اگر جان باختن یک فرد برای نصب پوستر نامزد ریاست جمهوری دیموکراسی تلقی گردد پس دیموکراسی شریرترین نظام حکومتی است!!
یقینا که در عقب این بازی های سیاسی سخن های پوشیده ای وجود دارد که فکرعوام ازآن دور نگهداشته شده است.....
زمان خواندن: (تعداد واژه ها: )
اخیرآ برگزاری انتخابات و از همه مهمتر پیشزمینه ای آن یعنی کمپاین های انتخاباتی ظاهرآ تحولات خوش بین کننده ای را نسبت به آینده سیاسی افغانستان و فرهنگ انتخاباتی در این کشور در پی داشته است. یکی از بارز ترین نکته های که این پدیده را برجسته می سازد خصوصیت همگرائی ملی یعنی شکستاندن مرزهای یک قوم و یک منطقه می باشد. طوریکه دیده می شود، هر یکی از نامزدان ریاست جمهوری درجریان مبارزات انتخاباتی شان به مناطق به جزء ازمحیط انکشافی شان رفته به کمپاین ها و فرا خواندن مردم محل ومنطقه برای حمایت از زیرمجموعه های فکری خود میپردازند. این خصیصه مطمئنآ تا حدودی و ظاهرآ تمایل به طرف نازییسم یک قوم ویک زبان را که درین اواخر درافغانستان اوج گرفته شکنند می سازد، که درین زمینه رسانه های تصوری بزرگترین ابتکارات را برسر رشته درآورده و به راه انداختن برنامه های مختلف ذهنیت های عمومی را درمورد نامزدان وافکار آنها روشن ساخته تا شود توده ها این ارزش بنیادین را تجربه نموده و نسبت به بقای تمدن همزیستی مسالمت آمیز درچهارچوب دفاع از منافع وجودی کشور بی تفاوت نمانند.
درطی چندین دهه دقیقآ که قشر دوم (مردم عادی) بخصوص نسل جوان هیجگونه آگاهی نسبت به متقدم ترین حقوق خویش نداشته و دریک تنگنای تمام عیارازلحاظ فرهنگ سیاسی و سیاست اندیشی قرارداده شده اند. ما با برگزاری انتخابات یک حقیقت را برای جهان و مخصوصآ دوستان وکمک دهنده گان بین المللی خود به اثبات می رسانیم؛ وآن این که ما مردم خواهان زنده گی متمدن و منطبق با اصول و ارزش های مردم سالاری و تنفر از انارشیزم نظامداری هستیم، حقیقت فوق درجوهرو نماد خود نمایانگریک تعهد و تضمین همگانی برای آینده نوعدوستی است.
ازجانب دیگرطبیعت صلح دوست این دیار(البته منظورم طبقات پائین جامعه می باشد نه کسانی که خون بی گناه مردم را در جریان سه دهه مانند آب ریختانده اند) گویای این تعبیر است که مردم افغانستان خلاف تصویری که از آنها در مباحث بین المللی تا کنون ارائه میگردید، انتقال قدرت را از یک جناح به جناح دیگر کاملآ به دور از استعمال قوه تخریبی به یک شیوه ای کاملآ بدیع عملی می کنند. زیرا در گذشته ها درین کشور به دست آوردن لگام قدرت سیاسی هیچگاهی به طرق مسالمت آمیز صورت نگرفته است، هر بار یک حزب سیاسی با تمام اهداف و مرام های سیاسی به وجود آمده ولی بعدآ مشاهده شده است که این حزب به یک حزب نظامی (شبه نظامیان تفنگ دردست) مبدل شده است. درمجموع تمام این احزاب قدرتمند فعال درافغاستان تا کنون از کمونیسم تا حزب اسلامی، جمعیت، حرکت، وحدت... وغیره تا دیری خصوصیت سیاسی بودن خود را حفظ کرده نتواستند وهر بارکودتا و خانه جنگی ها برای ما یک گزینش موفق برای تغیر نظام درمقابل چشمان مان تجلی نموده است که تحولات سه دهه اخیر بهترین نمونه ای از مدعای بنده شده می تواند. تجربه درجریان تاریخ نشان داده است که تحول هرحزب سیاسی به نظامی مقدمات نابودی یک کشور وجامعه را فراهم می نماید؛ که متأسفانه افغانستان قربانی چنین یک بحران گردید...
