ چرا نبايد از آن انتقاد کرد؟
جهان، ميدان نبرد گرايشات فکرى و جنبشهاى اجتماعى گوناگون است و در غرب مبارزه و تلاش مردم براى کسب حق انتقاد از دين مسيحيت بيش از چهار صد سال طول کشيد. اين قانون بايد کامل امحا و لغو شود. اگر از ما آزادى بيان در انتقاد از اسلام و دين سلب شود آنوقت دوباره پا در دهليزهاى تاريک قرون وسطى و جهالت خواهيم گذاشت٠
بايد برسميت بشناسيم که جامعه ما بسيار بزرگتر، متنوع تر و پيچيده تر از جامعه بدوى و عشيره اى ١٤٠٠ سال پيش شبه جزيره عربستان که اسلام از آنجا ظهور نمود، است. زمان طرد اين قانون و حتی حکم که مردم بايد زير قانون اسلامى زندگى کنند فرا رسيده است. اکنون بيش از هر زمان ديگرى مردم نياز دارند که تحت يک سيستم سکولار زندگى کنند که آزادى مذهب و لامذهبى و حقوق جهانشمول انسانى را بر مبناى اختيار و اراده مردم تامين و تضمين کند. اين به معنى رد ادعاى مراجع ارتدکس اسلامى است که در يک جامعه خالص اسلامى حکومت به نماينگان الله يا عدالت اسلامى تعلق دارد. اکنون بيش از هر زمان ديگرى حياتى است که عليه قانون اسلامى شريعت مبارزه کرد و دين اسلام را تابع يک نظام سکولار نمود.
4 آپریل 2009, 13:23, توسط توفیق
آری این خانم جاغوری راست میگوید. تمام کشور ها باید از خوبی های سکیولاریزم مستفید شوند. راستی جوره اشرا میتوان در فرانسه نیز مشاهده کرد خوشبختانه رهبران سکیولاریزم (برخلاف محسنی ها و سایر رهبران مسلمان و ریشو) انسان های بسیار شریف و نجیبی بوده و میباشند که از عیاشی، وطن فروشی، زنبارگی و میگساری متنفرند.
6 آپریل 2009, 01:55, توسط ن
من به عنوان یک افغان که در جامعه افغانی زندگی میکنم باید شرایط ومکان که در آن زندگی می کنم رادر نظر داشته باشم.
خانم نایب شما در این قلم پردازی که نموده اید با کدام عقیده ومنش موافق هستید؟
اگر شما از دید یک انسان غیر دینی به قانون احوال شخصیه نگاه می کنید من با نظر شما موافقم، ولی باید این را در نظر بگرید که، این قانون برای شیعیان نوشته شده شما باید یک محقق شیعی ودینی باشید که در این باره اظهار نظر کنید، اگر نه حق اظهار نظر ندارید.
خیلی از مسایل است که با عقل من تو قابل درک نیست، در این گونه مسایل باید به اهلش رجوع کنیم، من به شما به عنوان یک دوست می گویم که شما باید در این باره بیشتر مطالعه نمایید.
آنلاین : احوال شخصیه
4 آپریل 2009, 11:49, توسط bamiyani
mohsini yek pashton ast va hij vaqt dosti hazara nabode va nahkahad bod...en qanon ham badarde hkodash mihkorad.
4 آپریل 2009, 14:42, توسط عمرخیل
دوستان عزیز سلام!
من نخست به حیث یک مسلمان شیعه افغانستانی تحقق یکی از آرزوهای دیرین مردم مظلوم و شهدای وطنم را به تمامی مسلمانان و دینداران تبریک می گویم.
