صفحه نخست > دیدگاه > چرا وحدت وحدت از هم پاشید ونقش داکتر عبدالرحمن دران چگونه بود

چرا وحدت وحدت از هم پاشید ونقش داکتر عبدالرحمن دران چگونه بود

پرخشه اول
khan
شنبه 20 فبروری 2010

زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )

تمام ترجمه هاى اين مقاله : [فارسى] [فارسى]

همرسانی

چرا وحدت وحدت از هم پاشید و نقش داکتر عبدالرحمن در ان چگونه بود ؟

چراوحدت وحدت از هم پاشید

ونقش داکتر عبدالرحمن در ان چگونه بود

پرخشه اول

جهت دست یافتن به چند وچون موضوع باید چند گامی به عقب بر گشت واین زمانیست که گرباچف ویارانش در قمار با غرب به یک قطبی کردن جهان کمر بسته وغربیها بالای زخم ناسور شوروی اوغانستان انگشت گذاشته است.

با باز شدن صفحه جدید سیاسی که روس ها وادار به خروج گردیدند, دربیرون ودرون, نظام , کابل ,پاکستان,ایران خطوط جدید سیاسی ونظامی, متهد شدنها وازهم پاشیدن ها صف بندی ها , ایجاد حکومت موقت درپنجاب ,راکت باران شهرهای چون کابل , کندهارو حمله به چند شهربزرگ, کودتا ها ...بوقوع پیوست .

چنانچه دستهای اشکارو مغرضانه خارجی هادر هر سه هسته دخیل بود هفت گانه ها تحت تاثیر استراتیژی امریکا,انگلستان , وهابیت (عربستان) وحلقات نظامی, استخباراتی ومذهبی پاکستان از بنیادگرا تامیانه رواز سلطنت طلبان تا جمهوری خواهان علنا ویکصدا نقش مجاهدین شیعه هم کیش خود رانادیده گرفته وگروه های شیعه مقیم ایران رااز حضور در حکومت موقت وحاکمیت اینده محروم نمودند (حتا روشنفکران ساکن غرب ذیدخل در قضایا مهر سکوت بر لب زدند ).

احزاب شیعه که ادعا اولین قیام های خونین بر ضد رژیم کابل وقوای شوروی وسقوط اولین ولایات کشور بامیان ارزگان وحتی میدان شهر را داشتند وبدون کمک های سیل اسا مالی ونظامی امریکا ,غرب ,عربستان سعودی ...با امکانات نا چیز که ایران وشیعیان داخل کشوربه اختیار شان قرار میدادند دوشا دوش هفتگانه ها اهل سنت بر ضد حکومت کابل جنگیده بودند را به هراس انداخت.

احساس محرومیت ,تعصب سیاسی ,مذهبی, قومی برخورد حکومت های گذشته وده ها ناگزیری دیگر ونقش بر جسته حلقات استخبارتی ایران واستفاده به موقع استخبارت ومهره های هزاره تبار حتا یکتعداد شیعه تبار حکومت کابل درزمینه ایجاد ومتحد کردن این حزب(وحدت) بنفع نظام (درمفاهمهّ با دکتورنجیب) نقش بارزرا داشت *.

ازجمله هشتگانه یا ده گانه ها ی ایران به استثنای گروه محسنی متباقی همه بنام وحدت متحد و اولین منشی عمومی (دبیرکل)ان جناب عبدالعلی مزاری رهبر یکی ازاین گروه ها , فرد نزدیک به استخبارت ایران, غیر مذهبی , خون گرم وهزاره تبار در راس انقرار گرفت.

گفته میشود کریم خلیلی رهبریکی دیگر ازگروه های متذکره باتنی چند از مریدانش از اتحاد با وحدت اباورزیده وبه کویته پاکستان رفته وحزب جدیداش را به همان نام قبلی اساس گذاشت ولی اکثر اعضا گروه اش در زیر علم مزاری باقی ماندند .