نکته ای مثبت دیگر اینکه با برگزاری انتخابات ما در حقیقت زمینه ای کار را برای یکعده مردم عادی فراهم کرده ایم. باور کنید که در جریان انتخابات از ابتداء تا اختتام هزار ها هموطن ما کار کرده ازیکطرف برای یک مدتی نفقه فامیل خود را فراهم می کنند و از طرف دیگر واقعآ بینش سیاسی این عده به خوبی رشد می نماید که این موضوع نباید از نظرها دور انداخته شود...این مهمترین جلوه های جلوگیری از مهاجرت های نا همگون و ارزشیابی انتخابات را در حدود ظرفیت خود تقویت می بخشد.
ولی درپی این نکات امیدوارکننده ما مشکلات مدیدی را نیز مقابل هستیم، البته درپهلوی کمبودی های را که کمسیون مستقل انتخابات داراء میباشد؛ نامزدان بیشترین افتزاحات را مرتکب می شوند. کمپاین انتخاباتی که از طرف یکی از نامزدان در شهرمزار شریف روز پنجشنبه تاریخ 22 اسد برگزارشده بود، مشاهده ای این جریان واقعآ مأیوس کننده و وجدان را نا راحت میکرد. ظاهرآ این موضوع دررسانه ها به گونه ای امیدوار کننده انعکاس یافت، بطوریکه "مردم شهر مزار شریف از نامزدی فلان شخص در یک گردهمائی گسترده حمایت کردند و وی را کاندیدای شایسته برای احراز این پست می دانند". وموضوع با پخش چند تصویر با شعارها و گردهمائی پرجوش خاتمه پیدا کرد. ولی حقیقت امر طوری است که شاگردان مکاتب به شمول طبقه ای ذکور و اناث به اکراه از مکاتب به این کمپاین برده شدند. بارها اعتراض شده است که بعضی از کاندیداها از امکانات دولتی استفاده می کنند، البته این ادعا بارها ازطرف ستاد انتخاباتی خود موصوف عنوان شده است. آیا بردن متعملین مکاتب به جبر و اکراه توسط مدیران و مسئولین دیگر، استفاده از تدارکات دولتی نیست؟ اگر اکراه بالای شاگردان مکتب دیموکراسی است، یقینآ دیموکراسی یکی از شریر ترین نوع حکومتی خواهد بود و دیگر افراد چیره دست نباید فریاد از دیموکراسی بزنند.
گذشته ازاین درین گردهمائی چندین تن جان های شان را ازدست دادند، آیا دیموکراسی خواهان از بین رفتن جان مردم است؟ درینصورت دیموکراسی قاتل هیچگونه مشروعیت انسانی ندارد. شخصی که به منظور نصب کردن پوستر داکتر عبدالله از بالای کنبد زیارت حضرت علی (کرم الله وجهه) به پائین نزول کرد و کشته شد مسئول آن کی است؟ پاسخگوی دو فردی که در جریان تجمع مردم در زیر پا ها زخم های شدید را متحمل شدند کی خواهد بود؟ همچنان افرادی که در جریان کمپاین حامد کرزی در راه کندز زمانی که مارشال محمد قسیم فهیم را همراهی میکردند هدف گلوله قرارگرفتند، و یا کشته شدن مسئول ستاد انتخاباتی در یکی از ولایات... بلاخره به این دسته ای از سولات کی پاسخ ارائه خواهد کرد. این همه نا رسائی ها خوش بینی مردم را نسبت به انتخابات کم رنگ می سازد.
به هر صورت در یک تحلیل منطقی و با مطالعه متغییرهای موجود درجریانات سیاسی در پهلوی نکته نظرهای همگون یک حقیقت متفاوتی برملاء می شود. طوریکه سخن از"همپذیری مسالمت آمیز" به شکل یک درخواست از طرف ستاد انتخاباتی دکتور اشرف غنی احمدزی بر سر زبان آورده می شود و یا باور داکتر رمضان بشر دوست بر شفاف بودن انتخابات همه و همه... با ارزیابی سیاسی همه این موضوعات به یک نتیجه ای کاملآ متفاوت از دیگران دستیاب می شویم و آن این که همه اپوزسیون گرائی ها مقطعی می باشند وهیچگاهی تداوم نخواهد یافت. ازمیان کاندیدان مطرح دو شخصیت بارز آنها کسانی هستند که گاهی درکابینه حامد کرزی پست وزارت را به عهده داشتند. آیا تصور نمی شود که تشدید مبارزات انتخاباتی و احتجاجات لفظی همه از قبل میان این سه شخصیت سازماندهی شده است. آقای حامد کرزی برای یکتعدادی ازحریفان مطرح ضرورت داشت!!! که از یکطرف محبوبیت خود را در میان اقشار مختلف جامعه تجدید حیات بخشند و از طرف دیگر مردم تشویق شوند و رای دهی را تجربه کنند تا نظام آینده ای وی مشروع معرفی گردد...دقیقآ درین وضع کشور های کمک کننده و غربی رول عمده و صد در صد را بازی می کنند. آنها باید به مردم این باوررا بدهند که حضور آنها در افغانستان پیام آور صلح و مردم سالاری می باشد و به این طریق مردم را مجزوب فعالیت های خویش سازند.