درمورد نظر های دوستان باید عرض کنم: یکی از مشکلات ما مردم همیشه عجله کاری، نادیده و کلی قضاوت کردن است. در تاریخ ثابت شده است که هیچ طیفی به صورت مطلق نیک وجود ندارد حتی اگر فرزند نوح یا کاکای محمد باشد. همین طور هم هیج قشری به صورت کلی بد نیست ولو برادر زاده ابولهب باشد. مشکل ما در افغانستان همین کار ها است. گروه های چپ ما در افغانستان از مارکس و لنین و حتی استالین کمونیست تر شدند و با این که آرمان کمونیستی چیزی بدی نبود، آن را زهر جان و بلای مردم کردند. مجاهدان و مسلمانان ما هم بدون این که بداند حکومت اسلامی با کدام سین نوشته می شود. طبل و دهل زدند و بلای طالب را بجان ما خریدند. اکنون نیز عده نادان به دهل ای اس ای زاده شیطان و ناتو و کانادا می رقصند.بدون اینکه دیده یا خوانده باشند که واقعا این قانون چیست؟ چرا غرب بر روی موادی حساس شده اند و مشکلی را که با یک مشت آخوند مفلوک از دین برگشته در موسسه کاتب نتوانست حل کند؛ اکنون مجبور شده است نیش و دندان ناتو را نشان دهد که هرگز موفق نخواهد شد. کانادا و ناتو سک کی باشد که بیاید بگوید من برای اهل تشیع افغانستان ارزش دینی تعیین می کنم ان وقت عده ای هم به دنبال خردجال راه افتاده بگوید بلی کانادا راست می گوید پدر ما به مادر ما تجاوز کرده است . کسی نیست از این مفلوک های گرسنه که به قیمت نان خالی برای غرب دهل روشنفکری می زنند بپرسد آخر بدبخت طبق فتوای ارباب کانادایی ات توهم حاصل یکی از همان تجاوزات شوهر به زنش هستی پس این تجاوز خیلی هم بد نبوده!!
در این جا هم قضاوت همه دوستان از روی عجله بوده است یکی نیست از صاحب این سایت بپرسد اگر به دموکراسی و آزادی بیان و خرد گرایی معتقد است، چرامواد این قانون را حد اقل مواد جنجالی را نیاورده و با دقت علمی سخن نگفته که از راه نرسیده با قیچی چسپیده به ریش محسنی؟! این قانون را محسنی ننوشته است بلکه شمار از حقوقدانان شما هزاره ها نوشته اند و محسنی تنها در آخر آن را بررسی و نقد کرده و برای تعجیل کار های اداری اش کمک کرده است.
کسانی که ناخوانده امضا می کنند و کورکورانه قضاوت و به اصل مذهب و دین می تازند، خوب می دانند که با این کار به کله پوک خود خندیده اند چون اگر مغزی در کله ای باشد، حرف مفت نمیزند بلکه اول تحقیق می کند و معیاری سخن می گوید اما می بینم در این جا یک عده فقط عقده های حزبی و تنگ نظرانه خود را خالی می کند بدون این که به منافع کلان مردم و قوم خود اندیشیده باشد.بسیاری ها نام حقوق بشر و حقوق زن را شنیده اند بدون این که الفبای حقوق را بداند چیست شروع به صدور فتوا می کند. شما بروید حقوق بشر غربی و کانادایی را از زنان و کودکان پاره پاره غزه بپرسید که به چه جرمی کشته شدند. اگر آن جا دور است سر به جنوب کشور بزنید. عروسی های به خون نشسته و کودکان و زنان قطعه قطعه که ناتو و کانادایی ها هرروز می کشد. ما اگر بدبخت نباشیم یک لحظه فکر می کنیم که آن ها ما را اصلا بشر به حساب می آورند؟ اگر بشر به شمار می آورند باید به ارزش های ما و به تصمیم نمایندگان و پارلمان ما احترام بگذارند. بلکه آنان مارا حیوان می داند که میخواهد برای ما آغل درست کند و بیشرمانه بگوید ارزشهای مورد نظر ما اعمال نشده. واقعا ناتو سک کی باشد؟!
4 آپریل 2009, 12:10
این که محسنی دشمن هزاره ها ست شکی نیست. اما چرا امثال خلیلی و محقق پر مدعا جلو این کار را نگرفتند؟ آنها دیگر چی به درد میخورند اگر حتی از پس این پیر خبیث برآمده نمیتوانند؟
4 آپریل 2009, 12:22, توسط توفیق
با هر عملیکه بر اساس زور و تزویر باشد، مخالفم (حتی تحکیم دیموکراسی و فمینیسم). چرا روابط زناشویی بر اساس توافق نظر نباشد؟ چرا اعتبار و اعتماد بر روابط زناشویی حاکم نباشد؟ اگر بی اعتمادی و بیوفایی به حدی برسد که دوهمسر به همدیگر خیانت کنند، بهترین راه حل طلاق است. بنابراین در هنگام انتخاب همسر باید بیش از حد محتاط بود نه اینکه پس از ازدواج برای همسر خود خط و نشان کشید.