حزب بنیاد گراه حرکت شیخ محمداصف محسنی قندهاری که بر بنیاد اهداف اسلامی تا تبار گرایی استوار است از اتحاد با انان به دلایل مختلف از جمله .

  • حزب جدید از ساحه نفوذ خارجی ها بدور بماند (زیرا اقلیت ها زودتر متضرر ومتاثر وانگشت بطرف شان نشانه میرود ).
  • ازنزدیکی با رژیم کابل دوری جسته شودهر گونه تماس ومذاکره ومفاهمه با کابل در تفاهم با هفتگانه پشاور ومکانیزم مربوطه صورت گیرد.
  • در راس حزب جدید فرد مذهبی قرار داشته باشد .
  • نقش دین دران بر جسته باشد .
  • نقش سادات قابل لمس باشد ......
    با پذیرفته نشدن خواست های حرکت شیخ از اتحاد با انان سر باز زد .

با عدم پیوستن گروه محسنی در ایتلاف جدید او وحزبش از جانب ایران وحزب جدید التاسیس وحدت تحت فشار قرار گرفت شیخ ناگزیر هسته رهبری خود را به محل نامعلومی به پاکستان انتقال نمود ......

رهبری وحدت شورایی وانتخابی قبول شده وزمان انتخابات دوره یی ان با شرایط بسیار بسیار اساس جنگ های داخلی ,میان گروهی و امتیاز خواهی که حزب وحدت در حلقه محاصره نظامی سیاسی واقتصادی مخالفین خود قرار داشت ودر چند جبهه مصروف در گیری نظامی نیز بودمصادف شده بود .

جلسه شورا؛ عالیحزب در غرب کابل دایر وبه اکثریت جناب محمد اکبری که از تحصیلات عالی دینی در خارج وداخل برخوردار وبه چند لسان خارجی حاکم وواقع بین تروگفته میشود به اقوام دیگرچون گدی ,قزلباش یابیات مربوط اند تا هزاره انتخاب شد .

برعکس سایر کشورها انشعاب ها پارچه پارچه شدنهای احزاب در وطن ما سلیقوی وکیش شخصیت وشیرینی پشوا بودن در ان حرف اول را گفته است.

بنابر ان اقا مزاری به پشتیبانی جوانان احساساتی فقیر ومحروم هزاره کابل که تازه به این حزب پیوسته وبا نابرابری های اجتماعی اقتصادی ...رشد وخریدار صحبت ها وشعار های عبدالعلی مزاری شده بودند ودر جنگ ها نقش اساسی را همین ها بازی میکردند به فیصله شورای عالی حزب ارزشی قایل نشده و حاضر به کنار رفتن نگردید.

کار به اینجا خاتمه پیدا نکرده افراد وفادار به مزاری منازل اکبری وطرفدارانش راهدف بم راکت قرار داده انان را مجبور به نقل مکان در ساحه ربانی ساختند.

درنتیجه در ان شرایط نازک وحدت وحدت به ابتکار بابه مزاری وداکتر عبدالرحمن از هم پاشید اکبری ویارانش از فعالیت های نظامی دست کشیدند وشکل تماشا چی را بخود گرفتند.

موضوع انتخابات وحوادث بعدی ناشی شده ان از چشم پاین رتبه های این گروه که دور تر از مرکز قرار داشتند ,جامعه هزاره ,شیعه وحتاغیر شیعه ها بخاطر کیش شخصیت مزاری پنهان نگهه داشته میشود .

برخلاف بهتان و تبلیغات پیروان یاسامزاری که در اتش شیونیزم مغلی میسوزندو باهربینی بلند اعلام جنگ داده اندو بار ناکامی های نظامی وسیاسی شانرا بدوش دیگران از جمله حرکت محسنی وشاخه جدا شده خوداش اکبری وکاظمی ....می اندازند وپای محسنی وانوری را در قضیه افشار دخیل میدانند درواقعیت کوششی برای کم کردن بار مسولیت خودشان چیزی بیشتر بوده نمی تواندباشد .