دلایل بنده برای اثبان موضوع اظهارات اخیر حامد کرزی مبنی بر شریک ساختن این افراد در نظام آینده ای خویش می باشد، اگرچه بعضی از کارشناسان این گفته ها را تلاش کرزی برای دست کشیدن ابن نامزدان از مبارزات و بازنشانی فریاد های آنان عنوان میکنند. درحقیقت این همه پیشگوئی اتفاق یک امر در آینده ای حکومت کرزی می باشد. آیا کاندیداتوری داکترعبدالله عبدالله از قبل زمانی که از پست وزرات خارجه کنار رفتند طرح ریزی و رقم زده نشده بود؟ بلی، زیرا وی هیچ اعتراضی زمانی که وزارت خارجه را رها کرد به زبان نیاوردند، و یا هم سفر وی به ایالات متحده ای امریکا هیچ پیوندی با موضوع در زمان کناره گیری شان ندارد!!! ویا کاندیداتوری وی به مشوره ای کرزی صورت نگرفته است؟...یقیقآ که در عقب این بازی های سیاسی سخن های پوشیده ای وجود دارد که فکرعوام ازآن دور نگهداشته شده است. زیرا سیاست یک ساحه ای پیجیده و چند وجهی می باشد، هرعکس العمل بیانگر اتفاقات آینده به تمام معنی نیست، سیاستمداران برای تحقق اهداف خود بار ها ذهن مردم را مغشوش ساخته اند. ما شاهد همدستی این سه نامزد مطرح در آینده ای نه چندان دور به احتمال زیاد خواهیم بود. خوب به هر صورت مردم افغانستان ازین پس تحمل از دست دادن فرزندان شان را به عنوان حامی یکی ازین ها ندارند... بلآخره ما مردم قرضدار هیچکس نیستیم و نباید هیچ خساره ای را متحمل شویم!!!
با احترام عبدالسلیم " امین"
پيامها
17 آگوست 2009, 05:13, توسط حنیف رستم
سلام خدمت کارمندان سایت کابل پرس? و خواننده گان عزیز !!
در این شکی نیست که دیموکراسی یک نظام تقلید شده است و ملت افغان به دیموکراسی دروغین که خلاف ارزش های ملی و اسلامی است هیچگاه تن نخواهند داد و به شدت مبارزه خواهند نمود .
بعد از بوجودد امدن حکومت موقت ،انتقالی و انتخابی احزاب سیاسی و انجمن های فرهنگی و اجتماعی صداهای عدالت و دیموکراسی را سردادند تا بتوانند از این تقلید که توسظ مجاهدین مضا گردیده بود در جلسه بن نیز از دیگران کم نمانند تا بتوانند جای پای را کسب کنند .
این درست است که یک از اجزای دیموکراسی را انتخابات تشکیل میدهد .
و در نظام های دیموکراسی ریس جمهور توسط خود مردم و به رای مستقیم مردم انتخاب می شود اما حرف در این است که ایا و اقعا انتخابات بصورت شفاف و بدون جعل کاری صورت می گیرد و یا نی .
کمپاین های انتخابی دور دوم ریاست جمهوری به تناسب دور اول بسیار پر رونق تر بود یعنی در هر جا مهمانی ها و سخن ها شنیده می شد که فکر می کنم هیچ کسی از این مهمانی ها و دعوت ها بی بهره نماند .
در این شکی نیست که کسانی که خود را کاندید نموده اند هر کدام شان دعوای خدمت را دارند و داد و فغان می زنند که من هستم که و اقعا شمارا از این حالت که دامنگیر جامعه افغانستان است نجات می دهم غافل از اینکه ملت افغان دیگر فریب کسانی را تمام شان صرف حرف است و در عمل هیچ چیزی دیده نمی شود خوب می شناسند .
و فریب نمی خورند .
قسمی کی شاغلی نویسنده هم اشاره داشته اند که د مزار شریف شاگردان مکتب بزور کشیده شده اند و به کمپاین اورده شده اند.
این خود نقض دیموکراسی است که نبظ این دیموکراسی در دست حکومت شاغلی کرزی است .