جامعه ی شیعیان افغانستان مشکلاتی بزرگتر و مهمتر از "احوال شخصیه" ی خود دارند. اهل تشیع با آنکه در کشت و قاچاق تریاک دست نداشته و با تروریزم نیز فاصله دارند، از اندک ترین مساعدت های جامعه ی جهانی و حکومت دست نشاندۀ افغانستان محروم اند. آنها اول تر از همه محتاج به مکاتب مجهز و استادان مجرب هستند. آنها به جاده های قیر شده و مراکز خدمات صحی بیشتر از تصویب همچو قوانین جنجالی نیازمند هستند. حق تحصیل در داخل و خارج را از اهل تشیع افغانستان نگیرید نه اینکه برای زنان آنها خط و دایره ترسیم نموده و مشکلات آنها را ازدیاد بخشید.
در طرح همچو مسایل نباید نقش کشور های غربی را نادیده گرفت. سردبیر ناتو در مصاحبه ی خود با شبکه انگلیسی زبان الجزیره صریحاً گفت، "مردم افغانستان فقط دو انتخاب در پیشرو دارند، یاما با اسلحه کشنده و زودکش ویا هم طالبان با چاقو ها و کارد های کند ولی بازهم کشنده".
اینها ما را در میان دو گزینه ی بد و بدتر مختار نموده اند تا یکی را انتخاب کنیم. از این معلوم میشود که طالبان دست چپ اینها و سردمداران دست نشانده در کابل دست راست اینها هستند.
غرب از یکسو خواهان به رسمیت شناخته شدن طالبان هستند و از سوی دیگر از شلاق زدن آنها انتقاد میکنند. از یک جانب به پاکستان میلیارد ها دالر کمک مالی و نظامی میکنند و از جانب دیگر میگویند "پاکستان به طالبان کمک میکند..." از اینگونه حرف های ضد و نقیض غربی ها میتوان صد ها مثال آورد که بهترین آن روابط بسیار دوستانه و نزدیک غربی ها با ملک عبدالله و عربستان سعودی میباشد.
ملک عبدالله کسیست که تحت قیمومیت و حکومت او و اسلافش در خاندان آل سعود، زنان حق رای دادن، رانندگی، تحصیل و انتخاب شوهر را ندارند. اما هیچگاهی غربی ها این منبع شر و فساد را در عربستان سعودی و جهان اسلام، آنطور که باید و شاید مورد انتقاد قرار نمیدهد. عجیب این است که در عربستان سعودی اگر دشمن شخصئ یک فرد مقداری از تریاک ویا هرویین را در جیب ویا اثاثیۀ یک شخص قرار دهد، پولیس عربستان سعودی بدون محکمه و سند و مدرکی سر فرد را میبرند ولی ما از کدام حکومت غربی یا مدافعان حقوق زن و بشر تا هنوز یک حرف درست و حسابی بر ضد اینگونه اعمال حکومت عربستان نشنیدیم. پس انتقاد غربی ها را از قانون جنجالئ اخیر افغانستان، میتوان یکی سیاست های "یک بام و دو هوا" از جانب تولید و صادر کنندگان دیموکراسی و حقوق زن نامید.
4 آپریل 2009, 14:47, توسط رضا سرگردان
"ناتو" مبارزه با طالبان یا فرهنگ دینی افغان ؟
جدیداً شنیده می شود که "ناتو" اعتراضیه ای را نسبت به قانون احوال شخصیه شعیان افغانستان به ریاست جمهوری آن کشور اعلام نموده است؛ حتی تا جایی که تهدید کرده اند که با وجود تصویب چنین قانونی چگونه "ناتو" می تواند به افغانستان نیرو اعزام کنند ؟
آن مواد که در قانون احوال شخصیه شعیان افغانستان "ناتو" را این گون نگران کرده چیست؟ آن قوانین عبارت از مواد است که در جهت اهداف مقدس تشکیل و تحکیم خانواده می گوید: زنان در زندگی مشترک پذیرایی مدیریت همسرش بوده و نیازهای جنسی او را برآورده کند. در حال که به عکس همین خواسته را شرع مقدس از شوهر در قبال بانو اش خواستار می باشد؛ یکی از موارد که زن بدون موافقت شوهر با مراجعه به حاکم شرع می تواند خودش را مطلقه نماید همین مورد است که زوج نیاز های جنسی همسرش برآورده نتواند.
سوال این جاست که آیا این قانون غیر از آنچه است که در قانون مدنی افغانستان و شریعت حنفی مذهب برادران اهل سنت ما آمده است؟ یعنی این اشاره احوال شخصیه شعیان که موجب استحکام و دوام زندگی مشترک زناشویی می باشد، همان چیزی است که در قوانین مدنی افغانستان و دستورات شرعی مذهب حنفی مورد قبول برادران اهل سنت کشور ما و مورد وفاق تمام مذاهب اسلامی می باشد. بنابر این قوانین شرعیی احوال شخصیه شعیان در این مورد منفرد نبوده و نمی باشد. بناءً اعتراض "ناتو" به این قانون اعتراض به احوال شخصیه شعیان محسوب نمی شود، بلکه اعترض به تمام شریعت مذاهب اسلامی محسوب می شود.