حرکت مثل چند تنظیم دیگر در ساحه ربانی قرار داشت اما بنفع ربانی با هیچ گروه مثل وحدت , حزب اسلامی, جنبش...... داخل جنگ نشده است مگرطالبان.

در حاکمیت ربانی وزارت امنیت حیثیت ریاست لوژستیک ,مالی وزارت دفاع وبانک ملی را به خود گرفته بود .
قوماندانان تنظیم های مختلف به اساس معاملات شان بامسعود وربانی جهت بدست اوردن پول مهمات وپلان های شوراء نظار ازمرکزوولایات به انجا می امدند از جمله استاد سیاف وچند تن از قومانداناش هفته چندین بار, تن چند از قوماندان های حکمتیار بعدها ریس استخبارات او سباوون, قوماندان های حضرت مجددی ,پیر گیلانی, یونس خالص, وحدت وجنبش ....

منی حاضر در صحنه که با چشم وگوش استخبارتی وپولیسی به مسایل نگاه میکردم هیچ گاهی شخص پیر گیلانی, مجددی, محسنی ,انوری , جاوید را انجا ندیده وحتی یک پول بنام اینگروه (حرکت محسنی) از طریق وزارت امنیت توزیع وثبت نشده است.

بر عکس در ان شرایط سخت جنگی سالهای 72و73 که وحدت با جمعیت وشوراء نظار داخل جنگ های خونین بود ....
نماینده وحدت پهلوان یحیی هزاره 24 ساعت بداخل قصر ریاست عمومی استخبارات در جوار شعبه داکتر عبدالرحمن به دفتر وخوابگاه مخصوص خوداش حضور میداشت وبا بادیگارد های مسلح هزاره اش ازادانه بداخل وبیرون قصر در رفت وامد میبود .

باری در صحن باغ قصر شاه مسعود با عده یی گرم صحبت بود پهلوان یحیی به جمع انان پیوست واز سارنوال مشتاق( ناف کن) ریس تحقیق شکایت نموده گویا به امر شما توجه نمی شود فلان ادم ما را تا هنوز رها نکرده است مسعود سارنوال را دشنام ناموس داده کسی را فرستاد تا در ظرف چند دقیقه فرد هزاره اسیر را به پهلوان تسلیم نمایند .

حضور پهلوان در پهلوی شوراءنظار وجمعیت دران ایام به کور گره باز ناشده میماند دررابطه به کرار ومرار متوجه شدم که پنجشیری هادر غیاب داکتر عبدالرحمن اورا متهم به همکاری به حزب وحدت وحتی هزاره بودن وشیعه بودن کرده ودشنام های رکیک را نثارش میساختندو پیش خدمت جهادی اش بنام جنرال از هزاره های اهلسنت خوست وفرنگ بخاطر خوش ساختن دوستان پنجشیری یا محمد زایی های زمان .. قسم یاد میکردگویا داکتر را در حال دیده است که با دست های باز نماز میخوانده است ..

شوراء نظار از طریق پهلوان کمک های مالی ونظامی اش را به اختیار مخالفین بابه مزاری وشاید غیر مستقیم به اختیار خود مزاری قرار میداد تا اتش جنگ وبد نام سازی ادامه داشته باشد واستاد ربانی ازاین شرایط استفاده موثر را ببرد .

حتا بعد از سقوط حاکمیت ربانی بدست طالبان پهلوان با یاران دیرینش انجنیر عارف معاون استخبارات وداکتر عبدالرحمن به مسکو فرار کرده وروزهای تنهایی وبی بادیگاردی را در جوار مقبره لینن بزرگ میگذرانیدند .