و هرروز در مقابل یک مشت پول که از طرف کاندیدان برای افراد مورد نظر شان داده می شود و بعدا برای اطفال و کسانی که شعور سیاسی و فرهنگی شان کم است و در مقابل چند حرف یک کاندید امده اند اوازهای کاندید محبوب ما فلانی و فلانی اواز های خودرا سر داده اند تا برای مردم و جهانیان ثابت کنند که فلانی کاندید که در دوران زمامداری خود تمام پست های دولتی را برای وطنداران خود داده بود و نقش مردم دیگر را نادیده گرفته و کدام مدیریتی سالم و کدام ابتکاری که بتوان بالای دو و یا سه کاندید مطرح بدون( شاغلی بشردوست که در دل تمام ملت افغان جایگاه خودرا کمایی کرده است )دیده نشده است .
مطل معروف است که ازمودن را ازمون خطاست ..
کسانی که در دوران زمامداری شان خشت سر خشت نمانده اند و صرف به حرفهای میان تهی خودرا کاندید کرده اند و تقاضای رای را از مردم دارند ..
با تاسف باید گفته شود که در افغانستان و حدت ملی بسیار زیاد از طرف رهبران و گروه های سیاسی صدمه دیده است و مردم صرف به نام زبان ،قوم وسمت فکر می کنند ...
باز هم از همان کسانی که عامل بدبختی افغانستان هستند و یا حکومت ناکام هست کدام کاری نکرده اند از انها طرفداری می کنند که این خود به نفع ملت افغان نبوده و روز تا روز این کشور بطرف بی ثباتی حرکت می کنند ...
من نمی خواهم از کسی طرفداری بکنم و یا کسی را نقد کنم اما واقعیت این است که یگانه کاندیدی که در تمام مراحل قدرت و حالا دردل مردم که بیطرف هستند و به قوم و منطقه فکر نمی کنند شاغلی بشردوست هستند ...
شاغلی بشردوست به 27 ولایت افغانستان سفر نموده اند بدون بادیگارد و بدون موتر های زینتی که نمونه ان ولایت لوگر ولسوالی چرخ وولسوالی برکی برک که امنیت ان خوب نیست رفته است ..
کدام کاندیدان دیگر که در تمام ولایات افغانستان پوستر های رنگه را به قیمت بسیار گزاف چاپ نموده اند و صرف در صدد فریب این ملت بیچاره استین خودرا بر زده اند ...
تا چگونه بر مسند قدرت تکیه بزنند و وطنداران و کسانی که تمام دارایی افغانستان را چور و چپاول کرده اند و به صدها بلند منزل و حسابات بانکی در دوبی و جرمنی و دیگر کشورها دارند و یا حالا هم عملا در حکومت فاسد شاغلی کرزی به وظایف خویش دوام می دهند ....
سوال اساسی در این است که کسانی سبب خرابی افغانستان گردیده اند و یا کدام کاری به این ملت بیچاره نکرده اند وقتی که به ولایات سفر می کنند و یا به طرف دارلامان و جاهای دیگری که در دوران زمامداری شان انرا به ویرانه تبدیل کرده اند می روند ایا احساس شرم نمی کنند و یا اینکه در دل شان نمی گردد که واقعا ما چه کرده ایم تا بعد از این انجام بدهیم ...
اما افسوس و صد افسوس که حالا هم کسانی هستند که تعریف و توصیف کسانی را می کنند که عامل بدبختی افغانستان هستند ...
حکومت پا برجای شاغلی کرزی که دعوا این را دارند که در زمان سابق در خزانه دولت به این مقدار پول بود و حالا به این مقدار رسیده اند نمی دانند و یا نمی خواهند که بگویند که ایا این پول از عواید خود افغانستان است و یا کمک های خارجی که بدون شک جواب شان این خواهد بود که از کمک های کشورهای خارجی هستند ...
و یا دعوای بازسازی افغانستان را دارند که بدون شک 85 فیصد این بازسازی و سرمایگذاری توسط سکتور خصوصی و یا اشخاص انفرادی صورت گرفته است .
حالا که در استانه دور دوم انتخابات قرار داریم بیاید دست بدست هم داده کس را انتخاب نماییم که دور از تعصبات قومی و سمتی هدف و راهکار ان تنها و تنها ابادی افغانستان باشد و کسی باشد که از میان خود مردم برخواسته و تمام کارکردهای ان مثل افتاب روشن باشد که بدون شک بدون شاغلی بشردوست کسی دیگر نمی تواند باشد انتخاب نمایم تا صاحب یک مملکت ارام و اباد باشیم .
ادامه دارد
19 آگوست 2009, 03:09, توسط عبدالسلیم امین
سلام دوست محترم!
اینجانب نوسینده مقاله ای که در مورد یک حقیقت محض به شکل یک بازگوئی ترتیب شده بود. از نظر شما جهان سپاس و مورد تحسین بنده قرار گرفته است.
در آینده ینده بیشتر متوجه موضوع خواهد بود.
با احترام