لذا روی این حساب، جواب این سوال باید روشن شود که نیروی های "ناتو" یا کلاً تمام نیروی های خارجی در افغانستان، برای مبارزه با گروه ترورستی "القاعده" و "طالبان" و "مافیایی مواد مخدر" در افغانستان آمده اند، یا به هدف مبارزه و تغییر دین و مذهب و شریعت و عنانات فکری و فرهنگی مردم افغانستان ؟
آنلاین : افراط و تفریط ممنوع
4 آپریل 2009, 15:43, توسط هزاره
متاسفانه شعیان غیر هزاره در افغانستان مدام در تلاش اند تا خودرا جدا از هزاره ها نشان دهند و خیانت های بسیاری را هم به مردم هزاره کردن اما در موقع که باید از مذهب شیعه همایت کنند همیشه از این وظیفه فرار کرده و این تنها مردم هزاره است که هم چوب مذهب را میخورند وهم چوب همقیافه بودن با مردم شرق را می خورند ودر این راه بیش از نصف جمعیت و زمین خودرا از دست داده است
آنلاین : مردم هزاره همیشه زنده است وزنده خواهد بود
4 آپریل 2009, 18:48, توسط مرتضی شهیدی
هموطنان گرامی بصورت عام و هم مذهبان من بطور خاص!
وضع و انفاذ قوانین طبق خواست عمامه جامان سیاه پوش، همانگونه که آقای نیطاقی آنرا برابر با طالبان عمامه سفید دانسته اند یکی از نیرنگ های شیطانی است که میخواهند ما را در اذهان جوامع متمدن دیگر از یکطرف وابسته به آخوند های ایران بدانند و از طرف دیگر آرزو دارند که به سایر اقوام دیگر این سرزمین تلقین نمایند که طالبان سفید پوش و آخوند های سیاه جامه از یک قماش اند و آبروی برباد رفته را به طالبان باز گردانند. وطنداران ما بسی جنجال های دیگر اعم از فقر، بیکاری، مریضی، ظلم مضاعف و غیره و غیره داریم، این قانون و این قانون گذاران به عوض اینکه مشکل همه مردم افغانستان از جمله هزاره ها را حل کند میخواهند مناسبات قبول شده مطابق رسم و عنعنه ( با عرض معذرت نه مطابق شریعت آخوندها) را مردود و بر عکس استبداد دلخواه آخوند هارا مروج سازند. من سوالی از تک تک هزاره های سراسر افغانستان دارم که آیا ما تا حال کدام مشکل خاص در رابطه به مناسبات فامیل داشتیم که نسخه های برای در مان درد ما را در ایران مینوسیند و در پارلمان دولت کرزی آنرا به شکل قانون تبدیل مینمایند و بر خواهران، زنان و مادران ما زنجیر دیگر از استبداد،ظلم و حقارت را میپیچند. مگر شعییان چه گناه دارند که از حقوق حقه مدنی معاصر محروم و با زنجیر های استبداد و تبعیض، زن و مرد آن پیچانیده شوند. مرتضی شهیدی
5 آپریل 2009, 02:13, توسط پودونگ
آیا دین مشکلات مرا حل می کند ؟آیا دین اسلام مشکلات مرا حل می کند ؟ آیا مذهب شیعه مشکلات مرا حل می کند ؟>زندگی هر کس سعادت یا شقاوتش بستگی به نگاه و منظری دارد که می بیند او اگر سختی خوشش آید به سختی خوی می گیرد و غیره و غیره بحثهای بی مایه جامعه شناسی و آدم شناسی اما آنچه اکنون مرا به یقین در ناتوانی دین مذهب می رساند ناتوانی شان در هدایت رفتاری انسانهاست که مهمترین هدف دین در رساندن من به کمال و آسایش و هر چه خوب برای زندگی بشری است اینها ندارند
4 آپریل 2009, 21:58, توسط mahdi
من هم موافقم
زیرا اگر نیروها ی خارجی بروند، دوباره افراد سنی تند رو بر کشور غالب میشوند و حیات شیعه به خطر میافتد.