شخص دیگری غیر هزاره ,خوش چهره ,سر لوچ مربوط به حزب وحدت که فرد مهمی بود ودر نزدیکی های لوی سارنوالی شهر نو زندگی داشت وقت ناوقت گاهی پیاده وگاهی با تاکسی به قصر می امد وبا مسعود ,داکتر عبدالرحمان وفهیم ملاقات ومبالغ هنگفت را به جیب میزد.

نفرسومی هزاره تبار بنام بینوا خطاط رسام با سواری موتر- سایکل اش بوزارت در رفت وامدوهمیشه به دفتر داکتر عبدالرحمن حضور میداشت..... .

اینان کسانی اند که دوشادوش مسعود, ربانی, صیاف وبابه مزاری به علاوه استخبارات کشور های اسلامی و غیر اسلامی در همپاشی وحدت وفاجعه افشار,چنداول, کارته سخی ,شهر کابل ........ نقش افرینی نموده اندودستان شان بخون مردم بیگناه کابل هم از شیعه وغیر شیعه الوده است.


*- با دریغ که جناب دکتور نجیب بعد از انکه بر کرسی رهبری حزب ودولت قرار داده شد یک سلسله کار های عجیب وغریبی از او سر زد اگر تعینات اعضا خانواده اش رادر داخل و خارج و قبیله گرایی اش را بجای خودش بگذاریم.
بگونه مثال پس از ایجاد حزب وحدت ریاست باکود... در چوکات وزارت امنیت دولتی وقت ایجاد استقامت کاری اش گویا بخش هزاره ها بود( هزاره هم از نظر معتصبین روزگار شیعه یا هر که شیعه است فکر میکنند باید هزاره باشندو به ریاست هزاره هاشهرت داشت) وهرگز در راس ان فرد هزاره ویا شیعه قرار نگرفت!!! میشد این ریاست بنام و استقامت کاری حزب وحدت ایجاد شود نه هزاره ها.

همچنان ریاست با کود ... را در چوکات اداره پنج ایجاد ودربخش شورا نظار یاگروه مسعود توظیف کرده بودند.

با اعلام مصالحه ملی ازاد بیک وگروه اش از ترکیه یا غرب به شمال باز گشت داکتر بخشی را درمزارشریف تحت نظر اداره ...کابل که مصروف کار در بین قبایل انطرف سرحد بود ودر راس ا ن فرد ناسیونالیست پشتونی گل خان اکبری پکتیا وال(از همنظران محمد گل مومند و دیگرانش) قرار داشت ایجادنمود.

چون ترک ها تابعیت این وطن را داشته مالیه پرداخته و خدمت زیربیرق را سپری میکردندو در ماورا؛ سرحد ...قرار نداشتند باید بخشی از ریاست مزارشریف در این استقامت توظیف میگردید!!!!

حالانکه ادارات که در بخش افغانملت و افراد خارجی بخصوص عرب هاو پاکستانی هایکه با گروه های پشتون مجاهدین فعالیت میکردند وجود نداشت.

یا اداره مستقل مبارزه با ترورو انفجار که اشد ضرورت بدان احساس میشد وما این بخش را نداشتیم.

بنظر میرسید باروی کار امدن مجاهدین بخش هایکه ضرورت زمان جنگ بود حذف وتشکیلات استخبارات مختصر وکارا تر وارشف های باقیمانده مرکز وولایات حفظ وبه محل امن انتقال میافت که هرگز چنین نشده بل ادارات بی معنامتذکره مثل گذشته بکار شان ادامه میداند.

آنلاین :
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره
آنتولوژی شعر شاعران جهان برای هزاره

مجموعه شعر بی نظیر از 125 شاعر شناخته شده ی بین المللی برای مردم هزاره

این کتاب را بخرید
Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

تازه ترین ها

اعتراض

ملیت ها | هزاره | تاجیک | اوزبیک | تورکمن | هندو و سیک | قرقیز | نورستانی | بلوچ | پشتون/افغان | عرب/سادات

جستجو در کابل پرس