شما در دورانهای گذشته دیده اید که شیعیان در افغانستان هیچ حقی نداشتند ، ما باید از این فصت بهترین استفاده را بکنیم تا جای پایمان محکم شود .وافغانستان زمانی اباد میشود که به حقوق همه ی ملیت ها توجه کرد.
آنلاین : فقط حکومت غير دينی می تواند حيات شیعيان را تضمين کند!
6 آپریل 2009, 02:10, توسط نایب
من دنبال این قانون (قانون احوال شخصیه شیعیان افغانستان)زیاد گشتم ولی هنوز گیر نیاورده ام کی می تواند نسخه از آن را برایم ایمیل کند. با احترام
8 آپریل 2009, 16:42, توسط آصف سرپلی
از ساعتی که امدوم ده امی بخش چنگو شودم غیر از چتیات گویی دیگه ایچ چیز نیافتوم چیزیکه یافتوم دوستیم توفیق جانه ده مابین شان یافتوم که یا شنیده میره یا تصدیق کده میره شیعه های خودیشان که کفرم میگن گوش میکنه باز ای رفیقی ما دعوای شیعه گری مسلمانی و علم و دانیشه ام داره برین ده زیر بال ناتو گگایتان خوب شود که رختانه مالوم کدین اقای توفیق امیقه چپوله گویی حمیرا جان جاغوری ره تصدیق کدین . مه میگوم بیشکتان است . لاکن مه ده ای گپ رقم شوما خوشال نشودوم اما خوشال ده ای گپ شودوم که مزاری از شوما کده هوشیار برامد نه ان گوفت نه نی .
10 آپریل 2009, 14:36, توسط توفیق
سر پلی صاحب
بنده فکر میکردم که شما تا اندازه ی شاید با زبان کنایی، نقد و یا طنز آشنایی داشته باشید، ولی نخیر. بنده همانگونه که با سوء استفاده از قوانین اسلامی مخالفم با طرد و فراموشئ آنها نیز موافق نمیباشم. اسلام دینیست بر مبنای خرد (خرد الهی نه خرد محدود و قاصر بشری) که تفسیر و توشیح آن بر اساس عقل بشر بعضاً با مشکل مواجه گردیده و باعث فغان بعضی از درون تُهی ها و دُهل صفتان میشود. پس برای جامعه ی که اکثریت مطلق آنرا مسلمین تشکیل میدهد، قوانین اسلامی یک نیاز مبرم است نه قوانین دهان پُرکن غربیها که در وجود زنان فقط سوراخ پالیده و به نام آزادی و خودمختاری، آنها را عریان نموده و مداوماً جنس و روح آنانرا چند نفره به فیض میرسانند.
بگذریم از این حرفها و باید اینگونه قوانین و حقوق های سوراخ پُر کن را به علاقه مندان آن تبریک گفته و به امید خداوند منان ج نتیجه اشرا نیز (دیر یا زود) خواهیم دید.
در جواب خانم جاغوری بنده یک کنایه نه بلکه چند کنایه نوشته بودم که در پیوند ها میتوانید کنایه هایم را متوجه گردید.
بدینوسیله خواستم علاقه مندان سکیولاریزم (جدایی دین از سیاست) را که در حقیقت خواست استعمار کهنه و نو میباشد، را با حقایق سکیولاریزم آشنا سازم.
سکیولاریزم در عمل یعنی دشمن دیموکراسی ویا مردم سالاری.
بهترین مثالش را نیز در همانجا پیوند داده ام. اکثریت مردم ترکیه (74%) که اکثریت آنها مسلمان اند، خواهان لغو قانون ضد حجاب هستند اما حکومت به اصطلاح سکیولار ترکی بر ضد خواسته های مردم به اعمال این قانون غیر انسانی پافشاری میکند البته همه ی دوستانیکه در این مورد مطالعه دارند، میدانند که این پافشاری و ظلم از کجا سرچشمه میگیرد.
در فرانسه که مثال دیگر سکیولاریزم است، انسانها حق ندارند با پیروی از فرهنگ و دین خود طرز پوشش خود را انتخاب کنند. کجای سکیولاریزم با واژۀ دهان پُرکن دیموکراسی (مردم سالاری) مطابقت دارد؟
و رهبر سکیولار های ترکی یا همان موسس ترکیۀ به اصطلاح مدرن (که در حقیقت میتوان گفت غلام و نوکر) یعنی آقای کمال پاشا (که چند احمق مانند احمق های افغانستان که ظاهر و امثال ظاهر را بابا میپندارند، او را اتاترک/ بابای ترکها خطاب میکنند) یکی از فاسد ترین افراد وقت خود بوده که از صفات برتر وی زنبارگی (یعنی زنانرا به حقوق اوشان میرسانیده اند چیزیکه ظاهر ملعون در افغانستان تمام عمرش را در آن راه مصرف کرد) و دایم الخمر بودن است. بقیه صفاتش را نیز میتوان از روی همین دو صفت عالی حدس زد.
بنابراین شعار هائ چون حقوق زن، دیموکراسی، حقوق بشر و غیره حرف های مفتیست که حتی در کشور های به اصطلاح متمدن نیز خریداری ندارد چه رسد به افغانستان که با عملی شدن این شعار های میان خالی و بدور از حقیقت، قرن های متمادی فاصله دارد.
مردم شریف افغانستان خوب میدانند که در بعضی از موسسات و حتی دوایر دولتی چگونه از وجود و جنس زنان سوء استفاده میگردد پس مشوره با همسر در مسایل مهم و سرنوشت سازی چون اشتغال در دفاتر و مراکز فساد که میتواند شیرازه و چوکات یک فامیل را از هم متلاشی سازد، حیاتی و مهم است و اگر شوهر بداند که با شمولیت خانمش در اینگونه دوایر و موسسات از جسم و جنس او استفادۀ غیر اخلاقی خواهد شد ولی بازهم به وی اجازه دهد، به عقیدۀ من شوهر را باید (دیوث) و خانمش را نیز فاحشه نامید.
اما کار در محیط سالم و بدور از انحرافات اخلاقی برای زن و مرد مسلمان افتخار و کاملاً مباح است. در این مورد دین اسلام و مردان عاقل مخالفتی ندارند. حساب مردان جاهل و نادان را نیز نباید به پای دین مبین اسلام نوشت. اسلام دین اعتدال و میانه رویست، نه با افراط موافق است و نه هم با تفریط. پس از نگاه اسلام مردسالاری و زن سالاری هردو محکوم و مردود است.
این است موقف بنده، مخالفین و دشمنان اسلام نیز آزاد هستند از صبح تا شب به دُهل دیموکراسی و حقوق زن غربیها (همانگونه اسلاف شان در دهه های گذشته دُهل کمونیزم را کوبیدند) بکوبند تا ببینیم نتیجه اش چه میشود.
همانگونه که خالق فرمود: "ان الله مع الصابرین" ما نیز صبر پیشه کرده و خوش خدمتئ نوکران غرب و شرق را به تماشا مینشینیم.
همانگونه که قبلا گفته ام هراس بنده از دشمنان بیرونئ اسلام کمتر از دشمنان درونئ اسلام است. آنکه موقفش را واضح میکند و میگوید برعلیه اسلام است خطرش کمتر از کسیست که در جامۀ اسلام بر پیکر مسلمین و اسلام خنجر میزند.
بدرود
بدرود
10 آپریل 2009, 18:47, توسط آصف سرپلی
آقای توفیق سلام راستی که بسیار باصبر و حوصله بودین باید مه ای ره تصدیق بکونوم اگه نی دلکمه نمیتانوم قناعت بتوم مه بخاطر خودیم کسی ره تو و مه نمیگوم لاکن امو رقم که شما علی ره دوست دارین ما هر چار یاره دوست داریم ازو خاطر کتیتان سخت رفتوم بخشیش باشه حدیثتانه پیدا کدوم اگر چی حدیث ضیف است خو ده او باز بحث نمیکونوم . لاکن از شوما خایش میکونوم که ده مقابل کفر گویی مردوم مردانه وار ایستاد شوین با علمی که دارین قناعت بتین ده یک حدیث امده که پیغمبر خدا به علی کرم الله وجهه میگن اگه یک نفر از دستیت هدایت شوه از رمه های شتر کده بریت خوب تر است . شاید کمترک بفامن اصلا شون ما و شوما اجریشه کار داریم خدا کونه از مه خفه نباشین بیغم باشین که مه ده شوما اکه شیعه ام باشین احترام داروم خوب شود که کامران جان یک نوشتی دیگیمه که ده شوما نویشته کده بودوم چاپ نکد ازونا ام تشکر میکونوم کامرانم بلای خدا جان است تشکر از صبر و حوصلهیتان .
11 آپریل 2009, 07:13, توسط توفیق
سرپلی صاحب سلام
از شما نیز ممنون. بنده در مورد مسایل مذهبی تا وقتی نظر نمیدهم که فرد ویا افراد دیگر (خصوصاً خودی ها) به عقایدم تخطی و تعرض نکنند. در صورت حتاکی و بی حرمتی آنها، بنده هیچگاهی از چهارچوب ادب نمیخواهم خارج گردم و از خداوند مهربان ج آرزو دارم همواره بر صبر و شکیباییم بیافزآید. در این مورد باید اقرار کنم که اکثریت مطلق پیروان اهل سنت ( هر چهار مذهب) افرادی میانه رو و بردبار هستند که اقلاً هیچگاهی نمیخواهند علناً به توهین و تحقیر اهل تشیع بپردازند. اما هستند یکعده فریب خورده هائ وهابیت که تحت تاثیر تبلیغات سوء آنها ونیز بعضاً در نتیجه اخذ پول های بیحساب خاندان آل سعود، علیه اهل تشیع به هتاکی و بی حرمتی میپردازند.
در مقابل اینعده از مزدوران وهابیت و استعمارگران، سکوت از نگاه شرع و هم از نگاه انسانیت جایز نبوده و انشاالله پاسخ های کوبنده و دندان شکنی نیز برای آنها داریم.
بنابراین موضع گیرئ اهل تشیع در چهارده قرن اخیر همواره تدافعی بوده و هیچگاهی آغاز گر بحث و یا مجادله ما نبوده ایم. همچنان بنابر احکام شرعی و قوانین انسانی ما حق دفاع از خود و عقاید خود را برایمان محفوظ میدانیم.
ما سال های متمادی با مردم عام کشور خود که اکثریت آنها معتقد به مکتب حنفی هستند، در شرایط عادی و برادرانه زندگی کرده ایم. ولی مشکلات هنگامی آغاز میگردد که یکعده به ظاهر عالم دینی ولی در حقیقت جاهل و خود فروخته که در مدرسه های پاکستان و ممالک عربی مغز شویی گردیده اند به جنگ و به اصطلاح جهاد علیه اهل تشیع فتوا میدهند و آتش فتنه را در کشور ما راه میاندازند. اینها واقعاً یاران شیطان اند و دشمنان واقعئ اسلام و مسلمین نیز همین ها میباشند.
خطر این عده از ارازل و اوباش که در خدمت استعمار کهنه و نو هستند، به مراتب بیشتر از منکرین دین (کفار) میباشد.
منکرین و دشمنان علنئ دین اسلام بزرگترین کاری که بر مبنای عقده ها و کینه ها میتوانند بکنند، همانا هتاکی و توهین به پیروان و احکام دین مبین اسلام است که مطمئناً جایی را نمیگیرد. اکثر این افراد حتی از علمیت و آگاهئ لازم برای یک بحث غیرجانبدارانه و منطقی تهی میباشند اما اکثر آنها فکر میکنند که دانشمند و علامه هائ عصر خویش اند.
بدینعلت پاسخ اکثر دشمنان اسلام همانا "سلام" است و بس.
شما و سایر دوستان اهل سنت نیز اختیار دارید که محبت تمامئ کسانیکه در زمان حیات پیامبر ص به اسلام گرویدند (چه با رضا و چه در زمان فتح مکه از روی جبر و ناچاری، صرف نظر از اعمال آنها) در دل داشته باشید ولی بنده یک دل دارم و در آن نمیتوانم دوستئ علی ع را یکجا با دوستئ افرادی چون معاویه ابن ابوسفیان و پسرش یزید (وسایر دشمنان و مخالفینش) را بگنجانم. همه مختاریم و آزاد و خداوند ج ما را در طول عمر کوتاه و زودگذر مان همواره فرصت داده و میدهد که توفیق یافتن "صراط المستقیم" را با طلب و خواهش داشته باشیم و در همان خط مستقیم بسوی او حرکت نماییم. از آنجاییکه همه میدانیم "صراط المستقیم" نیز فقط یکیست. نمیشود که راه معاویه و امثالهم را با راه علی ع، یکی دانسته و ادعا کنیم هردو جماعت درست بوده اند. پس تعداد "صراط المستقیم" هرگز بیش از یک بوده نمیتواند.
این قضیه در علم هندسه نیز همینگونه است: "میان دو نقطه فقط یک خط مستقیم وجود داشته میتواند".
و این تعلق میگیرد به میزان خلوص ما که در هنگام قرائت (پنج بار در روز) سورۀ مبارکۀ فاتحه، "اهدنا صراط المستقیم" در بارگاه ذات یکتا و بی همتایش تا چه اندازه خالصانه و خاضعانه این تقاضا را از وی میکنیم. اگر به راستی و صادقانه از وی این خواهش را کنیم تا راه یگانه و مستقیم را به ما نشان دهد، بیشک که او آنرا به ما نشان خواهد داد.
موفق باشید
11 آپریل 2009, 09:40, توسط ن
نایب شما به کجا زندگی میکنید من این قانون را به شما می رسانم
مثل همیشه یادت رفت که ایمل خود را یاد داشت کنی که ما بتوانیم ان را به تو ارسال کنیم این طور که نمی شود ما به کدام ادرس بفرستیم!!!!!!!!1
8 آپریل 2009, 17:03, توسط جمهوريِ سکوت
ماجراي جنجالبرانگيزِ مصوّبهي «قانون احوال شخصيهي اهل تشيع» را بايد ذيلِ طرحِ کلي ديگري درک و تحليل کرد: پروژهي اسلاميسازيِ نظامهاي معاصرِ سياسي و حقوقيِ جوامع اسلامي، که عمدتاً به شکل انفعالي در پاسخ به چالشها و معضلاتِ مدرنسازي اين جوامع سربرکشيده است.
http://www.urozgan.org/fa/
10 آپریل 2009, 02:59, توسط غ.ع.ا
شخص خودم تصویب این قانون را به کلی محکوم نموده، و فکر می کنم که محتوای آن به تمام معنی نقص آشکار حقوق بشر است. در ادامه فقط می خواهم از مردم غیور خویش خواهش کنم که بس است پشتبانی از این ملاهای کور و بی سواد همچو شیخ محسنی، کسانیکه که عامل تمام بدبختی ما مردم در طول سال ها بوده. وسلام
11 آپریل 2009, 09:40, توسط فرید
من هم که یک شیعه و از اهل خراسان استم. این فتوای اغا محسنی را محکم میکنم. و فکر میکنم که اغای محسنی عقل و هوشش را از دست داد که ریس اش که اخوندهای ایرانی استند هر چه که برای اغا محسنی داد چشم بسته میگرد و به اغا خر و کرزی میدهد و امضا میکند. و از خداوند میخواهم که این پیر خر را که ازین بیشتر کار خرابتر نکند زبانش را گنگ و چشمم را کور کند که دیگر از قانون خرافاتی درست نکند. ولسلام
12 آپریل 2009, 06:24, توسط جاوید
تاجران خون هزاره ها کسانی نیستند تا صورت احوال شخصی و یا قانون اینچنینی برای ما بنویسند. این اجیران حلقه به گوش و جیره خوار ایران باید بدانند که دیگر راه پیشرفت و ترقی خواهی را با چادر مذهب از دیده گان هزاره ها بپوشانیده نمیتوانند. و نیز مردم ما - هزاره ها - در قرن 21 دیگر نیازی به چند ملای متحجر نوکر ایران نیاز ندارند تا نحوه آمیزش جنسی تازی سحرا گرد قرن 7 را برای مان قانون بسازند.
نفرین باد بر هر چه ملا و نوکر دین ...
11 می 2009, 17:42, توسط پستا
احوال شخصیه (ازدواج- طلاق-ارث-وصیت- فرزند خواندگی)مربوط است به مذهب شخص.تصویب قانون یک مذهب از سوی اکثریت معتقد به مذهب دیگر توجیه موجه ندارد.معنی تصویب ان است که مرجع تصویب کننده مختار و مبسوط الید است حال انکه قواعد و احکام مذهبی از دایره تصویب ان هم از ناحیه غیر اهل ان مذهب خارج است.بلی در مورد ناهماهنگی باقانون مربوط به نظم عمومی که ازقوانین امری است حکم قانون مقدم خواهد بود.بنا براین همان اصل قانون اساسی کفایت دارد و نیازی به قانون احوال شخصیه اهل تشیع(که بی معنی است) نخواهد بود و محاکم در مورد اهل تشیع طبق قواعد مسلم ومتداول مذهب انان( که قانون مصوب معتقدان غیر ان مذهب نمی تواند در ان جرح وتعدیل کند) حکم می کنند .اگر قرار بود در احوال شخصی هم طبق قوانین پارلمان عمل شود نیازی به ان اصل در قانون اساسی نبود و ان اصل قانون اساسی به معنی ان است که پارلمان حق مداخله ندارد.بنا براین قانون مصوب برخلاف قانون اساسی است.
11 می 2009, 17:45, توسط پستا
حکومت غیر دینی هم ناچار باید نسبت به احوال شخصیه تعیین تکلیف کند